مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
واگرایی
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر از طریق به کارگیری رهیافت نوکارکردگرایی و با تأکید بر تعارض های ساختاری و محیطی، زمینه های واگرایی در سازمان همکاری اسلامی را مورد بحث قرار می دهد. سازمان همکاری اسلامی بعد از سازمان ملل بزرگ ترین سازمان جهانی منطقه ای است، با این وجود برخلاف بسیاری از سازمان های منطقه ای همچون اتحادیه اروپا، اتحادیه آفریقا در طول حیات خود عمیقاً از کارکرد ضعیف رنج برده است. با عبور از سطوح سازمانی به چالش های منطقه ای و بین المللی، یافته های این مقاله نشان می دهد که تشکلی به نام سازمان همکاری اسلامی به رغم تبلیغات ایدئولوژیک، کارکرد خود را از دست داده و ناهمگونی اعضا با رویکردهای متعدد درباره سیاست، فرهنگ و اقتصاد، به ویژه در دهه اخیر و در مواجهه با چالش های نوظهور ناشی از جهانی شدن فرهنگ و سیاست، امکان همکاری در شکل اتحادیه ای اسلامی را برای کشورهای مسلمان از بین برده است. تحلیل نهایی این پژوهش آن است که کشورهای اسلامی در دهه های پیش رو ترجیح خواهند داد به سازمان هایی با گرایش های اقتصادی مشترک بپیوندند.
تبیین عوامل واگرایی در روابط ایالات متحده آمریکا و عربستان سعودی(2016-2010)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی سیاست سال ششم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲۳ (پیاپی ۵۳)
259 - 283
حوزه های تخصصی:
طی سال های اخیر تحولات عمده ای در منطقه خاورمیانه مشاهده شده است که علاوه بر ابعاد بین المللی، اتحادهای منطقه ای را نیز تحت تاثیر قرار داده است. اتحاد عربستان سعودی و ایالات متحده امریکا یکی از این اتحادها است که بر اثر تحولات جدید وجه اختلافی آن آشکار شده است. به علاوه اتهامات علیه عربستان سعودی در حوادث یازده سپتامبر 2001 متغیری با ابعاد بین المللی است که طی ماه های اخیر با بازگشایی پرونده و بررسی مجدد در کنگره امریکا به عنوان متغیر تشدید کنندهِ تنش بین دو کشور عمل کرده است.در این پژوهش تلاش می شود این موضوع مورد بررسی قرار گیرد که سیاست های ایالات متحده در قبال تحولات ذکر شده که منشا آنها در منطقه خاورمیانه است، چه تاثیری بر روابط این کشور و عربستان سعودی گذاشته است؟ فرضیه ای این است که سیاست های ایالات متحده امریکا در قبال تحولات و پویایی های منطقه ای و فرامنطقه ای مرتبط با خاورمیانه منجر به واگرایی در روابط عربستان و امریکا بین سال های 2016-2010 شده است و جنبه های اختلاف آمیز و تنش زای آن را مشخص کرده است.
تحلیل ژئوپلیتیکی فرصتها و چالشهای همگرایی در منطقة غرب آسیا
حوزه های تخصصی:
همگرایی فرایندی است که طی آن کشورهای مختلف به صورت داوطلبانه متقاعد می شوند تا فعالیتهای خود را به سمت مرکزیت جدیدی جهت دستیابی به به اهداف مشترک در سایه قدرتی فرا ملی سوق دهند. با وجود علایق مشترک در زمینه های دینی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی در بین کشورهای منطقه غرب آسیا، این منطقه هنوز فاقد سازمان منطقه ای می باشد. این مقاله این مقاله به روش توصیفی- تحلیلی و با تاکید بر عوامل ژئوپلیتیکی موثر در شکل گیری و یا عدم شکل گیری سازمانهای منطقه ای، سعی در تحلیل عوامل موثر بر همگرایی و واگرایی کشورهای غرب آسیا را دارد. نتایج حاصله نشان داد که به دلیل چالشها و تعارضات ژئوپلیتیکی متعدد در زمینه هایی همچون: وجود قدرتهای هم وزن در این منطقه، تعارضات مذهبی و ایدئولوژیک، بحرانهای هیدروپلیتک، اختلافات سرزمینی، اختلاف در سطح توسعه کشورها و بحران مواد مخدر، شکل گیری سازمان منطقه ای در غرب آسیا در افق زمانی کوتاه مدت و میان مدت با مشکل مواجه می باشد.
