مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
شیوه های فرزند پروری
حوزه های تخصصی:
"
چکیده مقاله:
چکیده: مقدمه: امروزه مسئله اعتیاد علاوه بر مشکلات فردی، اجتماعی یک مشکل خانوادگی هم می باشد. معضل اعتیاد بر روی بهداشت روانی فرد معتاد و خانواده وی نیز اثر بدی می گذارد. بر این اساس مقاله حاضر می کوشد تا وضعیت کیفیت فرزند پروری و سلامت روانی افراد معتاد را با افراد غیر معتاد مورد مقایسه قرار می دهد. روش: روش تحقیق حاضر علی مقایسه ای (پس رویدادی) و مقطعی می باشد. به عبارت دیگر درپژوهش حاضر دو گروه افراد معتاد و غیر معتاد از نظر وضعیت فرزند پروری در گذشته و وضعیت سلامت روانی در حال حاضر مورد مقایسه قرار گرفته اند. تعداد 25 نفر معتاد و 25نفر از افراد عادی انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات عبارت بود از: چک لیست نشانههای روانی SCL90 و از پرسشنامه محیط خانوادگی استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که در مقیاسهای سایکوتیک، ترس مرضی، پر خاشگری، اضطراب، افسردگی، حساسیت بین فردی میزان علائم اختلال در افراد معتاد بیش از افراد غیر معتاد بوده ولی در مقیاسهای شکایت جسمانی، وسواس عملی ـ فکری و افکار پارانویا تفاوت معناداری بین دو گروه وجود نداشت (05/0P<) از سویی دیگر در شیوه فرزند پروری، کنترل- آزادی بین دو گروه تفاوت معنی داری نبود در حالیکه شیوه فرزند پروری گرمی ـ سردی در بین دو گروه تفاوت معنی داری را نشان داد (0001/0P<). نتیجه گیری: هر یک از شیوه های فرزند پروری تأثیرات متفاوتی بر سلامت روانی فرزندان دارد. لازم است والدین از تأثیر هر یک از این الگوهای فرزند پروری بر وضعیت روانی و رفتاری فرزندانشان آگاهی داشته باشند تا بتوانید از آسیبهای اجتماعی از جمله اعتیاد فرزند پیش گیری نمایند.
"
مقایسه شیوه های فرزند پروری با سبکهای هویت و بررسی رابطه آنها در دانش آموزان دختر و پسر پیش دانشگاهی نواحی چهار گانه آموزش و پرورش شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه شیوه های فرزند پروری با سبک های هویت در دانش آموزان دختر و پسر پیش دانشگاهی نواحی چهار گانه شهر شیراز می باشد. نمونه این مطالعه 657 نفر از دانش آموزان دختر و پسر می باشند که به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده جند مرحله ای از بین مدارس پیش دانشگاهی در نواحی چهار گانه آموزش و پرورش شیراز انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه هویت آدامز و بنیون (OMEIS-2) و پرسشنامه سبک های فرزند پروری شیفر می باشد بررسی نتایج با استفاده از آزمون های تحلیل واریانس یک طرفه، تی تست مستقل، مجذور خی و همبستگی نشان داد که 1- بین شیوه های فرزند پروری با توجه به سبک های هویت تفاوت معنادار وجود دارد. 2- تنها در هویت زود هنگام بین دختران و پسران تفاوت معنادار وجود دارد. 3- بین شیوه های فرزند پروری و جنسیت رابطه معنادار وجود دارد. 4- بین سبک های هویت با توجه به طبقه اجتماعی تفاوت معنادار نیست. 5- بین شیوه های فرزند پروری و طبقه اجتماعی رابطه معنادار وجود دارد. 6- بین ابعاد شیوه های فرزند پروری و سبک های هویت رابطه معنادار وجود دارد.
