مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۰٬۳۴۱ تا ۵۰٬۳۶۰ مورد از کل ۵۲۴٬۵۹۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی برنامه درسی سوادچندفرهنگی دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان بود که با استفاده از روش تحقیق آمیخته از نوع تشریحی انجام شد. در بخش کمی از روش توصیفی-پیمایشی و در بخش کیفی از روش تحلیل مرور نظام مند استفاده شد. جامعه آماری در قسمت کمی شامل دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان کشور بود و با بهره گیری از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی بر اساس جدول کرجسی و مورگان 382 نفر انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده پرسشنامه سنجش سواد چندفرهنگی صادقی (1399) مشتمل بر سه مولفه ی دانش چندفرهنگی، نگرش چندفرهنگی و مهارت چندفرهنگی بود که با کمک 10 نفر از اساتید صاحبنظر، روایی پرسشنامه مورد بررسی قرار گرفت، و بر اساس آلفای کرونباخ، پایایی آن، 0.85 به دست آمد. یافته ها حاکی از آن بود که سواد چندفرهنگی دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان در بُعد دانش چندفرهنگی در سطح نسبتاً مطلوب و در بُعد نگرش چندفرهنگی در سطح متوسط بود، اما در بُعد مهارت چندفرهنگی در سطح مطلوبی قرار نداشت. در بخش کیفی پژوهش پس از مطالعه بیش از 120 مقاله و کتاب (داخلی و خارجی) در زمینه موضوع مورد نظر، در نهایت 38 عنوان مقاله و کتاب مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. ابزار لازم برای انجام این پژوهش چک لیست ها و کاربرگ ها و یادداشت برداری بود و تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل نظام مند انجام شد که از میان 236 عبارت، پس از طی مراحل کدگذاری، 105 کد باز و 15 کدمحوری، که الگوی برنامه درسی سواد چندفرهنگی دانشجومعلمان بر اساس آن طراحی شد. این الگو مشتمل بر شش مولفه اساسی( -ایجاد وفاق و اتحاد در عین تکثرگرایی؛ -پرورش شهروند فعال، دموکراتیک، محلی و جهانی؛ -تعالی کلاس جهانی؛ -کرامت انسانی (توجه به دیگری)؛ -معرفی فرهنگ های مختلف؛ -توسعه تفکر انتقادی) بوده و با استفاده از عناصر دهگانه طراحی شد.
واکاوی برنامه درسی متناسب با ویژگی های نسل z(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف ازپژوهش حاضرواکاوی برنامه درسی متناسب با ویژگی های نسل zبوده است.این مطالعه با رویکرد کیفی،ازنظر هدف کاربردی وﺑﺮ اﺳﺎس ﻧﻈﺮیه ﺳﯿﻮﻓﺎﻧﮓوﺷاتﻮن دارای تحلیل محتوای استقرایی بوده است.این پژوهش،با مصاحبه نیمه . ساختاریافته و نمونه . گیری هدفمند و مشارکت 23 نفر،از خبرگان علمی، اجرایی و20 نفر از دانش آموزان دوره متوسطه با گروه های کانونی انجام شد.پس از ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ ﻫﺎیﻧﯿﻤﻪ ﺳﺎﺧﺘﺎریافته،ضمنﻣﺮاﺣﻞﮐﺪﮔﺬاری،تحلیل داده ها انجام شده است.برای تامین اعتبار یافته ها از روش مذاکره با ﻫﻤﮑﺎران ونظر ممیز بیرونی و ﺑ ﺮای پایایی از روش ﻟﯿﻨﮑﻠﻦ و ﮔﻮﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده شده است.یافته ها: علاوه برتأکیدبر اهمیت شناخت نسلی وویژگی ها،ترجیحات و نیازهای نسل z نشان می دهند که برنامه درسی متناسب با ویژگی های نسلz ناظر بر200 شاخص و 30مؤلفه و 10 اصل هستند که این 10 اصل عبارتنداز:(منطق،اهداف،محتوی،راهبردهاییادگیری،ویژگی های معلمان نسل z، موقعیت های یادگیری سنجش وارزشیابی، عوامل زمینه ای، پدیده های نوظهور، چرخش های نوگرا ) که منتج به استخراج چارچوب مفهومی برنامه درسی متناسب با ویژگی های نسل z گردید.
