مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
مناطق روستایی
حوزههای تخصصی:
تفکیک مکان بر حسب مناطق روستایی و شهری موضوعی است که از دیرباز، به ویژه در ادبیات جغرافیایی تجزیه و تحلیل شده است. البته در حوزة اقتصاد، می توان بازار کار را از مهم ترین بازارها قلمداد کرد و از این رو، هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی سطح توسعة این بازار به تفکیک مناطق روستایی و شهری است. برای تعیین سطح توسعة بازار کار، از میان شاخص های متعدد این بازار، چهار شاخص نرخ بیکاری، سهم جمعیت دارای اشتغال ناقص، سهم شاغلان بخش صنعت، و سهم شاغلان بخش خصوصی در طول سال های برنامة چهارم توسعه انتخاب و برای تلفیق آنها، از روش برترین پیشنهاد از راه حل ایده آل استفاده می شود.
نتایج پژوهش نشان می دهد که نه تنها سطح توسعة بازار کار مناطق روستایی و شهری دارای دوگانگی به نفع مناطق شهری است بلکه با گذشت زمان، این تمایز به سمت واگرایی بیشتر
پیش می رود.
عوامل مؤثر بر وجود یا عدم وجود عوامل اصلی تشکیل دهنده ی تله ی محرومیت در مناطق روستایی شهرستان شیروان و چرداول در استان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این نوشتار بررسی عوامل مؤثر بر وجود یا عدم وجود عوامل اصلی تشکیل دهندهی تلهی محرومیت در جوامع روستایی شهرستان شیروان و چرداول است. این پژوهش از نوع توصیفی ـ تحلیلی است که به روش پیمایشی اجرا شده است. اطلاعات مورد نیاز پژوهش از طریق انجام مصاحبههای حضوری و با استفاده از پرسشنامه در سال زراعی 89-1388، به دست آمد. جامعه آماری تحقیق کلیه خانوارهای ساکن در روستاهای شهرستان شیروان و چرداول بودند که در امر کشاورزی (زراعت یا دام پروری و یا هردو باهم) اشتغال دارند (8099N= )، از این میان، 200 خانوار، به روش نمونهگیری طبقهای متناسب چند مرحلهای و با استفاده از فرمول کوکران، بهعنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ضریب آلفای کرونباخ و ضریب KMO در قسمت اصلی ابزار جمعآوری کننده اطلاعات نشان داد که وسیلهی تحقیق قابلیت زیادی برای جمعآوری اطلاعات را دارا میباشد. برای علتیابی متغیرهای مؤثر در چگونگی وجود یا عدم وجود عوامل اصلی تشکیل دهندهی تلهی محرومیت در جوامع روستایی از مدل تحلیل مسیر بهره گرفته شده است. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که متغیرهای خسارت و دورافتادگی محل سکونت ازمراکز سرویسدهی و خدمات بر عامل آسیبپذیری، متغیرهای ملاقات بر نخبگان سیاسی مذهبی شهرستان و سطح سواد بر عامل انزوا، عوامل سیاسی ـ اجتماعی بر عامل بیقدرتی، متغیرهای میزان هزینههای مورد استفاده در بخش کشاورزی و درآمد کل خانوار بر عامل فقر، و متغیرهای بهرهوری عوامل تولید و نیروی انسانی بر عامل ضعف جسمانی دارای اثرات مستقیم و بهطور مثبت و معنیداری بر وجود عوامل اصلی تشکیل دهندهی تلهی محرومیت در جوامع روستایی شهرستان شیروان و چرداول تأثیرگذار بودهاند.
ارزیابی تعیین کننده های پایداری در نظام کشاورزی (مطالعه موردی: مناطق روستایی بخش مرکزی شهرستان مینودشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه پایدار و مستمر هر کشوری وابسته به پایداری نظام کشاورزی است . بنابراین دست یابی به یک نظام کشاورزی پایدار، یکی از سیاست های مهم بخش کشاورزی کشورها است . پایداری نظام کشاورزی به عوامل متعددی بستگی دارد. بررسی و شناسایی این عوامل می تواند در تدوین سیاستها و راهبردهای کشاورزی پایدار نقش مهمی ایفاء کند. هدف این پژوهش، شناسایی و ارزیابی عوامل مؤثر بر پایداری نظام کشاورزی است که به صورت مطالعه موردی در مناطق روستایی بخش مرکزی شهرستان مینودشت صورت گرفته است . روش تحقیق در این بررسی از نوع توصیفی- تحلیلی و پیمایشی بوده که با استفاده از جمع آوری داده ها از طریق روش های میدانی بدست آمده است. جامعه آماری این تحقیق سرپرستان خانوارهای تمامی روستاهای بخش مرکزی شهرستان مینودشت می باشد که با استفاده از فرمول کوکران نمونه ای به حجم 194 نفر از بین آنها به صورت تصادفی انتخاب شده و با ابزار پرسشنامه مورد مطالعه قرار گرفته اند. به منظور سنجش ضریب اعتبار پرسشنامه آزمون پیش آهنگی انجام گرفت که ضریب اطمینان آلفای کرونباخ آن بیش از 79/0 درصد بدست آمد. نتایج حاصل از طریق تجزیه و تحلیل های آماری در نرم افزار SPSS نشان می دهد پنج عامل حمایت های خدماتی- زیربنایی، عملیات زراعی پایدار محور، اجتماعی- مشارکتی، اکولوژیکی و اقتصادی قادرند بیش از 58 درصد از واریانس پایداری نظام کشاورزی را تبیین کنند که توجه به این عوامل در برنامه ریزی ها ضروری به نظر می رسد. واژه های کلیدی: عامل ها، پایداری، نظام کشاورزی، مناطق روستایی، بخش مرکزی شهرستان مینودشت .
