مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۳٬۰۴۱ تا ۶۳٬۰۶۰ مورد از کل ۵۲۴٬۹۴۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
تخصیص کاربری زمین همواره از موضوعات مورد توجه متخصصین شهرسازی بوده است. صاحب نظران سعی داشته اند در تخصیص کاربری ها به بستر و محیط پیرامونی، همجواری ها، سازگاری ها، تناسب زمین و دیگر عوامل توجه داشته باشند. با گسترش سیستم های اطلاعات جغرافیایی امکان توجه به این عوامل و تاثیرگذاری آ ن ها در فرایند برنامه ریزی تخصیص کاربری زمین بیش از پیش شده است. در عین حال تلاش های علمی زیادی درزمینه ی تلفیق این سیستم ها و روش های تحلیل تصمیم گیری چند معیاره به منظور افزایش توانایی آن ها و فناوری های مرتبط در پشتیبانی از تصمیم گیری صورت گرفته است. روش های این حوزه نیز به طور گسترده ای در مطالعات مختلف به کاررفته اند؛ یکی از مهمترین کاربرد این روش ها در مباحث برنامه ریزی شهری، تعیین میزان مناسبت هر واحد مکانی برای تخصیص کاربری های شهری است. پرسش اصلی این تحلیل، این است که از میان زمین های با قابلیت توسعه، کدامیک برای استقرار کدام نوع کاربری مناسب تر می باشند؟ در این مقاله که از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی-تحلیلی است از فن تحلیل مناسبت کاربری زمین و روش های تحلیل سلسله مراتبی، ترکیب خطی وزندار و دلفی استفاده شده است. یافته های این مقاله که از همپوشانی داده های رقومی (نقشه های تحلیلی مساحت، قیمت زمین، دسترسی به محورهای ارتباطی، تعداد برهای قطعه زمین و آلودگی هوا) در یک ناحیه از شهر زنجان بدست آمده، میزان مناسبت هر پارسل را برای تخصیص کاربری ها نشان می دهد و در قالب سناریو های تخصیص کاربری زمین ارائه شده اند. مقایسه نتایج با وضع موجود، نشان می دهد که از 2166 پارسل موجود در محدوده مطالعه، 521 پارسل کاربری مناسب ندارند و نیازمند تغییر هستند.
اهمیت باغ ایرانی در خلق حس سرزندگی و بهبود سلامت جسم و روان
حوزههای تخصصی:
بروز بحران در مورد ارتباط انسان با طبیعت همراه با تراکم جمعیت در عصر کنونی، منجر به خلق محیط های پرتنش در زندگی شده است. از طرفی توجه به ارتباط میان منظر و سلامت جسمی و روحی در فرهنگ ها و جوامع مختلف بیان گردیده است. بنابراین درنظرگیری رویکرد منظر قادر است، راهکاری مؤثر و سودمند در زمینه ارتقای سرزندگی و بهبود سلامت جسم و روان باشد. چرا که امروزه تأمین نشاط و سرزندگی یکی از دغدغه های اصلی طراحی فضا می-باشد، به همین خاطر اهمیت سرزندگی به مثابه یک هدف و وسیله است. لذا استفاده از نتایج این تحقیق می تواند به نوعی رویکرد طبیعی درمانگر ناشی از باغ های ایرانی و قابل استفاده در طراحی فضاهای باز شهری بوده، و سطوحی را به وجود آورد که در سطح شهر بتوان از آن برای کاهش تنش، افزایش سلامت و ممانعت از بیماری و همچنین حفاظت از میراث ارزشمند و تاریخی کشور، یعنی باغ های ایرانی و باززنده سازی آن ها در جامعه استفاده نمود، چرا که ارتقاء آسایش کمک به سلامتی و جلوگیری از بروز و ایجاد بیماری شده و بهره گیری از روش های درمانی انسان گرا و طبیعی به جای روش ماشینی مورد علاقه انسان امروزی می باشد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی بوده زیرا در نهایت منجر به ارائه الگوها و اصولی برای بازآفرینی فضاهای سبز شهری معاصر می-گردد، همچنین روش پژوهش به صورت توصیفی-تحلیلی می باشد. اینگونه که با توجه به مبانی نظری پیرامون موضوع و تأکید بر نتایج، به گردآوری اطلاعات از طریق منابع کتابخانه ای و بررسی مقالات داخلی و خارجی در زمینه خصوصیات کالبدی و معنایی باغ ایرانی، کتاب ها و پایان نامه های نگارش شده، جمع-آوری گردیده و تحلیل این اطلاعات نیز با توجه به ماهیت داده های آن به صورت کیفی انجام شده است. در نهایت با شناسایی عوامل ایجادکننده سرزندگی و بهبود سلامت افراد در باغ ایرانی به ارائه راهکارها و پیشنهادهایی جهت تطبیق این ویژگی ها بر بوستان های امروزین پرداخته می شود.
