مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
تعلیم و تربیت اسلامی
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش تبیین رشد انسان بر اساس پیوستار مفهوم شناختی تعقل است. این تبیین بر آیات قرآن کریم، بررسی تفسیر المیزان و اتکا به مبانی و اصول حکمت متعالیه بویژه اصالت وجود، حرکت جوهری و وحدت تشکیکی متکی است. روش این پژوهش تحلیل مفهومی است. مفهوم تعقل با استفاده از چهار شیوه تحلیل مفهومی یعنی بررسی بافت یا سیاق مفهوم، بررسی ترادف کلمات و عبارات، تحلیل بر حسب مفهوم متضاد و تحلیل بر حسب شبکه معنایی از نوع ارتباط اندراجی مورد بررسی قرار گرفته است. بر اساس یافته های پژوهش، تعقل مفهوم مشکک است که در کلام خدای تعالی به معنای ادراک مشروط با سلامت فطرت نه تعقل تحت تأثیر غرایز و امیال نفسانی به کار رفته است و مرکزیت آن را ایجاد ربط منسجم با حقیقت بر عهده دارد. به کارگیری مفاهیم گوناگون برای عقل ناظر به حیثیت های متفاوت فعالیت ادراکی و ارادی نفس است که قدر مشترک آن در مفهوم عقل منعکس می شود که همه فرایندها و کارکردهای ادراکی، ارادی و عملی را می تواند در برگیرد. تعقل یک پیوستار طولی دارد و شامل مراتبی نظیر نهیه، حجر، تفکر، تفقه، قلب، حلم و لب می شود و رشد، حرکت پیوسته در مراتب تعقل است که این مراتب همان مراتب رشد است. متناسب با پیوستار طولی تعقل ساختار رشد در این مراتب هم افزایی و تغییر است و تکامل و رشد در مراتب تعقل حاصل تعامل مستمر کارکردهای شناختی و عملی است.
نگاهی اصلاحی به برنامه فلسفه برای کودکان در بستر حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و...]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و کودک، نوجوان و جوان
در این پژوهش پس از تبیین معنای فلسفه در تربیت به تعیین نسبت حقیقت با ساخت معنا و ارتباط آنها با نسبی گرایی پرداخته، و میزان سازگاری و ناسازگاری این برنامه با تعلیم و تربیت اسلامی در بستر فلسفه صدرایی واکاوی می شود. طبق نظریه حرکت جوهری ملاصدرا، سیالیت هویت انسان برخلاف نگرش پست مدرنی که بستر ظهور برنامه فلسفه برای کودکان است، تغییرات متزلزل معقولیت و تنوع معرفت در حیطه امور قراردادی، بدون التزام به حقیقت قلمداد نمی شود، بلکه آن جوشش و کششی ذاتی، برخاسته از معیار وزین عقل و باور ایمانی در راستای کشف و درک حقیقت است و در مسیر استکمال نفس انسان قرار دارد. هدف این مقاله تبیین، تحلیل و تصحیح برنامه فلسفه برای کودکان متناسب با بسترهای فرهنگی جامعه ایرانی با روش توصیفی تحلیلی است. به نظر می رسد بهره گیری از نظام فلسفه صدرایی در تبیین چگونگی تکوین و به-کارگیری باورهای عقلی و ایمانی در زمینه تربیت بدرستی می تواند توان دیدگاه اسلام را در زمینه ایجاد و تقویت نظام آموزشی رسمی و غیر رسمی نشان دهد.
