مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
منظر
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم خرداد ۱۳۹۸ شماره ۷۲
41 - 52
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: کاهش آلودگی هوای تهران دو رویکرد کلی را در بر می گیرد. رویکرد نخست به کاهش وسایل آلاینده می پردازد که موجب انتشار و توزیع آلاینده ها در سطح شهر است و رویکرد دوم به کاهش میزان آلودگی از طریق روش های جذب و تبدیل آنها به صورت طبیعی تأکید دارد. بدین معنی که با یافتن راه حل هایی نه تنها می توان میزان آلودگی هوا را کاهش داد، بلکه می توان با به کارگیری تدابیری هوای سالم را تولید و منتشر کرد که در نتیجه سلامت جسم و روان شهروندان را به دنبال دارد.<br /> هدف تحقیق: به طور کلی هدف این پژوهش یافتن راهکارهایی در حوزه برنامه ریزی و طراحی منظر است تا از این طریق به کاهش آلودگی هوا و همچنین به بازتولید هوای سالم دست یافت.<br /> سؤال تحقیق: این پژوهش به دنبال پاسخگویی به این سؤال است که چگونه می توان از برنامه ریزی منظر در بازتولید خرد اقلیم ها در جهت کاهش آلودگی هوا استفاده کرد؟<br /> روش تحقیق در پژوهش حاضر به صورت کیفی است و به شیوه تحلیل محتوا و بررسی نمونه های مشابه و استخراج نقاط ضعف و قوت، به تبیین اصول و الگوهای طراحی منظر همساز با اقلیم پرداخته می شود.<br /> نتیجه گیری: به نظر می رسد ایجاد خرد اقلیم در منطقه 22 تهران می تواند به کاهش پدیده جزیره گرمایی منجر شده و در نتیجه آن کاهش آلودگی هوا را به دنبال داشته باشد. نتایج تحقیق نشان می دهد که با کاهش شدت جزیره گرمایی از طریق بهبود برخی عناصر منظر شهری، دست یافتن به محیطی سالم همراه با کاهش آلاینده های مضر بر سلامتی انسان امکان پذیر خواهد شد.
عوامل مؤثر در طراحی پایدار منظر اکولوژیک رودخانه مطابق با میزان آب و خشکی های فصلی(مورد شناسی: رودخانه زاینده رود اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال نهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۱
131 - 152
حوزه های تخصصی:
برهم خوردن تعادل اکوسیستم رودخانه های شهری نه تنها موجب اختلال در جریان آبی رودخانه ها می شود، بلکه آثار نامطلوب زیست محیطی آن در طولانی مدت در زندگی ساکنان شهر منعکس می شود و تا نسل ها ادامه خواهد داشت. از جمله مخاطرات تأثیرگذار بر اکوسیستم رودخانه ها، کمبود آب و خشکسالی است. رودخانه زاینده رود یکی از مهم ترین رودخانه های دائمی ایران است که در طی سال های گذشته دچار کمبود آب و خشکی های نامنظم فصلی شده است. حوزه آبریز زاینده رود در منطقه مرکزی ایران، یکی از حوزه های آبریز تحت تنش است و افزایش در مصرف آب و خشکسالی سبب شده تا این حوزه، تحت تنش آبی مداوم قرار گیرد و در سال های اخیر خسارات زیست محیطی زیادی به این منطقه و کشور وارد شود. چنین به نظر می رسد که طراحی پایدار منظر مطابق با ویژگی های اکولوژیک رودخانه، راهکاری مؤثر درجهت پاسخگویی به این مسأله است و می تواند به حفظ منظر رودخانه ها به عنوان یک اکوسیستم پویا و پایدار کمک کند. دستیابی به مؤلفه های پایداری در طراحی منظر رودخانه در بستر طراحی اکولوژیک، می تواند علاوه بر تأمین نیازهای اکولوژیک نسل امروز، پاسخگوی نیازهای نسل فردا نیز باشد و به بهبود حیات رودخانه کمک کند. تأکید این مقاله بر رودخانه زاینده رود است و در این راستا پژوهش حاضر با روش تحلیلی-توصیفی و با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و مشاهدات میدانی، به بررسی عوامل و لایه های تأثیرگذار در طراحی اکولوژیک رودخانه پرداخته است و سپس به منظور شناسایی پتانسیل های مکانی (با استفاده از فرایند "AHP") به ارائه مدلی برای طراحی منظر مناسب در این رودخانه در شرایط خشکی می پردازد. نتایج این مقاله شامل راهکارهایی درجهت طراحی پایدار اکولوژیک منظر رودخانه زاینده رود است که بیان کننده اهمیت فاکتورهای ایمنی و امنیت، نفوذپذیری، زیرساخت ها، نشانه ها و پوشش گیاهی در طراحی است.
