مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
عثمانی
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی اختلافها و کشمکش های میان والیان پشتکوه و حکومت عثمانی، بر سر معادن نمک واقع در مرز ایران با عثمانی،در فاصله سال های(1255-1347ق./1838-1928) می باشد.
روش/ رویکرد پژوهش: این مقاله، با روش توصیفی و تحلیلی، بر پایه اسناد موجود و منابع کتابخانهای انجام شده و پس از ارزیابی داده های تاریخی و تجزیه و تحلیل آنها، به سازماندهی و استنتاج پرداخته است.
یافته ها و نتایج پژوهش: یافته ها حاکی از آن است که یکی از موضوعهای مورد اختلاف میان والیان پشتکوه(ایلام) و پاشایان بغداد- که تابع حکومت عثمانی بودند- معادن نمک بود. حدود تقریبی این معادن، در شمال غربی پشتکوه و در مرز ایران و عثمانی بود و به نام های دشتلگ، تاریکه، و داودر خوانده می شدند. اهمیت اقتصادی این معادن، و تلاش والیان پشتکوه و پاشایان بغداد، برای در اختیار گرفتن این معادن، باعث ایجاد کشمکش هایی میان دو طرف شد. حسنخان، اولین والی پشتکوه، و پسر او حیدرخان، به خوبی توانستند تسلط خود را بر معادن حفظ کنند و حتی حیدرخان پا را فراتر نهاد و معدن نمک واقع در خاک عثمانی را متصرف شد. اما عباسقلیخان، به دلایل متعددی نتوانست تسلط خود را بر این معادن حفظ کند و این معادن در زمان او به تصرف عثمانی ها درآمدند. پس از عباسقلیخان، پسر عموی او حسین قلیخان، مشهور به ابوقداره، به حکومت رسید. او، معادن نمک را از عثمانی ها باز پس گرفت و در زمان پسرحسین قلی خان، یعنی غلامرضا خان، این معادن بدون دغدغه جزء خاک پشتکوه باقی ماندند. این پژوهش، سعی دارد با مطالعه اسنادی به بازسازی روند اختلافها و چگونگی حل و فصل آنها میان دو کشور بپردازد.
تحلیل استراتژی نظامی ایران و مؤلفه های آن در عصر شاه عباس بزرگ (996ـ 1038ق)
حوزه های تخصصی:
شاه عباس یکم در طی چهل و دو سال سلطنت خود (996-1038ق) دولت صفوی را از حالت تزلزل به اوج اقتدار رسانید. در اوان سلطنت وی، علاوه بر بی ثباتی ناشی از بحران های سیاسی داخلی، بخش هایی از کشور در غرب و جنوب و شرق در اشغال و تهاجم دشمنان خارجی بود. پرتغالیها بر سواحل و جزایر جنوب، و هندیها معمولاً بر قندهار مسلط بودند. او در سایه ی پیروزی های سرنوشت ساز نظامی، ضمن تثبیت اوضاع داخلی، سرزمین های اشغالی را بازپس گرفت و تهدیدهای موجود در مرزهای شرقی را نیز رفع کرد. این همه، ناشی از هدف گذاری و اولویت بندی صحیح وی در استراتژی نظامی و محاسبات دقیق و اعمال مدیریت توانمند و پویا و بهره گیری از ابزارها و ساز و کارهای لازم بود. مقاله ی حاضر بر آن است تا اهداف و مراحل استراتژی نظامی شاه عباس را مشخص کرده و مؤلفه های آن را مشتمل بر تمهید ساختارهای اویماقی، سیاسی و نظامی، بهره گیری از تاکتیک های مناسب و اعمال ملاحظات و محاسبات در عوامل اقلیمی، جغرافیایی، انسانی، سیاسی، اجتماعی ـ فرهنگی، زمانی و مکانی مورد تحلیل قرار دهد.
