مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
شعر عربی
منبع:
دراسات فی العلوم الانسانیه دوره ۱۹ سال ۱۴۳۳ شماره ۳
113-132
تعدّ الصوره الرمزیه فی الأدب أداه لإلقاء المعانی إلی المخاطب إضافه إلی أنّها تضفی علی الکلام جمالیه ملحوظه. وبما أنّ الرمز یتخذ دلالات متعدده فلا تبقی المفاهیم الرمزیه فی مستوی واحد؛ بل لها تأویلات متعدده یدلّ علیها السیاق. لقد رغب المعاصرون من الشعراء فیه استخدامها أکثر ممن سبقهم، بحیث ازدهر الرمز فی شعر عاشوراء المعاصر بعد إبتعاده عن الماضی ومواجهته للأوضاع الجدیده التی لم یعرفها من قبل؛ وبذلک تتبین ضروره دراسه الرمز ودلالاته المختلفه فی هذا الشعر الدینی دراسه دقیقه. وبحثنا هذا یسعی إلی المقارنه بین الدلالات المتنوعه للرموز التی استخدمها الشعراء الفرس والعرب فی شعر عاشوراء والکشف عن الإفتراقات والإشتراکات بینهما، والتمایزات الخاصه للغتین والنزعات والإتجاهات القومیه فی استخدام هذه الرموز بأسلوب وصفی – تحلیلی. فاخترنا الأشعار البارزه لأکثر من أربعین شاعراً معاصراً من شعراء الشعبین وقمنا بتحلیل الرموز حسب معانیها ودلالاتها وذلک بعد استخراجها وتصنیفها بصوره إحصائیه. و من النتایج التی وصلت إلیها المقاله أنّ شعر عاشوراء الفارسی أکثر مجالاً لأنواع الرمز من الطبیعی والتاریخی والدینی. کما أنّ الفرس تقدّموا علی العرب فی استخدام العناصر القومیه. کما تتوصل المقاله أیضاً إلی أنّ الزهور بأنواعها تعدّ من أهم العناصر المشترکه بین اللغتین؛ وأنّ النور والظلمه أکثر استخداماً بین الرموز الطبیعیه فی شعر عاشوراء الفارسی والعربی.
نقش راهبردی بانوی قهرمان کربلاء در اشعار شاعران مسیحی عرب معاصر
منبع:
زن و فرهنگ سال یازدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴۱
135-148
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی بازتاب شخصیت حضرت زینب (س) - به عنوان پرچمدار نهضت کربلا- در شعر شاعران مسیحی معاصر است زیرا شخصیت والا و نقش تعیین کننده ایشان در حوادث عاشورا و مابعد آن، از جمله خطبه های افشاگرانه ای که برای بیداری افکار عمومی، بیان مظلومیت اهل بیت (ع) و افشای هویت دشمنان آنان ایراد کردند، سبب شده است تا نویسندگان و شاعران زیادی از آیین و مذاهب مختلف به مدح و ستایش ایشان به عنوان نماد ظلم ستیزی و آزادگی بپردازند. روش تحقیق حاضر توصیفی-تحلیلی می باشد و از طریق منابع کتابخانه ای مورد برررسی و واکاوی قرار گرفته اند. جامعه ی آماری مورد بررسی در این پژوهش دیوان اشعار شاعرانی مانند بولس سلامه، ریمون قسیس، جورج شکور، جوزف هاشم و میشال سلیم کعدی است. یافته های پژوهش نشان داد که شاعران مسیحی در اشعار خویش بیشتر روی نقش حضرت زینب (س) در کربلا و حوادث بعد از آن ازجمله حضور در واقعه عاشورا، ایراد خطبه در مجلس یزید و عبیدالله و دفاع از جان امام سجاد (ع)، روشنگری در مورد قیام عاشورا، رسوایی خاندان اموی و ... توجه داشته اند و حضرت زینب (س) را نماد و الگویی برای مبارزه با استعمار و ظلم ستیزی دانسته و در عصر معاصر،خود را ادامه دهنده راه ایشان در مبارزه با ظلم و بیداد می دانند.
