مطالعات آموزش و یادگیری

مطالعات آموزش و یادگیری

مطالعات آموزش و یادگیری دوره چهاردهم پاییز و زمستان 1401 شماره 2 (پیاپی 83/2) (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

واکاوی چالش ها و موانع اصلی بازدارنده پژوهندگی معلمان در آموزش وپرورش استان آذربایجان شرقی: مطالعه پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۵۴ تعداد دانلود : ۱۲۹
پژوهش حاضر با هدف مطالعه چالش ها و موانع اصلی بازدارنده پژوهندگی در میان معلمان استان آذربایجان شرقی صورت گرفته است. این پژوهش با رویکرد کیفی و با بهره مندی از روش پدیدارشناسی انجام شده است. روش نمونه گیری به صورت هدفمند از نوع ملاک محور بوده و تعداد 20 نفر از معلمان در پژوهش شرکت کردند. روش گردآوری داده ها، مصاحبه نیمه ساختاریافته و روش تحلیل داده های جمع آوری شده، روش تحلیل مضمون بود. در پژوهش حاضر به منظور ارزیابی قابلیت اعتماد یافته های پژوهش شاخص های باورپذیری، قابلیت اطمینان، تأییدپذیری و انتقال پذیری مورد استفاده قرار گرفت. یافته های پژوهش منجر به شکل گیری 25 مقوله فرعی در ذیل 3 مقوله اصلی تفکر و دانش، نگرش و انگیزش و رفتار و عمل گردید. مقوله اصلی تفکر و دانش شامل 5 مقوله فرعی و مقوله اصلی نگرش و انگیزش دارای 11 مقوله فرعی است. مقوله اصلی سوم یعنی عمل و رفتار نیز متشکل از 9 مقوله فرعی است. ناظر بر یافته های پژوهش می توان چنین عنوان کرد که اجرای برنامه معلم پژوهنده در آموزش و پرورش بدون رفع محدودیت های مذکور، پیشرفت برنامه را با مشکلاتی روبه رو می کند و در دستیابی به اهداف از قبل تعیین شده چالش هایی به وجود خواهد آورد.
۲.

اثربخشی آموزش مثبت اندیشی به شیوه گروهی بر هیجان های تحصیلی و خوش بینی تحصیلی داوطلبان کنکور سراسری(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۳۸ تعداد دانلود : ۱۸۸
هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش مثبت اندیشی به شیوه گروهی بر هیجان های تحصیلی و خوش بینی تحصیلی دانش آموزان پسر داوطلب کنکور سراسری شهر خرم آباد بود. روش این پژوهش، آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. از میان جامعه آماری تعداد ۴۰ دانش آموز به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب، و در ادامه به روش تصادفی در دو گروه آزمایش (۲۰ نفر) و کنترل (۲۰ نفر) گمارش شدند. به منظور جمع آوری داده های پژوهش از پرسش نامه های  هیجان های تحصیلی و خوش بینی تحصیلی استفاده شد. آموزش مثبت اندیشی به صورت 10 جلسه 75 دقیقه ای به گروه آزمایش ارائه شد. نتایج تحلیل کواریانس چندمتغیری نشان داد که آموزش مثبت اندیشی سبب بهبودی هیجان های تحصیلی مثبت، کاهش هیجان های تحصیلی منفی و افزایش خوش بینی تحصیلی در دانش آموزان داوطلب کنکور شده است. با توجه به نتایج این پژوهش می توان گفت، آموزش مثبت اندیشی رویکردی مفید در جهت افزایش هیجان های تحصیلی مثبت، کاهش هیجان های تحصیلی منفی و افزایش خوش بینی تحصیلی در دانش آموزان داوطلب کنکور است.
۳.