مقایسه مفهوم نظرگاه در باغ های ایران و هند
منبع:
هنر و تمدن شرق سال دوم بهار ۱۳۹۳ شماره ۳
32 - 39
حوزه های تخصصی:
نظرگاه به عنوان یکی از مهمترین عناصر باغ ایرانی؛ آن بخش از باغ است که می توان در نقطه ای بالاتر از سطح باغ، بر آن نظر انداخت. این عنصر در باغ های ایران و هند، بسیار متفاوت جلوه می کند. این عنصر در باغ ایرانی گزینش نقطه ای برای نگاه به منظر باغ است. در این مورد، نگاه ناظر تماماً معطوف به منظر باغ است و با عناصر زیباساز آن گره می خورد. در باغ هندی جهت دید نظرگاه چندان مطرح نیست و هدف دیدهای متفاوت در عرصه های مختلف باغ و نشان دادن نظام هندسی سامان یافته بر روی بستر آن است. این پژوهش می کوشد به منظور یافتن دلایل تفاوت های مذکور، مفهوم نظرگاه از دو بعد محتوا و کالبد را در نمونه های هندی، مورد مطالعه قرار دهد و نتیجه آن را با نمونه های ایرانی مقایسه کند. با توجه به این پژوهش، نظرگاه در باغ های هندی برخلاف نمونه ایرانی، نه به منظور ادراک منظر گزیده و طراحی شده خیابان اصلی باغ، بلکه برای تسلط همه جانبه بر سطوح مختلف آن طراحی شده است. در واقع درک متفاوتی که از منظره پردازی باغ هندی پدید می آید، مفهوم نظرگاه را دگرگون ساخته است. این امر حتی کالبد نظرگاه را تحت تأثیر قرار داده و شکلی متفاوت از باغ ایرانی پیدا کرده است.
جستاری درباره واژه «نظر»
منبع:
هنر و تمدن شرق سال چهارم بهار ۱۳۹۵ شماره ۱۱
9 - 14
حوزه های تخصصی:
امروزه واژه نظر و هم خانواده های آن مانند نظرگاه، منظر و منظره با بسامد زیاد در زبان فارسی مورد استفاده قرار می گیرند. پس از انتخاب واژه منظر به عنوان برابر نهاد واژه انگلیسی لنداسکیپ پیگیری ریشه های زبان شناختی آن و کشف نسبت آن با واژه نِگر فارسی با عنایت به سابقه منظرین تمدن ایرانی، مورد توجه برخی از زبان شناسان و متخصصان رشته معماری منظر قرار گرفت. به نظر می رسد شباهت ظاهری و معنایی این دو واژه، اصلی ترین دلیل تقریب این دو کلمه است به نحوی که برخی از زبان شناسان متاخر، به مُعَرّب بودن این واژه اشاره کرده اند. بررسی ریشه های واژه نِگَر در متون فارسی باستان و میانه و همچنین در متون زبان شناسی فارسی از یک طرف و ریشه یابی کلمه نَظر در خانواده زبان های سامی از دیگر سو نشان می دهد این دو واژه به دو دنیای متفاوت زبان- فرهنگ تعلق دارند و در این میان، واژه نَظر از اصیل ترین واژگان زبان های سامی است و به طورکلی کهن تر از آن است که در گروه معربات جای بگیرد. از دو واژه منظر و منظره از ریشه واژه نَظَر عربی در ادبیات فارسی فراوان استفاده شده است و جستجو در منابع لغت و صرفِ زبان عربی نشان می دهد برخلاف تصور نسبتاً رایج که کلمه مَنظَره را از برساخته های فارسی زبانان می دانند، این واژه نیز عربی است و قابل توجه آنکه در سرآغاز سرایش شعر به زبان فارسی دری، واژه منظره در ابتدا و سپس منظر در دیوان شعرای پارسی گو برای بیان معنایی مورد استفاده قرار گرفته که در معماری و تمدن ایرانی مسبوق به سابقه بوده است.
درک منظر میراث فرهنگی، از ادراک تا واقعیت
منبع:
هنر و تمدن شرق سال چهارم بهار ۱۳۹۵ شماره ۱۱
29 - 36
حوزه های تخصصی:
شناخت ارزش های نمادین و منظرین یک اثر، تاثیر قابل توجهی بر حفاظت آن اثر داشته و راهنمایی برای مدیریت آن خواهد بود.بدیهی است که حفظ و نگهداشت یک مجموعه تاریخی، نیازمند شناخت ارزش های واقعی آن و تطبیق برداشت ها و ادراکات برنامه ریزان و متولیان امر حفاظت، با این ارزش های واقعی است. شناخت ارزش های نمادین و منظرین یک اثر و ادراک و برداشت واقعی از آن ها، تاثیر مثبتی بر حفظ و نگهداری آن داشته و می تواند راهنمایی برای برنامه ریزی صحیح و مدیریت موثر آن باشد. همچنین، نوع برداشت بازدیدکنندگان و انتقال ارزش های منظرین واقعی اثر به مخاطبان، از اهمیت بسزایی برخوردار است. شهر شوشتر در زمان ساسانیان یکی از مراکز مهم خوزستان به شمار می آمده و از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده است. این شهر تاریخی، آثار و بناهای ارزشمندی از دوران باستان را در خود جای داده است. معروف ترین اثر باستانی آن، مجموعه سازه های آبی می باشد. مقاله حاضر، به این مجموعه از نقطه نظر ارزش های منظرین آن پرداخته است.