درون مایه های مشترک تغزّل های طللی معلّقات و کوچ سروده های بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تأثیراقلیم، جغرافیا و محیط زندگی در اخلاق، رفتار، پندار و اندیشه آدمی امری بدیهی است. جلوه های این اثر گذاری در شعر و ادب اقوام و ملّت ها بسیار نمایان و برجسته است. سبک زندگی، سبک شعری و ادبی می آفریند و سبک شعر عربی و بختیاری در حوزه محتوا و زبان از محیط پیرامون متأثّر است. با اندکی غور در شعر و ادب عرب، به ویژه شعر عصر جاهلی، می توان دریافت که شعر عرب، آیینه تمام نمای سبک زندگی بادیه نشینان آن سامان است. در شعر عرب عصر جاهلی، آنچه بیش از همه جلوه گری می کند؛ کیفیّت زندگی عشیره ای، کوچ و لوازم آن است. در ایران، بسیاری از اشعار گویش لری، به ویژه گویش بختیاری، ازلحاظ پرداختن به زندگی عشایری، شباهت های فراوانی به شعر عرب عصر جاهلی دارد. کوچ و دلتنگی های ناشی از آن، غم فراقِ یار سفرکرده، ایستادن بر منزلگاه معشوق و گریستن بر سرآن و یادکردِ خاطرات شیرینِ همراهی با یار، در شعر گویشیِ بختیاری ها، بسیار شبیه آن چیزی است که در شعر عربی عصر جاهلی، به ویژه در مقدّمه های طللی معلّقات سبع، دیده می شود. نکته مهم آن است که شعر بختیاری برخلاف شعر فارسی، باوجود شباهت های مضمونی، از شعر عربی تقلید نکرده و این تشابه در درون مایه ها، نتیجه سبک زندگی ایلی و عشیره ای است. پژوهش حاضر بر آن است تا با رویکرد تطبیقی، جلوه های این شباهت را در شعر بختیاری و معلّقات سبع بررسی کند.
بازخوانی اهداف تقیه در شعر سنایی غزنوی و شریف رضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تقیه در مذهب شیعه در میان امامان (ع)، عالمان و شاعران شیعه قرن های نخستین اسلامی، به منظور رسیدن به اهداف متعالی یا حفظ جان در مواقعی که حاکم یا عرف مخالف شدید شیعه است، به کار گرفته می شد. اختناق، فقر و شیعه زدایی، می تواند از عوامل توجیه کننده تمسّک به تقیه در رابطه با مردم و حکومت تلقّی شود و چون هردو شاعر؛ سنایی غزنوی و سیّد رضی، فارغ از محدوده مکانی، در یک بازه زمانی می زیسته اند، تقیه را با توجّه به شرایط اجتماعی، سیاسی و خانوادگی خویش به کار می برند. این پژوهش برآن است تا با روش توصیفی - تحلیلی، موضوع تقیه را در شعر سنایی غزنوی به عنوان شاعر پارسی سرای شیعه و شعر سیّد رضی به منزله شاعر شیعه عرب با رویکرد تطبیقی بررسی کند. هرچند دو شاعر شیعه مذهب هم عصر، قاعده تقیه را وسیله ای برای دفاع از آرمان های شیعه و رسیدن به اهداف خویش در آثارشان به کار برده اند، ولی با توجّه به اینکه سیّد رضی، شاعری سیاسی و علوی است؛ از این رو، تقیه را در شعر خویش به مثابه ابزاری درراستای رسیدن به بالاترین قدرت سیاسی و مذهبی شیعه که همان ایجاد حکومت علوی به وسیله خویش است، استفاده می کند، حال آنکه سنایی غزنوی، این قاعده را با توجّه به رعایت حال عرف جامعه، حکومت و اختناقی که ناشی از شیعه هراسی وجود داشته است، درراستای تبیین امامت ائمه (ع) به کار گرفته است
تحلیل مقایسه ای ارتباط غیرکلامی در شعر کلاسیک فارسی و عربی؛ مطالعه موردی: تحلیل زبان نگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارتباط، فرایند ارسال و دریافت پیام است که گاه در قالب سخن و کلام شکل می گیرد و گاه در قالبی غیر از کلام، که به نظر میزان تأثیرگذاری این نوع ارتباط بر گیرنده بیش از ارتباط کلامی است. ارتباط غیرکلامی، حاصل به کارگیری اندام های مختلف بدن برای دریافت و ارسال پیام است. از بین انواع ارتباط غیرکلامی، و به عبارتی کاربرد زبان بدن در فرایند ارتباط، «زبان نگاه» یا ارتباط چشمی همواره اهمیت فوق العاده ای داشته است. به نظر می رسد که شاعران قدیم نیز به اهمیت این موضوع واقف بوده و از آن برای تقویت ارتباط خود با مخاطب به خوبی بهره برده اند. بر این اساس، در مقاله پیش رو کوشیدیم استفاده از ساختار ارتباط چشمی یا زبان نگاه را در شعر قدیم فارسی و عربی، با رویکرد تحلیلی مکتب امریکایی ادبیات تطبیقی تبیین نماییم. یافته های این پژوهش بیان کننده آن است که هر وقت نگاه بر تخت «سخن» نشسته است، پیام را حکیمانه رسانده ضمن آنکه در برگیرنده یک زبان رمزی و اشارتی نیز بوده است.