اثرات کووید ۱۹ بر سبک زندگی روستاییان مرزی سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از زمانی که کرونا و واژه کووید ۱۹ در ذهن ها وارد شده، زندگی فردی و اجتماعی انسان دچار تغییرات زیادی شده است. به طوری که مردم برای ادامه روند زندگی با چالش های گوناگونی مواجه شدند و تمام ابعاد زندگی شان تحت تأثیر قرار گرفته است. تغییرات بوجود آمده در دوران کرونایی، باعث بروز سبک های جدیدی از زندگی در میان مردم شده است. پژوهش پیشرو از لحاظ هدف کاربردی و بر اساس ماهیت توصیفی – تحلیلی است. برای تعیین حجم نمونه روستاییان نیز با استفاده از فرمول کوکران از مجموع ۶۹۰۳ خانوار روستاهای نمونه، تعداد ۳۶۲ خانوار به عنوان خانوار نمونه برای تکمیل پرسش نامه محاسبه گردید. برای بررسی اثرات ویروس کووید۱۹ بر سبک زندگی روستاییان مرزی سیستان، طیف گسترده ای از شاخص ها تعیین گردید و برای سنجش میزان اثرات کووید ۱۹ بر سبک زندگی روستاییان مرزی شهرستان زابل، قبل و بعد از شیوع بیماری از روش تحلیل عامل تأییدی مرتبه دوم با استفاده از معادلات ساختاری در نرم افزار AM0S استفاده شد. نتایج نشان می دهد سبک های زندگی در شاخص های رسانه محور، اجتماع محور و معیشتی در قبل از شیوع بیماری کووید-19 در وضعیت کمتر از متوسط قرار داشته و پس از شیوع بیماری در وضعیت بالاتر از متوسط قرار گرفته است.
اثربخشی اسنورکل بر آموزش مهارت های اصلی شنا در کودکان و نوجوانان غیرشناگر دارای ترس از آب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق بررسی اثربخشی اسنورکل بر آموزش مهارت های اصلی شنا در کودکان و نوجوانان غیرشناگر دارای ترس از آب بود. این پژوهش از نوع تجربی و با طرح های پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. شرکت کنندگان30 کودک (64/0±95/8 سال) و30 نوجوان (71/0±06/15 سال) غیرشناگر دارای ترس از آب بودند که شرکت کنندگان هر گروه بطور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند (15 نفر در هر گروه). هر چهار گروه پس از شرکت در پیش آزمون مهارت ورود به آب، باز کردن چشم در آب، سر خوردن و جهت گیری در آب، حرکت در آب و حبس نفس، وارد دوره 20 جلسه ای آموزش شنا شدند، بطوری که به گروه آزمایش با اسنورکل و به گروه کنترل بدون اسنورکل مهارت های اصلی شنا توسط یک مربی آموزش داده شد. سپس هر چهار گروه در پس آزمون شرکت کردند. داده ها با تحلیل کوواریانس چند متغیره (مانکووا) دو عاملی و آزمون تعقیبی بنفرونی[1] تجزیه و تحلیل شدند. نتایج یافته ها گویای آن است اثرات اصلی سن معنی دار نبود ولی اثرات اصلی تمرین و اثرات تعاملی سن و تمرین معنی دار بود. استفاده از اسنورکل در کودکان و نوجوانان بر مهارت ورود به آب، باز کردن چشم در آب اثر معنی داری نداشت ولی بر مهارت های سر خوردن و جهت گیری در آب و حرکت در آب اثر معنی دار و مثبت داشت. همچنین استفاده از اسنورکل در کودکان و نوجوانان بر مهارت حبس نفس اثر معنی دار و منفی داشت. با توجه به اینکه نتایج پژوهش حاضر نشان دهنده تاثیرات مثبت استفاده از اسنورکل بر یادگیری مهارت های سر خوردن و جهت گیری در آب و حرکت در آب و اثرات منفی آن بر حبس نفس در کودکان و نوجوانان است، توصیه می شود مربیانی که برای سازگار نمودن کودکان و نوجوانان با آب از اسنورکل استفاده می کنند آموزش های تکمیلی برای بهیود مهارت حبس نفس ارایه نمایند. [1] . Bonferroni
تاثیر 12 هفته تمرینات مقاومتی، ویبریشن کل بدن و ترکیبی بر غلظت سرمی ویتامین D، تراکم مواد معدنی استخوان و شاخص های عملکردی در مردان سالمند با پوکی استخوان: یک آزمایش کنترل شده تصادفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پوکی استخوان رایج ترین بیماری متابولیکی استخوان است که عوامل مختلفی مانند شاخص پایین توده بدن و عدم فعالیت جسمانی در بروز این بیماری دخالت دارند. هدف از مطالعه حاضر، ارزیابی تاثیر تمرینات مقاومتی دایره ای، ویبریشن کل بدن و ترکیبی بر غلظت سرمی ویتامینD، تراکم مواد معدنی و شاخص های عملکردی در مردان سالمند مبتلا به پوکی استخوان بود. در یک آزمایش کنترل شده تصادفی با طرح پیش آزمون پس آزمون، تعداد 60 نفر مرد سالمند مبتلا به پوکی استخوان با دامنه سنی 78-65 سال به صورت تصادفی به چهار گروه تمرین مقاومتی دایره ای (15 نفر)، ویبریشن کل بدن (15 نفر)، ترکیبی (15 نفر) و کنترل (15 نفر) تقسیم شدند. تمرین مقاومتی دایره ای با شدت 30 تا 60% یک تکرار بیشینه، 3 بار در هفته برای 12 هفته اجرا شد. تمرینات ویبریشن کل بدن (WBVT) به صورت 10 حرکت ترکیبی پایین تنه و بالاتنه که روی دستگاه ویبریشن با شدت فرکانس بین 25 تا 45 هرتز، دامنه 5 تا 8 میلی متر و زمان هر حرکت 60 تا 100 ثانیه انجام گرفت. در حالی که گروه کنترل سبک زندگی معمول خود را حفظ کردند. متغیرهای ترکیب