منظر سینمایی شانزلیزه در فیلم از نفس افتاده
منبع:
هنر و تمدن شرق سال اول چهارم ۱۳۹۵ شماره ۱۴
13 - 20
حوزه های تخصصی:
با پیدایش سینما وظیفه جدیدی به نام لوکیشن به مجموعه وظایف معماری افزوده می شود. لوکیشن یکی از عناصر اصلی سینماست. لوکیشن در سینما آن اندازه پراهمیت است که در فیلم نامه ابتدای هر صحنه توضیح مختصری از لوکیشن به همراه زمان نوشته می شود. زیرا داستان سینمایی در زمان معلوم و مکان مشخص، امکان پذیر است.تا امروز آثار معماری بسیاری در مقام لوکیشن ظاهر شده اند اما فضایی که در سینما از اثر معماری برداشت می شود متفاوت با آن فضاسازی معمارانه ای است که در عالم واقع وجود دارد. در حقیقت فیلم ساز از اثر معماری بنا به خواست مطلوب خود، در اثر سینمایی استفاده می کند به همین خاطر است که یک معمار زبده تنها با دیدن فیلم گوژپشت نتردام قادر به بازسازی کلیسای نتردام نیست. اگر غایت معماری را خلق فضا بدانیم، ازآنجاکه در سینما فضاسازی، خود در خدمت بیان داستان دراماتیک قرار می گیرد، فیلمساز با استفاده از برخی وجوه معمارانه اثر، از معماری در خدمت بیان داستان خود استفاده می کند و بالطبع همانطور که زمان دراماتیک متفاوت با زمان واقعی است، اثر معماری هم در سینما با اثر موجود در عالم واقع متفاوت است. معماری در سینما واسازی و دوباره بازسازی می شود. معماری که روی پرده مشاهده می شود آنقدر شباهت به اصل اثر دارد که یادآور آن در ذهن بیننده باشد اما آنقدر متفاوت است که اگر بیننده ای اصل اثر را ندیده باشد، تنها با اطلاعاتی که از فیلم گرفته قادر به بازسازی و حتی درک فضای آن نیست؛ زیرا فیلم ساز با استفاده از اثر معماری فضای موردنظر خود را در فیلم خلق می کند. همینطور حسی که از دیدن اثر معماری در سینما به مخاطب منتقل می شود متفاوت با حسی است که شخص با حضور در فضا از اثر دریافت می کند.برای اثبات فرضیات مقاله به مقایسه فضا و منظر معماری خیابان شانزلیزه با آنچه در فیلم از نفس افتاده به نمایش در آمده پرداخته و اثبات شد که فیلم ساز به کمک تکنیک مونتاژ و زاویه دید و انتخاب نماهای خاص از خیابان و گسستن سیر نمایش، از خیابان شانزلیزه در فیلم سینمایی «از نفس افتاده» منظری از خیابان «شانزلیزه» به مخاطب ارائه می دهد که اگر نگوییم مغایر، اما حداقل متفاوت یا بهتر بگوییم متنافر با آن حسی است که رهگذر، از بودن و حضور در خیابان احساس می کند.
وجه اشتراک ما در منظر چیست؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۱ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۹
58 - 65
حوزه های تخصصی:
تاریخ حاکی از آن است که «منظر»، نسخه ویژه ای از جهان بینی (نمودی از جهان در دید یک موجود به خصوص) است که مدت های مدید، امتیاز انحصاری قشر متخصص بوده است. اما در جهان کنونی، مفهومی مشترک میان گروه بزرگی از جامعه بشریت است. فیلسوفی چون جورجو آگامبن منظر را «پدیده ای که به صورت ذاتی به انسان مربوط می شود» دانسته و تا تسلط آن به جهان حیوانات نیز پیش می رود. نوشته حاضر تلاشی برای تبیین چند شاخص تاریخی و هستی شناسانه بر این ملغمه همگانی است.
تأثیر وجود و گسترش آرامستان بر محله های همجوار آن؛ (مورد پژوهی: آرامستان امامزاده سلطان ابراهیم، شهر قوچان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۸
127 - 138
حوزه های تخصصی:
آرامستان ها به عنوان منزلگاه نهایی انسان ها می باشند. روند روزافزون جمعیت موجب افزایش شمار فوت شدگان می شود. جهت حل این معضل روش هایی نظیر چندطبقه کردن قبرها، افزایش تعداد و گسترش فیزیکی آرامستان ها موردتوجه می باشد.آرامستان امامزاده سلطان ابراهیم قوچان یکی از مواردی است که در سال های اخیر، گسترش پیدا کرده است. در نتیجه آرامستان تاثیراتی بر محله های همجوار خود گذاشته که نیازمند بررسی است. لذا این آرامستان مورد مطالعه قرار گرفته است. هدف این مقاله بررسی تأثیرات آرامستان ها بر بافت همجوار آن ها می باشد. پژوهش به لحاظ نوع، کاربردی و روش مورد استفاده کیفی است. برای تدوین شاخص ها از تکنیک دلفی در دو راند استفاده شده است. ابتدا با استفاده از روش دلفی (10 نفر متخصص) به بررسی شاخص های مهم، پرداخته سپس 21 عدد مصاحبه عمیق به صورت تصادفی با ساکنین و کاسب های محله (شامل 52 درصد مرد و 48 درصد زن و 43 درصد بین 20-39، 38 درصد بین 40- 59 و 19 درصد بالای 60 سال) انجام گرفت. نتایج به دست آمده از بررسی در این پژوهش نشان می دهد که وجود یا گسترش آرامستان بر ابعاد مختلف بافت همجوار تأثیرگذار است. تأثیرات آرامستانها عمدتاً در زمینه ترافیک و دسترسی (ویژه ایام خاص)، مشکلات روانی و ترس(به خصوص در بین زنان)، مشکلات زیست محیطی، سروصدا، یکنواختی بصری است. دیدگاه افراد نیز بر موارد یاد شده موثر است. بنابراین برنامه ریز شهری می بایست با رعایت حد فاصله مطلوب، شعاع دسترسی ها، کاربری های همگرا، برنامه های نظارتی، افزایش فضای سبز و غیره، از میزان جلوه نامناسب این فضا در دیدگاه عمومی بکاهد. همچنین از طریق پیوند این محیط و بافت اطراف، این فضا را نظیر آیین گذشته تبدیل به فضای جمعی کند.