سیاست خاورمیانه ای روسیه پس از انقلاب های عربی: مطالعه موردی سوریه
حوزه های تخصصی:
موج خیزش های انقلابی در کشورهای عربی خاورمیانه از یک سو منجر به سرنگونی دولت های حاکم در تونس، مصر، لیبی و یمن شد و از سوی دیگر فضای شکل گیری جنگ داخلی در سوریه را فراهم ساخت. همزمان با گسترش حرکت های انقلابی در منطقه، روسیه با توجه به ترجیحات امنیتی، سیاسی و اقتصادی خویش از رویکرد حفظ وضع موجود پیروی کرد و استراتژی خود را در حمایت از دولت قانونی دمشق مبتنی ساخت. این امر زمینه تقابل و در برخی موارد همکاری گسترده با برخی بازیگران منطقه را فراهم آورد. مقاله پیش رو تلاش دارد تا با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی و بر مبنای نظریه "واقع گرایی تهاجمی"به تبیین اهمیت گسترش حضور روسیه در خاورمیانه به ویژه پس از خیزش های انقلابی بپردازد. یافته ها حاکی از آن است که سیاست روسیه بر مبنای ممانعت از تسری خیزش ها به منطقه اوراسیا و نیز ایفای نقش بیشتر در معادلات بین المللی به دنبال خلاء ناشی از حضور ایالات متحده در منطقه قرار دارد که این امر دلایل واگرایی و همگرایی مسکو با برخی بازیگران منطقه را نیز آشکار می سازد.
بررسی فرایند همگرایی در سازمان همکاری های اقتصادی اکو
حوزه های تخصصی:
فرایند جهانی شدن اقتصاد وآثار آن بر زندگی ملل مختلف در سالهای اخیر موجب شده است تا دولتها با حساسیت ویژه ای به شناخت همه جانبه این پدیده و اتخاذ تصمیمات مناسب برای بهره گیری از فواید و کاهش مضار آن همت گمارند، چرا که دستیابی به توسعه پایدار و متوازن، نیازمند توجه به توسعه ای جهانشمول است. و برای ایجاد رفاه عادلانه و بهبود اقتصادی در جوامع، باید فرایند جهانی شدن را هدایت کرد. از سوی دیگر، مدیریت بهتر این فرایند مشارکت فعالانه دولتها، بخصوص کشورهای در حال توسعه را در تصمیم گیریهای بین المللی می طلبد و چنین مشارکتی تنها در قالب همکاری های منطقه ای امکانپذیر است. سؤال اصلی که این مقاله در مقام پاسخگویی به آن برآمده علل همگرایی و واگرایی در میان اعضای تشکیل دهنده سازمان همکاری های اقتصادی اکوست. فرضیه پژوهش حاضر نشان می دهد که مشکل بنیادی اکو نبود زمینه و امکانات لازم برای همکاری اقتصادی نیست، بلکه نبود اراده سیاسی و زیر ساخت های نهادی برای پویاسازی این سازمان است. برای افزایش همگرایی در اکو راهبردهایی پیشنهاد می شود، از جمله تقویت دبیرخانه اکو و افزایش شمار کارشناسان آن، ایجاد بستر مناسب برای فعالیت بخش خصوصی در راستای ایجاد همگرایی بیشتر، و با توجه به اینکه شبکه ترابری مهمترین مزیت نسبی برای کشورهای عضو است، پیشنهاد می شود که کشورهای عضو با بستر سازی نهادی، امکان سرمایه گذاری مستقیم خارجی را در این حوزه فراهم آورند.