شکوه متنبی در بوته نقد: نقد و بررسی کتاب شکوه متنبی اثر موسی اسوار
حوزه های تخصصی:
نقد و بررسی انتقادی تولیدات علمی، و یادآوری موارد قوت و ضعف آن ها، رشد و ارتقای کیفی آثار علمی را به دنبال خواهد داشت. رسیدن به کمال مطلوب در نگارش علمی، پس از نقدهای صریح و سازنده میسر است. در این نوشتار کتاب شکوه متنبی أثر موسی اسوار، که دربردارنده ترجمه و شرح فارسی 55 قصیده مشهور متنبی است، با استفاده از روش توصیفی تحلیلی، نقد و بررسی شده است. نتایج به دست آمده از بررسی این کتاب نشان می دهد که کتاب حاضر دارای موارد قوت شکلی و محتوایی فراوانی ازقبیل صحافی زیبا و حروف نگاری حرفه ای، دقت در تایپ و املای کلمات، انتخاب عنوان زیبا و الهام بخش، و مهم تر از همه مهارت فراوان در فهم معنای ابیات عربی، است. اما مهم ترین نقص های شکلی و محتوایی این کتاب عبارت اند از: فقدان طراحی جلد، نوشتن عنوان کتاب و عنوان های مباحث در پایین تمامی صفحات کتاب به جای بالای صفحات، فقدان مقدمه روشمند در آغاز کتاب، آشفتگی در تنظیم بخش های اصلی کتاب که به جدایی و فاصله بین دو بخش ترجمه قصاید و شرح آن ها منجر شده است، فقدان ارجاعات و استنادات و درنتیجه عدم ذکر منابع تحقیق و ترجمه، و مهم تر از همه کاربرد فراوان واژه ها و عبارات مبهم و نامأنوس عربی فارسی.
تحلیل محتوایی معارضه صفی الدین حلی با ابن معتز در اثبات برتری امام علی (علیه السلام)
حوزه های تخصصی:
معارضه یکی از فنون ادبی و صنایع بلاغی است و به شعر یا نثری گویند که در تقلید از اثر شاعر یا نویسنده دیگر پدید آید. در ادبیات عربی این فن بیش تر در شعر ظهور یافته و یکی از ویژگی های معارضه در شعر، همسانی بحر، حرف روی و موضوع اشعار شاعران مورد نظر است. ادیبان و شاعران در دوره های مختلف ادبیات عربی، از دوره جاهلی تا معاصر این فن را مورد توجه خود قرار داده و به آن پرداخته اند و حوزه ادبیات متعهد دینی و خاصه شیعی نیز از این گونه معارضات تهی نیست. از جمله این معارضات، چکامه صفی الدین حلی در پاسخ به ابن معتز می باشد. ابن معتز در قصیده ای عباسیان را برای خلافت نسبت به فرزندان فاطمه زهرا3 به پیامبر6 نزدیک تر و سزاوارتر می داند. در مقابل صفی الدین حلی در همان وزن و قافیه و موضوع و در قالب معارضه و از نوع معاکسه، با ارایه دلایل قرآنی، عقلی و نقلی به ابن معتز پاسخ گفته و ادعاهای وی را نقض کرده است. نویسنده در این مقاله برآن است تا به تحلیل محتوایی این معارضه صفی الدین حلی بپردازد و مهم ترین اشارات و نکات، قرآنی، روایی و تاریخی قصیده وی راتبیین نماید.
