مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۴.
۸۵.
۸۶.
۸۷.
۸۸.
۸۹.
۹۰.
۹۱.
۹۲.
۹۳.
۹۴.
۹۵.
عقل نظری
منبع:
نسیم خرد سال هفتم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۱۳)
89 - 108
حوزه های تخصصی:
برخی از نفوس ناطقه با کسب ادراکات حسی و خیالی مستعد دریافت صور معقوله شده، در پی آن موهبت الهی شامل حالشان می شود و از طریق اتصال و اتحاد به واهب الصور که خارج از نفس ناطقه است و معقولات در او به نحو بالفعل حضور دارند، صور معقولات را به آنها افاضه می کنند. ارتباط با عقل فعال و دریافت صور معقول در فرایندی صورت می پذیرد که متناسب با هر مرتبه ای از مراتب عقل نظری است. در مقطعی دریافت بدیهیات، در مقطعی دیگر دریافت نظریات، تا اینکه مرتبه وجودی نفس ناطقه به جایی می رسد که شأنیت دریافت همه صور معقول حاضر در عقل فعال را پیدا می کند و در آخر به مرتبه عقل قدسی می رسد که در این مرتبه عقل بسیط و بالذات می شود. صاحب نفس قدسی به حقایق عالم آگاه می شود و هیچ امری بر او مخفی و مجهول نمی ماند و از این رو به علم شهودی نظاره گر حق تعالی، حشر و نشر، معاد و مراحل عوالم هستی است. این حضور و شهود، همه مراتب وجودی او را، از عقل گرفته تا حس، پوشش می دهد؛ چراکه از طرفی عقل محض و بالذات شده و از طرف دیگر این نفسی را که به مرتبه روح القدسی رسیده است، در مرتبه حس ادراک می کند، نه قوه. لذا صاحب عقل و روح قدسی چون در مرتبه ذات همه چیز را به نحو حضور و شهود می یابد، در مقام فعل که مبتنی و محکوم به مرتبه ذات است، از هر گونه اشتباه، نسیان، غفلت، ذهول و... که موطن آنها علم حصولی است، منزه و مبراست. بنابراین، این نفوس در تمام مراتب عقل نظری و عملی از هر خطا و نسیان مصون و معصوم اند.
تهذیب و تزکیه نفس در دیدگاه ابن سینا و راه های حصول آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال چهاردهم بهار ۱۳۹۳ شماره ۳۸
155-185
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر با استناد به نظر برخی از فلاسفه مسلمان، فعالان هدایت جامعه و صاحب نظران حوزه روان شناسی و تعلیم وتربیت مبنی بر اینکه ریشه بسیاری از مشکلات، انحرافات و فجایع موجود در جامعه را باید در عدم توجه به نفس و تهذیب و تزکیه آن جستجو کرد، با هدف بررسی تهذیب و تزکیه نفس در دیدگاه ابنسینا و تبیین راههای حصول آن با اتخاذ روش تحلیلی- استنباطی به رشته تحریر درآمده است. این مقاله ضمن آنکه گویای تقدم آگاهی از عیوب خود به عنوان یک شناخت جزئی بر تهذیب نفس است، حاکی از آن است که تهذیب و تزکیه نفس در دیدگاه ابنسینا از دو جهت ضرورت دارد؛ نخست نقشی که تهذیب و تزکیه در تأمین سعادت اخروی دارد و دیگری تأثیر مثبت آن از لحاظ تربیتی است. از دیدگاه ابنسینا وصول به سعادت اخروی یا همان مرتبه عقل بالمستفاد تنها با عقل نظری حاصل نمیشود، بلکه عقل عملی نیز باید به بالاترین مرتبه خود دست یابد و این جنبه عملی نفس است که بیشتر با تهذیب و تزکیه ارتباط دارد و تأکید ابنسینا بر اصلاح جزء عملی به دلیل رابطه آن با بدن و نقشی است که در ارتباط با عقل نظری جهت دریافت معرفت از عقل فعال دارد. راههای تهذیب و تزکیه نفس در ذیل دو دسته روشهای اتخاذی از جانب خود (روشهای اولیه و ثانویه) و روشهای اتخاذی از جانب دیگران قرار میگیرد که این روشها به تقویت و توانمندسازی نفس میانجامد.