مقایسه اثربخشی آموزش مهارت های زندگی با و بدون آموزش ذهن آگاهی بر میزان شایستگی هیجانی- اجتماعی دانش آموزان معلول جسمی- حرکتی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۶۹ تعداد دانلود : ۱۳۰
هدف پژوهش، مقایسه اثربخشی آموزش مهارت های زندگی با و بدون آموزش ذهن آگاهی بر میزان شایستگی هیجانی- اجتماعی دانش آموزان معلول جسمی حرکتی بود. پژوهش از نوع آزمایشی، با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری، شامل همه دانش آموزان پسر معلول دوره دوم متوسطه مدارس استثنایی شهر تهران بود که از آن، نمونه پژوهش به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شد. شرکت کنندگان 45 نفر بودند که به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل گمارده شدند. گروه یک، آموزش مهارت های زندگی و گروه دو، آموزش مهارت های زندگی با آموزش ذهن آگاهی دریافت نمود. گروه کنترل آموزشی دریافت نکرد. هر سه گروه، پیش و پس از آموزش و یکماه پس از پایان آن، به پرسش نامه شایستگی هیجانی- اجتماعی پاسخ دادند. تحلیل داده ها با روش تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر و تحلیل کوواریانس چند متغیری انجام شد. نتایج نشان داد، نسبت به گروه کنترل، شایستگی هیجانی- اجتماعی درگروه یک، به طور کلی و به ویژه در مؤلفه های خودآگاهی، آگاهی اجتماعی و خودمدیریتی؛ و در گروه دو، به طور کلی و در تمامی مؤلفه ها افزایش یافت. مقایسه دو روش آشکار ساخت که با آن که مهارت های شناختی و هیجانی و مدیریت آن ها به نحو معنی دار در هر دو گروه آزمایشی افزایش یافت، همراه نمودن آموزش ذهن آگاهی با آموزش مهارت های زندگی، در مجموع اثر افزوده ای بر مهارت های مذکور ندشت. بنابراین می توان گفت که اهمیت دادن به آموزش مهارت های زندگی و ذهن آگاهی می تواند پیامدهای سودمندی برای دانش آموزان معلول داشته باشد و نتیجه آن تربیت افرادی با شایستگی اجتماعی بالا خواهد بود.
۴.

بررسی نقش واسطه گری شایستگی هیجانی در رابطه تاب آوری تحصیلی و بهزیستی تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۵۲ تعداد دانلود : ۱۱۲
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ساختاری تاب آوری تحصیلی و بهزیستی تحصیلی با واسطه گری شایستگی هیجانی بود. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی و جامعه پژوهش شامل همه دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهرستان اوز واقع در جنوب استان فارس بود که از بین آن ها تعداد 292 نفر (118 پسر، 174 دختر) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند؛ و به مقیاس تاب آوری تحصیلی و پرسش نامه های شایستگی هیجانی و بهزیستی تحصیلی پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی و روش مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای آماری SPSS-16 و AMOS-24 استفاده شد. نتایج نشان داد که تاب آوری تحصیلی هم به صورت مستقیم و هم به واسطه شایستگی هیجانی درون فردی قادر به پیش بینی بهزیستی تحصیلی است؛ در حالی که اثر واسطه ای شایستگی هیجانی بین فردی معنی دار نیست. همچنین شایستگی هیجانی درون فردی، بهزیستی تحصیلی را به صورت مثبت و معنی دار پیش بینی می کند؛ در صورتی که شایستگی هیجانی بین فردی قادر به پیش بینی معنی دار بهزیستی تحصیلی نیست. یافته های این پژوهش از دو بُعد نظری و عملی شامل مضامین جدیدی است. نتایج پژوهش حاضر می تواند به لحاظ نظری، دانش موجود در مورد پیشایندهای درون فردی بهزیستی تحصیلی را افزایش دهد. به لحاظ کاربردی نیز می توان با ارتقای تاب آوری تحصیلی و شایستگی هیجانی درون فردی به بهزیستی تحصیلی دانش آموزان کمک نمود.
۵.