نواندیشان دینی جهان عرب (2): آدونیس و نقد بنیادین سنت اسلامی
حوزه های تخصصی:
وجه تمایز آدونیس از هم نوعانش در جهان عرب و ایران، توجهش به ابعاد گوناگون سنت اسلامی و بستر شکل گیری شعر عربی است. وی هرگونه نقد بنیادین بر ساختار شعر را نیازمند آگاهی از سرچشمه هایی می داند که الهام بخش آن بوده اند. نگارنده، نوشتار حاضر را با هدف آگاهی مخاطبان از اندیشه های آدونیس در زمینه فرهنگ اسلامی به رشته تحریر درآورده است. وی در راستای تحقق این هدف، پس از معرفی آدونیس، مقصود از «ثابت» و «متحول» در اندیشه او را تبیین می کند. بعلاوه، جلوه هایی از تقلید و نوآوری در فرهنگ اسلامی را در آراء آدونیس در عرصه سیاست، شعر و ادبیات، و ... ارائه می دهد. در انتها، با بیان این مسئله که نقدهایی بر دیدگاه های آدونیس در زمینه سنت و فرهنگ اسلامی، به نگارش درآمده است، به نکاتی که در نقدهای رایج مورد توجه قرار نگرفته اند، اشاره می نماید.
بررسی تطبیقی آرمان شهر در اندیشه فریدون مشیری و نازک الملائکه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
انسان کمال گرا همواره به دنبال آرمان گرایی و جامعه آرمانی بوده است. ادبیّات، برای طرح اینچنین اندیشه هایی عرصه مناسبی در اختیار شاعران و نویسندگان قرار داده است. شاعران نیز همواره از این مقوله غافل نبوده اند و در اشعار خود به روایت آرمان شهر خود پ رداخته اند. آرمان شهر، تجلّی برآورده شدن آرزوهای شاعر برای بقا است و پناهگاه خوبی برای گریز از مشکلات زندگی شاعر است. با توجه به اینکه فریدون مشیری و نازک الملائکه هم عصر هم بوده اند و شرایطی تقریباً مشابه هم داشته اند؛ بررسی آرمان شهر مورد نظر دو شاعر در چنین شرایطی کاری شایان توجه است. در این جستار برآنیم که آرمان شهر را از دیدگاه این دو شاعر نامدار فارس و عرب مورد بررسی و تطبیق قرار دهیم. بدین منظور به بیان مهم ترین ویژگی های مشترک این دو ش اعر ب رای معرّفی آرمان شهر مورد نظر خویش پرداخته ایم.
بینامتنی ذاتی اشعار عربی و فارسی سعدی (مضامین مشترک اشعار فارسی و عربی سعدی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی زمستان ۱۳۹۹شماره ۸۶
191 - 213
حوزه های تخصصی:
بینامتنیت گویای این امر است که هر متنی در برهه ای از زمان، تحت تأثیر آثار قبل از خود بوده و با تغییر و تحول آثار پیشین به خود هویتی متنی بخشیده است. در سایه سار این نوع نگرش، هر متنی زاییده آرا و اندیشه های متون پیش از خود است. یکی از انواع بینامتنیت را بینامتنی ذاتی می نامند؛ بینامتنی ذاتی، روابط متنی یک اثر با دیگر آثار همان نویسنده یا شاعر است که در متن دیگری نیز ظهور یافته، اما نه به مثابه تکرار. سعدی، شیخ المتکلمین و شاعر ذولسانین، مضامین و مفاهیمی در اشعار عربی خود به کار برده که این مضامین در اشعار فارسی او نیز به کار رفته است. پژوهش حاضر، به شیوه تحلیل محتوا و با رویکردی زیباشناختی، اشعار عربی و فارسی سعدی را از دیدگاه بینامتنی ذاتی کاویده و شباهت های مضمونی و ظرافت های لفظی و معنوی سخن سعدی را بیش از پیش نشان داده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که شیخ اجل با هنرمندی خویش در تکرار مضامین، هرگز دچار دوباره گویی نشده و ذوق و قریحه سرشار او با استفاده از تکنیک ها و آرایه های ادبی و بلاغی، هر بار جامه ای نو به سخنش پوشانده و مخاطب را مسحور هنرنمایی خویش کرده است. نکته مهم اینکه کلام سعدی در بینامتنی ذاتی سخنانش نه تنها به تکرار نینجامیده، بلکه منجر به خلق تصاویر جدید و ممتاز شده و این همان ویژگی است که سعدی را از دیگران متمایز کرده است.
