مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۶۱.
۱۶۲.
۱۶۳.
۱۶۴.
۱۶۵.
۱۶۶.
۱۶۷.
۱۶۸.
۱۶۹.
۱۷۰.
۱۷۱.
۱۷۲.
۱۷۳.
۱۷۴.
۱۷۵.
۱۷۶.
۱۷۷.
۱۷۸.
۱۷۹.
۱۸۰.
عثمانی
حوزه های تخصصی:
در عصر ناصری در تنش های مرزی ایران و عثمانی، اردلان ها انگیزه بیشتری در بکارگیری از توانمندی های نظامی و اقتصادی خود در حمایت از ایران به منظور حفظ قلمرو و تداوم حکومتشان داشتند.دولت مرکزی قاجار در این زمان غیر از پذیرش حکومت محلی اردلان و نفوذ نسبی در کردستان چاره ای دیگر نداشت. نتایج ویافته های این تحقیق نشان می دهد که مناسبات ایران وعثمانی همواره باجنگ وصلح همراه بوده که بیشتر اختلافات دو کشور به مساذل مرزی مربوط بوده است.پس از پایان جنگهای کریمه، کمیسیونی از نمایندگان دولت ایران و عثمانی در استانبول تشکیل و نمایندگان ایران در کمیسیون حاج میرزا محسن خان مشیرالدوله و میرزا محبعلی خان ناظم الملک بودند، نمایندگان عثمانی بدون توجه به نقشه مرزها و مفاد عهدنامه دوم ارزنه الروم بار دیگر دعاوی گذشته خود را به میان آوردند و این کمیسیون نیز بدون حصول نتیجه قطعی، منحل گردید.اشغال قطور درست پیش از شروع مذاکرات چهارجانبه برای حل و فصل اختلافات دو دولت در مناطق مرزی، زنگ خطری جدی برای ایران و حتی نمایندگان دولت های واسطه بود. زیرا نشان می داد طرف عثمانی، برخلاف دولت ایران که صادقانه برای گفتگو قدم پیش گذاشته بود، بیش از آنکه به دنبال گفتگو برای حل اختلافات باشد، به دنبال اعمال زور برای گرفتن امتیاز است. اشغال قطور در استانبول با اهداف مشخصی طراحی شده و درویش پاشا مأمور اجرای آن بود.
بررسی تأثیر مکتب علمی سمرقند بر علم نجوم دوره حکومت عثمانی (مطالعه موردی تأثیر کتاب المخلص فی الهیئه نوشته محمود بن عمر چغمینی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۸
156-141
حوزه های تخصصی:
مکتب علمی سمرقند را می توان یکی از مهم ترین مراکز علمی در تاریخ علم دوره اسلامی قلمداد کرد. این مکتب حاصل تکامل نهادهای علمی پیش از خود بود که از حدود 812 ق با شروع حکومت الغ بیگ در سمرقند پا گرفت. کتاب های برجای مانده از این دوره با گذشت زمان به منابع علمی معتبر تبدیل شد و در قلمروهای اسلامی موردِمطالعه قرار می گرفت. در میان رساله های هیئت که می توان آنها را درس نامه های آموزشی نجوم به شمار آورد، رساله الملخص فی الهیئه چغمینی بیش از همه مورد ِتوجه قرار گرفت و یکی از مهم ترین شرح های این رساله توسط قاضی زاده رومی در همین مکتب نوشته شد. پس از کاهش فعالیت های محیط علمی سمرقند، برخی از دانشمندان این منطقه به آناتولی مهاجرت کردند که نقش بسزایی در شکل گیری سنت نجومی عثمانی ایفا کردند. این مقاله با بررسی شخصیت علمی چغمینی به دنبالِ عرضه تأثیر این دانشمند مسلمان و آثارش بر نجوم دوره عثمانی است. شمار شاگردان و رهروان علمی چغمینی در حوزه علم نجوم دوره عثمانی، تثبیت کتاب الملخص به عنوانِ منبع درسی در مدارس و نهادهای آموزشی عثمانی، و نگارش شرح های مختلف بر الملخص، به ویژه به زبان های فارسی و ترکی همگی نشان از گستره تأثیرگذاری این کتاب ارزشمند است.