مسئله اتباع ایرانی در عتبات عالیات بعد از معاهده ارزروم دوم و بازتاب آن در مناسبان ایران و عثمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر تلاشی است برای نشان دادن مسائل اتباع ایران در عتبات عالیات و نگرش و راهکارهای دو دولت ایران و عثمانی برای حل مشکلات اتباع ایرانی. چنین به نظر میرسید بعد از انعقاد عهدنامه ارزروم دوم (جمادی الثانی 12663 /31 مه 1847) اختلافات ایران و عثمانی از راه مسالمت آمیز حل خواهد شد، اما حضور گسترده اتباع ایرانی در عتبات عالیات مشکلات ایجاد شده در ابعاد اجتماعی، حقوقی و مالی از سوی دولت عثمانی برای آنان مناسبات ایران و عثمانی را سخت متزلزل کرد. تلاشهای دو دولت در حل این بحران تا پایان دوره قاجاریه بینتیجه ماند.
پژوهشی تاریخی درباره ی خاندانِ مهاجر دهدار در عهد صفوی
حوزه های تخصصی:
در آغاز عهد صفوی، برخی از دانشمندان و ادیبان به دلایل مختلف از ایران به هندوستان، عثمانی و دیگر سرزمین های مجاور مهاجرت کردند. مهاجرت آن ها، حیات فرهنگی آن دوران را تحت تأثیر قرار داد. پژوهندگان در پی آنند که دریابند این مهاجرت چه علل و نتایجی داشت. در این مقاله، آثار دو تن از مهاجران ، معین الدین محمد و عمادالدین محمود، معروف به دهدار بررسی شده است. مطالعه ی موردی این دو شخصیت می تواند بر حیات فرهنگی، مذهبی و اقتصادی ایران در آن دوران، پرتوی بیفکند
جایگاه عتبات عالیات در مناسبات ایران و عثمانی عصر قاجار مطالعه موردی: «زوار و حمل جنائز»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بعد از انعقاد عهدنامه ارزروم دوم در 1263ق/ 1847م چنین به نظر می رسید اختلاف دو دولت ایران و عثمانی بر سر موضوع عتبات عالیات حل خواهد شد؛ اما رفت و آمد مداوم کاروان های زیارتی و حمل جنائز به عتبات عالیات مشکلات جدیدی را میان دو کشور ایران و عثمانی ایجاد کرد. انتقال جنائز به عتبات عالیات از سوی ایرانیان همواره با رفتار سخت و آزار دهنده مأموران عثمانی در مرزها همراه بود؛ بهانه ی دولت عثمانی در برابر این قبیل رفتارها با مسئله پیرامون شیوع بیماری وبا و تهدید آن برای ساکنان قلمرو عثمانی به دولت ایران پاسخ داده می شد.
در این مقاله تلاش شده است مشکلات ناشی از رفت و آمد کاروان های زیارتی و حمل جنائز به شهرهای مقدس عراق، میان دو دولت ایران و عثمانی بررسی و بازتاب آن در روابط سیاسی دو کشور مورد ارزیابی قرار گیرد.
کلاه تَرک از آغاز تا صفویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کلاه ترک یا تاج صوفیانه، در نزد متصوفه جایگاه و کارکرد خاصی دارد. در شکل و مفهومِ «تاج» یا «کلاه ترک» از قرن های اولیة اسلامی تا زمان تأسیس سلسله صفوی تغییر و تحولی اساسی صورت گرفته است. هدف این مقاله، با ابتناء بر روش تاریخی، شناخت این تغییر و تحولات و توجه به علل و عوامل تاریخی آن است. تدقیق در منابع اصلی، اعم از متون تاریخی و ادبی و عرفانی، نشان می دهد که کلاه ترک متصوفه، طی چند قرن، دچار تحولات شکلی و مفهومی شده و از معنی صرف سرپوش به نشانه ای از ترک ذمائم، و سپس به شعار دینی و شعار مذهبی، و بعد به عنصری برای هویت بخشی سیاسی و اجتماعی و نیز بهانه ای برای تحقیر توسط مخالفان تبدیل شده است.
