مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۰۱.
۱۰۲.
۱۰۳.
۱۰۴.
۱۰۵.
۱۰۶.
۱۰۷.
۱۰۸.
۱۰۹.
۱۱۰.
۱۱۱.
۱۱۲.
۱۱۳.
۱۱۴.
۱۱۵.
۱۱۶.
۱۱۷.
۱۱۸.
۱۱۹.
۱۲۰.
واگرایی
منبع:
سیاست جهانی دوره هفتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۲۳)
139 - 166
جمهوری گرجستان یکی از کشورهای قفقاز جنوبی است که با ایران دارای مرز مشترک نیست اما به جهت ویژگی ژئوپلیتیکی برای ایران از اهمیت بالایی برخوردار است. جمهوری اسلامی ایران نیز در سال های پس از استقلال گرجستان از شوروی سابق توانسته است روابط نزدیکی در حوزه های اقتصادی با این کشور برقرار کند. هرچند در کنار وجود مؤلفه های فراوان در سال های گذشته از جهت همگرایی میان دو کشور، زمینه هایی برای واگرایی در روابط میان ایران و گرجستان ممکن است در سال های آتی به وجود بیاید؛ اما آنچه در سال های 2000 تا 2016 نسبت به دهه 1990 زمینه های واگرایی دو کشور را فراهم کرده است بیشتر در تأثیر همگرایی اسرائیل و گرجستان در کمرنگ شدن مناسبات تهران-تفلیس، رویکرد غرب محوری گرجستان، حضور فعال کشورهای غربی در این منطقه و تنش های مداوم واشنگتن- تهران، روابط و همکاری نزدیک تفلیس تل آویو، به ویژه در حوزه های امنیتی و نظامی و سیاست خارجی قفقازی ایران با درنظرگرفتن ملاحظات روسیه، جای گرفته است که سبب شده مناسبات و همکاری های ایران و گرجستان در پایین ترین سطح خود باقی بماند. سؤال اصلی: در میان سال های 2000 تا 2016 چه عواملی بر واگرایی روابط ایران و گرجستان مؤثر بوده است؟ فرضیه پژوهش: مهم ترین عوامل مؤثر بر واگرایی روابط دو کشور را باید در عوامل داخلی و خارجی بررسی کرد که در دو حوزه امنیتی-سیاسی و اقتصادی خود را نشان می دهند. این مقاله با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی بر اساس داده های معتبر اسنادی و آرشیوی سعی دارد عوامل مؤثر بر واگرایی روابط دو کشور را تجزیه وتحلیل کند تا آسیب شناسی لازم را جهت شناساندن عوامل مؤثر بر واگرایی برای سیاست خارجی ایران نشان دهد.
آینده پژوهی همگرایی کشورهای اسلامی به روش سناریوپردازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۲۳)
169 - 187
حوزههای تخصصی:
جهان اسلام گستره جغرافیایی وسیعی است که شامل منطقه جنوب غرب آسیا، آسیای مرکزی، شمال افریقا و بخشهایی از جنوب و جنوب شرق آسیا می شود. بیشینه ساکنان این محدوده وسیع جغرافیایی، پیروان دین اسلام هستند و بر اساس آموزه قرآنی «امت واحده» یا «امت اسلامی» از سایر مناطق جهان متمایز می شوند. جهان اسلام که در سده های نخستین اسلامی در شکل دولت یکپارچه اسلامی به شکلی همگرا و هم افزا، قدرت و تمدن بزرگ و درخشانی را تجربه کرده بود؛ در سده های اخیر، دچار استعمار، ضعف، انفعال، وابستگی، چند دستگی و افتراق شد و با جریانهای ملی گرایی و قوم گرایی در قالب نظام دولت ملت کاملاً تجزیه و دچار واگرایی و گسیختگی سیاسی فضایی شده است. در دهه های اخیر، برخی اندیشمندان، مصلحان و فعالان سیاسی جهان اسلام بر مبنای نظریه امت واحده به فکر همگرایی و وحدت کشورهای اسلامی بوده اند. مسأله اصلی پژوهش این است که آینده های بدیل و سناریوهای مختلف برای همکاری و همگرایی کشورهای اسلامی چیست؟ پاسخ به این مسأله در چارچوب آینده پژوهی و با روش سناریوپردازی اکتشافی و استفاده از تجمیع آراء نخبگانی انجام شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که چهار سناریو برای کشورهای اسلامی قابل ارائه است که سناریو همگرایی کامل و تشکیل دولت یکپارچه اسلامی به عنوان آینده مطلوب، سناریو همگرایی کشورهای اسلامی در قالب کنفدراسیون اسلامی به عنوان آینده مرجح، سناریو همگرایی و تشکیل اتحادیه کشورهای اسلامی به عنوان آینده محتمل و سناریو ادامه وضع موجود و سازمان همکاری اسلامی به عنوان آینده ممکن خواهد بود.