بدن شامل، وزن بدون چربی (LBM)، وزن بافت نرم (SLM) و وزن عضله اسکلتی (SMM) با استفاده از دستگاه Analyzer Body Composition، سنجش تراکم استخوانی با استفاده از دستگاه DEXA و 25- هیدروکسی ویتامینD3 با استفاده از نمونه خون قبل و پس از آخرین جلسات تمرینی اندازه گیری شد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تی همبسنته و کواریانس در سطح کمتر از 05/0 انجام شد. پس از 12 هفته مداخله، بهبود معناداری در سطوح BMD، تعادل، هماهنگی، قدرت عضلانی، وزن بدون چربی و وزن عضله اسکلتی متعاقب تمرین های مقاومتی دایره ای و ترکیبی در مقایسه با گروه کنترل مشاهده شد. با این حال، هیچ گونه تفاوت معناداری بین گروه ها در متغیرهای وزن، شاخص توده بدنی، وزن بدون چربی، وزن بافت نرم، وزن عضله اسکلتی (SMM)، BMD، تعادل، هیدروکسی ویتامین D3 مشاهده نشد (05/0p>). . یافته های پژوهش حاضر نشان داد انجام تمرینات مقاومتی دایره ای، ویبرشن و ترکیبی به عنوان یک روش درمانی غیر دارویی می تواند سبب افزایش قابل توجهی در تراکم استخوانی و شاخص های عملکردی مردان سالمند شود ولی تاثیری بر شاخص های هورمونی مردان سالمند مبتلا به پوکی استخوان ندارد، مطالعات بیشتر با پیگیری طولانی مدت برای تایید این یافته ها باید مورد توجه قرار گیرد.
Idioms as Daunting Cultural Elements for Translators to Translate: The Case of Collins’s The Hunger Games
حوزههای تخصصی:
The present study aimed at investigating the translation strategies the Persian translator adopted for idioms from English into Persian. To do so, qualitative descriptive research, with special attention to idiom translation and to the way such problematic items were translated from English into Persian, was applied. Then, a comparison was made between idioms, which were extracted from Collins’s (2008) The Hunger Games, and their translation made by Akhtar (n.d.) according to Baker’s (1992) taxonomy of translation strategies, namely using an idiom of similar meaning and form, using an idiom of similar meaning but dissimilar form, translation by paraphrase, and translation by omission. Moreover, the chi-square test (X²) was used to see whether there is a significant relationship between the type of translation strategies and the number of them used by the Persian translator. The results revealed that Akhtar employed all four of Baker’s strategies to overcome idioms, of which the last two strategies were the most/least used strategies by him respectively. In addition, he preferred to apply the TT-oriented strategies rather than the ST-oriented ones. Misusing the TT-oriented strategies, in this case translation by paraphrase, did not allow him to create a good sense of some idioms in the TT and communicate effectively with the target audience. Thus, the translations he produced were not mainly acceptable and the target readers did not enjoy them to a great extent. The findings of the current study should be beneficial to translation students, newly researchers, and translation teachers. This study also suggested some pedagogical implications that could be helpful for those who benefit from the results of the study.
صداقت از منظر غزالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
47 - 69
حوزههای تخصصی:
صداقت یکی از فضایل مهم اخلاقی است که هدف این نوشتار تبیین ماهیت و حکم اخلاقی آن از منظر غزالی است. صداقت در کلام غزالی در دو معنای عام و خاص بکار رفته است. صداقت در معنای عام، شامل شش معنا و به تعبیری، شش نوع است: راستگوئی، اخلاص، راسخ بودن در عزم و اراده، وفای به عهد و عزم، تطابق ظاهر و باطن و ایمان واقعی داشتن که به نظر می رسد این شش معنا را بتوان به دو معنا بازگرداند: یکی التزام به واقع و حقیقت است و دیگری راسخ بودن در عزم و اراده است. صداقت در معنای خاص، راستگوئی است. غزالی حکم اولی راستگوئی را وجوب و دروغگوئی را حرمت ذکر می کند، ولی در شرایطی که از راستگوئی محذوری بزرگتر از محذور دروغگوئی پیش آید، دروغگوئی را جایز می شمارد. وی بر اساس عقل و روایات، دروغگوئی را در برخی موارد مانند: نجات جان انسان، دفع ضرر آبرویی و مالی، برای اصلاح بین مردم، در شرایط جنگ و دروغگوئی به زوجه را جایز می شمارد. قبح دروغ از نر غزالی اعتباری و به خاطر ضررهای ناشی از آن است. وی توریه را راهی برای گریز از دروغ گفتن در شرایط اضطرار بیان می کند، ولی گفتنش را در غیرموارد ضروری جایز نمی شمارد.