برندسازی شخصی هنرمندان و طراحان هنری؛ضرورت یا گرایش؟
حوزههای تخصصی:
برندسازی شخصی، امروزه به یک مهارت جدید و پرطرفدار برای تمامی متخصصان تبدیل شده است. شناخته شدن به کسب موفقیت در محیط کسب و کار شبکه ای کمک میکند. روابط شخصی و اعتبار بالا در اقتصاد شبکه ای حقیقی به هنرمندان جوان و طراحان هنری کمک میکند پله های ترقی را طی کنند. معمولا مردم برندسازی را با بازاریابی مرتبط میدانند، همچنین در ذهن ما معمولا برابر با شیوه های فروش "تحمیل کننده" و تهاجمی است. آنها بازاریابی را گیج کننده میدانند. این مقاله مشکل هنرمندانی را که اغلب تعریف هویت هنری و فردی برایشان دشوار است مورد بحث قرار میدهد. مخصوصا برای این افراد، مفاهیم برند شخصی و برندسازی کاملا غیرضروری به نظر میرسد. روش تحقیق این مقاله بر اساس مطالعات کتابخانه ای و اسنادی و همچنین با رویکرد تحلیلی و توصیفی صورت گرفته است. هدف این مقاله برجسته سازی این موضوع است که بر اساس تئوری های موجود، ایجاد هویت هنری مرتبط با مهارت برندسازی شخصی، برای موفقیت فردی در حرفه هنرمندان و طراحان هنری جوان امروز بسیار مهم است.در پایان به این اشاره می شود که چگونه برندسازی شخصی، می تواند به یک مهارت جدید و پرطرفدار برای تمامی متخصصان تبدیل شود و باعث ایجاد انگیزه برای رقابت با سایر برندها و نیز ایجاد تمایز با سایرین کمک کند بنابراین مهارت برندسازی شخصی مبتنی بر کشف خود و خودشناسی، برای هنرمندان جوان و طراحان هنری امروزی درجهت موفقیت فردی آینده آنها بسیار مهم است و برای همه هنرمندان به عنوان شبکهای از متخصصان که دارای مهارت و دانش خاص و منحصر به فرد هستند ضروری است.
نگرش بیوفیلیک درطراحی ساختمان های اداری و ارتباط آن با بهبود عملکرد کارکنان
حوزههای تخصصی:
بهبود عملکرد و تعامل بین کارکنان از مهمترین اهدافی است که در طراحی فضاهای اداری به آن پرداخته می شود. انسان از طرفی از شرایط محیطی تاثیر می پذیرد و از طرفی دیگر به محیط روح می بخشد و شرایط آن را متناسب با اهداف و نیاز های خود دگرگون می کند. امروزه, به این دلیل که کارمندان تقریبا نیمی از زمان زندگی خود را به کار کردن مشغول اند,فضاهای اداری به عنوان محیط زندگی شان نیز محسوب می شود, هدف از تحقیق پیش رو, بررسی ویژگی های محیطی فضاهای کار و تاثیر آن ها برروی کارکنان در جهت طراحی فضاها با نگرش معماری بیوفیلیک می باشد. برای رسیدن به این نکته ,با مطالعه مقالات مختلف , به توصیف پیشینه موضوع , شناخت مفاهیم و تعاریف ومبانی نظری پرداخته ودرنهایت با استدالال منطقی به تحلیل و تفسیر آن می پردازد. نتایج، حاکی از آن است که معماری بیوفیلیک علاوه بر تجدید رابطه انسان با طبیعت با وارد شدن به ساختمان, تأثیر مثبتی بر روان آدمی دارد و می تواند موجب آسودگی خاطر,کاهش اضطراب, افزایش شادابی ودرنهایت بالا بردن سطح رضایتمندی آنها شده وتمرکز و خلاقیت بیشتری را سبب گردد.
بررسی تطبیقی شاخصه های تاثیرگذار در تداوم سبک ملی گرایی ایران و ایتالیا
حوزههای تخصصی:
با بررسی در معماری معاصر کشور مشاهده می شود که سبک نئوکلاسیک غربی کماکان مورد اقبال عموم و بعضا جامعه معماری قرار گرفته است. همانطور که در غرب سبک نئوکلاسیک حائز اهمیت بوده است، سبک ملی گرایی نیز با آغاز سده ی چهاردهم هجری شمسی و فراگیری پدیده ناسیونالیسم در سراسر جهان، در ایران نیز، پدید آمد و در راستای ایجاد این جریان فکری جامعه معماری آن زمان، آثاری هویتمند و با ارزش را که امروزه می تواند الگویی برای معماران باشد را بوجود آوردند. موضوع مهم مورد بررسی، چرایی انزوال این سبک در ایران و بالع کس فراگیری سب ک های باستانیِ دیگر کشورها در عرص ه بین الم لل است. در این پژوه ش از روش تحقیق تحلیلی- تطبیقی با راهبرد تفسیری -تاریخی به منظور شناخت و تبیین شاخصه های تاثیرگذار بر ایجاد و ماندگاری سبک ملی گرایی در دو کشور ایران و ایتالیا استفاده شده است، علت انتخاب این دو کشور را می توان غنای تاریخی و معماریِ آنها دانست. کشورهایی که دارای پیشینه قوی از معماری باستانی هستند و با الهام از آن ها می توانند به یک سبک و اصول متعالی دست پیدا کنند. در این پژوهش تلاش است که در ابتدا به تشریح سبک ملی پرداخته شود و سپس در دو کشور ایران و ایتالیا مورد ارزیابی قرار گیرد. نهایتا با مطالعه تطبیقی بین آثار موجود در این سبک، عوامل انحطاط یا ثبات آن را در هر دو کشور ذکر شده استخراج می گردد. نتایج تحقیق نشان می دهد که، ساده کردن و یا به عبارت دیگر، امروزی کردن این نشانه ها و همین طور استفاده از تناسبات ساده ی جاری در معماری باستانی در قرن حاضر می تواند کارآمد تر باشد.
