مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
رضایت جنسی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی اثر برنامه بهبودبخشی ارتباط بر میزان پرخاشگری و رضایت جنسی زنان شاغل صورت گرفته است. برنامه بهبودبخشی ارتباط، یک برنامه آموزشی است که به وسیله آموزش مهارتهای خاص به زنان کمک می کند تا مشکلات خود را حل کنند. جامعه پژوهش شامل زنان شاغل در ادارات شهرستان شاهرود می باشد. نمونه پژوهش شامل 24 زن است و از بین زنانی که حاضر به شرکت در مطالعه شدند، به صورت تصادفی انتخاب شده اند. ابزار پژوهش عبارت است از پرسشنامه رضایت زناشویی در مقیاسهای میزان پرخاشگری و رضایت جنسی، فرم تجدیدنظر شده(MSI-R) آشنایدر است. برای تجزیه و تحلیل داده ها علاوه بر روشهای امار توصیفی از آزمون تحلیل واریانس کرتهای تقسیم شده، استفاده شده است. تحلیل داده ها نشان می دهد که برنامه بهبودبخشی ارتباط به طور معناداری میزان پرخاشگری و رضایت جنسی آزمودنیها را بهبودبخشیده است.
رابطه رضایت جنسی، سلامت عمومی و رضایت زناشویی در زوجین
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه رضایت جنسی با سلامت عمومی و رضایت زناشویی زوجین بود. روش پژوهش از نوع همبستگی چند متغیری بود که 50 زوج به روش نمونه گیری در دسترس از میان تمام زوجین ساکن شهرستان یزد در سال 1387 انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ (اولسون، 1989) و پرسشنامه 28 سؤالی سلامت عمومی گلدبرگ و هیلر (سال1979) بود. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، آزمون t مستقل، تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی شفه تحلیل شد. یافته ها نشان دادند همبستگی بین رضایت جنسی و رضایت زناشویی مثبت است، اما این دو متغیر با سلامت عمومی رابطه ندارند. همچنین تفاوت زنان و مردان (زن و شوهرها) از لحاظ این متغیرها معنادار نبود. رابطه میزان تحصیلات با رضایت جنسی معنادار بود، ولی با رضایت زناشویی و سلامت عمومی معنادار نبود. رابطه مدت زمان ازدواج با رضایت زناشویی و سلامت عمومی زوجین معنادار نبود، اما با رضایت جنسی رابطه معنادار و معکوس داشت، به طوری که افراد با مدت زمان ازدواج کمتر، رضایت جنسی بالاتری را گزارش کردند.
نتیجه گیری: چون همبستگی بین مدت زمان ازدواج و رضایت از روابط جنسی منفی است، ممکن است بالارفتن سن آزمودنی ها باعث کاهش توانایی و میل آن ها به روابط جنسی شود. علاوه بر آن از بین رفتن تازگی طرفین برای یکدیگر نیز می تواند یک عامل مهم و تاثیرگذار در این زمینه باشد.
بررسی رابطه الکسی تیمیا و رضایت جنسی در گروهی از دانشجویان متاهل دانشگاه تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه الکسی تیمیا و رضایت جنسی در گروهی از دانشجویان دختر متاهل دانشگاه تبریز است. نمونه آماری پژوهش مشتمل بر 100 دانشجوی دختر متاهل دانشگاه تبریز می باشد که براساس روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند.
ابزارهای پژوهش شامل نسخه فارسی مقیاس 20 سؤالی الکسی تیمیا تورنتو (بشارت، 2008) و پرسشنامه رضایت جنسی (شاه سیاه، 1387) است که از روایی و پایایی مطلوبی در ایران بـرخوردار می باشند.
مقیاس20 سؤالی الکسی تیمیا از سه خرده آزمون شامل دشواری در شناسایی احساسات (DIF)، دشواری در توصیف احساسات (DDF)، و تفکر بیرون مدار (EOT) تشکیل شده است. نتایج حاصل از رگرسیون چند متغیره، بیانگر رابطـه منفی و معنا دار بین نمره کل و هر یک از خرده آزمون های مقیاس الکسی تیمیا با رضایت جنسی بود. علاوه بر این مشخص شد که نمره کل مقیاس الکسی تیمیا و خرده آزمون دشواری در شناسایی احساسات (DIF) به ترتیب از بیشترین قدرت پیش-بینی درباره رضایت جنسی برخوردار هستند.