قراردادهای صلح ایران و عثمانی و کاهش تنش های مذهبی بین دو کشور در عصر صفوی و افشاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی صفوی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی صفوی فرهنگی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی صفوی روابط خارجی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی افشار
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی افشار فرهنگی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی افشار روابط خارجی
مناسبات مذهبی ایران و عثمانی در ادوار مختلف، متفاوت بوده است. هدف اصلی این تحقیق که بر اساس روش تاریخی صورت گرفته است، شناخت علل بروز اختلافات بین دو کشور و تاثیر قراردادهای فی ما بین در تنش زدایی بین آنان می باشد. حاصل تحقیق حاکی از این است که با وجود اختلافات روزافزون دهه های نخست تأسیس حکومت صفوی، در زمان شاه تهماسب در اثر موافقتنامه آماسیه اختلافات مذهبی کاهش یافت و روابط به روابط نسبتاً دوستانه ای تبدیل شد. بعد از انعقاد معاهده زهاب بین شاه صفی و سلطان مراد چهارم، نیز، عثمانی ها از مخالفت با ایران دست کشیدند و تأثیرگذاری عامل «مذهب» به عنوان یکی از عوامل اختلاف بین دو کشور، تا اندازه ای تخفیف پیدا کرد. در دوره افشاریه، نادرشاه پس از سال ها جنگ با عثمانی سرانجام به این نتیجه رسید که باید بین مسلمانان صلح برقرار گردد. لذا، «انجمن دینی نجف» را تشکیل داد. علمای بزرگ شیعه و سنی در آن مجلس بزرگ مشورتی، اجتماع کردند و تا اندازه ای بر سر مسائل اختلاف برانگیز به تفاهم رسیدند.
جایگاه امیرتیمور کورکان و سلطان یلدرم بایزید در نزد مورخان و علل و عوامل نبرد انکوریه (804 ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تیمور کورکان در سه دوره متناوب با حمله به ایران و هند و شام و مصر و روم، ساختار سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی این مناطق را مواجه با بحران و دچار برخی تغییرها کرد. یکی از اقدامات او جنگ با یلدرم بایزید بود. این جنگِ ساختارشکن، نقطه عطفی در تحولات منطقه و جهان به شمار می رود و مطالعه و بررسی آن از اهمیت برخوردار است. نویسنده این مقاله، با ابتناء کار خود بر روش تاریخی، تلاش کرده است که علل و عوامل و چگونگی وقوع این رویداد اثرگذار را بر اساس منابع اصلی بازنمایاند. برآیند جامع روایات تاریخی گویای این است که اقدامات توسعه طلبانه سلطان بایزید برای به تصرف در آوردن عجولانه قلمرو امیرنشین های مسلمان همسایه و دست اندازی به امیرنشین هم پیمانش ـ قسطمونیه ـ و مناطق آماسیه و سیواس و قیصریه که به برهم خوردن نظم ساختاری واحدهای سیاسی و انباشتگی نارضایتی از او و نیز شکل گیری حلقه معارضان در هجرت انجامید، زمینه پیوستن معارضان او را به تیمور فراهم آورد. از سوی دیگر، شکل دادن ائتلافی از سلاطین ممالک ایران علیه تیمور و قرار گرفتن در موقعیت رهبری آن ائتلاف و تعرض به ارزنجان، بایزید را در مهبّ طوفان خشم تیمور و قلمروش را در معرض تاخت و تازهای او قرار داد. ورود بازیگرانی از اروپا به جرگه هم پیمانان تیمور و وجود دولتمردانی که به تحریک حس انتقام جویی تیمور پرداختند، و خطابه های تحریک کننده ای که کاتبان و دبیران بایزید علیه تیمور به کار بردند، همه و همه دست به دست هم داد و تیمور را که تجربه ای سی و اند ساله از پیروزی های پیاپی داشت، به نقطه بازگشت ناپذیر عزم جنگ کشاند.
نقد و بررسی نامه ارسالی شاهوردی خان، خان گنجه به دولت عثمانی (با تاکید بر روابط ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از این مقاله نقد و بررسی نامه ارسالی شاهوردی خان، خان گنجه به دولت عثمانی و با تاکید بر روابط ایران است.
روش/رویکرد پژوهش: این پژوهش با تکیه بر اسناد و مدارک و با رویکرد توصیفی – تحلیلی به نقد و بررسی این نامه پرداخته است.