عوامل هم گرایی و واگرایی در روابط اقتصادی-سیاسی، هند-چین (2015-2001)
حوزه های تخصصی:
چین و هند دو قدرت نوظهور آسیایی نگاه ویژه ای به روابط میان خود دارند. سیر جدید روابط میان دو کشور بر اندیشه های نسل جدید رهبران دو کشور است که به دنبال حل و فصل اختلافات کهن برآمدند و روابط جدیدی را پایه گذاری کردند که سرآغاز فصل نوین همکاری استراتژیک دو قدرت آسیایی شد. ظرفیت بالای هند در زمینه کثرت گرایی به عنوان بزرگ ترین دموکراسی جهان ابراز قدرتمندی است که در کنار جمعیت زیاد، ظرفیت منابع انسانی و منابع زیرزمینی و رشد نسبتاً سریع اقتصادی توان رقابت را افزایش داده است. در مقابل چین هم با درآمد سرانه بالا، توان اقتصادی بالا و جایگاه مناسب در صحنه بین الملل در موقعیت خوبی قرار دارد. همکاری و تعامل گسترده این دو قدرت بزرگ آسیایی می تواند شرایط جدیدی را نه تنها در منطقه بلکه در عرصه جهانی به وجود آورد. بر این اساس در این پژوهش به این پرسش پاسخ داده می شودکه: با توجه به عوامل هم گرایی و واگرایی موجود در روابط دو کشور، در نهایت کدام دسته از عوامل نقش مؤثری ایفا نموده و ساختار کلی روابط دو کشور را پیش می برد؟ با توجه به عوامل هم گرایی و واگرایی روابط دو کشورمورد بررسی قرار می گیرد.
Theoretical Explanation of Ethnic Divergence in Political Geography(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴ (پیاپی ۴۸)
92 - 120
حوزه های تخصصی:
Ethnic divergence and investigation of its identity, spatial and political aspects is one of the central topics of geopolitical studies. Although different disciplines have addressed the fundamental applications of this cultural-geographical phenomenon, the ambiguities about the position of ethnic studies in geopolitics sometimes results in blurred expression of its epistemological domain with other scientific domains such as sociology, political science and international relations. In this regard, the aim of this paper is to present a framework and theoretical model for study of ethnic divergence in geopolitics. This is a descriptive-analytical study. The data were collected by library study. Results of this study show that if the ethno-nationalism is based on two bases i.e. bedrock (spatial-politics) and mechanisms, geopolitics will investigate the domain mainly focused on environmental elements (spatial-politics). This means that national, regional and global environments are the platforms that facilitate ethnic divergence. Therefore, it can be said that geopolitics addresses effective environmental bedrock contributing to formation of ethnic divergence which can play an important role in the emergence of and guiding of divergence mechanisms. <br />
مناسبات علمی و فرهنگی امامیه و زیدیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دادوستد علمی در تمامی سطوح باعث پویایی، تقویت و شکوفایی اندیشه ها می شود. در طول تاریخ شیعه، دو شاخه امامیه و زیدیه مراودات علمی و فرهنگی زیادی با یکدیگر داشته اند. اشتراکات و تعامل آنها هم گرایی به دنبال داشته و آنها را نیرو بخشیده است. تاریخ این دو بسیار به هم آمیخته و به هم تنیده است؛ این حکم به ویژه درباره زیدیه سده های نخستین آشکارتر است. وجوه اشتراک فراوان در بین این دو فرقه باعث هم گرایی آنها و گسترش آموزه های تشیع شده است؛ گرچه هردو فرقه همواره جهت جذب پیروان یکدیگر کوشیده اند. در این تحقیق با رویکردی توصیفی تحلیلی به تعامل علمی و فرهنگی دو فرقه با یکدیگر پرداخته می شود و نتایج این تعامل در شکوفایی علمی و فرهنگی آنها بررسی می شود.