بررسی عوامل مؤثر بر فقر درمناطق روستایی کهگیلویه و بویراحمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مطالعه وضعیت فقر و عوامل مؤثر بر آن در مناطق روستایی استان کهگیلویه و بویراحمد مورد بررسی قرار گرفت. جامعه آماری، ساکنین مناطق روستایی استان بوده که ابتدا با استفاده از جدول نمونه گیری پاتن، 403 خانوار و در مرحله بعد با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای نمونه انتخاب گردید. نتایج نشان داد که خط فقر غذایی، غیر غذایی و خط فقر کل ماهیانه برای یک فرد بالغ در سال 1388 در مناطق روستایی استان، به ترتیب معادل 2/337، 6/195و 8/532 هزار ریال می باشد. همچنین، سرانه، شکاف و شدت فقر غذایی در منطقه مورد مطالعه، به ترتیب 3/31، 6/9و 4 درصد وسرانه، شکاف و شدت فقر کل نیز به ترتیب 3/32، 6/8 و 3/6 درصد می باشد. با توجه به نتایج به دست آمده می توان گفت که عوامل و تعیین کننده های بعد خانوار، نسبت افراد دارای درآمد به بعد خانوار، نسبت افراد با سواد به بعد خانوار، مالکیت زمین زراعی خانوار، حمام، تعداد اتاق درخانه، مالکیت تراکتور، رفاه اجتماعی، فاصله روستا تا مرکز شهرستان، استفاده از کمک نهادهای حمایتی، عضویت در تعاونی و استفاده از تسهیلات بانکی مهم ترین مشخصه های تعیین کننده فقر در مناطق روستایی استان کهگیلویه و بویراحمد بوده اند.
بررسی و ارزیابی پایداری مسکن روستایی (مطالعه موردی: دهستان ملاوی شهرستان پلدختر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از عوامل مهم در توسعه و عمران روستایی مسکن پایدار می باشد و از این جهت شناخت ویژگی ها و تجزیه و تحلیل ابعاد و اجزای مختلف مسکن پایدار روستایی اهمیت خاصی دارد. هدف پژوهش حاضر تحلیل و ارزیابی شاخص ها و ابعاد مسکن پایدار روستایی می باشد که به صورت مطالعه موردی در دهستان ملاوی شهرستان پلدختر صورت گرفته است. روش تحقیق در این پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی بوده که با رویکرد ترکیبی انجام گرفته است. جامعه آماری این تحقیق سرپرستان خانوارهای واحدهای مسکونی مناطق روستایی دهستان ملاوی می باشد که با استفاده از فرمول کوکران نمونه ای به حجم 175 نفر از بین آنها به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب گردیده و با ابزار پرسشنامه مورد مطالعه قرار گرفته اند. ضریب آلفای کرونباخ به منظور تشخیص پایایی پرسشنامه ها محاسبه گردیده است که در این پژوهش برای سه بخش پرسشنامه (ابعاد اقتصادی، اجتماعی و کالبدی) به ترتیب 77/0 ، 84/0 و 71/0 درصد به دست آمده است که حاکی از مناسب بودن ابزار پژوهش بوده است. نتایج حاصل از طریق تجزیه و تحلیل های آماری در نرم افزار SPSS نشان می دهد که حدود 84 درصد از شاخص های بررسی شده در شرایط ناپایدار و تاحدی پایدار قرار گرفته اند. همچنین یافته ها حاکی از آن است که بین تیپ های روستایی در شاخص ها و ابعاد پایداری مسکن تفاوت وجود دارد.
ارائة مدلی برای تبیین ارتباط بین پایداری نظام کشاورزی با کیفیت زندگی در مناطق روستایی (مطالعة موردی: دهستان میاندة شهرستان فسا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در این پژوهش ارتباط کشاورزی پایدار با کیفیت زندگی در مناطق روستایی دهستان میاندة شهرستان فسا موردتوجه است.
روش: روش تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی و پیمایشی است که آمار و اطلاعات ازطریق روش های میدانی جمع آوری گردیده اند. جامعة آماری این تحقیق سرپرستان خانوارهای روستایی دهستان میانده شهرستان فسا هستند که با استفاده از فرمول کوکران، از بین آن ها نمونه ای به حجم 218 نفر انتخاب شد و با ابزار پرسشنامه مطالعه شدند. برای تشخیص پایایی پرسشنامه ها ضریب آلفای کرونباخ محاسبه گردیده است که نشان دهندة مناسب بودن ابزار پژوهش است.
