مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
رضایت جنسی
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، پیش بینی روابط فرازناشوئی براساس ویژگی های شخصیتی، رضایت جنسی و سبک های دلبستگی بود. روش تحقیق برمبنای مفروضه های تحقیقات غیرآزمایشی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل زنان و مردان خیانت دیده شهر تهران در سالهای 1396 و 1395 بود. به روش نمونه گیری در دسترس 200 انتخاب شدند. گروه نمونه، پرسشنامه های خیانت زناشویی مرامی و خادمی (1392)، رضایت جنسی هادسون، هریسون و کروسکاپ(1981)، پرسشنامه شخصیت 5 عامل بزرگ و سبک های دلبستگی بزرگسال کولینز و رید (1990) را تکمیل کردند. نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد، بین ویژگی های شخصیتی، رضایت جنسی و سبک های دلبستگی و متغیر روابط فرازناشویی زوجین همبستگی معنادار وجود دارد که از بین متغیرهای مذکور متغیرهای روان رنجورخویی(P
تعیین اثربخشی برنامه آموزشی شناختی- رفتاری مبتنی بر تصویر بدن بر رضایت و عملکرد جنسی دانشجویان زن متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی بالینی سال دهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۸
35 - 55
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی برنامه آموزشی شناختی- رفتاری مبتنی بر تصویر بدن بر رضایت و عملکرد جنسی دانشجویان زن متأهل بود. طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان زن متاهل شاغل در رشته های علوم انسانی بود که از بین آن ها دانشکده های (روانشناسی و علوم تریبتی،علوم اجتماعی و اقتصاد)که از تصویر بدن خود ناراضی بودند، به عنوان نمونه انتخاب شدند. با توجه به هدف پژوهش کسانی که بر طبق پرسشنامه چن د بع دی بدن- خود نمره متوسط یا پایین تر از آن را دریافت نمودند، انتخاب و از این بین افرادی که در پرسشنامه های رضایت جنسی لارسون و عملکرد جنسی زنان نمره متوسط به پایین را کسب کردند، تعداد 30 (15 نفر گروه آزمایش- 15 نفر گروه گواه) نفر برای شرکت در برنامه آموزشی شناختی- رفتاری تصویر بدن، انتخاب شدند. برای تحلیل داده های پژوهش از روش کواریانس استفاده شد. نتایج نشان داد که بین گروه آزمایش و کنترل در میزان افزایش رضایت و عملکرد جنسی تفاوت معنی داری وجود دارد (001/0> P). بنابراین برنامه آموزشی شناختی- رفتاری مبتنی بر تصویر بدن با اصلاح تصویر بدن منفی می تواند منجر به افزایش عملکرد و رضایت جنسی دانشجویان زن متأهل گردد.
اثربخشی درمان بهزیستی روانشناختی بر افسردگی، رضایت جنسی و بهبود کیفیت زندگی بیماران دیابتی نوع ۲(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال نهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۳۶)
119 - 132
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان بهزیستی روانشناختی بر افسردگی، رضایت جنسی و کیفیت زندگی بیماران دیابتی نوع ۲ بود . روش: روش اینپژوهش طرح آزمایشی تک موردی از نوع خطوط پایه چندگانه بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه بیماران دیابتی نوع ۲شهر مشهد در سال 1398 بود. در این پژوهش 4 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به مقیاس های افسردگی، رضایت جنسی و پرسشنامه کیفیت زندگی پاسخ دادند. داده ها با استفاده از شاخص تغییر پایا و درصد بهبودی تحلیل شدند. یافته ها: نتایج تحلیل داده ها نشان داد که درمان بهزیستی روانشناختی بر کاهش افسردگی و بهبود رضایت جنسی و کیفیت زندگی بیماران دیابتی نوع ۲ اثربخش است . نتیجه گیری: می توان از درمان بهزیستی روانشناختی به عنوان یک راهبرد کوتاه مدت روان درمانی که با پیامدهای مثبت در زندگی فردی و بین فردی همراه است، برای کاهش افسردگی، بهبود رضایت جنسی و کیفیت زندگی بیماران دیابتی نوع ۲ استفاده کرد.