تحلیل فراوانی رودبادهای مرتبط با رخداد طوفان های حوضه آبریز ارمند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش به تحلیل فراوانی رودبادهای مرتبط با رخداد طوفان های حوضه آبریز ارمند با بهره گیری از رویکرد محیطی به گردشی پرداخته شده است. در این راستا، از پایگاه داده بارش روزانه ایستگاه های سینوپتیک چهارمحال و بختیاری استفاده شده است، طی سال های 1352-1383 (طی 11315 روز) روی یاخته هایی به ابعاد 14*14 کیلومتر، به روش کریجینگ میانیابی و ترسیم شد و فراگیرترین بارش های منطقه بر اساس شاخص پایه صدک 99 ام، برای تحلیل گزینش شد. فراوانی رودبادها و موقعیت آنها در محدوده وسیعی از صفر تا 120 درجه شرقی و صفر تا 80 درجه شمالی در 2 تراز 250 و 300 هکتوپاسکال طی 4 دیده بانی همدید در ساعت های 00:00، 06:00، 12:00 و 18:00 گرینویچ بررسی گردید. نتایج نشان می دهد که رودبادها از نظر زمانی در تراز 250 هکتوپاسکال در ساعت 06:00 فراوانی بالایی را نشان می دهد؛ در تراز 300 هکتوپاسکال عمدتاً در ساعت 18:00 بر روی منطقه مطالعاتی نمودی آشکار دارند. درعین حال، میانگین سرعت رودبادها روی نقشه ها در این ساعت ها که از یک سو منطبق بر رخداد بیشینه فراوانی رودبادها و از دیگر سو مقارن با وقوع بیشینه سرعت رودبادها در پهنه مطالعاتی است؛ بیانگر قرارگیری ربع چهارم هسته رودباد (که باافزایش تاوایی مثبت و همچنین واگرایی سطوح فوقانی و همگرایی سطوح پایین جو همراه است) بر روی حوضه آبریز ارمند است. به طورکلی، کشیدگی رودباد در تراز 300 هکتوپاسکال در اغلب موارد در ساعت 18:00 نشان از ضخامت لایه ناپایدار دارد که می تواند بارش های حدی و فراگیر را در حوضه آبریز ارمند ایجاد نماید.
بررسی عوامل منطقه ای واگرایی در روابط ایران و عربستان (1390-1384)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۳ تابستان ۱۳۹۲ شماره ۲
225 - 243
حوزه های تخصصی:
ایران و عربستان روابط پر فراز و نشیبی را در دوران پیش و پس از انقلاب پشت سر گذاشته اند. پیش از انقلاب، نقش آمریکا و پس از انقلاب در برخی برهه ها به واسطه نقش و سیاست های نخبگان حاکم، دو کشور به رغم عوامل داخلی، منطقه ای و بین المللی واگرایی، در جهت دوستی حرکت کردند. اما عوامل متعددی در سطوح مختلف موجب گردیده است تا پس از انقلاب، روابط دو کشور غیردوستانه شده، با تعارض و واگرایی همراه شود. هدف تحقیق این است که ضمن بررسی عوامل واگرایی در روابط دو کشور، عوامل منطقه ای واگرایی میان ایران و عربستان به ویژه دوره (2011-2005) را مطالعه کند و بر این اساس این فرض مطرح است که مسایل عراق، لبنان و به ویژه بحرین مهمترین عوامل منطقه ای واگرایی در روابط دو کشور و تلاش برای توسعه نفوذ در منطقه، مهمترین علت منطقه ای بی ثباتی در روابط ایران و عربستان است.
