مطالب مرتبط با کلیدواژه

اقتباس


۱۴۱.

عوامل تبیین مفهوم اسطوره عکس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اسطوره عکس عکس نمادین نقد عکس فرایند خلق کاربرد عکس الگوی تصویری اقتباس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۱ تعداد دانلود : ۹۰
در طول تاریخ، عکس هایی ثبت و منتشر شده اند که به جایگاهی فراتر از یک عکس معمولی رسیده اند. این عکس ها به بخشی از خاطره ی گروهی مردمانِ یک سرزمینِ مُشخص و یا کُلِّ جهان تبدیل شده اند. به همین دلیل، هنرمندان و مؤلفان با الهام از آن ها آثار دیگری از جمله فیلم، مجسمه، شعر، پرفورمنس و غیره را خلق نموده و باعث شده اند که آن عکس بار دیگر مورد توجه مخاطبان قرار گیرد. این میزان از استقبال و اقتباس نشان می دهد قدرت و دامنه ی اهمیت عکس مورد نظر تا آن اندازه بوده که دیگران نیز مایل بوده اند اثری مشابه آن را داشته باشند. پرسش ابتدایی این پژوهش آن است چگونه ممکن است عکسی از جایگاه فعلی خود به عنوان یک رسانه ی تبلیغاتی فراتر رفته و در جایگاه الگو قرار گیرد؟ «اسطوره عکس» عبارتی است که در این پژوهش تک وین یافته و تلاش شده که برای مفهوم و نیز عوامل مؤثر در تولید آن، و همچنین مراحل تکوین آن حدود و تعریفِ مُشخص بیابد. چنین عکس هایی می توانند آغازگر یا ادامه دهنده ی یک جریان و جُنبش فرهنگی یا سیاسی شوند؛ باعث برتری یک اندیشه ی درست یا نادرست در میان مُخاطبان گردند؛ در مقام تولیدکننده ی ایدئولوژی قرار گیرند؛ و نیز با تکثیر در سایر نظام های نشانه ای، باعث رُشد و گُسترش معنای خود و البته گُسترش آن رسانه گردند. نوع پژوهش کاربردی و روش پژوهش توصیفی - تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات اسنادی و مطالعات کتابخانه ای است. این پژوهش به صورت بنیادی انجام شده است. نتیجه آن که پیرامتن ها، قابلیت تکثیر، و میزان اقتباس در سایر رسانه ها از عوامل مؤثر در شکل دهی به اسطوره عکس هستند. همچنین امور فنی عکاسی تأثیر چندانی بر این روند ندارند.
۱۴۲.

بررسی ظرفیت های سمک عیار برای اقتباس سریالی پویانمایی با تأکید بر عناصر «شخصیت» و «حادثه»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادبیات عامه سمک عیار اقتباس سریال و پویانمایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸ تعداد دانلود : ۷۱
از آغاز تاریخ سینما، اقتباس از ادبیات، سهم چشمگیری از آثار نمایشی اعم از فیلم های سینمایی، تلویزیونی و سریال ها را در جهان به خود اختصاص داده است. پس از گذشت بیش از یک قرن، توجه به اقتباس از آثار ادبی در ژانر پویانمایی (انیمیشن) روند رو به گسترشی را در سینما تجربه می کند. در این میان، بهره مندی از ادبیات عامه روایت محور برای تولید آثار نمایشی، یکی از بزنگاه های مناسب استفاده از گنجینه ادبیات فارسی است. در این پژوهش تلاش می شود به روش توصیفی تحلیلی و با نگاهی میان رشته ای، ظرفیت های سمک عیار به عنوان یکی از محبوب ترین آثار این نوع ادبی، برای ساخت یک اقتباس سریالی پویانمایی بررسی شود؛ بر این اساس، به نظر می رسد با توجه به ساختار پرماجرا و درون مایه های متنوع و سرگرم کننده در بستر انواع گره افکنی و گره گشایی های بی شمار داستانی که دربردارنده کشمکش های عمل محور و تعلیق ساز و نقاط بحران، اوج و فرودهای فراوان است، این قابلیت وجود دارد تا با گزینش و پرداخت شخصیت های متنوع و محبوب این متن و با تکیه بر انواع موقعیت ها و صحنه پردازی های هیجان انگیز، از آن در ساخت سریالی در ژانر پویانمایی استفاده کرد.
۱۴۳.