کارکرد نمادین اسطوره در شعر یوسف الخال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال نوزدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۶
177 - 192
حوزه های تخصصی:
اسطوره در شعر معاصر عربی از جایگاه بسیار گسترده ای برخوردار است که بسیاری از شاعران معاصرعرب از اسطوره برای بیان مفاهیم مطلوب خود استفاده کرده اند و یکی از شاعران معاصرعربی، یوسف الخال می باشد که تمایل بسیاری در به کارگیری اسطوره از خود نشان داده است و اسطوره را به معنای دقیق آن در شعر خود به کار گرفته است و شخصیّت مسیح (ع)به عنوان یکی از اسطوره های دینی به دلیل در برداشتن مفاهیم رستاخیزی و پیروزی از پرکاربردترین اساطیر در دیوان یوسف الخال به شمار می رود و به شیوه های گوناگون در شعر او نمود پیدا می کند. در این جستار برآنیم که با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، به کارکردهای مختلف شخصیت مسیح (ع) دردیوان یوسف الخال بپردازیم؛ بنابراین سؤال اصلی تحقیق بررسی کیفیت ابعاد و و زوایای کارکرد اسطوره ای شخصیت مسیح (ع) در دیوان شاعر و نتایج حاصله حاکی از آن است که مسیح گاه نماد منجی و رهایی بخشِ انسان ها از گناهان و گاه نماد رَنچ و در برخی احوال، به سان چهره منتقم ظهور می کند و در واقع شاعر با استفاده از شخصیت مسیح(ع) مشکلات و مسائل اجتماعی جامعه خویش را به تصویر می کشد.
چکامه عربی سُرخای خان لَگزی در سوگ قفقاز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۲۱ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۸۲)
25 - 45
یکی از صحنه های تاریک تاریخ ایران در دوره ی قاجار، شکست از روس ها و تن دادن به دو عهدنامه ی ننگین گلستان و ترکمانچای است که در پی آن بخش های گسترده ای از خاک ایران زمین جدا شد و به مالکیت روس ها درآمد. ادبیات به مثابه یک هنر از این حادثه به دور نبوده و از این داغ متأثر گشته است. سرخای خان لگزی یکی از فرماندهان ایران در جنگ های با روس بوده است که حتی پس از عهدنامه ی گلستان نیز از پای ننشسته و پیوسته به دنبال نبرد با روس ها بوده تا شاید بتواند اندکی از رسوایی شکست های پیشین را بزداید. وی چکامه ای به زبان عربی سروده و اوضاع ایران و سرزمین های از دست رفته ی ایران را به تصویر کشیده و همچون شاعران عربی سرای اندلس بر شهرهای از دست رفته قفقاز سوگواری می کند و از هم وطنان و سربازان ایرانی می خواهد که دل در این صلح نبندند و به دشمن اعتماد نکنند و همچنان به جهاد با کافران بپردازند. این چکامه، با واژگان و تعابیر ساده و روان، به نیکی اندوه و احساس سراینده، در از دست دادن سرزمین های پارس، را به خواننده منتقل می کند و تصویری کامل، از اوضاع ایران و شهرهای از دست رفته ی آن، ترسیم می کند. نوشته ی پیش رو به تصحیح و ترجمه ی این سروده می پردازد.