همگرایی و واگرایی سران قریش در برخورد با پیامبر(ص)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیادت و قدرت سیاسی مکه در آستانه ظهور اسلام به صورت پیرسالاری (جنتوکراسی [1] ) بود و شیوخ خاندان های قریش در برخورد با مسائل و مشکلات پیش آمده در دارالندوه اجتماع می کردند. مواجهه آنان با رسالت پیامبر(ص)، بارها سران قریش را به تشکیل شورا و بررسی راهکارهای مقابله با نفوذ اسلام کشاند. اظهار نظر ها، نحوه برخوردها به صورت کلامی و عملی، اختلاف و دسته بندی سران و بزرگان قریش، نشان می دهد که آنان در موارد متعددی در برخورد با پیامبر(ص) اشتراک نظر نداشته و دچار اختلاف و واگرایی می شدند. مقاله پیش رو قصد دارد ضمن نشان دادن همگرایی و واگرایی سران قریش در برخورد با پیامبر(ص)، با ارائه شواهد و داده های تاریخی به تحلیل و واکاوی آنها نیز بپردازد. به نظر می رسد برخوردهای سران قریش با پیامبر(ص) در مواقعی که به صورت مذاکره و مسالمت آمیز انجام می شده از همگرایی و در مواقعی که به اعمال فشار، خشونت، محدودیت و یا نبرد می انجامیده از واگرایی بیشتری برخوردار بوده است. [1] . Gentocracy
عوامل همگرایی و واگرایی سیاسی آل کیا با حکومت های مرکزی از برآمدن تیموریان تا روی کار آمدن صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حکومت محلی آل کیا در فاصله سده های هشتم تا دهم هجری قمری در گیلان و نواحی واقع در شرق سپیدرود موسوم به بیه پیش قدرت را در دست داشتند. این خاندان حکومتگر، با اتخاذ سیاست های هوشمندانه به اقتضای شرایط و مناسبات زمانه، خود را از گزند حملات حکومت های وقت که در ایران بر سر کار بودند حفظ نمودند و حتی الامکان توانستند که استقلال داخلی خود را تداوم بخشند. این پژوهش، با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی در پی آن است که به بررسی عوامل و فاکتورهایی که باعث همگرایی آل کیا با حکومت های مرکزی وقت و همچنین مسائلی که موجب تحریک و افزایش واگرایی و میل به استقلال بیشتر در آنها شده است بپردازد. یافته های این پژوهش بیانگر آن است که عواملی همانند میل به حفظ قدرت در این خاندان محلی و ایمن شدن در برابر حملات حاکمان مرکزی میل به همگرایی را بین طرفین تقویت و همچنین تمایل به کسب قلمروی جدید توسط آل کیا و عامل جغرافیایی و اقلیمی و داشتن مذهب متفاوت با حکومت مرکزی و استقلال اقتصادی این خاندان و نوع معیشت و عدم کمبود منابع آبی و مبارزات مداوم دهقانی در طول تاریخ گیلان، از نیروهای محرکه واگرایی بوده است.
واگرایی استانداردهای حوزه مدیریت اطلاعات و دانش: حرکت از وحدت به کثرت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه : مقاله حاضر، با رویکرد تحلیلی انتقادی به تبیین واگرایی استانداردهای حوزه مدیریت اطلاعات و دانش، و حرکت آنها به سمت کثرت گرایی می پردازد. تلاش های موازی در بافت ابزارهای کاوش وب و کنسرسیوم وب جهانی با بافت میراث فرهنگی برای توسعه استانداردها و الگوهای مدیریت موجودیت های داده ای، مانع حل مشکلات کنونی وب در کنترل و پردازش داده ها خواهد شد. نیاز به هم افزایی تمامی سازمان ها و مراکز گسترش دهنده استانداردهای مدیریت داده ها بیش از پیش احساس می شود. روش شناسی : طراحی روش داده های پیوندی و فرانمای تولید داده های ساختارمند، به عنوان دو چالش راهبردی و واگرایانه ارزیابی شده، و از جنبه کارکردپذیری با استانداردها و الگوهای مفهومی بافت میراث فرهنگی مقایسه می گردند. در ادامه، دلایلی که در بافت میراث فرهنگی خاستگاه ایجاد چنین واگرایی در تدوین استانداردها بوده اند، با تأکید بر قابلیت های محیط وب و ویژگی های موجودیت های داده ای دسترس پذیر در آن محیط مورد تحلیل قرار می گیرد. یافته ها : به نظر می رسد، رویکرد کثرت گرایانه کنونی، و عدم توجه به فرایندهایی چون کنترل مستندات، بازنمون دقیق و گویای الگوهای رابطه ای بافت های داده ای برای استخراج معانی و دانش هر بافت، و اقبال نامناسب به انواع استانداردهایی که نقش مکمل نسبت به یکدیگر ایفا می کنند، برخی تجربیات نه چندان موفق پیشین را تکرار خواهند کرد. نتیجه گیری : در پایان، تعامل بیشتر متخصصان بافت میراث فرهنگی با طراحان استانداردهای بافت ابزارهای کاوش و کنسرسیوم وب جهانی و انجام پژوهش هایی برای بهبود میان کنش پذیری استانداردها و الگوهای دو بافت مورد بررسی توصیه می گردد.
