مطالب
نمایش ۱٬۳۸۱ تا ۱٬۴۰۰ مورد از کل ۱٬۴۰۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
ارزیابی ترجمه یکی از روش های نقد است که به منظور تشخیص سطح کیفی متون ترجمه به کار گرفته می شود. این پژوهش بر آن است تا با شیوه توصیفی، تحلیلی و تطبیقی آشکار سازد ترجمه های منتخب فارسی از حسن تعابیر نهج البلاغه با استفاده از سطح دوم الگوی ارزیابی ترجمه کارمن گارسس- سطح نحوی واژه شناختی- چگونه ارایه شده است. ارزیابی ترجمه این تعابیر در شش ترجمه معروف از ترجمه های تحت اللفظی و تفصیلی فارسی، یعنی فیض الاسلام، شهیدی، دشتی، جعفری، انصاریان و مکارم شیرازی به ویژه درکاربرد نمونه های دال بر نقصان عقل، بخل و غضب، حاکی از آن است که تفاوت های فرهنگی موجود بین دو زبان فارسی و عربی، معادل یابی در سطح واژگانی و دستوری از مهم ترین چالش های این حوزه بوده و در ترجمه تحت اللفظی، بلاغت ساختار این تعابیر سلب می شود و با تکیه بر این نوع ترجمه، معنای مورد نظر امیر المؤمنین علی7 پنهان مانده است و مشابهت های لفظی به زبان فارسی را محدود و کفایت و مقبولیت را کاهش می دهد. نویسندگان می کوشند در بررسی و سنجش و نقد این ترجمه ها دیدگاه پیشنهادی خود را در معرض داوری مخاطبان قرار دهند.
بررسی ترجمه های صور خیال در دو خطبة «الجهاد» و «الملاحم» نهج البلاغه (با تکیه بر ترجمه های دشتی، شهیدی، قرشی و فیض الاسلام)
حوزههای تخصصی:
«ترجمه» به معنای برگرداندن کلام از زبانی به زبان دیگر است. ترجمه با توجّه به نوع متن و هدف ترجمه، به دو نوع معنایی و ارتباطی تقسیم می شود. ترجمة معنایی به متن وفادار، و واحد ترجمه در آن واژه است. همچنین دارای ویژگی های ترجمة تحت اللّفظی است و به زبان مبدأ گرایش دارد. در مقابل، ترجمة ارتباطی خواننده محور است که واحد ترجمه در آن، جمله، و از روانی زبان برخوردار است. نهج البلاغه، اثری ارزنده و معتبر دینی است که فراتر از کلام مخلوق می باشد. این اثر قریب به 80 ترجمه دارد که مهم ترین آنها، ترجمة دشتی، شهیدی، قرشی و فیض الاسلام است. در این مقاله با روش کتابخانه ای سعی شده ترجمه های صور خیال در دو خطبة «الجهاد» و «الملاحم» نهج البلاغه با تکیه بر چهار ترجمة مهمّ مذکور بررسی گردد. گفتنی است که چهار مترجم فوق یکی از دو نوع ترجمه را برگزیدند، امّا در برخی از عبارات فقط به مفهوم و در برخی عبارات دیگر، تنها به متن تکیه کرده اند. همچنین دشتی، شهیدی، قرشی در ترجمة بیشتر جمله ها به لفظ توجّه کرده اند و ترجمة تحت اللّفظی ارائه داده اند، امّا فیض الاسلام اساس کار خود را بر محور ترجمة تفسیری نهاده است. علاوه بر این، ترجمة شهیدی در برخی عبارات، ادبی و ترجمة دشتی دارای زبان معاصر است.
گونه شناسی و تحلیل انگاره های مثبت و منفی از تشبیه انسان به شتردر نهج البلاغه با تکیه بر شاخصه های گفتاری کهن عرب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۴)
120 - 145
حوزههای تخصصی:
وجود تشبیه در متون، هر چند لازمه زیبایی سخن در هر زبانی است، اما گاه منجر به ایجاد شبهه و کژتابی در خوانش از متن صامت می شود. نهج البلاغه به عنوان متنی کهن، آمیخته از تشبیهاتی است که گاه فهم آنها مبهم می نماید. تشبیه انسان به حیوان از این سنخ است چرا که در فرهنگ معاصر، نامأنوس جلوه می کند. برای دستیابی به مقصود حقیقی متکلم و مفهوم شناسی صحیح آن، در نظر گرفتن فرهنگ رایج گفتاری عرب سده های نخستین، امری لازم و ضروری است. این پژوهش سعی دارد تا با روش توصیفی تحلیلی و توجه به فضا و سبب صدور متن و سیاق کلام، چرایی به کارگیری این نوع تشبیهات را به بحث گذارد و در ضمن زدودن شبهه توهین تابی کلام، معنای صحیحِ امروزیِ آن را ارائه دهد. ثمره این واکاوی، کشف چندکاربردی بودن «تشبیه انسان به شتر» در فرهنگ کلامی رایج در سده های نخستین است که فراتر از مفهوم ذم و مدح مخاطب، اغراض عقلایی دیگری همچون: تبیین و روشنگری، هشدار و غفلت زدایی به منظور اصلاح عمل و جلوگیری از وقوع خطا، ترغیب و تحضیض به جهت عزم در امور، توبیخ و سرزنش به همراه خیرخواهی و ... را در خود نهفته دارد.