بررسی رابطه شیوه های فرزندپروری با خود کارآمدی و سلامت روانی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی رابطه شیوه های فرزندپروری با خود کارآمدی و سلامت روانی دانش آموزان پایه دوم دبیرستان های شهرستان مهاباد در سال تحصیلی 84-1383 پرداخته است. این تحقیق از نوع پیمایشی - همبستگی است. حجم نمونه مورد مطالعه شامل 360 نفر، که 193 پسر و 167 دختر و از نوع نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای می باشد. جمع آوری اطلاعات به وسیله پرسشنامه شیوه های فرزندپروری شیفر، خود کارآمدی شرز و همکاران و سلامت عمومی گلدبرگ و هیلر انجام شده است. یافته ها نشان داد که: بین خود کارآمدی دانش آموزانی که والدین آنها شیوه های فرزندپروری متفاوتی داشته اند، تفاوت معنی داری وجود دارد. سلامت روانی دانش آموزانی که شیوه های فرزندپروری متفاوتی را تجربه کرده اند، بصورت معنی داری با هم تفاوت دارد. بین سلامت روانی و خود کارآمدی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. بین سلامت روانی دانش آموزان دختر و پسر تفاوت معنی داری وجود ندارد. شیوه فرزندپروری دانش آموزان با توجه به رشته تحصیلی آنها متفاوت است. خود کارآمدی دانش آموزان در رشته های مختلف متفاوت نمی باشد. دانش آموزانی که در رشته های مختلف تحصیل می کنند از نظر سلامت روانی تفاوت معنی داری با هم ندارند. بین دانش آموزان دختر و پسر از نظر خود کارآمدی تفاوت معنی داری وجود ندارد.
بررسی رابطه نگرش نسبت به شیوه های فرزند پروری و مکان کنترل با پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان پسر پایه چهارم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به بررسی رابطه بین نگرش نسبت به شیوه های فرزند پروری مادر (اقتدار منطقی، استبدادی، آزاد گذاری) و مکان کنترل با پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان پسر پایه چهارم ابتدایی می پردازد. بدین منظور 398 نفر از دانش آموزان پسر پایه چهارم ابتدایی و مادران با سواد آنها در منطقه 17 آموزش و پرورش شهر تهران در سال تحصیلی 77 - 1376 به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از رگرسیون چند متغیری (گام به گام) نمایان ساخت که بین نگرش شیوه های فرزند پروری مادر (اقتدار منطقی) و پیشرفت تحصیلی (معدل کل و نمره علوم) رابطه ای مثبت وجود دارد و بین نگرش نسبت به شیوه فرزند پروری مادر (استبدادی) و پیشرفت تحصیلی (معدل کل و نمره علوم، نمره ریاضی) رابطه منفی معنی داری مشاهده نشد. بین نگرش نسبت به شیوه های فرزند پروری مادر (اقتدار منطقی، آزادگذاری، استبدادی) و مکان کنترل دانش آموز رابطه ای معنی دار مشاهده نشد. در نهایت بین مکان کنترل دانش آموز با نمره علوم و معدل کل وی رابطه ای منفی و معنی دار مشاهده شد بین مکان کنترل دانش آموز و نمره ریاضی او رابطه ای مشاهده نشد. نتایج به دست آمده در چارچوبهای نظری مورد بحث قرار گرفته است.
