مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
عارف
حوزه های تخصصی:
این مقاله به گفت وگوی عارفان با ابلیس پرداخته است. در مجموع سی و هشت1 گفت وگو از متون ادبیات عرفانی انتخاب شده که آن ها را از جهات گوناگون همچون تصویر ابلیس، زمان و مکان، جملات، آغازکنندة سخن ، یک طرفه یا دوطرفه بودن گفت وگوها در دیدار با ابلیس، آشنابودن او برای عارفان، عناصر داستان و مانند آن بررسی کرده ایم. نتیجة چند مورد به صورت آماری داده شده است.
نگاهی گذرا به سیر تاریخی مهدویت در تصوف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مهدویت بیشتر به عنوان آموزه ای شیعی در فرهنگ اسلامی ـ ایرانی، نقش و جایگاه مهمی دارد. در این مقاله، پس از مروری گذرا بر مفهوم موعودگرایی در ادیان ابراهیمی، جایگاه مهدویت در تصوف سده های نخستین (قرون دوم تا پنجم) را بررسی کرده ایم. در ادامه، مهدویت در سده های ششم و هفتم (نیمه اول) تاریخ تصوف (دوره ظهور مهدویت در تصوف) و آن گاه در قرون هفتم (نیمه دوم)، هشتم و نهم (آغاز جریان نزدیکی بیشتر تصوف و تشیع) پی جسته ایم. در تعقیب این جریان، عصر صفویه (دوران استقرار تشیع به عنوان مذهب رسمی در ایران) و قاجار، آخرین بخش این پژوهش است.
نقد موضع غزالی در بارة صوفیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
غزالی در سیر حقیقت طلبی خویش پس از کلام، فلسفه و باطنیه به طریقة صوفیه روی می آورد. وی مرتبة صوفیان را تا جایی ارتقا می دهد که عقل توان درک آن را ندارد و همة حرکات و سکنات آنان را مقتبس از نور نبوت می داند. از این رو، برخلاف متکلمان، فلاسفه و باطنیه، انتقاد مهمی را متوجه آنان نمی کند. البته او خود در رتبة عارفان بزرگ قرار نمی گیرد و فاقد بسیاری از تجارب ایشان است. آثار عرفانی او نیز بسیار ضعیف تر از عرفای دیگر است. هر چند تربیتی صوفیانه داشته و در محیطی صوفیانه پرورش یافته ولی وجود پیر و مرشد که به اذعان خود او از لوازم سیر و سلوک عارفانه است در زندگی اش گزارش نشده است. وجود چنین گرایش ها و عواملی صوفی دانستن غزالی را دچار شک و تردید می کند.
چیستی و اقسام مرگ از منظر عطار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چیستی و اقسام مرگ از منظر عطار
علی محمد ساجدی* محبوبه جباره ناصرو**
دانشگاه شیراز دانشگاه قم
چکیده
مرگ از جمله رویدادهای رازآلود بشر از آغاز آفرینش بوده است. از آن جا که بشر همیشه خود را با این پدیده مواجه دیده و از آن گریزان و ترسان بوده، دغدغه ای همیشگی برای شناختن و شناساندن آن داشته است. بررسی اندیشه ی مرگ از دیدگاه عطار، عارف توانمند قرن ششم هجری، توجه به این دغدغه ی مشترک بشری است. مرور و تأمل بر کاربردهای واژه ی مرگ و مترادف های آن در آثار عطار، نشان می دهد که عطار به مرگ، بینشی چند جانبه دارد و هرگز در پی محدود کردن آن به معنایی خاص برنیامده؛ بلکه به فراخور موقعیت، هربار به یکی از معانی و جوانب آن پرداخته است؛ از این رو با توسعه در معنای مرگ، دو نوع مرگ را مطرح می کند: مرگ طبیعی و مرگ ارادی (عارفانه ی عاشقانه). برجسته ترین معنایی که عطار در آثار خویش برای مرگ آورده است، معنای اخیر است که در مقابل آن علاوه بر جسم و جان، بهشت نیز رنگ می بازد و حجاب راه به حساب می آید. از سوی دیگر، وی مرگ را امری همگانی و یک سان برای تمام موجودات عالم هستی می داند و همین به رخ کشیدن حادثه ای است که همواره بر آدمی فاتح و غالب است و مانند سدّی عظیم و حادثه ای گریزناپذیر در برابر خواسته های بی پایان آدمی رخ می نماید. از این رو بشر نه تنها نمی تواند هیچ تدبیری در مواجهه با آن بیندیشد؛ بلکه حتی هیچ علم و آگاهی نیز در این باره ندارد و تنها راه درمان این درد، تسلیم و خموشی است. از طرف دیگر؛ دنیا کاروان سرایی است که بشر مدتی محدود در آن زندگی می کند و سپس آن را در اختیار دیگران قرار می دهد. پس بشر باید بیدار بماند و آماده ی شنیدن آوای درای کاروان باشد.