اثربخشی درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر صمیمیت زناشویی و رضایت جنسی زنان پیش یائسه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۴ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
389-369
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر صمیمیت زناشویی و رضایت جنسی زنان پیش یائسه بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با گروه آزمایش و گواه و طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دوماهه و جامعه آماری 86 زن پیش یائسه مراجعه کننده به خانه های سلامت شمال شهر تهران در سال 1397 بود. پس از اعلام فراخوان و غربالگری با استفاده از پرسشنامه های صمیمیت زناشویی باگاروزی (2001) و رضایت جنسی لارسون، اندرسون، هولمن و نیمن (1998) 40 زن به شیوه در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش (20 زن) و گواه (20 زن) به صورت تصادفی جایگزین شدند. برنامه درمان پذیرش و تعهد هیز و استرواسال (2010) طی هشت جلسه 90 دقیقه ای به صورت هفتگی یک جلسه در مورد گروه آزمایش اجرا شد. هر دو گروه در سه مرحله به پرسشنامه های پژوهش پاسخ دادند و داده ها با استفاده از تحلیل واریانس مختلط با اندازه گیری مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایجنشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر صمیمیت زناشویی (94/4=F، 032/0=p) و رضایت جنسی (46/39=F، 001/0=p) اثر داشته و این اثر در مرحله پیگیری پایدار مانده است. نتیجه گیری: از آنجایی که درمان پذیرش و تعهد منجر به بهبود صمیمت و رضایت زناشویی شد؛ می توان از آن به عنوان روش مداخله ای مؤثر برای بهبود صمیمیت زناشویی و رضایت جنسی در زنان پیش یائسه بهره برد.
پیش بینی تعهد زناشویی براساس باورهای ارتباطی و طرحواره های ناسازگار اولیه با میانجی گری الگوهای ارتباطی زوجین ورضایت جنسی و سبک های حل تعارض
پژوهش با هدف پیش بینی تعهد زناشویی براساس باورهای ارتباطی و طرحواره های ناسازگار اولیه با میانجی گری الگوهای ارتباطی زوجین، رضایت جنسی و سبکهای حل تعارض انجام گرفته است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانشجویان متاهل دانشگاه پیام نور کرمانشاه مباشد. حجم نمونه بر اساس روش نمونه گیری هدفمند 300 نفر انتخاب شد. ابزارها شامل پرسشنامه تعهد زناشویی آدامز و جونز (1997)، طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ (1988)، پرسشنامه باورهای ارتباطی آیدلسن و اپستین (۱۹۸۱)، پرسشنامه الگوی ارتباطی کریستنسن و ساالوی (1984)، پرسشنامه رضایت جنسی توسط لارسون (1988)، پرسشنامه سبکهای حل تعارض رحیم (1983) مباشد. روایی پرسشنامه ها مورد تایید صاحبنظران قرار گرفت. پایایی پرسشنامه ها نیز از طریق ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب تعهد زناشویی 82/0، طرحواره ناسازگار 89/0، باورهای ارتباطی 83/0، رضایت جنسی 81/0 و سبک های حل تعارض 93/0 محاسبه شد.
مدل ساختاری تعهد زناشویی براساس باورهای ارتباطی و طرحواره های ناسازگار اولیه با نقش میانجی الگوهای ارتباطی زوجین و رضایت جنسی و سبکهای حل تعارض دانشجویان متاهل دانشگاه پیام نور کرمانشاه
پژوهش با هدف پیش بینی تعهد زناشویی براساس باورهای ارتباطی و طرحواره های ناسازگار اولیه با نقش میانجی الگوهای ارتباطی زوجین و رضایت جنسی و سبکهای حل تعارض دانشجویان متاهل دانشگاه پیام نور کرمانشاه انجام گرفته است. روش پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ شیوه گردآوری داده ها توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش کلیه دانشجویان متاهل دانشگاه پیام نور کرمانشاه با بیش از 5 سال سابقه زندگی زناشویی خواهند. حجم نمونه به روش نمونه گیری در دسترس 300 نفر انتخاب گردید. ابزار های پژوهش شامل پرسشنامه تعهد زناشویی آدامز و جونز (1997)، پرسشنامه طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ (1988)، پرسشنامه باورهای ارتباطی آیدلسن و اپستین (۱۹۸۱)، پرسشنامه الگوهای ارتباطی کریستنسن و ساالوی (1984)، پرسشنامه رضایت جنسی لارسون (1988)، پرسشنامه سبکهای حل تعارض رحیم (1983) بود. پایایی پرسشنامه ها از طریق آزمون آلفای کرونباخ به ترتیب 81/0، 80/0، 83/0، 89/0، 90/0 92/0 محاسبه شد. یافته ها حاکی از آن بود که باورهای ارتباطی و طرحواره های ناسازگار اولیه بر تعهد زناشویی اثر مستقیم و با نقش میانجی الگوهای ارتباطی زوجین و رضایت جنسی و سبکهای حل تعارض دانشجویان متاهل دانشگاه پیام نور کرمانشاه اثر غیر مستقیم دارد.