تحلیل تطبیقی صورت و مضمون میان فیلم «خانه دوست کجاست؟» و شعر «نشانی» سهراب سپهری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مطالعات بینارشته ای اقتباس شعر سینما عباس کیارستمی سهراب سپهری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۰ تعداد دانلود : ۹۰
امروزه ادبیات تطبیقی، تنها به بحث میان آثار ادبی از زبان های مختلف با ژانر یکسان، نمی پردازد؛ بلکه به تطبیق رشته های مختلف هنری و مشخص کردن تأثیر و تأثرهای آنان بر یکدیگر، نیز می پردازد. یکی از حوزه های مهم و جذاب مطالعات «بینارشته ای»، حوزه تطبیق آثار سینمایی متأثر از شعر شاعران مختلف است. چنین خلقی، در تاریخ سینمای ایران، آنچنان مورد توجه قرار نگرفته است و تعداد معدودی از سینماگران خوش ذوق و صاحب سبک، به این روش، پرداخته اند. یکی از این سینماگران، مرحوم «عباس کیارستمی» است. او در دهه شصت، با اقتباس از شعر «نشانی» سهراب، فیلمی با عنوان «خانه دوست کجاست؟» ساخت. در این پژوهش، با مداقه در عناصر شعر و سینما و کارکرد لوازم آنان، به بررسی شعر سهراب و سینمای کیارستمی (چه از نظر سبکی چه جهان بینی) پرداخته شده و سپس تطبیق این دو اثر از نظرگاه «فضاسازی»، «قالب»، «راوی» و «مضمون» اساس کار قرار گرفته است و نتایجی به دست آمد که اقتباس آزاد و آگاهانه کیارستمی از شعر سپهری را آشکار می سازد.
۱۴۴.

مفهوم «توسل به امام رضا (ع)» در ادوار مختلف هنری ایران

کلیدواژه‌ها: امام رضا (ع) توسل اقتباس نگاره فیلم ادوار هنری ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹ تعداد دانلود : ۳۸
از بخش های مهم مطالعات تطبیقی، مطالعه اقتباس مضامین دینی است. اقتباس، بالاترین میزان وفاداری به اصل داستان است و بسیاری از هنرمندان، اقتباس را بهترین شیوه برای انتخاب سوژه می دانند. هدف نوشتار حاضر، بررسی چگونگی اقتباس از یک مضمون مشترک در دو رسانه متفاوت و در دو دوره مختلف می باشد. آثار هنری بسیاری بر اساس یک مضمون واحد خلق شده اند، اما به دلیل تفاوت رسانه های هنری، در روند اقتباس از آن موضوع، تغییرات زیادی در آنها صورت می پذیرد. این پژوهش با روش توصیفی تطبیقی و بر مبنای اسناد و مدارک کتابخانه ای به تطبیق عناصر بصری «مفهوم توسل» در دو رسانه مدرن و سنتی نگاره های مربوط به دوره صفویه و مجموعه تلویزیونی متعلق به دوره معاصر می پردازد. بطور کلی دیدگاه خاص هنرمندان در روند اقتباس تأثیرگذار است و هر هنرمند از ویژگی های دراماتیک این مضمون برای شرح ذهنیت های خویش به مخاطب، براساس سبک شخصی خود و نوع نگاهش به رسانه هنری دوران خویش بهره می جوید؛ چنانکه می توان گفت هر یک از هنرمندان در به نمایش درآوردن این باور مذهبی تمامی تلاش خود را بکار بسته اند.
۱۴۵.

