مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
الگوهای ارتباطی
پژوهش با هدف پیش بینی تعهد زناشویی براساس باورهای ارتباطی و طرحواره های ناسازگار اولیه با میانجی گری الگوهای ارتباطی زوجین، رضایت جنسی و سبکهای حل تعارض انجام گرفته است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانشجویان متاهل دانشگاه پیام نور کرمانشاه مباشد. حجم نمونه بر اساس روش نمونه گیری هدفمند 300 نفر انتخاب شد. ابزارها شامل پرسشنامه تعهد زناشویی آدامز و جونز (1997)، طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ (1988)، پرسشنامه باورهای ارتباطی آیدلسن و اپستین (۱۹۸۱)، پرسشنامه الگوی ارتباطی کریستنسن و ساالوی (1984)، پرسشنامه رضایت جنسی توسط لارسون (1988)، پرسشنامه سبکهای حل تعارض رحیم (1983) مباشد. روایی پرسشنامه ها مورد تایید صاحبنظران قرار گرفت. پایایی پرسشنامه ها نیز از طریق ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب تعهد زناشویی 82/0، طرحواره ناسازگار 89/0، باورهای ارتباطی 83/0، رضایت جنسی 81/0 و سبک های حل تعارض 93/0 محاسبه شد.
نقش الگوهای ارتباطی زوجین در گسست عاطفی
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی تعیین نقش الگوهای ارتباطی زوجین در گسست عاطفی دانشجویان متأهل بود. روش: این پژوهش از نظر هدف در زمره پژوهش های بنیادی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان متأهل مشغول به تحصیل در سال تحصیلی 1399 در دانشگاه آزاد مشهد بود. انتخاب نمونه در این پژوهش به شکل نمونه گی ری در دسترس بود و حجم نمونه بر اساس روش در دسترس به تعداد 246 نفر انتخاب شد. جمع آوری اطلاعات در این پژوهش با استفاده از پرسشنامه های الگوی ارتباطات خانواده ریچی و فیتزپاتریک (1990) و طلاق عاطفی گاتمن (۲۰۰۸) بود؛ جهت تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین الگوی ارتباطی جهت گیری گفت وشنود با گسست عاطفی رابطه منفی معنادار و بین الگوی ارتباطی جهت گیری همنوایی با گسست عاطفی رابطه مستقیم معناداری وجود داشت. نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده می توان بیان کرد که با ارائه آموزش های لازم در جهت بهبود الگوهای ارتباطی خانواده و ساختار انگیزشی انطباقی زوجینی که مشکل طلاق عاطفی دارند یا متقاضی طلاق هستند می توان طلاق عاطفی را کاهش داد .
پیش بینی خوشنودی زناشویی بر پایه الگوهای ارتباطی، سبک های دل بستگی و نستوهی روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خوشنودی زناشویی برآیند عوامل چندگانه فردی، میان فردی و فرهنگی در پیوند زناشویی است. پژوهش حاضر باهدف پیش بینی خوشنودی زناشویی بر پایه الگوهای ارتباطی، سبک های دل بستگی و نستوهی روان شناختی در دانشجویان متأهل دانشگاه کاشان انجام شد. پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود که جامعه آماری شامل دانشجویان متأهل دانشگاه کاشان در سال تحصیلی 97-1396 بود و 217 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های رضایت زناشویی (1989 Enrich ;)، الگوهای ارتباطی کریستنسن و سالاوی (1984 CPQ ;)، سبک های دلبستگی کولینز و رید (1990) و نستوهی روان شناختی کوباسا (1997) استفاده شد. یافته های همبستگی پژوهش نشان داد که خوشنودی زناشویی با الگوی ارتباطی سازنده متقابل(P≤001; R=0/491) ، سبک دل بستگی وابستگی (P≤005; R=0/152)، سبک نزدیک بودن(P≤001; R=0/203) ، و نستوهی روان شناختی (P≤001; R=0/520) رابطه مستقیم و معنادار داشت. از طرفی، همبستگی خوشنودی زناشویی با الگوی ارتباطی اجتناب متقابل (P≤005; R=-0/147) و سبک دل بستگی اضطرابی (P≤001; R=-0/403) معکوس و معنادار بود. برآیندهای رگرسیون چند متغیره نشان داد که الگوهای ارتباطی، سبک های دل بستگی و نستوهی روان شناختی توانایی پیش بینی خوشنودی زناشویی را داشتند. نرخ همبستگی چندگانه میان الگوهای ارتباطی، سبک های دل بستگی و نستوهی روان شناختی با خوشنودی زناشویی برابر با 676/0 بود و نرخ تعیین برابر 457/0 به دست آمد. بنابراین، با شناخت و غنی سازی الگوی ارتباطی سازنده، سبک های دل بستگی و نستوهی روان شناختی می توان خوشنودی زناشویی را در زوجین بهبود بخشید.