بررسی جامعه شناختی رضایت زنان از مناسبات زناشویی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی رضایت از روابط زناشویی و عوامل مؤثر بر آن می پردازد. این پژوهش به روش پیمایشی و کتابخانه ای انجام گرفته و گردآوری داده ها با پرسشنامه انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش را زنان متأهل تهرانی زیر 40 سال تشکیل داده اند. حجم نمونه این پژوهش برابر با 400 نفر بوده و روش نمونه گیری مورد استفاده در پژوهش، نمونه گیری خوشه ای بوده است. یافته های پژوهش حاضر نشان داد که بین رضایت جنسی و متغیرهای سن، شیوه های تربیتی استبدادی و مردسالارانه،دارا بودن مهارت زندگی، برداشت نادرست از آموزه های دینی، رضایت از وضعیت اقتصادی، تعاملات عاطفی، رضایت از سایر ابعاد زندگی، باورها و نگرشهای جنسی غلط و نحوه اجتماعی شدن همبستگی بالا وجود دارد. نتایج تحلیل مسیر نشان می دهد که متغیر رضایت از سایر ابعاد زندگی با ضریب مسیر 43/0 بر رضایت جنسی تأثیر می گذارد و پس از آن به ترتیب سایر متغیرها "" باورها و نگرشهای جنسی غلط "" با ضریب تأثیر 23/0-، ""سن"" با ضریب تأثیر 19/0-، ""تحصیلات همسر"" با ضریب تأثیر 14/0، ""رضایت از وضعیت اقتصادی"" با ضریب تأثیر 11/0، "" برداشت نادرست از آموزه های دینی"" با ضریب تأثیر 1/0- ،و دارا بودن مهارت زندگی"" با ضریب تأثیر 1/0 بر متغیر رضایت جنسی تأثیر دارند. مقدار ضریب تعیین یا واریانس برآورد شده متغیرهای حاضر در مدل بر روی رضایت جنسی، 54/0 می باشد که این نتیجه نشان می دهد که مجموع متغیرهای مدل توانسته اند بیشتر از نصفی از واریانس متغیر رضایت جنسی را تبیین کنند.
بررسی تاثیر زوجدرمانی مبتنی بر نظریهی دلبستگی بر رضایت و صمیمیت جنسی زوجین(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: تلاش درجهت جستجو و حفظ رابطه با افراد مهم زندگی یک اصل انگیزشی بوده و در تمام طول زندگی با فرد همراه است. هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر زوجدرمانی مبتنی بر نظریهی دلبستگی بر افزایش رضایت و صمیمیت جنسی زوجین شهر اصفهان بوده است.
روشکار: این پژوهش نیمهتجربی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه شاهد همراه با پیگیری بود. نمونه این پژوهش، 30 زوج از زوجین مراجعهکننده به فرهنگسرای شهر اصفهان بود که بهصورت تصادفی در دو گروه آزمون (15زوج) و شاهد (15زوج) تقسیم شدند. پرسشنامهی رضایت جنسی و پرسشنامهی صمیمیت جنسی بهعنوان پیشآزمون اجرا و سپس برای گروه آزمون جلسات زوجدرمانی بر اساس نظریهی دلبستگی برگزار گردید. بعد از دو هفته از اتمام جلسات، از دو گروه آزمون و شاهد، پسآزمون بهعمل آمد. دو ماه بعد، آزمون پیگیری از دو گروه آزمون و شاهد انجام گرفت. برای تحلیل دادهها از نرم افزار آماری SPSS نسخهی 13 و روشهای آمار توصیفی (جداول میانگین، انحراف معیار) و آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس) استفاده شد.
یافتهها: زوجدرمانی مبتنی بر نظریهی دلبستگی، رضایت جنسی زوجین (001/0>P، 211/512=F) در پسآزمون و در پیگیری (001/0>P، 405/789=F) و صمیمیت جنسی زوجین (001/0>P، 63/818=F) در پسآزمون و در پیگیری (001/0>P، 63/1706=F) را بهطور معنی داری افزایش داده است.
نتیجهگیری: استفاده از این طرح درمانی می تواند به افزایش رضایت جنسی زوجین و همچنین صمیمیت جنسی میان آنها، کمک کند و روابط کلی زوجین را بهبود بخشد.
رابطه صمیمیت و رضایت جنسی با سلامت عمومی و بهزیستی شخصی: بررسی تفاوت های جنسیتی و سنی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه صمیمیت و رضایت جنسی با سلامت عمومی و بهزیستی شخصی در افراد دارای بدکارکردی جنسی با تأکید بر تفاوت های جنسیتی و سنی بود.