حقیقت و ضرورت وحی از منظر ملاصدرا(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نسیم خرد سال هشتم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۴)
133-143
حوزه های تخصصی:
وحی از ارکان نبوت و تنها راه معصوم در انتقال دین به بشریت است. اما گروهی در پی نفی این موضوعِ درون دینی یا تنزل آن به تجربه ای درونی و الهام عام بوده اند. سخنان ملاصدرا این نکته را اثبات می کند که بشر به تنهایی، از رشد عقل نظری و عملی و اجرای عدالت فردی و اجتماعی و مدیریت در بُعد معنوی و حیات دنیوی عاجز است؛ از این رو باید خدای متعال دستگیری داشته باشد تا بتواند در علوم و معارف و حقایق و مدیریتِ تعلّق، به نتیجه برسد و این با وحی میسر است. علاوه بر این، تبیین حقیقت وحی از نظر ملاصدرا نشان می دهد که وحی و جبرئیل به حقیقتی عقلی منحصر نیست که نتواند تنزل یابد، بلکه جبرئیل با حفظ مرتبه عقلی اش تنزل مثالی پیدا می کند و حضرت رسول نیز با چشم و گوش ظاهری فرشته وحی را می بیند و وحی را می شنود. این تبیین از وحی راهگشای فهم بسیاری از آیات و روایات است.
عوامل زمینه ساز درونی انحرافات اخلاقی در آیینه نهج البلاغه و بیانات رهبر انقلاب اسلامی
منبع:
قرآن و عترت سال پنجم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۹
94 - 118
انسان موجودی دو بعدی است که از یک سو رو به عالم خلق و مادیات دارد و می تواند از حیوان پست تر شود و از سوی دیگر رو به عالم امر و مجردات دارد و می تواند به مرتبه اعلای انسانیت برسد. انسان برای اینکه بتواند به کمال انسانیت صعود کند باید علل و عواملی که زمینه ساز انحرافات اخلاقی است را بشناسد و با جهاد نفس و مبارزه با آن عامل به مقام کمال انسانیت برسد. علل و عواملی که زمینه ساز انحرافات اخلاقی انسان است و مانع رسیدن ا به مقام خلیفه اللهی است گاه مربوط به بعد ادراکی و بینشی اوست و گاه با بعد تحریکی و گرایشی وی مرتبط است. این پژوهش که با روش تحلیلی - توصیفی است و جمع آوری اطلاعات در آن با مطالعه منابع و متون کتابخانه ای انجام شده است، به این نتیجه دست یافته است که منشا انحرافات اخلاقی از نظر نهج البلاغه و بیانات رهبری، عدم توازن عقل و عواطف است. مهمترین عوامل زمینه ساز انحرافات اخلاقی فرد که مربوط به تعد ادراکی و بینشی و عقل نظری او است، عبارتند از: جهل، تکیه بر حدس و گمان و استبداد رای که باعث می شود پرده ای بر قوای ادراکی و بینشی او نشیند و ترازوی سنجش عقل توازن خود را از دست بدهد و به جای ورود به وادی تعقل و یقین به خیال و گمان و خودمحوری در اندیشه گرفتار شود و در نهایت از درک حقایق حق محروم شود. دسته دیگر عوامل که مربوط به بعد تحریکی و گرایشی و عقل عملی انسان است عبارتند از: دلبستگی های مادی، عشق بیجا و مفرط که باعث می شود بر دل انسان زنگار نشیند و چشم دلش، نابینا شود و در نهایت، عقل عملی او که محافظ رح انسان در برابر طغیان شهوات و طوفان غضب است، ضعیف شود.
ماهیت گزاره های عملی نزد ابن سینا: تأملی بر چهار خوانش رقیب(مقاله علمی وزارت علوم)
ازجمله تقسیمات مشهور در سنت فلسفه مشاء که در متون ارسطو ریشه دارد، دسته بندی حکمت به دو بخش عملی و نظری است که ابن سینا نیز همسو با چنین سنتی، این تقسیم بندی را در آثار خود مطرح کرده است. پرسش درباره ماهیت گزاره های هنجاری (اخلاقی/عملی)، موضوعی مناقشه برانگیز است؛ به گونه ای که برخی مفسران، حکمت عملی را ازنظر شیخ الرئیس، متعلَق عقل عملی و فاقد حیث شناختی (غیر قابل اتصاف به صدق و کذب) دانسته و برخی دیگر با پذیرش این تعلق، آن را دارای حیثیت شناختی قلمداد کرده اند. درمیان این دسته دوم نیز وحدت نظر وجود ندارد: برخی از آنان گزاره های حکمت عملی را شناختنی، ولی حاصل بنای عقلا و منتَج از صناعت جدل (متکی بر مشهورات) محسوب کرده اند؛ درحالی که برخی دیگر این گزاره های شناختنی را حاصل صناعت برهان و مستقل از بنای عقلا و درنتیجه، واقع گرا شمرده اند. در این جستار، پس از نقد دو دریافت اول، امکان شکل گیری دو گونه تفسیر واقع گرایانه از سرشت حکمت عملی ازمنظر بوعلی از یکدیگر تفکیک خواهد شد: مطابق تفسیر اول، حکمت عملی، حوزه ای مستقل از حکمت نظری و دارای مبادی خاص خود است؛ سپس با نقد این دریافت، از امکان صورت گرفتن تفسیر واقع گرایانه دوم دفاع می شود که مطابق آن، گزاره های عقل عملی اولاً دارای حیث شناختی هستند؛ ثانیاً حاصل صناعت برهان اند و نفس الأمر آن ها مستقل از ذهن است؛ ثالثاً متعلق عقل نظری و مندرج ذیل حکمت نظری هستند؛ به گونه ای که حکمت عملی در مبادی خویش وابسته به حکمت نظری است و مبادی بدیهی خاص خود را ندارد.
