مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۴.
۸۵.
۸۶.
۸۷.
۸۸.
۸۹.
۹۰.
۹۱.
۹۲.
الگوهای ارتباطی
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۳
205 - 213
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تدوین الگوی ساختاری رابطه الگوهای ارتباطی و مهارتهای مقابله با استرس با رضایت از زندگی با میانجی گری تمایزیافتگی فردی در زنان متاهل بود.روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و به لحاظ هدف کاربردی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمام زنان متاهل شهر تهران در سال 1401-1400 تشکلیل دادند که از میان آنها600 نفر به روش نمونه گیری چندمرحله ای تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش حاضر شامل پرسشنامه های الگوهای ارتباطی کریستنسین و سالوی(1984)، مهارتهای مقابله با استرس بلینگز و موس(1981)، رضایت از زندگی داینر و همکاران(1985) و تمایزیافتگی دریک (2011) بود. روش تحلیل داده ها با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری بود و تحلیل با استفاده از نرم افزار spss-26 و amos-24 صورت گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که مدل از برازش مطلوبی برخوردار بود. نتایج حاصل از ضریب مسیر ستقیم متغیرهای پژوهش در مدل نهایی نشان داد که ضریب مسیر مستقیم بین تعاملات سازنده، راهبرد مساله محور و تمایزیافتگی فردی با رضایت از زندگی زنان از لحاظ آماری معنادار بود. بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که الگوهای ارتباطی و مهارتهای مقابله با استرس با میانجی گری تمایزیافتگی فردی بر رضایت از زندگی زنان متاهل برازش دارد.
بررسی رابطه بین سبک های حل تعارض، باورهای غیر منطقی و الگوهای ارتباطی با تعارضات زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تعارضات زناشویی از متغیرهای زیادی تأثیر می پذیرد و عوامل بسیاری می توانند زمینه ساز ایجاد تعارض شوند. این پژوهش با هدف بررسی رابطه ی بین سبک های حل تعارض، باورهای غیرمنطقی و الگوهای ارتباطی با تعارضات زناشویی انجام شد.روش : این پژوهش ، توصیفی تحلیلی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش تمامی زنان متاهل 25 تا 45 سال با حداقل 2 سال ازدواج مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهرستان خرم بید در سال 1397 شامل490 نفر بود. از بین جامعه آماری به روش نمونه گیری تصادفی با استفاده از فرمول حجم نمونه کوکران 216 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، سیاهه تعارض سازمانی رحیم، آزمون باورهای غیرمنطقی اهواز عبادی و معتمدین، پرسش نامه الگوهای ارتباطی کریستنسن و سالاوی و پرسش نامه تعارضات زناشویی ثنایی ذاکر و همکاران بود. برای بررسی فرضیه های مورد مطالعه از روش همبستگی استفاده شد.یافته ها: نتایج نشان داد از بین سبک های حل تعارض (یکپارچگی، اجتنابی، مسلط، مصالحه و ملزم شده)، سبک یکپارچگی، سبک اجتنابی و سبک ملزم شده با تعارضات زناشویی رابطه معناداری دارند. بین باورهای غیرمنطقی و تعارضات زناشویی رابطه معناداری وجود دارد. از بین الگوهای ارتباطی (سازنده متقابل، اجتناب متقابل و توقع -کناره گیر)، الگوی ارتباطی سازنده متقابل با تعارضات زناشویی رابطه معناداری دارد.
