مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
مدرسه
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، شناسایی ابعاد و مؤلفه های مسئولیت پذیری اجتماعی مدرسه و مطالعه آن در دو مدرسه متوسطه دخترانه شهر مشهد است. برای دستیابی به این هدف از روش مطالعه موردی استفاده شده است. خبرگان اصلی شامل مدیران مدارس، معلمان، دانش آموزان و والدین آنها بودند. علاوه بر این، برای جمع آوری داده ها از گروه کانونی، مصاحبه نیمه ساخت یافته، مشاهده و بررسی اسناد استفاده شد. داده ها به شیوه تفسیری در فرایند کدگذاری تحلیل شده است. نتایج نشان می دهد ابعاد اجتماعی- سیاسی، اخلاقی- فرهنگی، قانونی، اقتصادی و زیستی مهمترین ابعاد مسئولیت پذیری اجتماعی مدرسه معرفی شده اند. در نتیجه، یکصد و یازده مؤلفه مسئولیت پذیری اجتماعی مدرسه شناسایی و استخراج شد. نتایج حاصل از مطالعه دو مدرسه با هدف بررسی چگونگی تحقق مسئولیت پذیری اجتماعی نشان می دهد توجه به ابعاد اجتماعی- سیاسی، اخلاقی- فرهنگی و قانونی بیش از ابعاد زیست محیطی و اقتصادی بوده است.
ادراک و تجربه زیسته دانش آموزان از عوامل موثر بر خوش بینی به نظام آموزشی
حوزه های تخصصی:
موفقیت یا عدم موفقیت دانش آموزان در امر تحصیل از مهم ترین دغدغه سازمان آموزش و پرورش در کشور است. موفقیت و پیشرفت دانش آموزان در تمام زمینه های آموزشی و اجتماعی نشانه دهنده نظام آموزشی پیشرفته و موفق است و زمینه ای اصلی برای موفقیت، توسعه جامعه و کشور خواهد بود. از مهمترین عوامل مؤثر بر انگیزش تحصیلی دانش آموزان و موفقیت و رشد آنها، خوشبینی آنان به نظام آموزشی است. پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و با استفاده از روش پدیدار شناسی به بررسی عوامل مؤثر بر خوشبینی دانش آموزان نسبت به نظام آموزشی می پردازد. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختار یافته بود. مصاحبه ها با 33 نفر از دانش آموزان دبیرستان پسرانه علی شریعتی کرمان، انجام شد. تحلیل داده طی دو مرحله کدگذاری باز (اولیه، محوری) صورت گرفت. کدهای باز شامل 26 مفهوم بودند و کدهای محوری شامل چهار مقوله عمده شامل: الف) ویژگی های اخلاقی اولیا مدرسه، ب) توانایی های آموزشی معلّمان و فعالیت های آموزشی در مدرسه ج) ویژگیهای محیطی و امکانات مدرسه، د) برنامه های مختلف مدرسه شناسایی شدند.
الگوهای چیدمان فضا در بناهای آموزشی همساز با اقلیم معتدل و مرطوب Cf(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ساختار چیدمان فضا در بناهای آموزشی همساز با اقلیم علاوه بر اینکه به کاهش مصرف منابع منتج می گردد، به صورت عمده به منظور ایجاد فرصت برای دانش آموزان در راستای پرورش استعدادها و یادگیری از محیط پیرامون نیز مورد توجه قرار می گیرد .از این رو شناخت الگوهای مطلوب طراحی فضای آموزشی ضروری می نماید. پژوهش حاضر با هدف دستیابی به الگوهای طراحی فضا در بناهای آموزشی همساز با اقلیم معتدل و مرطوب (Cf)، به روش توصیفی- تحلیلی به بررسی الگوهای به کار برده شده در 12 مدرسه معتبر جهانی در اقلیم مشابه می پردازد. نمونه ها به صورت تصادفی از میان مدارس معتبر همساز با اقلیم معتدل و مرطوب (Cf) انتخاب شده اند. از این رو الگوهای ناشی از آرایش فضایی کلاسها، فضاهای اصلی، عطف اصلی، فضاهای ارتباطی و خدماتی استخراج گردیده و سپس الگو یا الگوهای مناسب معرفی می گردد. از آنجا که مدارس مذکور به عنوان نمونه های همساز با اقلیم شناخته شده اند، لذا الگوهای استخراج شده می توانند به عنوان مبنای طراحی مدارس همساز با اقلیم معتدل و مرطوب (Cf) قرار گیرند. نتایج تحقیق نشان می دهد که الگوی مناسب چیدمان کلاس در ساختار بنا، الگوی قرار گیری کلاسها در یک جداره محور اصلی بنا می باشد. قرارگیری عطف اصلی بنا در یک انتهای محور اصلی و تقسیم فضاهای خدماتی به صورت متمرکز برای هر دسته از کلاسها از دیگر الگوهای مناسب طراحی بناهای آموزشی در اقلیم مذکور می باشد.