ارزیابی و تحلیل ماهیت تأثیرپذیری مشروطه خواهی ایرانیان از مشروطه عثمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارزیابی و تحلیل ماهیت تأثیرپذیری مشروطه خواهی ایرانیان از مشروطه عثمانی چکیده: چگونگی تأثیرپذیری ایرانیان از مشروطه عثمانی همواره یکی از مباحث چالش برانگیز بوده است.برخی نویسندگان این موضوع را نفی کرده و برخی دیگر چنان از تأثیرگذاری مشروطه عثمانی بر مشروطه خواهی ایران سخن گفته اند که گویی عثمانی ها سازنده مشروطه ایران بوده اند. مسئله اصلی نگارنده در این پژوهش، شناخت ماهیت و ابعاد تأثیرپذیری ایرانیان از مشروطه عثمانی است. یافته های پژوهش نشان می دهد که روشنفکران ایرانی به موازات عثمانی با دنیای غرب، هندوستان و نیز مشروطیت روسیه و ژاپن تعامل داشتند وضمن آشنایی با مشروطه و مفهوم دولت مدرن؛ حتی پیش از مشروطه عثمانی به ضرورت انجام اصلاحات در نظام حکمرانی خود پی برده بودند؛ بنابراین مشروطه ایران امری درون زا و اصیل بود و نمی توان آن را تقلیدی و تابع عثمانی دانست. تنها استثنا این بود که مشروطیت عثمانی به سبب همسایگی و تأثیر غرب زودتر از ایران رخ داد و شمارایرانیان مقیم عثمانی که تحت تأثیر آن قرار گرفتند از ایرانیان دیگر کشورها بیشتر بود. روشنفکران ایرانی نیز برای تطبیق قوانین مشروطه با دین؛ به تجربه عثمانی نیازداشتند. این سه موضوع که در این پژوهش به آنها پرداخته می شود، سبب شدند تا مشروطه ایران به شکل صوری و فرمال تحت تأثیر عثمانی قرار گیرد.
روابط ابراهیم خلیل خان جوانشیر قراباغی با حکومت عثمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ اسلام و ایران سال ۳۲ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۴ (پیاپی ۱۴۴)
83 - 112
حوزه های تخصصی:
اشغال خانات قریم (کریمه) از سوی روس ها و نفوذ و پیشروی تدریجی آنان در مناطق حوزه نفوذ حکومت عثمانی در قفقاز، امنیت مرزهای شرقی آناطولی را به خطر انداخت و موقعیت حساس قفقاز را برای عثمانی ها نمایان کرد. در مقیاس محلی نیز رقابت شدیدی بین خان قراباغ با والی تفلیس جریان داشت و با تحت الحمایگی ارکلی خان گرجی به روس ها، موازنه قوا در قفقاز به نفع او و ضرر ابراهیم خلیل خان قراباغی (حک: 1176-1221ق/ 1762-1806م) تغییر یافت. تهدید، دشمن مشترک و پیوندهای فرهنگی-مذهبی، پایه اولیه روابط خان قراباغ با دولت عثمانی را گذاشت. نگارندگان این پژوهش درصدد پاسخ به این سؤال بوده اند که حاکم قراباغ و دولت عثمانی از برقراری روابط با یکدیگر چه اهدافی را دنبال می کردند؟ حفظ حکومت محلی قراباغ در مقابل سیاست الحاق گرایی ایران و روس و ایجاد توازن قوا در مقابل قدرت های محلی، از اهداف خان قراباغ بود. مقابله با نفوذ و توسعه طلبی روس ها در قفقاز و تأمین امنیت مرزهای آناتولی با کمک قوای حکام محلی با شعار اتحاد اسلام، از برنامه های اصلی عثمانی ها در نزدیکی به خان قراباغ بود. تبیین ماهیت ارتباط ابراهیم خلیل خان قراباغی با حکومت عثمانی و مشکلات فراروی این روابط، از مسائل این تحقیق است. یافته های تحقیق مؤید آن است که فقدان سیاست عمل گرای از سوی آن دو، روابط دو طرف را از سطح تبادل سفرا و نامه ارتقا نبخشید. نگارندگان این پژوهش با تکیه بر اسناد آرشیو چاپ عثمانی و منابع تاریخ عثمانی، با رویکرد توصیفی-تحلیلی به بررسی موضوع پرداخته اند.
تأثیر منازعات روسیه و عثمانی بر وضعیت ساوجبلاغ (مهاباد کنونی) در جنگ جهانی اول با تکیه بر مطبوعات و اسناد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در جنگ جهانی اول شهر ساوجبلاغ، به کانون منازعه روسیه و عثمانی در آذربایجان تبدیل شد. علت این پدیده قرار گرفتن شهر در مسیری بود که آذربایجان را به وان و موصل متصل می کرد و می توانست سپاه متحد روسیه و انگلیس را به هم بپیوندد؛ به همین سبب روس ها برای کنترل آن تلاش زیادی می کردند. عثمانی ها نیز با همه قوا از ساوجبلاغ محافظت می کردند. پژوهش حاضر به دنبال این است تا به روش توصیفی تحلیلی به این پرسش پاسخ دهد که منازعات روسیه و عثمانی چه تأثیری بر وضعیت ساوجبلاغ داشت؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که در دوره چهارساله جنگ جهانی اول، هیچ شهری در ایران به اندازه ساوجبلاغ آسیب ندید؛ به نوعی که می توان ساوجبلاغ را مهم ترین قربانی جنگ دانست. این شهر، هشت بار توسط طرفین درگیر، اشغال شد و بسیاری از ساکنان آن کشته و آواره شدند. همچنین یکی از پیامدهای این وضعیت، حذف نوادگان عزیزخان مکری از هسته اصلی قدرت در ساوجبلاغ و تقویت خاندان قاضی بود که آینده ساوجبلاغ را تحت تأثیر قرار داد.