اثربخشی درمان شفقت به خود بر معنایابی در زندگی و رضایت جنسی زنان دارای همسر معتاد در شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی بالینی سال دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۰
77 - 102
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان شفقت به خود بر معنایابی در زندگی و رضایت جنسی زنان دارای همسر معتاد در شهر مشهد بود. روش پژوهش: از نوع نیمه آزمایشی، به شیوه پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان دارای همسر معتاد مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد بودند که از طریق نمونه گیری در دسترس و هدفمند 30 نفر انتخاب شدند و به صورت تصادفی 15 نفر در گروه آزمایشی شفقت به خود و 15 نفر در گروه کنترل قرار گرفتند. از پرسشنامه معنای زندگی استایگر و فرایزر (2006) و رضایت جنسی یاوری کرمانی (1386) برای گردآوری داده ها در پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. گروه آزمایش در 8 جلسه 120 دقیقه ای آموزش درمان شفقت به خود شرکت کردند. یافته ها در تحلیل کوواریانس چندمتغیره و تک متغیره در گروه آزمایش و کنترل نشان داد که آموزش شفقت به خود در افزایش معنایابی در زندگی (01/0p < ،42/12F=)، حضور معنا (05/0p < ،25/4F=) و جستجوی معنا در سطح (01/0 p < ،84/17F=) و رضایت جنسی (51/93)F در سطح (001/0>P) در زنان تأثیر معنادار داشت. نتایج پژوهش حاضر حاکی از آن است که آموزش شفقت به خود، روش مؤثری برای افزایش معنای زندگی و رضایت جنسی در زنان دارای همسر معتاد است.
معادلات ساختاری مهارت های زندگی و سبک های دلبستگی با تعارضات زناشویی: نقش میانجیگرانه رضایت جنسی و قصه عشق زوجین(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: ﺗﻌﺎرﺿﺎت به وجود آﻣﺪه در ﺧﺎﻧﻮاده ﻣﺴﺎﺋﻞ و ﻣﺸکﻼﺗی را در ﺳﻄﻮح ﻓﺮدی، ﻧﻬﺎدی و اﺟﺘﻤﺎﻋی به وجود می آورد. تعارضات زناشویی و طلاق را بعد از مرگ ناگهانی در خانواده از مهم ترین عوامل تنش زا در خانواده می دانند. هدف از پژوهش حاضر پیش بینی تعارضات زناشویی بر اساس مهارت های زندگی و سبک های دلبستگی با واسطه گری رضایت جنسی و قصه عشق زوجین بود. مواد و روش ها: جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زوجین مراجعه کننده به مرکز مشاوره مهراندیش شهر اراک بود که در یک بازه ۶ ماهه در سال ۱۳۹۸ به این مراکز مراجعه کرده بودند. در کل جامعه آماری ۶۰۰ زوج (۱۲۰۰ نفر) بود که تعداد ۱۴۶ زوج (۲۹۲ نفر) به عنوان نمونه آماری به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب گردیدند. ابزار گردآوری داده ها، مقیاس سبک های دلبستگی هازان و شیور (۱۹۹۳)؛ مقیاس تعارضات زناشویی ثنایی و براتی (۱۳۷۹)؛ مقیاس مهارت های زندگی ساعتچی، کامکاری و عسگریان (۱۳۸۹)؛ مقیاس رضایت جنسی لارسون (۱۹۸۸) و مقیاس قصه عشق استرنبرگ (۱۹۸۶) بود. این پژوهش از نوع همبستگی بود که با روش مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که رضایت جنسی و قصه عشق هر دو در رابطه بین مهارت های زندگی و سبک های دلبستگی با تعارضات زناشویی می توانند نقش واسطه گری داشته باشند. نتیجه گیری: با توجه به اینکه رضایت جنسی یکی از عوامل مهم سازگاری در بین زوجین می باشد و عدم رضایت در این زمینه احساس ناکامی را به همراه خواهد داشت، بنابراین، توجه به انطباق سبک های دلبستگی و سبک های عشق ورزی می تواند یکی از عوامل مؤثر در کاهش تعارضات زناشویی باشد. علاوه بر این، مجهز بودن به مهارت های زندگی می تواند در کنار قصه عشق در کاهش تعارضات زناشویی تأثیر عمده ای داشته باشد .