توسعه محیط های یادگیری: ارتقاء یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حقیقت این است که آموزش و یادگیری فقط در مدرسه روی نمی دهد. بلکه دانش آموزان، از تعامل با محیط اطراف خود می آموزند. با قبول دیدگاه اکثر اندیشمندان، تعلیم و تربیت امری اجتماعی است و بسیاری از استعدادهای انسان و فضایل اخلاقی جز در متن جامعه و روابط متقابل اجتماعی شکوفا نمی شود. از این رو ارتقاء یادگیری و توسعه محیط یادگیری به تعامل مدرسه و جامعه وابسته می باشد. در این راستا می توان محیط خارج از مدرسه را نیز، جزء لاینفک فضای آموزشی قلمداد نمود، بنحوی که موجب توسعه محیط یادگیری دانش آموزان و نیز تعامل مدرسه و جامعه گردد. تعامل مدرسه با جامعه و محیط اطراف آن موضوع مهمی است که در گذشته وجود داشته و مدارس با مساجد، بازار و محله ها در تعامل بوده است و امروزه چنین تعاملی نادیده گرفته می شود. در نوشتار حاضر، برای ایجاد تعامل مدرسه و جامعه و ارتقای یادگیری دانش آموزان و افراد جامعه و توسعه محیط یادگیری، ابتدا با رویکردی تاریخی، به واکاوی مسئله تعامل مدرسه با اجتماع از دیدگاه اندیشمندان، و سابقه آن در ایران و دیگر جوامع و معرفی مدارس اجتماعی در آن ها پرداخته می شود. سپس با رویکرد روانشناختی، با استفاده از روانشناسی «اکولوژیک» و نظریه «بارکر»، تأثیر محیط و معماری فضاهای آموزشی بر یادگیری و همچنین تأثیر متقابل انسان و محیط از نظر اندیشمندان بررسی می شود. با توجه به این رویکرد، وضعیت مدارس کنونی و رابطه آن با جامعه، مورد ارزیابی قرار گرفته و در نهایت با تبیین رابطه مدرسه، خانواده و جامعه، چگونگی توسعه محیط های یادگیری عنوان می گردد.
گونه شناسی معماری مدارس سنتی با تأکید بر تأثیر سیاست های آموزشی مطالعه موردی: دوره صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم اسفند ۱۳۹۸ شماره ۸۱
63 - 84
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: از ضروریات حیات انسان، تغییر و تکامل به سمت تعالی است و تنها راه دستیابی به آن، آموزش است. تغییر اصولی و منظم توسط حکومت با استفاده از آموزش جامع و همگانی در جهت ترویج آموزه های مذهبی، از شاخصه های ویژه عصر صفوی بود که باعث شد حاکمان برای دستیابی به این امر اقدام به تأسیس مدارس و دیگر بناهای تأثیرگذار کنند. در این راستا مدارس به عنوان مهم ترین مراکز آموزشی در خدمت مذهب تشیع به یکی از مهم ترین انواع ابنیه در این عصر مبدل شدند. هدف: رویکرد آموزشی در هر دوره به نظام آموزشی و فضاهای متناسب با آن نیاز دارد و از آنجا که چگونگی تأثیر سیاست های نظام آموزشی بر عناصر معماری مدارس صفویه مشخص نیست، این پژوهش تأثیر سیاست های آموزشی صفوی بر عناصر کالبدی و هماهنگی آنها را با سازماندهی فضایی و معماری مدارس علوم دینی بررسی کرده و در پی آن است تا معماری مدارس دوره صفویه را با توجه به سیاست های آموزشی گونه شناسی کند. روش تحقیق: این پژوهش، با توجه به روند اوج گیری معماری و تشدید سیاست های آموزشی در دوره صفویه که منجر به شکوفایی و گسترش مدارس علوم اسلامی شیعی شد، سعی بر آن دارد تا از روش تفسیری-تاریخی و با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای و بررسی میدانی، به شناخت جایگاه و اهمیت آموزش در سیاست های حکومت صفوی بپردازد و چگونگی تأثیر آن را بر کالبد معماری مدارس این دوره گونه شناسی کند. در این راستا چهار مورد از مدارس دوره صفویه به عنوان نمونه های هدفمند انتخاب و از لحاظ ویژگی های کلی بنا، سلسله مراتب و سازماندهی فضایی، با توجه به جایگاه و روش آموزشی این دوره، تجزیه و تحلیل شدند. نتیجه گیری: یافته های تحقیق حاکی از آن است که هم زمان با توسعه همه جانبه معماری در عهد صفوی، آموزش و جایگاه آن نیز، تفاوت هایی با ادوار پیش از خود داشته است. از طرفی با توجه به اعلام مذهب شیعه به عنوان مذهب رسمی کشور و سیاست حاکمان صفوی در ترویج آن، آموزش علوم شیعی در مدارس به منظور استفاده همگانی از آن فراهم گردید. این تغییرات باعث به وجود آمدن تغییراتی در نظام آموزشی و معماری مدارس شده است که از آن جمله می توان به گسترش ابعاد مدارس، افزایش تعداد و کیفیت حجره ها و مَدرس ها، توجه به حیاط مدارس به عنوان عنصر حیات بخش مدرسه، تغییر در دستگاه ورودی، ارتباط با شهر و عرصه عمومی و ارتباط مدرسه با فضای نیایشی اشاره کرد.