بررسی روابط بینامتنی قرآن و خطبه 152 نهج البلاغه در حوزه اسماء و صفات الهی و انعکاس آن در کتیبه های مسجد کبود تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هجدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۷
435 - 456
یکی از رویکردهای مهم در پژوهش های ادبی، الگوپذیری یک متن از متن دیگر است. امروزه به این نوع پژوهش رابطه بینامتنیت و یا تناص گفته می شود. این رابطه نشان می دهد که بعضی از متون خودآگاه یا نا خودآگاه از دیگر متون بهره جسته اند. و بر آن است که بیان کند هر متن و گوینده ای متأثر از دیگر متون و گویندگان سابق یا همزمان، بوده و آگاهانه و یا ناخودآگاه از کلام و اندیشه آن ها بهره مند گردیده است. نوشته حاضر به ارتباط بینامتنیتی دو متن قرآن و نهج البلاغه می پردازد. اسما و آیات الهی علاوه بر متون ادبی در بخش تزئینات آثار هنری و به خصوص معماری نیز نمود واضحی دارد؛ یکی از این آثار برجست مسجد کبود تبریز است. قرآن، متن پنهان یا غایب بوده و نهج البلاغه، متن حاضر است. این پژوهش به شیوه توصیفی، تحلیلی، تطبیقی رابطه بینامتنیت قرآن با خطبه 152 نهج البلاغه را در حوزه اسماء و صفات الهی بررسی کرده است. سپس انواع مختلف بینامتنیت اعم از اجترار، امتصاص و حوار را تعیین می کند. نتایج این تحقیق نشان می دهد بیشترین تأثیرپذیری کلام آن حضرت از قرآن متعلق به رابطه بینامتنیت از نوع نفی کلی با 50 درصد بوده است، همچنین اجترار ناقص با 33 درصد و نفی متوازی با 17 درصد رتبه های بعدی بینامتنیت در این خطبه را به خود اختصاص داده اند و از اجترار کامل در این خطبه بهره گرفته نشده است. همچنین بررسی ها نشان داده که در کتیبه های مسجد کبود تبریز نیز می توان نمونه های بارزی از تأثیر قرآن را مشاهده کرد. اهداف پژوهش: 1. بررسی تأثیرپذیری خطبه 152 نهج البلاغه از قرآن در حوزه صفات و اسماء الهی. 2. بررسی جایگاه صفات و اسماء الهی در کتیبه های مسجد کبود تبریز. سؤالات پژوهش: 1. رابطه بینامتنیت قرآن و خطبه 152نهج البلاغه به چه صورت است؟ 2. صفات و اسماء الهی چه جایگاهی در کتیبه های مسجد کبود تبریز دارد؟
نقد و ارزیابی ترجمه محمد دشتی از نهج البلاغه براساس مدل گارسس (1994) (مطالعه موردی: ترجمه خطبه اول و حکمت های 1 تا 20)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نهج البلاغه از منابع مهم و معتبر دینی است که از زمان تدوین آن تاکنون با اقبال صاحبان دانش و فضل روبه رو شده است و مترجمان متعددی با هدف تبیین و تشریح این شاهکار گرانقدر امیرالمؤمنین (ع) به ترجمه آن پرداخته اند. اما سؤال اینجا است که این ترجمه ها تا چه حد توانسته اند اعجاز، قدرت و گیرایی کلام امیر (ع) را به نحو احسن به جامعه فارسی زبان معرفی و منتقل کنند؟ پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و با هدف ارزیابی کیفیت ترجمه صورت گرفته از نهج البلاغه توسط محمد دشتی، انجام گرفته است. در میان الگوهای متعدد ارزیابی کیفیت ترجمه ، الگوی گارسس که در مقایسه با الگوهای پیشنهادی دیگر به نسبت جامع تر است به منزله چارچوب پژوهش درنظر گرفته شده است. این الگو چهار سطح معنایی -لغوی، نحوی- واژه شناختی، گفتمانی- کارکردی و سبکی- منظورشناختی (عملی) را شامل می شود. هرکدام از این سطوح، دارای زیرگروه ها و اجزای خاصی هستند که متون ترجمه شده براساس آن ها ارزیابی می شوند. در این پژوهش، ترجمه خطبه اول و حکمت های 1 تا 20 از مترجم نامبرده برای ارزیابی کیفی انتخاب و مورد بررسی قرار گرفته است و پس از تعیین میزان فراوانی هر یک از زیرگروه های موجود در سطوح چهارگانه طبق الگوی گارسس، نتایج به صورت نمودار نشان داده می شود. نتیجه ارزیابی براساس تکنیک های مثبت، منفی و خنثی بیانگر این است که ترجمه دشتی دارای معیار مقبولیت بوده و از کیفیت به نسبت بالایی برخوردار است. براساس 3 حوزه افزایش، مانش و کاهش در ترجمه، ترجمه دشتی در حوزه افزایش، بسامد بیشتری دارد؛ زیرا ترجمه این شاهکار ادبی که دارای فصاحت و بلاغت بوده به صورت روان و محتوامحور به انجام رسیده است و مخاطب در فهم آن با چالش چندانی در درک موضوع مواجه نمی شود و روش وی یک روش مقصدگرا بوده است.
