مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
عارف
حوزه های تخصصی:
در ادواری که اندیشه های عارفانه در بطن جامعه رواج بیشتری داشته است، در کنار متون ادبی-عرفانی که به فراوانی به رشته تحریر درآمده اند، می توان نشانه های مادی از نگرش های عارفانه را نیز دید. از جمله این شواهد می توان به کتیبه هایی اشاره کرد که بر آثار و ابنیه تاریخی نقش بسته اند. از جمله مهم ترین بسترهایی که اندیشه ها و باورهای مذهبی در آنها به نمایش گذاشته شده است، محراب ها و سنگ قبرهایند که بیشترین پیوند را با اعتقادات معنوی مردم داشته اند. در این آثار به وضوح و به منظور بیان اندیشه های عارفانه، کلمه «لا» در بیشتر موارد بدون داشتن ارتباط با کتیبه اصلی اثر، به روش های خاص و چشمگیری به نگارش درآمده است. از جمله دلایل این موضوع و در کنار ساختار بصری این کلمه، می توان به اهمیت عرفانی آن اشاره کرد. پژوهش حاضر در پی پاسخ به این سؤال است که چرا در بیشتر سنگ قبرها و محراب های کتیبه نگاری شده قرون میانه اسلامی، کلمه «لا» با وجود اینکه در متن آیه و یا حدیث وجود نداشته، بر روی اثر نگاشته شده است؟ فرض غالب این است که با توجه به شهادت متون ادبی-تاریخی، این کلمه جانشین عرفانی عبارت توحیدی «لا اله الا الله» بوده و در اعصار گذشته با هدف تصویرگری اندیشه عارفانه و توحیدی، در آثاری که بیشترین ارتباط معنوی را با مردمان داشته، نقش بسته است.
نقد و بررسی نقش صلح طلبی در متون عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۲ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴۶
35 - 54
حوزه های تخصصی:
جوامع غربی در دهکده جهانی، برای جلوگیری از تقابل فرهنگ ها و ادیان، کثرت گرایی دینی ولیبرالیسم سیاسی را مطرح می نمایند ولی در متون عرفانی ما با ورود عشق به عرفان اسلامی بحث صلح طلبی و محبت به خلق مطرح می شود و پدیده های متضاد عالم تکوین نیز رو به سوی صلح و دوستی دارند و قرآن کریم سفارش به صلح بین مؤمنان دارد. و علت تسامح عرفا بزرگی خلقت و کوچکی تفکر انسان در برابر آن است. و این تساهل به معنای بی بندوباری نسبت به قوانین شریعت نیست، بلکه اعتماد به صفات عفو و ستّاریت خداوند است که پس از ظرفیت جذب مسلمانان گناهکار به سراغ اهل ادیان دیگر مانند جهود و ترسایان می رود و ظرفیت تحمل آنها را نیز در جامعه فراهم می کند تا مرزهای جغرافیایی و رنگ و نژاد را در نظر نگرفته و درد و آلام بشریت را التیام بخشد و درد خلق داشته و بار مردم را به دوش کشد و راه نجات را برای اهل ادیان دیگر هم باز نگه می دارد و با این محبت به خلق و دوستی به غیر، عامل صلح و آرامش و گسترش اسلام در کشورهای دیگر مانند هند و آفریقا می گردد.
دگرگونی جایگاه و ارزش خرد از آثار حکما تا آثار عرفا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۵ بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۹
13 - 42
حوزه های تخصصی:
خرد و عقل از مهم ترین عناصر مفهومی و واژگانی پهنه ادب فارسی است که دامنه کاربرد آن از آثار نخستین شعرای فارسی دری که بیشتر رویکردی آفاقی و حکمی داشتند تا آثار شعرای قرن پنجم تا هشتم که رویکرد آنها به تدریج انفسی و عرفانی شد گسترده شده و جایگاه آن در این سیر زمانی تغییرات عمیقی یافته است. این برداشت های متناقض در آثار این دو دسته از شعرا، که می توان از آنها به حکما و عرفا یا صوفیان یاد کرد، می تواند موضوع تحقیقات زیادی باشد (و بوده است) و در این تحقیق به سیر تدریجی این دگرگونی (که حاصل عوامل و شرایط گوناگون سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و حتی زبانی بوده است) از آثار نخستین شعرا که بیشتر صبغه ای حکیمانه داشتند تا آثار شعرای قرن هفتم و هشتم که بیشتر سبغه و رنگ عرفانی و صوفیانه داشتند پرداخته شده. هم شعرای حکیم و هم شعرای عارف اشعار متعددی با مضمون عقل یا خرد داشته اند اما ازآنجاکه دیدگاه و نگرش کلی آنها به سایر پدیده های مادی و معنوی کاملاً متفاوت و گاه متضاد است با وجود استفاده تقریباً یکسان از این واژگان، محصول کار آنها متفاوت و متباین و گاه متناقض است. دلیل این امر آن است که دیدگاه این دو دسته از شاعران از منابع و مشرب های فکری کاملاً متضادی درباره پدیده های عالم هستی سرچشمه می گیرد.