مطالعه انسان شناختی هدایای دوره صفوی به دربار عثمانی: مطالعه موردی پوشاک و زیراندازها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های انسان شناسی ایران دوره ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۲
326 - 305
حوزه های تخصصی:
حاکمان صفوی از هدایا به عنوان یک راهبرد سیاسی استفاده می کردند و این هدایا حاوی پیام هایی از قدرت هنری و فرهنگی آنان بود. منسوجات از جمله هدایایی هستند که در دربار صفوی به وفور به کار رفته است و به عنوان ابزاری برای به نمایش گذاشتن قدرت حکومت و درباریان استفاده می شد. این پژوهش از منظر ماهیت و روش، تاریخی است که با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی و با استناد به منابع کتابخانه ای به بررسی منسوجاتی پرداخته که به عنوان هدیه به دربار عثمانی ارسال شده است و به این سوالات پاسخ می دهد که: چه منسوجاتی به عنوان هدیه در نظر گرفته می شدند و چه ویژگی هایی داشتند؟ و ارسال هدایای فاخر و با ارزش، چه نقشی در ارتباطات سیاسی حکومت صفویه با دربار عثمانی داشت؟ این پژوهش س عی می کن د تا ضم ن بهره گی ری از نوش ته های تاریخی مربوط به دوره صفوی و عثمانی، از گزارشات س یاحان و پژوهشگرانی اس تفاده کند که با منسوجات فاخر آن دوره آشنا بودند. منابع تحقیقاتی شامل هدایایی است که از دربار صفوی به دربار عثمانی ارسال شده اند و ویژگی منسوجات شاخص صف وی را پوش ش می دهند. جامعه آماری شامل 5 عدد از منسوجاتی است که به عنوان هدایا از دولت صفوی در موزه توپکاپی در استانبول وجود دارند. نتایج نشان می دهد که طرح ها و نقوش پارچه های صفوی، غالباً معنای دوگانه ای داشته اند و به شکلی سخاوتمندانه به دربار عثمانی اهدا می شد، در حالی که حامل انگیزه ها و پیام های مختلف انسان شناختی و سیاسی مهمی بوده اند.
مقایسه تطبیقی گلستان هنر با مناقب هنروران (بخش نقاشی و نقاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۱۷ بهار ۱۳۹۱ شماره ۴۹
45 - 56
حوزه های تخصصی:
تمامی پژوهشگرانی که در سده حاضر تالیفاتی در زمینه هنرهای تصویری ایران داشته اند از دو کتابِ تاریخی «گلستان هنر»، نوشته قاضی میراحمد منشی قمی و «مناقب هنروران» اثر مصطفی عالی افندی که در زمانی نزدیک به هم تالیف شده اند بهره ها برده و لزوماً ارجاعات بسیاری به آنها داشته اند این دو نسخه مهم یکی در ایران عصر صفوی و دیگری در سرزمین عثمانی به رشته تحریر درآمده است. نوشتار حاضر می کوشد پس از معرفی کتاب ها و نویسندگان شان مختصات آنها را با هم مقایسه کرده در بخش نقاشی و نقاشان، وجوه اشتراک و افتراق آنها را بررسی نماید و پس از شناسایی اختلاف ها، در رفع و تحلیل برخی از آنها موثر باشد. برای سهولت در امر مقایسه، اطلاعات دو کتاب درباره هنرمندان در جداول جداگانه ای تنظیم شده است تا هم شباهت ها و هم اختلاف روایات روشن تر شود. با توجه به این نکته که برخی اطلاعات هر کتاب مکمل آگاهی های کتاب دیگر است لاجرم از تطبیق آنها یافته های جدیدی استنتاج می شود که می تواند در پژوهش های آینده به کار آید برای مثال می توان دانست هنرمندی که عالی افندی وی را «میرنقاش اصفهانی» معرفی می کند همان «آقا میرک» بوده است.