شناخت الگوهای دینامیکی و ترمودینامیکی بارش های سنگین فراگیر زمستانه ایران در بازه زمانی 1960- 2010 (مطالعه موردی بارش سنگین فراگیر 05/12/1974)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناخت الگوهای دینامیکی و ترمودینامیکی بارش های سنگین فراگیر زمستانه ایران در بازه زمانی 1960-2010 انجام گرفته است. ازاین رو، نخست شدیدترین دوره مرطوب در بازه زمانی پنجاه ساله مشخص (سال 1974) و سپس فراگیرترین روز با بارش سنگین انتخاب شد (روز 5/12/1974). در ادامه، کمیت های دینامیکی و ترمودینامیکی موردنظر در محیط برنامه نویسی فورترن 77 تعریف شد و برای تحلیل تغییرات زمانی کمیت ها نقشه های گرافیکی آن ها ترسیم و تحلیل شد. نتایج نشان می دهد در زمان رخداد بارش سنگین فراگیر، منطقه همگرایی قوی در سطح کشور شکل گرفته که منطبق بر منطقه واگرایی تراز میانی جو صعود دینامیکی هوا را موجب شده است. در این شرایط، مقادیر تاوایی نسبی و تاوایی مطلق منطبق بر بخش شرقی ناوه افزایش می یابد. مقادیر تاوایی پتانسیلی راسبی - ارتل ترازهای فشاری 500 و 50 هکتوپاسکالی و سطح هم آنتروپی 330 کلوین نیز به سبب عواملی چون افزایش گرادیان دمای پتانسیل، افزایش تاوایی مطلق، و همچنین زیادشدن پایداری ایستایی در سطوح فوقانی جو افزایش می یابد. این شرایط نشان می دهد که در رخداد بارش های سنگین این نواحی، علاوه بر تغییرات دینامیک سطوح میانی و زیرین وردسپهر، تغییرات دینامیک پوشن سپهری نیز نقش مهمی ایفا می کند.
تحلیلی بر رابطه ژئوپلیتیک قوم کرد و امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران با تمرکز بر نظریه هارتشورن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایران کشوری چند قومی است و این تنوع قومی فرصت ها و تهدیداتی را متوجه امنیت آن نموده است. واضح است که استقرار گروه های قومی در فضای سرزمینی کشورهایی که ازتنوع قومی در ساختار جمعیتی خود برخوردارند موجب اتخاذ تصمیمات راهبردی دولت ها برای مدیریت اقوام می گردد. قوم کرد به عنوان یکی از اقوام اصیل و با قدمت بسیار دیرینه در ایران سکونت داشته و همین سابقه تاریخی موجب گردیده تا حس دلبستگی و تعلق خاطر ویژه ای به این سرزمین داشته باشند و حتی برخی از کردها خود را اصیل تر از سایر اقوام ساکن در ایران بدانند.از وجود برخی عوامل و مولفه ها مانند نژاد، دین، فرهنگ، تاریخ، آداب و رسوم مشترک به عنوان مولفه های همگرا و تقویت کننده امنیت ملی و برخی مولفه ها مانند مذهب، زبان، احساس تبعیض و محرومیت، نخبگان غیرهمسو، ضعف دولت مرکزی، عدم توسعه یافتگی، موقعیت حاشیه ای و مرزی، وجود گروه های قومی مشابه در آنسوی مرز به عنوان مولفه های واگرا و تهدیدکننده امنیت ملی می توان اشاره نمود. در این تحقیق بر اساس نظریه نیروهای مرکزگرا و مرکزگریز ریچارد هارتشورن، مولفه های ژئوپلیتیکی واگرا و همگرای قوم کرد مورد بررسی قرار گرفت و مشخص گردید که بین مولفه های ژئوپلیتیکی قوم کرد و امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران رابطه معناداری وجود دارد و در صورت عدم توجه به عوامل واگرایی قوم کرد، در بلند مدت امنیت ملی، تمامیت ارضی و یکپارچگی ملی ایران در معرض خطر قرار خواهد گرفت. در پایان برای تقویت مولفه های همگرایی قوم کرد و تامین امنیت ملی جمهوری اسلامیایران چند پیشنهاد راهبردی ارائه گردید.