حاکمیت نظر در تکوین تلقی ابن سینا از فلسفه عملی(مقاله علمی وزارت علوم)
فلسفه عملی ابن سینا به نیرویی فکری، همپای فلسفه نظری اش تبدیل نشد. پرسش از بنیاد غیبت مسئله عمل انسانی در مرکز توجه تفکر سینوی، هم به فهم خاستگاه گسست نظر و عمل در تفکر او و هم به درکی از نسبت نظر و عمل در سِیر بعدی اندیشه فلسفی در جهان اسلام که در نگرش سینوی ریشه دارد، یاری می رساند. درحالی که بررسی های این مسئله تاکنون، معطوف به بیان علت های بیرونی و تبیین های غیرفلسفی بوده، مقاله حاضر، تلاشی است ناظر به جست وجوی چراییِ غیبت مسئله عمل انسانی در متن تفکر فلسفی سینوی. با تمرکز بر جایگاه تقسیم علوم، نگرش ابن سینا به ماهیت فلسفه عملی تبیین می شود و این نتیجه به دست می آید که او اشتراک فلسفه نظری و عملی را نظرورزی و افتراق آن ها را غایت عملی می داند؛ چنان که هردو، نظرورزی اند؛ اما فلسفه نظری، نظرورزی محض و مرتبه اول، و فلسفه عملی، نظرورزی مقید به عمل و دومین است. به همین نحو، عقل نظری بر عقل عملی تقدم دارد و عقل عملی که فهمی مستقل، ازآنِ خود و اصیل ندارد، مجری اوامر عقل نظری و تابع آن است. با تقدم و حاکمیت مفروض نظر بر عمل، در مواجهه نظر با عمل در فلسفه عملی، از آنجا که عمل، جزئی، متغیر و متکثر، و نظر، کلی، ثابت و واحد است، عمل به ادراک عقل نظری درنمی آید. ابن سینا با ایستادن در موضع نظر، عمل را تا آنجا که مقدور است، نظری می کند و درقالب امری طبیعی در نفس شناسی پی می گیرد و آنچه را در مرزهای نظر محض نمی گنجد، به مرجعی بیرونی غیراز عقل بشری وامی گذارد؛ درنتیجه، در نگرش سینوی، آنچه از عمل انسانی می ماند، دیگر مسئله ای فلسفی نیست تا پیگیری فلسفه ای عملی را ضرورت بخشد.
مقایسه دیدگاه های شیخ صدوق و فخر رازی درباره ی مفهوم عقل از منظر قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۱
31 - 46
از منظر فخر رازی سرچشمه معرفت، نفس ناطقه انسانی است که از آن به عقل یا قوه عاقله تعبیر شده که خود به دو قوه عملی و نظری تقسیم می شود. به عقیده وی عقل نظری برتر از عقل عملی است و هیچ گاه حکمت عملی به پای حکمت نظری نمی رسد. شیخ صدوق هم عقل گرا و هم نص گراست هر چند بررسی آثار وی حاکی از آن است که به اصول عقل عملی کمتر اشاره مستقیم نموده و ورود به برخی مباحث و ساحات را برای عقل ممنوع شمرده با این همه اما در بسیاری موارد اصل حسن و قبح ذاتی و عقلی را در مقدمات بحث مورد عنایت قرار داده است. از نظر وی، قرآن کمالات آدمی را در قوه نظریه و قوه عملیه منحصر دانسته است. این تحقیق در صدد نشان دادن بهره گیری فخر رازی و شیخ صدوق از عقل در فهم و تفسیر معارف دینی است. شیخ صدوق کمتر از فخر رازی برای عقل در شناخت خداوند و صفاتش ارزش قائل است . شیخ صدوق عقل را یک منبع عالی برای شناخت و نیز یک دستاویز مهم و مؤثّر جهت درک مسائل دینی و نیز دفاع از امور عقلانی می داند.