یافته ها: نتایج حاصل که ازطریق تجزیه وتحلیل های آماری به دست آمده است، نشان می دهد که بین توسعة پایدار کشاورزی با کیفیت زندگی ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین، شاخص های جزئی برازش (نسبت بحرانی و سطح معناداری آن ها) نشان می دهند که همة بارهای عاملی دارای تفاوت معناداری با صفر هستند ( p < 0.05)؛ درنتیجه، بین متغیرهای مکنون توسعة پایدار کشاورزی و کیفیت زندگی با متغیرهای مشاهده گر (ابعاد اجتماعی، اقتصادی، محیطی و کیفیت آموزشی، سلامت و درآمد، کیفیت سکونتگاهی، کیفیت محیطی، زیرساخت ها، اوقات فراغت و امنیت) رابطة مثبت و معناداری وجود دارد.
محدودیت ها: دست نیافتن به اطلاعات دقیق درزمینة کشاورزی و کیفیت زندگی از مشکلات این پژوهش است.
راهکارهای عملی: با توجه به یافته های تحقیق لزوم توجه بیشتر مسؤولان به کیفیت زندگی مردمی که در مناطق روستایی زندگی می-کنند، از اولویت خاصی برخوردار است؛ مثلاً وجود مشکلاتی درزمینة مسکن، آب آشامیدنی و برق، ایجاد اشتغال و درآمد، آسفالت جاده ها از ضروریات اجتناب ناپذیر در مناطق روستایی هستند.
اصالت و ارزش: درزمینة ارتباط بین کیفیت زندگی و کشاورزی تحقیقاتی کمی انجام شده است که این پژوهش در نوع خود نوآوری تلقی می شود.
کار شایسته و جایگاه آن در مناطق روستایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: توجه به بازار کار همواره در صدر برنامه ریزی های اقتصادی قرار داشته است، اما در بیشتر موارد توجه به کمیت ها به مراتب بیشتر از کیفیت آن مدنظر بوده است و این نیز با تمایزات منطقه ای که مناطق شهری و روستایی از عمده ترین نمود آن قلمداد می شوند، به صورت بارزتری و به نفع مناطق شهری نمود یافته است؛ ازاین رو، این مقاله با هدف ارزیابی و تبیین کیفیت بازار کار مناطق روستایی استان ها با استفاده از شاخص کار شایسته به رشتة تحریر درآمده است.
روش: درراستای هدف این پژوهش و برای تفکیک مناطق همگن از مناطق غیر همگن، از روش تاکسونومی عددی استفاده شده است و تلفیق شاخص ها در مناطق همگن با روش تاپسیس صورت گرفته است.
یافته ها: نتایج این پژوهش نشان می دهد دو استان تهران و سیستان وبلوچستان ازحیث شاخص کار شایسته به عنوان مناطق غیرهمگن تلقی می شوند و علاوه برآن، این شاخص در سال پایانی برنامة چهارم نسبت به سال ابتدایی آن تنها در سه استان مازندران، قم و کهگیلویه و بویراحمد بهبود یافته است. همچنین، شاخص کار شایستة مناطق روستایی با گذشت زمان به سمت همگنی پیش نرفته و همچنان تمایزات آشکاری میان بازار کار مناطق روستایی قابل مشاهده است.
محدودیت ها/ راهبردها: سازمان بین المللی کار مجموعه ای 30 عضوی از نماگرهای کار شایسته را معرفی نموده است تا براساس آن ها کشورها قادر به ارزیابی و بررسی بازار کار خود باشند و این در حالی است که با توجه به داده های موجود تنها محاسبة 9 نماگر از 30 نماگر کار شایسته در مناطق روستایی ایران امکان پذیر است؛ ازاین رو، ایجاد زمینه برای امکان دست یابی به مجموعة نماگرهای کار شایسته و درنتیجه، امکان محاسبة شاخص کار شایسته در مناطق روستایی به صورت کامل، راهبرد این پژوهش برای آینده است.
راهکارهای عملی: نتایج این مطالعه حاکی از آن است که مناطق روستایی کشور ازحیث شاخص کار شایسته مناطقی همگن نیست و این شاخص در سال 1388 نسبت به سال 1384 در بیشتر مناطق روستایی کاهش داشته است و بنابراین با توجه به سیاست های بازار نمی توان انتظار داشت تا مهاجرت های روستا- شهری کاهش یابند؛ براین اساس، لازم است تا بهبود شاخص کار شایسته در صدر این سیاست ها در مناطق روستایی قرار گیرد.
اصالت و ارزش: در این مقاله سعی شده است تا علاوه بر بررسی ابعاد کمی بازار کار در مناطق روستایی (کاهش نرخ بیکاری و ایجاد اشتغال)، ابعاد کیفی آن نیز برای اولین بار در این مناطق بررسی گردد؛ رویکردی که می تواند موردتوجه سیاست گذاران بازار کار به طورکلی و سیاست گذاران این حوزه در مناطق روستایی ایران به صورت ویژه قرار گیرد.