بررسی ویژگی های روان سنجی پرسشنامه شکوفایی (پرما) در معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره هجدهم پاییز (مهر) ۱۳۹۸ شماره ۷۹
765-772
حوزه های تخصصی:
زمینه: مدل چند بعدی شکوفایی پرما که توسط مارتین سلیگمن توسعه داده شده است، شامل عوامل مرتبط با هیجانات مثبت و همچنین عملکرد مثبت می باشد. پژوهش ها نشان دهنده رابطه مثبت شکوفایی با شادی، بهره وری، تاب آوری، رضایت از زندگی و رابطه منفی با افکار مرگ، ابتلا به بیماری های جسمی و تجربه استرس می باشد. پرسشنامه شکوفایی (پرما) در محل کار توسط کرن توسعه داده شده است و در کشورهای استرالیا، ژاپن، هنگ کنگ و ایالات متحده امریکا اجرا گردیده و مشخصات روان سنجی آن گزارش شده است. اگرچه شکوفایی در محل کار موضوع مهمی است و توجه به ابعاد مختلف آن حائز اهمیت است، اما این موضوع در ایران و همچنین در میان معلمان مورد بررسی قرار نگرفته است و این پژوهش به بررسی ویژگی های روان سنجی این پرسشنامه پرداخته است. هدف: در این مطالعه به بررسی ویژگی های روان سنجی پرسشنامه شکوفایی پرما در محل کار در ایران و برای معلمان پرداخته شده است. همچنین مدل نظری شکوفایی (پرما) با توجه به اطلاعات جامعه جدید مورد بررسی قرار گرفته است. روش: این پژوهش یک مطالعه توصیفی است. انتخاب نمونه ها به روش نمونه گیری تصادفی انجام شده است و 394 معلم به نسخه ترجمه شده به فارسی پرسشنامه آنلاین شکوفایی پاسخ داده اند. نتایج پژوهش با استفاده از روش های آمار توصیفی و تحلیل عاملی تأییدی تفسیر شده است. یافته ها: با استفاده از روش تحلیل عاملی تأییدی ساختار عاملی مقیاس شکوفایی بررسی گردیده است. و شاخص های برازش مدل نشان دهنده برازش خوب مدل با داده هاست. مربع کای ( χ 2 ) با مقدار 239/17 و درجه آزادی 80، مربع کای نرم شده (2/989 = χ 2 /df )، شاخص برازش مقایسه ها (0/98= CFI )، شاخص نیکویی برازش (0/95= GFI )، شاخص نرم شده نیکویی برازش (0/96= AGFI ) و ریشه دوم میانگین مجذورات خطای تقریب (0/065= RMSEA ) همگی در سطح مطلوب هستند که نشان دهنده برازش با مدل مفهمومی است. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان می دهد که از نسخه فارسی پرسشنامه شکوفایی که دارای انسجام درونی خوبی است و هر پنج عامل، هیجانات مثبت، مشغولیت مثبت، روابط مثبت، معنای مثبت و دست آوردهای مثبت به عنوان عوامل شکوفایی در میان معلمیان تأیید شده اند. به این ترتیب می توان از این پرسشنامه با توجه به اطلاعات این پژوهش برای ارزیابی شکوفایی معلمین ایرانی استفاده کرد.