نقش رضایت زناشویی و رضایت جنسی طی همه گیری کروناویروس 2019 در سلامت روانی خانواده ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هفدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۵
45 - 62
حوزه های تخصصی:
کرونا ویروس 2019 (کووید-19) به عنوان یک بیماری همه گیر باعث ایجاد محدودیت های زیادی در سطح جهان از جمله قرنطینه خانگی شد. با طولانی شدن محدودیت ها بسیاری از خانواده ها دچار مشکلات خانوادگی متعددی مانند خشونت خانگی، تعارضات زناشویی و روابط جنسی خود شدند. در این راستا، پژوهش مروری حاضر با هدف بررسی نقش رضایت زناشویی و رضایت جنسی طی همه گیری کرونا ویروس 2019 بر سلامت روانی خانواده ها انجام شد. در این مطالعه مروری نظام-مند با جستجو توسط واژگان کلیدی Coronavirus 2019 ، Marital Satisfaction، Sexual Satisfaction Mental Health, Domestic Violence, و COVID-19 در عنوان و چکیده مقالات منتشر شده در پایگاه های Google Scholar، PubMed، Scopus و ScienceDirect مورد جستجو قرار گرفت. معیار اصلی جهت ورود، مقالات چاپی تمام متن انگلیسی مرتبط طی سال های 2020 و 2021 بود. یافته های به دست آمده نشان داد در مقایسه با قبل از شیوع کووید-19 خشونت کلامی، جسمانی، روانی و تعارضات زناشویی زوجین به میزان قابل توجهی افزایش یافته است. همچنین عملکرد و رضایت جنسی زوجین در دوران همه گیری کرونا ویروس 2019 کیفیت لازم را نداشت و کاهش چشمگیری داشت. با توجه به پیامدهای بلندمدت خشونت های خانگی بر روی سلامت روانشناختی زنان و فرزندان، لازم است تدابیری در جهت شناسایی، کاهش و کنترل مشکلات خانوادگی اتخاذ گردد.
مقایسه اثربخشی هیپنوتیزم بالینی و هیپنوتراپی شناختی رفتاری(CBH) بر علائم جسمی و رضایت جنسی زنان مبتلا به سندروم فیبرومیالژیا شهر گرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم تیر ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۶۱)
155-166
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی هیپنوتیزم بالینی و درمان هیپنوتراپی شناختی رفتاری ( CBH ) بر علائم جسمی و رضایت جنسی زنان مبتلا به سندروم فیبرومیالژیا شهر گرگان بود. دراین پژوهش از طرح های تک آزمودنی ( A - A-B ) استفاده شد. جامعه آماری شامل کلیه زنان مبتلا به سندروم فیبرومیالژیا می باشند که در سال 98 به مراکز درمانی شهر گرگان مراجعه کرده اند. با توجه به طرح پژوهش حاضر از تعداد 9 مراجع استفاده شد. از این تعداد 3 بیمار درمان هیپنوتیزم بالینی و 3 بیمار درمان هیپنوتراپی شناختی رفتاری ( CBH ) دریافت کردند. سه بیمار نیز در گروه در انتظار درمان به عنوان کنترل جای گرفتند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه علائم جسمی پاول و انرایت ( (PE_PSQ (1991) و پرسشنامه چند بعدی رضایت جنسی زنان (SSSW ) (1393) استفاده شد. مداخلات درمانی برای گروه های آزمایشی به مدت 8 جلسه برگزار شد، یک گروه نیز مداخله ای دریافت نکرد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های تحلیل نمودار، شاخص تغییر پایا، معناداری بالینی، درصد بهبودی استفاده شد. با توجه به نتایج به دست آمده می توان بیان داشت که در رابطه با رضایت جنسی درمان هیپنوتراپی شناختی رفتاری در مقایسه با هیپنوتیزم بالینی با 36/59 درصد بهبودی اثربخشی بیشتری داشته است، همچنین در علائم جسمی درمان هیپنوتراپی شناختی رفتاری در مقایسه با هیپنوتیزم بالینی اثربخشی با 14/57 درصد بهبودی موثرتر بوده است . به طور کلی بر اساس یافته های به دست آمده می توان گفته هردو درمان نسبت به گروه بدون مداخله توانسته اند بر متغیرهای پژوهش تاثیر بیشتری بگذارند. بنابراین توصیه می شود پزشکان در درمان این سندرم به درمان هیپنوترابی شناختی رفتاری نیز توجه داشته باشند.