امکان سنجی اجرای طرح زندگی شبانه با رویکرد پدیدارشناسی در منطقه 22
حوزههای تخصصی:
گستره ای جدید از فعالیت های اجتماعی در شب با عناوینی چون زندگی شبانه، شبهای روشن و شب های سپید پدیدار گشته است که بیانگر شوق دعوت و پذیرنگی حضور اجتماعی مردم در فضاهای عمومی شهری در شب است.بدین منظور فضاهای عمومی شهری به عنوان میزبان حضور مردم، مستلزم مولفه های کمی و کیفی می باشند، از این رو می بایست به توزیع، تجهیز و تخصیص متناسب فضا، فعالیت و خدمات در فضاهای فعال شهری در شب توجه ویژه ای داشت. با توجه به تاثیر فعالیت های شبانه در شهر بر اقتصاد پایدار، سرزندگی ، نشاط اجتماعی و نیز ایجاد امنیت در فضاهای عمومی شهر؛ منطقه 22 با عنوان قطب گردشگری در شهر تهران، با وجود ظرفیت های مناسب موجود در زمینه جذب گردشگر، در ایجاد و تداوم زندگی شبانه ضعیف بوده است. لذا ضرورت شناسایی فرصت های گردشگری شبانه با هدفایجاد نشاط و سرزندگی در فضاهای عمومی شهری و در نهایت کسب مرغوبیت و ارتقای کیفی بافت محسوس است. مقاله حاضر با رویکرد پدیدارشناسی از نوع توصیفی است که برای کسب و جمع آوری اطلاعات، از رویکرد اول شخص از طریق مشاهده دقیق مکان ها و محیط ها به منظور دریافت تجربه های دست اول یا تجربه های زیستی و از رویکرد اگزیستنال از طریق طراحی و انجام مصاحبه های عمیق ) نیمه ساخت مند ( برای دریافت عقاید و افکار مصاحبه شوندگان برای آزمون مولفه های حاصل از مبانی نظری استفاده گردید.نتایج حاصل از تحلیل داده ها بیانگر آن است که با کمی توجه به جذابیت های بصری و طبیعی، محدوده مورد نظر ضمن دارا بودن قابلیت اجرای طرح زندگی شبانه و به طور ویژه در مناسبت های مذهبی و فرهنگی، موجبات سرزندگی فضای عمومی شهر و ایجاد اقتصاد پایدار شهری گردد.
الگوی ارتقایافته کارآفرینی زنان مبتنی بر رویکردها و تحولات جدید مطالعات جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۰ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
258 - 235
حوزههای تخصصی:
یکی از علت های حضور ناموفق زنان در عرصه کارآفرینی، نارسایی در نظریه پردازی و نقیصه های موجود در سیاست گذاری است که مطالعات جدید در زمینه رویکردهای جدید و سازگار با ابعاد جنسیتی در عرصه کارآفرینی زنان به همین منظور ارائه شده است؛ بنابراین هدف اصلی پژوهش حاضر شناخت رویکردها و رهیافت های نوین مطالعات جنسیت در حوزه کارآفرینی زنان بوده که آیا با به کارگیری آنها می توان ضمن تقلیل نارسایی ها، فرصت های جدید در نقش آفرینی زنان در توسعه ایجاد کرد؟ جهت پاسخ، ابتدا مهم ترین رهیافت های نظری جدید در زمینه کارآفرینی زنان استخراج و دسته بندی گردید. سپس به منظور اعتبارسنجی و تکمیل آنها، مصاحبه هایی نیمه ساخت یافته از نمونه نوزده نفری از استادان، مدیران و کارآفرینان زن موفق انجام گرفته و برای تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون استفاده شده است. توانمندی در خودشناسی، پیشرو بودن زنان در امور خیریه، مکمل بودن نقش های خانوادگی و اجتماعی، و ارزش افزوده زنانه مواردی از مجموع 47مضمون اصلی هستند که با تلاقی خصیصه های فراجنسیتی کارآفرینی با نقش های جنسیتی زنان در عرصه عینی و عملی، می توان به چارچوب مفهومی جدیدی در مقوله کارآفرینی زنان دست یافت که ضمن ایجاد فرصت های نوین، در کاهش موانع و نارسایی های متعارف نیز مؤثر باشد.
مطالعه الگوی خودتوانمندی زنان کارآفرین یزد: تعامل سازنده با حصارهای ذهنی و اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۰ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
415 - 440
حوزههای تخصصی:
در ایران، توسعه و ترویج کارآفرینی یکی از نیازهای جدی جامعه است و ساختار خانوادگی، نگرش سنتی و کلیشه های جنسیتی، که توصیف کننده ساختارهای اجتماعی کشورها است، به شدت بر فرایند توسعه کارآفرینی زنان اثرگذار است. بنابراین، ضروری است که در بررسی این فرایند عوامل ذکرشده در نظر گرفته شود. هدف از این جستار واکاویِ رفتارهای موفقیت آمیز کارآفرینانه زنان در شهر یزد است. تحقیق حاضر کیفی است و جامعه مطالعه شده را زنان کارآفرین در شهر یزد تشکیل می دهند. در نمونه تحقیق، 15 زن کارآفرین، که از نظر سن، تحصیلات، نوع حرفه و وضعیت تأهل متفاوت بودند، به روش نمونه گیری هدفمند و نظری انتخاب شدند. برای تحلیل مصاحبه ها از تکنیک تحلیل مضمون استفاده شد که از نتایج تحلیل ها، سه مضمون اصلی به دست آمد: مضمون اصلی تعامل سازنده با حصارهای ذهنی و اجتماعی شامل 21 مفهوم و 5 مضمون فرعی ( غلبه ایدئولوژی جنسیتی مرد سالارانه، حمایت نکردن ساختاری، کلیشه باور نداشتن به توانایی زن، دید اقتصادی به کار زن، کوته نگری اجتماعی)، مضمون ارتقابخشی به خویشتن شامل 21 مفهوم و 4 مضمون فرعی (همسو شدن با هنجارهای اجتماعی، اثبات قابلیت های فردی، غلبه بر خودمحدودسازی، رعایت هنجارهای جنسیتی) و مضمون اصلی اثبات گری بازتابی با 9 مفهوم و 2 مضمون فرعی (میل به خوداثباتی و خودباوری کنشی).