تدوین مداخله زندگی زناشویی مبتنی بر رویکرد مثبت نگر و روان شناسی اسلامی و امکان سنی آن بر الوهای ارتباطی زوجین متعارض(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ خرداد ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۹۶)
161 - 170
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تدوین مداخله زندگی زناشویی مبتنی بر رویکرد مثبت نگر و روان شناسی اسلامی و امکان سنجی آن بر الگوهای ارتباطی زوجین متعارض انجام شد. روش تحقیق ترکیبی (کیفی- کمی) بود. روش تحقیق بخش کمی نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری تمامی زوج های دارای تعارض زناشویی شهر تهران در سال 1401 بودند که 30 نفر به صورت دردسترس انتخاب و به صورت تصادفی 15 نفر در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه کنترل قرار گرفتند. ابزار بخش کمی پرسشنامه تعارض زناشویی ثنایی (MCQ) (1379) و پرسشنامه الگوهای ارتباطی کریستنسن و سلاوی (CPQ) (1984) بود. داده های بخش کمی با تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شدند. در نتایج بخش کیفی 2 مضمون اصلی شناسایی شد که شامل «اسلامی، مثبت نگری» و 9 مضمون فرعی شامل «تقوا و اعتقادات مذهبی، اخلاق اسلامی، شکرگذاری، مقابله مثبت، تقویت هیجانات مثبت، مهارت های ارتباطی مثبت، ارتقاء توانمندی های مثبت، باورهای مثبت و منفی» از دیدگاه مشارکت کنندگان شد که می توانند درک متخصصان از پدیده رویکرد روانشناسی اسلامی و مثبت نگری برای زندگی زوجین متعارض را به تصویر کشند. همچنین، یافته های بخش کمی نشان داد که که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون الگوهای ارتباطی گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری وجود دارد (05/0>p). می توان نتیجه گرفت که مداخله زندگی زناشویی مبتنی بر رویکرد مثبت نگر و روان شناسی اسلامی برای الگوهای ارتباطی زوجین موثر هستند.
ارائه مدلی برای پیش بینی تمایزیافتگی فرزندان براساس الگوهای ارتباطی و ساختار شخصیت با میانجیگری نگرش های ناکارآمد در والدین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پویایی روانشناختی در اختلال های خلقی دوره ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
139 - 159
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اکثر همسران در زندگی زناشویی با توجه به نوع ساختار شخصیتی که دارا می باشند از الگوهای ارتباطی مختلفی در تعامل با اعضا خانواده استفاده می کنند، وجود الگوهای ارتباطی ناکارآمد و عدم شخصیت رشد یافته موجب تاثیرات مخرب در روابط و عدم تمایزیافتگی در فرزندان را ایجاد نماید. این پژوهش با هدف ارائه مدلی برای پیش بینی تمایزیافتگی فرزندان براساس الگوهای ارتباطی و ساختار شخصیت با میانجی گری نگرش های ناکارآمد در والدین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر تهران انجام شده است. مواد و روش: با توجه به شاخص ها و اهداف تحقیق، پژوهش انجام شده توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه والدین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر تهران در سال 1400-1401 بود. در این پژوهش روش نمونه گیری بصورت تصادفی چند مرحله ای وحجم نمونه آماری بر اساس نرم افزارsample power (350 نفر) در نظر گرفته شد.جمع آوری اطلاعات با استفاده از سیاهه تمایزیافتگی اسکورون و فریدلندر(1998)،پرسشنامه الگوهای ارتباطی زوجین کریستنسن و سولاوای(1991)، سیاهه ساختار شخصیت نئو مک کری و کاستا(1985)و مقیاس نگرش های ناکارآمد وایزمن و بک (1978) بر روی نمونه مورد نظر اجرا شد. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss و معادلات ساختاری smartpls انجام شد. یافته ها: یافته های به دست آمده در این پژوهش نشان داد که: مدل ارائه شده بمنظور پیش بینی تمایزیافتگی فرزندان براساس الگوهای ارتباطی و ساختار شخصیت با میانجی گری نگرش های ناکارآمد در والدین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر تهران از برازش مطلوبی برخوردار بود، بررسی نتایج یافته ها براساس مسیر مستقیم نشان داد که بین مولفه های الگوهای ارتباطی، ساختار شخصیت و نگرش های ناکارآمد با تمایزیافتگی فرزندان رابطه معنادار وجود داشت. همچنین نتایج مسیرغیرمستقیم نیز نشان داد که بین مولفه های الگوهای ارتباطی، ساختار شخصیت با نقش میانجی گری جزئی نگرش های ناکارآمد با تمایزیافتگی فرزندان رابطه معناداری وجود داشت. نتیجه گیری: نتایج حاصل از یافته های بدست آمده نشان می دهد که شناخت الگوهای ارتباطی و ساختار شخصیت هر کدام از والدین بر مبنای درک متقابل نیازهای فرزندان می تواند پیش بینی کننده میزان تمایزیافتگی فرزندان براساس نگرش های ناکارآمد در بافت روابط خانوادگی و تعاملات بین فردی باشد.