الگوی ساختاری تعهد زناشویی براساس الگوهای ارتباطی در زنان: نقش واسطه ای هوش هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش تعیین الگوی ساختاری تعهد زناشویی بر اساس الگوهای ارتباطی در زنان با نقش واسطه ای هوش هیجانی بود. روش: روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری کلیه زنان متأهل مراجعه کننده به مراکز مشاوره تهران در سال 1397 بود. به این صورت که در انتخاب مراکز مشاوره از نمونه گیری تصادفی ساده به قید قرعه استفاده شد. بدین منظور ابتدا شهر تهران به پنج منطقه شمال، جنوب، شرق، غرب و مرکز تقسیم شد؛ سپس از هر منطقه سه مرکز مشاوره به شکل تصادفی و به قید قرعه انتخاب و بر اساس نرم افزار سمپل پاور 300 زن انتخاب شدند. سپس پرسشنامه تعهد زناشویی آدامز و جونز (1997)، پرسشنامه الگوهای ارتباطی زوجین کریستنسن و سولاوای (1984)، و پرسشنامه هوش هیجانی بار-آن (2002) تکمیل و داده ها با استفاده از معادلات ساختاری اسمارت پلاس تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که الگوی ساختاری می تواند تعهد زناشویی را بر اساس الگوهای ارتباطی (41/0= β ، 01/0=P) با میانجی گری هوش هیجانی پیش بینی کند و از برازش مطلوبی برخوردار است. مسیر مستقیم الگوهای ارتباطی (57/0= β ، 01/0=P) و هوش هیجانی (28/0= β ، 05/0=P) بر تعهد زناشویی معنادار و مسیر غیرمستقیم نشان داد که الگوهای ارتباطی(51/0= β ، 01/0=P) با میانجیگری هوش هیجانی بر تعهد زناشویی شدت اثر مطلوبی داشته است. نتیجه گیری: برای انسجام و خَلق رابطه زناشویی مطلوب، می توان با تقویت هوش هیجانی هریک از زوج ها، نوع سبک الگوهای ارتباطی و تقابل عناصر درون روانی آن ها، روابط زوج ها را بهبود بخشید.
ساخت و اعتباریابی مقیاس الگوهای ارتباطی زوجین با نگرش به منابع اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش، با هدف ساخت و اعتباریابی مقیاس الگوهای ارتباطی زوجین، با نگرش به منابع اسلامی انجام شد. بدین منظور، با استفاده از روش ترکیبی کیفی و کمّی، ابتدا مضامین مرتبط با الگوهای ارتباطی زوجین استخراج و سپس، با استفاده از روایی، محتوایی و روایی سازه آن تدوین و اعتباریابی گردید. جامعه آماری پژوهش، عبارت بود از: زوجین شهر اصفهان که با روش نمونه گیری در دسترس از مراکز مشاوره و مراکز آموزشی انتخاب شدند. یافته های پژوهش حاکی از وجود دو فرم الگوهای ارتباطی زوجین برای مردان و زنان بود. فرم زنان، با 34 سؤال و فرم مردان با 38 سؤال ساخته شد. تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که برای هر دو فرم، هفت عامل قابل شناسایی است که به ترتیب، برای زنان 85 درصد و برای مردان در مجموع، 86 درصد واریانس نمره کل آزمون را تبیین نمود. ضریب آلفای کرونباخ برای هر دو فرم، بالای 90 درصد بود که حاکی از اعتبار بالای آن است. این مقیاس برای فعالیت های حرفه ای، و تشخیصی و پژوهشی کاربرد دارد.
بررسی رابطه سلامت روان، خودپنداره جنسی و نقش الگوهای ارتباطی با بی ثباتی ازدواج در زوجین
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، "بررسی رابطه سلامت روان، خودپنداره جنسی و نقش الگوهای ارتباطی با بی ثباتی در ازدواج " بود. روش این پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره و تحکیم خانواده در شهر تهران بود. بدین منظور 260 نفر به صورت در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه های بی ثباتی ازدواج ادواردز، الگوهای ارتباطی کریستنسن و سالاوی (CPQ)، سلامت روان گلدنبرگ (GHQ)و خودپنداره جنسی اسنل (MSSCQ) بوده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش ضریب همبستگی پیرسون و از مدل معادلات ساختاری ( تحلیل عاملی و تحلیل مسیر ) استفاده شد. بر اساس یافته های پژوهش، سلامت روان، خودپنداره جنسی و نقش میانجی الگوهای ارتباطی پیش بینی کننده بی ثباتی ازدواج می باشند. و سلامت روان بصورت غیر مستقیم از طریق الگوی ارتباطی سازنده، پیش بینی کننده ی معناداری برای بی ثباتی در ازدواج می باشد و از بین مؤلفه های آن، اضطراب و بی خوابی همبستگی مثبت و معناداری با متغیر ملاک دارد. و همچنین الگوهای ارتباطی متوقع / کناره گیر و اجتنابی (ناکارآمد) همبستگی مثبت و معنادار دارند و الگوی ارتباطی سازنده همبستگی منفی با بی ثباتی ازدواج داشته اند. متغیر خودپنداره جنسی از طریق ضریب کل مسیرمی تواند پیش بینی کننده بی ثباتی ازدواج باشد و مؤلفه های آن با بی ثباتی ازدواج همبستگی منفی دارند.