یافته ها و نتایج: پس از فروپاشی دولت صفوی برخی از ایالت های منطقه قفقاز به فکر تجزیه طلبی و جدایی افتاده و تلاش های زیادی را برای بدست آوردن استقلال از خود نشان دادند. یکی از این ایالت ها، ایالت گنجه بود که به مرکز رقابت دو حکومت ایران و عثمانی در منطقه تبدیل گشت. دراین زمان، حکومت روسیه تزاری، برای نفوذ و تسلط بیشتر در این منطقه، افزایش ارسال سفیر و ایلچی را در دستور کار خویش قرار داد. این اقدام روسیه، ایالت گنجه را وارد یک رقابت سه جانبه، مابین قدرت های روز آن دوره یعنی( روسیه، ایران و عثمانی) کرد. در دوره تاریخی مورد نظر چهارمین مرکز قدرت در منطقه، خانات و زمین داران محلی بودند. این ممالک در یک پروسه رقابتی سه جانبه، با نیت حفظ استقلال و حاکمیت محلی خویش در فکر پیوستن به یکی از این قدرت های بزرگ بود. عملکرد خانات گنجه به ویژه شاهوردی خان در راستای تحکیم روابط خویش با دولت عثمانی و الحاق این ایالت به دولت عثمانی با استناد به نامه مذکور موضوع این پژوهش است.
تحلیلی بر نقش عبدالرحمان پاشابابان در روابط ایران و عثمانی در دوره فتحعلی شاه (1228-1212ق /1814-1798م)
حوزه های تخصصی:
پس از روابط پر فراز و نشیب ایران با عثمانی در عصر حکومت های صفوی و افشار، این ارتباط در دوره قاجاریه هم تداوم داشت و در این میان، عوامل تأثیرگذار در روابط دو کشور، از ابتدای تشکیل دولت صفوی تا انقراض قاجار، کم و بیش شبیه به یکدیگر بودند:1) اهمیت عتبات عالیات2)زوار و 3) کردها که در پاره ای از متون با عنوان عشایر سرحدی از آنان نام برده شده است، از مهم ترین این عوامل هستند. در منطقه کردنشین عراق امروزی، امارت بابان قرار داشت و در ابتدای دوره قاجاریه، عبدالرحمان پاشا امیر آن بود. وی در طول نزدیک به سه دهه، به عنوان امیری عثمانی اما با رویکرد ایرانی خواهی و ایران گرایی، بر یکی از مهم ترین نقاط بین دو کشور، حکم می راند. در طول حکمرانی بارها به ایران پناهنده شد و از طرف ایران و با حمایت فتحعلی شاه دوباره به امارت نشست. مکاتبات صورت گرفته بین رجال طراز اول ایرانی و عثمانی به حمایت از او، لشکرکشی ها و جنگ های درگرفته به نفع یا بر ضدش و نیز احترام شایسته ای که در ایران از وی به عمل می آمده است، همگی مؤیّد اهمیت جایگاه و اعتبار او در ایران بوده است. علاقه مندی عبدالرحمان پاشا به ایران از یک سو و حمایت این کشور از وی از سوی دیگر از آن جهت حائز اهمّیت است که وی بر بخشی از قلمروی عثمانی حکم می راند و بابان به عنوان منطقه ای سرحدی، فقط در مدتی کوتاه به ایران مالیات می پرداخت بنابراین ایرانی-خواهی او از نظرعثمانی ها عملی ناصواب و غیرقابل بخشش بود. به همین جهت در روابط بین دو کشور، اطاعت یا عدم اطاعت پاشای بابان، مسأله ای مهم تلقی می شد.