هنر سازه ها در آیات تربیتی قرآن کریم (با تأکید بر نظریه تقابلهای دوگانه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توجه به هنر سازه های موجود در قرآن کریم با نگاه ساختارگرایانه و پساساختارگرایانه و تحلیل آن بر اساس نظریه های ادبی جدید، با تکیه بر آیات تعلیمی-تربیتی قرآن کریم، موضوع و محور اصلی این مقاله است. نظر به وسعت و گستره موضوع بناست تا هنر سازه تقابل را با نگاه به نظریه تقابل های دوگانه "نیکلای تروبستکوی" (1890-1938) در آیات تعلیمی و تربیتی قرآن کریم بررسی و تحلیل نماییم. سؤال اصلی مقاله این است که: جایگاه و چند و چون رویکرد تعلیمی و تربیتی در قرآن کریم چیست و جنبه های روساختی، ژرف ساختی و شالوده شکنانه هنر سازه تقابل های دوگانه در این آیات کدامند. در این مقاله مسائلی چون جایگاه ویژه فلسفه تعلیم و تربیت اسلام، اهداف تعلیمی – تربیتی و مفهوم آن با روش های خاص در آیات قرآن کریم به اثبات رسید و از حیث ساختار زیباشناختی به این نکته رسیدیم که آیات قرآن کریم مبتنی بر تقابل های دوگانه به ویژه تقابل های ژرف ساختی است. با توجه به اهمیت نقد نظریات ادبی غرب و بومی گرایی این نظریات از سویی و نبود این گونه بررسی ها ضرورت داشت تا به نقد نظریه تقابل های دوگانه "تروبستکوی" بپردازیم و در نهایت به نقد روش شالوده شکنی در این نظریه با توجه به نگاه نظریه پردازانی چون "دریدا" هم بپردازیم. در این مقاله به این سخن رسیدیم که اصل وارونگی تقابل های دوگانه به طور مطلق؛ و ترجیح عناصر منفی بر عناصر مثبت با نگاه شالوده شکنانه مورد نقد جدی است و با اتکاء به ارزش های دینی- الهی، این امر در فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی مردود است.
بررسی مفهوم، اصول و روشهای تربیت عاطفی از دیدگاه علامه طباطبایی(ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی مفهوم، اصول و روشهای تربیت عاطفی از دیدگاه علامه طباطبایی(ره) است. این پژوهش، که با دو روش تحلیل فرا رونده و استنتاجی انجام شد، بیانگر این است که از دیدگاه علامه(ره) جایگاه عواطف، قلب است و آنچه مدار سعادت در قیامت است، سلامت قلب است که با درمان عواطف منفی، رشد عواطف مثبت و تعدیل و هدایت عواطفی چون حرص و غضب تحت مدیریت عقل و شرع تحقق می یابد. بنابر یافته ها تکیه گاه عواطف حب و بغض، و اصالت از آن حب است. در دیدگاه علامه(ره) برای عواطف می توان سه بعدِ آگاهی، شناخت و درک عواطف خود و دیگران، توانایی تنظیم و کنترل عواطف و توانایی به کارگیری بجای عواطف را در نظر گرفت. مبانی تربیت عاطفی در این دیدگاه حب خدا، حب ذات و حب غیر است که تربیت عاطفی باید بر مبنای حب و با محوریت حب خدا به عنوان بالاترین و حقیقی ترین حب صورت پذیرد. اصول حاصل از مبنای حب خدا، دو اصل تقرب و پرستش، اصل مربوط به حب ذات، مدیریت صحیح عواطف، و اصول به دست آمده از مبنای حب غیر، شامل سه اصل اخوت، احسان و ایثار است که هر یک از این اصول دارای روش یا روشهایی برای تربیت عاطفی است.
بررسی جایگاه عناصر برنامه درسی در دیدگاه پست مدرن و نقد آن از دیدگاه مبانی تعلیم و تربیت اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی و تحلیل ویژگیها و عناصر برنامه درسی مبتنی بر نظریه پست مدرن و هم چنین نقد عناصر برنامه درسی آن با توجه به مبانی تعلیم و تربیت اسلامی با استفاده از روش تحلیلی استنادی صورت گرفته است. بررسی برنامه درسی پست مدرنیسم نشان داد که تعاملات پیچیده، تغییرات مداوم و چهارچوبهای کل گرایانه از ویژگیهای این برنامه درسی است و آنان برنامه درسی را به لحاظ هدف، محتوا، روش و ارزشیابی متغیر می دانند. هم چنین نقد عناصر برنامه درسی پست مدرن از دیدگاه مبانی تعلیم و تربیت اسلامی و برنامه درسی مبتنی بر آن نشان داد که در دیدگاه برنامه درسی پست مدرن به جای تأکید بر هویت منسجم برنامه درسی بر دگرگونی تأکید می شود. اهداف آموزش و برنامه درسی، نسبی و متغیر، و با توجه به اوضاع و موقعیت متغیر است. محتوای برنامه درسی پست مدرن ثابت نمی ماند بلکه ممکن است بسته به خواست فرد و عرف در نوسان باشد و هم چنین در این دیدگاه صرفا فعالیتهای یادگیری دانش آموز مهم تلقی، و معلم به عنوان عنصر تأثیرگذار در این فرایند به حاشیه رانده می شود و هیچ استاندارد مشخص و مدونی در ارزشیابی وجود ندارد.