بررسی تمایزیافتگی زوجین از خانواده اصلی و نقش آن در پیش بینی الگوهای ارتباطی و رضایت زناشویی در قومیت های مختلف ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۷
353 - 368
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش تمایزیافتگی زوجین از خانواده اصلی شان در پیش بینی الگوهای ارتباطی و رضایت زناشویی در اقوام ایرانی بود. در این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی، جامعه آماری زوجین اقوام فارس، ترک، کٌرد، عرب و بلوچ بودند. 250 زوج ( 500 نفر) از جامعه آماری فوق که 50 زوج از هر قومیت را تشکیل میدادند، با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و توسط پرسش نامههای تمایزیافتگی هافمن ( 1984 )، نظام کدگذاری تعامل زوجین ایرانی 1389 ) و رضایت زناشویی انریچ ( 1998 ) ارزیابی شدند. ) نتایج نشان داد که استقلال تعارضی در مردان و استقلال هیجانی در زنان، بیشترین سهم را در پیش بینی الگوهای ارتباطی و رضایت زناشویی زوجین به طور مستقیم دارد. همچنین در قومیت ها، فقط در مردان قوم بلوچ، استقلال تعارضی، پیش بینی کننده رضایت زناشویی آن ها بود. فرد تمایزیافته در برخورد با مسائل و مشکلات زندگی توانایی برخورد منطقی و عقلانی داشته و می تواند از برخورد با مسائل به صورت احساسی جلوگیری کند. بنابراین این افراد توانایی حل مسائل را به صورت مسالمت آمیز دارند. هرچه تمایز یافتگی فرد بیشتر باشد، به همان اندازه می تواند رفتار خویش را اندیشمندانه و مطابق با اصول صریح و جاافتاده هدایت کند.
مقایسه اثر بخشی درمان هیجان مدار و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی به صورت آنلاین بر کاهش مشکلات بین فردی و الگوهای ارتباطی زوجین در دوران قرنطینه ناشی از بیماری کرونا
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان هیجان مدار و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی به صورت آنلاین بر کاهش مشکلات بین فردی و الگوهای ارتباطی زوجین در دوران قرنطینه ناشی از بیماری کرونا بود. پژوهش حاضر شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه شاهد بود. جامعه آماری پژوهش حاضر تمامی زوجین شهر تهران بودند که در خلال بیماری کرونا و قرنطینه ناشی از آن دچار مشکلات ارتباطی شده بودند. از میان مراجعه کنندگان، تعداد 45 نفر از افراد به صورت در دسترس انتخ اب شدند و به صورت تصادفی در 3 گروه آزمایش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی (15 نفر)، آزمایش درمان هیجان مدار (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه الگوهای ارتباطی کریستنسین و سالاوی (1984) و مشکلات بین فردی (IIP-32) بود. اعضای گروه آزمایش اول به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای به صورت آنلاین در معرض درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر اساس پروتکل ارائه شده توسط سگال و ویلیامز (2002) و گروه دوم آزمایش نیز به مدت 10 جلسه 90 دقیقه ای به صورت آنلاین در معرض درمان هیجان مدار جانسون (2010) قرار گرفتند و گروه کنترل نیز هیچ درمانی دریافت نکرد. نتایج نشان داد که رویکردهای هیجان مدار و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی توانسته اند به طور معنی داری بر کاهش مشکلات بین فردی و بهبود الگوهای ارتباطی در تمامی زیر مؤلفه ها مؤثر باشند. رویکرد هیجان مدار بیشتر از رویکرد ذهن آگاهی بر الگوهای ارتباطی و مشکلات بین فردی مؤثر است.
رابطه الگوهای ارتباطی خانواده با نگرش به خلاقیت: میانجیگری سرزندگی تحصیلی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی سرزندگی تحصیلی در رابطه الگوهای ارتباطی خانواده با نگرش به خلاقیت بود. روش پژوهش همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان پسر مقطع متوسطه دوم شهر دزفول در سال تحصیلی 99-98 بود که با روش تصادفی چندمرحله ای تعداد 370 دانش آموز به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های الگوهای ارتباطی خانواده (فیتزپاتریک و ریچی، 1994)، نگرش به خلاقیت (فیشر، 1991) و سرزندگی تحصیلی (دهقانی زاده و حسین چاری، 1391) بود. ارزیابی مدل پیشنهادی با استفاده از تحلیل مسیر انجام گرفت. نتایج تحلیل مسیر مدل پژوهش به طور کلی نشان داد که خلاقیت دانش آموزان تحت تأثیر الگوی ارتباطی خانواده، و سرزندگی تحصیلی قرار دارد. بدین صورت که از بین ابعاد جهت گیری ارتباطی خانواده، جهت گیری گفت و شنود به صورت مثبت و جهت گیری همنوایی به صورت منفی نگرش نسبت به خلاقیت را پیش بینی می کنند (001/0< p). همچنین نتایج نشان داد که جهت گیری گفت وشنود به صورت مثبت و جهت گیری همنوایی به صورت منفی سرزندگی تحصیلی را پیش بینی می کنند (001/0< p). در مجموع نتایج نشان داد که الگوهای ارتباطی خانواده با واسطه سرزندگی تحصیلی می تواند بر نگرش نسبت به خلاقیت اثر بگذارد (001/0< p).