بررسی میزان اثربخشی مدارس هوشمند و مدارس عادی از لحاظ بعد خلاقیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال هشتم اسفند ۱۳۹۸ شماره ۱۲ (پیاپی ۴۵)
141-152
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی مقایسه ای میزان اثربخشی مدارس هوشمند و مدارس عادی از لحاظ بعد خلاقیت در دوره متوسطه شهر اراک انجام شده است. جامعه آماری شامل 6152 نفر دانش آموز مدارس عادی و 2540 نفر دانش آموز مدارس هوشمند ، و حجم نمونه شامل 384 نفر است که با استفاده از جدول مورگان و روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی انتخاب شدند. روش پژوهش توصیفی – علی-مقایسه ای می باشد. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه استاندارد است که ضریب اعتبارآن با روش آلفای کرونباخ برای بخشهای مختلف آزمون سنجش شده است. تجزیه وتحلیل داده ها با روشهای آماری، آزمونهای آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون t برای گروه های مستقل و آزمون مقایسه میانگین گروه های مستقل انجام شده است. نتایج نشان می دهدکه بین مدارس هوشمند وعادی از نظر میزان خلاقیت رابطه معنی داری وجود دارد. بین میزان خلاقیت در مدارس عادی و هوشمند بر اساس جنسیت تفاوت وجود ندارد. بین مدارس هوشمند و عادی بر اساس پایه های تحصیلی تفاوت وجود ندارد،اما بین دانش آموزان پایه سوم مدارس هوشمند و عادی تفاوت وجود دارد و نیز بین دانش آموزان پایه دوم مدارس تفاوت وجود ندارد. بین مدارس هوشمند و عادی بر اساس رشته های تحصیلی تفاوت وجود ندارد ، همچنین دربین دانش آموزان علوم انسانی و تجربی تفاوت وجود ندارد اما در بین دانش آموزان علوم ریاضی مدارس از لحاظ بعد خلاقیت تفاوت وجود دارد.
طراحی مدلی مفهومی برای ارتقا نقش مدرسه در ایجاد سرمایه ی اجتماعی دانش آموزان مقطع ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش ارائه ی مدلی برای ارتقای نقش مدرسه درایجادسرمایه اجتماعی دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر تهران- منطقه یک است. روش پژوهش ازنظرهدف کاربردی وازنظرنوع داده آمیخته بود. جامعه آماری بخش کیفی پژوهش شامل صاحب نظران آموزش وپرورش وافرادذی صلاح دارای پست های اجرایی درزمینه مدیریت منابع انسانی بودندکه بااستفاده ازروش نمونه گیری هدفمندواصل اشباع ده نفربه عنوان حجم نمونه انتخاب شد. گروه دوم ازجامعهآماری این پژوهش، شامل معلمان مدارس غیرانتفاعی ودولتی درمقطع ابتدایی منطقه یک شهر تهران درسال تحصیلی 96-97 به تعداد 2695 نفربود. ازاین تعدادبااستفاده ازجدول مورگان وبه روش نمونه گیری طبقه ای نسبی،تعداد 400 نفربه عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. دراین پژوهش به منظورگردآوری داده هاازروش کتابخانه ای،مصاحبه نیمه ساختاریافته (بخش کیفی) وپرسشنامه محقق ساخته (بخش کمی) استفاده شد. مصاحبه باخبرگان بیانگرروابودن مصاحبه بودوبه منظورمحاسبه پایایی از روش پایایی بین دو کدگذاراستفاده شدکه نتایج بیانگر پایاور وابودن مصاحبه بود. به منظوربررسی روایی پرسشنامه نیزاز روایی صوری، محتواوسازه استفاده شدو به منظور محاسبه پایایی آن نیزاز ضریب آلفای کرونباخ وپایایی ترکیبی استفاده شدکه نتایج بیانگررواوپایابودن پرسشنامه محقق ساخته بود. برای تحلیل داده های کیفی پژوهش ازطریق تحلیل محتوااستفاده شد. دربخش کمّی نیزباتوجه به سؤال های پژوهش ازروش های آمارتوصیفی (میانگین،انحراف معیار،جداول توزیع فراوانی و نمودار) واستنباطی (مدل سازی معادلات ساختاری،تحلیل عاملی اکتشافی وآزمون تک نمونه ای) استفاده شد. نتایج نشان دادکه ارکان مدرسه درایجادسرمایه اجتماعی دانش آموزان شامل،معلم(0.51)،آموزش(0.53)،برنامه درسی(0.58)،مدیرمدرسه وکارکنان آموزشی(0.40) ومحیط مدرسه(0.51) بودند.