مواد و روش ها: مطالعه حاضر از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه زوجین دارای مشکلات جنسی مراجعه کننده به کلینیک سلامت خانواده بیمارستان شهید مصطفی خمینی تهران تشکیل داد. تعداد 88 نفر (43 نفر مرد و 45 نفر زن) به عنوان نمونه با استفاده از روش نمونه گیری مبتنی بر هدف انتخاب شدند. در این پژوهش از شاخص ارتباط جنسی، مقیاس صمیمیت جنسی زوجین، پرسش نامه سلامت عمومی- 12 (12-GHQ یا General health questionnaire-12) و شاخص بهزیستی شخصی بزرگ سالان (A-PWI یا Personal wellbeing index–adult) به منظور جمع آوری اطلاعات استفاده شد.
یافته ها: در مردان Libido پایین و در زنان Vaginismus دارای بیشترین فراوانی بود. بین صمیمیت و رضایت جنسی در مردان همبستگی قوی و معنی دار و در زنان همبستگی متوسط و معنی دار وجود داشت. صمیمیت جنسی پیش بینی کننده معنی دار سلامت عمومی در زنان و بهزیستی شخصی در هر دو جنس بود، در حالی که رضایت جنسی نتوانست سلامت عمومی و بهزیستی شخصی را در هر دو جنس پیش بینی کند. بین مردان و زنان در هیچ یک از متغیرهای صمیمیت و رضایت جنسی، سلامت عمومی و بهزیستی شخصی تفاوت معنی دار وجود نداشت. همچنین افراد بیشتر از 30 سال صمیمیت جنسی کمتری نسبت به افراد کمتر از 30 سال داشتند.
نتیجه گیری: صمیمیت جنسی در زنان بیشتر وضعیت سلامتی و در مردان بیشتر بهزیستی شخصی را تحت تأثیر قرار داده است.
اثربخشی آموزش راهبردهای مدیریت هیجان مبتنی بر رویکرد زوج درمانی هیجان مدار(EFT) بر افزایش رضایت جنسی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش باهدف بررسی اثربخشی آموزش راهبردهای مدیریت هیجان بر افزایش رضایت جنسی زوجین انجام شده است
روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی است و حجم نمونه شامل 60 نفر(30زوج)می باشد که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به شیوه تصادفی ساده به دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند.ابزار پژوهش شامل: پرسشنامه 25 جمله ای رضایت جنسی می باشدابتدا از شرکت کنندگان پیش آزمون گرفته شد سپس طرح آموزش راهبردهای مدیریت هیجان در 8 جلسه اجراشد و در نهایت پس آزمون گرفته شد.همچنین وضعیت سن،طول عمر ازدواج و میزان تحصیلات زوجین بررسی شد و نتایج با آزمون کوواریانس تحلیل شد.
یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان می دهد که تفاوت میان میانگین های پیش آزمون، پس آزمون در عامل آموزش و عامل گروه از نظر آماری معنادار است. به عبارت دیگر عامل آموزش سبب افزایش نمرات مولفه رضایت جنسی گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل شده است.همچنین تاثیر این آموزش در گروه مردان بیشتر از گروه زنان بوده است.
نتیجه گیری: از این تحقیق می توان نتیجه گرفت که عامل آموزش باعث ایجاد تفاوت نمرات رضایت جنسی زوجین در گروه کنترل و آزمایش شده و به عبارتی آموزش راهبردهای مدیریت هیجان باعث افزایش رضایت جنسی زوجین شده است.
اثربخشی افزایش دانش جنسی بر رضایت زناشویی زنان متاهل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت بنیان خانواده و از آنجا که مسائل جنسی یکی از مؤلفه های مهم برای داشتن یک زندگی بانشاط و پایدار است، پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی افزایش دانش جنسی بر رضایت زناشویی زنان متأهل انجام گردید.پژوهش حاضر نوعی پژوهش شبه آزمایشی است که در آن بعد از اجرای پرسشنامه رضایت زناشویی اسپانیر و رضایت جنسی لارسون بر روی زنان متأهل مراجعه کننده به سرا ی محله صادقیه (منطقه18) 30 نفر از آنها به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و درحال انتظار ( کنترل) جایگزین شده و در 12 جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش قرار گرفتند.
بعد از اجرای پس آزمون و اجرای آزمون در جلسه پیگیری تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس نشان داد که افزایش دانش جنسی با 99% اطمینان (f=28.64) موجب افزایش رضایت زناشویی می گردد اما این افزایش تا جلسه پیگیری که یک ماه بعد برگزار شد ادامه نداشت و فرضیه دوم پژوهش (f=./32) رد شد.