بررسی اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر خودنظم بخشی کوتاه مدت (SRCT) بر کاهش پرخاشگری ارتباطی پنهان زناشویی، تغییر الگوهای ارتباطی و کاهش نارسایی هیجانی زوجین متعارض(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم زمستان (اسفند) ۱۴۰۰ شماره ۱۰۸
۲۲۳۸-۲۲۲۵
حوزه های تخصصی:
زمینه: بسیاری از ازدواج ها و روابط زناشویی ناموفق وجود دارند که همسران به دلایل گوناگون طلاق نمی گیرند. اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر خود نظم بخشی کوتاه مدت بر متغیر های مختلف تأیید شده است، اما پژوهشی که به بررسی اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر خود نظم بخشی کوتاه مدت (SRCT) بر کاهش پرخاشگری ارتباطی پنهان زناشویی، تغییر الگوهای ارتباطی و کاهش نارسایی هیجانی در زوجین متعارض پرداخته باشد مغفول مانده است. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر خود نظم بخشی کوتاه مدت (SRCT) بر کاهش پرخاشگری ارتباطی پنهان زناشویی، تغییر الگوهای ارتباطی و کاهش نارسایی هیجانی زوجین متعارض انجام گرفت. روش: روش پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش، زوج های ناسازگار مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر بیجار (۲ مرکز) در سال ۱۳۹۸ بود. با روش نمونه گیری هدفمند، تعداد ۳۰ زوج (۶۰ نفر) به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای گروه آزمایشی پروتکل زوج درمانی مبتنی بر خودنظم بخشی کوتاه مدت (هالفورد، ۲۰۰۱) به صورت گروهی و یک جلسه در هفته (در مجموع ۸ جلسه) اجرا گردید. در حالی که گروه گواه هیچ درمانی را دریافت نکرد. برای جمع آوری داده ها از مقیاس پرخاشگری ارتباطی پنهان (نلسون و کاول، ۲۰۰۶)، الگوهای ارتباطی (کریستنسن و هاوی، ۱۹۹۰) و نارسایی هیجانی تورنتو (باگبی، تیلور و پارکر، ۱۹۹۴) استفاده شد و جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS-21 و در سطح استنباطی از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری استفاده گردید. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد بین پس آزمون دو گروه آزمایشی و گروه گواه از نظر متغیرهای وابسته (پرخاشگری ارتباطی پنهان زناشویی، نارسایی هیجانی و الگوهای ارتباطی سازنده متقابل، اجتنابی متقابل، توقع / کناره گیری) تفاوت معنی داری وجود دارد (0/0000 p<). نتیجه گیری: زوج درمانی مبتنی بر خود نظم بخشی کوتاه مدت (SRCT) باعث کاهش پرخاشگری ارتباطی پنهان زناشویی و نارسایی هیجانی و بهبود الگوهای ارتباطی زوجین شد. براساس نتایج به دست آمده از پژوهش حاضر پیشنهاد می گردد روانشناسان شاغل در مراکز آموزشی و مشاوره از این درمان استفاده نمایند.
رابطه الگوهای ارتباطی، انسجام و انعطاف پذیری خانواده با بهزیستی روان شناختی: واسطه گری سرسختی روانشناختی در دانش آموزان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهشنامه تربیتی سال شانزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۷
161 - 178
حوزه های تخصصی:
چکیده: هدف از این پژوهش بررسی رابطه الگوهای ارتباطی، انسجام و انعطاف پذیری خانواده با بهزیستی روان شناختی دانش آموزان با واسطه گری سرسختی روانشناختی بود. روش پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه پژوهش شامل تمامی دانش آموزان مقطع دوم متوسطه شهر دزفول و نمونه پژوهش شامل 390 نفر از این دانش آموزان بود که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. برای اندازه گیری متغیرها از پرسشنامه های بهزیستی روانشناختی (ریف، 1989)، الگوهای ارتباطی خانواده (ریچی و فیتزپاتریک، 1998)، انعطاف پذیری (شاکری، 1382)، انسجام خانواده (سامانی، 1381) و سرسختی روانشناختی اهواز (کیامرثی، 1377) استفاده شد. نتایج نشان داد الگوهای ارتباطی، انسجام و انعطاف پذیری خانواده و سرسختی روانشناختی با بهزیستی روان شناختی دانش آموزان رابطه معناداری وجود دارد. نتایج حاصل از تحلیل مسیر نشان داد که روابط مستقیم و غیر مستقیم در مدل پیشنهادی معنادار بودند و روابط بین متغیرهای مذکور از برازش قابل قبول برخوردار بود. بنابراین بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که سرسختی روانشناختی در رابطه بین الگوهای ارتباطی، انسجام و انعطاف پذیری خانواده با بهزیستی روانشناختی دارای نقش میانجی می باشد.