درک زنان از موانع و تسهیل کننده های موفقیت: مطالعه ای داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۰ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
501 - 527
حوزههای تخصصی:
با وجود افزایش چشمگیر زنان در آموزش عالی، شکاف درخور توجهی در فعالیت های اجتماعی اقتصادی زنان به عنوان مظاهر موفقیت در زندگی امروزین همچنان وجود دارد. هدف از مطالعه حاضر، فهم موانع و تسهیل کننده های موفقیت زنان است. در قالب مطالعه ای کیفی با رویکرد داده بنیاد با زنان 30 تا 40 ساله ساکن در شهر مشهد مصاحبه های نیمه ساختاریافته انجام شد. بر پایه نمونه گیری نظری و هدفمند، مصاحبه ها تا دست یابی به اشباع نظری ادامه یافت و درنهایت با 25 نفر مصاحبه شد. داده ها پس از انتقال به نرم افزار تحلیل کیفی مکس کیودی ای با شیوه کدگذاری داده بنیاد برساخت گرا تحلیل شد. یافته ها در قالب هشت مقوله بازنمایی شد که عبارت اند از: «جامعه پذیری تک بعدی و محدود سازی بیرونی»، «محدودیت چشم انداز شغلی»، «نبود حمایت مالی و خانوادگی»، «کمبود آموزش های مهارت محور»، «فشار نقش خانه داری»، «تمرکز بر توانمندی های شخصی»، «دسترسی به تحصیلات دانشگاهی» و «فرصت فضای مجازی». مقوله مرکزی با عنوان «محدودیت و دوگانگی نقش» نام گرفت. یافته ها حاکی از این است که نظام های درهم تنیده اجتماعی فرهنگی که هویت افراد را شکل می دهد زنان را درگیر چرخه ای از یادگیری در رابطه با تأثیرات نظام مند کرده است؛ به طوری که مشارکت کنندگان ساختارهای معناسازی مورد نیاز برای پالایش تأثیرات تبعیض آمیز را توسعه می دهند. می توان گفت که نظام اجتماعی توانسته فرصت های جدیدی برای زنان فراهم کند، اما وزن مؤلفه های اجتماعی جنسیتی همچنان بالاست و این فرصت ها تحقق پیدا نکرده اند.
تأثیر حضور زنان در هیئت مدیره بر عملکرد محیط زیستی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۰ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
609 - 631
حوزههای تخصصی:
عملکرد محیط زیستی نه تنها در راستای تقویت مشروعیت اجتماعی عمل می کند، بلکه به مزیت رقابتی نیز منجر می شود؛ زیرا سبب افزایش بهره وری و تحریک نوآوری در فعالیت های عملکرد محیط زیستی می شود. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش حضور زنان در هیئت مدیره بر عملکرد محیط زیستی شرکت ها است. برای رسیدن به این هدف، داده های 160 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1394 تا 1398 جمع آوری و تحلیل شد. روش پژوهش از نوع رگرسیون لاجیت و داده های تابلویی است. یافته های پژوهش نشان می دهد وجود زنان در هیئت مدیره شرکت های بورسی موجب افزایش عملکرد محیط زیستی آن ها شده است. وجود زنان در هیئت مدیره می تواند توانایی شرکت را در ایجاد و جذب منابع مختلف (مانند دانش، ارتباطات، شهرت، و اطلاعات) برای انجام مسئولیت های مدیران به نمایندگی از منافع سهام داران افزایش دهد. ترکیبی از مهارت های ناشی از حضور زنان در هیئت مدیره با ایجاد تخصص لازم برای توجه و تمرکز در زمینه های مشاوره، مشروعیت و کانال هایی برای ارتباط فراهم می سازد. همچنین علاوه بر موارد اشاره شده، میزان توجه شرکت را به مسائل پیچیده محیط زیستی افزایش می دهد و به بهبود عملکرد محیط زیستی شرکت ها می انجامد؛ بنابراین، این پژوهش جهت گیری ارزشمندی را برای شرکت هایی فراهم می کند که برای بهبود حضور زنان در هیئت مدیره و عملکرد محیط زیستی خود تلاش می کنند.