پژوهش حاضر نشان داد که افزایش دانش جنسی موجب افزایش رضایت زناشویی زنان می گردد اما این افزایش تا جلسه پیگیری ادامه نداشت. بنابراین، برای این که نتایج حاصل از این روش آموزشی ادامه داشته باشد در پژوهش های آتی باید تمهیداتی در نظر گرفت. برای مثال می توان از وسایل کمک آموزشی بیشتر استفاده شود یا اینکه تکالیف بیشتری برای اجرا در منزل به آزمودنی ها داده شود
مقایسه میزان تاثیرمشاوره شناختی-رفتاری و مشاوره راه حل مدار بر رضایت جنسی زنان در اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق با هدف بررسی تاثیر مشاورة شناختی- رفتاری و راه حل مدار بر رضایت جنسی زنان شهر اصفهان و مقایسه ی تاثیر این دو روش در افزایش رضایت جنسی انجام شد. روش این پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون-پس آِزمون با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعة آماری شامل زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره و فرهنگسراهای شهر اصفهان در سال 1392 بودند، که حداقل یکسال از ازدواج آنها می گذشت، دارای حداقل تحصیلات دیپلم بودند، و در محدوده سنی 40-20 سال قرار داشتند. از این جامعه 45 زن انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل گمارده شدند. متغیر وابسته در این پژوهش رضایت جنسی بود که با پرسشنامة رضایت جنسی لارسون ارزیابی شد، متغیرهای مستقل مشاورة شناختی– رفتاری (در هشت جلسه) و مشاوره راه حل مدار (در شش جلسه) بودند، که بر روی دوگروه آزمایش اعمال شدند. داده ها با استفاده از نرم افزار 19-spss و روش آماری کواریانس تحلیل شدند. نتایج نشان داد که مشاوره شناختی- رفتاری و راه حل مدار هر دو بر رضایت جنسی زنان موثراست (p<0.01)، در ضمن مشاوره شناختی-رفتاری نسبت به مشاوره راه حل مدار اثربخشی بیش تری نشان داد. براساس نتایج این پژوهش اثربخشی مشاوره شناختی-رفتاری و راه حل مدار بر رضایت جنسی زنان و تاثیر بیش تر مشاوره شناختی-رفتاری مشخص شد. بنابراین از این نتیجه می توان در پیشگیری و بهبود مشکلات جنسی زنان در مراکز آموزشی، مشاوره و درمانی استفاده کرد.
مقاله به زبان انگلیسی: بررسی رابطه ی طرح واره های ناسازگار اولیه و رضایت جنسی در زنان شاغل دانشگاه های فردوسی مشهد و شیراز(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: انسان در طول تاریخ، به منظور استحکام و بقای نسل، نیازمند برقراری رابطه ی جنسی بوده و سازگاری در روابط جنسی و تناسب و تعادل آن، از ضرورت های خوشبختی و موفقیت در زندگی زناشویی به حساب می آید. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ی پیش بینی رضایت جنسی زنان شاغل در دانشگاه های فردوسی مشهد و شیراز بر اساس طرح واره های ناسازگار اولیه است.
روش کار: جامعه ی آماری این پژوهش پس رویدادی شامل زنان شاغل محیط های دانشگاهی بوده و نمونه ی آماری آن را زنان شاغل در دانشگاه های فردوسی مشهد و شیراز تشکیل دادند. نمونه گیری پژوهش به صورت در دسترس بود. این مطالعه در بازه ی زمانی اردیبهشت تا تیر 1393 انجام گرفت. در مجموع 127 شرکت کننده (28 تا 41 سال) وارد طرح شدند که پس از جمع آوری تعداد پرسش نامه های تکمیل شده، اطلاعات 95 شرکت کننده تحلیل آماری گردید. به منظور جمع آوری داده ها، از پرسش نامه های طرح واره های ناسازگار یانگ و رضایت جنسی لیندابرگ و کرسی استفاده شد. تحلیل آماری با استفاده از روش رگرسیون چندگانه ی مدل گام به گام و نرم افزار SPSS نسخه ی 17 انجام شد.
یافته ها: از بین طرح واره های ناسازگار اولیه، چهار طرح واره ی محرومیت هیجانی، بی اعتمادی، ترک شدن و نقص، به ترتیب از زیاد به کم، دارای سهم معنی دار در پیش بینی متغیر رضایت جنسی زنان بودند (001/0=P).