نقش نیروی جاذبه و حواس غیر بصری بر تصویر سازی ذهنی و مکانی نابینایان در طراحی منظر
حوزه های تخصصی:
نابینایان به واسطه تنوع محیطی، به صورت خودآگاه یا ناخودآگاه قادر به کسب تجربیاتی می شوند که بسیاری از آنها توسط حواس ادراک می شوند. دریافت، ذخیره سازی و یاد آوری اطلاعات طی یک فرآیند پیچیده انجام می شود، ابتدا باید یک پدیده را احساس و ادراک کنیم، سپس آن را در حافظه خود ذخیره نموده، از آن یک تصویر ذهنی بسازیم وآن را تداعی کنیم. از آنجا که مفاهیم شناختی با استفاده از بینایی انسان شکل می گیرد، بدلیل اینکه نابینایان این چنین تجربه ای را کسب نکرده اند پس درک کردن شکل شی برایشان پرسش برانگیز است. حال آنکه برای ادراک و تصویر سازی ذهنی احتیاج به سایر حواس دارند یکی از این حس های غیر بصری که میتوان از آن استفاده کرد نیروی جاذبه است. بنابراین، این مقاله نقش نیروی جاذبه در منظر را از جنبه حواس غیر بصری براساس تجربیات و درک نابینا از محیط برسی کرده و آن را براساس فرآیند(ادراک با گذر کردن از مکان) تحلیل می کند. در واقع نیروهای فیزیکی در درک فضایی محیط و ارتباط انسان با لنداسکیپ بسیار تأثیرگذار تلقی شده و سازماندهی متفاوتی از درک فضا را فراهم نموده اند. همچنین، درک نیروی جاذبه به خودی خود تحت تأثیر بافت محیطی که در آن قرار گرفته اند، تشخیص داده می شود. و عاملی جهت تقویت حس مکان در نظر گرفته می شود. این مقاله با توجه به ماهیت و روش تحقیق توصیفی-تحلیلی، وتحلیل داده های بدست آمده از برسی اصول رفتاری و ادراکی نابینایان نگاشته شده است و تلاش انجام شده از بازخوردهای نتایج مصاحبه ها و پرسشنامه های حضوری، به جهت ادراک نابینایان از حواس غیر بصری،گشته است.
ارزیابی کیفی فضاهای شهری: کاربرد رویکرد کل نگر منظر در ارزیابی پروژه میدان شهدای مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۲ بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۰
50 - 61
حوزه های تخصصی:
طرح ساماندهی میدان شهدای مشهد تحت عنوان پروژه بازآفرینی شهری در دو دهه اخیر در حال اجرا و اکنون در شرف اتمام است که نتیجه آن به گواه شهروندان و به نشانه حضورنیافتن آنان در این میدان چیزی جز شیء پنداشتن فضای شهری نبوده است. سابقه مطالعات و برنامه های توسعه شهری نشان می دهد که رویکرد آنها عمدتاً معطوف به دو بعد عملکردی و کالبدی آن بوده و به بعد معنایی فضا به درستی توجه نمی شود، درحالی که بی توجهی به مقوله معنا از عوامل اصلی بروز پدیده بی مکانی در شهرهاست. در این راستا این پژوهش با رویکرد کیفی و در قالب دیدگاه کل نگر، منظر میدان شهدا را مورد ارزیابی قرار می دهد. ارزیابی در سه مرحله صورت می پذیرد: مرحله اول شامل تحلیل میدانی در مقیاس جزء نگر شامل حضور پژوهشگر در محل و برداشت عناصر کالبدی، فعالیتی و معنایی است. گام دوم به تحلیل محتوای اطلاعات جمع آوری شده پیرامون میدان شهدا اعم از مقاله، گزارش، خبر و... می پردازد. گام سوم با استفاده از روش تحلیل محتوا در پی کشف نقش در ذهن مخاطبان، از طریق مصاحبه عمیق با استفاده کنندگان از فضاست که براساس یافته های این مرحله ادراکات مخاطبان از میدان شهدا را در پنج سته کلی می توان جای داد: «مرکز شهر»، «آستانه حرم»، «فضای عمومی شهری»، «فضای سرد و بی روح» و «فضای بی هویت». این عوامل بیانگر معنای میدان شهدا در ذهن مخاطبان است. این پژوهش در نهایت از برایند سه مرحله، ارزیابی خود را از میدان شهدا ارائه کرده و با وزن دهی به آنها آسیب های اصلی میدان را در سه مورد نتیجه گیری کرده است. جمع بندی این پژوهش بر پایه مطالعات و ارزیابی صورت گرفته، سه هدف «زندگی بخشی و تغییر فضای حکومتی به فضای مدنی»، «بازتولید و انباشت لایه های معنایی میدان در راستای تداوم هویت» و «سازماندهی فضایی به منظور حضور مجدد شهروندان» را به منظور احیای میدان پیشنهاد و بر پایه این سه، راهبردها و سیاست های خود را مطرح کرده است