اقتباس؛ گونه ای از تجلی قرآن در نیایش معصومان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اقتباس ادعیه مأثور قرآن در ادعیه صنایع ادبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷ تعداد دانلود : ۱۶
نیایش های معصومان فصلی فربه از فرهنگ زندگی ایشان است. از آنجا که پیوند اهل بیت 7 با قرآن جاودانه است، بی گمان، قرآن - بیش از هر منبعی- خاستگاه اندیشه ها و رفتارشان در هر بخش از سیره گفتاری و رفتاری، از جمله « دعا» است. دعا، میراثی گرانسنگ و ذخیره ای ارجمند از آموزهای بنیادین دینی است، که با بهره گیری از قرآن فراز آمده است و آینه وار، اندیشه های قرآنی آنان را بازتاب می دهد و با زبانی خاص که در آن مخاطب خداست، بسیاری از معارف قرآن را باز می گوید. اثبات این مدعا، نیازمند کاویدن گونه های این تجلی وانگیزهای این وام گیری است. مقاله پیش روی با مقدماتی چند، گونه ای از این تجلیات را در حد وسع بر می رسد تا خواننده محترم را با انگیزه ها و برکات این وام گیری تا حدودی آشنا سازد.
۱۴۶.

اقتباس در سینمای ایران بر اساس تابلوهای نگارگری: بررسی موردی فیلم شطرنج باد و تابلوی استنساخ اثر محمودخان ملک الشعراء

کلیدواژه‌ها: شطرنج باد محمدرضا اصلانی تابلوی استنساخ محمودخان ملک الشعرا اقتباس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳ تعداد دانلود : ۱۹
فیلم شطرنج باد علی رغم اکران بسیار محدودش، نظرات تعداد قابل توجهی از منتقدان را به خود جلب کرده است. کارگردان این فیلم (محمدرضا اصلانی)، که از کارگردانان موج نو سینمای ایران است، در تلاش برای ایجاد فضایی از جامعه دهه 50 ایران، اظهار داشته که فیلم او علاوه بر بهره گیری از آثار نقاشی ژرژ دلاتور (نقاش قرن هفدهم فرانسه)، برداشتی از تابلوی «استنساخ» اثر محمودخان ملک الشعرا (ملقب به «شریف»)، نقاش و شاعر دوره قاجار است. از این تابلو که می توانسته آغازگر دوره مدرن نقاشی در ایران باشد، دو نسخه آبرنگ و رنگ وروغن در دست است که با چندسال فاصله زمانی از یکدیگر به تصویر کشیده شده اند. تماشاگر فیلم شطرنج باد در صورت آگاهی از تأثیر تابلوی «استنساخ» بر این فیلم، می تواند با درنظر گرفتن تشابهات نور، رنگ، سایه، میزانسن، داستان پردازی، درام موجود در تابلو و حتی نوع چیدمان اشیاء در قابی به خصوص، متوجه شباهت های فیلم با تابلو شود. به باور کارگردان فیلم، سایه روشن های شدید موجود در این تابلو و هیئت و وضعیت نشستن شخصیت ها در آن، یک فضای توطئه آمیز را تداعی می کند که با پیرنگ فیلم شطرنج باد نزدیکی دارد. با این وجود، اثبات تأثیر تابلو بر فیلم را باید از رهگذری علمی مطالعه کرد. در این مقاله تلاش شده است که با بهره گیری از نظریه بینامتنیت ژرار ژنت و با تحلیل تابلوی «استنساخ» و مقایسه آن با نمایی از فیلم شطرنج باد، نشان داده شود که فیلم از چه جهاتی شبیه به تابلو است و این اثر هنری تا چه حد توانسته موجب خلق اثری دیگر شود.
۱۴۷.