ارزیابی مؤلفه های سرمایه ی اجتماعی در مناطق روستایی شهرستان خرم آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه سرمایه ی اجتماعی به عنوان یکی از مفاهیم تأثیرگذار بر توسعه ی جوامع و موضوع بحث و پژوهش بسیاری از محققان است. خصوصاً در روستاها با توجه به اینکه بیشتر تشکل ها و همکاری ها مردمی است و در واقع اکثر کارهای روستا بطور جمعی انجام پذیر است، سرمایه ی اجتماعی اهمیت دوچندان می یابد.هدف تحقیق حاضر در گام اول سنجش میزان سرمایه ی اجتماعی در سطح روستاهای شهرستان خرم آباد و در گام بعدی بررسی تفاوت های مکانی سرمایه ی اجتماعی در مناطق روستایی این شهرستان بوده است. روش تحقیق میدانی و بر اساس تکنیک پرسشنامه و در مواردی نیز کتابخانه ای و اسنادی بوده است.
در این تحقیق از 180 خانوار روستایی پرسشگری به عمل آمده است و در تجزیه و تحلیلداده های پرسشنامه ها نیز از نرم افزار(spss) استفاده شده است. نتایج تحقیق نیز به این صورت بوده است که در بین روستاهای مورد مطالعه از نظر سطح سرمایه ی اجتماعی تفاوت وجود داشته و در بین روستاهای بزرگتر و دارای امکانات بیشتر سرمایه ی اجتماعی کمتری وجود دارد. همچنین فاصله ی روستاها از شهر خرم آباد نیز در میزان سرمایه ی اجتماعی روستاها تأثیر گذار بوده است.
ارائة الگوی بازاریابی شیر در مناطق روستایی (مطالعة موردی: روستاهای شهرستان خدابندة استان زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: با توجه به وابستگی اقتصاد و معیشت، بخش عمده ای از جمعیت اجتماعات روستایی به محصولات کشاورزی، مبحث بازاریابی محصولات کشاورزی و دامی توجه بیشتری می کنند؛ بنابراین، تحقیق حاضر با هدف ارائة الگوی شبکة فضایی بازاریابی شیر در مناطق روستایی و درراستای شناسایی ضعف های شبکه های بازاریابی محصولات دامی انجام گرفته است. دراین راستا، سؤال اساسی این است که عوامل مؤثر و الگوی مناسب بازاریابی شیر در نواحی روستایی کدام اند؟
روش: در این مطالعه، 12روستا و 4 شهر از توابع شهرستان خدابندة استان زنجان به-عنوان نمونه های موردمطالعه انتخاب شدند. روش تحقیق کمی- پیمایشی است. در سطح تولیدکنندگان سنتی و نیمه پیشرفته به عنوان تولیدکننده و مراکز جمع آوری شیر، خریداران شیر (شیرآوران)، صنایع فرآوری محلی و منطقه ای شیر به عنوان سایر گروه های درگیر در فرایند بازاریابی شیر در روستاهای انتخاب شده، به بررسی سهم و ارتباط عوامل سه گانة شرایط زمینه ساز (تولیدکننده)، بعد عملکردی- رفتاری یا توزیع فضایی عناصر بازاریابی و شرایط بازار یا بعد ساختاری مؤثر در شبکة فضایی بازاریابی شیر پرداخته شد.
یافته ها/ نتایج: نتایج بیانگر وجود ارتباط معنی داری بین عوامل سه گانة تأثیرگذار در شبکة فضایی بازاریابی شیر می باشد. همچنین، براساس نتایج رگرسیون چندمتغیره و تحلیل مسیر انجام شده، بعد عملکردی- رفتاری یا به عبارتی، توزیع فضایی عناصر بازاریابی، با ضریب 687/0 بیشترین تأثیر را بر شبکة فضایی بازاریابی شیر دارا است.
نتیجه گیری: پس از سنجش میزان تأثیرگذاری هریک از ابعاد، با استفاده از تکنیک تحلیل مسیر، نتایج به دست آمده بیانگر این بود که الگوی بازاریابی شیر ارائه شده، 4/74% تبیین-کنندة شبکة فضایی بازاریابی شیر در منطقه است.
شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری در مناطق روستایی (مطالعه موردی: مناطق روستایی شهرستان جیرفت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: توسعة مطلوب صنعت گردشگری نیازمند آگاهی و شناخت کافی از مسائل و عوامل مؤثر اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است. در همین راستا، پژوهش حاضر تلاشی در جهت سنجش سطح امکانات و زیرساخت های مورد نیاز گردشگری و تحلیل عوامل مؤثر بر توسعه پایدار این صنعت در مناطق روستایی شهرستان جیرفت است.
روش: این پژوهش، مطالعه ای کاربردی با رویکرد توصیفی- تحلیلی است که جمع آوری اطلاعات آن با استفاده ترکیبی از روش های اسنادی و میدانی انجام پذیرفته است. جامعه آماری این پژوهش متشکل از کلیه مسئولین و کارشناسان امر گردشگری در شهرستان جیرفت می باشد؛ که به صورت تمام سرشماری نظرسنجی از ایشان صورت گرفته است و برای تحلیل اطلاعات گردآوری شده از تحلیل های آماری توصیفی و استنباطی آزمون تی تک نمونه ای، ضریب همبستگی، رگرسیون و تحلیل عاملی استفاده شده است.