بررسی تطبیقی مراتب عقل نظری از دیدگاه ابن سینا و نظریه ی رشد شناختی ژان پیاژه
منبع:
کاوش های عقلی سال ۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
221 - 240
حوزه های تخصصی:
علم النفس فلسفی هر چند از نظر موضوع و روش با روان شناسی جدید تفاوت های آشکاری دارد؛ اما بادقت نظر می توان برخی مسائل مشترک را در آن ها یافت. یکی از این مسائل مراحل رشد شناختی ژان پیاژه در روان شناسی جدید است که از بسیاری جهات با مراتب عقل نظری ابن سینا قابل مقایسه است. به طوری که مراتب چهارگانه عقل نظری در ابن سینا روند و پیمایشی یک سان با مراحل رشد شناختی پیاژه دارد.نظریه رشد شناختی پیاژه یک نظریه جامع درباره فرایند شناسایی انسان است. این نظریه به مطالعه توانایی های کودکان در مراحل رشد و تعامل آنها با محیط می پردازد. پیاژه بر این باور بود که در فرایند رشد شناختی خود کودک شرکت کننده ای فعال است و نقش اصلی را خودش ایفا می کند درحالی که در تفکر ابن سینا ابتکار عمل از آن نفس بشری نیست.براین اساس این مقاله با روش تحلیلی توصیفی به مقایسه رشد شناختی پیاژه با مراتب عقل نظری در تفکر ابن سینا می پردازد.
ادراک و انگیزشِ عقل عملی در اندیشه صدرایی؛ تأملی بر دیدگاه صدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت صدرایی سال ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۲۱)
119 - 132
حوزه های تخصصی:
عقل به مثابه منبعی از منابع معرفت به دو قسم نظری و عملی منقسم می شود؛ وجود عقل نظری و نقشی که در ادراک کلیات ایفا می کند، مورد پذیرش همگان است، اما وجود استقلالی عقل عملی (مستقل از عقل نظری) و نیز مدرِک بودنش مسئله ای چالش برانگیز و اختلافی است. فیلسوفان در این زمینه به دو گروه تقسیم می شوند: برخی منکر وجود عقل عملیِ مستقل از عقل نظری گشته و گروهی قائل به آن شده و به اثباتش مبادرت ورزیده اند. در میان دسته دوم نیز جماعتی منکر کارکرد ادراکی عقل عملی گشته و در مقابل، طائفه ای قول به مدرِک جزئی بودن آن را اختیار کرده اند. ملاصدرا در آثارش با تکیه بر دو ملاک (انفکاک و افعال وجودی متناقض)، وجود عقل عملی را مستقل از عقل نظری دانسته و با اِسناد مفاهیمی چون «استنباط»، «فکر»، «تروّی»، «حدس»، «الهام»، «اعتقاد» و «حکم» که ملازم ادراک هستند، ادراک جزئی را برای عقل عملی اثبات می کند. از برخی عبارات وی کارکرد انگیزشی نیز فهم می شود. ما در این نوشتار ضمن ارائه صورت بندی نوینی از نظریه صدرا به مناقشه صغروی (و نه کبروی) در دو ملاک مذکور پرداخته و با عنایت به اینکه همه انواع ادراک جزئی، قوای مناسب به خود (مانند حاسه، متخیله و متوهمه) را دارند، با به کارگیری روش توصیفی- تحلیلی به این نتیجه رهنمون شده ایم که عقل عملی وجودی مستقل از عقل نظری ندارد و بالتبع کارکرد ادراکی و انگیزشی نیز برای آن متصور نیست.