واژه های کلیدی: مرگ، عطار، عارف، ناپایداری، دنیا، زندگی، آخرت.
نقد و تحلیل تعاریف صوفی و تصوف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عرفان و تصوف اسلامی یکی از جریان های مهم فکری و فرهنگی است که از زمان پیدایش تاکنون تأثیرات فراوانی بر فرهنگ ایرانی اسلامی و زبان و ادبیات فارسی بر جای گذاشته است. از این جهت ضروری است تا ابعاد مختلف این طریقة فکری و عملی شناخته شود. یکی از راه های شناخت هدف، موضوع و غایت این طریقه و پی بردن به ابعاد تاریخی، محتوایی و سیر تحولات آن بررسی و تحلیل تعاریفی است که مشایخ این طریقه از صوفی، عارف، تصوف و عرفان ارائه کرده اند. این مقاله بر آن است تا با نقد و بررسی این تعاریف به شناخت بهتر این جریان فکری عملی برسد و باعث آشکارشدن زوایای پنهان آن شود تا شناخت بهتری درباب مسائل مربوط به این جریان به دست دهد. برای رسیدن به این هدف، ضمن مراجعه به دیدگاه های بزرگان و پیروان عرفان و تصوف، سعی در ترسیم کردن چارچوب فکری و عملی این طریقه و تبیین دیدگاه صوفیان و عارفان می شود.
تحلیل حقیقت اصحاب سر پیشوایان معصوم (ع) و نسبت آن با عرفان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
شواهد متقن نقلی و عقلی، دین را برخوردار از سطوح مختلف ظاهری و باطنی معرفی می کند؛ و پیامبر و به تبع وی، دیگر پیشوایان معصوم، این دین را به میزان فهم و درک افراد عرضه می دارند. بدین ترتیب، زمینه بهره مندی افراد مختلف از آن به فراخور استعدادشان فراهم می آید. روشن است که همگان به همه سطوح دین دسترسی ندارند و تنها افراد خاصی بنا بر ظرفیت وجودی شان شایستگی ارتباط با همه این سطوح را پیدا می کنند. پیش تر و بیش تر از همه، آورنده دین و مفسر واقعی آن، حضرت ختمی مرتبت(ص) با همه سطوح ظاهری و باطنی آن مرتبط است و در مرحله بعد کسانی که ساختار وجودی شان همانند او است و باب و میراث دار علم او هستند، از ویژگی یادشده برخوردارند. دسته دیگر، کسانی اند که هرچند همانند دسته دوم نیستند، در این زمینه با آنان مشابهت دارند و از قابلیت های خاصی برای ارتباط و پیوند با ساحت های باطنی دین برخوردارند. تعدادی از آن ها در زمان حضور پیشوایان معصوم و از طریق آنان به این ساحت ها راه یافته اند و احیاناً خود واسطه اتصال و پیوند دیگران به آن پیشوایان و ساحت های دین شده اند. حال، اینان چه کسانی اند و چه ویژگی هایی دارند؟ این نوشتار با توصیف شخصیتی و تحلیل داده های تاریخی نشان می دهد که آنان دسته ای از اصحاب و یاران معنوی پیشوایان معصوم بوده اند که از تیزبینی و خوش فهمی خاص و ظرفیت درونی ویژه ای برای فراگیری علوم و معارف باطنی دین برخوردار بوده اند و آن پیشوایان، برای این امر ایشان را برگزیده بودند. به ایشان اصطلاحاً اصحاب سرّ گفته می شود.