الگوهای متفاوت ارتباطی و آسیب های وارد شده بر خانواده
حوزههای تخصصی:
خانواده یک نظام اجتماعی و طبیعی است که ویژگی های خاص خود را دارد. این نظام اجتماعی مجموعه ای از قواعد و اصول را ابداع و برای اعضای خود نقش های متنوعی تعیین می کند. علاوه بر این، خانواده از یک ساختار نظامدار قدرت برخوردار است، صورت های پیچیده ای از پیام رسانی های آشکار و نهان را بوجود می آورد، و روش های مذاکره و مسئله گشایی مفصلی را در اختیار دارد که به آن اجازه می دهد تا تکالیف مختلفی را با موفقیت به انجام برساند. رابطه اعضای این خرده فرهنگ رابطه ای عمیق و چندلایه ای است که عمدتا براساس تاریخچه مشترک، ادراکها و فرض های مشترک و درونی شده راجع به جهان، و اهداف مشترک بنا شده است. هدف از انجام این پژوهش، بررسی الگوهای متفاوت ارتباطی و آسیبهای وارد شده بر خانواده؛ بود. این تحقیق بصورت مطالعه ی کتابخانه ای، روش تحلیلی/ توصیفی صورت گرفت. خانواده و آسیب های آن موضوعی که مدتهاست موجب بررسی و پژوهش میان گروه های مختلف و مسئولین جوامع مطرح شده است؛ در این تحقیق و پژوهش با هدف الگوهای ارتباطی و آسیبهای خانواده و بیان راهکارهایی برای پیشگیری از آسیبهای اجتماعی و مشکلات و معضلات خانواده و جامعه پرداخته شده است. به این منظور از نظریات و اندیشه بزرگان، روان درمانگران و معلمان و مربیان خانواده بهره گرفته شده است تا الگوهای ارتباطی و آسیبهای خانواده روشن سازی شود. ادبیات در این تحقیق به ما در فهم آسانتر مطالب، آموزه ها و کاربرد آنها در زندگی کمک خواهد نمود.
مقایسه اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر تصویرسازی ارتباطی و زوج درمانی راه حل محور بر الگوهای ارتباطی در زوجین متعارض(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تفاوت های بین فردی در زوجین زمینه ساز تعارضات، و تعارضات زناشویی بخش اجتناب ناپذیر زندگی مشترک شده است که زندگی زوجین را تهدید می کند. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر تصویرسازی ارتباطی و زوج درمانی راه حل محور بر الگوهای ارتباطی زوجین متعارض انجام شد. روش کار: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه با گروه کنترل بود. جامعه آماری را تمامی زوجین متعارضی که در سال های 1402_1401 به مراکز مشاوره شهر همدان مراجعه کرده بودند تشکیل دادند که پس از غربال گری با پرسشنامه تعارضات زناشویی (ثنایی ذاکر و همکاران، 1387)، 45 زوج به صورت هدفمند به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در 3 گروه (دو گروه آزمایشی، یک گروه کنترل) قرار داده شدند (هر گروه 15 زوج). گروه های آزمایشی هفته ای یک بار در 10 جلسه 90 دقیقه ای تحت زوج درمانی تصویرسازی ارتباطی (Hendrix و Hunt، 2013) و زوج درمانی راه حل محور (Macdonald، 2007) قرار گرفتند اما گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه الگوهای ارتباطی (Christensen و Sullaway، 1983) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و با نرم افزار SPSS-26 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد هر دو روش درمانی در بهبود الگوهای ارتباطی اثربخش بودند (0/001=P). اما درمان تصویرسازی ارتباطی نسبت به راه حل محور در کاهش ارتباطات توقع/کناره گیری (0/035=P) و اجتنابی متقابل (0/001=P) اثربخشی بیشتری داشت. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها، می توان زوج درمانی های تصویرسازی ارتباطی و راه حل محور را برای بهبود روابط زوجین متعارض استفاده نمود. اما برای اثربخشی بیشتر بهتر است زوج درمانی تصویرسازی ارتباطی خط نخست درمان باشد. بنابراین به زوج درمانگران و مراکز مشاوره توصیه می شود برای کاهش تعارضات و بهبود روابط زوجین متعارض این رویکردهای درمانی را مورد استفاده قرار دهند.