آموزش نهج البلاغه در دانشگاه ها و ارائه راه کاری مناسب برای تدریس آن در مقطع کارشناسی (بررسی موردی دانشگاه تهران و علامه طباطبایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آموزش نهج البلاغه به عنوان یکی از شاخه های مهم متون اسلامی در قالب واحدهای درسی اصلی و اختیاری، بیش از سه دهه در دانشگاه های ایران مورد توجه قرارگرفته است. یکی از شیوه های مطرح و تقریباً سنّتی آموزش این متنِ عظیم، بیان آموزه های دینی، معرفتی، اعتقادی و تربیتی نهج البلاغه است. این در حالی است که نهج البلاغه در تقسیم بندی متون، یکی از شاخه های مهم متون ادبی شناخته می شود؛ لذا، توجه به جنبه های ادبی آن امری ضروری در آموزش است، زیرا استادان می توانند با استفاده از روش های کارآمد و نوین تدریس، مهارت هایی همچون صحیح خوانی، درک و فهم معنایی، ذوق ادبی و تشخیص ویژگی های سبکی حضرت علی (ع) را در دانشجویان افزایش دهند.
امروزه، نظریه پردازان و متخصصان آموزش متون ادبی، راهبردهای کارآمدتری را برای آموزش نهج البلاغه ارائه داده اند که نه تنها به آموزش آموزه های محتوایی آن اهمیت می دهد، بلکه ادبیّت این متن عظیم ادبی را نیز پوشش می دهد. از این رو، جستار حاضر درصدد معرفی این راهبردها و میزان اجرای آن ها در دانشگاه های تهران است.
روش پژوهش توصیفی ـ تحلیلی و ابزار اصلی آن را پرسشنامة محقق ساخته است. برخی از مهم ترین یافته های پژوهش نشان داد که نهج البلاغه در دانشگاه های تهران به عنوان یک متن ادبی تدریس نمی شود و بیشتر به مسائل محتوایی آن توجه می شود.
شاخصه های اخلاق حرفه ای در سازمان از منظر نهج البلاغه(مطالعه موردی: کارکنان ساختمان مرکزی وزارت علوم، تحقیقات و فنّاوری در سال 1400)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از غنی ترین منابع اسلامی در مطالعات اخلاق حرفه ای، آموزه های کتاب شریف نهج البلاغه است. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی شاخصه های اخلاق حرفه ای در سازمان با توجه به آموزه های نهج البلاغه بود. روش: در این پژوهش از روش توصیفی- همبستگی با استفاده از معادلات ساختاری بهره گرفته شده است. جامعه آماری، کارمندان ساختمان اصلی وزارت علوم، تحقیقات و فنّاوری در نیمه دوم سال 1400 به تعداد 700 نفر بود و حجم نمونه آماری با توجه به جدول مورگان و روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای حدود 250 برآورد شد. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه اخلاق حرفه ای قاسم زاده(1393) بود. یافته ها: نتایج حاصل از نقد منابع، مبیّن آن بود که در سازمانهای مبتنی بر رعایت اصول اخلاق حرفه ای، کارکنان تعهد بیشتری نسبت به وظایف اخلاقی در سازمان داشتند. شاخصه های اخلاق حرفه ای مؤثر در سازمان با توجه به سخنان حضرت امام علی(ع) در نهج البلاغه که در این پژوهش بررسی شدند، عبارتند از: درستکاری و صداقت، احترام به حریم شخصی، مسئولیت پذیری، اصل مدارا و سعه صدر و وفای به عهد. نتیجه گیری: با توجه نتایج این تحقیق و بررسی و تبیین مهم ترین مؤلفه های اخلاق حرفه ای از منظر نهج البلاغه، شاخصه درستکاری و صداقت دارای بیشترین اهمیت بود.