کارستان هنری ولی جان تبریزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۴ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
47 - 56
حوزه های تخصصی:
فرضیه نگارنده در این مقاله مبتنی بر این است که نگارگر ولی جان تبریزی شاگرد سیاوش بیگ هرگز در حلب ساکن نبوده و با علی جان مذهب، هیچ ارتباطی ندارد. با توجه به سند آنافارتا درباره نگارگران همایون نامه باید گفت این نگارگر، پنج سال زودتر یعنی در 990 ه.ق پیش از آغاز نوشته شدن مناقب هنروران در مملکت عثمانی بوده و به دربار عثمانی راه یافته است. منابع حضور ولی جان در گروه عثمان نقاش و کارگاه سلطنتی را بعد از 992 ه.ق خبر می دهند، و او پیش از آن، در دربار نبوده بلکه آزاد کار می کرده است که در این صورت، تاریخ 988 ه.ق/1580 م. صادق به نظر می رسد. او در کتاب آرایی ها متأثر از مکتب قزوین و در تک برگ ها، تداوم بخش اسلوب ساز است. ولی جان، عناصر سبک ساز را از استادان مکتب دوم تبریز آموخته و همانند هموطن خود شاه قلی، در استانبول با ترکیب بندی جدیدی از این عناصر در راستای اسلوب ساز به خلق آثار سیاه قلم پرداخته است. در این پژوهش، از آنجایی که این هنرمند در ایران آنگونه که باید شناخته نشده، هدف معرفی، بررسی و تحلیل اسناد و مدارک موجود و آثار نگارگری ولی جان در کتاب آرایی ها و آلبوم ها به روش توصیفی و تطبیقی است.
نقش تجارت ابریشم در مناسبات ایران و عثمانی در دوره صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
رقابت های شدید اقتصادی ایران و عثمانی در دوره صفوی از جمله مباحثی است که مناسبات دو سرزمین را تحت شعاع قرار داد؛ به طوری که حاکمان دو سرزمین به طور پیوسته و گسترده از سیاست های اقتصادی به عنوان اهرم فشار بر یکدیگر استفاده می کردند. یکی از سیاست های اقتصادی که نقش مهمی در مناسبات سیاسی و اقتصادی حکومت صفوی و عثمانی داشت، تحریم تجارت ابریشم بود. در این دوره ابریشم به عنوان یکی از مهم ترین کالاهای درآمدزا، همواره در تجارت داخلی و خارجی حکومت های صفویه و عثمانی نقش اساسی داشت. بر این اساس، پژوهش پیش رو با روش توصیفی- تحلیلی درصدد است به بررسی نقش تجارت ابریشم در مناسبات دولت صفوی و عثمانی بپردازد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که دولت های صفوی و عثمانی در تلاش بودند با استفاده از کارکردهای مختلف ابریشم و محروم کردن دشمن از منابع درآمدی آن، دولت مقابل را با فشار و محدودیت هایی به تغییر در رفتارهای سیاست خارجی و تسلیم شدن در مقابل خواسته های خود وادار کنند. از آنجایی که صنعت ابریشم مهم ترین تولیدات دو کشور بود و یکی از مهم ترین منابع درآمدزا در این دوره به شمار می رفت، تحت تأثیر این سیاست ها، از جهت تولید و فروش تحت تأثیر منفی قرار گرفت؛ به طوری که موانع غیرتعرفه ای در تجارت خارجی، روابط اقتصادی ایران و عثمانی را که از تجارت ابریشم نشأت می گرفت، تضعیف کرد.
تحولات مرزی سرحد پشتکوه در عصر قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منطقه پشتکوه از مناطق استراتژیکی ایران در مرزهای غربی محسوب می شد و والیان فیلی یکی از حکومت های محلی ایران که از دوره صفویه به بعد در لرستان پیشکوه و پشتکوه حکمرانی داشتند، در عصر قاجار از سوی حکومت مرکزی بر آن حکمرانی می نمودند. این پژوهش در پی یافتن پاسخ این پرسش است که: تحولات مرزهای غربی ایران در سرحد پشتکوه و در عصر قاجار به چه صورت بوده است؟ یافته های این پژوهش که با روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر اسناد و نقشه های تاریخی و منابع کتابخانه ای انجام شد، نشان دهنده این امر بود که در عصر قاجار سرحد پشتکوه واقع در مرزهای غربی ایران، به واسطه وجود مناطق استراتژیکی از قبیل اراضی صیفی و ملخطاوی، رودهای مرزی کُنجانچم، گاوی و چَنگوله، منطقه باغسائی و معادن نمک پشتکوه شاهد تغییر و تحولات نسبی بوده است. در این دوره منطقه پشتکوه به واسطه قدرت نظامی والیان آن و حضور مؤثر ایلات و طوایف این منطقه، نه تنها بدون تغییر باقی ماند، بلکه قلمرو جغرافیایی ایران بخشی از محال جَسان، بَدره، زُرباطیه و تُرساق در خاک عثمانی را در بر می گرفت.