اثربخشی درمان هیجان مدار بر بهبود روابط زناشویی و سلامت روانی زوجین جوان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات اسلامی ایرانی خانواده سال ۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
19 - 33
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی اثربخشی درمان هیجان مدار بر بهبود روابط زناشویی و سلامت روانی زوجین جوان شهرستان زرند بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه زوجین جوان 20 تا 40 سال مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهرستان زرند در سال 1401-1400 بود. 28 زوج (56 نفر) به صورت در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل به طور تصادفی و با روش قرعه کشی جایگزین شدند. مداخله درمان هیجان مدار در 10 جلسه به صورت هفتگی و به مدت 90 دقیقه برای گروه آزمایش انجام شد. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه سلامت روان گلدبرگ (1963) و الگوهای ارتباطی کریستنسن و سالاوی (۱۹۸۴) استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و تحلیل کوواریانس تک متغیره با نرم افزار SPSS نسخه 24 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد درمان هیجان مدار بر بهبود روابط زناشویی و سلامت روانی زوجین جوان تاثیر داشت (001/0P<). مجذور اتا نشان داد درمان هیجان مدار، 31 درصد از تغییرات ارتباط سازنده، 37 درصد اجتناب متقابل، 29 درصد توقع/کناره گیری و 42 درصد سلامت روانی زوجین جوان را تبیین می کند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج حاصل از این پژوهش، استفاده از درمان هیجان مدار در بهبود روابط زناشویی و افزایش سلامت روانی زوجینی که ابتدای زندگی مشترک هستند، پیشنهاد نمود.
ارائه الگوی اعتماد در زوجین آسیبدیده از خیانت براساس طرحوارههای هیجانی با میانجیگری الگوهای ارتباطی و ابرازگری هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ زمستان (اسفند) ۱۴۰۳ شماره ۱۴۴
۱۹۴-۱۷۳
حوزههای تخصصی:
زمینه: اعتماد میان زوجین یکی از اصلی ترین ارکان تشکیل خانواده است و زوجین آسیب دیده از خیانت برای ترمیم روابط زوجی، بیش از هرچیزی نیاز ساختن اعتماد دارند. بررسی ادبیات این حوزه بیانگر فقدان الگوی بومی برای ایجاد اعتماد در زوجین آسیب دیده از خیانت است. هدف: ﭘﮋوﻫﺶ حاضر با هدف ارائه الگوی اعتماد در زوجین آسیب دیده از خیانت بر اساس طرحواره های هیجانی با میانجی گری الگوهای ارتباطی و ابرازگری هیجانی انجام شد. روش: روش تحقیق از نوع همبستگی بود که در قالب مدل یابی ساختاری انجام شد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه زوجین آسیب دیده از خیانت تشکیل داده که به مراکز مشاوره شهرستان های نوشهر، چالوس و تنکابن در فاصله زمانی اردیبهشت تا مرداد 1400 مراجعه کردند. نمونه تحقیق 300 نفر از زنان و مردان آسیب دیده از خیانت بودند (240 زن و 60 مرد) که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه های اعتماد زوجین (رمپل و همکاران، 1985)، طرحواره هیجانی (لیهی، 2002)، الگوهای ارتباطی (کریستنسن و سالاوی، 1984) و ابرازگری هیجانی (کینگ و امونز، 1990) پاسخ دادند. داده های حاصل با روش همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری با نرم افزارهای SPSS-26 و AMOS-24 تحلیل شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد، مدل مفهومی ارائه شده از برازش مطلوب برخوردار بوده و مورد تأیید قرار گرفت. همچنین نتایج نشان داد طرحواره های سازگارانه و ناسازگارانه بر الگوهای ارتباطی، ابرازگری هیجانی و اعتماد زوجین اثر مستقیم و معنی داری دارد (05/0 >P)؛ همچنین در خصوص اثرهای غیر مستقیم، طرحواره های سازگارانه از طریق ابراز هیجان مثبت و طرحواره های ناسازگارانه با میانجی گری ابراز هیجان مثبت و ابراز صمیمیت بر اعتماد زوجین اثر غیرمستقیم و معنی داری داشت (01/0 >P). نتیجه گیری: با توجه به برجسته بودن نقش اعتماد، و مخصوصاً ترمیم اعتماد در زوجین آسیب دیده از خیانت توصیه می شود، از نتایج این پژوهش؛ به منظور طراحی و برنامه ریزی یک الگوی مداخله ای روانشناختی با هدف ارتقای اعتماد در زوجین آسیب دیده از خیانت در راستای بهبود سطح طرحواره های هیجانی سازگارانه، الگوهای ارتباطی مثبت و ابرازگری هیجانی مثبت و مؤثر استفاده شود.