ارزیابی شاخص های کیفیت فضای عمومی شهری از منظر تحقق استانداردهای اجرایی طرح اتاق مادر و کودک ( بوستان ملت ملک شهر اصفهان)
حوزههای تخصصی:
شاید در حال حاضر توجه به نیازهای گروه های سنی مختلف از اولویت فضاهای شهری محسوب می گردد و نیازمند توجه خاص و ویژه برای توسعه و گسترش فضاهای عمومی شهری متناسب با کلیه نیازهای شهروندان می باشد. هدف این پژوهش، شناسایی مولفه های موثر بر ارتقای کیفی فضاهای عمومی شهر برای کودکان، بر مبنای استانداردهای اجرایی اتاق مادر و کودک است. با توجه به تدوین استاندارد ملی ایران شماره 15745: اتاق مادر کودک – الزامات عمومی در سال 1397 و نیز سایر اسناد فرا دستی آن، بررسی و شناسایی ابعاد مختلف اجرای این طرح در اماکن عمومی ضروری به نظر می رسد. براین اساس ارزیابی میزان شاخص های کیفیت فضاهای عمومی شهری با وجود تحقق اجرایی اتاق مادر و کودک ، به عنوان پرسش در پژوهش حاضر مطرح می گردد. لذا دو گروه مادران دارای فرزند و سایر استفاده کنندگان فضا به عنوان مشارکت کنندگان در این پژوهش می باشند و محدوده مورد مطالعه یوستان ملت در محدوده شهری ملک شهر اصفهان در نظر گرفته شده است. پژوهش حاضر از نظر هدف از نوع کاربردی و از لحاظ روش انجام تحقیق توصیفی- تحلیلی استفاده شده است. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS بوده و آزمون کولموگروف اسمیرنوف غیر نرمال بودن داده ها را نشان داد که در نهایت برای بررسی فرضیات پژوهش از آزمون ناپارامتریک کروسکال والیس استفاده شده است. نتایج آزمون کروسکال والیس نشان داد که تمامی شاخص های کیفیت فضای عمومی شهری مورد بررسی در تحقیق با 000.0= sig و سطح اطمینان 95 درصد اختلاف معناداری بر شاخص های کیفیت فضاهای عمومی شهری در صورت تحقق اجرایی اتاق مادر و کودک در دو گروه مشارکت کنندگان وجود دارد.
بررسی سیر تحولات فضا و هندسه در معماری مسجد جامع اصفهان مبتنی بر مبانی حکمت هنر اسلامی
حوزههای تخصصی:
از دغدغه های امروز در حوزه ی معماری این مسئله است که برخی از ساختمان های معاصر، تاثیرگذاری کمتری روی مخاطب دارند. گویا تنها ساختاری تشکیل شده از مصالح هستند، زیرا این بناها در هدف آبادانی و مراقبت از محیط زندگی بشر موفق عمل نکرده اند. معماری به عنوان شناسنامه ای از افکار، پیشرفت و تاثیرات محیطی است که باید به زیر مجموعه های سازنده ی آن توجه گردد. با نظرات متعددی که امروزه در بخش حکمت نظری و عملی وجود دارد، تعریف از معماری دچار نقص هایی شده است. هدف از این پژوهش پرداختن به تعریف کاملی از معماری در ابعاد مادی و معنوی لایه های وجودی انسان و نیازهای او بود و می توان فضا و هندسه را بستری برای پاسخ گویی به نیازها دانست که با نمودار پنج مرحله ای خلق آثار بر اساس حکمت اسلامی روند رسیدن به این مهم پایه ریزی شده است. در این مقاله با بهره گیری از روش تحلیل محتوا و مصداق پژوهی با استفاده از ابزار کتابخانه ای، هندسه ی مسجد جامع اصفهان را بعنوان نمونه ای موفق در حفظ ارتباط موثر میان بنا و مخاطب مورد بررسی قرار گرفته است تا نمایانگر تعریف جامعی از معماری و هندسه ی ادراکی توسط چهار لایه ی وجودی انسان باشد و نمودی از بکارگیری مبانی صحیح حکمت هنر اسلامی به عنوان یکی از غنی ترین هنرهای کشورمان به احیای میراث بی نظیر از پیشینیان خود رسیده شود. توجه به این امر سبب می شود تا مسائل معماری معاصر را تحلیل کرده و به طور بنیادین به حل آن ها پرداخته شود. معماری اصیل ایرانی به روح و حالات ماورایی آفرینش بها داده و در رساندن هستی به کیمیای وحدت به مثابه رمز جاودانگی تلاش کرده است. با رویکردهای پایه ای می توان تاثیر این وحدت روح را جاودانه ساخت. سرانجام نشان داده شد که در مسجد جامع اصفهان، با استفاده ی درست از هندسه می توان رموز ماورایی را که در قلب و روح انسان نیز سرچشمه دارد رمز پردازی نمود و به سبب تعقل و رمزگشایی مخاطب به تاثیرگذاری آن در نسل های مختلف امیدوار بود، زیرا هر چه در دنیا در حال تغییر باشد «روح» وحدت، اصالت و پاکی خود را در بدو ورود حفظ کرده و آماده ی پذیرش درستی ها و سیر حالات آفاقی و در درجات بالاتر انفسی است.
تحلیل عملکرد زیست محیطی کلانشهر تهران براساس شاخص های رویکرد شهر سبز (مطالعه موردی: مناطق مرکزی و جنوبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرهای امروزی متاثر از وقوع انقلاب صنعتی، دچار تاثیرات عمیقی در روند توسعه شده اند، بطوریکه امروزه بعنوان عاملان اصلی ناپایداری در جهان شناخته می شوند و هرگونه تمهیدات پایداری جهان، در گرو پایداری شهری است. کلانشهر تهران در دهه های اخیر شاهد دگرگونی های متعددی بویژه در عرصه زیست محیطی بوده است. ازاینرو جهت برون رفت از پیامدهای مخرب الگوها و رویکردهای سنتی و متفاوت توسعه در کلانشهر تهران، بکارگیری رهیافت های سازگار با محیط زیست همچون رویکرد شهر سبز در روند توسعه این کلانشهر و دستیابی به توسعه پایدار شهری، اهمیت بسزایی دارد. پژوهش حاضر از حیث نوع، نظری – کابردی، از لحاظ روش مطالعه، توصیفی – تحلیلی و از نظر شیوه جمع آوری اطلاعات، پیمایشی– کتابخانه ای و از طریق پرسشنامه براساس طیف لیکرت می باشد. هدف از این پژوهش تعیین وضعیت زیست محیطی مناطق مرکزی و جنوبی کلانشهر تهران براساس شاخص های رویکرد شهر سبز است. ازاینرو ابتدا، با بهره گیری از روش آنتروپی به وزندهی32 شاخص کمی در قالب 7 معیار، پرداخته و سپس با استفاده از تکنیک تاپسیس در نرم افزار Excell، مقایسه مناطق مرکزی و جنوبی کلانشهر تهران جهت دستیابی به هدف پژوهش انجام گرفت. نتایج حاکی از تطابق بیشتر مناطق جنوبی تهران با شاخص های رویکرد شهر سبز می باشد و بر این اساس، مناطق 12و 16در بهترین و مناطق 10 و 17 در بدترین وضعیت زیست محیطی قرار دارند.