جنبش جنگل در پرتو کشمکش قدرت های بزرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
جنبش جنگل در دهه های نخست سده بیستم و هم زمان با شروع جنگ جهانی اول در گیلان به وقوع پیوست. با توجه به شرایط بحرانی جهان، روسیه، انگلستان،آلمان و عثمانی سعی داشتند از جنبش جنگل برای کامیابی های سیاسی خود سود جویند. شکل گیری انقلاب بلشویکی در روسیه و طرح انترناسیونالیسم جهانی و همچنین گرایش برخی از رهبران جنبش جنگل به بلشویزم، وحشت انگلیسی ها را برانگیخت و این موضوع موجب دخالت آنها در مسائل مربوط به جنبش گشت. از سوی دیگر، سایر دولت های درگیر جنگ نظیرآلمان و عثمانی به طور غیرمستقیم از جنبش حمایت می کردند. کشمکش دولت های بزرگ بر سر جنبش جنگل، به دلیل موقعیت ژئوپلیتیکی شمال ایران و اهمیت منطقه قفقاز برای نیروهای درگیر در جنگ بود. یافته های تحقیق بیانگر آن است که هدف واقعی برخی کشورها از این کشمکش ها، در فشار قرار دادن دولت تازه تاسیس شوروی و برخی دیگر درگیرنمودن رقیب سیاسی خود در شمال ایران و دستیابی به منافع شان در ایران بود. برآیند این سیاست ها موجب ناکامی جنبش جنگل گشت. بر این اساس، پرسش اصلی پژوهش مبتنی بر آن است که دولت های بزرگ چه نگرش ها و اهدافی را در برابر جنبش جنگل دنبال می کردند؟ فرضیه مقاله معطوف به آن است که جنبش جنگل به دلیل هم زمانی وقوع آن با جنگ جهانی اول و واقع شدن در همسایگی قفقاز، مورد توجه ویژه دولت های بزرگ قرار گرفت و این مساله موجب شد تا آینده جنبش جنگل در کشمکش دولت های بزرگ تحت تاثیر اهداف سیاسی آن دولت ها قرار گیرد.
تعامل و تقابل ایلات اردلان و زنگنه در دوره صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی روابط ایلات و قبایل، از مباحث مهم تاریخ ایران است. این مسئله در دوره صفویه، به ویژه در نواحی غربی ایران، به علت روابط خصمانه با دولت عثمانی، اهمیت بیشتری دارد. در این مقاله کنشگری دو طایفه از طوایف کُرد این منطقه، یعنی اردلان و زنگنه، در تحولات منطقه ای، کشوری و بین سرزمینی مورد بررسی تحلیلی قرار گرفته است. اینکه روابط درونی (با یکدیگر) و بیرونی (با دولت مرکزی ایران و عثمانی) آنان، عمدتاً دارای چه مؤلفه هایی بوده و تأثیرگذاری این روابط در تحولات منطقه چه بوده است؟ در این پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی و با مراجعه به منابع اصلی، به ویژه منابع محلی کردی و فارسی، با محوریت سؤال تحقیق، داده های تاریخی استخراج، و پس از سنجش و ارزیابی محتوایی، با رویکردی تحلیلی تنظیم شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد در عصر صفوی طوایف مذکور، به ویژه طایفه اردلان که حاکمیت ایالات کردستان را در اختیار داشتند، از کنشگران سیاسی و نظامی در غرب کشور بوده و اهمیت فراوان یافته بودند. در این دوره آنان، از یک سو با نوع رابطه ای که با دولت صفوی برقرار کرده و از سوی دیگر به علت درگیری های دائمی که با یکدیگر داشتند، زمینه بروز ناآرامی های پیوسته ای را در ایالت های کردستان و کرمانشاهان به وجود آورده بودند که گاه دولت مرکزی را نیز با چالش هایی مواجه ساخته بود. در اواخر دولت صفوی، ضعف درونی طایفه اردلان و پراکندگی اجباری افرادی از ایل زنگنه در مناطق مختلف ایران به دستور شاهان صفوی، به تدریج آنان را به سمت پرهیز از درگیری و تمایل به تعامل با یکدیگر هدایت نمود.
تحلیلی بر جنگ های صفوی و عثمانی در منطقه وان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخی جنگ سال ششم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۲۱)
20 - 34
حوزه های تخصصی:
یکی از چالش های دائمی بخش علیایی رود فرات و غرب ارمنستان بزرگ در طول تاریخ وجود تنش های نظامی میان قدرت های سیاسی مجاور آن بر سر چگونگی تسلط یافتن بر منطقه سوق الجیشی وان بوده است. این چالش ها در دوران حکومت صفوی و عثمانی وارد مرحله جدیدی شد و اختلافات مذهبی و سیاسی میان آنها زمینه رویارویی دیگری را در آن منطقه بوجود آورد که با فراز و نشیب طی سال های 1049-907 ق ادامه یافت. پژوهش حاضر با تکیه بر روش توصیفی و تحلیلی و با استفاده از منابع تاریخی به دنبال تبیین این پرسش است که آنها چه سیاست و اهدافی را در منطقه وان دنبال می کردند که سبب پیدایش کشمکش های نظامی طولانی میان آن دو قدرت گردید؟ یافته های تحقیق نشان می دهد که انگیزه های مختلفی به لحاظ تاریخی، سیاسی، نظامی، مذهبی، قومی و اقتصادی در درگیری دائمی میان آنها نقش داشته است؛ اما صفویان نه با تکیه بر مذهب و نه قدرت نظامی و نه دیپلماسی، توانایی حفظ و حراست از وان و شهرهای اطراف آن در برابر رقیب نیرومند خود یعنی عثمانی ها را نداشتند، بنابراین درنهایت مجبور شدند تا بر پایه یک توافق رسمی با عثمانی تن به قبول شکست داده و با جدایی دائمی وان از قلمرو تاریخی ایران موافقت کنند.