یافته ها: نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که از دیدگاه متخصصان و کارشناسان حوزه گردشگری، توسعه زیرساخت ها و امکانات پیش نیاز گسترش گردشگری در مناطق روستایی شهرستان جیرفت، چندان رضایت بخش نیست و تفاوت معنی دار بین میزان رضایتمندی مشاهده شده نزد کارشناسان با میانه نظری یا میزان رضایتمندی متوسط وجود دارد. همچنین بررسی ها نشان داد هرچند بین توسعة گردشگری و توسعة اقتصادی این منطقه رابطه معنا دار وجود دارد، اما توسعه گردشگری در شرایط کنونی نتوانسته است آن گونه که باید در توسعه اقتصادی مناطق روستایی این شهرستان، مؤثر باشد.
محدودیت ها/راهبردها: عمده ترین محدودیت تحقیق کمبود آمار و اطلاعات کافی در رابطه با زیرساخت ها و امکانات توریستی و آمار گردشگران منطقه است.
راهکارهای عملی: توسعه زیرساخت های ارتباطی، تنوع بخشیدن به محل های اقامت، تبلیغ مناسب امکانات توریستی منطقه، ایجاد دهکده های توریستی و ...، استخدام و به کارگیری نیروی انسانی متخصص، استفاده از مواد و مصالح محلی در احداث هتل ها و اقامتگاه ها و ...، افزایش تولید اقلام غذایی محلی، گسترش تولید و فروش صنایع دستی محلی و حفاظت، نگهداری و مرمت بناها و محوطه تاریخی ازجمله راهکارهای توسعه پایدار گردشگری در این منطقه می باشد.
اصالت و ارزش: نوآوری مقاله در تحلیل عوامل مؤثر و ارائه راهکارهایی در جهت توسعه پایدار صنعت گردشگری در مناطق روستایی جیرفت می باشد.
ارزیابی و تحلیل کیفیت مسکن در مناطق روستایی (مطالعه موردی: دهستان کنویست شهرستان مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: مسکن به عنوان فضایی که انسان بیشترین وقت خود را در آن می گذراند همواره در نظر برنامه ریزان جایگاه خاصی داشته و از دیدگاه های مختلفی به آن پرداخته شده است. در دوره رشدگرایی به جهت غلبه تفکر کمی گرایی با محوریت پوزیتیویسم منطقی، کمی گرایی در مسکن مورد تأکید قرار می گرفت اما با تغییر در رویکرد نظری به سوی توسعه پایدار، توجه به جنبه های کیفی مسکن افزایش یافت. مساکن روستایی به جهت تبعیت از الگوهای مرسوم ساخت وساز با توجه به شرایط محیطی، پیوند با معیشت روستایی و ... دارای ویژگی های منحصربه فردی می باشد؛ اما به لحاظ کیفیت نیازمند تقویت برای ارتقای سطح زندگی روستاییان می باشد. در این راستا هدف مطالعه حاضر، تحلیل کیفیت مسکن روستایی و تفاوت های آن در دهستان کنویست شهرستان مشهد می باشد.
روش: برای این منظور با روش شناسی کتابخانه ای و توصیفی- تحلیلی، 25 روستا از منطقه به عنوان روستاهای نمونه و تعداد 362 خانوار از طریق نمونه گیری از مجموع 4499 خانوار روستایی، برای مطالعه انتخاب گردید تا پرسشنامه های تدوین شده از طریق شاخص های تحقیق تکمیل گردد. برای دستیابی به هدف پژوهش، از روش های آماری و مدل تصمیم گیری چندمعیاره ویکور استفاده شده است.
یافته ها: نتایج نشان می دهد که باوجوداینکه به طورکلی سطح کیفی مسکن در بین روستاهای منطقه پایین هست اما روستاهای 25 گانه مورد مطالعه به لحاظ سطح کیفیت مسکن نیز با هم تفاوت دارند و روستاهای خیرآباد، کنارگوشه و فرخ آباد دارای کوتاه ترین فاصله از ایده آل مثبت و دورترین فاصله از ایده آل منفی است.
محدودیت ها/ راهبردها: ضعف در داده های آماری رسمی در ارتباط با مسکن روستایی به ویژه کیفیت مساکن ازجمله محدودیت های پژوهش می باشد.
راهکارهای عملی: با توجه به یافته های به دست آمده می توان توجه به جنبه های کیفی مسکن روستایی در زمینه های امنیت مسکن، استحکام مسکن، بهداشت و سلامت، تسهیلات زیرساختی و ساختمانی، آسایش و رفاه، میزان همجواری، فرم مورد تأکید می باشد.
اصالت و ارزش: این مطالعه از جهت تأکید بر رویکرد شاخص های کیفی گرا در مطالعات و برنامه ریزی مسکن روستایی دارای اهمیت می باشد. زیرا مساکن روستایی به لحاظ کیفی تفاوت های بسیاری با مسکن در نواحی شهری داشته و از سطح آسیب پذیری بالایی برخوردار هستند.