نتیجه گیری: با توجه به نتایج می توان گفت چهار طرح واره ی محرومیت هیجانی، بی اعتمادی، ترک شدن و نقص در حوزه ی کلی طرح واره های بریدگی و طرد، شکل می گیرند و این حوزه خود می تواند از عوامل زیربنایی تشکیل دهنده ی رضایت جنسی باشد و می توان با مداخله در متغیرهای این حوزه، سطح رضایت جنسی را ارتقا داد.
تاثیر نوسانات هورمون های تستوسترون و پروژسترون بر میزان رضایت مندی جنسی با کنترل عامل رضایت مندی زناشویی در گروهی از زنان 30 تا 50 سال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی تاثیر نوسانات هورمون های تستوسترون و پروژسترون بر میزان رضایت جنسی با کنترل عامل رضایت مندی زناشویی در گروهی از زنان 30 تا 50 سال شهر کازرون بود. بدین منظور از بین زنان متاهل 30 تا 50 سال شهر کازرون، تعداد 100 نفر از کسانی که شرایط ورود به مطالعه را داشتند، به شیوه ی نمونه گیری در دسترس، انتخاب و با پرسشنامه های استاندارد رضایت جنسی و رضایت مندی زناشویی انریچ، مورد ارزیابی قرار گرفتند. میزان تستوسترون و پروژسترون با خونگیری در مرحله ی فولیکولار(بین روزهای 12 تا 18 قاعدگی) و به کمک دستگاه الیزا و کیت های هورمونی تهیه شده از شرکت مونوبایند، اندازه گیری شد. داده های به دست آمده با استفاده از تحلیل رگرسیون چندگانه و روش ضریب همبستگی سهمی، تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین میزان رضایت جنسی و نوسانات هورمون تستوسترون و پروژسترون با کنترل عامل رضایت مندی زناشویی رابطه ی معناداری وجود دارد. نوسانات هورمون پروژسترون و تستوسترون قادر به پیش بینی تغییرات مربوط به رضایت جنسی زنان می باشند. به طوری که برای رضایت جنسی زنان، نوسانات هورمون پروژسترون دارای بیشترین توان تبیین بوده است و به دنبال آن نوسانات هورمون تستوسترون در مرحله ی دوم پیش بینی رضایت جنسی زنان می باشد. نوسانات هورمون پروژسترون و تستوسترون به همراه رضایت مندی زناشویی قادر به پیش بینی تغییرات مربوط به رضایت جنسی زنان می باشند. بنابراین می توان نتیجه گرفت که نوسانات هورمون تستوسترون و پروژسترون در زنان، بر میزان کیفیت روابط زناشویی موثر بوده و در بحث کاهش رضایت جنسی می توان تغییرات هورمون های مذکور را مدنظر قرار داد.
مطالعه برخی همبسته های رضایت جنسی و رضایت زناشویی در زنان متاهل شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رضایت جنسی به عنوان یکی از همبسته های رضایت زناشویی نقش مهمی در تداوم زندگی مشترک زوجین ایفا می نماید. پژوهش حاضر با هدف بررسی رضایت جنسی و رابطه آن با رضایت زناشویی در زنان متاهل انجام شد. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. بدین منظور نمونه ای شامل 200 نفر از زنان متاهل ساکن در شهر اصفهان با استفاده از روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب شدند که به مقیاس-های ارزیابی رابطه هندریک، رضایت جنسی لارسون و تعدادی سوال باز پاسخ دادند. نتایج حاصل از آزمون همبستگی پیرسون داده ها نشان داد که 5/11 درصد زنان از رضایت جنسی پایین، 5/44 درصد از رضایت جنسی متوسط و 44 درصد از رضایت جنسی بالایی برخوردار بودند. همچنین نتایج پژوهش نشان داد که بین رضایت زناشویی و رضایت جنسی، میزان تجربه ارگاسم، دفعات تجربه جنسی در هفته و مدت زمان رابطه جنسی و نیز متغیرهای زمنیه ای (غیرجنسی) چون سن، طول مدت ازدواج و تحصیلات رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. رضایت جنسی و رضایت زناشویی به عنوان سازه های همبسته با متغیرهای جنسی و غیرجنسی متعددی در رابطه است. شناسایی این متغیرها کمک شایانی به بهبود روابط زوجین و تداوم زندگی مشترک آن ها خواهد نمود.