تأملی بر منش رهبری امام علی(ع) به استناد سیره حضرت در نهج البلاغه و تطبیق آن با مبانی فکری رهبری در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف: هدف از انجام این پژوهش، بررسی منش و سبک مدیریت و رهبری امام علی(ع) به استناد سیره آن حضرت در نهج البلاغه و تفحص در اقوال و سلوک ایشان، همچنین تطبیق سبک مستخرجه با مبانی رهبری سازمانی موجود در قرآن کریم بود.روش : این پژوهش از حیث هدف، جزء تحقیقات بنیادی طبقه بندی شده و از حیث جمع آوری داده ها، کیفی است و با روش تحلیل محتوا و از طریق واکاوی متن نهج البلاغه انجام شده است.یافته ها : در این بررسی، 430 گزاره متناسب با موضوع، انتخاب و مطالعه شد و در نهایت، 216 شاخص، 34 مفهوم، هشت مقوله و چهار بُعد کلی شناسایی شد. نتایج نشان داد می توان منش مدیریتی امام علی(ع) را متأثر از چهار بُعد اصول(نگرشی و حقوقی)، اهداف(واسطه ای و غایی)، ارزشها(بایدها و نبایدها) و بسترها(راهبردهای ساختاری و انسانی) دانست.نتیجه گیری : اصول نگرشی و حقوقی زیربنای همه رفتارهای حضرت بوده و در حکم اعتقادات بنیادین و اصول ثابت، همواره مدّ نظر ایشان بوده اند و اهداف رهبری و مدیریت در جامعه و نیز بایدها و نبایدهای رهبری(ارزشها) منبعث از این اصول اند. اهداف و ارزشهای رهبری نیز بر تدوین راهبردها و بر وضع همه رویّه ها، خط مشی ها، سیاستها و قوانین و مقرارت سایه انداخته، حاکمیت می کنند؛ به طوری که اصول زیربنایی مطروحه به عنوان اصول راهبردی، نقش هماهنگ کنندگی در رفتارهای مدیریتی جامعه را ایفا می کنند. بر اساس نتایج این تحقیق، اصول برگرفته از سیره حضرت با اصول منبعث از قرآن کریم(اصول بینشی و اصول منشی) مطابقت دارد.
برابریابی های تشبیه و صفات مرکب در ترجمه خطبه ها و نامه های نهج البلاغه براساس الگوی بومی گزینی پیرینی (مطالعه موردی: ترجمه بهرامپور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از مهم ترین مباحثی که در ترجمه متون دینی و ادبی، مترجم را به چالش می کشاند بحث برگردان و برابریابی های آرایه های ادبی است. در این بحث واکاوی دو مقوله ترجمه تشبیه و صفات مرکب از اهمیت خاصی برخوردار است. بیشتر چالش ها و مشکلات مترجمان در ترجمه چنین آرایه هایی به جهت تفاوت های نوع شناختی و فرهنگی بین دو زبان است. مترجم می تواند با در نظر داشتن این تفاوت ها تا حد زیادی بر این چالش ها تسلط یابد. پژوهشگران در جستار حاضر به روش توصیفی- تحلیلی ابتدا به ماهیت، عملکرد و معیارهای طبقه بندی تشبیهات و صفات مرکب در ترجمه خطبه ها و نامه های نهج البلاغه از بهرامپور می پردازند و سپس با استفاده از الگوی پیرینی (2007) به بررسی راهکارهای اتخاذ شده برای حل مشکلات موجود در ترجمه این آرایه ها اقدام می کنند. پیرینی برای حل این مسأله از راهکار کلی بومی سازی در معادل ترجمه ای استفاده می کند. با در نظر گرفتن این استراتژی، وی در مقوله صفات مرکب دو راهکار و در باب تشبیهات شش روش اساسی پیشنهاد می کند. برآیند پژوهش نشان می دهد که هنگام ترجمه هر نوع صفت مرکب و تشبیهی، روش های ترجمه ای اتخاذ شده براساس بومی گزینی زبانی و فرهنگی مناسب بوده و قابلیت اجرایی دارد، چراکه در ترجمه حاضر، مترجم از روش ادبی بهره برده است. چنین تطبیقی نشان دهنده تقارن فرهنگ در دو زبان مبدأ و مقصد است.
روش شناسی اسلوب مبالغه در ترجمه قیود منصوب در نهج البلاغه بر اساس نظریه تغییرات صوری ساختاری کتفورد (مطالعه موردی ترجمه شهیدی و فولادوند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسلوب مبالغه به عنوان یکی از پربسامدترین اسلوب های نحوی، با نهفته های معنایی فراوان، همواره مورد توجه مترجمان بوده است. بررسی ترجمه این اسلوب در نهج البلاغه که کتابی آمیخته با عباراتی فصیح و بلیغ است، اهمیت به سزایی دارد؛ از سوی دیگر نظریه کتفورد به عنوان نظریه ای دقیق و موشکافانه در ترجمه، می تواند معیار و مقیاس مطلوبی برای واکاوی معنایی ترجمه های نهج البلاغه در اسلوب مبالغه باشد. این اسلوب در ساختارهای صرفی، نحوی و بلاغی کاربرد دارد؛ اما از آن جا که یکی از موارد استفاده در ساختارهای نحوی، در قیود منصوبیِ حال و تمییز و مفعول مطلق است، این پژوهش کوشیده است، با روش توصیفی-تحلیلی، این ساختارها را از دل نهج البلاغه استخراج و بر این نظریه تطبیق دهد تا میزان مطابقت یا عدم مطابقت برابر نهادهای موجود در زبان فارسی، در برابر ساختارهای تأکیدی زبان عربی، در دو ترجمه شهیدی و فولادوند - به عنوان دو ترجمه که از نظر ادبی جایگاهی ویژه دارند- مشخص شود. پس از واکاوی های انجام شده در ترجمه این دو ساختار، مشاهده شد، با وجود موارد بی شماری از تمییز محول از فاعل یا مفعول، حال مؤکد و مفعول مطلقِ موجود در نهج البلاغه، با بار معنایی مبالغه، مترجمان نتوانسته اند بر مبنای این نظریه، معنای مبالغه را از زبان مبدأ به زبان مقصد به خوبی، منتقل کنند. گرچه در ارکان زبان فارسی، ساختارهای مبالغه؛ همچون زبان عربی وجود ندارد؛ اما در برخی موارد، با کمک ترکیب های مبالغه ساز و استفاده از قیود تأکیدی، سعی شده است تا اندازه ای این مبالغه بیان شود؛ ولی در مجموع، بازتاب معنای مبالغه در این ساختارهای نحوی، به نوعی ابتر باقی مانده است.