روش شناسایی مصداق بنای عقلا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فقه و حقوق اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۳
166 - 190
حوزههای تخصصی:
بنای عقلا، رفتار یا ذهنیتی عام است که در شرایط و اوضاع و احوال یکسان توسط عقلای عالم صرف نظر از آیین و مسلک فکری ایشان، مورد عمل قرار گرفته است. مفهومی که در دو سده اخیر در بین دانشمندان علم اصول فقه جایگاه ویژه ایی یافته و در مورد حجیت و اقسام آن گفتگوها فراوان است. در بین فقهای طراز اول اختلاف نظرهایی در مورد شناسایی مصداق بنای عقلا مشاهده می شود. شناخت مصادیق این مفهوم را باید سهل ممتنع دانست. این مقاله در پی این است که روش هایی که ممکن است به عنوان روش شناسایی مصداق بنای عقلا مطرح شوند را معرفی و ارزیابی نماید. روش های مختلفی همچون رجوع به قوانین کشورهای دیگر، رجوع به قوانین نمونه و یکنواخت، اصول کلی حقوق و نظر نمایندگان مجلس در این مقاله مورد ارزیابی قرار گرفته اند. رد یا تایید کامل هر یک از این روش ها اشتباه بوده و می توان از برآیند تمامی این روش ها به عنوان راهکاری برای شناسایی مصادیق بنای عقلا استفاده نمود.
معاملات با حق استرداد غیر رسمی با نگرش فقهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فقه و حقوق اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۳
223 - 244
حوزههای تخصصی:
از آنجایی که در رویه قضایی ایران، حکومت فعلی، اسناد عادی را دادگاه ها معتبر می شمارند، بسیاری از مردم برای فرار از محدودیتهای مقرر حاکم در ماده 34 قانون ثبت، معامله با حق استرداد را از طریق سند عادی منعقد می نمایند. برخی از قضات با استناد به مفاد قانون مدنی در باب بیع شرط، معامله با حق استرداد را صحیح تلقی می نمایند و برخی دیگر این معامله را مشمول احکام ماده 34 قانون ثبت قرار می دهند. این مقاله از نظر تعادل عوضین، دو نوع متفاوت از معامله با حق استرداد عادی را شناسایی می کند: معاملاتی که از نظر اصول عقود معاوضی مشمول یک عقد صحیح معاوضی قرار می گیرند و عقودی که فاقد اوصاف یک عقد معوض می باشد. قضات باید معامله با حق استرداد را در صورتی که مشمول اوصاف بیع شرط واقعی می شود را به رسمیت شناخته و از به رسمیت شناختن معامله با حق استردادهای صوری و غیرواقعی خودداری ورزیده و این معاملات را برای حمایت از طلبکار یا خریدار، مشمول عقد رهن قرار بدهند.
ضابطه مندی اجرای قاعده درأ در سیاست جنایی اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فقه و حقوق اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۳
245 - 166
حوزههای تخصصی:
قاعده درء به عنوان یکی از جلوه های بارز کیفرزدایی در سیاست جنایی اسلام محسوب می شود. هر چند در قوانین مدون تا قبل از سال 92 به صراحت از این قاعده ذکری به میان نبود ولی در رویه قضایی برای درء و منع مجازات از آن استفاده می شد. در سال 92 مقنن در دو ماده 120 و 121 قانون مجازات اسلامی به صراحت به این قاعده اشاره نمود و به تبع رای مشهور فقها، حکم آن را در تمام جرائم جاری دانست. اما از یک سو تشتت آرا در کاربرد عملی قاعده در رویه قضایی وعدم تمایز حدود این قاعده در تزاحم با سایر اصول فقهی مانند احتیاط و برائت و از طرف دیگر اعمال بدون ضابطه آن که ظاهرا با اصول بنیادین عدالت کیفری از جمله قطعیت و حتمیت مجازاتها در سیاست جنایی اسلام متزاحم است تدقیق و و تبیین زوایای مختلف قاعده را ایجاب می نماید. نتیجه بررسی نشان می دهد که مجرای قاعده اولادر موارد حدوث شبهات قطعی و نوعی معتبر نزد عرف عقلاء است که باعث دفع مجازات یا تبدیل آنان به کیفرهای سهل تر می گردد. با این تاکید که صرف طرح یا استناد به یک احتمال غیرمستند ظنی نمی تواند مورد پذیرش قرار گیرد. ثانیا مجرای قاعده در جرائم دارای جنبه حق اللهی و حق الناسی متفاوت و افتراقی است به نحوی که در جرائم حق اللهی اعمال قاعده موسع و در جرائم حق الناسی مضیق و محدود خواهد بود. در همین راستا نیز مواد 120 و 121 مقنن ورود هرنوع شبهه یا تردیدی را در هر جرمی که فاقد جنبه حق الناسی(مانند محاربه، افساد فی الارض، سرقت و قذف) است به نحو عام موجب عدم اثبات جرم دانسته که این اطلاق با عبارت «دلیلی بر نفی آن یافت نشود» تخصیص فلذا « شبهه غیرقابل رد» موجب عدم اثبات جرم دانسته شده و ماده 211 نیز موید این نظر خواهد بود.