واکاوی شایستگی های مدل سازی علمی در دانش آموزان دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۴۵ تعداد دانلود : ۱۳۲
مدل از مفاهیم مهم در فلسفه علم و مدل سازی مهارتی اساسی در آموزش علوم است. این پژوهش به کاوش شایستگی های مدل سازی در دانش آموزان دوره دوم متوسطه در آموزش علوم (فیزیک، شیمی و زیست شناسی) پرداخته است. در این پژوهش کیفی به کمک مصاحبه های نیمه ساختاریافته میزان وابستگی دانش فرامدل سازی  به دانش محتوایی و همچنین سطح یادگیری دانش فرامدل سازی  (شایستگی مدل سازی) در 10 دانش آموز دوره دوم متوسطه رشته تجربی واکاوی شد. با وجود اینکه در برنامه درسی رسمی ایران  در مورد مهارت های مدل سازی علمی محتوای چندانی وجود ندارد، همه مصاحبه شوندگان این مهارت را البته در سطوح پایین داشتند. شایستگی های مدل سازی دانش آموزان  ارتباطی به دانش محتوایی و موضوع درسی نداشت، اما نحوه استفاده از مدل ها، و هدف از به کارگیری آن ها به دانش محتوایی وابسته بود. یافته ها نشان داد که برنامه ریزان از نقش مدل برای آموزش علوم غفلت کرده اند و دانش مدل و مهارت های فرامدل سازی به ندرت در اهداف یادگیری دروس علوم قرار گرفته است، به طوری که شاگردان با وجود استفاده ناقص و ناآگاهانه از مدل ها برای توصیف، فرضیه سازی، استدلال و پیش بینی رویدادها هنوز در مورد مدل ها دانش زیادی ندارند. با ایجاد حمایت مناسب از شاگردان، خلق فرصت های یادگیری برای مدل سازی، آموزش معلمان برای توجه بیشتر به نقش مدل ها در یادگیری علوم و توجه به مدل سازی در برنامه درسی علوم، می توان ضمن افزایش شایستگی مدل سازی، شاهد رشد مهارت هایی همچون استدلال علمی، پیش بینی رویدادها و توان حل مسئله بود.
۶.

نقش واسطه ای خودکارآمدی تحصیلی در رابطه بین ساختار کلاس و رفتار غیرمولد تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۲۴ تعداد دانلود : ۲۲۰
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه ساختاری بین ساختار کلاس و رفتار غیرمولد تحصیلی با واسطه گری خودکارآمدی تحصیلی انجام شد. شرکت کنندگان شامل 365 نفر (214 زن و 151 مرد) از دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه شیراز بودند که بر اساس روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و پرسش نامه ساختار کلاس، مقیاس خودکارآمدی تحصیلی و مقیاس رفتار غیرمولد تحصیلی را تکمیل کردند. پایایی ابزارها با استفاده از روش آلفای کرونباخ و روایی آن ها با به کارگیری روش تحلیل عاملی تاییدی مورد بررسی قرار گرفت و نتایج نشان داد که ابزارهای پژوهش از پایایی و روایی مطلوبی برخوردارند. یافته های حاصل از تحلیل مدل یابی معادلات ساختاری نشان دادند که  ساختار کلاس اثر مستقیم معنی دار بر رفتار غیرمولد تحصیلی دارد. علاوه بر این، خودکارآمدی تحصیلی در رابطه بین ساختار کلاس و رفتار غیرمولد تحصیلی نقش واسطه گری داشت. بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که به منظور کاهش احتمال رفتار غیرمولد تحصیلی یادگیرندگان، باید به ساختار کلاس و خودکارآمدی تحصیلی آن ها توجه شود.
۷.

ارائه مدل علّی پیش بینی حضور اجتماعی برخط بر اساس حضور شناختی برخط با واسطه گری خودکارآمدی رایانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۶۹ تعداد دانلود : ۱۳۱
پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل علّی پیش بینی حضور اجتماعی برخط بر اساس حضور شناختی برخط با واسطه گری خودکارآمدی رایانه ای صورت گرفت. روش پژوهش به لحاظ هدف، بنیادی و به لحاظ نوع داده های گردآوری شده، کمّی و مبتنی بر رویکرد همبستگی است. شرکت کنندگان شامل 261 نفر از دانشجویان دوره های برخط دانشگاه پیام نور استان خراسان شمالی در سال تحصیلی 1400-1399 بودند که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش، مقیاس های حضور شناختی برخط، حضور اجتماعی برخط و خودکارآمدی رایانه ای بودند. تحلیل داده ها با روش مدل یابی معادلات ساختاری در بستر نرم افزار AMOS-24 انجام شد. یافته ها نشان دادند که، با توجه به مقادیر شاخص های برازش به دست آمده، داده ها با مدل پژوهش برازش دارد. مطابق با یافته ها، حضور شناختی، متغیرهای خودکارآمدی رایانه ای و حضور اجتماعی را به صورت مثبت پیش بینی می کند. همچنین، متغیر خودکارآمدی رایانه ای قادر است حضور اجتماعی را به صورت مثبت و معنی دار پیش بینی کند. علاوه بر این، حضور شناختی از طریق خودکارآمدی رایانه ای، حضور اجتماعی را پیش بینی می کند. با توجه به نتایج به دست آمده، از طریق افزایش حضور شناختی دانشجویان دوره های برخط می توان خودکارآمدی رایانه ای را بهبود و حضور اجتماعی آنان را ارتقا داد.
۸.