بررسی آثار فتوای جهاد در عثمانی بر قاینات و سیستان در جنگ جهانی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با شروع جنگ جهانی اول، علمای اهل تسنن و تشیع در قلمرو عثمانی، با صدور فتواهای جهاد، مسلمانان را به جنگ با روس و انگلیس تشویق کردند. مسلمانان، به این مسئله، واکنش های متفاوتی نشان دادند. نسخه هایی از فتواهای علمای عراق به سیستان و قاینات رسید. علما و حکومت، با توجه به شرایط شرق ایران و حضور و نفوذ گسترده انگلیسی ها، نسبت به این فتواها شیوه ای متفاوت در پیش گرفتند. انتشار فتواها در افغانستان، به خاطر همجواری با سیستان و قاینات، شرق ایران را نیز تحت تأثیر قرار داد. مأموریت هیئت نیدرمایر آلمانی در رسیدن به افغانستان نیز شرایط را بر حکومت شوکت الملک دوم سخت کرد و روش محتاطانه و بی طرفانه وی، خشم انگلیسی ها را برانگیخت. در همین زمان، شوکت الملک دوم، سفیری به هرات فرستاد که در تثبیت روابط ایران و افغانستان مؤثر بود. تلاش ها و تحرکاتی که بیش از یک سال طول کشید، باعث تغییراتی در حکومت قاینات شد. در این پژوهش، با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر اسناد و کتاب های دست اول، علل صدور فتواها در عراق، بررسی واکنش علمای قاینات و سیستان به فتواهای جهاد، واکنش شوکت الملک دوم و کنسولگری انگلیس در سیستان و قاینات به فتواها، موضع گیری شوکت الملک دوم نسبت به عبور هیئت آلمانی نیدرمایر از قاینات و نتیجه آن مورد بررسی قرار گرفته است.
نخبگان ایرانی و فعالیت های علمی و فرهنگی آنان در عثمانی (قرن نهم و دهم هجری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، فعالیت های علمی و فرهنگی نخبگان ایرانی در عثمانی از آغاز شکل گیری دولت عثمانی تا اوایل قرن دهم هجری مورد بررسی قرار می گیرد تا نشان داده شود که فعالیت های علمی آنان چه تأثیری بر حیات علمی و فرهنگی عثمانی به جا گذاشت و در این دوره علمای سنت گرا چه واکنشی نسبت به عقل گرایان داشتند و نتایج آن چه بود.
از دوره ایلخانان و حتی قبل از آن، ایران به عنوان کانون علمی محل ظهور علمای بزرگی در فقه، کلام و علوم نقلی بود. قاضی بیضاوی، عضدالدین ایجی، فخر رازی و زمخشری نمونه ای از این علما هستند. با شکل گیری دولت عثمانی، تفکر حاکم بر مراکز علمی آن سرزمین تحت تأثیر افکار و اندیشه های علمای ایرانی قرارگرفت. این امر ناشی از روابط علمی و فرهنگی گسترده ای بود که از گذشته بین دو سرزمین وجود داشت. در طول قرن هشتم و نهم هجری، نخبگانی ایرانی که در فقه، تفسیر، حدیث، منطق، کلام، صرف و نحو، قرائت، بلاغت، ریاضیات، نجوم و طب تحصیلاتی داشتند، به عثمانی مهاجرت کردند. برخی از آنان آثار ارزنده ای در علوم عقلی و نقلی تألیف کردند. علمای مهاجر آثار و اندیشه های علمای ایرانی نظیر امام محمد غزالی و فخرالدین رازی را در مدارس عثمانی تدریس کردند و یا بر آثار گذشتگان شرح، حاشیه و تعلیقات نوشتند. در نتیجه، جامعه عثمانی همانند جامعه ایرانی در فضایی قرار گرفت که اندیشه های سنت گرایان در ستیز با عقل گرایان به سر می برد.