فراتحلیل اثربخشی مداخلات ادراکی- حرکتی و یکپارچگی حسی بر بهبود مهارت های حرکتی کودکان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مداخلات ادراکی –حرکتی یکی از با اهمیت ترین مداخلات که جهت تحول و فرایند یادگیری بهترکودکان را فراهم می دارد.هدف از این فراتحلیل بررسی تاثیر مداخلات ادراکی- حرکتی و یکپارچگی حسی بر بهبود مهارت های حرکتی کودکان کم توان ذهنی بود. در این پژوهش از فراتحلیل به عنوان چک لیستی که با ان اثر یافته های پژوهشی را اندازه گرفت و میانگین تاثیرات پژوهش ها ر ا تعیین کرد استفاده شد. در این پژوهش جامعه ی اماری پایان نامه ها و تحقیقات چاپ شده در مجلات علمی پژوهشی بودند که در طول دهه های اخیر (1390-1400) در زمینه مداخله های مبتنی بر اثربخشی مداخله های مبتنی بردرمان ادراکی حرکتی و یکپارچگی حسی را بر مشکلات حرکتی دانش اموزان کم توان ذهنی انجام شد وبدین منظور پژوهش هایی که درراستای اهداف تحقیق بودند فراتحلیل به روی ان شکل گرفت. یافته ها نشان داد میزان اثرمداخلات ادراکی -حرکتی تا 48درصد موجب بهبود مهارت های حرکتی کودکان کم توان ذهنی می شو دکه این میزان متوسطی می باشد. باتوجه به تاثیرات قابل ملاحظه ی مداخلات ادراکی- حرکتی و یکپارچگی حسی میتوان دریافت این روش به عنوان روشی مناسب برای بهبود مهارت های حرکتی این کودکان استفاده کرد.
مطالعه کاربست نظریه پیش فرض های جورج یول (2000) در تعیین پیش فرض های نخستین سوره های نازل شده قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریات حوزه کاربردشناسی زبان که به مطالعه معنا در بافت می پردازند، الگوهای جدیدی برای فهم معنا ارائه کرده اند. یکی از این نظریات، نظریه پیش فرض های جورج یول (2000) است که با بررسی الگوهای زبانی، چند نوع پیش فرض را براساس قرائن کلام مطرح می کند. مقاله حاضر درصدد آن است که با روش توصیفی تحلیلی کاربست این نظریه را در تشخیص پیش فرض های در نظر گرفته شده در آیات قرآن کریم بررسی کند. بدین منظور، نخستین سوره های نازل شده مبنای بررسی قرار گرفته اند تا نخستین پیش فرض ها براساس در نظر گرفتن مخاطب عصر نزول بررسی شوند. این پژوهش، انواع پیش فرض های مطرح شده در نظریه یول را در پنج سوره نخست نازل شده طبق قول مشهور مطالعه می کند تا کاربست این نظریه را در تشخیص پیش فرض مخاطبان عصر نزول براساس آیات قرآن بررسی کند. این بررسی نشان می دهد واژگان معرفه در زبان عربی بر پیش فرض وجودی، افعال دال بر دانستن بر پیش فرض واقعیت پذیر، اسلوب استفهام انکاری و حرف شرطیه امتناعیه بر پیش فرض واقعیت ناپذیر، ساختار تفضیلی در مفردات و کاربرد جمله در جایگاه صله، صفت و مضاف الیه و نیز افعال تغییر حالت بر پیش فرض واژگانی و طرح یک سؤال در ضمن سؤال دیگر بر پیش فرض ساختاری دلالت می کنند. همچنین، از این پژوهش روشن می شود واژگانی همچون ربّ، قلم و پدیده های آفاقی و اخروی و غیره از پیش فرض های وجودی عصر نزول، عدم علم پیشین انسان و وجود گمراهان و هدایت یافتگان از پیش فرض های واقعیت پذیر، مداهنه پیامبر، تساوی مسلمانان و مجرمان از پیش فرض های واقعیت ناپذیر و عدم یقین پیشین اهل کتاب از پیش فرض های واژگانی هستند.