بازسازی دیرینه دمای سالیانه شمال استان کرمان با استفاده از اقلیم شناسی درختی گونه ارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای طبیعی دوره ۵۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۲۲)
445 - 465
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر با استفاده از حلقه های رشد سالیانه درختان ارس (Juniperus polycopos) در رویشگاه تنگل راور در شمال استان کرمان، پارامتر دما بازسازی شده است. ازاین رو نمونه هایی از 95 درخت به وسیله مته رویش سنج برداشت شد. شمارش تعداد، اندازه گیری پهنای حلقه ها و تطابق زمانی بین منحنی های رویشی درختان به وسیله میز کار LINTAB و نرم افزار TSAPWin با دقت 01/0 میلی متر صورت پذیرفت. گاه شناسی منطقه در نرم افزار ARSTAN به طول 517 سال (1500-2017 م) ساخته، روند زدایی و استانداردسازی شد و کیفیت آن با آماره سیگنال تجمعی (EPS) بررسی و درنهایت گاه شناسی Residunal برای بازسازی انتخاب شد. ارتباط آب وهوا و پهنای حلقه ها با استفاده از داده های ایستگاه های کرمان و زرند و داده های CRU TS4.01 برای 116 سال گذشته ایران، سنجیده شد. نتایج نشان داد که دمای ماه های پیش از فصل رویش و ماه مارس در ابتدای فصل رویش بر روی پهنای حلقه ها اثر مثبت و دمای ماه های آپریل، می و ژوئن دارای اثر منفی هستند. همچنین بررسی ها، وقوع مسئله واگرایی بین دما و حلقه های رشد در 25 سال اخیر و متأثر شدن منطقه از گرمایش جهانی در دو دهه اخیر را نشان داد. دمای بازسازی شده به صورت کلی کاهش 5/0 تا 5/1 درجه ای در دو دوره 1750-1800 و 1700-1500 میلادی هم زمان با رویداد عصر یخبندان کوچک در اروپا را برای منطقه موردمطالعه نشان داد.
تبیین بنیان های واگرایی کشورهای اسلامی و ناکامی اندیشه وحدت اسلامی در دوره معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال هفتم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۲۷
38 - 56
حوزههای تخصصی:
جهان اسلام که سابقه تاریخی تمدن درخشان در چارچوب دولت یکپارچه اسلامی دارد، در دوره معاصر با فروپاشی نظام خلافت و در مواجه با مدرنیته و نظام دولت ملت، دچار تجزیه و ملی گرایی شد. در سده اخیر، برخی مصلحان و فعالان سیاسی اسلامی متأثر از آموزه «امت واحده»، اتحاد جهان اسلام را برای بازساخت و نوزایی تمدن اسلامی و مقابله با قدرت های سلطه گر غربی مطرح کردند. علیرغم برخی اقدامات انجام شده تاکنون هیچ گونه دستاورد مهمی از اتحاد و همگرایی کشورهای مسلمان مشاهده نشده است. هدف این پژوهش، بررسی ریشه ها و زمینه های اصلی واگرایی کشورهای مسلمان و پاسخ به چرایی ناکامی اندیشه وحدت اسلامی است. پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی و استفاده از داده های کتابخانه ای انجام شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که ابهام مفهومی جهان اسلام، عدم هم تکمیلی اقتصادی کشورهای اسلامی، وابستگی به جهان خارج از اسلام، رقابت و تضادهای ایدئولوژیکی درون جهان اسلام و دخالت قدرت های فرامنطقه ای و جهانی، باعث غلبه قاطع نیروهای واگرا بر نیروهای همگرا شده است.
تبیین ژئوپلیتیکی همگرایی اقتصادی هند با ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۷۷)
125 - 144
حوزههای تخصصی:
همگرایی اقتصادی و سیاسی در سطح منطقه و همسایگان را می توان ماهیت جدیدی از روابط بین کشورها، پس از جنگ سرد دانست. به این دلیل که برخی کشورها دیگر میل و رغبتی برای ادامه وضعیت وابستگی به بلوک غرب یا شرق را نداشته و در پی تجربه جدید در همکاری و نزدیکی با یکدیگر بودند. ایران و هند نیز از این قائله مستثنی نبودند. موقعیت ژئوپلیتیکی هند و شرایط عدم همگرایی سیاسی و اقتصادی با برخی همسایگان نزدیک این کشور را می توان به نحوی موقعیتی مناسب برای استفاده کشورهای دیگری همچون ایران دانست. از این رو این پژوهش با روش تحلیلی توصیفی و با استفاده از منابع معتبر کتابخانه ای و اینترنتی در پی جواب این سؤال است که از منظر ژئوپلیتیکی کشور هند چه نقشی می تواند در همگرایی اقتصادی با کشور ایران داشته باشد؟ نتایج تحقیق حاکی از آن است که سه عامل باعث شکل گیری همگرایی اقتصادی ایران و هند شده، که عبارت اند از: واگرایی هند با چین (اختلافات مرزی و دستیابی به سلاح های هسته ای تسلیحاتی)، واگرایی هند با پاکستان (درگیری کشمیر، مسئله آب رودخانه ها، درگیری کارگیل و نزاع در سیاجن) و موقعیت خاص ایران و بندر چابهار و عدم مداخله ایالات متحده آمریکا.