نقش عوامل جمعیت شناختی و روان شناختی در رضایت جنسی زنان بعد از 40 سالگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رضایت جنسی عاملی کلیدی در کیفیت زندگی زناشویی است که در دوره های مختلف تحت تاثیر عوامل مختلفی قرار دارد. گرچه، رضایت جنسی مورد توجه بسیاری از مطالعات قرار گرفته است اما نقش متغیرهای روان شناختی و جمعیت شناختی در حفظ رضایت جنسی در زنان بعد از 40 سالگی چندان روشن نیست. لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش پیش بینی کننده عوامل جمعیت شناختی و روان شناختی موثر در رضایت جنسی در زنان بعد از 40 سالگی انجام شد. پژوهش حاضر مطالعه ای توصیفی تحلیلی از نوع مقطعی بود. تعداد 365 زن سالم در محدود سنی 40 تا 65 سال مجموعه پرسشنامه های اعتباریابی شده را تکمیل کردند که شامل پرسشنامه جمعیت شناختی، مقیاس رضایت جنسی (1981)، پرسشنامه ذهن آگاهی (2006) و پرسشنامه نگرانی از تصویر تن (2005) بود. جهت تحلیل داده های پژوهش از آزمون های آماری همبستگی پیرسون، رگرسیون چند متغیره و ازمون t مستقل استفاده شد. نتایج همبستگی پیرسون نشان داد که رابطه سن با رضایت جنسی (208/-0=r، 001/0P<)، رابطه طول مدت زندگی زناشویی با رضایت جنسی (264/0- =r، 001/0>P) و ذهن آگاهی با رضایت جنسی(425/0 =r، 001/0>P) و نگرانی از تصویر تن با رضایت جنسی (297/0=r، 001/0>P) معنا دار است. نتایج رگرسیون خطی چندگانه نشان داد که طول مدت زندگی زناشویی (588/0-=B، 001/0>P) ذهن آگاهی (503/0 =B، 001/0>P) و نگرانی در مورد تصویر تن (237/0-=B، 001/0>P) توان پیش بینی رضایت جنسی را دارند و 8/29 درصد واریانس رضایت جنسی زنان را تبیین می کنند. آزمون t مستقل نیز نشان داد که رضایت جنسی در زنان غیریائسه به نحو معناداری بیشتر از زنان یائسه است (01/0>P).
اثربخشی برنامه آموزشی مبتنی بر مزاج در تراز رضایت جنسی زنان شهر اصفهان
حوزه های تخصصی:
سلامت جنسی و برقراری یک رابطه ی جنسی کارآمد و کارآمد نه تنها نشانه ای از سلامت روانی است بلکه اختلال در آن سلامت بدنی و اجتماعی افراد را نیز تحت تأثیر خود قرار می دهد. این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی برنامه آموزشی مبتنی بر مزاج در تراز رضایت جنسی زنان شهر اصفهان انجام شد. روش پژوهش حاضر آزمایشی، از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه است. جامعه آماری پژوهش زنان شهر اصفهان در سال 1399-1400 هستند. از میان آن ها 34 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (17 نفر) و گواه (17 نفر) گمارده شدند، نخست مقیاس استاندارد رضایت جنسی زنان متسون و تراپنل (2005) میان همه شرکت کنندگان توزیع شد، سپس اعضای گروه آزمایش، به مدت هشت جلسه در برنامه آموزشی مبتنی بر مزاج شرکت کرده و در برابر، گروه گواه هیچ آموزشی دریافت نکردند. تجزیه وتحلیل داده ها با روش آماری تحلیل کوواریانس انجام گرفت. یافته های این پژوهش نشان دهنده ی تفاوت معنی دار میان دو گروه آزمایش و گواه در رضایت جنسی (F=19/885) و مؤلفه های آن ارتباط جنسی (520/ 4 F= ) و سازگاری جنسی (549/7 F= ) و رضایت جنسی (76/5 F= ) و اضطراب رابطه ای (093/3 F= ) و اضطراب شخصی (240/13 F= ) است ( P< 0/05 ) ؛ بنابراین می توان چنین نتیجه گرفت که آموزش مزاج باعث افزایش و بهبود رضایت جنسی در زنان شهر اصفهان شده است ، پس زوج درمانگران می توانند از این رویکرد در بهبود روابط زوجین و افزایش رضایت مندی زناشویی استفاده نمایند.
بررسی رابطه ی ذهن آگاهی با رضایت جنسی در زنان متأهل دانشگاه پیام نور شهر اهواز
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه ی ذهن آگاهی با رضایت جنسی است. جامعه ی آماری این تحقیق، زنان متأهل دانشگاه پیام نور شهر اهواز بود که از بین آن ها 196 نفر به روش نمونه گیری در دسترس در سال 1390-1389 انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری داده ها دربرگیرنده ی پرسشنامه های رضایت جنسی پینی و مقیاس ذهن آگاهی فیلادلفیا بود. این تحقیق توصیفی و از نوع همبستگی بود. نتایج تحلیل همبستگی پیرسون نشان داد که بین ذهن آگاهی با رضایت جنسی رابطه ی مثبت معنی دار وجود دارد. این تحقیق نشان داد که ذهن آگاهی باعث افزایش رضایت جنسی می شود و ازاین رو هم می توان گفت به کار بردن آن در خانواده درمانی می تواند باعث بهبود روابط زناشویی شود.