طراحی مدل مفهومی نیمرخ انگیزشی دانشجویان: یک مطالعه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۵۵ تعداد دانلود : ۱۴۴
پژوهش حاضر با هدف شناسایی مؤلفه ها و مدل مفهومی انگیزش پیشرفت تحصیلی در دانشجویان ایرانی انجام شد. داده ها از طریق مصاحبه با دانشجویان دانشگاه (20 نفر) و متخصصان حیطه روان شناسی تربیتی (8 نفر) به روش نمونه گیری هدفمند جمع آوری شد. ابزار آفرینش داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته با 8 سوال اصلی بود. داده ها بر مبنای رویکرد داده بنیاد نظام مند در سه مرحله کدگذاری شدند. نتایج در قالب 43 مقوله فرعی، 18 مقوله اصلی و در ابعاد 6 گانه مدل پارادایمی شامل عوامل علّی، مقوله اصلی (سودمندگرایی و کاربردپذیری)، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر، راهبردها و پیامدها، تنظیم و ارائه شد. مقوله اصلی مستخرج از فهم تفسیری داده های این پژوهش نشان داد که هسته مفهومی اصلی شکل دهنده به تلاش های پیشرفت مدارانه تحصیلی در بین دانشجویان ایرانی، مولفه سودمندگرایی و کاربردپذیری تحصیلی بود. بر این اساس، پژوهش حاضر با تدارک فرصتی برای ورود مولفه های سودمندگرایی تحصیلی، کاربردپذیری تحصیلی و غایت نگری تحصیلی به ادبیات انگیزش پیشرفت تحصیلی، ضمن کمک به پیشبرد مرز دانش نظری در این قلمرو مطالعاتی، وجه تکمیلی خود را به عنوان یک قطعه اطلاعاتی مستقل، در بدنه پازل فکری معطوف بر انگیزش پیشرفت تحصیلی، حفظ کرد. الگوی مفهومی مستخرج از این پژوهش با شمول هم زمان عوامل شش گانه رویکرد پارادایمی، و به طور ویژه تاکید بر وزن تفسیری عللی کمتر شناخته شده در قلمرو انگیزش پیشرفت مانند سودمندگرایی و کاربردپذیری، و همچنین، بازتاکید بر نقش ساختارهایی برون شخصی مانند نظام آموزشی، ارزش گذاری های اجتماعی و ساختارهای کلان سیاسی و اقتصادی و فرهنگی، در ارائه مدلی یکپارچه و منسجم، نقشی بی بدیل آفرید. بی شک، الگوی نظری توسعه یافته می تواند در بین دانشجویان ایرانی، چهارچوب مفهومی ارزشمندی را برای فهم پذیری پدیده انگیزش پیشرفت به مثابه یک مفهوم بسیط و چندوجهی، فراهم آورد.
۹.