بررسی امکان تأسیس فلسفة تعلیم و تربیت صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه ی ملاصدرا در باره ی چگونگی آفرینش و تکامل انسان یعنی حدوث جسمانی نفس و بقای روحانی آن در کنار نظریه ی حرکت جوهری نفس و استکمال تدریجی آن، چشم اندازی ژرف پیش روی محققان قرار می دهد. تحول آدمی بر اثر تربیت ، ناشی از علوم اکتسابی در کنار استعداد شخصی تحقق می یابد. بر همین اساس آموزش برای آحاد مردم به فراخور توانایی جسمی ذهنی آن ها فریضه ای اخلاقی و الهی شمرده می شود. از نظر ملاصدرا اگر آگاهی ها و علوم جدیدی که آدمی فرامی گیرد یا به متعلمان القا می شود، مرتبط با حقایق متعالی روح و جان آدمی باشد وی را به راستی"انسان تر"می سازد. ملاصدرا همه ی علوم را در یک سطح از اهمیت و ارزش قرار نداده و به حسب موضوع ، معارف فلسفی را- که نهایتأ در خدمت خداشناسی و خودشناسی به کار می آید- در صدر می نشاند. با این همه، امکان تأسیس یک تئوری و نظریه ی جامع فلسفه تعلیم وتربیت، صرفأ متکی بر آرا وی مشکوک یا ممتنع است.
بررسی تطبیقی دیدگاه معرفت شناسی و رویکرد تربیت دینی آلوین پلانتینگا و علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تطبیقی دیدگاه معرفت شناسی و رویکرد تربیت دینی آلوین پلانتینگا و علامه طباطبایی، و روش آن تطبیقی استنتاجی است. نتایج نشان داد معرفت شناسی دینی علامه و پلانتینگا در باور به خدا به عنوان گزاره پایه، نقش گناه در دوری از معرفت، ابعاد ایمان و فطری بودن خداشناسی مشابه است؛ اما علامه بر ارائه برهان و گزاره های مشخص پایه، اراده مسبوق به خرد و مؤلفه شناخت در ایمان تأکید می کند و پلانتینگا ناکارامد دانستن براهین، به کارگیری استقرا برای تعیین گزاره های پایه، اراده مسبوق به کشش الهی و تأکید بر عاطفه را مد نظر دارد. در بررسی تطبیقی رویکرد تربیت دینی، قرار گرفتن هر دو رویکرد در میانه طیف عقلگرایی ایمانگرایی، تأکید بر اصلاح محیط، تقوامحوری، توجه به تفاوتهای فردی، خرافه ستیزی، تدریجی بودن، بیداری فطرت خداجو، تهذیب و تنوع محتوا از وجوه اشتراک است؛ اما پلانتینگا بر رویکرد ایمانگرایی معتدل، فردگرایی، اصول دین به عنوان گزاره های پایه و تقدم عاطفه تأکید دارد و علامه رویکرد عقل ورزی، توجه به فردگرایی و جمعگرایی، تبیین اصول و فروع دینی و تقدم ایجاد شناخت را مد نظر دارد.
بازشناسی آموزه های تربیتی امام رضا(ع) و کاربست آن ها در عصر حاضر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال پنجم زمستان ۱۳۹۶شماره ۲۰
69-104
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بازشناسی آموزه های تربیتی امام رضا (ع) و کاربست آن ها در عصر حاضر بوده که با تحلیل اسنادی انجام گرفته است. جامعه آماری، کلیه منابع و مراجع مرتبط با موضوع تحقیق بوده، به علاوه در انجام پژوهش، نمونه گیری به عمل نیامده و کلیه منابع و مراجع موجود و در دسترس اعم از کتب، مقالات و گزارش های پژوهشی بررسی شده است. ابزار پژوهش، فرم های فیش برداری بوده و داده های حاصل، مورد تجزیه و تحلیل کیفی قرار گرفته است. یافته ها و نتایج پژوهش با تامل در سیره و آموزه های تربیتی امام رضا (ع) برای تربیت صحیح و مواجهه با ویژگی های عصر حاضر، در قالب کاربست های تربیت اخلاقیِ، تربیتِ اعتقادی، تربیتِ عاطفی و تربیت اجتماعیِ امام رضا (ع) استخراج و تبیین شده است.