واکاوی چالش تفاوت های جنسیتی و حق بر شهر (مطالعه موردی: شهر قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادراک عمومی از حقوق شهروندی نشات گرفته از عوامل متعددی است که تا حد زیادی به برداشت های حسی و شناختی شهروندان مرتبط می باشد. پژوهش حاضر به بررسی این ابعاد و عوامل موثر بر آن و ارتباطش با مفهوم جنسیت می پردازد و با بررسی وضعیت ادراک زنان از نظریه حق بر شهر لوفور در بستر شهر قزوین، احتمال وجود تفاوت های جنسیتی در بهره مندی از این حق را نیز مورد بررسی قرار می دهد. حجم نمونه 390 نفر از دوجنسیت در شهر قزوین و انتخاب نمونه با نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای توام با طبقه بندی صورت گرفته است . برای این منظور از روش آماری رگرسیون لجسیتک اسمی دو وجهی و با در نظر گرفتن مؤلفه های تأثیر گذار بر حق بر شهر در نرم افزارR استفاده گردید. نتایج نشان می دهد جنسیت نقش مهمی در میزان ادراک این مهم داشته و شهروندان مرد به احتمال 27 درصد، بیش از شهروندان زن ، ادراک بهره مندی از حق بر شهر را دارند. همچنین می توان به این نتیجه رسید که در میان ابعاد بررسی شده، بعد آسودگی فیزیکی بیشترین تمایز در میزان رضایتمندی داشته است که نشان می دهد فضاهای شهر قزوین احساس امنیت زنان را به اندازه مردان تأمین نمی کند.
تحلیل عوامل موثر بر ارزش ویژه برند در مقصدهای گردشگری روستایی (مورد مطالعه: روستای هدف گردشگری قلات در شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: برندشدن یک مقصد گردشگری مزایای بسیاری را برای آن مقصد به همراه دارد؛ اما باید توجه داشت که برندسازی پایان راه نبوده و همواره می بایست صلابت آن را سنجید؛ صلابتی که در گرو ارزش ویژه برند تقویت و تضعیف می گرد. هدف پژوهش: هدف این پژوهش ارزیابی و اولویت بندی عوامل موثر بر ارزش ویژه برند روستای قلات است؛ روش شناسی تحقیق: تحقیق حاضر به لحاظ هدف کاربردی و از حیث ماهیت و روش توصیفی تحلیلی است؛ جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و پیمایشی انجام شده و جامعه آماری پژوهش را گردشگران روستای قلات تشکیل می دهند. نمونه آماری به کمک فرمول کوکران مشخص شده و نمونه گیری به صورت تصادفی بوده است؛ نهایتا تحلیل اطلاعات گردآوری شده به روش مدلسازی معادلات ساختاری و در نرم افزار Smart-PLS انجام شده است؛ قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی این پژوهش روستای قلات در شهرستان شیراز می باشد؛ یافته ها و بحث: یافته ها نشان داد که کلیه ابعاد تصویر، آگاهی، کیفیت ادراک شده و وفاداری برند، تاثیر مثبت و معناداری بر ارزش ویژه برند روستای قلات دارند؛ در این خصوص بیشترین اهمیت مربوط به آگاهی برند بوده و پس از آن وفاداری برند، کیفیت ادراک شده برند و تصویر برند قرار دارد. نتیجه گیری: یافته های تحقیق نشان می دهد که از دیدگاه گردشگران، مولفه آگاهی از برند بر ارزش ویژه روستای قلات تاثیر معناداری داشته است. لزوم تاکید دست اندرکاران گردشگری این روستا بر تقویت اطلاع رسانی، معرفی جاذبه های ناشناخته روستا و کشف عناصر برجسته روستا که ظرفیت تبدیل شدن به نماد گردشگری روستا را دارا هستند ملزم شمرده می شود؛ روستای قلات در حوزه های مختلف فرهنگی، اجتماعی و طبیعی جاذبه هایی دارند که در صورت مدیریت صحیح، تقویت برند و پایداری گردشگری را در این روستا به ارمغان می آورد؛ افزایش تبلیغات روستا با تاکید بر فضای مجازی، افزایش نظارت بر کسب وکارهای گردشگری، تعبیه سطل های زباله در نقاط مختلف پارک به منظور بهبود کیفیت فیزیکی روستا، بازسازی سازه های نیمه مخروب روستا، جلوگیری از ورود وسایل نقلیه موتوری به بافت اصلی روستا و غیره از جمله پیشنهاداتی هستند که اعمال آن ها می تواند تقویت برند روستا را به همراه داشته باشد.