عقل و روش استنباط شریعت از آن
منبع:
مصباح الفقاهه سال ۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶
129 - 155
حوزه های تخصصی:
عقل به عنوان یکی از ادله استنباط حکم شرعی در میان اصولیان مورد بحث فراوان قرار گرفته است. برخی اعتباری برای عقل قائل نیستند و در مقابل برخی عقل را معتبر می دانند. این نوشتار در پی بررسی اعتبار عقل در میان ادله استنباط حکم شرعی است. در این بررسی ابتدا به حجّیت عقل نظری توجّه شده است و سپس حجّیت عقل عملی و مباحث حسن و قبح که نقش بسزایی در رسیدن به حکم شرعی دارد مورد بحث قرار گرفته است. نگارنده بر این است که بعد از اثبات حجّیت عقل نظری و ارائه تفسیر دقیق و صحیح از حسن و قبح، چنین نتیجه بگیرد که حکم عقل عملی به حسن و قبح به صورت مطلق با حکم شرعی ملازمه دارد و عقل نظری به عنوان حاکم به این ملازمه هم حجّت است أمّا در مقابل حکم شرعی به هیچ وجه ملازمه با حسن و قبح عقلی ندارد. از این رو، محقق در این مقاله با روش توصیفی تحلیلی به موارد مذکور پرداخته است و سعی کرده است مباحث عقلی را در ساختاری مناسب و جدید مطرح کند.
مقایسه مبانی فلسفی گزاره های اخلاقی در اندیشه کانت و حایری یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای فلسفه دین سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۲۳)
119 - 132
حوزه های تخصصی:
هر مکتب اخلاقی بنا بر اصول موضوعه مقبولش، بایدها ونبایدهای اخلاقی متفاوتی ارائه می دهد. از نظر کانت، علم، معرفتى است که واجد قضایاى تألیفى پیشینى و لذا کلی و ضروری است. هر معرفتى که عارى از آنها باشد، شایسته اطلاق نام علم نیست. اخلاق نیز به عنوان یک علم، واجد احکام تألیفى پیشینى است. «باید»های اخلاقی هیچ گاه از تجربه ناشى نمى شود؛ یعنى از «هست» نمى توان «باید» را استنتاج کرد. او این اصول را ناشی از صورت های ذهنی و قواعدى عقلی می داند. برخلاف وی، متفکر معاصر مسلمان حائری یزدی همه بایسته ها را به هستی ها ارجاع داده و آنها را به عنوان وجوب بالغیر تفسیر می کند. در بحث انقسام عقل به نظری و عملی نیز، کانت منشأ اخلاق را عقل عملی یعنی مابعدالطبیعه ای غیر تجربی و حقیقی دانسته که متعلق خود را به گونه ای واقعیت می بخشد؛ اما به باور حائری یزدی تنها یک قوه عقل نظری وجود دارد که گاهی در خارج منتهی به عمل شده و به نام عقل عملی موسوم می گردد. در این مقاله تلاش شده است تا با استفاده از روش تحلیل و مقایسه طرحی از مبانی فلسفی این دو فیلسوف که سبب تفاوت در دیدگاه آنها شده است، مورد بررسی قرار گیرد.
جایگاه هستی شناسی و معرفت شناسی فطرت و ارتباط آن با عقل نظری و عملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ فلسفه اسلامی سال دوم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
70 - 94
حوزه های تخصصی:
در این مقاله با روش تحلیل عقلانی فطرت از دو حیث هستی شناسانه و معرفت شناسانه مورد پژوهش قرار گرفته هدف و نتایج زیر به دست آمده است: فطرت از حیث هستی شناسی آفرینش ویژه و نحوه وجود انسان است؛ انسان مانند لوح سفید یا خمیر شکل یافته اى به دنیا نمى آید بلکه عقل نظری و عملی آدمی به گونه ای خلق شده است که در دو حوزۀ بینشی وگرایشی مفطور به استعدادهایی است که سمت وسویشان انسان بالفعل شدن است . فطرت دارای ویژگیهایی از جمله همگانی بودن، غیراکتسابی بودن، زوال ناپذیری، تشکیک پذیری، هدایتگری انسان، برخورداری از مراتب مختلف عملی از جمله مراتب لوامه و ملهمه و مطمئنه و ... می باشد. فطرت از حیث معرفتی منبعی جدا و مستقل در کنار منابع معرفت نیست بلکه در حوزه منبع عقل نظری قرار دارد و از حیث عقل عملی مرتبه ای از عقل است که خاصیت ادراک شهودی دارد.این پژوهش از آن جهت اهمیت دارد که فطرت از جهتی زیر بنای علوم انسانی و از جهتی دیگر نوع تبیین هستی شناسی و معرفتی فطرت، در انتزاع لوازم و دلالتهای تربیتی و شناختی اهمیت ویژه ای دارد.