تحلیل عوامل مؤثر بر تغییر منظر کالبدی روستاهای حاشیه کلان شهرها (موردمطالعه: روستاهای حاشیه شمالی کلان شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۴۰)
684 - 697
حوزه های تخصصی:
بررسی و مطالعه روستاها و تحولات کالبدی و بصری آن ها نمایانگر دخالت عوامل مختلفی است که گاه در حیطه اختیار روستائیان و گاه خارج از آن است. این عوامل از جهات مختلف روستاها را هدف قرار می دهند که منظر و تغییر آن یکی از این ابعاد است. هدف پژوهش حاضر شناسایی مهم ترین عوامل مؤثر بر تغییر منظر کالبدی روستاهای حاشیه کلان شهر مشهد است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و از نوع کاربردی است. جامعه آماری تحقیق را 13 روستای واقع در 5 کیلومتری حاشیه شمالی شهر مشهد تشکیل می دهند که از طریق نرم افزار GIS تعیین شده اند و مبنای مطالعه و تعیین حجم نمونه قرار گرفتند. ابزار تحقیق پرسشنامه محقق ساخته ای است که شامل دو گروه عوامل درونی و بیرونی به عنوان متغیر مستقل تحقیق و شاخص های متغیر منظر به عنوان متغیر وابسته است. نتایج تحلیل داده های حاصل از تکمیل پرسشنامه در بین 228 نفر از ساکنین روستاهای موردمطالعه بیانگر این است که تغییر منظر و چشم انداز کالبدی در اغلب روستاهای موردمطالعه بالاتر از حد متوسط رخ داده است و بیشترین تغییرات منظر در شاخص تغییر کاربری اراضی روستایی صورت گرفته است. با توجه به نتایج همبستگی پیرسون مشخص شد بین تغییر عوامل درونی و بیرونی با تغییر منظر روستاها به ترتیب 482/0 و 551/۰ رابطه معنی دار و مستقیم وجود دارد. نتایج مدل ساختاری نشان داد که متغیر نیروهای ملی و فراملی از بعد بیرونی با ضریب 312/0 بیشترین تأثیر را بر تغییر منظر و چشم انداز کالبدی دارد.
نقش منظر فضاهای شهری در میزان «حس تعلق به مکان» از دیدگاه شهروندان (نمونه موردی: میدان های شهری همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منظرشهری به عنوان اولین سطح برخورد و ارتباط شهروندان با محیط شهری نقش مهم و تأثیرگذاری در ادراک محیط و ارتقای تعلق مکانی شهروندان به فضاهای شهری دارد. ارتقای عوامل منظر شهری به عنوان محرک توسعه ابعاد هویتی و تعلقی مکان های شهری زمانی می تواند مفید باشد که بتوان ابعاد و مؤلفه های تأثیرگذار آن را شناخت و مقدار تأثیر این عوامل را در میزان تعلق به مکان از دیدگاه شهروندان در جهت رفع نقاط ضعف و ترفیع نقاط قوت مکان، مورد بررسی قرار داد. در این راستا هدف از این پژوهش ارتقای ارزش های کیفی منظر فضاهای شهری و همچنین بررسی تأثیر مؤلفه های منظرشهری در میزان حس تعلق مکانی شهروندان به فضاهای شهری از دیدگاه کاربران فضا می باشد. بدین منظور در پ ژوهش حاضر از روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی و از شیوه های مرور متون، منابع و اسناد تصویری در بستر مطالعات کتابخانه ای استفاده شده است. با توجه به یافته های تحقیق می توان ابعاد حس تعلق منظر شهری را در سه مؤلفه انسانی، معنایی – ادراکی، کالبدی – فیزیکی و 21 شاخص طبقه بندی و ارائه نمود. از بین این مؤلفه ها و عوامل تحقیق، شاخص های بافت و ترئینات، نمادها و نشانه ها، رویدادهای جمعی و فردی در میدان امام خمینی، شاخص های پوشش سبز و طبیعی، هویت، ارزش های فرهنگی و تاریخی در میدان باباطاهر، شاخص های رنگ و فرم عناصر، نمادها و نشانه ها، ارزش های فرهنگی – تاریخی در میدان بوعلی سینا و شاخص های پوشش های سبز و طبیعی، یادمان های تاریخی، تعاملات اجتماعی در میدان شیر سنگی بیشترین بار مؤثر را در میزان حس تعلق مکان نسبت به میدان های مورد مطالعه داشته اند. با توجه به نتایج به دست آمده و می توان پیشنهادهایی مبنی ارتقای کیفی نماها و بدنه ها، استفاده از نمادها و نشانه های تاریخی، فراهم نمودن امکان تجمیع و تعاون و همکاری شهروندان، استفاده از موتیف های معماری در ساخت اجزای کالبدی میدان و فراهم نمودن امکان ایجاد رنگ تعلق شهروندان در ارتقای حس تعلق عوامل منظر شهری در میدان های مورد مطالعه ارائه داد.