رد ادّعای مستشرقان مبنی بر تأثیرپذیری اسلام از ادیان پیشین در تدوین احکام خود(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: دایره المعارف اسلام اقتباس یهودیت شرق شناسی گفتمان یهودی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱ تعداد دانلود : ۲۹
  هدف: این مقاله به بررسی شبهه اقتباس در دایره المعارف اسلام پرداخته است. دایره المعارف اسلام در بسیاری از مداخلش تلاش دارد اثبات کند منشأ بسیاری از احکام اسلام، ادیان قبلی مانند یهودیت و مسیحیت است و با اثبات چنین مدّعایی، اصالت احکام و دستورات اسلام را زیر سؤال می برد. روش: در این مقاله بر مبنای روش تحلیل گفتمان، به مداخل مختلف دایره المعارف که به چنین مدّعایی پرداخته اند، رجوع و ادّعای آنها شرح داده شده است. یافته ها: مستشرقان یهودی از دو جهت به شبهه اقتباس توجه می کنند: نخست اینکه آنها نیز مانند مستشرقان غربی از هر شبهه ای که به تضعیف جایگاه اسلام منجر شود استقبال می کنند و تلاش می کنند بی اعتباری این دین را نشان دهند. از سوی دیگر کوشش دارند ریشه اصلی دین اسلام را نیز یهودیت معرفی کنند. از این روست که شبهه اقتباس، یکی از مؤلفه های گفتمان یهودی به شمار می آید. نتیجه گیری: طرفداران شبهه اقتباس تلاش دارند اثبات کنند اسلام دارای ریشه های یهودی است و از خود اصالتی ندارد. از این رو پرداختن به این بحث برای تبیین ابعاد مختلف اقتباس و نقش گفتمان یهودی در طرح و گسترش آن از اهمیت ویژه ای برخوردار است. بسیاری از مستشرقان معتقدند دینی که پیامبر اکرم(ص) آورد، دینی نبود که منشأ الهی داشته باشد. بر اساس دیدگاه آنان، پیامبر به دلیل نبوغ بالایی که داشت توانست به این مهم دست پیدا کند. از این رو، مستشرقان غربی معتقدند قرآن محتوا را از تورات و انجیل دریافت کرده، ولی در فرمت جدید، آن را بیان کرده است.  
۱۴۸.

زن از کوچه مدق تا کافه ستاره دگردیسی زنان کوچه مدق در روایت سینمایی آن ( کافه ستاره)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مطالعات بین رشته ای اقتباس فمنیسم دگردیسی روایت زنانه کوچه ی مدق کافه ستاره

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳ تعداد دانلود : ۱۹
هدف پژوهش حاضر بررسی تطبیقی و سنجش شیوه ی روایت در رمان کوچه ی مدق، اثر نویسنده موفق مصری، نجیب محفوظ و فیلم سینمایی کافه ستاره، نخستین اثر اقتباسی سامان مقدم، کارگردان شناخته شده ی ایرانی است. از این رو می توان گفت، این پژوهش بر تبیین چیستی و کیفیت دگرگونی های روایت از ادبیات تا سینما، در دو اثر ادبی و سینمایی متمرکز است. در اثر سینمایی در جدال با فرادست و کشمکش های اجتماعی-اقتصادیِ برساخته ی فرادست، حضور روایت زنانه آشکار است. حال آنکه این شیوه ی روایت در اثر ادبی یعنی کوچه ی مدق به روشنی دیده نمی شود؛ ستیز فرودست با فرادست، نوشتار/روایت فیلم را زنانه تر کرده است. در مجموع روایتگری در فیلم به شیوه ای خلاقانه تغییر یافته است: حضور پررنگ شخصیت های زن، به تصویر کشیدن همدلانه ی وضعیت زنان، تعدد راوی، تجلی رمانتیک عشق، رؤیانگاری شخصیت های داستان، بیان نمادین، مکان محدود داستان، جزئی نگری و مردستیزی، روایت کافه ستاره را زنانه کرده است، حال آنکه تنها برخی از این مؤلفه ها مانند بیان نمادین، مکان محدود داستان، جزئی نگری و مردستیزی در کوچه ی مدق دیده می شود. نکته ای که نباید از نظر دور داشت اینکه پدیدآورنده ی هر دو اثر جنسیت مردانه دارند.
۱۴۹.