تدوین مدل ساختاری شیوه های فرزند پروری مادران بر اساس سبک های دلبستگی و کیفیت روابط موضوعی آنان در میان مادران با فرزندان عادی و مبتلابه اختلال های اضطراب جدایی و وسواس-اجبار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر تدوین مدل ساختاری شیوه های فرزند پروری مادران مبتنی بر سبک های دلبستگی و کیفیت روابط موضوعی آنان در میان مادران با فرزندان عادی و مبتلا به اختلال های اضطراب جدایی و وسواس- اجبار بود. تحقیق حاضر توصیفی و از نوع همبستگی-پیش بینی است. جامعه آماری از سه گروه مادران، دارای کودک مبتلا به اختلال های اضطراب جدایی، مبتلا به اختلالOCD، و عادی مراجعه کننده به مراکز مشاوره منطقه یک شهر تهران تشکیل شده است. در پژوهش حاضر از روش نمونه گیری در دسترس و حجم نمونه 450 نفر (150 نفر برای هر گروه) بود. ابزار های پژوهش شامل پرسشنامه های ابعاد و سبک های فرزندپروری (PSDQ)، روابط موضوعی بل، دلبستگی بزرگسالی (فینی و نولر، 1994) و مصاحبه بالینی ساختاریافته (SCID) بود. روش تجزیه و تحلیل داده ها برای پرسشنامه ها از تحلیل عاملی تأییدی و برای ازمون فرضیه ها از مدل معادلات ساختاری (SEM ) به کار بسته شد. یافته ها نشان داد که که شاخص های CV-red که کیفیت ساختاری مدل را نشان می دهد، برای تمام متغیرهای وابسته مثبت شده است که نشان دهنده کیفیت مناسب مدل است. همچنین مقادیر AVE نیز نشان دهنده روایی تشخیصی خوب سازه های مدل است. شاخص GOF نیز 696/0 بدست آمده است که با توجه به ملاک وتزلو و همکاران (2009) نشان می دهد قدرت پیش بینی کلی مدل ساختاری زیاد است و مدل آزمون شده در پیش بینی متغیرهای مکنون درون زا موفق بوده است.
بررسی رابطه سبک های فرزند پروری و رضایت زناشویی والدین با اختلالات رفتاری کودکان دبستانی شهر کرج
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی رابطه بین رضایت زناشویی و شیوه های فرزند پروری والدین با اختلالات رفتاری دانش آموزان دبستانی شهر کرج بود. بدین منظور، از بین دانش آموزان دبستان های کرج که در سال 1395-1394 مشغول به تحصیل بودند، با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، 380 نفر (168 پسر و 212 دختر) انتخاب گردیدند. روش تحقیق از نوع همبستگی و ابزار پژوهش شامل پرسشنامه شیوه های فرزند پروری، رضایت زناشویی و اختلالات رفتاری بود. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده گردید. نتایج نشان داد که اختلالات رفتاری دانش آموزان با رضایت زناشویی والدین و شیوه فرزند پروری مقتدرانه، رابطه منفی معنادار و با شیوه سهل گیرانه و مستبدانه رابطه مثبت معنادار دارد. علاوه بر این، شیوه فرزند پروری مقتدر، بهترین پیش بین برای اختلالات رفتاری دانش آموزان است و درمجموع، سبک های فرزند پروری و رضایت زناشویی، 24 درصد از واریانس اختلالات رفتاری را پیش بینی می کنند.
تدوین مدل احساسات شرم و گناه بر اساس شیوههای فرزندپروری: نقش واسطهای اِسناد علی منفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش ها و مدل های روان شناختی سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۵
173 - 159
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش تدوین مدل احساسات شرم و گناه بر اساس شیوه های فرزندپروری با نقش واسطه ای اِسناد علی منفی بود. روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر تهران در سال تحصیلی 96-1395 به تعداد 124083 نفر بودند. با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی چند مرحله ای یکی از مناطق جغرافیایی (16،1،2،6،4) انتخاب و از هر منطقه یک دبیرستان دخترانه و پسرانه و از هر دبیرستان دو کلاس انتخاب شدند. نمونه شامل 394 نفر به همراه پدر یا مادر آنها بودند. داده ها از طریق پرسشنامه های احساسات شرم و گناه کوهن و همکاران 2011، سبک های فرزندپروری بامریند 1991 و اسنادهای علّی کودکان و نوجوانان پترسون و سلیگمن 1984 جمع آوری شد. نتایج نشان داد که الگوی پیشنهادی برازنده داده ها است. مسیر مستقیم سبک فرزندپروری مقتدرانه بر احساس گناه مثبت و معنادار و مسیر مستقیم سبک فرزندپروری سهل گیرانه بر احساس گناه منفی و معنادار بود. مسیرهای غیرمستقیم فرزندپروری مقتدرانه بر احساس گناه از طریق سبک اسناد در موقعیت منفی و فرزندپروری مقتدرانه بر احساس شرم از طریق سبک اسناد در موقعیت منفی، منفی و معنادار بودند. مسیرهای غیر مستقیم فرزندپروری سهل گیرانه بر احساس گناه از طریق اسناد در موقعیت منفی، فرزندپروری سهل گیرانه بر احساس شرم از طریق اسناد در موقعیت منفی، فرزندپروری مستبدانه بر احساس شرم از طریق اسناد در موقعیت منفی و فرزندپروری مستبدانه بر احساس گناه از طریق اسناد در موقعیت منفی، مثبت و معنادار بودند.