روزه از منظر عرفای اسلامی
حوزه های تخصصی:
اگر چه عرفای مسلمان به تلاوت قرآن، ذکر، شب زنده داری، نماز و انواع نوافل توجه ویژه ای نشان داده اند. اما عبادت روزه داری و تحمل تشنگی و گرسنگی، به عنوان یکی از عبادت هایی که در تزکیه و تصفیه روح و جسم سالک نقش مهمی ایفا می کند، جایگاه والایی پیدا کرده است.
این مقاله بر آن است تا با بررسی مفاهیم عمیق روزه از منظر عرفای مسلمان، این عبادت را صرفاً به عنوان یک عبادت واجب فقهی با رعایت اصول ظاهری آن نپنداشته، بلکه به روح و معنویت و حقیقت روزه که عامل تزکیه و پالایش روح و روان انسان سالک از تمامی آلودگی ها و تخلق به صفات الهی است پنداشته و به مقایسه عبادت عاشقانه در مقابل عبادت رسمی و زاهدانه بپردازد.
نگاهی به نگرش عرفانی سعدی
حوزه های تخصصی:
سعدی به دلیل برخورداری از ذوقی سرشار و عاطفه و تخیلی کم نظیر، نمی تواند به عرفان که نگاه هنرمندانه به شریعت است، بی توجه بماند. از این گذشته، ادبیات پیش از او که بی گمان سعدی بدان علاقه مند بوده و مستمراً آن ها را از پیش چشم می گذرانده است، آکنده از مسایل مربوط به این جریان فکری و فرهنگی است و این شاعر بزرگ، مثل بسیاری از گویندگان دیگر، از رهگذر میراث صوفیان، از آن تأثیر می پذیرفته است. اگر در غزلیّات سعدی جلوه هایی از عشق زمینی دیده می شود، چندان عجیب نیست، همان گونه که رنگ و بوی عرفانی گرفت و همنشین و همپای شدن معشوق برین بی قرین با معشوق زمینی نیز در دیگر غزلیّات او چندان بیگانه نمی نماید. در واقع، سعدی هرچه را تجربه کرده، چون نقاشی چیره دست به تصویرکشیده است. اینکه می توان با جستجو در اشعار شاعران به اندیشه های آنان پی برد، موضوع جدیدی نیست، به ویژه شاعران کلاسیک که در آثار آنان باید به دنبال تک معنایی بود. با این حال، نکته مهم آن است که درباره سعدی این امر جلوه بیشتری دارد و با کمی دقّت می توان سیر زندگی و اندیشه وی را در آثار او مشاهده کرد.
بازشناسى عرفان حقیقى از عرفان هاى کاذب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به تبیین عرفان حقیقى از عرفان هاى کاذب مى پردازد. از دیدگاه اهل بیت علیهم السلام، «عارف باللّه» کسى است که به عالى ترین مقام معرفت بشر که دستیابى به آن براى ایشان ممکن است، نایل آید. همواره در طول تاریخ از عرفان تحریف هایى صورت گرفته و آن را با شاعر یکسان پنداشته اند؛ زیرا عرفا و شعرا مفاهیم معنوى و عرفانى را در قالب مفاهیم تخیلى و شعرى بیان مى کنند. این برداشتى عامیانه و نادرست است. در قرآن نیز گاهى اوقات تعابیر استعارى، کنایى و تخیلى به کار رفته اند. ازاین رو، عرفان هرگز به معناى داشتن مهارت در ارائه مفاهیم معنوى در قالب شعر و یا به صورت کنایه، استعارى و تخیلى نیست. عارف باللّه کسى است که افزون بر شناخت ذهنى خدا و اسماء و صفات او، عمیقا نیز خداوند و صفات او را باور داشته باشد. این عرفان، نشانه کامل انسان و شیعه واقعى و روح تشیع است و در پرتو تجلى نور الهى در قلب مؤمن حاصل مى شود.