تحلیل ادراک دانشجویان از راهکارهای پیشگیری از یادگیری زائد و عوامل کارآمدی و ناکارآمدی مطالب درسی در رشته علوم تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۶۷ تعداد دانلود : ۱۱۹
هدف پژوهش حاضر، تحلیل ادراک دانشجویان دانشگاه تهران، از راهکارهای پیشگیری از یادگیری زائد و عوامل کارآمدی و ناکارآمدی مطالب درسی در رشته علوم تربیتی است. ازاین رو با استفاده از رویکرد پژوهش کیفی و روش پدیدارشناسی از نوع توصیفی، ادراک 27 نفر (6 مرد و 21 زن) از دانشجویان رشته علوم تربیتی و گرایش های مختلف آن (10 نفر کارشناسی و 17 نفر تحصیلات تکمیلی) از دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران که با استفاده از نمونه گیری هدفمند ملاکی انتخاب شده بودند، مورد واکاوی قرار گرفت. گردآوری داده ها با استفاده از فن مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد و تا زمان اشباع داده ها ادامه یافت. تحلیل داده ها مبتنی بر راهبرد هفت مرحله ای کلایزی بود. برای اعتبار پذیری یافته ها، از راهبرد حضور در محیط پژوهش و صرف زمان کامل با شرکت کنندگان، تبادل نظر با همتایان و همچنین از سه سویه نگری بهره برده شد. به منظور رعایت ویژگی های کیفی پژوهش، از سه ملاک انتقال پذیری، تأییدپذیری و قابلیت اطمینان، استفاده شد. با تحلیل داده ها برای راهکارهای پیشگیری از یادگیری زائد، چهار مضمون با محوریت راهکارهای مربوط به محیط آموزشی و محیط شغلی و برای عوامل کارآمدی و ناکارآمدی مطالب درسی نیز به ترتیب پنج و سه مضمون استخراج گردید که عمدتا حول توجه به نیازها، علایق و شرایط فراگیران و ارتباط نظری و عملی دروس بود. درمجموع بر اساس نتایج پژوهش، بازنگری های منظم در برنامه های درسی، توجه به نیازها و علایق فراگیران در این راستا و به کارگیری عملی دانسته ها از عوامل مهم در کارآمدی مطالب درسی و از راهکارهای مهم پیشگیری از یادگیری زائد در این رشته معرفی گردید.
۱۰.

پیش بینی درگیری تحصیلی بر اساس سرمایه های تحولی با میانجیگری بهزیستی تحصیلی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۷۲ تعداد دانلود : ۱۴۲
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی درگیری تحصیلی بر اساس سرمایه های تحولی و با میانجیگری بهزیستی تحصیلی دانش آموزان دختر انجام شد. مطالعه حاضر، از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر اصفهان در سال تحصیلی 1401-1400 بود که از بین آن ها با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای تعداد 501 نفر انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل مقیاس درگیری تحصیلی، پرسش نامه نیمرخ سرمایه های تحولی و پرسش نامه بهزیستی تحصیلی بود. تحلیل داده های پژوهش با روش تحلیل مسیر و با به کارگیری نرم افزارهای  SPSS-26 و AMOS-24 صورت گرفت. یافته ها نشان دادند که الگوی پیشنهادی پژوهش از برازش مطلوبی با داده ها برخوردار است و نقش واسطه ای بهزیستی تحصیلی در رابطه بین سرمایه های تحولی و درگیری تحصیلی مورد تأیید قرار گرفت. همچنین بر اساس یافته ها، بین سرمایه های تحولی درونی با درگیری تحصیلی دانش آموزان و بین بهزیستی تحصیلی و درگیری تحصیلی رابطه مثبت و معناداری وجود داشت.  بر اساس نتایج به دست آمده در این مطالعه می توان گفت که افزایش سرمایه های تحولی و بهبود بهزیستی تحصیلی موجبات افزایش درگیر تحصیلی را فراهم می آورد.
۱۱.