طرح اتحاد اسلامی- نظامی ایران و عثمانی علیه روسیه در طول جنگ های قفقاز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخی جنگ سال ششم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۲۱)
82 - 98
حوزه های تخصصی:
در طول جنگ های قفقاز در دوره فتحعلی شاه، شرایط سخت میدانی و دیپلماتیک ایران در برابر روسیه، منجر به ایده نزدیکی دو رقیب منطقه ای یعنی ایران و عثمانی علیه روس ها شد. این طرح در قالب ساختار دیپلماتیک ابتدا از سوی فرانسه مطرح شد؛ اما چرخش فرانسه به سمت روسیه، این ایده را ناکام گذاشت. عباس میرزا سعی کرد طرح اتحاد با عثمانی را با شعار «اتحاد اسلامی» پیش ببرد و این سیاست را تا امضای قرارداد گلستان پی گرفت و تلاش های مختلفی را جهت نیل به آن انجام داد. این پژوهش با اتخاذ روش توصیفی تحلیلی و با کمک منابع ترکی استانبولی، در پی پاسخ به این پرسش است که طرح اتحاد ایران و عثمانی، با چه موانعی مواجه بود؟ نتایج تحقیق نشان می دهد، مشکلات ریشه دار میان ایران و عثمانی اجازه اعتمادسازی مشترک را به دو قدرت در راستای ایجاد یک جبهه مشترک علیه روسیه نداد. همچنین ترکان به شدت به عباس میرزا و طرح او به دیده تردید می نگریستند و ایده یک اتحاد نظامی علیه روسیه را بیشتر یک حرکت ظاهری برای تحت تأثیر قراردادن روس ها و به دست آوردن دستی بالاتر در مذاکرات صلح آینده، تحلیل می کردند؛ عدم اعتمادی که نهایتاً منجر به اتحادی میدانی نشد.
عوامل اقتصادی تاثیرگذار بر مناسبات صفویان با عثمانی در خلال سال های 1501 تا 1562م(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
بی ثباتی در روابط سیاسی دوکشور ایران و عثمانی سابقه ای طولانی داشته است و عوامل متنوعی در تداوم این وضعیت نقش داشته اند. مقاله ی پیش رو ضمن بررسی نقش این عوامل نشان می دهد که اصطکاک در روابط سیاسی الزاماً به معنای گسست و تخاصم در سایرحوزه ها به ویژه درحوزه روابط اقتصادی نمی باشد و روابط اقتصادی و تجاری این دو کشور به رغم سابقه تنش میان آنها، به طور مستمر و نیرومند برقرار بوده است. بااین همه در در دوره ی آغازین حکومت صفویه یعنی از زمان جلوس شاه اسماعیل تا پایان دوره ی سلطنت شاه طهماسب و باتوجه به دشمنی های دولت های ایران و عثمانی،روابط اقتصادی و تجاری که تابع وضعیت سیاسی بود، با چالش جدی روبه رو شد. هر دو دولت تلاش کردند از امتیازات اقتصادی خود در حکم ابزار فشار استفاده کنند. ازسوی دیگر، کاهش اقتدار دو دولت و ورود غربیان در معادلات خلیج فارس و شرق مدیترانه، علاوه بر کاهش تعیین کنندگی سیاسی صفویان و عثمانی در منطقه، نقش و توان تجاری آنها را به طور جدی کاهش داد. در این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی جنبه های مختلف روابط اقتصادی این دو دولت و تأثیر آن بر مناسبات سیاسی بررسی خواهد شد. هدف از انجام پژوهش حاضر واکاوی تأثیر اقتصاد بر مناسبات ایران و عثمانی در خلال سا ل های 1501 تا 1562م می باشد.