بررسی و تبیین اهداف و اصول تربیت اخلاقی بر مبنای نظریات اخلاقی علّامه طباطبایی
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف شناسایی، معرفی و طبقه بندی اهداف و اصول تربیت اخلاقی، بر مبنای نظریات اخلاقی علامه طباطبایی، تدوین شده است. سوالات اساسی این پژوهش عبارتند از: 1- چه موضوعاتی را می توان به عنوان هدف غایی و اهداف کلی تربیت اخلاقی بر مبنای نظریات اخلاقی علامه طباطبایی معرفی کرد؟ و 2- اصول حاکم بر تربیت اخلاقی، بر مبنای نظریات اخلاقی علامه طباطبایی چه هستند؟ دراین پژوهش، از روش تحقیق تحلیلی- استنتاجی استفاده شده است. چنان که در مقام تبیین از روش تحلیلی و در مقام نتیجه گیری و کشف دلالت های تربیتی، از روش استنتاجی استفاده گردیده. در این پژوهش مشخص شد که هدف غایی تربیت اخلاقی عالی ترین مرتبه تقرب به پروردگار، یعنی فنای فی الله است. این غایت تربیتی را می توان در سه بعد شناختی، عاطفی و عملی بدین گونه تقسیم کرد که در بعد شناختی، معرفت به پروردگار و طی مراتب توحید و در بعد عاطفی، محبت پروردگار و اولیای او و در بعد عملی، اطاعت از پروردگار و اولیای او را شامل می شود. همچنین مشخص شد که بر اساس نظریات اخلاقی علامه می توان هفت اصل تربیتی را معرفی کرد که لازم است بر سیر تربیت اخلاقی که به منظور دست یابی به اهداف مذکور صورت می پذیرد حاکم باشند. چنانکه این اصول عبارتنداز: 1- اصل مساوات، 2- اصل واقع بینی، 3- اصل تعادل میان ماده و معنا، 4- اصل اجتماعی بودن تربیت اخلاقی، 5- اصل اولویت نفس فرد در تربیت اخلاقی، 6- اصل تخفیف و تسهیل تکلیف، 7- اصل اولویت تعلیم.
واکاوی سیاست های آستان قدس رضوی در حوزۀ گردشگری مذهبی و زیارت؛ از وضعیت موجود تا وضعیت مطلوب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۳
137 - 168
حوزههای تخصصی:
زیارت و گردشگری مذهبی در عین فرصت های مشترک برای همگرایی و همراهی، تفاوت بنیادین در مبنا، کارکرد و پیامدهای اجتماعی دارند. این امر مناقشات مختلفی را در سیاست گذاری به دنبال داشته است. این پژوهش شناخت وضعیت موجود سیاست های آستان قدس رضوی در نسبت با موضوع زیارت و گردشگری مذهبی را پی می جوید و در نهایت به دنبال این است که بر اساس دریافتی کلی از وضعیت موجود این سیاست ها، فهرستی از اولویت های ناظر به وضعیت مطلوب سیاست ها و خدمات آستان در حوزه زیارت و گردشگری مذهبی به دست دهد؛ بهره گیری از روش اسنادی و مصاحبه کیفی با متخصصان، سیاست گذاران و مجریان گردشگری مذهبی و زیارت در گردآوری اطلاعات و همچنین تحلیل داده های به دست آمده از آن با روش تحلیل محتوای کیفی به این نتیجه منتهی شد که نه تنها مسئله گردشگری مذهبی در سیاست های آستان قدس رضوی مورد توجه قرار نگرفته است، بلکه هیچ نسبتی میان گردشگری و زیارت در این سیاست ها برقرار نشده است؛ از جمله مسائل و موضوعات سیاست های موجود در حوزه زیارت، می توان به اثربخشی زیارت و تدوام ارتباط با زائران، تحقق زیارت با معرفت و ارتقای آداب و مناسک آن، مشارکت افزایی مردم در خدمات زیارت و محرومیت زدایی و... اشاره کرد. همچنین از میان اولویت ها، مواردی همچون ایجاد همگرایی میان گردشگری و زیارت و بهره گیری از ظرفیت های گردشگری در امتداد زیارت و حفظ هسته معنایی زیارت و بسط آن در خدمات حرم و شهر زیارتی قابل ذکر است.
تحلیل انتقادی مبنای زبان شناختی دیدگاه حیرت آفرینی زبان قرآن با تأکید بر آراء عبدالکریم سروش و محمد مجتهد شبستری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از مهم ترین ملاک های جدی در اعتبارسنجی یک دیدگاه، مطالعه انتقادی نمود های معرفتی بیرونی و بازکاوی مبانی، شالوده ها و زیرساخت های بنیادین فکری آن است. مبنای زبان شناختی یکی از مبانی بنیادی، مهم و سزامند کاوش در حوزه حیرت آفرین انگاری زبان قرآن است. این نوشتار می کوشد با کاربست ملاحظات دقیق عقلی، مبنای یادشده را مورد تحلیل انتقادی قرار دهد و بدین طریق سستی دیدگاه حیرت آفرینی زبان قرآن را به اثبات بنشیند. روش پژوهش این مقاله اسنادی و تحلیلی است و یافته های تحقیق حاکی از این ست که مبنای زبان شناختی دیدگاه حیرت آفرینی زبان قرآن دچار چالش های جدی بسیاری است. به عنوان نمونه نخست از حیث تبارشناسی با هرمنوتیک فلسفی هم آوایی دارد. دوم از لحاظ معناشناسی نگرشی مفاهمه ناپذیر قلمداد می شود. سوم از نظر روش شناسی برخوردار از منطق نسبی گرایی در تفسیر و چالش مندی نفی معنای گوهری متن است. چهارم اشکال روایی تحمیل گری و تحریف در تفسیر را فراروی خود می بیند. بنابراین دیدگاه حیرت آفرینی زبان قرآن به معنای فهم ناپذیری و بی قراری معنایی آن، مبتنی بر مبنایی معیوب تولید شده است.