بررسی تجربه زیسته معلمان و دانش آموزان دوره ابتدایی شادگان از مشکلات دوزبانگی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۵۰ تعداد دانلود : ۱۷۸
هدف پژوهش حاضر بررسی تجربه زیسته معلمان و دانش آموزان دوره ابتدایی شادگان از مشکلات دوزبانگی دانش آموزان در سال 1400 بود. در این پژوهش از رویکرد کیفی و راهبرد پدیدارشناسی توصیفی استفاده شد. جامعه تحقیق را کلیه معلمان و دانش آموزان مدارس شادگان (استان خوزستان)  تشکیل دادند. روش انتخاب مشارکت کنندگان هدفمند بود و نمونه گیری تا زمان رسیدن به اشباع ادامه یافت. این تعداد شامل 6 معلم (3 زن و 3 مرد)  و 6 دانش آموز (3 دختر و 3 پسر) دوزبانه در دوره ابتدایی بود. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از روش تحلیل کلایزی استفاده شد که شامل هفت مرحله بود. یافته ها چهار مضمون اصلی را به دست داد که هر کدام شامل تعدادی مضامین فرعی بودند. مضمون اول مسائل و مشکلات روان شناختی با درون مایه های فرعی احساس حقارت و ناامیدی و تجربه سردردگمی و ابهام بود. مضمون دوم مسائل زبانی با درون مایه های فرعی عدم ادراک و فهمیدن مطالب آموزشی و مشکل در خواندن و نوشتن بود. مضمون سوم مسائل تحصیلی- آموزشی با درون مایه های فرعی افت و کاهش پیشرفت تحصیلی و افزایش مسئولیت های معلمان بود و چهارمین مضمون عوامل ساختاری و محیطی با درون مایه های فرعی عوامل اقتصادی و محیطی، عدم سازگاری شیوه ارزشیابی با توانایی دانش آموزان دوزبانه و کمبود مهارت های زبانی خانواده های دوزبانه بود. نتیجه اینکه تجربه زیسته معلمان و دانش آموزان ابتدایی از مشکلات دوزبانگی یک تجربه چندبُعدی از مسائل روان شناختی، زبانی، ساختاری و محیطی است که به نظر می رسد برای بهبود آن لازم است همکاری های فرهنگی خانواده ها در سطح گسترده تری جلب گردد.
۱۲.

مقایسه تطبیقی اجرای برنامه های توسعه حرفه ای معلمان ابتدایی در ایران و کشورهای منتخب: گامی به سوی عمل(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۲۹ تعداد دانلود : ۱۲۲
هدف این مطالعه، بررسی تطبیقی چگونگی اجرای برنامه های توسعه حرفه ای معلمان ابتدایی در کشورهای ایران، آمریکا، مالزی، ژاپن، انگلستان و فنلاند بود. این پژوهش از  نوع کیفی مبتنی بر تجزیه و تحلیل مقایسه ای با روش «جرج بردی» بوده است. انتخاب کشورها بر اساس موفقیت آن ها در حوزه اجرای دوره ها و برنامه های توسعه حرفه ای معلمان ابتدایی  بوده است. داده های تحقیق از طریق مطالعه کتب و بررسی اسناد و مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری شده است. جامعه پژوهش، اسناد مرتبط با برنامه های توسعه حرفه ای معلمان ابتدایی در کشورهای منتخب و نیز معلمانی است که در مجتمع های آموزشی ایران در کشورهای منتخب سابقه تدریس داشته و در زمینه توسعه حرفه ای در این کشورها اطلاع داشتند. نمونه ها به صورت هدفمند انتخاب شدند. یافته ها نشان داد که کشورهای منتخب در زمینه روش های نوین یاددهی یادگیری، اجرای برنامه های درسی به صورت مشارکتی و گروهی، تسهیم تجارب معلمان در اجرا، کاربست فناوری اطلاعات و ارتباطات در آموزش و اجرای آموزش به صورت مجازی، روش های نوین مثل حل مسئله با رویکرد سازنده گرایی و پژوهش محور مشابه اند اما در زمینه آموزش فردی و گروهی، بررسی تجارب معلمان در زمینه درس پژوهی، شبیه سازی، آموزش مهارت های شناختی و همچنین نظام متمرکز آموزش با یکدیگر متفاوت اند. همچنین کشور ایران در زمینه توسعه حرفه ای معلمان خود به صورت مقطعی و غیرتخصصی عمل می کند. ازاین رو می توان با برنامه ریزی کلان در زمینه توسعه حرفه ای معلمان، نیازسنجی آموزشی و در نظر گرفتن رویکردهای نوین، زمینه بهبود شرایط موجود توسعه حرفه ای را فراهم آورد.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۶