ساخته شدن «خود» در زیست جهان دانش آموزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات فرهنگی ایران سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
209 - 239
حوزه های تخصصی:
پرسش که اصلی این مقاله، چه گونگی فرایند ساخته شدن «خود» در دوره ی دانش آموزی است. در اغلب پژوهش ها که «ساخته شدن خود» را همان فرایند جامعه پذیری می دانند، نقش فعال خود دانش آموز در این فرایند نادیده مانده است. یافته های پژوهش حاضر نشان داد برنامه ریزی های کارگزاران جامعه پذیری فقط بخشی از زیست جهان دانش آموزی را می سازند که در این جا به آن «خرده جهان برنامه» می گوییم. اما بخشِ به همان اندازه مهم دیگری وجود دارد که در این جا «خرده جهان بازی» می خوانیم که در پژوهش های پیشین کم تر به آن توجه شده. بازی، فعالیتی است که برای خود – نه به دلیلی غیر از خود – انجام می شود؛ و خرده جهان بازی جایی است که دانش آموز، خارج از کنترل برنامه های از پیش طراحی شده، آزادانه خود را بروز می دهد. انواع شیطنت های کودکانه از قبیل دعواهای کودکانه، شیطنت در سر کلاس، گریز شیطنت آمیز از مدرسه، و تقلب کردن از سر شیطنت، نمونه هایی از فعالیت های این خرده جهان هستند. خود (self) دانش آموز، بیش از هر جا در خرده جهان بازی ساخته می شود؛ چرا که در این خرده جهان است که دانش آموز امکان بروز آزادانه، فعالانه و خلاقانه ی خود را دارد. (در برابر خرده جهان برنامه که دانش آموز در آن بیش تر منفعل، اثرپذیر و تحت کنترل است). به این ترتیب زیست جهان دانش آموزی ترکیبی از دو خرده جهان بازی و برنامه است و در دیالکتیک میان بازی برنامه ساخته می شود؛ دیالکتیکی که متناظر است با دیالکیتک عمل نظر، فعالیت انفعال، خلاقیت حافظه، فرستنده گیرنده و مبدأ مقصد. فرایند ساخته شدن خود در این دیالکتیک هم زمان فرایند ساخته شدن جامعه نیز هست.
تحصیل منضبطانه و کنشگری منفعلانه: نشانه شناسی اجتماعی صف در تجربه تحصیلی دختران جوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال نوزدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
83 - 112
حوزه های تخصصی:
این پژوهش در نظر دارد با تحلیل نشانه شناختی اجتماعی صف، به عنوان یکی از منابع نشانه ای حاضر در تجربه تحصیلی دختران جوان، به بازنمایی نظام معنایی شکل گرفته در فضای بین الاذهانی عاملان اجتماعی مذکور بپردازد. در این راستا روایت های سیزده تن از دختران جوان مشهدی از صف، مبتنی بر رویکرد نشانه شناسی اجتماعی ون لیوون تجزیه و تحلیل شده است. نتایج این تحقیق نشان داد صف به منزله عرصه ای برای اعمال قدرت انضباطی، دانش آموزان را در فرایندی تربیتی وارد می سازد که مشتمل بر مجموعه ای از تعاملات نابرابر و عمدتا کلیشه ای، و با تمرکز بالا بر تداوم نشانه های صوری وابسته به آن است. به عبارت دیگر صف که ظاهرا، ابزار تربیت و آموزش قانون در مدرسه، به حساب می آید در عمل دانش آموزان را به سمت فرایندی انفعالی و قدرت زدا می کشاند، به گونه ای که آنان تحصیل را جدا از خود می بینند و نهایتا به عاملانی فرمانبردار مبدل می شوند
بازتاب مراکز آموزشی در سفرنامه ابن جُبَیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ و فرهنگ بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۰۲
77-100
حوزه های تخصصی:
سفرنامه ها به جهت اشتمال بر انبوهی از اطلاعات رنگارنگ و غالباً ارزشمند، جایگاه ممتازی در بررسی های تاریخی داشته و تاریخ نگاران همواره از آن ها به عنوان منابع دست اول در پژوهش های خویش بهره می برند. سفرنامه مشهور ابن جبیر (540 614ق /1145 1217م )، که سه سفر به مشرق داشت، شرح نخستین سفر اوست. او در این سفر افزون بر زیارت خانه خدا، در شهرهای میان اندلس تا حجاز حضور یافت و در راه بازگشت از عکّا، سیسیل و کارتاژ (قَرطاجَنَّه) نیز گذر کرد. ابن جبیر نیز همانند دیگر سفرنامه نویسان مسلمان به وضع علمی و آموزشی به ویژه وضع نهادهای آموزشی سرزمین هایی که بدان ها گام نهاده، توجّه داشته و اطلاعات ارزشمندی در این زمینه ارائه کرده است. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی تحلیلی می کوشد پس از ارائه اجمالی گزارش های ابن جبیر در این زمینه، زاویه نگاه او به نهادهای آموزشی و هرم توجّه وی به آن ها را مورد تحلیل و بررسی قرار دهد. بر پایه یافته های این پژوهش، دور از ذهن نیست که توجه و علاقه ابن جبیر به شرح مفصل نهادهای آموزشی برخی از مناطق به ویژه شام و غفلت یا تغافل او از ذکر و شرح برخی از نهادها مانند مساجد جامع منسوب به فاطمیان، در اثر تمایلات مذهبی او بوده باشد. افزون برآن، توصیف عناصر معماری ساختمان، مسائل مالی و رفاهی، نحوه تأمین هزینه و کمیّت نهادهای آموزشی، تعلّق آن ها به مذهبی خاص و برخی از شیوه های آموزشی خاص در این مراکز نیز از دیگر زوایای توجه ابن جبیر به نهادهای آموزشی بوده است.