مدلسازی شایستگی های منابع انسانی بر اساس آموزه های نهج البلاغه (مطالعه موردی؛ سنخیت سنجی شایستگی های منابع انسانی در دانشگاه امام صادق(ع))
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعاتی که امروزه در حوزه مدیریت، خصوصا مدیریت منابع انسانی بصورت چشمگیری بکار گرفته می شود، مفهوم شایستگی و شایسته سالاری می باشد. در واقع همان گونه که وی.ای.کامپرفرم مطرح می کند، مدلهای شایستگی می تواند به عنوان شیوه ای برای یکپارچه کردن اقدامهای مختلف منابع انسانی به کار رود. این بدین معناست که می توان هر یک از زیر سیستم های مدیریت منابع انسانی را بر اساس شایستگی طراحی کرد و در واقع شایستگی، هسته مرکزی تمامی فعالیت های منابع انسانی سازمان است. این شایستگی موجب به وجود آمدن پارادایمی در ادبیات مدیریت منابع انسانی شده، که به مدیریت منابع انسانی مبتنی بر شایستگی معروف است. در این پژوهش با توجه به پرسش اساسی آن «مدل مفهومی شایستگی منابع انسانی در نهج البلاغه کدام است؟ » سعی می شود با مطالعه دقیق و جامع کتاب شریف نهج البلاغه با استفاده از تکنیک روش تحقیق کیفی تحلیل مضمون و روش تحقیق کمی مدلسازی ساختاری تفسیری و تکمیل پرسش نامه توسط 40 تن از نخبگان و متخصصان حوزه مدیریت و نهج البلاغه، ضمن استخراج 332 کد از متن نهج البلاغه، چهل و هشت مضمون پایه و شش مضمون سازمان دهنده با عناوین( خدا مجوری، عدالت محوری، معرفت، درایت، قوت و سلامت)، شایستگی های منابع انسانی مدل سازی شود و همچنین در نهایت در راستای تست مدل، مولفه های نیروی انسانی دانشگاه امام صادق(ع) با مولفه های شایستگی منابع انسانی استخراج شده سنخیت سنجی و مدل رادار آن ارائه شود.
درنگی بر جدیدترین ترجمه انگلیسی کتاب شریف نهج البلاغه: نقد ترجمه طاهره قطب الدین؛ استاد دانشکده مطالعات آسیا و خاورمیانه کالج سنت جان دانشگاه آکسفورد
منبع:
آینه پژوهش سال ۳۵ مهر و آبان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۲۰۸)
351 - 397
حوزههای تخصصی:
ترجمه انگلیسی جدید نهج البلاغه به همت خانم دکتر طاهره قطب الدین محقق برجسته خطابه عربی و استاد سابق دانشگاه شیکاگو و استاد فعلی دانشگاه آکسفورد را انتشارات بریل در سال 2024 منتشر کرده است. این کتاب «نهج البلاغه: حکمت و بلاغت علی» نام دارد. ویرایش انتقادی و تحقیق خانم قطب الدین بر مبنای کهن ترین نسخه های خطی از قرن پنجم (یازده میلادی) همراه با ترجمه مقابل در هر صفحه، نسخه خوبی از متن این کتاب ارزشمند را فراروی مخاطبان قرار داده است. ضمن ارج گذاری تلاش ها و زحمات این استاد برجسته در ترجمه این کتاب شریف و احترام به مقام علمی و پژوهشی ایشان، این مقاله به اختصار، به بررسی پاره ای جملات، معادل ها و واژگان ترجمه می پردازد که به نظر می رسد با اصلاح آنها می توان به ترجمه ای دقیق تر از متن نهج البلاغه دست یافت. گفتنی است نقدهای واردشده در سه بخش، لغزشگاه ها، افتادگی ها و پیشنهاداتی برای ترجمه بهتر عرضه شده است.