تأثیر آموزش کاربرد عملی مهارت های روابط صمیمانه بر میزان رضایت جنسی و شادمانی زناشویی زنان متاهل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش تعیین تأثیر آموزش برنامه کاربرد عملی مهارت های ارتباط صمیمانه ""پیرز"" (PAIRS) بر میزان رضایت جنسی و شادمانی زناشویی زنان متاهل بود. پژوهش، از نوع نیمه آزمایشی، با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه با گروه کنترل بوده است. به این منظور، تعداد 22 نفر از زنان متاهل شرکت کننده در پژوهش، به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های رضایت جنسی (ISS) هادسون، هاریسون و کروسکاپ و مقیاس شادمانی زناشویی (MHS) آرزین، ناستر و جونز استفاده شد. پس از اجرای پیش آزمون، برای گروه آزمایش، آموزش کاربرد عملی مهارت های روابط صمیمانه در هشت جلسه به صورت هر هفته یک جلسه دوساعته به شیوه گروهی ارایه شد، اما گروه کنترل آموزشی دریافت نکرد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد مداخله آموزشی برنامه کاربرد عملی مهارت های روابط صمیمانه باعث بهبود 44 درصدی رضایت جنسی و ارتقای 37 درصدی شادمانی زناشویی گروه آزمایش در پس آزمون شده است. نتایج پیگیری سه ماهه حاکی از تأثیر 42 درصدی این مداخله بر رضایت جنسی و تأثیر 36 درصدی بر شادمانی زناشویی بوده است. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که توانمندی زنان در سایه آموزش و یادگیری برنامه کاربرد عملی مهارت های روابط صمیمانه با همسرانشان موجب افزایش رضایت جنسی و شادمانی زناشویی زنان متاهل در بلند مدت شده و استفاده از این برنامه آموزشی برای مشاوره پیش از ازدواج و زوج درمانی به منظور ارتقای کیفیت روابط زوجین توصیه می شود.
رابطه بین ویژگیهای شخصیتی و یادگیری خودتنظیمی با عملکرد تحصیلی دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر اقلید(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی رابطه بین ویژگی های شخصیتی و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی با عملکرد تحصیلی دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر اقلید بود. روش کار: جامعه آماری این پژوهش کاربردی-همبستگی شامل تمامی دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر اقلید در سال تحصیلی 94-1393 بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای از بین مدارس دوره دوم متوسطه شهر اقلید به صورت تصادفی 8 مدرسه انتخاب و از هر مدرسه یک کلاس به تصادف انتخاب و تمام دانش آموزان آن کلاس ها شرکت داده شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه های ویژگی شخصیتی نئو (1992)، یادگیری خودتنظیمی پنتریچ و دی گروت (1990) و عملکرد تحصیلی فام و تیلور (1990) استفاده شد. جهت تحلیل اطلاعات از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند گانه به شیوه همزمان استفاده شد. یافته ها: بین ویژگی های شخصیتی روان نژندی با عملکرد تحصیلی رابطه ی معکوس معنی دار و بین توافق پذیری، وظیفه شناسی با عملکرد تحصیلی دانش آموزان، رابطه ی مستقیم معنی دار وجود دارد. بین یادگیری خود تنظیمی و زیرمقایس های ارزش تکلیف، راهبردهای شناختی و فراشناختی با عملکرد تحصیلی دانش آموزان، رابطه ی مستقیم معنی دار وجود دارد. ابعاد روان نژندی به صورت معکوس و وظیفه شناسی به صورت مستقیم قادر به پیش بینی عملکرد تحصیلی دانش آموزان می باشند. نتیجه گیری: بنا بر نتایج، به نظر می رسد که راهبرد فراشناختی به صورت مستقیم قادر به پیش بینی عملکرد تحصیلی دانش آموزان باشد.