بررسی شکاف میان علم و عمل از منظر ملا محسن فیض کاشانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال ۱۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۹
155 - 174
حوزه های تخصصی:
مسئله شکاف نظر و عمل و حل خلا میان این دو در تاریخ اندیشه همیشه محل کشاکش های تئوریک بوده است. در این مقاله سعی می شود شکاف میان نظر و عمل و حل این مسئله از دیدگاه ملامحسن فیض کاشانی مورد بررسی واقع شود. دستاویز ما در این پژوهش جهت بررسی این شکاف و حل مسئله بین نظر و عمل مستنداتی است که در آثار ایشان دیده می شود. نگارنده بر این باور است که ملا محسن فیض کاشانی در این کتب و رساله ها توانسته است با توجه به مبانی خود به حل این مساله فائق آید. در این پژوهش سعی خواهد شد با روش استنادی – تحلیلی شکاف بین نظر و عمل با تمرکز بر مبانی «علم» حل و فصل گردد. از مهم ترین یافته های پژوهش این است که بر اساس مبانی فیض کاشانی شکاف بین علم و عمل با اتحاد بین عقل نظری و عملی رفع خواهد شد.
فهم قرآنی با انذار و هدایتگری اراده انسان در تلاقی ساحت های عقل نظری و عقل عملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انسان پژوهی دینی سال ۲۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۹
135 - 156
حوزه های تخصصی:
پرسش اصلی که زمینه ی این پژوهش را فراهم آورده است، برآمده از دغدغه مومنانه ای است مبنی بر اینکه متن مقدّس قرآن کریم، چه روش و معیاری را برای فهم بیان نموده است؟ برای پاسخ به این پرسش، با به کارگیری تفسیر آیه به آیه، تمام آیات مرتبط با فهم قرآنی استقراء شده است و پس از بررسی تفاسیر ناظر به آیات مزبور و مقوله بندی مفاهیم استنباط شده از آن ها، الگوی فهم قرآنی در ساحت تلاقی عقل نظری و عقل عملی ارائه گردیده است. فهم قرآنی هنگامی به طور کامل درک می شود که آثار آن تمام شئون نفس انسانی – اعم از ساحت نظر و عمل- را فراگرفته باشد. در این راستا، غایت انذار قرآنی برای تولید خشیت در جان انسانی و با هدایتگری اختیار او، معیاری را برای سنجش معانی و تقریب تفاسیر محتمل در اختیار «من» شخص مخاطب آیات قرآنی قرار می دهد. البته، کثرت تفاسیر شخصی از آن حیث که طولی می باشد، تشتت نظری را در پی نخواهد داشت.
تبیین امکان واقع نمایی معقولات عقل بالملکه؛ برمبنای ادراک حضوری حسی (از منظرِ حکمت سینوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت سینوی سال ۲۸ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۱
85 - 103
حوزه های تخصصی:
تبیین امکان واقع نمایی معقولات عقل بالملکه (معقولات نخستین) از مسائل مهم معرفت شناسی است. دو نگاه در تبیین این مسئله قابل ِذکر است: اول اینکه عقل نظری در مرتبه عقل بالملکه واجد معقولات نخستین (غیراکتسابی) است و این معقولات فی نفسه، مستقل از هر چیزِ خارج از عقل، معتبر اند؛ دوم اینکه احراز واقع نمایی معقولات نخستین بدون اتکا به درک حضوری حسی امکان پذیر نیست. در سنت فلسفه اسلامی بیشتر در مبحث «مراتب عقل نظری» بر این وابستگی تأکیدشده است؛ اما در بازخوانی معرفت شناسی ابن سینا، عموماً به عباراتی توجه شده است که استقلال عقل از حس یا هر امر خارج از عقل را نشان می دهد. در مقاله پیش رو پس از تقریر و نقد دیدگاه اول، نشان خواهیم داد که آراء ابن سینا مؤید دیدگاه دوم است و هر نوع بازخوانی دیدگاه معرفت شناختی ابن سینا در این زمینه، بدون توجه به آراء وی در مبحث «مراتب عقل نظری» و وابستگی عقل به درک حضوری حسی، منطبق بر دیدگاه وی نیست. به طور اجمال طبق دیدگاه برگزیده، «محسوس بالذات» اولین واقعیت نفسانی است که نفس به آن متصل می شود. این اتصال پیشینِ نفس به واقعیت نفسانیْ منشأ تحقق (معد) و مناط اعتبار معقولات نخستین است؛ لذا عقل نظری به وجهی متکی به درک حضوری حسی است؛ در عین اینکه به وجهی دیگر مستقلّ از حس است.