عوامل موثر بر ارتقاء آموزش سواد رسانه در مدارس از دیدگاه کارشناسان کمیسیون اتحادیه اروپا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برای داشتن مخاطبانی توانمند که هوشمندانه از رسانه ها استفاده می کنند؛ به ارتقاء سواد رسانه نیاز داریم. یکی از راه های ارتقاء سواد رسانه، توجه به ظرفیت مدارس است. بسیاری از کشورها مانند کشورهای عضو اتحادیه اروپا گام های موثری در گسترش آموزش سواد رسانه در مدارس برداشتند و از انجام اقدامات مشترک زیر نظر کمیسیون اتحادیه اروپا بهره برده اند. مطالعه عملکرد این کشورها سبب تقویت ادبیات موضوع و ارتقاء دانش و تجربه در راستای طراحی الگویی دلخواه می شود. مقاله حاضر یک تحقیق کیفی با روش تحلیل تم است. در راستای نیل به هدف اصلی پژوهش یعنی شناسایی عوامل موثر بر ارتقاء آموزش سواد رسانه در مدارس، با 11 نفر از کارشناسان سواد رسانه ای اتحادیه اروپا و نیز مرکز تماس مستقیم اتحادیه اروپا مصاحبه شده است. افراد به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و سوالات از طریق ایمیل ارسال گردید. مصاحبه های انجام شده به روش کلارک و برون، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. کدهای استخراج شده یا مستقیما در صحبت های مصاحبه شوندگان بیان شده بود یا کدهای تلویحی بودند که توسط پژوهشگر از متن مصاحبه ها استخراج شدند. بر اساس نتایج این مطالعه، 6 تم اصلی شامل توانمندسازی، برنامه درسی، زیرساخت ها، سرمایه مالی، قانونگذاری و مشارکت اجتماعی سبب ارتقاء سواد رسانه ای در مدارس می شود.
مهارت های مقابله با جنگ نرم در مدارس با تکیه بر اصول پدافند غیرعامل
نظام آموزش و پرورش یکی از محوری ترین و تعیین کننده ترین نهاد های اجتماعی در ارتقای فرهنگ جامعه به حساب می آید، ضروری است که برای رویارویی با تهدیداتی که در پیش روی این نظام است، از پدافند غیرعامل بهره گیرد. ار آنجایی که مدارس قلب نظام آموزش و پرورش هستند، اهمیت این موضوع و آموزش چگونگی مقابله با جنگ نرم در مدارس دو چندان می گردد. لذا برآن شدیم تا در این مقاله که به روش مروری و کتابخانه ای نگارش گردیده است، به بررسی راهکارهای پدافند غیرعامل در برابر جنگ نرم و در ادامه به ارائه راهکارهای اجرایی در مدارس بپردازیم .
استرس و پیامدهای آن بر سلامتی نوجوانان: یک مرور فراتحلیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دوره ی نوجوانی جز پر استرس ترین دوره زندگی هر فرد محسوب می شود. این استرس ها ناشی از عوامل مختلف فردی نظیر ویژگی های شخصیتی، جنسیت، عزت نفس، خودکارامدی و مواردی از این دست و هم چنین عوامل محیطی نظیر مسائل مربوط به مدرسه، هم سالان و والدین می شود. نوجوانان از شیوه های مختلفی برای مواجهه و مقابله با استرس در این دوران استفاده می کنند. این استراتژی های مقابله ای با استرس آن ها می تواند مفید یا مخرب باشد و اثرات مخنلفی روی سلامتی روحی و جسمی آن ها بگذارد. در صورتی که دانش آموزان بالاخص نوجوانان نتوانند از سبک های مقابله ای با استرس کارا استفاده کنند، استرس درک شده در آن ها منجر به پیامدهای منفی نظیر افسردگی، اضطراب، جسمانی سازی و حتی خودکشی در آن ها شود. یکی دیگر از این پیامدها در ارتباط با انگیزه و موفقیت آن ها در تحصیل در مقاطع دانشگاهی خواهد بود. تحصیلات دانشگاهی می تواند آینده ی شغلی و فرصت های رشد بعدی فرد را رقم زند و اگر به دلیل استرس و پیامدهای آن دچار مخاطره شود، فرد دچار مشکلات عدیده خواهد شد. این پژوهش به تحلیل ارتباط عوامل موثر فردی و محیطی در ایجاد استرس، سبک های مقابله ای با استرس و پیامد آن بر سلامتی و موفقیت های آتی فرد پرداخته است
اولویت بندی مولفه های مدارس سبز با رویکرد فازی در نظام آموزش و پرورش ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف «اولویت بندی مولفه های مدارس سبز با رویکرد فازی در نظام آموزش و پرورش ایران» انجام شد. هدف، پژوهش، کاربردی و شیوه جمع آوری داده ها، توصیفی - پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش را خبرگان مسلط به حوزه مدارس سبز تشکیل دادند. روش نمونه گیری هدفمند بود. برای جمع آوری داده ها از ماتریس مقایسه زوجی به کمک پرسشنامه «خبره» در مقیاس 9 درجه ای ساعتی استفاده شد که نرخ ناسازگاری آن برابر با 07/0 به دست آمد. برای تحلیل داده ها نیز از تحلیل سلسله مراتبی به روش AHP استفاده شد. نتایج نشان داد در بین مولفه های مدارس سبز، مولفه «آموزش پایدار» با وزن نرمال شده 149/0 رتبه اول و مولفه «شهروند دوستدار محیط زیست» با وزن نرمال شده 024/0 رتبه نهم را کسب کردند. رتبه مولفه های دوم تا هشتم نیز به ترتیب به مولفه های «کیفیت محیطی مدرسه» 140/0 «مشارکت مدرسه با محیط زیست» 135/0 «استفاده از فناوری در مدیریت مصرف انرژی» 134/0 «بهره گیری از انرژی های تجدیدپذیر» 123/0 «طراحی و معماری» 117/0 «اصلاح الگوی مصرف گرایی» 101/0 و «مدیریت پسماند و خرید سبز» 073/0 اختصاص پیدا کرد.