پیش بینی رضایت جنسی براساس الگوهای ارتباطی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی نقش الگوهای ارتباطی زوجین در پیش بینی میزان رضایت جنسی زوجین بود .روش پژوهش از نوع همبستگی بود .جامعه مورد مطالعه زنان و مردان متاهل شهر قم در سال 1394 بودند که از میان آنها 280 نفر(140 زن و 140مرد) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند . ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه الگوهای ارتباطی زوجین و پرسشنامه رضایت جنسی بوده است . داده های این پژوهش با روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام مورد بررسی قرار گرفت . نتایج این پژوهش نشان داد که بین الگوی ارتباطی سازنده متقابل و میزان رضایت جنسی زوجین رابطه مثبت و معناداری وجود دارد . همچنین بین الگوی ارتباطی اجتناب متقابل و میزان رضایت جنسی زوجین رابطه منفی و معناداری وجود دارد (001/0≥p ). به عبارت دیگر براساس نتایج تحلیل رگرسیون ، الگوی ارتباطی سازنده متقابل در جهت مثبت و الگوی ارتباطی اجتناب متقابل در جهت منفی می تواند میزان رضایت جنسی زوجین را پیش بینی کند
مقایسه تعهد زناشویی و رضایت جنسی در زنان متأهل تماشاگر و غیرتماشاگر سریال های فارسی زبان ماهواره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه میزان تعهد زناشویی و رضایت جنسی زنان متأهل تماشاگر و غیر تماشاگر سریال های فارسی زبان ماهواره در شهرستان خمین بود. پژوهش از نوع علّی- مقایسه ای و جامعه آماری شامل کلیه زنان متأهل شهرخمین در سال 1394 و نمونه پژوهش شامل 50 زن متأهل تماشاگر سریال های فارسی زبان ماهواره بود که از طریق روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند همچنین 50 زن متأهل غیر تماشاگر انتخاب شد که با گروه اول همتا سازی شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه تعهد زناشویی (آدامز و جونز) رضایت جنسی (هادسون، هاریسون و کروسکاپ) و اطلاعات دموگرافی استفاده گردید. داده های به دست آمده با استفاده از آزمون آماری t مستقل مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که میزان تعهد زناشویی در زنان متأهل تماشاکننده سریال های فارسی زبان ماهواره به طور معنی دار کمتر از زنان متأهل غیر تماشاکننده است. زنان گروه اول به طور معنی دار در تعهد شخصی و اخلاقی میانگین کمتری را نسبت به گروه دوم کسب نمودند ولی در تعهد ساختاری تفاوت معناداری بین دو گروه مشاهده نگردید. همچنین تفاوت معنی دار بین دو گروه از لحاظ رضایت جنسی مشاهده نشد. بنابراین پیشنهاد می شود آموزش هایی برای آگاهی خانواده ها و جلوگیری از پایین آمدن آستانه حساسیت (عادی شدن) در برابر موضوعات مخرب موجود در سریال ها ارائه شود، همچنین سواد رسانه ای و آگاهی بخشی جامعه نیز از اهمیت بالایی برخوردار است.
نقش سبک های دلبستگی و رضایت جنسی در رضایت زناشویی با واسطه گری عشق ورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده رضایتمندی زناشویی نگرش مثبت و لذت بخشی است که زن و شوهر از جنبه های مختلف روابط زناشویی دارند. هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش سبک های دلبستگی و رضایت جنسی در رضایت زناشویی با واسطه گری عشق ورزی دانشجویان متاهل دانشگاه آزاد یزد بود. شرکت کنندگان در این پژوهش 250 نفر بودند که به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. داده ها با استفده از پرسش نامه های مقیاس دلبستگی بزرگسالان، پرسش نامه رضایت زناشویی انریچ، پرسش نامه رضایت جنسی و پرسش نامه قصه عشق (LSS) جمع آوری شد. علاوه بر روش های توصیفی برای بررسی فرضیه های پژوهش از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون استفاده شد. یافته های این پژوهش حاکی از آن بود که، سبک های دلبستگی و رضایت جنسی، رضایت زناشویی را پیش بینی می کند. عشق ورزی در رضایت زناشویی و رضایت جنسی افراد نقش واسطه گری دارد. با توجه به اینکه رضایت جنسی یکی از عوامل مهم خوشبختی در زندگی زناشویی محسوب می شود و رضایت بخش نبودن آن احساس ناکامی را به همراه خواهد داشت، لذا توجه به انطباق سبک های دلبستگی و سبک های عشق ورزی افراد باید در راس برنامه های مشاوره های قبل از ازدواج قرار گیرد
اثربخشی آموزش فنون مثبت نگری تلفیقی بر رضایت زناشویی زنان مراجعه کننده به مراکز درمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی بالینی سال هشتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۱
91 - 112
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش فنون مثبت نگری تلفیقی بر رضایت زناشویی زنان متأهل دارای نارضایتی زناشویی مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر ملایر در سال 1395 بود. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح گروه کنترل نامعادل بود. از بین زنان متأهل دارای نارضایتی زناشویی، به روش نمونه گیری در دسترس، نمونه ای به حجم 36 نفر (18نفر گروه آزمایش، 18 نفرگروه کنترل) انتخاب شد. دو گروه از لحاظ سن، جنسیت، مدت زمان ازدواج، وضعیت اقتصادی و میزان تحصیلات همگن شد. گروه آزمایش 9 جلسه 90 دقیقه ای آموزش فنون مثبت نگری تلفیقی سلیگمن و الیس دریافت کرد. اما گروه کنترل آموزشی دریافت نکرد. برای اندازه گیری رضایت زناشویی در پیش آزمون و پس آزمون از پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ فرم بلند (1989) استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA) برای نمرات افتراقی نشان داد که آموزش فنون مثبت نگری تلفیقی بر رضایت زناشویی، رابطه جنسی، تحریف آرمانی، مسائل شخصی، ارتباط، حل تعارض و خانواده و دوستان مؤثر بود و آن ها را بهبود بخشید (05/0p). پس می توان نتیجه گیری کرد که آموزش فنون مثبت نگری تلفیقی بر رضایت زناشویی زنان متأهل دارای نارضایتی زناشویی مؤثر بوده و از آن می توان برای افزایش رضایت زناشویی استفاده کرد.