مغایرت موادی از آیین نامه اجرایی ماده 219 قانون مالیات های مستقیم با مبانی فقهی و قواعد حقوقی؛ بررسی مصداقی مشارکت مدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آیین نامه اجرایی ماده 219 قانون مالیات های مستقیم یکی از مهم ترین آیین نامه های اجرایی این قانون است که چگونگی تعامل سازمان مالیاتی با مؤدیان و نحوه انجام تکالیف مأموران در آن تبیین شده است. یافته های این پژوهش که به صورت توصیفی تحلیلی انجام شده، حاکی از این است که آیین نامه مذکور در موارد متعددی قوانین و اصول حقوقی را نقض نموده است. تعارض آیین نامه مذکور در بُعد مشارکت مدنی بیش تر محسوس است؛ البته در قسمت های دیگر نیز اختلاف آیین نامه با مقررات مشهود است، من جمله؛ اولاً برخلاف ماده 101 قانون مالیات های مستقیم، بعد از یک سال، معافیت مذکور بین شرکای قهری و اختیاری به طور مساوی تقسیم می شود. برخلاف ماده 203 قانون مالیات های مستقیم و آیین دادرسی مالیاتی، اجازه داده شده است که اوراق به شریک نیز ابلاغ شود و برای شرکایی که هر یک شخص حقیقی علی حده ای هستند، فقط یک برگ تشخیص صادر شود. آیین نامه مورد بحث، مسئولیت شرکا در پرداخت بدهی مالیاتی را تضامنی اعلام نموده، در حالی که در نظام فقهی و حقوقی ایران، مسئولیت تضامنی صرفاً در موارد مصرحه قابل قبول است. ثانیاً برخلاف ماده 54 قانون مالیات های مستقیم، به رئیس سازمان امور مالیاتی اجازه رسیدگی به اختلافات ناشی از این ماده اعطاء شده است. قانون مالیات های مستقیم برای قانونمند نمودن محاسبه درآمد و هزینه، ضرایب مالیاتی را منسوخ اعلام کرده بود حال آن که آیین نامه مذکور آن ها را بدون ضابطه و با عنوانی دیگر برقرار کرده است. این مقاله به آسیب شناسی آیین نامه فوق الاشعار در تطابق با اصول و موازین حقوقی پرداخته و در خاتمه نیز پیشنهادهای مقتضی ارائه شده است.
نقش معماری سبز در کاهش آلودگی های محیط زیست در مجموعه گردشگری عباس آباد همدان
حوزههای تخصصی:
امروزه معماری و ساخت و ساز یکی از حوزه هایی است که توسعه پایدار خواهان برتری آن در عملکردهای زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی است.پیدایش و گسترش معماری سبز با بهره گیری از اصولی چون حفاظت از انرژی، کار با اقلیم، احترام به کاربران و گشایش جدیدی در معماری ایجاد کرد. هدف این مطالعه دستیابی به الگوهای مناسب اقلیمی و اصول حاکم بر آنها در طراحی مجموعه فرهنگی گردشگری عباس آباد همدان است. با استفاده از بازدیدهای میدانی، مصاحبه با کارشناسان و میانگین آلودگی هوا می توان الگوهای مناسب و بهینه اقلیمی را به دست آورد و با توجه به آن مجموعه ای طراحی کرد که با بهره گیری از معماری سبز، آلودگی های زیست محیطی منطقه مذکور را کاهش دهد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که بام سبز یکی از عواملی است که از آن می توان برای افزایش فضای سبز و افزایش کیفیت محیط زیست بهره برد. همچنین می توان اذعان داشت که استفاده از بام سبز و توجه به پوشش گیاهی بویژه در مناطق گردشگری استان به دلیل حجم بالای ورود مسافران و به دنبال آن وسایل نقلیه از مهم ترین عواملی است که باعث کاهش آلودگی زیست محیطی این منطقه شده است.
سنجش نگرش کارشناسان و بهره برداران مرتعی در زمینه سرمایه های معیشت در شهرستان فریدونشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: معیشت به عنوان محور و مرکز ثقل مدیریت پایدار مراتع به رسمیت شناخته شده است. براین اساس، توجه به معیشت، زیربنای هر طرح و برنامه ای برای تحقق مدیریت پایدار مراتع است. دراین راستا، سازمان جنگل ها، مراتع و آبخیزداری کشور برای مقابله با چالش ها و مشکلات مدیریت منابع طبیعی و بهبود معیشت بهره برداران مرتعی اقدام به تصویب و اجرای پروژه های حفاظت، صیانت، توسعه، احیاء و اصلاح کرده است. هدف پژوهش: تحقیق حاضر با هدف سنجش تأثیر این پروژه ها بر معیشت بهره برداران صورت گرفته است. از این میان، تاثیر پروژه ها بر سرمایه های معشیت (طبیعی، انسانی، اجتماعی، مالی و فیزیکی) در شهرستان فریدون شهر مورد بررسی قرار گرفت. روش شناسی تحقیق: این تحقیق از نظر روش شناسی توصیفی-تحلیلی-پیمایشی می باشد. در این مطالعه از روش غیراحتمالی و نمونه برداری هدفمند از کارشناسان باتجربه سازمان، افراد خبره و آگاهان کلیدی محلی استفاده شد. پرسش نامه ساختارمند سرمایه های معیشت تدوین شد. داده های پرسشنامه به صورت کمی و با مقیاس رتبه ای و براساس طیف لیکرت گردآوری، وارد اکسل، و سپس با نرم افزار SPSS تجزیه وتحلیل شدند. روایی پرسش نامه از طریق پنل کارشناسان و پایایی پرسش نامه از طریق آزمون کرونباخ مورد تأیید قرار گرفتند. قلمروجغرافیایی پژوهش: جامعه آماری کارشناسان مطلع اداره کل منابع طبیعی استان اصفهان و شهرستان فریدون شهر و بهره برداران مرتعی شهرستان فریدون شهر بودند. یافته ها و بحث: آنالیز تعقیبی کروسکال والیس نشان داد بین معیارهای سرمایه های معیشت برای هر دو گروه بهره برداران و کارشناسان اختلاف معنی دار وجود دارد. علاوه براین، آنالیز من ویتنی نشان داد بین دیدگاه های بهره برداران و کارشناسان اختلاف معنی داری وجود دارد. در این تحقیق، واگرایی و همگرایی دیدگاه های گروه های هدف بحث شدند. نتایج: به طورکلی سرمایه طبیعی و سرمایه انسانی بالاترین بار اهمیت بین سرمایه های معیشت را به خود اختصاص دادند که بیانگر اهمیت ویژه این سرمایه ها در برنامه ریزی ها و سیاست گذاری های آینده برای مدیریت پایدار مراتع می باشند.