تحولات مفهومی و تاریخی دو اصطلاح «مناظره» و «مذاکره» در قرون نخستین اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دو اصطلاح مناظره و مذاکره، از ریشه های نَظَرَ و ذَکَرَ، کاربردهای فراوانی در متون و منابع اسلامی مختلف داشته اند. این پژوهش بر آن است تا ضمن شاخص بندی کاربردها و معانی این دو اصطلاح، به بررسی شواهد و مصداق های تاریخی ویژه ای بپردازد که نشان می دهد این دو، به ویژه اصطلاح مناظره، در ادوار مختلف سیر تحولی مفهومی داشته اند و عدم شناخت از مصداق های هر مفهوم موجب خلط معانی آنها با دیگر مواضع معنایی این واژگان بوده و هست. از سوی دیگر، این پرسش نیز مطرح است که در سیر تحول تاریخی، مناظره و مذاکره دقیقاً به چه مجالسی اطلاق می شده است؟ در اینجا ضمن تعریف دقیق معانی لغوی و سپس اصطلاحی این دو، پیچیدگی های اصطلاحی و تحولات تاریخی آنها روشن خواهد شد. روش اصلی در این پژوهش، بررسی تطبیقی و مقایسه ای این دو اصطلاح و مفاهیم آنها و تحلیل داده های تاریخی موجود خواهد بود. با چنین پروهشی، شناختی جامع از معانی لغوی و کاربردهای اصطلاحی این دو اصطلاح پرکاربرد که قرنها در متون مختلف اسلامی و در شاخصه های گوناگون و گاه در شرایطی بسیار خلط پذیر و مبهم از نظر تفسیرگرایی متنی به کار رفته اند، حاصل خواهد شد.
بررسی تطبیقی دیدگاه شهید مطهری با دیدگاه متیو لیپمن درباره اهداف تعلیم و تربیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال چهاردهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۸
75 - 94
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این مقاله، بررسی تطبیقی دیدگاه شهید مطهری با دیدگاه لیپمن درباره اهداف تعلیم و تربیت با نظر به نظریه تعلیم و تربیت اسلامی و نظریه تعلیم و تربیت تأملی و برنامه «فلسفه برای کودکان» است. با توجه به این هدف، با مطالعه کتابخانه ای، نخست، دیدگاه های هر دو اندیشمند درباره موضوع پژوهش استخراج شد و سپس میان دیدگاه های آنها براساس روش توصیفی استنتاجی، مطالعه تطبیقی انجام شد. مطهری و لیپمن بر تأمل، تفکر، اندیشه ورزی و تربیت عقلانی، به عنوان اهداف تعلیم و تربیت تأکید دارند؛ ولی این اهداف را غایی نمی شمرند؛ بلکه اهداف واسطی برای رسیدن به هدفی عالی تر در نظر می گیرند. مطهری بر آن است که هدف غایی تعلیم و تربیت، رسیدن به درجه بندگی خداوند و کسب مدارج معنوی است که در ذیل نظام ارزشی اسلام مطرح می شود؛ درحالی که هدف غایی «فلسفه برای کودکان»، آموزش کودکان و نوجوانان به منظور دستیابی به زندگی بهتر، با کیفیت تر، با تمدن، و شهروند دموکرات شدن است. نتایج نشان می دهد با وجود برخی اشتراکات تعلیم و تربیتی میان مطهری و لیپمن، ازآنجاکه این دو از نظام های ارزشی و انسان شناختیِ متفاوت متأثر هستند، دیدگاه های آنها درباره هدف غایی تعلیم و تربیت با یکدیگر تفاوت دارد.