تبیین مبانی هستی شناختی فضیلت نظم از منظر نهج البلاغه، اصول و روش های تربیتی و تطبیق آن با محتوای کتاب های دوره دوم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
پژوهش حاضر با پژوهش حاضر با هدف واکاوی مبانی هستی شناختی فضیلت نظم و انضباط از منظر نهج البلاغه و بررسی وضعیت برنامه درسی دوره دوم ابتدایی از حیث میزان توجه به آن صورت گرفته است. با توجه به ماهیت نظری پژوهش، از روش توصیفی-تحلیلی و استنباط جهت استخراج مبانی و اصول و روشها از منظر نهج البلاغه، و از روش تحلیل محتوا با رویکرد کمی، برای بررسی وضعیت برنامه درسی دوره دوم ابتدایی استفاده شد. در قسمت نخست، دو مبنای؛ وحدت نظام توحیدی و نظم تکوینی، و نظم به مثابه ویژگی بنیادین انسان تبیین شد. سپس دو اصل؛ واکاوی نظم جهان آفرینش در خلقت خداوند و ایجاد شاکله نظم در زندگی استنباط و تشریح شد و بر روش های تربیتی مانند؛ ایجاد شناخت نسبت به نظم عالم خلقت و ارتباط آن با وحدت ناظم، ایجاد نظم در زندگی فردی، تنظیم زندگی اجتماعی و قانون مداری استنتاج گردید. در بخش دوم پژوهش مولفه ایجاد نظم در زندگی فردی دارای بالاترین فراوانی؛ و پس از آن، مولفه نظم زندگی اجتماعی و قانونمداری به مسئولیت های اجتماعی دانش آموزان، و سپس مولفه نظم حاکم بر جهان هستی دارای فراوانی بالاتری بود. مولفه نظم وجودی انسان در این کتاب ها کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
اثربخشی آموزش آسیب های دنیاگرایی مبتنی بر مفاهیم نهج البلاغه بر بهزیستی ذهنی بیماران گوارشی مراجعه کننده به مؤسسه ی خیریه ی امیرالمؤمنین شهر بشرویه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۵ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
109-123
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: یکی از عوامل اساسی و مهم که می تواند سلامت روانی را به خطر بیفکند، دنیاگرایی و علاقه ی شدید به دنیا است. ازاین رو، هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش آسیب های دنیاگرایی مبتنی بر مفاهیم نهج البلاغه بر بهزیستی ذهنی بیماران گوارشی بود. روش کار: این مطالعه ی نیمه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری پژوهش تمامی بیماران زن مبتلا به اختلالات گوارشی (زخم معده، ورم معده، ریفلاکس معده و بیماری عصبی روده) مراجعه کننده به مؤسسه ی خیریه ی امیرالمؤمنین شهر بشرویه (در مجموع 100 نفر) در سال 95 بودند. از این جامعه، تعداد 40 نفر به طور در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان در تحقیق به پرسش نامه ی بهزیستی ذهنی وارویک ادینبورگ پاسخ دادند، سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر کدام 20 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش به مدت هشت جلسه تحت آموزش آسیب های دنیاگرایی مبتنی بر نهج البلاغه که بسته ی ساخته شده ی شهابی و شهابی زاده است، قرار گرفتند و گروه گواه هیچ گونه آموزشی دریافت نکردند. در پایان هر دو گروه مجدداً به پرسش نامه های تحقیق پاسخ دادند (پس آزمون). داده های به دست آمده با استفاده از تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شد. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است و نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: یافته ها نشان داد آموزش آسیب های دنیاگرایی مبتنی بر مفاهیم نهج البلاغه بر مؤلفه های بهزیستی ذهنی بیماران تأثیرگذار بود و میزان مؤلفه های خوش بینی، روابط مثبت با دیگران و پرانرژی بودن نیز پس از آموزش افزایش یافته بود (003/0p<). نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده، آموزش آسیب های دنیاگرایی مبتنی بر مفاهیم نهج البلاغه می تواند بر بهزیستی ذهنی بیماران گوارشی مفید باشد. ازاین رو، اجرای این آموزش به متخصصان سلامت و بهداشت روانی توصیه می شود.
ترجمه اسلوب مبالغه معدول از اسم فاعل در نهج البلاغه بر اساس نظریه تغییرات صوری کتفورد (نمونه مورد پژوهش ترجمه جعفر شهیدی و محمدمهدی فولادوند)(مقاله علمی وزارت علوم)
اسلوب مبالغه به عنوان یکی از پربسامدترین اسلوب های نحوی با نهفته های معنایی فراوان، همواره مورد توجه مترجمان بوده است. بررسی ترجمه این اسلوب در نهج البلاغه که کتابی آمیخته با عباراتی فصیح و بلیغ است، اهمیت بسزایی دارد. علاوه بر این، نظریه کتفورد به عنوان نظریه ای دقیق و موشکافانه در ترجمه، می تواند معیار و مقیاس مطلوبی برای واکاوی معنایی ترجمه های نهج البلاغه در اسلوب مبالغه باشد. این اسلوب در ساختارهای صرفی، نحوی و بلاغی کاربرد دارد، اما از آنجا که یکی ازکاربردی ترین ساختار این اسلوب، وزن های معدول از اسم فاعل هستند، این پژوهش کوشیده است با روش توصیفی- تحلیلی، این وزن ها را استخراج و بر این نظریه تطبیق دهد تا میزان این مطابقت یا عدم مطابقت در بازتاب معنای مبالغه در کلام عربی با ترجمه آن در دو ترجمه جعفر شهیدی و محمدمهدی فولادوند -به عنوان دو ترجمه که از نظر ادبی جایگاهی ویژه دارند- مشخص شود. پس از بررسی های انجام شده، مشاهده شد که در ترجمه وزن های خاصی که معدول از اسم فاعل بوده و به عنوان نمونه، واکاوی شده اند، مترجمان نتوانسته اند بر مبنای این نظریه، معنای مبالغه را در کلام عرب به دقت منعکس کنند. البته در برخی موارد با کمک ترکیب های تأکیدساز و استفاده از قیود تأکیدی، سعی شده است تا اندازه ای این مبالغه بیان شود، اما در کل، بازتاب معنای مبالغه در این وزن ها به نوعی ابتر باقی مانده است.