مردم گرایی و نوع دوستی در عرفان اسلامی و مقایسة آن با روان شناسی مثبت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عرفان اسلامی سرشار از آموزه های اخلاقی و تعالیم الهی است. این عرفان با پشتوانة دین و معنویت می تواند گره گشای بسیاری از مشکلات و مسائل روانی و اخلاقی بشر معاصر باشد. در این مقاله، با توجه به خاستگاه مشترک عرفان و روان شناسی مثبت، رویکردهای روان درمانی و مباحث اجتماعی آن در متون عرفانی بررسی می شود و نمونة آشکار و عملی ایده ها و نظریه های روان شناسان با احوال و سخنان عارفان مقایسه می گردد. مقایسة جنبه های اجتماعی عرفان با توان مندی های اجتماعی روان شناسی مثبت، می تواند کارایی معنویت در رسیدن به اهداف روان شناسی مثبت شخصیت مثبت اجتماعی را آشکار کند؛ در این مقایسه هم چنین، بهبود روابط اجتماعی و شادمانی پایدار نیز بررسی خواهد شد. درواقع این سلسله بحث ها بیانگر اجتماعی بودن عرفان اسلامی و تبیین کنندة علت بازگشت روان شناسی به ارزش های الهی و معنوی در درمان بیماری های روانی است؛ با توجه به این رویکرد، از عرفان ناب اسلامی برای رسیدن به سلامت روانی و پیشرفت سطح زندگی و کمال فکری بشر می توان استفاده کرد.
سلسلة قادریه و شیخ عبدالقادر گیلانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی احوال و برخی آثار شیخ عبدالقادر گیلانی عارف سده ی پنجم می پردازد که پیروان بسیاری در شبه قاره و مخصوصاً کشور هندوستان دارد. از جمله آثار او الغنیه الطالبی، رسائل، فتوح الغیب و سرالاسرار می باشد. یکی از مهمترین دلایل پرداختن به این موضوع آن است که قادریه با این که یکی از نخستین طریقه های منظم صوفیانه در اسلام است ولی در مجموع با فقر شدید کارهای تحقیقی رو به رو است و عقاید و باورهای آنان به مراتب بیشتر از آن که غیر اسلامی باشد اسلامی است و حتی خود مدعی هستند بهترین گروه مسلمانان و مومنان واقعی آنان هستند و با این وجود ناشناخته باقی مانده اند . لزوم این تحقیق آنکه سلسله قادریه در شبه قاره، یکی از سلسله های پرطرفدار است. با این وجود آثار و احوال شیخ شناخته شده نیست و بیشتر به زبان عربی است و تنها از رسوم عارفانه این سلسله پیروی می شود. در این تحقیق سعی می شود که جلوه ای روشن تر از بنیان گذار طریقت قادریه، آثار و احوالش به پیروان او و محققین ارایه شود. در این پژوهش به دلیل بنیادی بودن آن از روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است.
بررسی و تحلیل جایگاه زهد در اندیشه مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زهد به عنوان یکی از عوامل اصلی شکل دهنده تصوف، از مباحث مهم و مورد توجه صوفیه است که در متون عرفانی از آن سخن به میان آمده است. در این پژوهش دیدگاه های مولانا جلال الدین محمد بلخی درباره زهد بررسی شده است. مولانا تلقیات متفاوتی نسبت به زهد داشته و از منظرهای گوناگون به این مقوله نگریسته است. هدف پژوهش پاسخ به تبیین تلقیات متفاوت مولانا در باب زهد و چرایی نگاه های متفاوت از سوی او است. نگارندگان برای نیل به این هدف، واژه های زهد و زاهد را در آثار منثور و منظوم مولانا بررسی و تحلیل کرده اند و تلاش می کنند جایگاه ارزشی زهد و کارکردهای آن را در هر یک از این دو دسته از آثار نمایان و دلیل یکسان نبودن نگاه مولانا به زهد را تبیین نمایند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که مولانا از سه منظر فقیه، عارف و قلندر به زهد نگریسته است. از منظر نخست، زهد جایگاه والایی دارد و از دو منظر دیگر، امری کم ارزش است. به نظر می رسد میزان فردیت متفاوت مولانا در آثار مختلف، عامل ارزش گذاری متفاوت او در مورد زهد است.