بررسی وضعیت رضایت جنسی در مردان متأهل شهر سنندج در سال 1399
حوزه های تخصصی:
مقدمه: فعالیت جنسی و رضایت حاصل از آن یکی از ویژگی های مهم زندگی زناشویی است؛ که توجه به آن، می تواند بقا و سلامت خانواده را تضمین کند. هدف: با توجه به نقش مهم مردان در رضایت جنسی زناشویی و تمرکز بیشتر مطالعات پیشین بر رضایت جنسی زنان، مطالعه حاضر با هدف تعیین وضعیت رضایت جنسی مردان متأهل شهر سنندج در سال ۱۳۹۹ انجام شد. روش: این پژوهش یک مطالعه از نوع توصیفی- مقطعی است که در بازه زمانی سال ۱۳۹۸ تا ۱۳۹۹ انجام شد. جامعه مورد مطالعه کلیه مردان متأهل شهر سنندج بودند که به روش نمونه گیری تصادفی سیستماتیک در سال ۱۳۹۸ وارد مطالعه شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه رضایت جنسی لارسون بود که روایی آن توسط متخصصان و پایایی آن با آلفای کرونباخ ۰/۷ تائید شد. تجزیه و تحلیل داده ها توسط نرم افزار SPSS نسخه ۲۰ و با روش های آنالیز توصیفی از جمله میانگین، انحراف معیار و درصد فروانی نسبی انجام شد. یافته ها: میانگین سنی افراد مورد مطالعه ۴/۵۵±۳۳/۸۶ سال بود. بیشترین میزان مربوط به سطوح رضایت جنسی، سطح متوسط با (۵۳/۹) درصد و کمترین میزان در سطح عدم رضایت جنسی با (۱/۴) درصد، در مشارکت کنندگان مورد مطالعه بود. همچنین میانگین و انحراف معیار رضایت جنسی مردان متأهل شهر سنندج ۶/۲۸ ± ۷۱/۰۲ برآورد شد. نتیجه گیری: با توجه به اینکه نتایج میزان رضایت جنسی مردان را در سطح کم تا متوسط نشان داد، پیشنهاد می شود که برنامه ها و مداخله های آموزشی لازم برای افزایش آگاهی مردان متأهل از روابط جنسی رضایت بخش از سوی مراکز مشاوره سلامت جنسی در نظر گرفته شود.
بررسی مقایسه ای تأثیر شبکه های اجتماعی مجازی بر روابط زناشویی با تأکید بر جنسیت (مورد مطالعه: افراد متأهل شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، ارزیابی رابطه بین شبکه های اجتماعی مجازی و روابط زناشویی با تأکید بر جنسیت است. روش پژوهش، پیمایش و حجم نمونه برابر با 340 نفر از افراد متأهل شهر تهران است. نمونه گیری به روش خوشه ای چندمرحله ای انجام گرفته و نمونه های هر خوشه به صورت تصادفی سیستماتیک انتخاب شده اند. یافته ها نشان می دهد که میانگین نگرش مردان در متغیرهای رضایت از روابط جنسی، صمیمیت بین زوجین و حل تعارض بین زوجین بیشتر از زنان است؛ اختلاف میانگین مشاهده شده بین زنان و مردان در متغیرهای رضایت از روابط جنسی و صمیمیت بین زوجین معنادار است ولی در حل تعارض بین زوجین معنادار نیست. یافته ها همچنین حاکی از آن است که شبکه های اجتماعی مجازی با رضایت از روابط جنسی، صمیمیت بین زوجین و حل تعارض بین زوجین زنان رابطه مثبت و معنادار دارد ولی با رضایت از روابط جنسی، صمیمیت بین زوجین و حل تعارض بین زوجین مردان رابطه معنادار ندارد. مدت استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی 1/10 درصد رضایت از روابط جنسی زنان و ابعاد مدت استفاده و حضور با هویت واقعی در شبکه های اجتماعی مجازی 9/11 درصد از صمیمیت بین زوجین و 2/16 درصد از حل تعارض بین زوجین زنان را تبیین کرده است. بر اساس نتایج پژوهش، مدت عضویت در شبکه های اجتماعی و حضور با هویت واقعی در این شبکه ها با کیفیت روابط زناشویی زنان رابطه مثبت داشته و عملکرد آنان را بهبود بخشیده است.