سنجش توسعه یافتگی در مناطق روستایی استان سیستان و بلوچستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف رتبه بندی مناطق روستایی شهرستان های استان سیستان و بلوچستان بر اساس سطح توسعه یافتگی با دو رویکرد مبتنی بر هرم مازلو و شاخص های چندبعدی صورت گرفت. مجموعه شاخص های مورد استفاده در رویکرد هرم مازلو شاخص های مربوط به نیازهای اساسی، امنیت، تعلق و احترام می باشد. در رویکرد شاخص های چند بعدی نیز مجموعه شاخص های جمعیتی، بهداشت و سلامت، ارتباطات، آموزش، تسهیلات عمومی و تفریحی، اقتصادی، غذایی و رفاهی بکار گرفته شد. داده های مورد استفاده مربوط به سرشماری سال 1387 در استان سیستان و بلوچستان است. یافته ها نشان داد که میان رتبه بندی دو رویکرد اختلاف چندان بارزی وجود ندارد. روی هم رفته بر اساس رویکرد مبتنی بر هرم نیازهای مازلو در مورد نیازهای اساسی و اولیه، میان مناطق روستایی شهرستان های استان یکنواختی دیده شد و در مورد نیازهای سطح بالاتر تفاوت میان آن ها گسترده بود. بر اساس یافته های بدست آمده از رهیافت مبتنی بر شاخص های چندبعدی در زمینه ی شاخص های ارتباطات، تسهیلات عمومی و تفریحی و هم چنین شاخص های اقتصادی و رفاهی تفاوتی عمده میان شهرستان های استان دیده شد و لازم است در مورد این شاخص ها به توزیع امکانات مربوطه در سطح استان توجهی بیش تر شود. بر اساس هر دو رویکرد، مناطق روستایی شهرستان های سرباز و کنارک به عنوان مناطق توسعه نیافته ی استان ارزیابی شدند و لازم است به گونه ی ویژه به آن ها توجه شود. هم چنین، مناطق روستایی شهرستان های زابل، خاش و زهک دارای بالاترین سطح توسعه یافتگی در سطح استان بودند
بررسی نابرابری درآمدی در مناطق روستایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از معضلاتی که همواره جوامع مختلف را آزار می دهد، مساله ی نابرابری درآمدهاست. جامعه ی روستایی ایران نیز مانند سایر جوامع از این شرایط رنج می برد. با توجه به اینکه درصد بالایی از جمعیت کشور در مناطق روستایی زندگی می کنند و همچنین نقش های مختلف که توسعه ی روستایی می تواند در توسعه ی همه جانبه ی ملی ایفا کند، بررسی مسائل جوامع روستایی از جمله بررسی توزیع درآمد و همچنین روند آن طی برنامه های توسعه بسیار ضروری می باشد. در این پژوهش با استفاده از اطلاعات هزینه- درآمد خانوار مرکز آمار ایران، به اندازه گیری نابرابری درآمد در مناطق روستایی ایران طی دوره ی 1388- 1368 با استفاده از ضریب جینی پرداخته شده است. یافته های مطالعه نشان داد که در طول دوره ی مورد بررسی از نابرابری درآمد در مناطق روستایی کشور کاسته شده است، هرچند که این کاهش بسیار کند است. همچنین میانگین ضرایب جینی چهار دوره برنامه ی توسعه با همدیگر اختلاف معنی دار دارند. در پایان پیشنهاد می شود که در اعمال سیاست ها و برنامه های توسعه ی کشور، در تخصیص منابع به استان هایی که مناطق روستایی آنها از نابرابری بیشتری رنج می برند، تلاش بیشتری شود.
بررسی تاثیر متغیرهای کلان اقتصادی بر شاخص های فقر در مناطق روستایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی متغیرهای کلان اقتصادی مانند نابرابری، رشد اقتصادی بر شاخص های فقر در مناطق روستایی ایران پرداخته و از داده های مربوط به دوره ی زمانی (1388-1379) طرح هزینه- درآمد خانوارهای مناطق روستایی مرکز آمار ایران استفاده شده است. از جمله نتایج آن می توان گفت فقر و نابرابری درآمد در طی برنامه های توسعه تا حدودی کاهش یافته است. همچنین نتایج نشان داد که با افزایش نابرابری و نرخ مشارکت اقتصادی درصد خانوارهای فقیر افزایش یافته است، اما افزایش نرخ پس انداز شدیدا متغیر سرانه فقر را کاهش داده است و اثر رشد اقتصادی بر فقر بسیار ناچیز است.
عوامل مؤثر بر انتخاب راهبرد مقابله ای استفاده از غذاهای کمترمرجح و ارزان قیمت در شرایط عدم امنیت غذایی: مطالعه موردی مناطق روستایی گرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
راهبرد های مقابله ای مجموعه ای از واکنش های مردم است که در شرایط عدم امنیت غذایی انتخاب و اجرا می شوند. خوردن غذاهای ارزان قیمت و کمترمرجح یکی از همین راهبرد هاست که در چنین شرایطی، روی آوردن بدان در میان خانوارها عمومیت دارد. با توجه به اهمیت این راهبرد، تحقیق حاضر در پی شناسایی عوامل مؤثر بر انتخاب آن در قالب راهبردی مقابله ای از سوی خانوارهای روستایی شهرستان گرگان بود. داده ها و اطلاعات مورد نیاز از طریق مصاحبه مستقیم با اشخاص مسئول آماده سازی غذای خانوار در نمونه ای به حجم 267 نفر در بهار و تابستان 1392 گردآوری و برای تجزیه و تحلیل داده ها، از مدل لاجیت چندجمله ای بهره گیری شد. نتایج نشان داد که عواملی مانند درآمد سالانه، سطح تحصیلات همسر، کشاورز بودن، فاصله روستا تا بازار، شاغل بودن سرپرست خانوار، و بیماری یکی از اعضای خانوار بر انتخاب راهبرد مقابله «مصرف غذاهای کمترمرجح و ارزان قیمت مؤثرند.