سبک مصرف غذا در تعلیم و تربیت اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال نهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۳۳
21 - 41
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش تبیین و معرفی سبک مصرف غذا در آموزه های تعلیم و تربیت دین اسلام می باشد. روش: این تحقیق از نوع تحقیقات بنیادی نظری می باشد و به لحاظ روش تحقیق به صورت توصیفی و تحلیلی است و به روش کتابخانه ای و با استفاده از امکانات رایانه ای، مطالب از کتابخانه های دیجیتالی و صفحات وب جمع آوری شده است. یافته ها: توجهی جامع به گزاره های اسلام در موضوع تغذیه نشانگر سبک و برنامه مشخص در مصرف غذا می باشد. در این تحقیق سعی شده است که با ارائه یک دسته بندی جدید در سبک مصرف غذا در اسلام نشان داده شود که نگاه اسلام به غذا یک نگاه یک بعدی نیست، فقط غذایی که دردهانمان می گذاریم مهم نیست؛ بلکه نگاه و بینش ما به غذایی که می خوریم چگونه است؟ از کجا آمده؟ چه باید بخوریم؟ در چه زمان و حالتی باید بخوریم؟ چگونه باید خورده شود؟ بعد از خوردن غذا چه باید کرد؟ نیز مهم می باشد. الگوی شناختی، الگوی اخلاقی، الگوی رفتاری و الگوی آثاری چهار وجهی هستند که سبک مصرف غذا در اسلام را تشکیل می دهند. نتیجه: از آنجا که یکی از مؤلفه های مهم برنامه ی تربیتی اسلام توجه و اهمیت به تغذیه است و بر طبق این مفاهیم اسلام برنامه و سبکِ مشخص و جامعی را پیرامون موضوع بیان کرده است؛ لذا بر ماست که در بکارگیری آن در رویکرد و سیاست های اجتماعی توجه کافی داشته باشیم و بصورت اجرایی از آن بهره بگیریم.
نحوه پرسیدن سؤال و نقش آن در آموزش از دیدگاه قرآن و تعلیم و تربیت اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۵ زمستان ۱۳۹۰ شماره ۱۵
9 - 28
حوزه های تخصصی:
یکی از مؤلفههای مهم در آموزش و پرورش اسلامی، سؤال و نحوه سؤال پرسیدن است که به عنوان یکی از روشهای آموزشی و تربیتی بیان می شود . در قرآن کریم سؤال، فراوان مطرح است. سؤال در قرآن با ادوات سؤال ، کلمه سؤال و مشتقات آن دیده می شود. هدف از سؤال در قرآن کریم دانایی و رشد معلومات اشخاص است در این مقاله ابعاد مختلف سؤال و آئین سؤال کردن شامل: اجازه استاد، سؤال برای فهم، اصرار در جواب، چگونگی سؤال از افراد شایسته و صراحت در مقابل سؤال و نقش آن در آموزش از دیدگاه قرآن و تعلیم وتربیت اسلامی مورد بررسی قرار گرفته است.
آشنایی با شاخصه ها و ویژگی های تعلیم و تربیت اسلامی و بهره گیری از آن ها برای آموزش کودکان دبستانی
حوزه های تخصصی:
تعلیم و تربیت اسلامی نظامی استنباطی است که براساس آن، می توان با استفاده از متون دین برای همه مسائل تعلیم و تربیت پاسخی فراهم آورد. هدف تعلیم و تربیت اسلامی، ایجاد انسان صالح و درستکار است و آماده کردن او برای ادامه ی زندگی در جهان واپسین و وصول به کمال بی نهایت است. این کار مستلزم به کارگیری روش های صحیح در تربیت است که نوشتار حاضر به بررسی آن می پردازد. بدین منظور تلاش می کند نخست مبانی و اصول تربیتی را مشخص کرده و سپس بر اساس آن ها روش های تربیتی را معرفی کند. اطلاعات موجود در این نوشتار با مراجعه به کتابخانه و نرم افزارهای مرتبط جمع آوری شده و با رویکردی توصیفی _تحلیلی سعی بر جمع بندی آن ها شده است. در این مقاله از معنای لغوی و اصطلاحی و مفهوم تعلیم و تربیت اسلامی سخن گفته شده و همچنین از تاریخچه ی این علم و فلسفه ی آن مباحثی به میان آمده است و ویژگی ها و هدف تعلیم و تربیت اسلامی به تفصیل پرداخته شده است که مناسب ترین و جامع ترین تعریف در رابطه با فلسفه ی تعلیم و تربیت اسلامی این است که فلسفه ی تعلیم و تربیت اسلامی از گزاره های هستی شناختی، معرفت شناسی، ارزش شناسی، انسان شناسی به شیوه ی تعقلی و استدﻻلی می پردازد تا بتواند درگام های بعدی به تدوین اهداف، اصول و روش های تربیتی دست یابد. آنچه هدف تعلیم و تربیت اسلامی است حقیقت جویی و حصول رستگاری است و این مساله جز از طریق تعلم و تعقل در کنار تزکیه حاصل نمی شود. همچنین به مطالعه روش های به کارگیری و استفاده از روش های تعلیم و تربیت دینی برای کودکان و نوجوانان پرداخته شده است.