بررسی تأثیر آموزش شیوه های فرزند پروری به والدین دارای کودکان با مشکلات عاطفی-رفتاری 6 تا 8 سال(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تعیین تأثیر آموزش شیوه های فرزند پروری به والدین کودکان دارای مشکلات عاطفی – رفتاری اجرا شد. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل دختران و پسران 6 تا 8 سال مقطع پیش دبستان و دبستان اسلامشهر بودند. روش نمونه گیری به صورت در دسترس بوده؛ به این صورت که از بین کودکان ارجاع داده شده (به دلیل مشکلات هیجانی و رفتاری) به مرکز مشاوره آموزش وپرورش اسلامشهر و بر اساس مطالعه پرونده این دانش آموزان و با اعلام رضایت والدین جهت محرمانه ماندن اطلاعات و حضور در جلسات درمان، 20 نفر از والدین واجد شرایط این دانش آموزان به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. ابزار سنجش پرسشنامه توانایی ها و مشکلات (گودمن، 1997) بود. در گروه آزمایش 6 جلسه (هر جلسه 90 دقیقه) مداخله صورت گرفت. داده ها از طریق تحلیل کوواریانس و با استفاده از نرم افزار SPSS-23 تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش شیوه های فرزند پروری به والدین بر کاهش مشکلات عاطفی (اضطراب و افسردگی) و مشکلات رفتاری (سلوک و مشکل با همسالان) در کودکان 6 تا 8 ساله بطور معناداری موثر بوده است ((P≤0/01 اما آموزش شیوه های فرزند پروری به والدین در مشکلات بیش فعالی کودکان 6 تا 8 ساله تاثیر معناداری نداشته است((P>0/05.
نقش واسطه ای خودکارآمدی در رابطه شیوه های فرزند پروری با شادکامی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال نهم مهر ۱۳۹۹ شماره ۷ (پیاپی ۵۲)
109-118
حوزه های تخصصی:
شادکامی ناشی از قضاوت و داوری انسان درباره چگونگی گذراندن زندگی است. خودکارآمدی را باور و قضاوت فرد از توانایی خود برای انجام تکلیف خاص می دانند و سبک های فرزندپروری روش هایی است که پدر و مادر برای تربیت فرزندان خود به کار می گیرند. پژوهش حاضر با هدف بررسی تعیین نقش واسطه ای خودکارآمدی در رابطه شیوه های فرزندپروری با شادکامی دانش آموزان دختر انجام شد. جامعه آماری این پژوهش کلیه دختران متقاضی کنکور سراسری شهرستان اردکان در سال تحصیلی 97- 1396 که 515 نفر گزارش شده، بودند. با استفاده از جدول کرجسی و مورگان حجم نمونه به تعداد 260 نفر با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای از جامعه آماری انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های سبک های فرزندپروری رابینسون (2001)، خودکارآمدی عمومی شرر (1982) و شادکامی آکسفورد (1976) بود. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که مدل این پژوهش از برازش مناسبی برخوردار اس ت. ب ا توج ه ب ه یافته ها، سبک فرزند پروری مقتدرانه اثر مستقیم مثبت بر خودکارآمدی و شادکامی داشت. سبک فرزند پروری سهل گیرانه اثر مستقیم منفی بر خودکارآمدی و سبک فرزند پروری مستبدانه اثر مستقیم منفی بر شادکامی داشت. همچنین خودکارآمدی نقش واسطه گری خود را بین سبک فرزند پروری و شادکامی به خوبی نشان داده است ؛ بنابراین سبک فرزندپروری با تاثیر بر خودکارآمدی می تواند شادکامی نوجوانان را تغیر دهد.