سخن سردبیر: سه گانه فضای ایرانی
منبع:
منظر دوره ۱۲ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۱
5-5
حوزه های تخصصی:
صورت بخشی دشوارترین مرحله در فرایند خلاقیت است. صورت که پدید آمد، بعد از آن تغییراتش آسان است. این مرحله تکنیک و فن هنر است که در مدارس هنری آموزش داده می شود. ایجاد صورت اما، بی آنکه پیش از آن نمونه ای دیده باشی، عمیق ترین وجه آفرینش است. اگرچه برای انسان که در عالم ماده زندگی کرده، آفرینش، حداکثر دگرگونی یا ترکیب نوین صورت هایی است که دیده و تجربه کرده، اما فارغ از عناصر و اجزای صورتی که خلق می کند، کلیتی که می سازد بهره ای از حقیقت دارد. سه گانه ای که جوهر فضای ایرانی را تشکیل می دهد مرکب است از آب، درخت و چارتاقی. همنشینی این سه عنصر قدیم با یکدیگر اتفاقی نو بود که نه یکباره، که به تدریج و طی سده ها پدید آمد. شرح تاریخی و وصف چگونگی و چرایی سه گانه در کتاب «سه گانه منظر ایرانی» به تحقیق بیان شده است. این که مردمان ایران برپایی سه گانه در مرکز فضا را موجب حیات و قوام آن بدانند و سه گانه را دارای چنان قدرتی بشناسند که گسترش فضا را تا دوردست ها و کرانه های جدید تحت اثر خود حمایت کند و پیوسته به آن ارزش قدسی و کمالی ببخشد، به محصولات زندگی آنها هویتی خاص می دهد. این که معماری ایرانی، شهرهای ایران و منظر ایرانی همچون باغ، علی رغم تنوع صورت، دگرگونی های تاریخی یک هویت شناخته می شود، به دلیل وجود و تداوم صورت بخشی سه گانه بر تحولات فضاست. سه گانه اساس زیباشناسی فضا در ایران را تشکیل می دهد و هرجا و در هر زمان قرار بر ایجاد فضایی جدید با روحیه ایرانی باشد، سه گانه است که نقش اصلی را برعهده می گیرد. حتی در نمونه های مبتذل پارک سازی با تمنای باغ ایرانی و طراحی محله در شهرهای امروزی می توان نشانه هایی آگاهانه یا ناخودآگاه از عناصر سه گانه رادر تولید فضا دید. اینک که وجود سه گانه در جوهر فضای ایرانی کشف و معرفی شده، وقت آن است که به انواع ظهور و حضور آن در فضاهای شهری، معماری و طبیعی پرداخته شود و با تحقیقات بیشتر و عمیق تر دلایل موفقیت و پایداری آن در جهان متحول از چند هزار سال قبل تا امروز مطالعه شود. شاید برای تحلیل پایداری سه گانه در زیباشناسی فضای ایرانی در مقایسه با مرگ نمادهای زیبایی در هنر سایر اقوام ناگزیر باشیم تا سه گانه را، با رویکرد هستی شناسانه، نماد کلیتی وجودی به حساب آوریم و نمادگرایی تمدن های دیگر درکمال بخشی به فضا را اقدامی معرفت شناسانه و جزءنگر در حوزه صورت بدانیم. روی جلد این شماره نقاشی شهره جوادی است از سه گانه اصیل نیاسر کاشان که همچنان پابرجاست. نقاشی، با انتخاب زاویه خاصی از هم سرایی سه گانه، قاب ماندگاری از زیبایی صورت برآمده از کمال معنوی مستتر در ذهن ایرانیان ساخته است.
تعاملات شهر و طبیعت در شکل گیری بافت قدیم و جدید شهر گرگان با تأکید بر مفاهیم منظر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنر و تمدن شرق سال هشتم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۸
33 - 40
حوزه های تخصصی:
از دیرباز مکان یابی و استقرار شهرها به ساختار طبیعی و اقلیمی منطقه وابستگی داشته است و شکل شهر و منظر و به تبع آن ساختارهای معماری در هماهنگی با ویژگی های کالبدی مانند توپوگرافی زمین، پوشش گیاهی و جانوری، آب و سایر عوامل دخیل در اکوسیستم، شکل می گیرند. علاوه بر آن، عوامل محیطی همواره در ذهن ساکنین و بهره برداران منظر دارای هویت هستند و به آن معنا می بخشند. از این روست که یک درخت قدیمی، جریان آب و بسیاری دیگر از عوامل منظر در ذهن ماندگار و گاه به صورت نمادین مقدس می شوند.تنوع شکل زمین و رابطه متقابل شهر و بستر، تعاملات محیط و ساختار مصنوع و شکل گیری منظر هویتمند در بسیاری از شهرهای ایران از جمله گرگان قابل مشاهده است. همجواری با جنگل، رودخانه و کوهستان از جمله ویژگی های خاص منظرینی است که در این شهر وجود دارد. از این رو این پژوهش بر آن است تا با رویکردی کیفی و بر مبنای تحلیل های تفسیری – تاریخی و موردپژوهی به بررسی رویکردهای مواجهه با طبیعت در شهر گرگان بپردازد. لذا پژوهش حاضر که منتج از یک بازدید میدانی گروهی و سه روزه از شهر گرگان بوده و در تلاش است با بررسی متون و منابع مکتوب به شناسایی عوامل اکولوژیک مؤثر در شکل دهی منظر شهری گرگان بپردازد و با مطالعه میدانی به بررسی رابطه متقابل این دو باهم پرداخته و وجوه عینی و ذهنی مؤثر در شکل گیری منظر اکولوژیک را معرفی کند.