لشکرکشی سلطان مراد چهارم به ایروان و تبریز:علل و نتایج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با مرگ شاه عباس یکم و روی کار امدن شاه صفی،دولت صفوی از جهت داخلی و خارجی دچار مشکلات به گونه ای موجب از بین رفتن اقتدار عصر شاه عباس یکم گردید.در عرصه روابط خارجی دولت صفوی با دو جنگ ناخواسته از سوی عثمانی مواجه شد.سلطان مراد چهارم،در 1044ه.ق با لشکری بزرگ به مرزهای شمال غربی ایران حمله کرد و با تصرف ایروان بخشی از قفقاز را به خاک عثمانی ضمیمه ساخت.سپس به تبریز تاخت و این شهر را ویران کرد.اگر چه این حادثه ی تلخ هفت ماه و نیم بعد،با رشادت بی نظیر سپاه قزلباش جبران شد و بار دیگر ایروان به آغوش ایران بازگشت،اما باز پس گیری ایروان برای دولتمردان عثمانی به ویژه شخص سلطان مراد آنچنان گران آمد که او بار دیگر در 1048ه.ق به بغداد لشکرکشی کرد و بعد از نبردی سخت میان طرفین،این شهر به تصرف عثمانی درآمد و دولتمردان صفوی با تن دادن به این شکست بزرگ و تلخ حاضر شدند معاهده صلح زهاب را امضا کنند.به این ترتیب عراق عرب که از جهات گوناگون به ویژه از نظر ایدئولوژیک برای دولت صفوی اهمیت بسیار داشت،از ایران جدا شد و به عثمانی پیوست.در این مقاله علل و نتایج لشکرکشی عثمانی به ایروان و تبریز به ویژه با استناد به منابع ترکی عثمانی بررسی می شود
بررسی تحلیلی استملاک دو جانبه اتباع ایران و عثمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه روابط ایران با کشورهای همسایه در مدار دیپلماسی قابل تحقیق نیست.به ویژه در رفتار متقابل ایرانیان با عثمانی ها در خاک یکدیگر مسائل دیگری اهمیت می یافت که در پاره ای موارد سکان دیپلماسی دو کشور را به سمت و سوی دیگری هدایت می کرد.حجم آمد و شد اتباع دو کشور به خاک یکدیگر و علایق ایرانیان به زیارت و کار در آن سامان نمایشی از عمق روابط دو کشور در سطوح مردم معمولی دارد.مطالعه چگونگی رفتار این مردم در خاک دو کشور در اسناد موجود نشان از داد و ستد عمیق در همه جوانب زندگی روزمره است.آنجا که این داد و ستدها منجر به کشمکش های حقوقی می شد، جهت حل و فصل امور خود، ناگزیر از مراجعه به مقامات رسمی بودند.در این مسئله ی استملاک که جزو مبانی پایه ای حقوق شهروندی بود، پیوسته دارای کش وقوس های زیادی می شد.این مقاله بر اساس منابع آرشیوی حول محور ذیل، سعی در ابهام زدای در این زمینه را دارد: - جغرافیای تملک اتباع بیگانه؛ - چگونگی تملک و ثبت؛ - انواع و تعدد مالکیت؛ - مشکلات استملاک.
مهاجرت هنرمندان ایرانی به عثمانی: اواخر دوره تیموریان و اوایل دوره صفویه (932-811ه/1528-1409م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تیمور با کشورگشایی های خود عالمان و هنرمندان را از مناطق ایران، آناتولی، شامات و عراق جمع آوری کرد و به سمرقند انتقال داد. در دوره تیموریان، سمرقند و هرات به مراکز علمی و هنری تبدیل شدند. عالمان و هنرمندان زیادی در این شهرها گرد آمدند. با گسترش مناسبات فرهنگی میان ایران و آناتولی به تدریج برخی از عالمان و هنرمندان به عثمانی مهاجرت کردند. حمایت سلاطین عثمانی از مهاجران و اوضاع نابسامان داخلی ایران پس از الغ بیگ، که موجب کاهش حمایت های مادی و معنوی فرمانروایان تیموری از اهل علم و هنر شده بود، در این مهاجرت نقش موثری داشت. هر چند پیش از این هم، ایرانیان به آناتولی مهاجرت می کردند، این مسئله در دوره تیموریان با سرعت بیشتری ادامه یافت. در این مقاله روند مهاجرت عالمان و هنرمندان ایرانی به عثمانی و نقش آن ها در انتقال فرهنگ و هنر تیموری به عثمانی و در نهایت، تأثیری که این مهاجران در توسعه هنر استانبول و اعتلای آن داشتند، بررسی خواهد شد.