سیر تصنیف در شعر فارسی از آغاز تا نهضت مشروطه
منبع:
شفای دل سال سوم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵
149 - 167
حوزه های تخصصی:
شعر و موسیقی، زبان دل و احساس اند. شعر تسلّی بخش ناکامی ها و موسیقی مونس و غم خوار دوران تنهایی و سختی های بشر بوده است. تصنیف، تلفیق ماهرانه این دو هنر است؛ به گونه ای که بر دل مخاطب اثری شگرف داشته باشد. در این پژوهش سعی بر این است که این موضوع در ادب فارسی از آغاز تا مشروطیّت بحث و بررسی شود و معانی و مفاهیم مختلف آن در طی دوره های تاریخی و نمونه هایی از چهره های برجسته ای که به این مقوله پرداخته اند، نقل و تبیین گردد. روش تحقیق در این پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی و بر مطالعات کتابخانه ای استوار است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که تصنیف سرایی در تمامی دوره های حیات ایرانیان وجود داشته است؛ زیرا به طور مستقیم با آمال و عواطف اقوام ایرانی مرتبط بوده و درون مایه اصلی زبان ملّی ما را رقم زده است. تصنیف از قرن دهم به بعد رواج بیشتری یافت و در دوره مشروطیّت با شاعرانی چون عارف و ملک الشّعرا و... به اوج رسید.
تبیین عرفانی اندیشه ابن سینا در موضوع خواب و رموز دین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال بیست و نهم فروردین ۱۳۹۹ شماره ۲۶۸
39-48
حوزه های تخصصی:
نوشتار حاضر در مقام پاسخ به این پرسش است که ابن سینا چه اندیشه هایی در خصوص خواب و رموز دین دارد و تبیین عرفانی آن چیست. بر این اساس، نویسنده به تحلیل، تبیین و پردازش اندیشه ابن سینا و ابن عربی در باب خواب و رموز دین پرداخته و جهت پاسخ به مسئله اصلی، پرسش هایی فرعی همچون چرایی تأویل، ملاک تأویل و رابطه تأویل و رمز را فراروی اندیشه این دو متفکر قرار داده و رویکرد نویی را برگزیده است. مهم ترین یافته های این پژوهش عبارتند از: رمزین بودن زبان دین در اندیشه ابن سینا، اشتراک در پاسخ به چرایی تأویل خواب (چندلایه بودن خواب)، توجه مشترک به زبان دین و باطن دین جهت بیان رابطه تأویل و رمز و اختلاف این دو اندیشه در جایگاه شناسی ظواهر دین. هدف نویسنده، استنطاق اندیشه ابن سینا در مسئله، توسع بخشیدن به آن و فهم آن در ساحت مسائل جدید و رویکرد فرافلسفیِ عرفان نظری است و روش او تدقیق و تحلیل فلسفی عقلی در واژگان و گزاره هاست.
نور از نظر امام محمد غزالی
در این مقاله به معانی و کاربردهای مختلف کلمه «نور» از دیدگاه امام محمد غزالی پرداخته شده است. با جست وجو در آثار او و بررسی نظرات ایشان و دقت در آرای این دانشمند بزرگ این حقیقت به دست می آید که ایشان در سه سطح و سه معنا کلمکه «نور» را مورد بررسی قرار داده اند. ایشان بررسی کلمکه «نور» را از نور ظاهری و فیزیکی که با چشم ظاهری قابل رؤیت است شروع می کند و سپس از نور ظاهری بالاتر رفته و به آن از معنای دوم که با چشم قابل دیدن نیست و اساساً نور فیزیکی نیست، می پردازد و آنگاه معنای سوم «نور» را که معنایی بسیار دقیق و دیرفهم است، بیان می کند و با این بیان روشن می سازد که نور حقیقی همان نور خداوند متعال است و غیر خدا، انوار و موجودات مجازی هستند و هم چون شیخ اشراق خداوند را نورالانوار می داند و هم چون عارفان این مطلب را سرّی از اسرار الهی معرفی می کند که هر انسانی قابلیت و قدرت فهم آن را ندارد و سرّی است که باید از نامحرمان پوشیده بماند. تنها خداوند متعال حقیقکهالحقائق و نور محض است و فقط بر ذات خداوند متعال می توان به صورت حقیقی کلمه «نور» را اطلاق کرد.