موانع همگرایی در شورای همکاری خلیج فارس از منظر ژئوپلتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۲۶ زمستان ۱۳۹۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۴)
865 - 882
حوزههای تخصصی:
امروزه نقش عوامل ژئوپلتیک در همگرایی و واگرایی کشورها و تحلیل گروه بندی ها و سازمان های منطقه ای بر کسی پوشیده نیست. از این منظر ژئوپلتیک توانسته است الگوهای جدیدی از رقابت، منازعه، همکاری، واگرایی و همگرایی را در سطوح مختلف ترسیم نماید. شورای همکاری خلیج فارس که یک نمونه از این گروه بندی ها می باشد از ابتدای تأسیس در سال 1981 به رغم وجود بسترهای همگرا مانند علائق دینی و فرهنگی مشترک و وابستگی های تمدنی نتوانسته است الگوی موفقی از یک سازه منطقه ای همسان در ژئوپلتیک ارائه دهد. این مقاله کوشیده است موانع همگرایی در این شورا را مورد کنکاش قرار دهد. برای این منظور پس از ذکر تاریخچه ای مختصر از چگونگی شکل گیری این شورا، موانع همگرایی در قالب مباحث ژئوپلتیکی در محورهایی مانند اختلافات مرزی، بحران های هیدروپلتیک، منازعات هژمونیک، نامتوازن بودن سطح توسعه، مناقشات ایدئولوژیک و چالش پولی در کشورهای عضو مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
تحلیل ساختار و راهبرد بازیگران نظم آینده منطقه خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در قرن گذشته، به علت ظهور و افول بازیگران متعدد در منطقه خاورمیانه، نظم این منطقه دستخوش دگرگونی های بسیاری شده است. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، یکی از پایدارترین مدل های نظم منطقه ای در خاورمیانه، رقابت بین دو نظم انقلابی گری با محوریت ایران و نظم غرب گرا با محوریت عربستان وهم پیمانان منطقه ای و فرا منطقه ای آن بوده است. گرچه در بعضی از مقاطع نظم اخوانی می خواست خود را به عنوان پایه نظم سوم منطقه تثبیت کند؛ اما پس از کودتای 2013 در مصر پایه های این نظم فروریخت. بااین وجود، سایر بازیگران نظم اخوانی همانند ترکیه، قطر و لیبی همچنان به ظهور مجدد این نظم امیدوارند. با توجه به پرشتاب و سیال بودن تحولات در این منطقه، ظهور بازیگران رسمی و غیررسمی جدید، محیط پیچیده و آشوبناک منطقه و به تبع آن، عدم قطعیت های متعدد، نمی توان از تثبیت کامل الگوی نظم دوقطبی در منطقه خاورمیانه مطمئن شد و ممکن است نظم منطقه ای خاورمیانه در آینده نزدیک، دستخوش دگرگونی های بسیاری گردد. این مقاله با شناسایی، تحلیل و تبیین ساختاری واگرایی و همگرایی میان بازیگران تأثیرگذار در منطقه خاورمیانه از طریق پرسشنامه نیمه ساختاریافته، خبرگانی و بهره گیری از ابزار نرم افزاری مکتور، درصدد پاسخگویی به این پرسش است که الگوهای آینده نظم منطقه ای خاورمیانه چگونه خواهند بود؟ سناریوی مطلوب برای بلوک های قدرت، تغییر است یا تداوم؟ یافته های پژوهش بیانگر آن است که طیف وسیعی از سناریوها را می توان در خصوص نظم منطقه ای مطرح ساخت؛ اما محتمل ترین سناریو در نظم منطقه خاورمیانه، بی ثباتی، تغییر و حرکت از الگوی نظم دوقطبی به سمت وسوی الگوی چندقطبی در این منطقه است.
مواجهۀ امامین صادقین (ع) و اصحاب ایشان با مرجئه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پس از رحلت رسول خدا(ص) و ظهور و بروز تحولات سیاسی و پیدایش آرای فکری متعدد و به دنبال آن، ظهور تدریجی فرق و مذاهب اسلامی، بخصوص در منطقه حجاز و عراق، آرای مختلفی در حوزه های فقهی، کلامی و تفسیری بروز یافت و درنتیجه بخش قابل توجهی از زندگانی ائمه و اصحاب آنان به مواجهه با آنها اختصاص یافت. این ظهور و تضارب آرا، در دوران امامین صادقین اوج گرفت و بدین ترتیب شرایط اجتماعی اقتضای تعامل آن گرامیان و شیعیان آنان با صاحبان نظریه های متعدد و پیروان آنان را داشت. در این میان، مرجئه از فرقه های پرطرفدار و تأثیرگذار در این مقطع زمانی بود که حضور سران و پیروان آنها در کوفه به عنوان شهری شیعه نشین، زمینه را برای تعامل هرچه بیشتر آنان با شیعه فراهم آورد. این تحقیق با روش تاریخی و تکیه بر توصیف و تحلیل گزاره ها، به بررسی چگونگی مواجهه امامین صادقین و اصحاب ایشان با مرجئه در عرصه فکری و اجتماعی می پردازد. یافته های تحقیق نشان می دهد که مواجهه ایشان با مرجئه در دو بُعد هم گرایی و واگرایی، در قالب گونه های متعددی انجام گرفته است.