مقایسه الگوهای ارتباطی، خودکارآمدی و جرئت ورزی در دختران نوجوان با رفتار خودزنی و رفتار عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه الگوهای ارتباطی، خودکارآمدی و جرئت ورزی در دختران نوجوان با رفتار خودزنی و عادی صورت گرفت. این پژوهش از نوع علّی- مقایسه ای بود که به صورت گذشته نگر انجام شد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان دختر متوسطه دوره اول شهرانزلی در سال تحصیلی 98-1397 و همچنین نوجوانان ارجاع داده شده به اورژانس بیمارستان شهر انزلی می شود. حجم نمونه مورد مطالعه 60 نفر (30 دانش آموز با رفتار خودزنی، 30 دانش آموز بدون رفتار خودزنی) بودند که به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل مقیاس خودکارآمدی شرر و مادوکس، پرسشنامه جرئت ورزی گمبریل و ریچی و مهارت های ارتباطی بارتون بود. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش تحلیل واریانس چندمتغیره (MANOVA) استفاده شد. نتایج نشان داد که میانگین نمرات الگوهای ارتباطی و همه مؤلفه های آن (الگوی شنود، الگوی بازخورد و الگوی کلامی)، خودکارآمدی و جرئت ورزی در دختران نوجوان با رفتار خودزنی کمتر از دختران با رفتار عادی است. نتایج به دست آمده حاکی از پایین بودن سطح متغیرهای مورد مطالعه در دختران نوجوان با رفتار خودزنی بود که نیازمند برنامه های آموزشی به منظور افزایش و بهبود سطح این متغیرها در این گروه از نوجوانان است.
الگوهای ارتباطی در زنان دارای تعارض زناشویی: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی الگوهای ارتباطی زنان دارای تعارض زناشویی انجام شد. روش پژوهش، کیفی و از نوع پدیدارشناسی بود. جامعه پژوهش را زنان دارای تعارض زناشویی در دسترس شهر تهران در سال 1399 تشکیل داد و جامعه برابر با نمونه بود. با استفاده از نمونه گیری هدفمند و با توجه به ملاک های ورود به پژوهش، زنان دارای تعارض زناشویی انتخاب شدند و نمونه گیری تا اشباع داده ها ادامه یافت. در مجموع 15 تن به وسیله مصاحبه نیمه ساختار یافته مورد مطالعه قرار گرفتند و تجزیه و تحلیل یافته ها با روش کلایزی انجام گرفت. مضامین اصلی در پژوهش حاضر، شامل دو مضمون اصلی «الگوهای ارتباطی ناسازگارانه» - شامل مضامین فرعی «تبادلات جسمانی منفی»، «تبادلات کلامی منفی»، «تبادلات هیجانی منفی»، «دشواری در ابراز احساسات»، «واکنش نامطلوب به اشتباه همسر»، «عدم توجه به فرآیند بازخورد»، «روابط زناشویی ناکارآمد»، «واکنش ناکارآمد به مشکلات»، «دشواری در بیان خواسته ها»، «گفتگوی غیرمؤثر»، «عدم همکاری» و «همزیستی» و «الگوهای ارتباطی سازگارانه» شامل مضامین فرعی: «واکنش مطلوب به اشتباه»، «ارتباط غیرکلامی مؤثر»، «واکنش کارآمد به مشکلات»، «سهولت در ابراز خواسته ها» و «گفتگوی مؤثر» بود. یافته های پژوهش حاکی از تجلی تعارض زناشویی در ابعاد مختلف زندگی زنان دارای تعارض، از قبیل: الگوهای حل مسأله، ابراز خواسته ها، شیوه و حیطه های گفتگو و تقسیم وظایف آن ها بود. از طرفی، برخی مشارکت کنندگان قادر به حفظ الگویی مثبت در زمینه هایی از قبیل ارتباط غیرکلامی و ابراز خواسته ها بودند.