شناسایی و تبیین فرهنگ برنامه درسی بر اساس تفسیر تسنیم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف "تبیین و شناسایی فرهنگ برنامه درسی در تفسیر تسنیم" انجام شد؛ بدین منظور، پیشینه نظری و پژوهشی فرهنگ برنامه درسی مورد مطالعه قرار گرفت و با توجه به هدف اصلی پژوهش، تفسیر تسنیم به عنوان جامعه تحقیق مورد مطالعه قرار گرفت و با استفاده از پژوهش کیفی و از طریق تحلیل محتوای کیفی داده ها به استخراج ویژگیهای عناصر فرهنگ برنامه درسی از تفسیر تسنیم پرداخته، و ویژگیهای عناصر فرهنگ برنامه درسی شامل مفروضات بنیادی، برنامه ریزی، محیط، محتوا، ارزشیابی، معلم و یادگیرنده تعیین شد. نتایج پژوهش حاکی است که از دغدغه های اصلی این فرهنگ، رسیدن به غایت الهی است که همان شهود و معرفت است. نوع نگاه به یادگیرندگان در این فرهنگ، نگاه منحصربه فرد به هر یادگیرنده است. موضوعات درسی این فرهنگ در راستای رسیدن به اهداف و پاسخگویی به ابعاد وجودی انسان و برآمده از نیازهای جامعه است. و محتواهای تک بعدی که به قلمروهای مختلف وجودی انسان توجهی ندارد در دستور کار قرار نمی گیرد. مدافعان و پیروان این فرهنگ بهره گیری از منابع کل محیط با هدف ایجاد تعاملات و کنشها در جهت یادگیری را در برنامه کار خود قرار می دهند. قدرت در برنامه ریزی انحصاری نیست. طراحی برنامه درسی، فرایند است نه غایت و به نظر می رسد معلم، یادگیرنده، والدین، حتی اعضای اجتماع و مدیر همگی در خلق برنامه درسی نقش دارند. البته سهم همه یکسان نیست و تدوین برنامه درسی، گفتمانی وسیع و گسترده است.
درآمدی بر تاریخ تعلیم و تربیت مغرب عربی با تأکید بر آرای عابد الجابری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با گذشت بیش از دو قرن از ورود مدرنیته و آثار آن به جوامع اسلامی و استقرار تعلیم و تربیت نوین غربی، همچنان نظام آموزش و پرورش جامع، کامل، روشمند و مبتنی بر مبانی و فلسفه تعلیم و تربیت و دارای چشم اندازی روشن در این کشورها دیده نمی شود. محمد عابد الجابری متفکر مراکشی، با تقسیم دوره های آموزشی کشور مغرب به سه دوره پیش از استعمار، استعمار و پس از استعمار، نقدهایی بر سیاست های آموزشی هر سه دوره وارد کرده است. نقد او متوجه سیاست های آموزشی پسا استعماری مغرب بر اساس چهار رکن اساسی است: تعمیم (آموزش همگانی)، توحید (یکسان سازی)، تعریب (عربی سازی) و المغربه (مغربی سازی). رویکرد جابری در تعلیم و تربیت، برگرفته از نظریه پداگوژی اجتماعی امیل دورکیم است که نوعی رابطه دیالکتیک میان جامعه و آموزش برقرار می کند. به نظر جابری، به جای مدرن سازی توده های اجتماعی می بایست، آموزش ها و مهارت ها را متناسب با اقتضائات و شرایط بومی تعریف کرد. هدف اصلی این پژوهش، بیان دیدگاه های جابری و تبیین آن در حوزه تعلیم و تربیت مدرن است.