بررسی دلالت های معنایی قصیده «البکاء بین یدی زرقاء الیمامه» أمَل دُنقُل بر پایه نقد سبک شناسانه
حوزه های تخصصی:
سروده «البکاء بین یدی زرقاء التمامه» از جمله سروده های انتقادی و تأثیرگذار أمل دنقل (1940- 1983م)، شاعر نامدار معاصر مصری است که با زبانی ساده و در عین حال مبهم، به بازنمایی اوضاع سیاسی و اجتماعی کشورهای عربی و آسیب شناسی علل شکست جنگ ژوئن در 1967م اختصاص یافته است. شاعر همچنین در این قصیده از مواضع سازشکارانه سیاستمداران جهان عرب که شکست و ناکامی را بر ملت های خود تحمیل کردند، به سختی انتقاد می کند. پژوهش حاضر بر آن است تا به بررسی سبکی این قصیده بپردازد و می کوشد از رهگذر کاوش در سه سطح زبانی، ادبی و فکری اثر، به ارزیابی و نقد سبک شناسانه آن اقدام نماید و دلالت های معنایی آن را استخراج کند. از جمله جلوه های سبکی این متن شکستن قالب های سنتی شعر، باستان گرایی و به کارگیری میراث گذشتگان و حاکمیت روابط بینامتنی و کاربرد انواع تناص چون تناص دینی و یا تاریخی است. همچنین شاعر برای بیان اندیشه مورد نظر خود در سطح زبانی و ادبی به شکل مناسبی از ابزارهای زبانی بهره گرفته است. هر چند وی به ظاهر در سطح فکری قصیده تصویر آشکاری از خواسته ها و آرزوهایش ارائه نمی دهد، اما در واقع مردم را به همدلی و خیزش جمعی فرا می خواند
اندیشه صعلوکانه در اشعار عبدالحمید الدیب از رهگذر شعر صعالیک جاهلی
حوزه های تخصصی:
در دوره های مختلف ادبی ازجمله عصر معاصر، شاهد حضور شاعرانی صعلوک در ادبیات عربی هستیم که با اشعارشان منادی آرزوها و شاکی از محرومیت های برخاسته از نظام اجتماعی بوده اند. عبدالحمید الدیب ازجمله این شاعران به شمار می آید. بررسی اینکه چه مؤلفه هایی در آثار وزندگی شاعر سبب شده صعلوک معاصر نامیده شود و آیا اشعارش قرابتی با پیشگامان صعالیک جاهلی دارد یا خیر، از اهداف مهم این پژوهش به شمار می آید که با روش توصیفی تحلیلی انجام یافته است. به نظر می رسد وحدت موضوعی و سخن از واقعیت ها در قالب مقطوعات شعری و عواملی همچون شورش بر محرومیت مالی و نداشتن جایگاه اجتماعی در نظام طبقه ای، فخر به خویشتن، غربت و تبعید، مرگ در راه آزادگی و بخشش، اساس این نام گذاری تلقی شود. عبدالحمید برخلاف گذشتگان به دنبال نشان دادن شجاعت و مبارزه طلبی و چاره گزینی نبوده و در اشعارش اغلب هجو و سخریه را کلید انتقاد و شکایاتش قرار داده است.
نقش نگاره های ساسانیِ جام های شراب در سروده های عربی (سده های نخستین و میانی هجری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال چهاردهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۳۴)
24 - 37
حوزه های تخصصی:
عربی سرایان سده های نخستین و میانه هجری به ویژه باده سراهایشان هنگامی که از شراب، خوشی ها و مستی هایش سخن می گفتند، میکده، ساقی و حتی جام های شراب را نیز وصف کرده اند و چه بسا در وصف جام ها، از توصیف تصاویر یا نقش نگاره های آن نیز چشم پوشی نکرده اند. این نقش نگاره ها که مانند آداب و سنت های شراب خواری و گونه های شراب، با ایران پیش از اسلام، پیوند دارد، معمولاً نقش های به ارث رسیده از سنت های دوره ساسانی را آینگی می کند. هدف نویسنده از بازنمایی گونه های این نقش ها در سرود ه های عربی، آشناکردن بیشتر پژوهشگران حوزه هنر با نگارگری ایران و عراقِ آغاز دوره اسلامی است که بدون شک خود، پیرو سنت نگارگری ساسانی بوده است. نگارنده با مطالعه شعر عربی در این دوره، تصویرهای واقعی را که روی جام های شراب بوده است و شاعران به آنها اشاره کرده اند، استخراج کرده است و تلاش می کند این نقش ها را با نقش ها یا نمونه های باستانی موجود مقایسه کند. در پژوهش حاضر نشان داده شد که محور نقش نگاره های جام های شراب در دوره عباسی، شاهان ساسانی، درباریان آنها و پیوندهای سیاسی شان با پادشاهان روم، صحنه های شکار، باده نوشی، مجلس بزم، سوارکاری و جنگاوری است و کمابیش هیچ گونه صحنه مذهبی، صحنه خانوادگی دربارِ ساسانی و نقش های گیاهی در آنها دیده نمی شود. پس از این دوره، شاعران سده های میانی هجری و بیشتر از منطقه شام و مصر، گویا تنها به تقلید از شاعران عراق، از موتیفِ جام های منقوش سخن گفته اند.