الگوی همکاری بین بخشی (مورد مطالعه: همکاری مسجد با مدرسه و خانواده)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ضرورت و هدف اصلی: لازمه تحقق اهداف تربیتی اسلام، همگرایی ارکان تربیتی جامعه اسلامی است. تعامل مدرسه (به عنوان اصلی ترین نهاد تربیت رسمی در کشور)، خانواده (به عنوان طبیعی ترین و پایدارترین نهاد) و مسجد (به عنوان اصیل ترین نهاد تربیتی در جامعه اسلامی) موجب هم افزایی و تسهیل تحقق اهداف تربیتی اسلام می گردد. از سوی دیگر این سه رکن تربیتی(مسجد، مدرسه و خانواده) از مؤلفه های اساسی ارتباط سنتی می باشند و تحقق همکاری این ارکان، تأثیری قابل توجه بر تقویت شبکه ارتباطات اجتماعی و تعمیق باورهای ملی و دینی خواهد داشت. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع کیفی بوده و در آن از راهبرد نظریه پردازی داده بنیاد استفاده شده است. داده های پژوهش از نتایج موردکاوی چهارده مسجد برتر در کشور در حوزه تعامل با خانواده و مدرسه استخراج شده است. یافته ها: همکاری مسجد با مدرسه و خانواده پدیده ای محوری است که شرایط علّی آن را ظرفیت ها و ضعف های نهادهای تربیتی تشکیل می دهند و برای تحقق آن باید به زمینه های آن که بایسته های برنامه ای، ساختاری و سرمایه انسانی است، توجه شود. این پدیده دارای مراحل چهارگانه: «1-زمینه سازی و اعتمادسازی، 2- جذب از مدرسه به مسجد، 3-تداوم ارتباط و تربیت در مسجد، 4-نقش آفرینی دانش آموزان در مسجد و مدرسه» است که مؤلفه هایی در قالب عوامل مداخله گر بر آن اثر گذار می باشند و نتایجی را به دنبال خواهند داشت. الگوی حاصل از روابط مقوله های تحقیق در مدلی پارادایمی نمایش داده شده است.
تاثیر تیپولوژی ساختمان در کاهش مصرف انرژی مدارس شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به تاثیر اقلیم بر معماری به ویژه در کشور ایران که شرایط اقلیمی در آن کاملا مشهود است و همچنین محدود بودن سوخت های فسیلی، طراحی معماری مناسب میتواند با استفاده از راه کارهای سامانه های غیرفعال به کاهش مصرف نهایی ساختمان منجر شود. یکی از راهکارهای طراحی، تعیین شکل و فرم متناسب با اقلیم و چگونگی جا نمایی فضاهای داخلی می باشد. مدارس به دلیل الگوی اشغال فضاها و نوع کاربران و زمان ااستفاده(9 ماه از سال) از پتانسیل بیشتری برای طراحی همساز با اقلیم برخوردار است. از سوی دیگر میانگین دمای ماهانه در شهر اصفهان، حدود 7 ماه از سال (مهر تا فروردین ) پایین تر از محدوده پایینی شرایط آسایش حرارتی ارائه شده در استاندارد اشری است. در این مقاله از طریق مدلسازی دینامیک انرژی، تاثیر فرم بهینه، تعداد طبقات و جانمایی مناسب فضای کلاس ها در جهت کاهش مصرف انرژی کل برای یک نمونه مدرسه در شهر اصفهان مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج حاصل از آنالیزها نشان داده است که تنها با بهره گیری از فرم بهینه ساختمان و جانمایی درست فضاهای داخلی می توان مصرف انرژی اولیه ساختمان را نسبت به نا مناسب ترین فرم بستر پژوهش به میزان 9% کاهش داد.