دین و دینداران در نگاه صدرالمتألهین شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال چهاردهم بهار ۱۳۹۳ شماره ۳۸
65-95
حوزه های تخصصی:
آثار صدرالمتألهین شیرازی مجال برداشتهای مختلف از مفهوم دین را برای مخاطبان فراهم آورده است، زیرا عبارات وی گاهی دین را«تسلیم»، برههای «ایمان» و زمانی «شریعت» معرفی میکند. تعریف ها و برداشت هایی که هیچ یک خالی از ملاحظه نیستند. به رغم این میتوان تعریف مرضی وی از دین را چنین دانست: دین قانون و برنامه ای است که از سوی پروردگار و به واسطه انسان برگزیدهای که نبی یا رسول نامیده میشود به منظور سامانبخشی به امور فردی و اجتماعی خلق در حین حیات و پس از آن و رساندن آنان به کمال و سعادت شایستهشان - در دو بعد نظری و عملی نفس - فرستاده میشود. صدرا وارد مباحث مهم دیگری در شناخت دین نیز شده است. او هم اقسام گزارههای دین را تبیین کرده است و هم نسبت میان آنها را به خوبی نشان میدهد. وی مراتب تکاملی دین، انبیا و امتهایشان را روشن ساخته است؛ هچنانکه به تفصیل در باب درجات دینداران و نسبت میان آنها هم سخن میگوید. نوشتار حاضر میکوشد اندیشههای صدرا در محورهای مزبور را با کاوش آثار متعدد این حکیم مسلمان بررسی کند.
تأویل در اندیشه ابن عربی و ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال بیست و یکم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۶
85 - 102
حوزه های تخصصی:
نویسنده این اثر در مقام طرح اندیشه ابن سینا(416- 359 ق) در باب چیستی، چرایی، مبانی، قلمرو و چگونگی تأویل و تبیین عرفانی آن است. نزد ابن سینا تأویل بر عمل زدودن حجاب از چهره حقیقت برای رسیدن به چهره ناب آن اطلاق می شود که در خواب و دین پیاده می شود. چرایی تأویل را ذات پیچیده حقیقت و نیاز انسان به شکافتن آن موجه می کند. عارف بر اساس آموزه عوالم و ولایت، همزبانِ ابن سینا است. عمل تأویل بر مبانی هستی شناسانه(لایه های عمیق هستی) انسان شناسانه( قدرت و شأن آدمی در درک این حقایق) و معرفت شناسانه(لایه های متنوع در معرفت آدمی) استوار است. عارف با آموزه ظهور و بطون و سخن از سلوک پذیری نفس آدمی، همراهِ ابن سیناست. چگونگی تأویل، در افقِ رمزین بودن دین و رمزگشایی از حقایق آن قابل فهم است. اینجا تفکر مشایی ابن سینا غالب می شود و عارف ناخرسندانه به آن می نگرد. هدف نویسنده، استنطاق این اندیشه، توسع بخشیدن به آن و فهم نقاط قوت و کاستی احتمالی اش در ساحت مسائل جدید و رویکرد فرافلسفیِ عرفان نظری است و روش او تدقیق و تحلیل فلسفی عقلی در واژگان و گزاره هاست.