ارائه مدل پیش بینی پرخاشگری در نوجوانان پسر بر اساس الگوهای ارتباطی، تمایز یافتگی و انسجام خانوادگی با نقش واسطه ای تاب آوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی مدل پیش بینی پرخاشگری بر اساس الگوهای ارتباطی، انسجام خانوادگی و تمایزیافتگی با در نظر گرفتن نقش میانجی تاب آوری در نوجوانان پسر بود. روش پژوهش: روش این پژوهش توصیفی-همبستگی و از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانش آموزان مقطع دوم متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 99-1398 بودند که تعداد 500 دانش آموز با روش خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه تاب آوری کانر و دیویدسون (2003)، مقیاس پرخاشگری نواکو (1986)، پرسشنامه الگوهای ارتباطی ریچی و فیتزپاتریک (1990)، مقیاس تمایزیافتگی اسکورن و فریدلندر (1998) و مقیاس انسجام خانوادگی دیوید اچ. السون، جویس پورتنر و یوآو لاوی (1985) بود. برای تحلیل داده ها از روش مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای Amos استفاده شد. یافته ها: نتایج آزمون مدل مفهومی نشان داد شاخص های برازش مدل پژوهش در وضعیت مطلوبی قرار دارد (GFI=.95). الگوی ارتباطی گفت و شنود، انسجام خانوادگی و تمایزیافتگی اثر مستقیم منفی بر پرخاشگری داشتند (05/0=P)؛ اثر غیرمستقیم الگوی ارتباطی گفت و شنود، انسجام خانوادگی و تمایزیافتگی بر پرخاشگری نوجوانان به واسطه تاب آوری مورد تایید قرار گرفت (05/0=P). نتیجه گیری: شناخت عوامل زیربنایی پرخاشگری نه تنها باعث درک عمیق تر نوجوانان می شود، بلکه زمینه هایی را فراهم می آورد تا در طرح و برنامه ریزی ها و به کاربردن امکانات پرورشی و آموزشی، ویژگی ها و تفاوتهای آنان مورد توجه قرار گیرد و در نتیجه انتظاراتی مطابق و متناسب با سن، ویژگی ها و خصوصیات روانشناختی در نظر گرفته شود.
پیش بینی اعتیاد به اینترنت و فضای مجازی با شیوه های فرزند پروری و الگوی ارتباطی خانواده در دانش آموزان پایه سوم دوره اول متوسطه شهرستان دورود
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال چهارم بهمن ۱۴۰۰ شماره ۴۴
159 - 144
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی اعتیاد به اینترنت و فضای مجازی با شیوه های فرزند پروری و الگوی ارتباطی خانواده در دانش آموزان پایه سوم دوره اول متوسطه شهرستان دورود بود. تحقیق حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ ماهیت توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری تحقیق شامل دانش آموزان پایه سوم دوره اول متوسطه شهرستان دورود به تعداد 2570 نفر که بر اساس جدول نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی انتخاب شدند. پرسشنامه اعتیاد به اینترنت کیمبرلی یانگ(1988) ،پرسشنامه الگوهای ارتباطی خانواده (2000)و پرسشنامه شیوه های فرزند پروری بامریند (1973) به عنوان ابزار گردآوری اطلاعات مورد استفاده قرار گرفته. داده های پژوهش با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین شیوه های فرزند پروری و الگوهای ارتباطی خانواده با اعتیاد به اینترنت و فضای مجازی رابطه منفی و معناداری در سطح (01/0) وجود دارد. همچنین بین سبک های فرزندپروری سهل گیرانه و استبدادی رابطه مثبت و معنادار و بین سبک فرزندپروری قاطع با اعتیاد به اینترنت رابطه منفی و معناداری در سطح (01/0) وجود دارد. علاوه بر این، نتایج نشان داد که بین الگوهای ارتباطی گفت و شنود و همنوایی با اعتیاد به اینترنت رابطه منفی و معناداری در سطح (01/0) وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نیز حاکی از نقش معنادار مولفه های سبک های فرزندپروری و الگوهای ارتباطی خانواده در پیش بینی متغیر اعتیاد به اینترنت و فضای مجازی در میان دانش آموزان بود.