رابطه ی ویژگی های شخصیت، نگرش مذهبی و رضایت جنسی با گرایش به طلاق در زنان پیراپزشک شهر کرمان در سال 1394-95(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۵ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
20-33
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: به دلیل افزایش روزافزون طلاق و پیامدهای مخربی که این پدیده می تواند برای افراد و جوامع داشته باشد، این پژوهش با هدف بررسی پیش بینی گرایش به طلاق بر اساس ویژگی های شخصیت، نگرش مذهبی و رضایت جنسی در زنان پیراپزشک شهر کرمان انجام شده است. روش کار: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه ی زنان پیراپزشک متأهل شهر کرمان در سال 95-1394 بود که از بین آنان 200 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای جمع آوری اطلاعات شامل پرسش نامه ی گرایش به طلاق، پرسش نامه ی شخصیتی پنج عاملی، مقیاس نگرش سنج مذهبی و مقیاس رضایت جنسی زنان بود. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از آمار توصیفی (فراوانی، میانگین و انحراف استاندارد) و استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون هم زمان و گام به گام) استفاده شد. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج آزمون همبستگی نشان داد که نگرش مذهبی و رضایت جنسی رابطه ی منفی و معناداری با گرایش به طلاق داشتند. علاوه براین، از بین ابعاد شخصیت نئو، بُعد روان آزرده گرایی رابطه ی مثبت و معنادار با گرایش به طلاق (01/0P< و 34/0 = r)؛ و برون گرایی (01/0P< و 25/0- = r)، موافق بودن (01/0P< و 39/0- = r) و با وجدان بودن (01/0 P<و 41/0- = r) رابطه ی منفی و معنادار با گرایش به طلاق نشان دادند و بین گشودگی (05/0 < P و 10/0 = r) و گرایش به طلاق رابطه یی یافت نشد. مهم ترین متغیّر پیش بین برای گرایش به طلاق نیز رضایت جنسی (001/0 P < و 78/362 = F) بود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش، متولیان و مسئولان بیمارستان ها برای بهبود شرایط کارکنان خود می توانند در جهت برگزاری کارگاه های آموزش روابط جنسی صحیح در جهت بهبود رضایت زناشویی و همچنین آگاهی رسانی در زمینه ی اهمیت این موضوع اقدام نمایند.
اثربخشی آموزش گروهی به شیوه هیجان مدار بر رضایت جنسی، رضایت زناشویی و ابعاد سلامت روان در مادران کودکان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر اثربخشی آموزش گروهی به شیوه هیجان مدار بر رضایت جنسی، رضایت زناشویی و ابعاد سلامت روان مادران کودکان کم توان ذهنی بود. این مطالعه با رویکرد کمّی و به روش نیمه آزمایشی و با بکارگیری طرح پیش آزمون– پس آزمون– پیگیری با گروه گواه انجام شد. جامعه آماری متشکل از تمام مادران کودکان کم توان ذهنی محصل در شهرستان میبد در سال تحصیلی 97-98 بود. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 24 نفر به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در دوگروه 12 نفری (آزمایش و گواه) جایگزین شدند. شرکت کنندگان به پرسشنامه های استاندارد اضطراب، استرس و افسردگی لاویبوند، رضایت زناشویی انریچ و رضایت جنسی لارسون در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری پاسخ دادند. گروه آزمایش مداخله آموزش گروهی به شیوه هیجان مدار را در 8 جلسه 5/1 ساعته و هر هفته دو جلسه دریافت کردند، در صورتی که گروه گواه هیچ گونه مداخله ای را طی مدت زمان انجام پژوهش دریافت ننمودند. در پایان نیز داده های پژوهش با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و در سطح معنی داری 05/0 تحلیل شدند. نتایج نشان داد که میانگین نمرات رضایت جنسی و رضایت زناشویی و سلامت روان گروه آزمایش نسبت به گروه گواه، در مرحله پس آزمون افزایش معناداری پیدا کرده و این افزایش در مرحله پیگیری نسبتاً ثابت مانده است (001/0>p). بر اساس نتایج پژوهش، آموزش گروهی به شیوه هیجان مدار باعث بهبود رضایت جنسی، رضایت زناشویی و ابعاد سلامت روان مادران کودکان کم توان ذهنی شد. بنابراین آموزش گروهی به شیوه هیجان مدار می تواند مداخله ای ارزنده در راستای کاهش مشکلات این مادران به شمار آید.