مدل علی نفوذپذیری بصری فضاهای آموزشی بر بازسازی تمرکز ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تمرکز ذهنی بعنوان یکی از اصلی ترین شروط یادگیری و موفقیت تحصیلی است که می تواند توسط نفوذپذیری بصری و ارتباط دیداری مطلوب کلاس های درس با منظره بیرون، بازسازی گردد.<br /> بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر انواع نفوذپذیری بصری بر اساس محتوای منظر بر بازسازی تمرکز ذهنی دانش آموزان انجام گرفت. جامعه آماری این پژوهش، تمامی دانش آموزان محصل در سال تحصیلی 98-97 در مقطع متوسطه دوم شهر شیراز با گروه سنی 16 تا 18 سال است که با استفاده از روش خوشه ای تصادفی چند مرحله ای بعنوان نمونه در سه گروه آزمایش(هرگروه 15 نفر) انتخاب شدند. آزمودنی ها بوسیله پرسشنامه و آزمون روانشناسی در دو مرحله قبل و بعد از مداخله مورد ارزیابی قرار گرفتند و مجموع داده ها بر اساس آزمون تی زوجی به منظور یافتن ارتباط معنادار میان نفوذپذیری بصری و بازسازی تمرکز ذهنی دانش آموزان مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.<br /> نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که تمرکز ذهنی دانش آموزان پس از انجام فعالیت های درسی، می تواند به میزان زیادی از طریق دسترسی بصری به مناظر طبیعی محیط بیرون بازسازی گردد. این در حالی است که عدم وجود پنجره و منظر در کلاس و مشرفیت به مناظر کالبدی به ترتیب کمترین تاثیرات را بر بازسازی تمرکز ذهنی آنان دارد.
منظر شهری از جنبه های نوا و آوا به صورت شبکه ای
حوزه های تخصصی:
صدا بخش لاینفک اجتماع شهری می باشد و منظر صوتی یکی از مهمترین عوامل موثر در تجربه مردم از تجربه مکان ها می باشد. منظر صوتی درباره ی روابط بین حس شنوایی، انسان، صدای محیط و جامعه می باشد. در این مقاله سعی بر آن است تا آرا و نظریات اندیشمندان در مورد منظر صوتی با تاکید بر جنبه های مختلف آن ارایه شود و از سویی دیگر با ارایه این چارچوب نظری، تعریف منظر صوتی به عنوان یک رهیافت در جهت ارتقای کیفیت فضای شهری توسعه یافته و ارزش های منظر شهری از دیدگاه های صرف زیباشناختی مبتنی بر کالبد خارج شده، نیروهای محتوایی را که تداوم بخش زندگی و پویایی فضای شهری هستند در بر گیرد. این مقاله ضمن پرداختن به مفهوم منظر صوتی، به تبیین نقش آن در کیفیت محیط های شهری پرداخته است و در جهت ارزیابی منظر صوتی دو رویکرد کلامی و احساسی را معرفی می کند.همچنین عوامل موثر در ارزشیابی کیفیت منظر صوتی را بررسی می نماید.
فرایند ادراک منظر بر پایه ادراکات حسی و عقلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم مهر ۱۳۹۹ شماره ۸۸
27 - 38
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: طبق تعاریف، منظر پدیده ای است که توسط انسان ادراک می شود. انسان در وهله اول از طریق حواس با محیط و محرک ها، ارتباطی فیزیولوژیک برقرار می کند و این به تقویت خاطره ذهنی و ادراک حسی منجر می شود. در ادامه در ادراک عقلی، تجارب حسی معنی دار شده و شناخت حاصل می شود. در نتیجه، عدم توجه به تمامی حواس موجب کاهش تجربیات حسی می شود. از آنجا که تا کنون تحقیق جامعی در زمینه فرایند ادراک مناظر ارائه نشده، پژوهش حاضر به دنبال پاسخگویی به این سؤال اصلی است که فرایند ادراک منظر چگونه است. در راستای پاسخ به این پرسش در ابتدا پاسخگویی به این سؤالات فرعی لازم است که ادراک حسی انسان بر پایه چه حواسی شکل می گیرد و ادراک عقلی انسان و عوامل تأثیرگذار بر آن کدام اند.هدف پژوهش: این پژوهش سعی در افزایش تجربیات حسی و پاسخ دهندگی بیشتر منظر، از طریق شناسایی و توجه به فرایند ادراک و عوامل تأثیرگذار در آن، دارد.روش پژوهش: پژوهش حاضر از لحاظ ماهیت از نوع کیفی با هدف کاربردی است و روش آن تحلیل محتوای کیفی و روش گردآوری اطلاعات با استفاده از روش کتابخانه ای از طریق بررسی متون و نقد نوشته های دیگران و تحلیل محتوای کیفی آنها بوده و به شیوه استنتاجی و استنباطی، به بررسی فرایند ادراک مناظر در دو حوزه ادراک حسی و ادراک عقلی می پردازد. نتیجه گیری: نتایج به دست آمده بیانگر آن است که بسنده کردن به حواس پنج گانه در ادراک منظر، فارغ از 51 حس و ادراکات عقلی و عوامل آن (منظر فیزیکی، عوامل فرهنگی، عوامل شخصی)، موجب توصیف عینی و فنی منظر، ثبت لایه ای سطحی از تجربیات حسی و تضعیف رابطه کاربر با محیط کالبدی شده و در صورت عدم تأمین انتظارات انسان، موجب رنجش و ترک محیط می شود.