فهم جوهره ارتباطات انسانی - الهی در سبک فرماندهی سپهبد شهید قاسم سلیمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی بسیج سال بیست و پنجم بهار ۱۴۰۱ شماره ۹۴
39 - 73
حوزه های تخصصی:
شهادت سپهبد قاسم سلیمانی در ابتدای گام دوم انقلاب اسلامی اتفاق افتاد. او ماموریت داشت مبانی و مف اهیم انقلاب را ب ه بش ریت (جامعه مخاطب) برساند. بدین منظور، سپهبد قاسم سلیمانی در کنار استفاده از روش های س نتی، از الگ و ه ای ارتب اطی و تبلیغ اتی و روش های متنوع ارتباطات (سیاسی، فرهنگی - تبلیغاتی، اقتصادی و بشردوس تانه ...) به ره گرفت. از این رو، او موفق گردید با مردم و افکار عمومی ارتباط برقرار کند. به نظر می رسد، سپهبد قاسم سلیمانی، در انج ام رسالت خود، ترکیبی از الگوهای ارتباطی و تبلیغاتی - رس انه ای مانن د روش سیاس ی (م ذاکره ب ا م ردم ، نخبگ ان و نمایندگان) و روش فرهنگی-تبلیغاتی (اعزام مبلغان ...) را به کار می برده است. این الگو می تواند، الگویی برای توسعه حکمرانی حاکمان سیاسی محسوب گردد. در ای ن راس تا، الگوهای ارتباطی و تبلیغاتی-رسانه ای در دوره فرماندهی سپهبد قاسم سلیمانی بر سپاه قدس ایران، تحلیل و ارزیابی می گ ردد. روش شناسی: این مقاله درصدد است تا با تکیه بر روش شناسی تحلیل مضمون به کشف ایده های سپهبد قاسم سلیمانی از طریق بیانات بزرگان جبهه مقاومت اقدام نماید. روش گردآوری اطلاعات مصاحبه با افراد قرین سپهبد سلیمانی در جبهه مقاومت است. 18 نفر از افراد قرین مورد مصاحبه قرار گرفته اند یا از مصاحبه های منتشرشده از ایشان در رسانه ها استفاده گردید. نتایج با تکیه بر روش شناسی تحلیل مضمون انعکاسی مورد تحلیل قرار گرفت. چهار الگوی ارتباطی سردار مطابق نتایج عبارتند از الگوی فردی- انسانی، فردی- الهی، اجتماعی- انسانی و اجتماعی- الهی که از آنها برای توسعه دیپلماسی انسانی – الهی بهره برده است.
اثربخشی درمان مرور زندگی با منظر سهم گذاری بر بهبود عملکرد خانواده و الگوهای ارتباطی زنان باردار در بحران زلزله کرمانشاه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال دهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۹
39 - 50
حوزه های تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان مرور زندگی با منظر سهم گذاری بر بهبود عملکرد خانواده و الگوهای ارتباطی زنان باردار در منطقه زلزله زده سرپلذهاب بود. روش :در این مطالعه روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه های آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان باردار شهر سرپلذهاب است که بحران زلزله کرمانشاه را تجربه کرده بودند. از میان آنان تعداد 24 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده دردو گروه مساوی (12 نفره)جایگزین شدند..آزمودنی های هر دو گروه پرسشنامه عملکرد خانواده(FAD) و پرسشنامه الگوهای ارتباطی زوجین کریستنسن و سالاوای(CPQ) را در مرحله پیش آزمون و پس آزمون پاسخ دادند. گروه آزمایش طی 10 جلسه درمانی 90 دقیقه ای(هفته ای یک جلسه)تحت مداخله مرور زندگی با منظر سهم گذارانه قرار گرفتند و با گروه کنترل مورد مقایسه قرار گرفت. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلی کوواریانس استفاده گردید. یافته ها : یافته های پژوهش نشان داد که میانگین نمرات پس آزمون گروه آزمایش به طور معنی داری در الگوهای ارتباطی و عملکرد خانواده بیش از گروه کنترل است. به عبارتی می توان گفت که درمان مرور زندگی با منظر سهم گذاری به طور معنی داری موجب بهبود الگوهای ارتباطی ( زیر مقیاس های سازنده متقابل، توقع /کناره گیری و اجتناب متقابل) و عملکرد خانواده در مرحله پس آزمون شده است. بحث و نتیجه گیری : نتایج حاصل از اقدامات مداخله در بحران به دنبال سوانح، نه تنها به ارتقاء سلامت روان بازماندگان کمک می کند بلکه نقشی مثبت در کاهش مشکلات جسمانی و روانشناختی که در دوران پس از سانحه افزایش می یابند، دارند.
پیش بینی دلزدگی زناشویی براساس تحریف های شناختی و الگوهای ارتباطی در معلمان زن متأهل مقطع ابتدایی شهر اصفهان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۰
25 - 34
حوزه های تخصصی:
هدف : دلزدگی زناشویی یکی از عوامل موثر در طلاق می باشد. از آنجایی که طلاق می تواند بر افراد خانواده و به تبع جامعه تاثیرات منفی بگذارد، در این پژوهش به بررسی رابطه دلزدگی زناشویی براساس تحریفات شناختی و الگوهای ارتباطی پرداخته شد. روش : روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل معلمان زن متأهل مقطع ابتدایی شهر اصفهان در سال 1396 بودند که 335 نفر به صورت نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های دلزدگی زناشویی (CBS)، تحریف های شناختی و الگوهای ارتباطی (CPQ) استفاده شد. داده ها از طریق همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه گام به گام و نرم افزار SPSS-22 تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها : نتایج همبستگی نشان داد که رابطه منفی و معناداری بین دلزدگی زناشویی با الگوی ارتباطی سازنده متقابل و رابطه مثبت و معناداری بین دلزدگی زناشویی با تحریف های شناختی و الگوی ارتباطی توقع-کناره گیری وجود دارد (01/0 >P)؛ اما رابطه معناداری بین دلزدگی زناشویی با الگوی ارتباطی اجتناب متقابل وجود ندارد (05/0p>). همچنین نتایج رگرسیون هم زمان نشان داد که (به غیراز الگوی اجتناب متقابل) الگوهای ارتباطی سازنده متقابل و توقع/کناره گیری و همچنین تحریف های شناختی باهم 1/33 % از واریانس دلزدگی زناشویی را تبیین می کنند. نتیجه گیری : با توجه به یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که تحریف های شناختی و الگوهای ارتباطی توان پیش بینی دلزدگی زناشویی را دارند و می توان آموزش و مداخله در بهبود تحریف های شناختی و الگوهای ارتباطی را به عنوان یک روش مؤثر در کاهش دلزدگی زناشویی به مشاورین و مسولین در امور مرتبط با خانواده پیشنهاد داد.