تأثیر اروپاگریزی بر همگرایی اروپایی در نوردیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روندهای همگرایی اروپایی، همواره مورد بدگمانی در کشورهای مختلف قاره سبز بوده است. اگرچه یوروسپتیسیسم، که به جریان بدگمانی، بی میلی و تردید نسبت به این روندها بر می گردد با برگزیت به اوج خود رسید و نمایان شد، اما روند همگرایی منفی با اتحادیه اروپا و سایر ترتیبات در سایر جوامع و دولت ها نیز وجود داشته که شاید پررنگ ترین این تمایلات مرکزگریز را بتوان در شمال اروپا و در منطقه نوردیک پیگیری کرد. سوالی که در این جا مطرح می شود این است که جریان یوروسپتیک در حوزه نوردیک، چگونه صورت بندی شده است؟ در پاسخ با توجه به وجود گرایش های یوروسپتیک در سه سطح نظام اجتماعی، نظام سیاسی و نظام حزبی، در نوردیک ها به طور کلی و در نروژ، ایسلند، سوئد، دانمارک و فنلاند، صورت بندی جریانات مخالف نسبت به روند همگرایی اروپا مورد توجه قرار می گیرد. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ روش، توصیفی-تحلیلی و به لحاظ نحوه گردآوری داده ها از نوع کتابخانه ای است.
تأثیر کارکرد نهاد خلافت عباسی بر واگرایی جامعه اسلامی (از سال 232 تا 334ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با تشکیل حکومت در سال 132ق، عباسیان بیش از پنج قرن بر بخش عمده ای از جهان اسلام حکومت کردند و دوره های متفاوتی از اقتدار و همگرایی، ضعف و واگرایی را تجربه نمودند. تاکنون پژوهشهای بسیاری در زمینه چگونگی پیدایش، دوره ها و عوامل فروپاشی خلافت عباسی صورت گرفته است؛ اما هنوز زوایای ناگفته ای درباره برخی از جنبه های این حکومت وجود دارد که از نگاه محققان پنهان مانده است. این مقاله بر آن است تا از زاویه ای متفاوت، نقش خلافت عباسی را در واگرایی جامعه آن دوره بررسی کند و به این پرسش اصلی پاسخ دهد: کارکرد نهاد خلافت عباسی چه تأثیری بر واگرایی جامعه اسلامی در سالهای 334-232ق داشته است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد، با برهم خوردن تعادل دستگاه بسته خلافت، ازجمله ورود ترکان به صحنه قدرت و گسیختگی در مرزهای مسلمانان، کارکرد اقتداری آن رو به ضعف نهاده و این امر به واگرایی در جامعه اسلامی انجامیده و سرانجام موجبات فروپاشی خلافت را فراهم ساخته است. نویسندگان برای ارزیابی این فرضیه، از الگوی «نظریه عمومی سیستمها» بهره گرفته اند و با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر محور «کارکرد نهاد خلافت» که برای درک درست تاریخ اسلام و لایه های زیرین خلافت عباسی مهم است، به بحث و بررسی پرداخته اند.
هیجان نخبه بینی دانش آموزان و بازتاب آن در کتاب های فارسی دوره متوسطه دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نهاد آموزش و پرورش نقش بسزایی در معرفی مؤلفه های فرهنگی دارد و کتاب های درسی در آگاهی بخشی نسبت به شخصیت ها و مشاهیر حائز اهمیت هستند. در پژوهش حاضر، میزان هیجان نخبه بینی دانش آموزان دوره متوسطه دوم و رضایتمندی آنان از چگونگی پرداختن به مشاهیر و نخبگان در کتاب های فارسی، مورد بررسی قرار گرفته است. این هیجان به میزان برانگیخته شدن هیجانات که هنگام دیدن یا شنیدن درمورد نخبگان در فرد ایجاد می شود، اشاره دارد و در دو سطح انفرادی و اجتماعی دارای ابعاد همگرایی و واگرایی مثبت/منفی است. از آن جایی که مشاهیر، شاعران و نویسندگان از عناصر تشکیل دهنده زبان فارسی و هویت ایرانیان هستند، نگارنده در پژوهش حاضر آنان را به عنوان شخصیت هایی برجسته درنظر گرفته و با استفاده از پرسش نامه هیجان نخبه بینی (Pishghadam et al., 2021)، به بررسی هیجان نخبه بینی 917 دانش آموز دختر و پسر (میانگین سنی 16.51 سال) دوره متوسطه دوم (پایه های دهم، یازدهم و دوازدهم) در رشته های ادبیات و علوم انسانی، علوم تجربی و ریاضی فیزیک پرداخته است. نتایج آزمون تی نشان داد که هیجان نخبه بینی دختران در سطوح انفرادی و اجتماعی بالاتر از پسران است و آنان تمایل بیشتری به نخبگان و مشاهیر به ویژه مشاهیر خانم نشان دادند. آزمون تحلیل واریانس یک طرفه و مقایسه زوجی میان پایه های تحصیلی نشان داد که میزان هیجان نخبه بینی دانش آموزان پایه دهم از دو پایه دیگر بیشتر است و دانش آموزان رشته ریاضی فیزیک هیجان نخبه بینی کم تری نسبت به دو رشته دیگر دارند که به نظر می رسد به دلیل ماهیت رشته تحصیلی آنان است. بررسی کیفی کتاب های فارسی این دوره نشان می دهد که میزان توجه به نخبگان و مشاهیر در حد ارائه اثری کوتاه از شاعران است که این امر با نیازهای نخبه بینی دانش آموزان هم راستا نیست و 76 درصد از دانش آموزان معتقدند توجهی به نخبگان و افراد برجسته در کتاب های فارسی نشده است و این مهم، لزوم بازنگری کتاب ها را بر مبنای نیازهای هیجان نخبه بینی دانش آموزان و زباهیجان های فرهنگی روشن می سازد.