اهمیت و جایگاه تبلیغات در منازعات عصر صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صفویان از جنبه های مختلفی در روند عمومی تاریخ ایران تحول و دگرگونی ایجاد کردند.بازسازی سیاسی در چارچوب جغرافیایی تاریخی ایران و به کارگیری مذهب شیعه که مذهب رسمی بود، دو اقدام سرنوشت ساز محسوب می شد.این اقدامات خطیر مشکلات داخلی و برون مرزی همراه بود.صفویان در مرزهای شمال شرق و تمامی مرزهای غربی برای تثبیت موقعیت سیاسی و مذهبی خود ناچار بودند دو رقیب جدی را متوقف نمایند؛ ازبک ها در شمال شرق در پی تداوم راه پیشینیان خود در دشت های آسیای مرکزی بودند که هر از چندگاه خراسان و سپس تمامی ایران را در معرض تهاجم قرار می دادند.بنابراین صفویه می باید به این روند خاتمه دهند.در مرزهای غربی نیز عثمانی ها به دنبال بلعیدن تمام سرزمین های اسلامی بودند که به طور طبیعی ایران را نیز دربر می گرفت؛ به همین دلیل صفویان در این بخش نیز کار دشواری پیش رو داشتند.همین روند به بروز جنگ های دامنه داری در هر دو عرصه منجر گردید و صفویه با اتکا بر توانمندی نظامی و ایدئولوژی پرتحرک خود در مقابل آن ها ایستادند.در این میان دمیدن روح باورمندی و شجاعت در نظامیان به منظور متوقف کردن مهاجمان بسیار مهم بود.بی شک، صفویان برای رسیدن به مقاصد خوداز توان تبلیغاتی بالایی بهره بردند تا علاوه بر تأثیرگذاری فزاینده بر سپاهیان خود، گام هایی را برای تخریب شرایط روحی- روانی نظامیان مقابل بردارند.پرسش های محوری این نوشتار این است که؛ صفویان در درگیری های برون مرزی خود از چه شیوه هایی بهره می جستند؟تاکتیک ها و تکنیک های تبلیغاتی آن ها بر چه اصولی استوار بود؟پژوهش حاضر در پی پاسخ و تبیین و تحلیل محورهای عمده تبلیغاتی صفویه در عرصه جنگ با عثمانی ها و ازبکان است.
کانون های تجارت ابریشم ایران در دوره تیموریان و ترکمانان (قرن نهم هجری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابریشم از تولیدات مهمی بوده که در طول تاریخ بشر در تجارت جهانی ارزش زیادی داشته است. از دوره ایلخانان صادرات ابریشم ایران به اروپا رونق گرفت. هر چند با سقوط این حکومت برای مدتی کوتاه در صدور این کالا وقفه ای ایجاد شد، با روی کار آمدن تیموریان و ترکمانان بار دیگر تولید و صادرات ابریشم رونق گذشته خود را باز یافت. در این دوره تبریز و سلطانیه به عنوان مهم ترین مراکز فروش ابریشم استرآباد، مازندران، گیلان، شیروان و شماخی درآمدند. در آناتولی نیز، بورسا به مرکز تجارت بین المللی ابریشم ایران تبدیل شد. در سایه افزایش تقاضای جهانی به ابریشم خام، قیمت آن در بازار های جهانی مدام در حال افزایش بود. تعداد زیادی از تجار ایرانی این کالای ارزشمند را به خارج از کشور صادر می کردند. بر اثر رفت و آمد زیاد کاروان ها عواید دولت از عوارض گمرکی ابریشم مدام در حال افزایش بود. گسترش تجارت ابریشم در این دوره نشان می دهد که این کالای تجاری تا چه حد در رونق اقتصادی و تجاری ایران مؤثر بوده است. در این نوشته تلاش می کنیم مراکز مهم تجارت ابریشم و رشد تجارت آن قرن نهم هجری و نحوه صدور این محصول را شرح دهیم؛ با این توضیح که در نتیجه فعالیت این مراکز، زمینه های گسترش تولید و تجارت ابریشم در دوره صفویه فراهم شد
تأثیر تاریخ نگاری ایرانی دوره ی ایلخانان و تیموریان بر تاریخ نگاری عثمانی
حوزه های تخصصی:
مبادلات فرهنگی ایران و آناتولی از دوره ی سلاجقه ی روم، نه تنها موجب رواج زبان و ادبیات فارسی و سایر پدیده های فرهنگی در آن سرزمین شد، بلکه در زمینه ی تاریخ نگاری نیز مورخان عثمانی در قرن نهم و دهم هجری، دنباله رو روش تاریخ نگاری ایرانی بوده اند.مورخان عثمانی در آغاز کار برای تدوین تواریخ آل عثمان، اخبار و روایات مربوط به اقوام ترک، به ویژه «قبایل قایی» را بیشتر، از منابع ایرانی به دست آوردند؛ در نتیجه، در شیوه ی تاریخ نگاری از منابع ایرانی تأثیر پذیرفتند.آنان به تقلید از سبک آثار تاریخی دوره ی ایلخانان و تیموریان، نظیر جامع التواریخ رشیدالدین فضل الله همدانی، جهانگشای جوینی و ظفرنامه ی یزدی که بیشتر در شرح تاریخ اقوام ترک و مغول نوشته شده است، به تألیف آثار تاریخی به زبان فارسی و ترکیب پرداخته اند. شیوه ی نقل روایات، کاربرد اشعار و مضامین ادبی، نگاه مذهبی و مشیت گرایانه به وقایع تاریخی، آوردن زمان وقوع اخبار و ذکر اطلاعات جغرافیایی و اجتماعی در کنار اخبار سیاسی، از جمله روش های الگوبرداری در تاریخ نویسی از سوی مورخان عثمانی است.در این مقاله، چگونگی تأثیرپذیری مورخان عثمانی در روش، بینش و سبک تاریخ نگاری، از جریان تاریخ نویسی ایرانی را در دوره ی مذکور با تأکید بر محتوای برخی منابع مهم، مورد بررسی قرار می دهیم تا نشان دهیم که مورخان عثمانی مانند سایر علما، تحت تاثیر تفکرات علمای ایران قرار داشتند.