مقایسه اثر ورزش ایروبیک، کگل و ترکیبی بر تصویر بدنی و رضایت جنسی و زناشویی در زنان چاق(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف : چاقی زمینه ساز بسیاری از مشکلات جسمی و روانی به شمار می رود. مطالعه حاضر با هدف مقایسه اثر سه روش تمرین ایروبیک، کگل و ترکیبی (ایروبیک و کگل) بر تصویر بدنی و رضایت جنسی و زناشویی در زنان چاق انجام شد. مواد و روش ها: این پژوهش از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون بود. بدین ترتیب، 60 نفر از زنان چاق با دامنه سنی 35 تا 40 سال و شاخص توده بدنی (Body mass index یا BMI) بالاتر از 30 کیلوگرم بر مترمربع به صورت در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در چهار گروه «شاهد، ایروبیک، کگل و ترکیبی» قرار گرفتند. گروه های تجربی به مدت هشت هفته در کلاس های ورزشی مربوط به خود شرکت نمودند. ابزارهای سنجش شامل پرسش نامه تصویر بدن Erlbaum Fisher، مقیاس رضایت جنسی یاوری کرمانی و رضایت زناشویی ENRICH بود. یافته ها: بر اساس یافته های آزمون تحلیل کواریانس، هر سه شیوه تمرینی تأثیر مثبتی را بر رضایت جنسی و زناشویی نشان داد (05/0 > P). همچنین، اثر تمرین ترکیبی بر رضایت جنسی و زناشویی بیشتر از دو شیوه دیگر تمرین بود. تمرینات ایروبیک و ترکیبی باعث بهبود تصویر بدنی شد، اما تمرین کگل تأثیر معنی داری بر تصویر بدن نداشت. نتیجه گیری: فعالیت بدنی جهت افزایش رضایت جنسی و زناشویی زنان مبتلا به چاقی پیشنهاد می شود.
نقش پرخاشگری، الگوهای ارتباطی، و رضایت جنسی با سازگاری زوجی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: الگوهای ارتباطی زوجین به معنای پویایی های رابطه زوجین است. این الگوها مشخص می کنند که زوجین چطور با یکدیگر ارتباط برقرار کرده و در بستر رابطه ی زناشویی آن ها چه می گذرد. الگوهای مخرب به نظر می رسد اثر مخربی نیز بر رابطه زناشویی داشته باشد. ازاین رو، هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش پرخاشگری، الگوهای ارتباطی و رضایت جنسی در پیش بینی سازگاری زوجی بود. مواد و روش ها: برای دستیابی به این هدف نمونه ای با حجم 300 نفر از کارمندان ادارات دولتی اصفهان به شیوه در دسترس انتخاب شدند. روش تحقیق حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جمع آوری داده ها به شیوه میدانی و با استفاده از پرسشنامه های الگوهای ارتباطی (Communication Patterns Questionnaire یا CPQ)، پرخاشگری باس و پری (Buss and Perry’s Aggression Questionnaire یا AQ)، رضایت جنسی (Sexual Satisfaction Questionnaire یا SSQ) و سازگاری زوجی (Revised Dyadic Adjustment Scale یا RDAS) انجام شد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از روش رگرسیون چندگانه به انجام رسید. یافته ها: نتایج نشان داد که پرخاشگری، الگوهای ارتباطی و رضایت جنسی سازگاری زوجی را پیش بینی می کند. نتیجه گیری: با توجه به یافته های به دست آمده، می توان گفت که رضایت جنسی محصول روابط حسنه بین زوجین است و این روابط حسنه از طریق رضایت در رابطه جنسی می تواند سازگاری زوجی را به همراه داشته باشد.