رابطه سلامت معنوی و هوش هیجانی با خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان مقطع ابتدایی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه سلامت معنوی و هوش هیجانی با خود کارآمدی تحصیلی دانش آموزان دوره ابتدایی انجام پذیرفت. روش انجام این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان مقطع ابتدایی ناحیه 2 ارومیه بود که بر اساس جدول مورگان و به روش نمونه گیری تصادفی تعداد 384 نفر انتخاب گردیدند در این پژوهش از پرسش نامه خودکارآمدی گیبسون و دمبو، پرسشنامه سلامت معنوی پولوتزین و الیسون و پرسشنامه ه وش ه یجانی بار-ان استفاده گردید. داده های تحقیق پس از گردآوری با استفاده از نرم افزارهای Spss26 تحلیل گردید که حاکی از رابطه مثبت و معنی دار بین سلامت معنوی و هوش هیجانی با خودکارامدی تحصیلی دانش آموزان بود.
بررسی سیر علمی علامه سیدمحمدحسین طباطبایی در تاریخ علوم و معارف اسلامی با نظریه پخش یا اشاعه
منبع:
پژوهش در آموزش تاریخ دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۳)
73 - 106
حوزههای تخصصی:
علامه سیدمحمدحسین طباطبایی صاحب المیزان فی تفسیرالقرآن از جمله دانشمندانی است که در تاریخ علوم و معارف اسلامی در دوره معاصر مورد توجه و مراجعه اهل دانش بوده است نحوه ورود ودانش آموختگی و دانشورزی ایشان در معارف اسلامی و طی درجات و رسیدن به این جایگاه با فراز و فرودهایی همراه بوده است؛ این پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی به روش کتابخانه ای با توجه به نظریه پخش یا اشاعه سامان یافته است که از نظریات رایج رشته جغرافیای انسانی بوده و به تبیین گسترش هر نوع نوآوری فکری یا فیزیکی از نظر کاهنده ها، موانع، دلایل و سرعت دهنده ها و پیش برنده ها می پردازد؛ در این تحقیق به چگونگی انتشار نوآوری ها و گسترش ایده ها و اندیشه های علمی این مفسر بزرگ مسلمان شیعی پرداخته شده است. یافته های این بررسی نشان می دهد که سیر علمی علامه طباطبایی به عنوان نمونه ای در تاریخ علوم و معارف اسلامی دارای علت های گسترش و پیشرفت در زمینه هایی مانند تفسیر، نحوه گسترش و مسیرها و مجاری پیشرفت آن و همچنین علت توقف و علل گسترش مجدد و نیز پایداری در برخی زمینه ها و کنارگذاشتن سایر زمینه های علمی دیگر بوده است؛ از نتایج این پژوهش اینکه هر فردی برای سیر علمی خود با دلایل، موانع و کاهنده هایی مواجه بوده و در کنار آن می تواند با دلایل، سرعت دهنده ها، افزاینده ها و پیش برنده هایی حرکت علمی خود را بهینه سازی و مدیریت کند و با توانی مضاعف به پیشرفت در زمینه تخصصی خود بپردازد؛ شناسایی و بررسی این موارد می تواند در بهینه سازی، ارتقا کارایی و اثربخشی هر چه بیشتر آموزشی، پژوهشی و تربیت منابع انسانی در معارف اسلامی نیز مؤثر باشد
پیامدهای بازی های رایانه ای در دانش آموزان: بررسی نقش پرخاشگری و احساس تنهایی
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تعداد زیادی از دانش آموزان در سراسر دنیا بازی های رایانه ای انجام می دهند و با آن سرگرم می شوند. بازی های رایانه ای و الگو گرفتن از آن می تواند منجر به رفتارهای ضد اجتماعی شود از این رو هدف پژوهش حاضر بررسی نقش پرخاشگری و احساس تنهایی در بازهای رایانه ای بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه دوره اول ناحیه 4 استان قم که حدود 560 نفر بودند که به کمک جدول و مورگان از بین آنان 172 دانش آموز پسر با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری پژوهش شامل پرسشنامه پرخاشگری باس و پری (1992) و احساس تنهایی راسل، پیلوا وکورتونا (1980) بود.آزمون مسیرهای مستقیم و غیرمستقیم مدل پژوهش، به ترتیب، با استفاده از روش های تحلیل مسیر و بوت استرپ انجام گرفت. و برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS 21 استفاده شد. یافته ها:. نتایج پژوهش نشان داد مدل مورد آزمون از برازش قابل قبولی برخوردار بود و نتایج نشان داد بین بازی های رایانه ای با پرخاشگری (001/0P<)، پرخاشگری با احساس تنهایی (001/0P<)، و بازی های رایانه ای با احساس تنهایی (001/0P<) رابطه وجود دارد. نتیجه گیری: سرگرم شدن دانش آموزان با بازی های رایانه ای منجر به پرخاشگری در دانش آموزان می شود بنابراین می توان با کاستن از سطح بازی های رایانه ای، ضمن کاهش پرخاشگری دانش آموزان، زمینه کاستن احساس تنهایی آنان را فراهم آورد.