پیش بینی اعتیاد به اینترنت و فضای مجازی با شیوه های فرزند پروری و الگوی ارتباطی خانواده در دانش آموزان پایه سوم دوره اول متوسطه شهرستان دورود
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال چهارم بهمن ۱۴۰۰ شماره ۴۴
159 - 144
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی اعتیاد به اینترنت و فضای مجازی با شیوه های فرزند پروری و الگوی ارتباطی خانواده در دانش آموزان پایه سوم دوره اول متوسطه شهرستان دورود بود. تحقیق حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ ماهیت توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری تحقیق شامل دانش آموزان پایه سوم دوره اول متوسطه شهرستان دورود به تعداد 2570 نفر که بر اساس جدول نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی انتخاب شدند. پرسشنامه اعتیاد به اینترنت کیمبرلی یانگ(1988) ،پرسشنامه الگوهای ارتباطی خانواده (2000)و پرسشنامه شیوه های فرزند پروری بامریند (1973) به عنوان ابزار گردآوری اطلاعات مورد استفاده قرار گرفته. داده های پژوهش با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین شیوه های فرزند پروری و الگوهای ارتباطی خانواده با اعتیاد به اینترنت و فضای مجازی رابطه منفی و معناداری در سطح (01/0) وجود دارد. همچنین بین سبک های فرزندپروری سهل گیرانه و استبدادی رابطه مثبت و معنادار و بین سبک فرزندپروری قاطع با اعتیاد به اینترنت رابطه منفی و معناداری در سطح (01/0) وجود دارد. علاوه بر این، نتایج نشان داد که بین الگوهای ارتباطی گفت و شنود و همنوایی با اعتیاد به اینترنت رابطه منفی و معناداری در سطح (01/0) وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نیز حاکی از نقش معنادار مولفه های سبک های فرزندپروری و الگوهای ارتباطی خانواده در پیش بینی متغیر اعتیاد به اینترنت و فضای مجازی در میان دانش آموزان بود.
اثربخشی آموزش فرزندپروری به والدین بر کاهش مشکلات اجتماعی و کمبود توجه نوجوانان دارای مشکلات عاطفی و رفتاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال یازدهم تیر ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۷۳)
۲۴۰-۲۲۹
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی بسته آموزشی فرزند پروری بر کاهش مشکلات اجتماعی و کمبود توجه نوجوانان دارای مشکلات عاطفی و رفتاری انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی نوجوانان دارای مشکلات عاطفی و رفتاری در شهر اهواز در سال 1400-1399 بود. نمونه پژوهش شامل 34 نفر که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و در دو گروه (آزمایش 17 نفر و گروه گواه 17 نفر) به صورت تصادفی جایگزین شدند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 75 دقیقه ای هر هفته دو جلسه تحت آموزش بسته تدوین شده فرزند پروری قرار گرفتند. به منظور گردآوری داده ها در پیش آزمون و پس آزمون از سیاهه مشکلات رفتاری نوجوان CBCL(2001)، استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از کوواریانس چندمتغیری (MANCOVA) صورت گرفت. یافته ها نشان داد که بسته آموزشی تدوین شده تأثیر معناداری بر نمره مشکلات اجتماعی (01/0>P، 240/17=F) داشته، ولی این تغییر بر کمبود توجه نوجوانان (05/0<p،923/2 =F) معنی دار نبود. با توجه به نتایج به دست آمده، می توان بیان نمود؛ بسته تدوین شده فرزند پروری می تواند به عنوان یک مداخله مؤثر به منظور توانمندسازی والدین در حل مشکلات اجتماعی نوجوانان دارای مشکلات عاطفی و رفتاری مورداستفاده قرار گیرد.