مؤلفه های ارشادگری، براساس تحلیل مضامین متون اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقق اهداف فردی، سازمانی نهادی و اجتماعی تعریف شده برای هر نظام آموزشی و درعین حال غلبه بر چالش های آن نهایتاً به توسعه شناختی، مهارتی و نگرشی فراگیران، وابسته است. ارشادگری به عنوان یکی از راهبرد های رویکرد تعاملی در یادگیری، با هدف کمک به فراگیر و حمایت او، درجهت دستیابی به اهداف آموزشی نقش مهمی ایفا می کند. هدف تحقیق حاضر، استخراج مؤلفه های ارشادگری در متون اسلامی است. با استفاده از روش تحلیل مضمون، نمونه ای از آیات، اقوال، سیره های عملی و دستورالعمل های انعکاس یافته در قرآن و نیز احادیث نقل شده از ائمه معصومین(ع) در کتب معتبر تعلیم وتربیت اسلامی و گزارش های تحقیقاتی به شیوه نظری انتخاب، تحلیل و مفاهیم شکل دهنده ارشادگری استخراج شدند. تحلیل داده ها در طی سه مرحله و با کاربرد روش تحلیلی اشتراوس و کوربین انجام شد. در مرحله اول؛ تعاریف، مفاهیم و ویژگی ها بررسی و بیش از 300 کد اولیه شناسایی و در مرحله دوم این کدها، درقالب دسته های بزرگ تر مفهومی، ذیل 25 مقوله اصلی طبقه بندی شدند. با هم سنجی و یکپارچه سازی این مقوله ها، نه مضمون محوری به عنوان مؤلفه های ارشادگری اسلامی ظهور یافت که شامل اسوگی، چالش انگیزی، مربی گری، مشاوره، حمایت گری، تشویق و تنبیه، تکریم و توجه، حسن خلق و تسهیل گری و شبکه سازی علمی حرفه ای بود. این نه مضمون محوری ارتباط تنگاتنگی با هم داشته و در متون اسلامی توأمان ظهور می یابند که سازگار با جامعیت و یکپارچکی ذاتی دستورالعمل ها، احکام اسلامی و قضایای مطرح شده در متون وابسته است و کاربست این نتایج درعمل به پیوستگی، همخوانی و یکپارچکی جامعه، نظام آموزشی، عاملان آموزشی و فراگیران یاری می رساند.
تحلیل محتوای کتاب های درسی هدیه های آسمان دوره ابتدایی از نظر توجه به اخلاق زیست محیطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی کتاب های درسی هدیه های آسمانی دوره ابتدایی از نظر توجه به مؤلفه های اخلاق زیست محیطی است. روش پژوهش توصیفی و از نوع تحلیل محتوا است. جامعه آماری شامل کتاب های هدیه های آسمان پایه دوم تا ششم بوده است که با توجه به ماهیت موضوع نمونه گیری انجام نشده و همه جامعه آماری بررسی شده است. ابزار جمع آوری اطلاعات، سیاهه تحلیل محتوای محقق ساخته بوده که با قضاوت متخصصان ساخته شده است و داده های حاصل با استفاده از شاخص های توصیفی در فرایند تحلیلی «آنتروپی شانون» مورد بررسی قرار گرفت. یافته های این پژوهش نشان داد که در کتاب های هدیه های آسمان دوره ابتدایی، 209 مرتبه به مؤلفه های اخلاق زیست محیطی اشاره شده است. در این کتاب ها به ترتیب به مؤلفه های «درختکاری و حفاظت از فضای سبز» با ضریب اهمیت 162/0، «شناخت طبیعت به عنوان مخلوق الهی و استفاده صحیح از آن» با ضریب اهمیت153/0، «بهداشت و سلامت» با ضریب اهمیت 150/0، «جمع آوری بهداشتی و بازیافت زباله» با ضریب اهمیت 144/0، «آیات و روایات در زمینه محیط زیست» با ضریب اهمیت 124/0 و «احساس مسئولیت در برابر حیات وحش» با ضریب اهمیت 115/0 توجه بیشتری شده است و به مؤلفه های «پرهیز از آلوده نمودن محیط زیست» با ضریب اهمیت 069/، «صرفه جویی و پرهیز از اسراف» با ضریب اهمیت 047/0، «رعایت حقوق حیوانات» با ضریب اهمیت 036/0 توجه کمتری شده است و به مؤلفه «تنوع زیستی» هیچ اشاره ای نشده است.
ویژگی های اخلاقی معلّم و متعلّم از منظر ملا احمد نراقی در معراجُ السعاده
حوزه های تخصصی:
از مجموعه ویژگی هایی که رفتار و شخصیت افراد را در جامعه مشخص می سازد، اصول اخلاقی است. معمولاً افراد با توجه به رفتاری که از خود نشان می دهند و احساس مسئولیتی که در قبال وظایف و تعهدات کاری خود دارند، اخلاق کاری را پایه گذاری می کنند. ملا احمد نراقی، از علمایی است که در رابطه با علم اخلاق و آداب تعلیم و تربیتدر معراجُ السعاده سخن گفته است. هدف پژوهش حاضر، بررسی آداب و شرو طی بوده است که ایشان برای معلّم و متعلّم ذکر کرده اند. روش تحقیق در این پژوهش از نوعکتابخانه ای است و از تحلیل محتوا برای یافتن محتوای مد نظر استفاده شده است. یافته های پژوهش ناظر بر آن است که هر معلمی در امر تعلیم، باید ابتدا قصد تقرب به خدا داشتهباشد و برای ریاست و بزرگی وشهرت به تعلیم دیگران نپردازد، بر آموزندهمهربان و دلسوز باشد و مطالب خلاف واقع به او نگوید. آموزنده هم باید برای به دست آوردن علم، از دوستی با کسانی که اهل هوا و هوس و شهوات نفسانیه هستند، دوری کند و برای رسیدن به سعادت اخروی به تحصیل علم بپردازد. به علاوه، در این راه باید حقوق معلّم خود را بشناسد و ادب و احترام را در نزد او رعایت کند و به علمی که می آموزد عمل کند.