ارزشیابی محتوای زیست شناسی برنامه درسی علوم تجربی مقطع متوسطه اول بر اساس برنامه درسی اجرا شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارزشیابی بخش زیست شناسی برنامه درسی علوم تجربی متوسطه اول براساس برنامه درسی اجرا شده انجام شد. این پژوهش توصیفی و از نوع پیمایشی است. نمونه پژوهش به صورت نمونه گیری تصادفی ساده شامل 55 نفر از معلمان علوم تجربی شهرستان بروجن در سال تحصیلی 1401-1400 بودند. پایایی ابزار پژوهش (پرسشنامه محقق ساخته 32 گویه ای) با مقدار آلفای کرونباخ %85 مورد تأیید قرار گرفت. نتایج با استفاده از آزمون های تی مستقل و فریدمن بوسیله نرم افزار 20spss تحلیل شد. بر اساس یافته ها، میزان آشنایی معلمان با فلسفه و اهداف برنامه درسی زیست شناسی، قابلیت اجرای آزمایش ها و فعالیت های پیش بینی شده، روش های ارزشیابی معلمان از یادگیری، میزان تحقق اهداف حیطه دانشی و حیطه نگرشی با اختلاف میانگین بدست آمده در حد مطلوب است. همچنین روش های ارزشیابی معلمان از یادگیری با میانگین رتبه 52/3 از بالاترین اهمیت بر خوردار است. بنابراین تا رسیدن به حد بسیار مطلوب فاصله زیادی وجود دارد. از آنجا که زیست شناسی از بخش های مهم علوم تجربی می باشد، انتظار می رود تولید برنامه درسی بروز، کارآمد و متناسب با نیازهای جامعه، تدوین راهکارهای آموزشی و ایجاد فرصت های ارتقای شغلی معلمان از دغدغه های نظام آموزشی کشور باشد.
بازنگری شایستگی دیجیتالی معلمان در عصر پساکرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۳۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
161 - 188
حوزههای تخصصی:
شایستگی دیجیتالی شامل استفاده مطمئن از فناوری اطلاعات، تبادل اطلاعات و ارتباطات و مشارکت از طریق شبکه های اینترنتی می باشد. بنابراین آشنایی معلمان با شایستگی ها موجب استفاده و بهره برداری از این مهارت ها و همچنین کسب و تقویت آن می گردد. با توجه به اینکه هدف پژوهش حاضر بازنگری شایستگی دیجیتالی معلمان در عصر پساکرونا می باشد، رویکرد پژوهش به کاربرده شده کیفی، روش پدیدارشناسی و از نوع توصیفی می باشد. بدین منظور با استفاده از فن مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته ادراک و تجربه زیسته 27 نفر از معلمان مقطع ابتدایی شهرستان ساری که به صورت نمونه گیری هدفمند با شیوه های بیشینه تغییرات و ملاک محور انتخاب شدند، مورد بررسی و واکاوی قرار گرفت. لازم به ذکر است که به جهت اعتباربخشی به یافته ها از روش بازبینی توسط اعضا و بررسی دو متخصص بیرونی جهت کنترل داده استفاده گردید. داده ها مبتنی بر راهبرد هفت مرحله ای کلایزی تحلیل گشت. یافته های پژوهش در بخش مصاحبه با معلمان مقطع ابتدایی نشان داد که ادراکات معلمان از شایستگی های دیجیتالی در عصر پساکرونا شامل 20 مضمون (سواد اطلاعاتی و دیجیتالی، ایجاد محتوای دیجیتالی، منابع دیجیتال، مهارت های فناوری و اطلاعات، ارتباطات و همکاری دیجیتالی، تعامل دیجیتالی، فعالیت تیمی دیجیتال، تشریک مساعی دیجیتالی، خلاقیت و نوآوری دیجیتال، توانمندسازی فردی، قدرت استنباط، کنش رفتاری دیجیتالی، آموزش و یادگیری، اداره کلاس، روش های تدریس مبتنی بر شرایط دیجیتال، ارزشیابی دیجیتالی، حل مسئله دیجیتالی، ایمنی و حفاظت داده و محیط دیجیتالی، جستجو، پژوهش و توسعه دیجیتالی، افزایش دانش) و 60 زیر مضمون است. گرچه کرونا به نظام آموزشی کشور شوک بزرگی وارد کرد، اما این شوک در ابعاد متفاوتی سبب رشد چشم گیر و در بسیاری از موارد به فرصت تبدیل گردید. معلمان مدارسی که تجربه کرونا را بر عرصه امکان خود می افزایند، نوعی جدید از آموزش، تدریس، یادگیری، تکلیف، ارزشیابی، همراهی و همکاری را در کنار امکان های قبلی به میدان می آورند. بدین سان در عصر پساکرونا به واسطه شایستگی های دیجیتالی و مهارت های فناوری وظایف جدیدی به معلمان محول شده است، در نتیجه معلمان باید شایستگی دیجیتالی لازم را دارا باشند و به اعتبار حرفه ای خود بی افزایند