ارائه مدل راهبردی حل چالش های مرزی دریایی ایران با کشورهای جنوبی خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در منطقه خلیج فارس مرزها هنوز در مراحل اولیه تکامل خود هستند و زمانی طولانی نیاز است تا تکامل یابند و به تدریج خطوط مرزی جایگزین مناطق مرزی شوند. در این رابطه مرزهای اغلب کشورهای منطقه مانند بحرین، امارات متحده عربی، قطر، عراق و کویت در مراحل مختلف تعیین خطوط مرزی با مشکل مواجه بوده و اغلب به اختلاف و درگیری بین آن ها انجامیده است. با توجه به این مقدمه هدف اصلی این تحقیق عبارت از ارائه مدل راهبردی حل چالش های مرزی دریایی ایران با کشورهای جنوبی خلیج فارس است. سوال اصلی مقاله این است که مهمترین عوامل موثر در حل چالش های مرزی دریایی ایران با کشورهای جنوبی خلیج فارس در قالب یک مدل راهبردی کدام اند؟روش تحقیق انجام شده بر حسب پیاژ ساندرز و لایه به لایه می باشد. استفاده از MIXED METHOD روش اصلی پژوهش ما می باشد. روش جمع آوری داده ها بر اساس روش کتابخانه ای، استفاده از مقالات وکتب گوناگون، مشاهده مستقیم، مصاحبه و استفاده از پرسشنامه می باشد. برای تحلیل داده های کیفی از روش کوربین و استراوس استفاده ش ده اس ت. ب ر اس اس ای ن روش ب رای تحلی ل داده های کیفی گردآوری شده بعد از مرحله کدگذاری باز، شرایط علی و پدیده محوری و مداخله گر و شرایط زمینه ای شناسایی می شود تا در نهایت پارادایمی منطقی یا تصویری عینی از بحث ارائه شود. نتایج مقاله نشان می دهد که ایجاد تصویر ذهنی متمایز از سایر کشورهای بعضا متخاصم در اذهان همسایگان و تقویت سیستم مدیریت اختلافات مرزی، از اقدامات ضروری جهت رشد ارتباطات محسوب می شود.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان مبتنی بر ذهنی سازی بر انطباق و الگوهای ارتباطی در همسران افراد مبتلا به وسواس فکری و عملی(مقاله علمی وزارت علوم)
وسواس اختلالی است مزمن و ناتوانگر که با پیدایش افکار و رفتارهای تکراری و پایدار همراه با اضطراب شناخته می شود. بنابر نقش خانواده در روند وسواس در افراد خانواده، هدف از این پژوهش مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان مبتنی بر ذهنی سازی بر انطباق و الگوهای ارتباطی در همسران افراد وسواسی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی و دو مرحله ای (پیش آزمون . پس آزمون) در سه گروه آزمایش (گروه پذیرش و تعهد . گروه ذهنی سازی . گروه گواه) بود. نمونه های پژوهشی 45 نفر از همسران افراد دارای اختلال وسواس بود که در سه گروه 15 نفره آزمایشی قرار گرفتند. نتایج نشان داد نمرات الگوهای ارتباطی در پس آزمون گروه ذهنی سازی از گروه پذیرش و تعهد به گونه معنادار کمتر است (05/0>P). اما میان نمرات انطباق در پس آزمون گروه پذیرش و تعه د و گروه ذهنی سازی تفاوت معنادار نیست (05/0>P). همچنین نمرات انطباق در پس آزمون گروه پذیرش و تعه د از گروه کنترل به طور معناداری کمتر است (05/0>P). بنابراین نمرات انطباق همسران گروه پذیرش و تعهد و گروه ذهنی سازی تفاوتی ندارد. اما اثربخشی رویکرد ذهنی سازی نسبت به رویکرد پذیرش و تعهد در الگوهای ارتباطی همسران بیشتر است
تدوین مدل آشفتگی زناشویی بر اساس الگوهای ارتباطی و سبک های دلبستگی با نقش میانجی تاب آوری در زنان خانه دار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹۲
۷۵-۴۸
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تدوین مدل آشفتگی زناشویی بر اساس الگوهای ارتباطی و سبک های دلبستگی با نقش میانجی تاب آوری در زنان خانه دار انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از لحاظ شیوه ی گردآوری داده ها توصیفی از نوع همبستگی و با طرح تحلیل مسیر بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زنان خانه دار گروه مردم نهاد بوستان نرگس اکباتان شهر تهران در سه ماهه ی اول سال 1401 بود که از این بین384 نفر به صورت دردسترس به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه ی آشفتگی زناشویی، پرسشنامه ی الگوهای ارتباطی، پرسشنامه ی سبک های دلبستگی و مقیاس تاب آوری بود. در نهایت داده ها با روش آماری رگرسیون خطی در متن تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزارهای SPSS24 و AMOS23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته ها نشان داد که الگوهای ارتباطی، سبک دلبستگی ایمن و اضطرابی با آشفتگی زناشویی زنان خانه دار ارتباط مستقیم دارد (01/0>P). همچنین تاب آوری توانست در رابطه بین الگوهای ارتباطی و آشفتگی زناشویی و رابطه سبک دلبستگی ایمن و اجتنابی با آشفتگی زناشویی زنان خانه دار نقش میانجی گری ایفا کند (01/0>P). نتیجه گیری: نتایج حاصل از این پژوهش، بیانگر این امر است که برای کاهش آشفتگی زناشویی در زنان خانه دار، می توان ضمن شناسایی سبک ارتباطی زوج ها و سعی در تغییر سبک های ارتباطی ناسالم، از طریق آموزش و مشاوره و سایر مداخله های مبتنی بر تاب آوری عمل کرد. شماره ی مقاله: ۳
اثربخشی برنامه غنی سازی زناشویی گروهی به روش گاتمن بر دشواری در تنظیم هیجان، الگوهای ارتباطی و سبک های دلبستگی زوجین استان قم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی برنامه غنی سازی زناشویی گروهی به روش گاتمن بر دشواری در تنظیم هیجان، الگوهای ارتباطی و سبک های دلبستگی زوجین استان قم بود. این پژوهش به لحاظ روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمام زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره و خدمات روانشناختی شهر قم در سال 1402 بود که به روش نمونه گیری در دسترس تعداد 40 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 20نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش 8 جلسه برنامه غنی سازی زناشویی گروهی به روش گاتمن (هر هفته یک جلسه 90دقیقه ای) دریافت کردند، اما گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه های دشواری تنظیم هیجان (DERS) (گراتز و روئمر، 2004)، الگوهای ارتباطی (CPQ) (کریستنس و سولاوای، 1991) و مقیاس سبک دلبستگی بزرگسال (RAAS) (کولینز و رید، 1996) استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیره نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون دشواری در تنظیم هیجان، الگوهای ارتباطی و سبک های دلبستگی در دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری در سطح 05/0 وجود داشت. بر اساس نتایج پژوهش حاضر می توان از برنامه غنی سازی زناشویی گروهی به روش گاتمن در بهبود دشواری در تنظیم هیجان، الگوهای ارتباطی و سبک های دلبستگی زوجین استفاده کرد.