تحلیل فضایی امنیت گردشگران سلامت در مناطق روستایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری سلامت بویژه آبگرم در جهان در حال رشد است ایران نیز چشمه های آبگرم متعددی در مناطق روستایی دارد که گردشگران زیادی را به خود جذب می کند و تأمین امنیت گردشگران از عوامل کلیدی موفقیت این مقاصد است. البته مسائل امنیتی گردشگران در هر مقصد متفاوت است. لذا هدف مقاله واکاوی فضایی امنیت گردشگران سلامت (جانی، مالی و رفتاری) در روستاهای آبگرم کشور است. جامعه تحقیق کلیه گردشگران آبگرم روستایی هستند که تعداد 384 گردشگر با نمونه گیری خوشه ای از 16 روستا در 8 منطقه جغرافیای انتخاب شدند و ابزار مورد مطالعه پرسشنامه بود. نتایج نشان داد که گردشگران سلامت در طول سفر امنیت داشتند اما میزان آن بین مناطق مختلف یکسان نبود به طوری که امنیت در جنوب-غرب و جنوب-شرق نسبت به سایر مناطق کمتر بود. راهکارهای ارتقای امنیت همچون افزایش همکاری های کشور ایران و پاکستان در مبارزه با تروریسم و مواد مخدر و حضور نیروی انتظامی در مناطق گردشگری پیشنهاد شد.
سنجش و بررسی سطح توسعه بازار کار مناطق روستایی استان های کشور طی برنامه چهارم توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از دلایلی که برای تبیین مهاجرت از مناطق روستایی به مناطق شهری و به خصوص در مراحل گذار اقتصادی در کشورهای درحال توسعه ارائه گردیده، دستیابی به شغل و شغل بهتر است. این موضوع بر اساس داده های اقتصاد ایران نیز مصداق دارد و با مدل های ارائه شده برای مهاجرت و به ویژه مدل هریس و تودارو، که دلیل عمده مهاجرت از روستا را دستیابی به شغل بهتر و درنتیجه درآمد انتظاری بالاتر در مناطق شهری می داند، تطابق دارد. بر این اساس، تفاوت سطح توسعه بازار کار در مناطق روستایی نسبت به مناطق شهری و روند تغییرات آن می تواند شاخصی از روند و شدت مهاجرت بین این مناطق را به دست دهد و از این رو، شناخت و رتبه بندی مناطق روستایی از حیث توسعه بازار کار اهمیت می یابد. تعیین و بررسی سطح توسعه بازار کار مناطق روستایی به تفکیک استان های کشور، هدف اصلی مقاله حاضر را تشکیل می دهد. برای تعیین سطح توسعه بازار کار مناطق روستایی، از چهار شاخص اساسی نرخ بیکاری، سهم جمعیت دارای اشتغال ناقص، سهم اشتغال در بخش خصوصی و سهم اشتغال در بخش صنعت استفاده گردیده و برای تلفیق آنها از روش های تحلیل چندمتغیرة تحلیل عاملی و برترین پیشنهاد از راه حل ایده آل (TOPSIS) در دوره زمانی برنامه چهارم توسعه استفاده شده است. در مجموع، نتایج این پژوهش نشان می دهد که سطح توسعه بازار کار مناطق روستایی استان ها در طول برنامه چهارم توسعه تغییر چندانی نیافته و این درحالی است که همان تغییرات اندک در میزان توسعه یافتگی مناطق نیز به روش تعیین آن بستگی داشته است.
نقش رویکرد مدیریت ریسک خشکسالی در کاهش آسیب پذیری اقتصادی- اجتماعی کشاورزان روستایی (از دیدگاه مسئولان و کارشناسان) مطالعه موردی: دهستان سولدوز، آذربایجان غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بروز خشکسالی در مناطق مختلف جهان نشان از آسیب پذیری همه ملت ها از رویدادهای آب وهوایی دارد. در این بین معیشت در جوامع روستایی به شدت از شرایط آب و هوایی تأثیر می پذیرد و وقوع خشکسالی در این جوامع به خسارت های متعدد اقتصادی و اجتماعی به ویژه برای کشاورزان می انجامد. افزایش آگاهی از هزینه های اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی خشکسالی، منجر به رشد دیدگاه های فعال در خصوص مدیریت ریسک خشکسالی در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه گردیده است. پژوهش حاضر با هدف کاهش آسیب پذیری کشاورزان روستایی در برابر پیامدهای خشکسالی با تأکید بر مدیریت ریسک صورت گرفته است. بدین منظور در آغاز به بررسی سطوح آسیب پذیری پرداخته شده و با تکمیل پرسشنامه مهم ترین ابعاد آسیب پذیری در مناطق روستایی مشخص گردیده است. نتایج این بخش حاکی از آن اند که عوامل اقتصادی و اجتماعی مهم ترین ابعاد آسیب پذیری به شمار می آیند. مقاله حاضر به روش توصیفی- تحلیلی و با تکمیل پرسشنامه در بین روستاییان و مسئولان روستاهای نمونه- که با ریسک بیشتری در برابر خشکسالی مواجه اند- نگاشته شده است. داده های برداشت شده در محیط نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. نتایج تحقیق همچنین نشان می دهند که مدیریت ریسک خشکسالی رویکردی مناسب برای کاهش آسیب پذیری اقتصادی و اجتماعی در روستاهای مورد مطالعه است و می توان در فرایند کاهش پیامدها و آسیب های ناشی از خشکسالی، بر مدیریت ریسک تأکید داشت.