گونه های بازنمایی منظر طبیعی (بررسی کیفیت حضور واژه صحرا در اشعار سعدی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنر و تمدن شرق سال هشتم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۲۹
31 - 36
حوزه های تخصصی:
نخستین گام برای فهم معنی عبارات و ابیات در متون، پی بردن به معانی صحیح و ترکیبات به کاررفته در آنهاست. در این مقاله به مضامین و مفاهیم واژه صحرا در کلیات سعدی پرداخته شده است. ضمن بررسی مترادف های معنایی این واژه در فرهنگ لغت، به برداشت متون و غزلیات سعدی که واژه صحرا در آنها به کار رفته، نیز پرداخته شده است. پژوهش پیش رو می کوشد با مقایسه مضامین به کاررفته این واژه در کلیات سعدی و مترادف های معانی آن در فرهنگ لغت، به هدف نشان دادن جلوه ای نو از واژه «صحرا» نائل شود. امروزه واژه صحرا اغلب تداعی گر محلی بی آب و علف و مسیری بس طولانی و طاقت فرساست؛ چنین مفهومی در زمانه سعدی، تداعی گر مسیر رسیدن به حرم عشق یعنی «کعبه» بوده است. درحالی که در همان زمان، واژه صحرا در ذهن اغلب عوام یادآور تفرجگاهی سرسبز و پر آب و علف بوده است و همگان میل به گذراندن اوقات فراغت خویش در آنجا داشته اند. این پژوهش به بررسی مضامین واژه صحرا در کلیات سعدی و نیز همنشینی دیگر واژگان با واژه صحرا به روش تحلیل محتوا پرداخته است. این مقاله با هدف وا کاوی و تبیین نگاه سعدی به منظر صحرا، تلاش دارد به بیان تفاوت های ذهنی و بوم شناسانه جامعه ایرانی بپردازد. یافته های این نوشتار نشان می دهد در سروده های سعدی، تفاوت های دیدگاه منظری نهفته است.
اثر بخشی کاربرد گیاهان در محیط آموزش و بازی بر پرورش خلاقیت کودک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال پانزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۹
127 - 141
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی اثر بخشی کاربرد گیاهان در محیط آموزش و بازی کودکان بر پرورش خلاقیت و زیر مؤلفه های آن است. جامعه آماری این پژوهش کودکان سنین پیش دبستانی واقع در شهر تبریز بود که با استفاده از روش غیر تصادفی و با توجه به محدودیت های موجود، یک مهدکودک با تعداد 30 نفر از کودکان 4-6 سال انتخاب و در گروه های آزمایش و کنترل و در هر گروه 15 نفر قرار داده شد. یکی از گروه ها به کلاسی که منظر داخلی آن با استفاده از گیاهان تغییر داده شده بود و گروه دیگر به کلاس معمولی منتقل شد و به مدت سه هفته در این شرایط قرار گرفتند. پرسشنامه خلاقیت عابدی جهت جمع آوری داده ها به کار برده شد و آزمون کوواریانس یک طرفه (ANCOVA) برای تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج نشان داد که کاربرد گیاهان در محیط بازی و یادگیری کودک بر خلاقیت کودک و نیز زیر مؤلفه بسط و انعطاف پذیری، تأثیر معنی داری داشت. به عبارت دیگر تفاوت معنی داری بین گروه کنترل و آزمایش در زیر مؤلفه بسط، انعطاف پذیری و خلاقیت کل مشاهده گردید ولی بر زیر مؤلفه سیالی و ابتکار تاثیر معنی داری نداشت. وجود گیاهان بر تولید جزییات (بسط) و تولید اندیشه های متنوع و غیر معمول و ارائه راه حل های مختلف برای یک مسئله (انعطاف پذیری) تأثیر مثبت معنی داری داشته است. انتقال روح زنده طبیعت به فضاهای داخلی باعث ارتباط بین محیط بیرون و درون شده و موجب می شود تا انعطاف پذیری و خلاقیت وی تقویت گردد.
کاربست واقع گرایی اسلامی در فهم ارزش های انسانی مکان در معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحولات زیست انسان معاصر، بازاندیشی در مفاهیم ارتباط او با محیط را ضروری ساخته و واقع گرایی اسلامی برای ارائه تفسیری نوین از معماری، مورد توجه قرارگرفته، اما عدم توسعه مفاهیم بنیادین و بی توجهی به وجه تمایزهای واقع گرایی، نتایجی نسبتاً ظاهرگرایانه به دست داده است. عبور از این نقصان، بازتعریفی واقع گرایانه از مفاهیم محیط را می طلبد و در این بین «مکان» به دلیل رواج تعاریف پدیدارشناسانه ضدواقع گرایانه، مفهومی بحرانی است که می تواند به مثابه حاصل تعامل انسان و محیط، بر مفاهیمی اعتباری با موضوع ارزش استوار گردد. از همین رو در این پژوهش سعی شده تا با تدقیق واقع گرایی، این پرسش مطرح شود که رویکرد واقع گرایی چگونه ارزش های شکل دهنده به مکان را تعریف می کند و راه شناخت این ارزش ها با توجه به منابع کسب معرفت چگونه است؟ بنابر ماهیت فلسفی موضوع، استدلال منطقی به عنوان رهیافت پژوهش دنبال شده است و با طرح بحث در مقیاسی کلان، به تدریج موضوعات خُرد اصلی حاصل شده اند. بر اساس واقع گرایی اسلامی در معماری، مبتنی بر هستی شناسی ذات گرا، معرفت شناسی واقع گرا و روش شناسی قیاسی گرا، ارزش در مکان در چهار سطح صورت، محتوا، رویه و رویکرد قابل بحث و در سطح چهارم واجد ساختاری اعتباری است. منظر، کلان ترین عرصه شناخت ارزش ها است که فهم آن تنها با مطالعه کنش های انسانی ممکن است. براین اساس چارچوبی ترسیم می شود که هم در استمرار ساختارهای ارزشی و هم در پویایی آن و در تعاملی از ساخت و عامل، صادق است. از همین رو واقعگرایی در شناخت مکان مستلزم پذیرش ساختاری شدن و تغییر ارزش¬ها است. از این دیدگاه، رویکرد واقع گرایانه نه دیدگاهی واکنشی بلکه پاسخی به فقدان های نظری در دانش های محیط ساخته شده است.