هویت قومی در جامعه ایرانی: همگرایی یا واگرایی (مرور نظام مند مطالعات کمّی از ۱۳۸۰ تا ۱۴۰۱)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسائل اجتماعی ایران سال ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
۲۵۲-۲۲۷
حوزههای تخصصی:
این نوشتار به دنبال تحلیل هویت قومی در جامعهٔ ایرانی بر پایهٔ پژوهش های انجام شده در حوزهٔ هویت قومی است و به این مهم می پردازد که برجستگی هویت قومی در برابر هویت ملی در میان اقوام ایرانی چگونه است؟ و عوامل مؤثر بر واگرایی و همگرایی کدم اند؟ در چهارچوب نظری، افزون بر دو رویکرد کلان خطی و غیرخطی بودن نسبت و رابطهٔ این دو هویت، از نظریه های ناسیونالیسم قومی، رقابت نخبگان، توسعهٔ نامتوازن و محرومیت نسبی نیز بهره گرفته شده است. در این تحقیق با به کارگیری روش مرور نظام مند، 48 پژوهش مرتبط با مسئلهٔ هویت قومی از سال 1380-1401 در ایران انتخاب شدند. یافته ها نشان داد همهٔ اقوام ایرانی بر ایران محوری هویت خود تأکید دارند و برجستگی هویت ملی در اولویت نخست گزینش هویتی همهٔ اقوام ایرانی قرار دارد. همچنین، میانگین نمرات هویت ملی در مقایسه با هویت قومی بسیار بالاتر است و بیش از 85% گروه های اجتماعی مختلف ایرانیان به ایرانی بودن خود افتخار می کنند. درعین حال، بالندگی به هویت قومی و تعهد و تعلق قومی در اقوام ایرانی نمرهٔ بالایی دارد (نزدیک به 60). با توجه به نتایج این تحقیقات و تأکید بر مطالبه گری قانون محور توسط اقوام، کنش های جمعی فراقانونی و همراه با خشونت و واگرایانه و گرایش قومی فرامرزی در ذهنیت اقوام ایرانی جایگاهی ندارد.
امنیت پایدار در منطقه ژئوپولیتیکی خلیج فارس در پرتو ناپایداری نیروی های همگرا و واگراساز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منطقه ژئوپولیتکی خلیج فارس به ویژه پس از کشف و استخراج نفت تاکنون بی بدیل ترین منطقه
جهان بوده و امنیت اقتصادی جهان در پرتو امنیت انرژی و امنیت انرژی در گرو پایداری امنیت این منطقه بوده است. اتکای اقتصاد ملی به درآمدهای نفتی و واردات کالاهای صنعتی از کی سو و برخورداری جمهوری اسلامی ایران از سواحل طولانی در خلیج فارس و توانایی دفاعی و نظامی از
سوی دیگر، نقشی ب یبدیل به کشورمان در برقراری ثبات و امنیت منطقه ای بخشیده است. بنابراین امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران و منطقه به شدت دره متنیده و تفکیک ناپذیرند.
در خلیج فارس امنیت به دنیای بیرون از مرزها و تغییر ماهیت و جهت گیری های قدرت های جهانی وابسته است. عوامل بیرونی با استفاده از ضعف های داخلی، نقاط اختلاف را تشدید میک نند و سیاست در این منطقه را همسو با منافع خود و نه منافع کشورهای منطقه شکل میدهند. ناهمگونی
ساختارهای سیاسی هشت کشور خلیج فارس به همان اندازه که بر سیاست خارجی آنها و بر همکاری های منطقه تأثیر میگذارد، به همان میزان بر امنیت خلیج فارس تأثیرگذار است.
حضور قدرت های خارجی در منطقه و منافع متضاد و ناسازگار در منطقه بر پیچیدگی های امنیتی خلیج فارس می افزاید. حضور قدرت دریایی آمر کیا در خلیج فارس، اشغال افغانستان و عراق و تأمین امنیت اعراب و رژیم صهیونیستی توسط آمر کیا از جمله مسائلی است که بر ابهام معمای امنیت در خلیج فارس و منطقه افزوده است..