چشم اندازی بر الگوهای مدیریت نظامی در جنگ های دوره صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از ویژگی های عمده حکومت صفویان غلبه تفکر نظامی گری در نیمه اول این دوره بود. روند غلبه آنها بر مخالفان داخلی و لزوم رویارویی با دشمنان قلمروهای شرقی و غربی چنین الگویی را بر ساختار سیاسی جامعه دوره صفویه تحمیل نمود. این ماهیت نظامی، حکومت صفویه را به مسیری هدایت نمود که بخش عمده ای از اندیشه و توان نظامی خود را بر این زمینه متمرکز نمایند. برآیند این روند باعث شد در سیر تحولات این دوره ساختار نظامی صفویه دگرگونی های قابل توجهی را تجربه نماید و از الگوهای سنتی به سوی یک مدل متمرکز متمایل شود. آن چه که شاهان صفوی را به عنوان فرماندهان اصلی عرصه های جنگی در این خصوص تشویق نمود، شکل گیری و تداوم جنگ های نسبتاً پایدار بود. بر همین اساس آن ها ضمن تلاش برای ترمیم ساختار نظامی خود، در رویارویی های طولانی مدت، مبتنی بر شرایط و موقعیت های پیش آمده و بر اساس توان نظامی، تاکتیک های خاصی را در جهت تقابل با دشمنان انتخاب می کردند و ظاهراً در این خصوص انعطاف خوبی را بروز می دادند. این نوشتار به شکل عمده در پی پاسخگویی به این سوال بر خواهد آمد که: صفویان در سازماندهی جنگ های خود ازچه الگوها و شیوه هایی بهره می بردند؟
تأثیرات تنش میان صفویه و عثمانی بر جایگاه امیرنشین اردلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تا پیش از تشکیل دولت مدرن و پیدایش حکومت متمرکز در ایران، میزان قدرت و ضعف حکام محلی و رابطه ی آنان با حاکمیت مرکزی همواره تابعی معکوس از افزایش یا کاهش قدرت حکومت مرکزی به شمار می آمد. با تأسیس دولت مقتدر صفوی و تسلط آنان بر نقاط مختلف ایران، به تدریج بسیاری از خاندان های حاکم محلی از اریکه ی قدرت به زیر کشیده شدند؛ اما برخلاف قاعده ی معمول، خاندان محلی اردلان نه تنها از صحنه ی قدرت خارج نشدند، بلکه قدرتشان در نیمه ی نخست دوره ی صفوی، سیر صعودی یافت. این تحقیق به روش توصیفی و تحلیلی انجام شده است. یافته های پژوهش نشان می دهند که امیرنشین اردلان با توجه به قرارگرفتن در موقعیت مرزی بین ایران و عثمانی، با بهره گیری از تنش ها و درگیری های بین دوطرف در مواقع تهدید و احساس خطر، با گرایش به طرف مقابل و اتحاد موقت با آن، خود را درمقابل آنان حفظ می کرد و موقعیت خویش را تداوم می بخشید.