مطالعه ی کیفی الگوهای ارتباطی زنان قربانی خشونت مکرر براساس بن مایه ی تعارضی ارتباط(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قربانیان خشونت مکرر افرادی هستند که بارها تحت خشونت قرار گرفته و از رابطه خارج نشده اند. این دسته از قربانیان ویژگی های منحصربه فردی دارند که به تعاملات پیشین شان وابسته است. این ویژگی ها گرچه بر ارتباطات فرد اثرگذارند اما پژوهش ها مشخصاً به بررسی الگوهای ارتباطی این دسته از افراد نپرداخته بودند. هدف پژوهش حاضر، بررسی الگوهای ارتباطی از طریق بن مایه ی تعارضی ارتباط بود تا بدین شکل تاثیر احتمالی گذشته افراد را ردیابی شود و از روش کیفی پایه استفاده شد. جامعه ی مورد مطالعه، شامل زنان قربانی خشونت مکرر شهر تهران در سال 1400 بود و نمونه گیری پژوهش حاضر پس از انجام مصاحبه نیمه ساختاریافته با نفر هشتم به اشباع رسیده و پایان یافت. یافته ها نشان داد این افراد عمده ی روابطشان را تنها بر حسب نیاز به دوست داشته شدن شکل داده اند و آرزوهایشان تنوع چندانی ندارد. به علاوه در روابط فعلی این افراد یک ترومای ارتباطی دیده شد که از خانواده مبدأ نشئت گرفته و روابط فعلی را تحت تاثیر قرار داده بود. تروما به طور کلی منتقل شده بود اما در ارتباط با افراد گوناگون ویژگی های متفاوتی نشان می داد. برای مثال الگوهای ارتباطی والدین و همسر کاملا مشابه بود اما رابطه با دوست شکل دیگری داشت. نیاز به خوداظهارگری و مستقل بودن تنها در روابط اجتماعی فرد حضور داشت و می توان گفت روابط اجتماعی فرد نزیسته ی زندگی شخصی و عاطفی این دسته از افراد است. به نظر می رسد آنچه سبب شده بود ارتباطات اجتماعی اندکی از کلیشه های آن ها فاصله بگیرد این بود که فرد در این روابط احساس عاملیت می کرد و احساس می کرد در رابطه ی برابرتری قرار گرفته است. در نتیجه اگر بناست تکرار خشونت متوقف شود، باید عاملیت و اثرگذاری ای که این افراد می توانند داشته باشند را به تجربه دریابند.
رابطه بین الگوهای ارتباطی و جو عاطفی خانواده با سرزندگی تحصیلی دانش آموزان: نقش میانجی تاب آوری تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۷
127 - 136
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه بین الگوهای ارتباطی و جو عاطفی خانواده با سرزندگی تحصیلی به میانجی گری تاب آوری تحصیلی دانش-آموزان بود. پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش، کلیه دانش آموزان متوسطه دوم شهر قزوین در نیم سال تحصیلی 1399- 1400 بودند. نمونه آماری شامل 387 دانش آموز مقطع متوسطه دوم شهر قزوین بود که با استفاده از نمونه گیری در دسترس انتخاب شده بود. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه الگوهای ارتباطی خانواده فیتزپاتریک و ریچی (1994)، پرسشنامه جو عاطفی خانواده هیل برن (1964)، پرسشنامه سرزندگی تحصیلی حسین چاری و دهقانی زاده (1393)، تاب آوری تحصیلی ساموئلز (2004)، استفاده شد. روش تحلیل داده مدل یابی معادلات ساختاری بود که کلیه تحلیل ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS26 و AMOS24 صورت گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که رابطه ساختاری الگوهای ارتباطی و جو عاطفی خانواده با سرزندگی تحصیلی از طریق میانجی گری تاب آوری تحصیلی دانش آموزان برازش دارد. نتایج حاصل از روابط مستقیم متغیرهای پژوهش در مدل نهایی نشان می دهد که در کل نمونه تمامی ضرایب مسیر به غیر از جهت گیری هم نوایی با تاب آوری تحصیلی از لحاظ آماری معنادار بود. براساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که رابطه الگوهای ارتباطی و جو عاطفی خانواده با سرزندگی تحصیلی به واسطه نقش تاب آوری تحصیلی برازش دارد.