در این مقاله تلاش می شود مهم ترین نیروهای مؤثر در همگرایی کشورهای منطقه و در نتیجه، برقراری ثبات و امنیت در منطقه و ه مچنین مهم ترین عوامل واگراساز منطقه ای و در نهایت تهدیدهاو فرصت های به وجودآمده براثر تحقق این مسئله برای جمهوری اسلامی ایران و کشورهای کرانه ای
خلیج فارس مورد بررسی قرار گیرد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که ایجاد امنیت برای کشورهای منطقه علاوه بر ایجاد فرصت های فراوان برای آنها، در راستای ارتقای جایگاه ژئوپولیت کیی منطقه خلیج فارس در نظام ژئوپولیتیکی جهانی، ضرورتی انکارناپذیر است و در صورتی که کشورهای منطقه منافع ملی خود را بر منافع ابرقدرت ها ترجیح دهند، دستیابی به این مسئله سهل الوصول تر خواهد شد، زیراتحقق این مسئله موجب امنیت پایدار در منطقه و ارتقای جایگاه منطقه در نظام ژئوپولیتکی می شود.
روابط امارات و عربستان در نظم جدید غرب آسیا: از همگرایی تا واگرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ملاحظات ناشی از تغییر مناسبات قدرت در منطقه خاورمیانه در دوره پساناآرامی های عربی به همراه جابه جایی قدرت در بدنه نظام سیاسی دولت های امارات متحده عربی و عربستان سعودی زمینه ساز تغییر جهت گیری های منطقه ای این دو بازیگر در دهه اخیر بوده است؛ به طوری که این بازیگران هم اکنون یک بلوک قدرت منطقه ای را شکل داده اند. اگرچه افزایش نقش آفرینی جریان های اسلامی دارای گرایش های انقلابی مانند اخوان المسلمین و دغدغه های ناشی از سیاست های منطقه ای ایران در دوره پساناآرامی های عربی موجب هم سویی بیشتر کشورهای مورد بحث شده است؛ اما نگرش متفاوت نسبت به کارکرد سیاسی اسلام یا اختلافات ریشه دار مرزی بین این بازیگران می تواند در آینده، سبب ایجاد شکاف هایی در راهبرد منطقه ای به ظاهر هم سوی آن ها شود. این پرسش مطرح است که چرا این دو بازیگر منطقه ای با وجود برخورداری از اشتراکات فراوان، به چشم رقیب به یکدیگر می نگرند؟ به نظر می رسد برخی از مؤلفه های مشترک مانند ساختار نظام سیاسی همسان سبب آسیب پذیری مشترک و در نهایت هم سویی آن ها شده است؛ در حالی که اختلافاتی از جمله نگاه متفاوت به کارکرد اسلام سیاسی، زمینه ساز رقابت با یکدیگر برای فائق آمدن بر یکدیگر به عنوان بازیگر برتر منطقه ای شده است. در این مقاله می خواهیم در چارچوب نظریه موازنه تهدید و در چارچوب روش پسااثبات گرایی با توجه به نظریه مورد استفاده به واکاوی مؤلفه های تأثیرگذار بر همگرایی و واگرایی این دو کشور در دهه گذشته و آینده بپردازیم.
جنگ اوکراین و پیامدهای آن بر اتحادیه اروپا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جنگ روسیه و اوکراین یکی از جدی ترین بحران هایی است که اتحادیه اروپا پس از جنگ جهانی دوم با آن روبه رو بوده است. این جنگ تمام حوزه ها و بخش های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و امنیتی این اتحادیه را زیر تأثیر قرار داده است. این جنگ با فشار ناهمتراز بحران بر کشورهای عضو این اتحادیه، بستر سیاسی شدن هویت های ملی را افزایش داده و ترکیبی از این دو عامل همراه با صلاحیت پایین نهادهای فراملی نیز بر دلایل افزوده است تا شاهد اختلاف کشورهای اروپایی برای رسیدن به یک سیاست مشترک باشیم. در این نوشتار به دنبال پاسخ این پرسش هستیم که پیامدهای جنگ اوکراین بر اتحادیه اروپا چه بوده است؟ یافته های این نوشتار این است که جنگ اوکراین پیامدهای زیادی بر اتحادیه اروپا داشته است که به واگرایی این نهاد و به دنبال آن، کاهش قدرت آن در نظام بین الملل انجامیده است. این مسئله ناشی از پررنگ شدن شکاف های درون این اتحادیه، خلأ رهبری قدرتمند و موضع گیری های متفاوت اعضا در پی بروز این جنگ بوده است. در این نوشتار ضمن توجه به دلایل و عوامل شروع جنگ اوکراین می خواهیم با استفاده از سناریوسازی پیامدهای جنگ اوکراین در ایجاد اختلاف میان اعضای اتحادیه اروپا و تضعیف جایگاه این نهاد در فضای بین المللی را بیشتر بررسی کنیم.