ارزیابی عملکرد دهیاران بر روند مدیریت روستایی در قلمرو کوچ نشینان(مورد مطالعه: دهستان خرارود شهرستان خدابنده)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه سکونتگاه های روستایی و برنامه ریزی برای امر توسعه، خصوصاً توسعه روستایی با توجه به جایگاه آنها در توسعه ملی و منطقه ای جغرافیایی مطرح می باشند. همانطور که در شهرها الزام به مدیریت شهری یک امر ضروری به شمار می آید، در روستاها چه در قالب توسعه ملی و چه در قالب توسعه منطقه ای مدیریت روستایی نیز که در قالب دهیاری ها مطرح می شود، می تواند بعنوان زمینه ساز امر توسعه روستاها مفید و سازنده باشد.
هدف پژوهش: هدف اصلی این پژوهش بررسی و ارزیابی عملکرد دهیاری ها در روند مدیریت روستایی می باشد و سعی بر این بوده است که نقش دهیاری ها به عنوان مدیران روستایی در سطح خرد مورد مطالعه قرار گیرد.
روش شناسی تحقیق: این پژوهش توصیفی - تحلیلی می باشد، در گام نخست از مطالعات کتابخانه ای - اسنادی و سپس در ادامه کار جهت دستیابی به اهداف تحقیق مطالعه میدانی صورت گرفته است. ابزار پژوهش نیز پرسشنامه مربوط به دهیاران و سرپرست خانوار به طور جداگانه می باشد. با توجه به بررسی مقدماتی بعمل آمده تعداد کل خانوارهای ساکن در 10روستای مورد مطالعه(بر حسب موقعیت جغرافیائی) 3207 خانوار است که ابتدا بوسیله فرمول کوکران حجم نمونه ای برابر 343 نفر برآورد گردید. برای تجزیه تحلیل داده های پرسشنامه نیز از نرم افزار spss استفاده شده است.
قلمروجغرافیایی پژوهش: در قلمرو کوچ نشینان دهستان خرارود شهرستان خدابنده مورد بررسی قرار گرفته است.
یافته ها و بحث: یافته ها نشان می دهد از دیدگاه دهیاران و خانوارها تغییرات چشمگیری در بهبود وضعیت هر یک از گویه های اجتماعی، اقتصادی و محیطی کالبدی مرتبط با توسعه روستا را بعد از تشکیل دهیاری ها به وجود آمده است. با توجه به آزمون فریدمن بیشترین عملکرد دهیاران مربوط به بعد کالبدی-محیطی و بعد مربوط به بعد اجتماعی و اقتصادی می باشد.
نتایج: با شکل گیری و تشکیل دهیاری ها، تسهیلات و امکانات زیادی برای روستائیان فراهم شده که این عامل در توسعه روستایی رضایت بخش بوده و نقش بسزایی در آن خواهد داشت.
ابن فارض و حافظ درجستجوی تجلیات الهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۱ شماره ۷۱
99 - 116
حوزههای تخصصی:
در اندیشه های عرفانی، اصل جهان بینی عارف بر محور وحدت وجود است. اینکه ذات حق به جلوه های گوناگون در کثرات و تعینات تجلّی کرده است و آن ها را آیینه تمام نمای حق نموده است. باتوجه به تأثر حافظ از اندیشه های ابن فارض این مفهوم در اندیشه عرفانی وی نیز واردشده است. در ادبیّات تطبیقی نقاط اشتراک و افتراق، تأثیر و تأثر دو ادیب وکار آن ها بررسی می شود. ادبیّات ملی یک کشور را غنی می کند، باعث تبادل افکار و توسعه فرهنگی می شود و این گونه ادبیّات یک ملت را بر جهان عرضه می دارد؛ لذا در این جستار، سعی شده است جلوه های عرفانی دو شاعر معروف عربی و پارسی ابن فارض مصری و خواجه حافظ شیرازی در چارچوب ادبیّات تطبیقی و روش مقایسه ای بررسی شود؛ اما آنچه قابل اثبات می باشد این است که هر دو شاعر معروف، قدر اشتراک های در آبشخورها و زبان عرفانی دارند و در مفاهیم اساسی عرفانی مانند بحث تجلّی، قابل مقایسه اند و باتوجه به تحلیل های انجام شده از زندگی اجتماعی و ادبی این دو ادیب معروف، خواجه حافظ شیرازی از ابن فارض مصری به طور غیرمستقیم؛ یعنی از طریق تعلّم در مکتب های زمانه اش تأثیر پذیرفته است.