پیشینه زوزن و مسجد تاریخی آن(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
بدون شک یکی از گمنامترین آثار ایران، شهر درون خاک خفته زوزن و مسجد تاریخی آن می باشد. جالب اینجا است که با توجه به ویژگیهای شاخص هنری و دقت نظر و تعمق در تزیینات و ظرافت کاریها معماران این بنا سعی و تلاش فراوانی داشته اند تا بنایی اینچنین محکم و زیبا پای بگیرد که بعد از چندین قرن پایه های دو ایوان بزرگ آن هنوز پا بر جاست. این بنا توسط شخصیت محلی به نام قوام الدین، موید الملک، ابوبکر بن علی زوزنی که از سوی علا الدین محمد بن تکش خوارزمشاه در شهر حکومت می کرد در سالهای بین 600 تا 616 ه.ق. ساخته شده است. معرفی شهر و مسجد معروف آن با تکیه بر ویژگیهای خاص معماری که دارد محور پژوهش حاضر با تکیه بر مستندات باستان شناسی و مطالعات تاریخی را تشکیل می دهد.
بررسی تحولات آموزشی وفرهنگی مازندران در دوره پهلوی اول
حوزه های تخصصی:
از جمله اقداماتی که در راستای سیاست مدرن سازی در دوره پهلوی اول صورت گرفت،اقدام به تأسیس مدارس به شکل وشمایل مدرن و امروزی بوده است.دغدغه های شخص رضاشاه در سامان بخشی به وضعیت آموزش وفاصله گرفتن از آموزش سنتی که بیشتر توسط روحانیون در مکتب خانه ها که بیشتر بر علوم دینی نیز تأکید می شده است وهمچنین هرچه بیشتر شبیه شدن به سبک اروپاییان از جمله عوامل اصلی این تحولات آموزشی و فرهنگی بوده است. رضاشاه علاوه بر تأسیس مدارس بسیار در مازندران، با تأسیس فرهنگستان زبان وادبیات فارسی، منشاء تغییر و تحولات زیادی،خصوصاً در زمینه اسامی شهرهایاستان گردید.به نوعی می توان گفت، منطقه مازندران که زاد بوم شخص شاه بوده وبه نوعی بعد از تهران در جایگاه دوم اصلاحات رضا شاهی قرار داشت،تحولات آموزشی وفرهنگی نسبتاً زیادی را در این دوره تجربه کرده است واقدامات فرهنگی صورت گرفته در این استان هم چون تغییرات در نظام آموزشی وتأسیس مدارس جدید نیز قابل توجه بود و اگر بودجه کافی برای توسعه وحفظ کادر آموزشی اختصاص می یافت امکان بهره مندی بیشتر شهرهای این استان از آموزش جدید علاوه بر ساری، آمل، بابل وشاهی، فراهم می شد. این مقاله برای نمایش وضعیت آموزشی وتحولات فرهنگی مازندران در دوره پهلوی اول از منابع دست اول هم چون اسناد منتشر نشده، نشریات ویادداشت های رضاشاه استفاده نموده است.
مرور و تحلیلی بر رابطه ی غنای محیطی خواندن در خانه با مهارت های خواندن کودکان عادی و نارساخوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال نهم خرداد ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۴۸)
117-126
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مرور و تحلیل رابطه ی غنای محیطی خواندن و طبقه اجتماعی اقتصادی با مهارت های خواندن در کودکان بدون مشکل خواندن و نوشتن و کودکان با مشکل خواندن و نوشتن صورت گرفت. در تحقیقات متفاوت نشان داده شده است که غنای محیطی خواندن در خانه برای کودکان عادی و نارساخوان نیز با یکدیگر متفاوت بودند و اکثر مولفه ها مجددا متاثر از طبقه اجتماعی اقتصادی بودند. در گروه دانش آموزان عادی و نارساخوان همبستگی هایی میان مولفه های غنای محیطی و مهارت های خواندن دیده شد. هم چنین این متغیرها و ارتباطات مشاهده شده، متاثر از طیقه اجتماعی اقتصادی بوده اند. در این پژوهش مشاهده شده است که فاکتور ها و آموزش های مختلف محیط خانه در سنین پیش از دبستان هریک روی مهارت های خاصی از مهارت های خواندن در کودکان اثر می گذارد و این عوامل و علل آن در میان دانش آموزان عادی و نارساخوان متفاوت است. شناخت این عوامل موثر می تواند در بهبود محیطی آموزشی کودکان و در نتیجه افزایش توانمندی های خواندن در کودکان بدون و با مشکل خواندن و نوشتن برای خانواده ها و متولیان آموزشی راهگشا باشد.