کاربست شبکه عصبی در پیش بینی رضایت شغلی کارکنان براساس ابعاد سه گانه دین داری از دیدگاه نهج البلاغه (مورد مطالعه: کارکنان دانشگاه شهید صدوقی یزد)(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر، ارائه مدل پیش بینی سطح رضایت شغلی کارکنان بر مبنای شاخص های دین داری با رویکرد شبکه عصبی مصنوعی و بررسی میزان تأثیر هریک از عوامل مختلف بر رضایت شغلی کارکنان اداری دانشگاه شهید صدوقی یزد است. به منظور رسیدن به اهداف یادشده، 8 عامل مؤثر بر رضایت شغلی شامل اطلاعات جمعیت شناختی افراد و ابعاد دین داری اسلامی (اعتقادات، احکام و اخلاق) از دیدگاه نهج البلاغه به عنوان ورودی تبیین، سپس با استفاده از مدل پرسپترون چندلایه با الگوریتم یادگیری پس از انتشار خطا و یک لایه پنهان، میزان رضایت شغلی کارکنان پیش بینی شده است. در ادامه با استفاده از فن تحلیل حساسیت، تأثیر هرکدام از متغیرهای ورودی بر خروجی این مدل مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج نهایی، نشانگر آن است که ضمن نقش و تأثیر توضیح دهندگی همه عوامل هشت گانه در میزان خروجی مدل، ابعاد اعتقادات و اخلاق اسلامی و جنسیت افراد، بیشترین تأثیر را در پیش بینی رضایت شغلی کارکنان دارند.
بیان روان شناختی بایدهای اخلاقی و اجتماعی حاکم اسلامی در مواجهه (رویارویی) با مطالبات پنهان وآشکار مردم از منظر حضرت امیر علیه السلام در نهج البلاغه
حوزههای تخصصی:
از منظر امام علی علیه السلام چاره ای جز این نیست که در هر جامعه ایی امیری حاکم صالح و سالم یا فاجر و فاسد باشد. چراکه حتی حاکم فاسد بهتر از بدون حاکمیت (هرج ومرج) است. در اندیشه سیاسی امام علی علیه السلام دولت و نهاد دارنده قدرت و حکومتی که این قدرت را اعمال می کند، همه و همه وسیله ای است برای خدمت و اصلاح زندگی این جهانی و آن جهانی مردمان هست. امام علی علیه السلام به مناسبت هایی، وظایف حاکم را، در قالب نامه ها و خطبه ها بیان کرده و هیچ عذری را برای تخلف آن ها باقی نگذاشته است. از نظرگاه حضرت علی علیه السلام حاکم به طور عمده سه وظیفه خطیر بر عهده دارد:1. وظیفه حاکم در قبال آموزه های دین که زیربنای حاکمیت را تشکیل می دهد. 2. وظیفه حاکم در مقابل عموم مردم که پشتوانه ای قوی و ستون های استوار حکومت می باشند. 3. وظیفه حاکم در برابر کارگزاران (اجرایی، قضایی، نظامی) که هرکدام وظیفه ای خاص بر عهده دارند و هیچ کدام از دیگری بی نیاز نیستند؛ و سؤال اصلی این مقاله این است که؛ از منظر نهج البلاغه حاکم اسلامی چه وظایفی را در برخورد با مردم دارد؟ البته لازم به ذکر است که مهم ترین و اساسی ترین وظیفه حاکم اجرای دقیق و بی کم وکاست فرمان ها الهی و صیانت از آن ها به وسیله نظارت دقیق و جدی بر حُسن اجرای آن هاست. این مقاله از سری تحقیقات کتابخانه ای با استفاده از اسناد و مدارک و با شیوه بررسی محتوایی، هست.