تبیین عوامل مؤثر بر همگرایی و واگرایی شیعیان عراق و ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۱
63 - 86
حوزههای تخصصی:
همگرایی گروه های قومی-مذهبی، موضوعی متفاوت در زمینه تقویت مناسبات بین کشورهاست. ج.ا.ایران و جمهوری عراق، دو کشوری هستند که جمعیت قابل توجهی از شیعیان جهان را در خود جای داده اند. در ایران، شیعیان موفق به نظام سازی شده و در عراق، از سال 2003 به بعد، حائز نقشی مهم در ساختار نظام عراق شده اند. از آنجا که شیعیان و ایدئولوژی تشیع در دو سیستم سیاسی، نقش تاثیرگذار را دارند فهم عوامل همگرایی و عوامل واگرایی، موضوعی شایسته توجه در روابط دو جامعه است. مقاله حاضر با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی، با بکارگیری روش دلفی و AHP ضمن بهره گیری از داده های کتابخانه ای و یافته های میدانی بدنبال پاسخ به این سوال است که چه عواملی موجب همگرایی و واگرایی شیعیان ایران و عراق می باشند؟ یافته ها نشان می دهد فرهنگ مشترک مبتنی بر عقاید شیعی از جمله موضوع عتبات عالیات در کنار منافع عمده سیاسی مانند اهمیت حفظ قدرت احزاب و جریان های شیعی در ساختار سیاسی عراق و اقتصادی مانند تجارت، بازسازی عراق و امنیتی متبلور در مقابله با تهدیدات مشترک عوامل اصلی همگرایی شیعیان ایران و عراق محسوب می شود. در مقابل عواملی مانند معادلات داخلی دو کشور از جمله رقابت های درونی احزاب شیعه در عراق و وجود جریان غرب گرا و شرق گرا در ایران همچنین تاثیر بازیگران خارجی، عوامل اصلی واگرایی شیعیان ایران و عراق تلقی می شوند. اگرچه در شرایط کنونی وزن عوامل همگرا از عوامل واگرا بیشتر می باشد، اما این برتری شکننده می باشد.
تداوم اندیشه اجتماعی در سبک زندگی طلاب با تاکید بر سکونت تمرکزگرا(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
معرفت فرهنگی اجتماعی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
105 - 121
حوزههای تخصصی:
روحانیت همواره با مردم مراوده تاریخى داشته است و در ناملایمات زندگى اجتماعى تکیه گاه مردم شمرده می شد. همجوشى و همنشینى علما با مردم نتیجه معرفتى دانشى بود که در حاشیه مبانى معرفتى شکل گرفته بود و زیست اجتماعى مردم و سلوک اجتماعى و معرفتى روحانیت شیعه را سازمان دهى می کرد. به تبع ترویج ادبیات علمى واگرایانه نسبت به این مبانی، یکى از بزرگ ترین مخاطراتى که وجود دارد، واگرایى مرام و سلوک روحانیت از مردم است. یکى از مظاهر جوشش مردم و روحانیت، همنشینى در فضاى فیزیکى است که امروزه به دلایلى مثل توسعه شهر واگرا و فعالیت هاى روزمره روحانیت، مصلحت را در سکونتگاه هاى متمایز از مردم دانسته اند و محلات و شهرک هاى مختص به این قشر در نظر گرفته شده است. این جدایى مکانى این تصور را به وجود آورده است که روحانیت خواهان زندگى راحت ترى هستند و همراهى با مردم از آنها سلب آرامش می کند و درنتیجه گسست اجتماعى ایجاد می شود. این تحقیق با رویکردى تاریخى و روش توصیفى تحلیلی، زمینه هاى اجتماعى جدایی گزینى سکونتى روحانیت و پیامدهاى آن را بررسى می کند. یافته ها نشان می دهند که تغییر در سبک زندگى جامعه، تغییر نوع معیشت، عافیت طلبی، دور ماندن از آسیب هاى زندگى شهرى مدرن، مشغولیت هاى متعدد فکرى و اجرایى و... موجب اتخاذ مسکن جدا از مردم عادى براى روحانیت شده است؛ چیزى که در سبک مبتنى بر امام امت وجود نداشت و تداوم آن اندیشه باعث هم گرایى و جوششى مبتنى بر دین و اخلاق بین روحانیت و مردم می شد.
تأثیر صادرات نفت بر همگرایی یا واگرایی GDP سرانه کشورهای عضو اوپک با رویکرد اقتصادسنجی ترکیبی فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد مقداری دوره ۱۴ بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
31 - 66
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت صادرات نفت و اشتراک کشورهای عضو اوپک در مسأله نفت و نیز اهمیت فرآیند همگرایی و واگرایی به عنوان یکی از نتایج مدل های رشد اقتصادی، بررسی تأثیر صادرات نفت بر همگرایی GDP سرانه کشورهای عضو اوپک حائز اهمیت است؛ بنابراین در این تحقیق تلاش بر این است که فرضیه های وجود همگرایی در بین کشورهای اوپک، تأثیر مثبت صادرات نفت بر همگرایی GDP سرانه و تأثیر فضا در رشد اقتصادی کشورهای عضو با استفاده از الگوی اقتصادسنجی فضایی مورد آزمون قرار گیرد. بدین منظور به بررسی همگرایی سیگما و بتا در داده های ترکیبی GDP سرانه 12 کشور اوپک طی دوره 2014-1990 با استفاده از مدل آنسلین برای آزمون اقتصادسنجی فضایی پرداخته می شود. یافته های تحقیق حاکی از وجود همگرایی در بین کشورهای اوپک، تأثیر مثبت صادرات نفت بر مدل و افزایش دهنده سرعت همگرایی است. در ضمن بررسی مدل های فضایی تأییدکننده فرضیه وجود وابستگی فضایی در مدل می باشد. به طوری که مجاورت اثر مثبت و معنی داری بر رشد اقتصادی در بین کشورهای اوپک دارد.