رهیافتی به تجربه های عرفانی عارفان در زبان عرفان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۶ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۶۱
274 - 296
حوزه های تخصصی:
زبان عرفانی که گویای ناب ترین لحظات عارف است در پی خصلت متناقض نمای تجربه عرفانی پارادوکسیال می شود و یکی از ویژگی های کلام عارفان همین متناقض نماهاست، بی گمان تأمّل وامعان نظر در گستره و ژرفای این تقابل ها و تناقص ها و روابط دو سویه آنان هر نگاهی کاونده و خواهان را به حقیقت عرفانی عارفان نزدیکتر می کند. کوشش و رسالت پژوهشی این مقاله بر آن است که در رهیافت زبان عرفان جنبه تجربه های عرفانی یک عارف را یافته، واکاود، ویژگی ها، دلایل و موانع این گونه تجربه ها را بررسی کند، چرا که معرفت عرفانی پیامد گونه ای تجربه است که آن را هم تجربه عرفانی نامیده اند، مقدمات این گونه تجربه، «عرفان عملی» و نتایج آن عرفان نظری نامیده می شود.
بازنمود «دیگری» در شعر عارف قزوینی و میرزاده عشقی از منظر نظریه پسااستعماری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعات پسااستعماری رویکردی بین رشته ایی است که در دهه های گذشته گسترش فراوان داشته است. این مطالعات به طور مشخص در حوزه ادبیات و تولیدات فرهنگی به واکاوی و نقد بازنمودهای گفتمان پسااستعمار در دوران پسااستقلال می پردازد. در این حوزه مطالعاتی، مفاهیم پسااستعماری همچون اروپامحوری، جنسیت، فرودست، دیگری، نژادگرایی و گفتمان شرقشناسی، در دو مقوله کلی استعمارگر و استعمارزده واکاوی می شود.این مقاله با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و براساس استقرا از مجموعه اشعار عارف قزوینی و میرزاده عشقی و با تکیه بر نظریات پسااستعماری به بررسی بازنمود «دیگری» در شعر آن ها پرداخته و از منطر گفتمان پسااستعماری، نشان می دهد که این شاعران چگونه در برابر دوگانه سازی گفتمان استعماری، به بازیابی هویت «خودی» در برابر «دیگری» سازی غرب پرداخته اند و در عین مبارزه با استعمارگران، گاه با متوسل شدن به ناسیونالیسم باستانگرایی افراطی، در شناخت مقاصد استعمار مدرن دچار اشتباه شده اند که نتیجه اش به سود استعمار و استبداد و تحکیم پایه های قدرت او تمام شده است.
شرح حال سید بهاءالدّین مستوفی گنجینه ای جای مانده در تاریخ ادبیات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیّد بهاءالدّین مستوفی شاعر جای مانده ای است که در کتاب های تاریخ ادبیات به وی اندک اشاره ای نشده است. تنها نام وی را در برخی از تذکره هایی که اینک چون گنج که در ویرانه ای پیدا شود می توان یافت. با آن که وی در علوم مختلف چون: ریاضیّات، رمل و اعداد، فنون شاعری و در دانستن نوشته های یونانی، سُریانی و عب ری و از خطوط نستعلیق و شکسته و نسخ آگاه و در شناخت جواهر شعری «علم عروض» و در سرودن انواع قالب های ادبی اشراف داشته است، اما جای تأسّف است که به وی اندک توجّهی نگردیده است وتا کنون تحقیقاتی در زمینه این شاعر بزرگ انجام نگرفته است. از وی غزلیّات، قصاید و قطعه های ف راوان در دست می باشد که نشانه تفکّر عارفانه و زاهدانه اوست. محتوای اشعار وی بیشتر در مدح و منقبت ائمّه اطهار (ع) و مولای متّقیان علی (ع) می باشد. در این مقاله، علاوه بر آنچه که برای بهاءالدّین بسیار دارای اهمیّت بوده است، ب ه علومی که ایشان به آن آگاه، به خصوص صناعات ادبی همراه با اشعار مربوط که یکی از موضوعات بسیار مهم در علم زبان و ادبیّات فارسی می باشد نیز اشاره شده است.
اشارات و معانی تعبیر «خلعت» در آثار سنایی، عطار و مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه متون ادبی دوره عراقی دوره ۲ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
115 - 125
حوزه های تخصصی:
خلعت از دیرباز، اغلب به پوشش ظاهری رایجی اطلاق می شد که حاکم، پادشاه یا خلیفۀ مسلمانان به وزیران یا امیران اعطا می کرده است. خلعت، نه تنها مقوله ای مرتبط با سلطنت و دربار، بلکه تعبیری است که اهل معرفت، به ویژه سنایی، عطار و مولوی در آثار خود آن را به کار برده اند. با فرض اینکه اهل معرفت از صراحت در کلام خودداری می کنند و تمایل دارند به معنای مورد نظرشان در کلام اشارت داشته باشند، قصد داریم به این پرسش پاسخ دهیم که چه معانی و اشاراتی از تعبیر خلعت در آثار سنایی، عطار و مولوی قابل تأویل است؟ این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی انجام شده است. برایند تحقیق نشان می دهد که اگر حضرت حق، خلعت خاص را به عارف هبه کند، نیکو و پسندیده است؛ در غیر این صورت، خلعت حجاب سالک خواهد بود. وهبی یا کسبی بودن خلعت شأن اعتباری دارد؛ یعنی بر اساس برخی شواهد عارف می تواند از سر فضل حضرت حق، صاحب خلعت خاص شود و بر اساس برخی شواهد دیگر، عارف باید برای به دست آوردن آن جهاد با نفس کند. تشریفی بودن خلعت مهم ترین وجه آن است. همچنین، خلعت می تواند در معنای عفو کردن و پوشانیدن عیوب سالک مورد نظر اهل معرفت باشد.