تصویر فرهنگ و هنر ایران در عصر عباسی اول (بررسی موردی اشعار حسین بن ضحاک)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ایرانی سال ۲۱ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۱
565 - 605
حوزه های تخصصی:
فرهنگ و هنر هر ملتی، نشان از پیشینه، اصالت و تمدن دیرینه آنها دارد. ایران، دارای فرهنگ و تمدنی عظیم و مثال زدنی بوده و نقش ایرانیان در فرهنگ و هنر، زبانزد عام و خاص بوده است، بنابراین به تصویر کشیدن فرهنگ و تمدن غنی ملتی که زوایای پنهان فراوانی دارد، اهمیت می یابد. حسین بن ضحاک، شاعر ایرانی الأصل و عربی سرای عصر عباسی اول، شاعر ظریف و نادره گویی بود که توانست، فرهنگ و اصالت ایران باستان را که جلوه هایی از آن در عصر عباسی بروز و ظهور یافته بود، در زوایای مختلفی نشان دهد. این پژوهش، به روش توصیفی و تحلیلی، اشعار ابن ضحاک را مورد بررسی قرار داده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که شاعر، با جزئی نگری و تلفیق فرهنگ و هنر ایران باستان که جلوه هایی از آن، در عصر عباسی نمود یافته بود، توانسته تا به عظمت و نقش فرهنگ و هنر ایرانیان اشاره بیان نماید.
غربت گزینی و روح الینه شده در درون مایه شعری «شیرکو بی کَس» و «معروف رصافی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۷ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
232 - 273
حوزه های تخصصی:
«شیرکو بی کَس» شاعر بلندآوازه کُرد و «معروف رصافی» شاعر مشهور عرب از شعرای معاصر عراق در قرن بیستم هستند که غربت گزینی در اشعارشان نمودی خاصّ دارد. افزون بر غربت روحی نشأت گرفته از شرایط زندگی شخصی، دو شاعر از اغتراب اجتماعی سیاسی و زمانی و به تبع آن از اغتراب مکانی رنج می برده اند. از آن روی که تاکنون جستار مستقلّی به بررسی و تحلیل تطبیقی پدیده غربت گزینی در شعر رصافی و بی کَس نپرداخته است، لذا نگارندگان در پژوهش حاضر برآن اند تا به بررسی تطبیقی غربت گزینی در شعر دو شاعر بپردازند. مسأله بنیادین پژوهش حاضر این است که پدیده غربت گزینی، چگونه و در چه قالب هایی در سروده های دو شاعر، نمود یافته و با چه مفاهیمی پیوند خورده است؟ جهت بررسی این مسأله، نگارندگان از روش توصیفی تحلیلی مبتنی بر بررسی بُن مایه های جامعه شناختی سروده های دو شاعر بهره گرفته اند. اغتراب روحی، اجتماعی و سیاسی نشأت گرفته از هژمونی بیگانگان و فرومایگان، ناخرسندی از اقامت در وطن، ناکامی و دَرهَم شکستگی، خفقان و فقدان آزادی، بیداد، تباهی اخلاق و معیارهای اصیل، سرخوردگی از بی اعتنایی مردم به ندای روشنگرانه، اندوه برخاسته از واپسگرایی، حسرت بر زوال سرزمین مادری و کهن الگوهای اصیل، دو شاعر را به انزوا سوق داده است؛ همچنان که از اغتراب زمانی ناشی از ناخرسندی از زندگی و مصیبت های روزگار و اشتیاق بازگشت به گذشته و غربت مکانی حاصل از دوری از وطن رنج می برده اند. در مقایسه با رصافی، نگاه شیرکو به مسائل جهانیِ برآمده از اندوه و غربت دامنه وسیعتری را در بر می گیرد. در میان مفاهیم متعلّق به غربت گزینی، وطن جلوه گاه خاصّی دارد که سایر عناصر برانگیزنده اغتراب را تحت الشّعاع قرار داده است زیرا وطن کانون و نقطه عطفی است که سیر تمام مسائل اجتماعی، سیاسی، زمانی و مکانی و احساس غربت برآمده از آن در شعر دو شاعر، پیرامون آن می گردد.