زمینه های تأثیرپذیری مانی از هندوستان و شواهد آن در شاپورگان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مانی مکاتب هند اقتباس شاپورگان نجوم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹ تعداد دانلود : ۱۹
غالب محققان حوزه مطالعات مانوی بر این باورند که مانی از آموزه های بودا آگاهی چندانی نداشته و دانسته های مانی از مکاتب هند محدود است به سفر دوساله او به جایی از سرزمین هندوستان؛ به نظر ایشان، اطلاعاتی که در متون مانوی از بودا و تعالیم و اصطلاحات دینی بودایی آمده، به مانویان خراسان بزرگ بازمی گردد که آنان در اثر مجاورت با فرهنگ بودایی، به نحوی آن معارف را در دین خود گنجانده اند. نظر فوق به دلایلی که در مقاله حاضر بررسی می شود پذیرفتنی نیست؛ زیرا مانی بر اساس شواهد متعدد، پیش از سفر به هندوستان با مکاتب هند خصوصاً آموزه های بودایی آشنایی داشته و برای تکمیل آموخته های خود عازم این سفر شده است. علاوه بر این، دانشوران ایرانی، دانش و علوم هندی را به خوبی می شناخته اند تا آنجا که در دربار پادشاهان ایران مجالس مناظره میان صاحبان ادیان و مکاتب مختلف برگزار می شده است. با توجه به گسترش آموزه های هندی در ایران و نیز مستنداتی که نوشته های مانی و مانویان در اختیار می گذارند، می توان گفت مانی پیش از سفر و در دوره تکوین اصول آموزه های خود، از دانش و مکاتب هند سخت بهره گرفته و حتی در مقوله کیهان شناسی نیز در کتاب شاپورگان از نجوم هندی تأثیر پذیرفته است.
۱۵۰.

دامنه اطلاعات داستان در داستان کوتاه «ژاکت پشمی» و اقتباس تلویزیونی آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قصه های مجید اقتباس معما تعلیق کنایه دراماتیک غافلگیری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰ تعداد دانلود : ۲۰
در روایت های کلامی و تلویزیونی، دامنه اطلاعات داستان نقش مهمی در حفظ توجه خواننده و بیننده دارد. نویسندگان این مقاله با شیوه تطبیقی، دامنه اطلاعات داستان و نحوه حفظ توجه خواننده و بیننده در داستان کوتاه «ژاکت پشمی»، نوشته هوشنگ مرادی کرمانی را با اقتباس تلویزیونی آن («ژاکت») به کارگردانی کیومرث پوراحمد براساس نظریه روایت شناسی رابرت مک کی، بررسی و مقایسه می کنند. نتایج پژوهش نشان می دهد که کانونی سازی داستان کوتاه «ژاکت پشمی» از نوع درونی یا دید همراه است که باعث غلبه عنصر تعلیق در آن می شود. این کانونی سازی برای تنوع دامنه اطلاعات داستان و جذابیت بیشتر روایت، از عنصر معما نیز استفاده می کند. این کار به کمک شگردهایی مانند پیشواز زمانی، روایت درونه ای، حذف و ... انجام شده است. در این فرایند، غافلگیری نیز به کمک معما می آید؛ چون با هربار غافلگیری کانونی سازی درونی و خواننده، به معماهای داستان افزوده می شود. اقتباس تلویزیونی داستان نیز از منظر یک کانونی ساز درونی غالب روایت می شود؛ با این تفاوت که دقایق زیادی از فیلم به کانونی سازی کنشگرهای دیگر نیز اختصاص دارد. این موضوع باعث افزایش کنشگرهای فیلم و درنتیجه، برجسته شدن آموزش توجه به حضور دیگری و گفتمان های متفاوت در آن می شود. این گفتمان ها اغلب با استفاده از شگرد روایت درونه ای وارد فیلم می شوند که این ورود نیز افزایش عنصر معما را درپی دارد. اگرچه روایت کلامی عنصر تعلیق را فقط می توانست با عنصر معما ترکیب کند، تعلیق فیلم با توجه به امکانات دوربین و خلاقیت کارگردان برای غنی تر کردن روایت با هردو عنصر معما و کنایه دراماتیک ترکیب می شود. همچنین، به دلیل همراهی رویدادها با موسیقی و به صورت چندبُعدی از زاویه های مختلف، تعلیق ها و غافلگیری های قدرتمندتری ایجاد می شود. در این شکل از روایت، ما با کانونی ساز درونی احساس همدلی و هم ذات پنداری بیشتری می کنیم. به این ترتیب، نتیجه می گیریم که اقتباس تلویزیونی داستان از امکانات و تکنیک های چندرسانه ای متنوع تر و پیچیده تری برای تقسیم اطلاعات داستان و حفظ توجه بیننده استفاده می کند.