بررسی زمینه های همگرایی و واگرایی ایران و عربستان در چارچوب جغرافیای صلح(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایران و عربستان به مثابه دو قطب ژئوپلیتیکی در منطقه ی خاورمیانه، روندی از همگرایی و واگرایی را در مناسبات خود طی کرده اند. وزن ژئوپلیتیکی دو کشور در منطقه و نقش بالقوه ی آن ها در حل تعارضات تا حدی است که هر یک از دو کشور ایران و عربستان، همواره به عنوان بازیگری استراتژیک در پروژه های کلان بازیگران جهانی، انتخاب شده اند. با وجود توانمندی ها و قابلیت های دو کشور، سیر واگرایی میان ایران و عربستان در طی یک دهه ی اخیر شتاب فزاینده ای یافته است. با توجه به وزن ژئوپلیتیکی بالای دو کشور، تحقیق حاضر با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی زمینه های واگرایی و همگرایی ایران و عربستان پرداخته است. پرسش اصلی این تحقیق، این است که کدام عوامل در واگرایی و همگرایی ایران و عربستان مداخله می کنند و چگونه می توان به یک همزیستی مسالمت آمیز و پایدار میان دو کشور دست یافت. نتایج، نشان می دهد که عمده ی تعارض و تنش در روابط دو کشور، ناشی از برجسته شدن قلمروسازی ایدئولوژیک است؛ به نحوی که ایران و عربستان را به دو عنوان دو قطب رقیب تخریبی در مقابل یکدیگر قرار می دهد. با این حال، قرار گرفتن دو کشور بر مدار واقعیت ها و اشتراکات جغرافیایی، یکی از کارامدترین رویه ها برای برقراری صلح و همزیستی میان ایران و عربستان قلمداد می شود.
شناسایی و اولویت بندی عوامل واگرایی در روابط ایران با کشورهای حوزه خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منطقه خلیج فارس منطقه ای راهبردی و استراتژیک در عرصه مناسبات ژئوپلیتیک و تاثیرگذار در معادلات جهانی می باشد، که کشورهای این منطقه حساس در صورت درک صحیح شرایط و ظرفیت های ژئوپلیتیکی موجود و حرکت به سمت همگرایی و ایجاد سازمان منطقه ای اقتصادی، تاثیرگذاری زیادی در عرصه معادلات جهانی خواهند داشت، اما در حال حاضر با عدم درک جایگاه منطقه و حرکت به سمت واگرایی، فاقد تاثیرگذاری لازم در مناسبات جهانی بوده و شاهد افزایش تنش در روابط میان ایران و کشورهای حوزه خلیج فارس می باشیم. لذا در تحقیق پیش رو ضمن بررسی علل ایجاد واگرایی در روابط ایران با کشورهای حوزه خلیج فارس با استفاده از قضاوت خبرگان و روش مقایسات زوجی و فرایند تحلیل سلسله مراتبی(AHP) اقدام به شناسایی و اولویت بندی موثرترین عوامل دخیل در ایجاد واگرایی نموده که در نهایت عامل«رقابت هژمونیک میان ایران و عربستان جهت رهبری و هدایت امور منطقه» با وزن 0.258 بیشترین رتبه را بدست آورد.
چالش ها و فرصت های همگرایی منطقه ای اکو ازمنظر تئوری کارکردگرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مجلس و راهبرد سال بیست و چهارم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۹۰
337 - 358
همگرایی منطقه ای فرایندی است که به صورت تدریجی شکل می گیرد و به تشریح این امر توجه دارد که چگونه و چرا دولت ها از داشتن حاکمیت کامل دست می کشند و روش های جدیدی را برای رفع اختلاف های میان خود به کار می برند. سازمان اکو از زمان تأسیس نتوانسته است موفقیت شایانی به دست آورد. پژوهش حاضر بر محور این پرسش شکل می گیرد که چه عاملی بیشترین نقش را در عدم همگرایی منطقه ای در سازمان اکو داشته است؟و در پاسخ به این سؤال این فرضیه مطرح شد که به نظر می رسد نادیده گرفتن کارکردهای فضایی و جغرافیایی در ایجاد همگرایی مهم ترین عامل عدم همگرایی منطقه ای در سازمان اکو بوده است. ازاین رو پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی و به شیوه ای اسنادی به بررسی چالش ها و فرصت های همگرایی کشورهای عضو اکو پرداخته است. نتایج تحقیق نشان دهنده تأثیر منفی چالش های جغرافیایی بر مناسبات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در همکاری و همگرایی اعضای اکو و همچنین مغفول ماندن فرصت های جغرافیایی در فرایند همگرایی است.