واکاوی مضامین اجتماعی در شعر ایمن العتوم (مطالعه موردی دیوان «نبوءات الجائعین»)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات، رابطه محکمی با اوضاع اجتماعی هر جامعه دارد. در رابطه میان ادبیات و اجتماع یک بازخورد دو طرفه تاثیر پذیری و تاثیر گذاری وجود دارد. در این میان شعر ارتباط تنگاتنگی با مضامین اجتماعی دارد و شاعر از شعر در جهت بیان مشکلات جامعه بهره برده است. این پژوهش در پی آن است که مضامین اجتماعی را در شعر ایمن العتوم بررسی کند. العتوم مانند هر شاعر دیگری از اوضاع اجتماعی زمان خویش تاثیر پذیرفته و مضامینی همچون فقر، عدالت خواهی، وطن گرایی، ظلم و خشونت در اشعار او به وضوح نمایان است. این پژوهش با روش توصیفی - تحلیلی و با تاکید بر مطالعات کتابخانه ای و با استفاده از تکنیک تحلیل محتوا بر آن است که دیدگاه شاعر را نسبت به اوضاع اجتماعی جامعه بررسی کند. نتایج پژوهش نشان می دهد که نویسنده زاویای مختلف جامعه نابسامان را با زبانی برنده و دیدی در خور تحسین، بیان می کند و شاعر به عنوان فردی اصلاح کننده؛ با بیان مضامین اجتماعی، وظیفه خود را در خدمت به همنوعان خود به خوبی ایفا می کند و خواستار احیای حقوق پایمال شده مردم و برقراری عدالت و دوری از ظلم و ستم و پرهیز از خشونت است.
تجلّی قرآن کریم در شعر صفی الدین حلی
قرآن کریم آیینه تمام نمای تجلّی قدرت خداوند و بزرگ ترین و پایدارترین معجزه الهی برای همه بشریت است. این کتاب هدایتگر که بالاترین درجه های بلاغت و زیبایی سخن را در بر دارد، همیشه الهام بخش اذهان خلاق شاعران بوده است و آنان از تعبیرات بی نظیر و اصطلاحات پرطنین قرآن در آثار خویش بهره جسته اند. الهام گیری از قرآن کریم، در ادبیات دوره انحطاط به دلیل رواج تصوّف و گرایش شاعران به زهد رواج بیشتری دارد. صفی الدین حلی از شاعران برجسته این دوره است که به دلیل شیعه بودن و پرورش یافتن در یکی از شهرهای ادب پرور عراق- حلّه- با قرآن و ادبیات قرآنی آشنایی تمام داشته و جلوه هایی از جمال این کتاب مقدّس را در بیشتر درونمایه های شعری خویش نموده است. در این نوشتار با روش توصیفی- تحلیلی با نگاهی به نظریه بینامتنیت به تأثیر قرآن بر شعر این شاعر پرداخته ایم. تجلّی آیات قرآن در شعر شاعر در اغراضی چون مدایح نبوی، نمایان تر و پررنگ تر به نظر می رسد. همچنین استفاده تصرّفی وی از آیات قرآنی از بسامد بالاتری برخوردار است.
بررسی تطبیقی مضامین رمانتیسم در اشعار مفدی زکریا و محمدحسین شهریار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۴۳
87 - 111
حوزه های تخصصی:
اشعار زکریا و شهریار زیباترین و دلنشین ترین مفاهیم و مضامین رمانتیکی را به تصویر می کشد. اشعار این دو شاعر مضامین رمانتیکی مشترکی دارند که از برجسته ترین آن ها می توان به طبیعت، غربت، فقر و وطن پرستی اشاره کرد. طبیعت به عنوان یکی از پر بسامدترین مفاهیم و مضامین رمانتیکی است که بیش تر اشعار زکریا و شهریار را به خود اختصاص داده است؛ طبیعتی که شاعر از ناامیدی روزگار به آن پناه می برد و آن را مکانی امن برای خود قرار می دهد. مفدی زکریا و شهریار این مضامین رمانتیکی را با تشبیهات زیبا و خیال انگیز خلق می کنند که در ذهن و قلب خواننده تأثیری شگرف می گذارد. در این پژوهش سعی بر این است مفاهیم مشترک رمانتیکی در اشعار دو شاعر سرشناس الجزائری و ایرانی به صورت تطبیقی مورد بررسی قرار گیرد.