مکاتبات محمدحسن خان، حاکم مسلمان شکی و شروان با حکومت عثمانی (1198- 1203 /1784- 1789م)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه تاریخ اسلام سال یازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۴
۱۲۴-۱۰۱
حوزه های تخصصی:
محمدحسن خان مقارن با رقابت دول عثمانی و روس در منطقه قفقاز بر شکی حکمرانی می کرد. در آن ایام عثمانی ها با هدف مقابله با نفوذ و سیطره روس ها در قفقاز، با خوانین محلی مانند حاکم شکی روابط سیاسی برقرار کردند. محمدحسن خان نیز به سبب ترس و نگرانی از سیاست تهاجمی گرجی ها علیه قلمرو حکام محلی مسلمان گنجه و ایروان به عثمانی متمایل شده بود. محمدحسن خان به صورت تبادل مکاتبات و تردد ایلچی با عثمانی ها در ارتباط بود. پرسش اصلی مقاله این است که نامه های محمدحسن خان شکی به حکومت عثمانی چه مسایلی را در برمی گرفت و چه اهدافی را دنبال می کرد؟ در این پژوهش با تکیه بر کتاب های چاپی از اسناد آرشیوی عثمانی و منابع تاریخ نگاری محلی شکی و قفقاز و با رویکرد توصیفی-تحلیلی مشخص شد که مقابله با سیاست توسعه طلبی حاکم گرجی با پشتوانه نظامی روس ها در خاک مسلمانان و تهاجم مداوم قوای آنان به ولایت گنجه در همسایگی شکی، از مسایل مهم مطرح شده در مکاتبات محمدحسن خان شکی با مقامات عثمانی بود. او برای رفع این مسئله، خواستار کمک های سیاسی-نظامی دولت عثمانی بود. به نظر می رسد که این نامه نگارها به سبب عدم اقدام عملی از دو طرف، دستاورد خاصی نداشته است.
اختلاف های ایران و عثمانی بر سر استحکامات سرحدی مریوان، اورامان و لاهیجان (لاجان) در عصر قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ اسلام سال ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۶
۴۲-۱۱
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوع های مورد اختلاف ایران و عثمانی از نیمه دوم سلطنت ناصرالدین شاه به بعد، احداث استحکامات سرحدی مریوان، اورامان و لاهیجان در مرز ایران و عثمانی بود. این پژوهش در پی یافتن پاسخ این پرسش است که: احداث استحکامات مرزی در سرحدات مریوان، اورامان و لاهیجان چه تأثیری در روابط ایران و عثمانی و تحولات مرزهای غربی ایران در عصر قاجار داشت؟ یافته های این پژوهش که با روش توصیفی-تبیینی و بهره گیری از اسناد و نقشه های تاریخی و منابع کتابخانه ای انجام شد، نشان می دهد که دولت عثمانی به دنبال احداث استحکامات مرزی جدید توسط دولت ایران در کردستان اردلان و مُکریان، با طرح ادعاهایی درباره مالکیت بر بلوکات مرزی مریوان، اورامان و لاهیجان و با تأکید بر داخل بودن این مناطق در طرح استاتوس کو، سعی در ایجاد تنش در سرحدات غربی ایران و قبولاندن شرایط مدّ نظر خود در مفاد کمیسیون های مرزی داشت. سرانجام با دخالت دولت های واسطه و براساس پروتکل های تهران و اسلامبول و کمیسیون سرحدی، در سال 1332ق. این مناطق متعلق به دولت ایران شناخته شدند. یکی از موضوع های مورد اختلاف ایران و عثمانی از نیمه دوم سلطنت ناصرالدین شاه به بعد، احداث استحکامات سرحدی مریوان، اورامان و لاهیجان در مرز ایران و عثمانی بود. این پژوهش در پی یافتن پاسخ این پرسش است که: احداث استحکامات مرزی در سرحدات مریوان، اورامان و لاهیجان چه تأثیری در روابط ایران و عثمانی و تحولات مرزهای غربی ایران در عصر قاجار داشت؟ یافته های این پژوهش که با روش توصیفی-تبیینی و بهره گیری از اسناد و نقشه های تاریخی و منابع کتابخانه ای انجام شد، نشان می دهد که دولت عثمانی به دنبال احداث استحکامات مرزی جدید توسط دولت ایران در کردستان اردلان و مُکریان، با طرح ادعاهایی درباره مالکیت بر بلوکات مرزی مریوان، اورامان و لاهیجان و با تأکید بر داخل بودن این مناطق در طرح استاتوس کو، سعی در ایجاد تنش در سرحدات غربی ایران و قبولاندن شرایط مدّ نظر خود در مفاد کمیسیون های مرزی داشت. سرانجام با دخالت دولت های واسطه و براساس پروتکل های تهران و اسلامبول و کمیسیون سرحدی، در سال 1332ق. این مناطق متعلق به دولت ایران شناخته شدند.