رهبری جامعه محور با رویکرد نهج البلاغه و ارتباط آن با شفافیت نظام اداری و کاهش فساد اداری بر اساس نظر مدیران ادارات دولتی استان اردبیل(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
50-65
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: فساد اداری یکی از بزرگ ترین نگرانی های اجتماعی است که می تواند به هر گوشه و کنار یک کشور نفوذ کند و برای سلامت و رفاه آن مضر باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی نظر مدیران ادارات دولتی استان اردبیل درباره رابطه بین رهبری جامعه محور با رویکرد نهج البلاغه، شفافیت نظام اداری و کاهش فساد اداری انجام شد. روش کار: پژوهش حاضر کاربردی از نوع توصیفی-همبستگی است. جامعه آماری پژوهش تمامی مدیران و کارکنان سطوح عالی و میانی ادارات دولتی استان اردبیل در سال 1399 بود که از میان آنان تعداد 116 نفر به صورت نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و در پژوهش شرکت کردند. ابزارهای جمع آوری اطلاعات پرسش نامه ها ی رهبری جامعه محور آهنگر و همکاران، شفافیت سازمانی راولینز و فساد اداری عبدالهی بود. درنهایت، نتایج با استفاده از آزمون روش حداقل مربعات تحلیل شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج نشان داد بین نظر مدیران در رابطه بین رهبری جامعه محور با رویکرد نهج البلاغه، شفافیت نظام اداری و کاهش فساد اداری رابطه معنی داری وجود داشت. نتیجه گیری: با توجه به یافته های به دست آمده می توان گفت آموزه های نهج البلاغه می تواند مانع رشد بسیاری از جریانات توأم با فساد اداری گردد؛ همچنین از لحاظ کاربردی اجرای الگوی رهبری جامعه محور و آموزش آن به مدیران و کارکنان سازمان های دولتی توصیه می گردد.
نقد و تحلیل لایِه واژگانی خطبه ها و نامه های نهج البلاغه برپایه سبک شناسی لایه ای مطالعه موردی 15 خطبه و 15 نامه سیاسی، اجتماعی، اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
لایه واژگانی سبک یکی از سطوح تحلیل در زبان است که در فرایند بررسی سبک شناسانه اهمیت شایانی دارد، چراکه واژه از مهم ترین ابزارهای متون ادبی است که در یافته های ایدئولوژیک متن سهم به سزایی دارد. درواقع، گزینش واژگان خاص سبک شخصی نویسنده را شکل می دهد. نهج البلاغه ، یکی از شاه کارهای بی نظیر ادبی بعد از قرآن کریم ، نقش عمده ای در ادبیات ملت ها داشته است. در همین زمینه گزینش واژگان در جاودانگی آن تأثیر درخورتوجهی دارند. جستار حاضر با روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر سبک شناسی لایه ای به منظور شناخت تفاوت های سبک واژگانی گفتار و نوشتار امام علی (ع) 15 خطبه و 15 نامه سیاسی، اجتماعی، و اخلاقی نهج البلاغه را ازنظر لایه واژگانی تحلیل کرده است. نتایج این کاربست حاکی است که گزینش واژگان انتزاعی، نشانه دار، و ضمنی در خطبه ها در مقایسه با نامه ها بیش تر است و درمقابل بسامد بالای واژگان عینی، صریح، و بی نشان سبک نامه ها را علمی تر کرده است. گزینش واژگان در سبک گفتاری و نوشتاری نهج البلاغه مستقیم از بافت موقعیتی کلام تأثیر پذیرفته است.
بازخوانی شیوه های فهم بستر تاریخی کلام امام علی(ع) در نهج البلاغه مطالعه موردی: شروح ابن ابی الحدید، ابن میثم، میرزا حبیب خویی، شوشتری و مغنیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فهم صحیح از کلام امیرمؤمنان(ع)در گرو یافتن ابزار و مقدمات ورود به آن است که نیازمند دقت صحیح و شایسته ای است. به کارگیری این ابزار برای شرح متن نهج البلاغه می تواند سهمی به سزا و تعیین کننده داشته باشد تا کلام امام علی(ع)صحیح تبیین شده و برتر تفسیر شود. اشراف بر منبع و سند، شناخت فضاوجغرافیای سخن، بیان سبب صدور، اهتمام به یافتن تاریخ ایراد کلام، مشخص ساختن مخاطب و شخصیت های گوناگون و نیز ارائه موضوعات و اهداف کلی سخنان، مهم ترین ابزارهایی است که مفسّران و شارحان تا به امروز بدان نظر داشته تا سخن امام در جایگاه خویش خوش نشیند. البته گاه همین ابزارها وقتی در کنار پیش فرض ها و باورهای برخی شارحان قرار گرفته، نتیجه ای عکس را مواجه بوده ایم، این مقاله می کوشد با روش و رویکردی تحلیلی به روند شرح و تفسیر مفسّرانی چون ابن ابی الحدید، ابن میثم، میرزا حبیب خویی، شوشتری و مغنیه در این عرصه توجه نشان دهد؛ در صورت وجود کم دقتی به عناصر پیش گفته ضمن تذکّر به تصحیح آن بپردازد. یافته ها نشان می دهد که با توجه به ساختار متنی و شکلی نهج البلاغه بدون مقدمات ورود به متن امکان فهم صحیح از متن نهج البلاغه میسّر نیست و شارحان مذکور گاه از این عناصر غفلت ورزیده اند، در نتیجه شرایط واژگونه تفسیر کردن کلام امام را فراهم ساخته اند.