مدل یابی بلوغ اجتماعی در زوجین بر اساس رضایت جنسی، بهزیستی ذهنی، رفتارهای کنترل گرایانه با میانجیگری صمیمت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۵)
326 - 350
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف، ارائه مدل یابی بلوغ اجتماعی در زوجین بر اساس رضایت جنسی، بهزیستی ذهنی، رفتارهای کنترل گرایانه با میانجیگری صمیمیت انجام شد. روش پژوهش: این پژوهش مقطعی از نوع همبستگی و جامعه آماری را زوجین شهر تهران شهر تهران در سال 1398 تشکیل دادند، که از میان آن ها، تعداد 370 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه های بلوغ اجتماعی رائو (1990)، رضایت جنسی هادسون (1981)، بهزیستی ذهنی کییز و ماگیارمو (2003)، رفتارهای کنترل گرایانه گراهام-کوان و آرچر (2005) و صمیمیت والکر و تامپسون (1983) بود. داده های جمع آوری شده از روش تحلیل معادلات ساختاری و نرم افزار SPSS-V23 و Lisrel-V8.8 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین رضایت جنسی با بلوغ اجتماعی با نقش میانجی صمیمیت رابطه مثبت وجود دارد (05/0=P)؛ بین بهزیستی ذهنی با بلوغ اجتماعی با نقش میانجی صمیمیت رابطه مثبت وجود دارد. بین رفتارهای کنترل گرایانه با بلوغ اجتماعی با نقش میانجی صمیمت رابطه منفی وجود دارد (05/0=P). نتیجه گیری: بنابراین توجه به متغیرهای مذکور در طراحی درمان های مناسب تر به پژوهشگران و درمانگران یاری می رساند.
اثربخشی درمان مثبت گرا بر افسردگی، اضطراب و رضایت جنسی در بیماران زن مبتلا به ناباروری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۸)
464 - 482
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف مطالعه حاضر تعیین میزان اثربخشی درمان مثبت گرا بر افسردگی، اضطراب و رضایت جنسی در بیماران زن مبتلا به ناباروری بود. روش پژوهش: این مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بود که 52 نفر از زنان مبتلا به ناباروری دارای اختلال در عملکرد جنسی در بازه زمانی خرداد تا شهریور ماه سال 1400 مراجعه کننده به بخش ناباروری بیمارستان امام حسین (ع) واقع در استان تهران با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و سپس به صورت تصادفی در گروه آزمایش (26 زن) و گروه گواه (26 زن) گمارده شدند. گروه ازمایش درمان مهارت های مثبت گرا را طی هشت جلسه 90 دقیقه ای دریافت و گروه گواه در حالت انتظار قرار داشت. هر دو گروه در سه مرحله به پرسشنامه های استاندارد مسائل جنسی اسنل و فیشرو والترز (1993) پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر چند متغیری انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مداخله درمان مثبت گرا، بر کاهش اضطراب جنسی (76/65=F، 001/0=P) و افسردگی جنسی (36/99=F، 001/0=P) و بهبود رضایت جنسی (73/40=F، 001/0=P) در گروه آزمایش موثر بود و این تاثیر در مرحله پیگیری پایدار بود (05/0 =P). نتیجه گیری: در حوزه درمان با تاکید بر لزوم استفاده از درمان های روان شناختی جدید و موثر، می توان از روان درمانی مثبت گرا با توجه به ماهیت و کاردکرد آن برای درمان اختلال های جنسی و روانشناختی مربوط به ناباروری به طور انفرادی و گروهی استفاده کرد.
پیش بینی رضایت جنسى زنان متاهل برمبنای تعهد زناشویی، صمیمیت زناشویی و سبک های دلبستگى در دوران کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵ (پیاپی ۹) مجموعه مقالات کووید- ۱۹
94 - 115
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پیش بینی رضایت جنسى زنان بر اساس تعهد زناشویی، صمیمیت زناشویی و سبک های دلبستگى در دوران کرونا بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود که جامعه آماری آن را تمامی زنان متأهل شهرستان تفت در سال 1400 که از بین آن ها تعداد 138 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت اینترنتی پرسشنامه رضایت جنسی یاوری کرمانی و بحرینیان (1388)، پرسشنامه تعهد زناشویی توسط آدامز و جونز (1997)، پرسشنامه صمیمیت زوجین وندن بروک و برتمن (1995) و پرسشنامه سبک های دلبستگی بزرگسال بشارت (1379) را تکمیل نمودند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه به شیوه گام به گام در SPSS-26 استفاده شد. یافته ها: نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که رابطه مثبت و معنی داری بین تعهد زناشویی (تعهد به همسر، تعهد به ازدواج و احساس تعهد)، صمیمیت زوجین (شاخص صمیمیت، میزان توافق، میزان صادق بودن، علاقه و محبت داشتن و میزان پایبندی به تعهدات) و سبک دلبستگی ایمن با رضایت جنسی وجود داشت (05/0P<). علاوه بر این نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که رابطه منفی و معنی داری بین سبک دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا / اضطرابی با رضایت جنسی وجود داشت (05/0P<). نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد که مؤلفه تعهد به ازدواج؛ مؤلفه علاقه و محبت و میزان توافق و سبک دلبستگی ایمن قادر به پیش بینی رضایت جنسی بودند. نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده می توان دریافت که تعهد زناشویی و صمیمیت زناشویی و سبک دلبستگى قادر به پیش بینی رضایت جنسی زوجین هستند.