تاثیر تنزل نظام تیمارلی در ساختار امپراتوری عثمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سخن تاریخ سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۲
53 - 69
حوزه های تخصصی:
در حالیکه در امپراتوری عثمانی نظامیان از اهمیت قابل توجهی برخوردار بودند و غالب سپاهیان را سواره نظام تشکیل می داد، این حکومت با مشکل کمبود فلزات و نقدینگی جهت تامین هزینه سپاه مواجه بود. بمنظور رفع این مشکل اراضی ای بعنوان تیمار به سپاهیان سواره-نظام واگذار گردید. تیمارلی ها که جزء تشکیلات نیروهای ایالتی به شمار می رفتند و نقش مهمی درتثبیت قدرت عثمانی ایفا کردند از اواخر قرن شانزدهم میلادی ضعیف گردیدند و از تعدادشان کاسته شد. برخی از مورخین تنزل و کاهش نظام تیمارلی را از عوامل مهم انحطاط عثمانی می دانند. پژوهش حاضر بر اساس روش توصیفی- تحلیلی و استفاده از ابزار مطالعه کتابخانه ای، در پی تبیین این مساله است که کاهش جایگاه نهاد تیمارلی چه تاثیری در ساختار حکومتی امپراتوری عثمانی داشت. یافته های پژوهش حاکی از آن است که تنزل تیمارلی آسیب دیدگی شدید تشکیلات نظامی و دفاعی عثمانی ها را در پی داشت و بسترساز آشوب-های سپاهیان و در نهایت ضعف امپراتوری گردید. به این معنا که عثمانی ها نه تنها تیمارلی ها-ی سواره نظام را بعنوان پایه اساسی ساختار نظامی خود از دست دادند بلکه با تنزل تیمارلی زمینه شورش و اعتراض سپاهیان قاپی قولو اعم از سپاهی سواره نظام و ینی چری پیاده نظام را نیز مهیا کردند.
اوضاع سیاسی کردستان ایران و عثمانی و تأثیرآن بر جنبش شیخ عبیدالله نهری در دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ایران بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۴)
103 - 130
حوزه های تخصصی:
جنبش شیخ عبیدالله نهری (شمزینی) در سال 1297ق (1880م) در دوره ناصرالدین شاه قاجار به وقوع پیوست. برای درک بهتر زوایای وقوع این جنبش و زمینه های شکل گیری آن باید اوضاع سیاسی مناطق کردنشین ایران و عثمانی را به دقت بررسی کرد. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی تبیینی و با تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعاتی که به شیوه کتابخانه ای و اسنادی گرد آمده اند، در پی پاسخ به این سؤال است که اوضاع سیاسی مناطق کردنشین ایران و عثمانی چه تأثیری بر شکل گیری جنبش شیخ عبیدالله نهری داشته است؟ با توجه به نتایج تحقیق، موقعیت جغرافیایی عشایر مناطق کردنشین، سیاست ضعیف و ناتوانی دولت مرکزی در برقراری نظم و امنیت و همچنین رفتارهای ظالمانه و چپاولگرانه حکام محلی و مالیات گیری های بی برنامه آنها و مواردی از این دست باعث شد اوضاع کردستان ایران و عثمانی نابه سامان و آشفته گردد و مردم این مناطق برای رهایی از وضعیت موجود دست به شورش هایی بزنند. در این بین شیخ عبیدالله نهری، به عنوان رهبر مذهبی کردها، در واکنشی اعتراضی به یک حرکت سیاسی قابل تأمل دست زد.
جایگاه احمدخان دنبلی خویی در سیاست اتحاد اسلام حکومت عثمانی در قفقاز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ اسلام و ایران سال ۳۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۷ (پیاپی ۱۴۷)
135 - 162
حوزه های تخصصی:
طرح اتحاد اسلام، سیاست حکومت عثمانی با همکاری حکام و امرای مسلمان منطقه آذربایجان و داغستان برای مهار نفوذ و توسعه طلبی روس ها در منطقه قفقاز بود. هدف این طرح، ایجاد هماهنگی و اتحاد میان خوانین منطقه به منظور تشکیل قوای مشترک تحت شعار اسلام علیه برنامه های استعماری روسیه بود. عثمانی ها با عنایت به نفوذ و اقتدار احمدخان دنبلی (حک:1200-1176ق/1786-1762م) حاکم خوی در منطقه آذربایجان، علی رغم شیعی مذهب بودن او، وی را عنصری مناسب برای اهداف طرح اتحاد اسلام تشخیص داده و به برقراری ارتباط با او روی آوردند. شناخت نقش و جایگاه احمدخان خویی در سیاست منطقه ای عثمانی و بررسی ابعاد همکاری آن دو از مسائل فراروی این پژوهش است. این پژوهش درصدد پاسخ به این سؤالات است: همکاری احمدخان خویی با عثمانی ها در طرح اتحاد اسلام در چه سطحی بود؟ حاکم خوی از همکاری با سیاست منطقه ای عثمانی چه اهدافی داشت؟ این پژوهش بر آن است تا باتکیه بر نسخ خطی فارسی، اسناد آرشیو چاپ عثمانی و منابع تاریخ نگاری عثمانی با رویکرد توصیفی-تحلیلی موضوع مدنظر را واکاوی کند. یافته های پژوهش مؤید آن است سطح همکاری آنان در مقابله با دشمنان اسلام با گذر از سطح تبادل سفرا و مکاتبات، وارد همکاری عملی مشترک اطلاعاتی و نظامی شد. ارتقای جایگاه از سطح حاکم محلی به سطح مدعیان حکومت و شناساندن خود به عنوان حکمران مستقل آذربایجان در فقدان حکومت مقتدر از اهداف حاکم خوی بود.