سنجش عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی سالمندان در مناطق روستایی (مطالعه موردی: شهرستان نیشابور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توجه به مسائل و نیازهای دوران سالمندی ضرورتی اجتماعی در جهت ارتقای کیفیت زندگی سالمندان به شمار می رود. هدف اصلی پژوهش حاضر سنجش عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی سالمندان در مناطق روستایی است. به همین منظور ۱۵۰ نفر (۷۲ مرد و ۷۸ زن) از سالمندان مناطق روستایی شهرستان نیشابور، به صورت نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، انتخاب شدند و درباره زندگی آن ها مطالعه شد. چارچوب نظری تحقیق تلفیقی از نظریات جامعه شناسی سالمندی و نظریات کیفیت زندگی است. یافته ها نشان می دهد حدود ۳۶ درصد سالمندان روستای مورد مطالعه کیفیت زندگی خود را خوب و بسیار خوب، ۵۵ درصد افراد کیفیت زندگی را متوسط، و حدود ۹ درصد کیفیت زندگی را بد و بسیار بد ارزیابی کرده اند. نتایج تحلیل عاملی دَه عامل کلیدی را برای تعیین ابعاد کیفیت ذهنی زندگی سالمندان نشان می دهد که این دَه عامل ۰۱۶/۷۴ درصد از کل واریانس را تبیین می کند. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان می دهد شش عامل سرزندگی در گام اول، بهزیستی ذهنی در گام دوم، توانایی جسمی و ذهنی در گام سوم، کیفیت خدمات بهداشتی و قابلیت دسترسی به آن در گام چهارم، روابط اجتماعی در گام پنجم، و تعامل اجتماعی در گام ششم، به ترتیب میزان اهمیتی که در تبیین متغیر وابسته دارند، وارد معادلة رگرسیونی شده اند. در مجموع این شش عامل توانسته اند بیش از ۶۰ درصد تغییرات کیفیت زندگی را در ناحیه مورد مطالعه تبیین کنند. بنابراین، برای ارتقای کیفیت زندگی سالمندان مناطق روستایی ضرورت توجه و اقدامات عملی در حوزه عوامل شناسایی شده احساس می شود.
توسعه و اعتبارسنجی شاخص های موثر درشبکه فضایی بازاریابی محصول شیر درمناطق روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاخص های شبکه فضایی بازاریابی از عمده ترین معیارها برای موفقیت برنامه ریزی و هدف گذاری برای بهبود معیشت روستاهایی است که اقتصاد آنها بر محوریت کشاورزی، دامپروری و فعالیت های دامی قرار دارد. در این راستا مقاله در صدد توسعه و اعتبار سنجی شاخص های موثر در شبکه های فضایی بازاریابی محصول شیر در نواحی روستایی است تا برنامه ریزان و محققان اقتصاد کشاورزی روستاها بتوانند در مطالعات بازاریابی محصولات روستایی و حتی سایر تولیدات کشاورزی از آن استفاده کنند. از این روی، با بررسی ادبیات نظری موضوع، 46 شاخص شناسایی و انتخاب گردید و از طریق پرسشنامه در معرض قضاوت و داوری 50 نفر از خبرگان و کارشناسان قرار گرفت. برای اعتبار سنجی و دستیابی به اجماع نظر متخصصان علاوه بر آماره های میانگین از تکنیک اولویت بندی تاپسیس و توان رتبه ای و برای مقایسه نظرات دو گروه خبرگان دانشگاهی و کارشناسی نیز از آزمون من ویتنی استفاده شد. نتایج نشان می دهد که ابعاد زمینه ساز یا بسترساز شبکه فضایی بازاریابی اهمیت و تاثیر بالاتری نسبت به ابعاد دیگر در شکل گیری شبکه فضایی بازاریابی دارد. همچنین نتایج آزمون من ویتنی نشان داد که بین دو گروه در رابطه با شاخص های 46 گانه مطرح شده اجماع نظر وجود داشته و تنها یک شاخص شیوه حمل و نقل از سوی دو گروه نخبگان مورد اجماع نظر قرار نگرفت. بدین ترتیب سایر شاخص ها برای مطالعات و فعالیت های اجرایی بعدی مورد تایید می باشند.