امام علی و زبیر: از تفاهم تا تخاصم
حوزه های تخصصی:
علی بن ابی طالب و زبیر بن عوام که از پیشگامان و سابقون در اسلام و از خواص و نخبگان تأثیر گذار عصر خود به شمار می آمدند، بخش عمده ای از حیات ایمانی و سیاسی خویش را از دوران مکی تا روزگار خلیفه سوم در مدینه با تفاهم، همدلی و همگرایی گذراندند اما در روزهای آغازین حکومت امام علی، روابط آنها به سردی گرایید و سر انجام در حوالی بصره به رویارویی نظامی منجر شد. پرسشی که این مقاله می کوشد تا به روش توصیفی تحلیلی برای آن پاسخی جستجو کند، این است که چگونه تفاهم و همگرایی میان این دو صحابی بزرگ به واگرایی و تخاصم بدل شد و کار را به مقابله و منازعه کشاند؟ یافته های این پژوهش، ناظر به این معناست که اشرافیت مادی که در عصر فتوح اسلامی دامنگیر برخی از صحابه پیامبر گردید، به تحول احوال آنها انجامید و دنیاگرایی و میل به قدرت، جای اخلاص و فداکاری دیروز را گرفت و موجب شد که مطالبات زبیر از حکومت نوبنیاد علی (ع) افزایش یابد؛ اما چون امام علی حاضر به برآوردن آنها نشد، روابط میان آن دو به تیرگی گرایید.
حج؛ عرصه همگرایی و واگرایی حسنیان و عباسیان (از اواخر عهد اموی تا پایان اولین دوره قیام های حسنی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مناسک حج در آیین اسلام، فرصتی بی بدیل برای تزکیه نفس انسان ها، مایه ایجاد وحدت در امت اسلامی و اثرات سازنده بی شمار دیگر است. این فریضه دینی که پیامبر اسلام 6 و ائمه : بر انجام آن تأکیدی ویژه داشتند، در زمانی کوتاه پس از درگذشت رسول خدا 6 به ابزاری برای جهت دهی به اهداف سیاسی حاکمیت و نیز مخالفان آن تبدیل شد. تناقض رویکرد عامه مسلمانان به حج، با آن چه هدف طبقه حاکم و گروه های رقیب آن از حج گزاری در دوره های مختلف تاریخ اسلام بوده، برای پژوهشگران حوزه تاریخ، مسئله ای تأمل برانگیز است. با توجه به خیزش حسنیان و عباسیان برای کسب قدرت از اواخر خلافت امویان و امکان بهره وری آنها از موسم حج در جهت پیشبرد اهدافشان، پژوهش حاضر بر آن است که به روش توصیفی تحلیلی، به این پرسش اساسی پاسخ دهد که شیوه های بهره گیری عباسیان و حسنیان، از اواخر دوره اموی تا پایان اولین دوره قیام های سادات حسنی، از موسم حج چگونه بوده است؟ فرضیه مقاله آن است که در اواخر دوره مروانی، موسم حج فرصتی برای دیدار، تجدید پیمان و برنامه ریزی علیه حاکمیت (عرصه همگرایی دو طیف اقتدارطلب) بود؛ اما پس از روی کار آمدن عباسیان، به ابزاری برای کنترل فعالیت های سیاسی سادات حسنی از سوی حاکمیت و اغتنام فرصتی برای رازگشایی سیاست انحرافی عباسیان و حتی تمایل به حذف آنان از سوی هواداران حسنیان (واگرایی دو طیف رقیب) بدل شد.