تأملی در معنای "صدق" در قرآن و دلالت های آن در تربیت و آموزش
منبع:
آموزش پژوهی دوره چهارم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۱۵)
45 - 64
حوزه های تخصصی:
از مؤثرترین و مهم ترین اقدامات در مطالعات حوزه آموزش و تعلیم و تربیت اسلامی، تحلیل مفاهیم بنیادی قرآنی و استنتاج دلالت های تربیتی آن هاست. با تحلیل دقیق و بر هم نهی مفاهیم بنیادی قرآنی و معانی مختلف می توان به استنتاج موثق تری دست ی افت. این اقدامات می تواند گامی در جهت طراحی نظام آموزش و تعلیم و تربیت اسلامی و نظریه پردازی در این حوزه باشد. پژوهش حاضر در پی بررسی مفهوم صدق در قرآن و استنتاج دلالت های تربیتی آن است. سؤالهای پژوهش عبارتند از: 1. صدق در قرآن بر چه معناهایی دلالت دارد؟ 2. دلالت های تربیتی و آموزشی مفهوم صدق چه هستند؟ برای پاسخگویی به سؤالهای فوق از روش اسنادی و کتابخانه ای در گردآوری داده ها و از شیوه ی تحلیل مفهومی در تحلیل داده ها استفاده شده است. مطالعه حاضر از نوع مطالعات کیفی تلقی می شود. بر اساس تحلیلی که از آیات قرآن و تفاسیر مختلف از آن ها گذشت، می توان گفت که دایره "صدق" نه تنها در گفتار که در نیت و عمل نیز گسترده است. همچنین "صدق" دارای دو حوزه معنایی کلی؛ یکی به معنای راستگویی و پیروی از حق و دیگری به معنای وفاداری به عهد و پیمان است.
تربیت اسلامی از دیدگاه امام علی (ع)
در این مقاله ابتدا به مفهوم تربیت که به معنی اتمام و اصلاح، رشد بخش و نمو دادن مرحله به مرحله و ترتیبی تا حد نهایی آن، زیاد کردن، پاکیزه کردن، پرورش دادن و بزرگ کردن آمده است، اشاره شده و همچنین هدف از نگارش این مقاله، ارائه تصویری از تربیت اسلامی به طور کلی نقش الگوی تربیتی والدین با استفاده از دیدگاه امام علی (علیه السلام) در نهج البلاغه است. روش پژوهش در محدوده روش های توصیفی - پیمایشی و نوع تحقیق، کاربردی است. نمونه آماری پژوهش شامل 207 نفر است که با استفاده از فرمول کوکران و به روش تصادفیِ ساده به صورتی که همه اعضا شانس مساوی برای انتخاب شدن داشته باشند، صورت گرفته است. ابزار اندازه گیری تحقیق، به جز منابع کتابخانه ای از قبیل کتب، فصلنامه، مجلات و پایان نامه، از پرسشنامه خود ساخته شده، به صورت 5 گزینه ای لیکرت تنظیم گردیده است که آلفای گزارش شده برای کل پرسشنامه 91/0 گزارش شد. که محقق براساس پرسشنامه مکتوبیان و همکاران تهیه کرده است. روش تجزیه و تحلیل داده ها به دو صورت توصیفی و تحلیلی و در قالب آماره «تی» و «ضریب همبستگی» استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهند که اهتمام والدین به نقش خدا در زندگی و تربیت از دیدگاه امام علی (ع) در نهج البلاغه تأثیر مستقیم داشته و اخلاص در آموزه های دینی والدین با تربیت از دیدگاه امام علی (ع) در نهج البلاغه آنها رابطه معناداری دارد.