تحلیل اکتشافی دلایل واگرایی رابطه عدم تقارن اطلاعاتی و هزینه سرمایه سهام: رویکرد فراتحلیلی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
اهداف: مطالعات تجربی متعددی رابطه عدم تقارن اطلاعاتی و هزینه سرمایه سهام را آزموده و نتایج متناقضی گزارش کرده اند. برخی مطالعات این رابطه را مثبت، برخی منفی و برخی آن را غیرمعنی دار ارزیابی می کنند. کشف عوامل واگرایی جایگاه مؤثری در مدیریت عدم تقارن اطلاعاتی، هزینه سرمایه سهام و ثروت سهام دار دارد. در این پژوهش این موضوع بارویکرد فراتحلیل دنبال می شود.
روش: فراتحلیل این پژوهش در هفت مرحله اجرا شد. برای این فراتحلیل 36 مطالعه منتشرشده بین سال های 1986 تا 2022 از نشریات با شاخص H حداقل برابر 1 پایگاه اسکوپوس استفاده شد. تعداد نمونه پژوهش 260 آزمون است که از مطالعات مذکور استخراج شده است. با استفاده از نرم افزار سی ام ای 2 و آزمون های میانگین تک نمونه با رویکرد اثرات تصادفی و آزمون واگرایی علاوه بر آزمون 12 فرضیه نیرومندی نتایج براساس 18 طبقه تحلیل و 15 طبقه آن تأیید شد.
نتایج: نتایج نشان داد عدم تقارن اطلاعاتی بر هزینه سرمایه سهام تأثیر دارد. به جز متغیرهای کیفیت تحلیل گران و نوسان درآمد، همه ابعاد عدم تقارن اطلاعاتی بر هزینه سرمایه سهام تأثیر دارند. به علاوه عدم تقارن اطلاعاتی بر همه ابعاد هزینه سرمایه سهام تأثیر مثبت دارد.
تحلیل امکان همگرایی با تأکید بر همگرایی اقتصادی میان کشورهای منطقه قفقاز جنوبی مبتنی بر مدل تلفیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و بانکداری اسلامی دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۷
173 - 194
حوزههای تخصصی:
منطقه قفقاز به دلیل اهمیت استراتژیکی و وجود منابع غنی همواره از زمان های بسیار دور تاکنون به عنوان یک واحد ژئوپلیتیکی کم نظیر در دنیا مطرح است. به طور اعم حساسیت منطقه به عنوان کانون توجهات بین المللی همواره مطمع نظر قدرت های بیگانه در طول تاریخ قرار گرفته، به نحوی که این توجه طمعکارانه به همراه مسائل و چالش های قومیتی گوناگون سبب شده تا در منطقه نوعی تنش و عدم ثبات وجود داشته باشد. مقاله حاضر به بررسی موضوع همگرایی منطقه ای در منطقه قفقاز جنوبی بر اساس رویکردها و نظرات خرده سیستم های منطقه ای، همگرایی های منطقه ای و نظم منطقه ای می پردازد. پرسشی که در اینجا مطرح می شود این است که روابط میان کشورهای منطقه قفقاز جنوبی بر اساس چه رویکردها و مدل هایی قابل تحلیل و ارزیابی است؟ به عبارت دیگر، کدام یک از آنها می توانند مبنای نظری مناسبی برای تجزیه و تحلیل مناسبات منطقه باشد؟ در پاسخ می توان گفت که هر یک از نظریه ها می توانند وضعیت منطقه قفاز جنوبی را تحلیل کنند، اما بهره گیری از مدل تلفیقی و ترکیبی نظریه خرده سیستم های منطقه ای، همگرایی های منطقه ای و نظم منطقه ای بهتر می تواند مناسبات و معادلات پیچیده حاضر را تجزیه و تحلیل نماید. در حقیقت مسأله اصلی پژوهش حاضر تحلیل و ارزیابی امکان همگرایی جمهوری های آذربایجان، ارمنستان و گرجستان در منطقه قفقاز جنوبی مبتنی بر مدل تلفیقی است که یافته های تحقیق نشان می دهد، چشم انداز آینده روابط و مناسبات این منطقه به سوی نوعی واگرایی سوق پیدا می کند. روش تحقیق مقاله از نوع مطالعات تحلیلی- توصیفی و بر پایه گردآوری اطلاعات کتابخانه ای، بررسی اسناد و مدارک و تجزیه و تحلیل آنها و از نوع کیفی می باشد.