غربت و چله نشینی عارفان با تأکید بر ویژگی های بصری چله خانه های عارفان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هجدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۶
147 - 164
بحث غربت انسان در عرفان، مبحث مهمی است. مهم ترین مشکل انسان عارف، دور شدن از وطن اصلی است و همت او برای بازگشت به دوران وصال مضمون تمام کتاب های عرفانی است. عارف به دلیل اعتقاداتی که دارد نمی تواند همانند سایر مردم زندگی کند؛ ازاین رو، غالباً به گوشه نشینی و کناره گیری از مردم روی می آورد. با توجه به این که غربت دارای انواع مختلف است و در مثنوی غربت عارف به اشکال مختلف مانند غربت در دنیا، غربت روح در جهان مادی، غربت در میان اهل ظاهر اشاره شده است. پژوهش حاضر به روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای انجام شده است. در این پژوهش به بررسی غربت در میان اهل ظاهر از دیدگاه مولوی پرداخته شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که مولوی به عنوان عارفی وارسته، زندگی عرفای بزرگ را در گوشه نشینی و خلوت بیان نموده و حضور در جمع عوام را آفتی برای سلوک می داند؛ زیرا غالباً عامه و اهل ظاهر درکی از کنش های عارف ندارند؛ علاوه بر این که به قضاوت نادرست می نشینند، صحبت آن ها نیز برای عارف بی فایده و گاه مضر است؛ بنابراین خلوت گزینی و سفرکردن و دورشدن از مردم راهکار مناسبی برای پوشش دادن این غربت است. در این میان چله خانه ها با ساختار بصری خاص خود محیطی امن برای چله نشینی عارفان مسلمان هستند. اهداف پژوهش: بررسی اهمیت غربت و چله نشینی عارفان با توجه بر مثنوی مولوی. بررسی ویژگی های بصری چله خانه های عارفان اسلامی. سؤالات پژوهش: غربت و چله نشینی چه اهمیتی در زندگی عارفان دارد؟ چله خانه های عارفان اسلامی دارای چه ویژگی های بصری است؟
بررسی نگاه عرفانی به طبیعت در شعر سهراب سپهری
حوزه های تخصصی:
سهراب سپهری، از جمله مهم ترین شاعران نوپردازی است که در روزگار ما، دنیای ذهن، اندیشه و شعر خویش را با تفکّری عرفانی آمیزش داده، و موجودیت هنر خود را از هر نظر بدان وابسته نموده است. او با زبانی نمادین و به شیوه ای متفاوت و مؤثّر، توانسته است کشف و شهود خود را به مخاطبانش نشان دهد. اصلی ترین پشتوانه هنر و مایه تأثیر کلام سپهری، جذابیت و صمیمیتی ویژه است که در ارتباط با عناصر طبیعت دارد و با پشتوانه آن، اسرار و احوالی را ترسیم نموده که در نتیجه آن به نوعی عرفان رسیده است. این پژوهش در پی این مهم است که با روش تحلیلی، به بررسی نگاه عرفانی سهراب سپهری به طبیعت بپردازد. نتیجه این بررسی نشان می دهد در اشعار سهراب سپهری که طبیعت محور اصلی آن است، ترسیم شاعرانه ای از یک عرفان ساده و همه فهم صورت گرفته است که با روش هنری و به طریقی ناخودآگاهانه، نگاه خواننده را بر چشم اندازی عرفانی در طبیعت می گشاید که ساده ترین شکل ارتباط با خداوند را به نمایش می گذارد و حضور خدا را در هر لحظه و هر جزء طبیعت برای خواننده خود ملموس می سازد.
آموزهای عرفانی در اناجیل هم نوا و انجیل یوحنا
حوزه های تخصصی:
ادیان الهی دارای جنبه های ظاهری و باطنی اند. آموزه های عرفانی هر دین، بیان کننده جنبه های باطنی آن دین است که افزون بر انبیا و اوصیا، عارفان نیز می توانند از راه ریاضت و کشف و شهود، به مراتبی از آن دست یابند. مسیحیت از جمله ادیانی است که دارای جنبه باطنی و عرفانی است. کتاب مقدس مسیحیان مشتمل بر دو بخش عهد قدیم و عهد جدید است. یهودیان تنها عهد قدیم را قبول دارند. اما مسیحیان، مجموع عهد جدید و قدیم را به عنوان کتاب مقدس، قبول دارند. عهد جدید خود مشتمل بر چهار انجیل، متی، مرقس، لوقا و یوحنا است. این چهار انجیل در ابتدای عهد جدید قرار دارند. به سه انجیل اول، اناجیل هم نوا می گویند. ما در این پژوهش بر آن هستیم تا مطالب و آموزه های عرفانی این اناجیل را بدست بیاوریم. با بررسی اناجیل هم نوا، به این نتیجه می رسیم که این اناجیل مشتمل بر آموزه ها و مباحث عرفانی: زهد گرایی، رهبانیت و تجربه های عرفانی هستند. و در انجیل یوحنا، مطالب و آموزه های عرفانی: مواجهه مستقیم با خداوند، ورود به ملکوت خداوند، وحدت وجود، انسان کامل، تولد ثانی و مراحل سه گانه سلوکی(تزکیه، اشراق و اتحاد) بیان شده است.