مطالب
نمایش ۸۲۱ تا ۸۴۰ مورد از کل ۱٬۱۹۷ مورد.
منبع:
دیدگاه های حقوق قضایی زمستان ۱۴۰۰ شماره ۹۶
۲۲۶-۲۱۱
حوزههای تخصصی:
علیرغم اینکه شهادت در فقه مصداق بارز بینه شرعیه و در حقوق موضوعه از ادله اثبات دعوی قلمداد شده است؛ لکن شارع حکیم بنابر ملاحظاتی از قبیل احتیاط در أعراض و فروج، در اثبات برخی از جرایم جنسی، نصاب خاصی از شهود را لازم دانسته است(چهار شاهد مرد). مدلول این شرط جز این نیست که در فرض عدم استیفای عدد، جرمی اثبات نشده و در نتیجه حدی نیز جاری نخواهد شد. لکن مسئله ای که سامان دادن جستار حاضر را سبب شده، این است که در فرض عدم ثبوت حد به جهت عدم احراز نصاب، تکلیف گواهان چه خواهد شد؟ ق.م.ا در پاسخ به این پرسش از رأی مشهور فقیهان امامی تبعیت کرده و در ماده 200 چنین مقرر داشته است: «در صورتی که شهود به عدد لازم نرسند شهادت درخصوص زنا یا لواط، قذف محسوب می شود و موجب حد است». در مقابل پژوهش فرارو پس از احصای ادله مشهور، به این نتیجه دست یازیده است که صدق عنوان «قذف» بر عمل شاهدی که از باب انقیاد امر الهی مبادرت به ادای شهادت می نماید، ممتنع است؛ افزون برآنکه تحمیل چنین کیفری با «مُحسن» بودن گواهان ناسازگار است.
بردگی جنسی کودکان و سازوکارهای مقابله با آن در نظام بین المللی حقوق بشر و حقوق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در میان بزه دیدگان، کودکان و نوجوانان بزه دیده نیاز به حمایت بیشتری دارند، زیرا کودکان که آینده جامعه بشری هستند از آسیب پذیرترین اعضای این جامعه محسوب می شوند. به همین جهت است که مصلحان بشریت از دیرباز تاکنون همواره در حمایت و مراقبت از آنان پیشگام بوده اند. این حمایت از طریق اتخاذ یک سیاست افتراقی صورت می گیرد. سیاست افتراقی در قوانین داخلی به صورت جرم انگاری های خاص در حوزه ی حقوق و آزادی های کودکان یا به صورت تشدید مجازات جرایم علیه آنان متجلی می شود. زیرا حقوق کیفری به عنوان منعکس کننده ارزشهای بنیادین حاکم بر یک جامعه، علاوه بر نقش آموزشی – فرهنگی که در تقبیح برخی رفتارها دارد، میتواند به عنوان عاملی باز دارنده و پیشگیرانه در ارتکاب برخی رفتارها ایفای نقش کند. ضرورت اتخاذ رویکرد افتراقی در قبال کودکان در راستای اعمال سیاست های حمایتی مطابق با معیارهای بین المللی، از یک سو و آسیب پذیری آنان در برابر انواع بهره کشی ها، از سوی دیگر موجب شده که موضوع بردگی جنسی کودکان با هدف ارتقای وضعیت قوانین داخلی به نفع آنها و ایجاد سازوکارهایی برای مقابله با این پدیده مورد بررسی قرار داده شود.
بررسی میزان آگاهی و نیازهای آموزشی زوج های جوان نسبت به رابطه جنسی سالم در استان گیلان
حوزههای تخصصی:
" بررسی تفاوتهای جنسی و طبقه اجتماعی در منبع مهارگذاری گروهی از دانش آموزان مقطع راهنمایی شهر شیراز "(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جرایم ضد عفت و استفاده از ربات های جنسی: امکان سنجی جرم انگاری در فضای خصوصی
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: ربات های جنسی به عنوان ابزارهای مدرن خودارضایی، تحولی جدید در حوزه فناوری های مربوط به تمایلات جنسی به حساب می آیند. این پژوهش به تحلیل فقهی و حقوقی رابطه جنسی و بهره مندی از ربات های جنسی در نظام حقوقی جمهوری اسلامی ایران می پردازد. مواد و روش ها: در این مطالعه به روش تحلیلی- توصیفی عمل شده است. ملاحظات اخلاقی: تمامی اصول اخلاقی در نگارش این مقاله رعایت شده است. یافته ها و نتیجه گیری: در این مقاله مشخص شده که رابطه با ربات های جنسی به دلیل شرط "انسان بودن" در تحقق جرایم جنسی حدی، مانند زنا، لواط، تفخیذ و مساحقه، از شمول این جرایم خارج است. همچنین، در جرایم غیرحدی مانند ماده 637 (روابط نامشروع) و ماده 638 (تظاهر به فعل حرام) قانون مجازات اسلامی نیز به دلیل شرط انسان بودن و علنی بودن، این موضوع قابل جرم انگاری نیست. در حوزه فقهی، بهره مندی جنسی از ربات های جنسی ممکن است معادل با استمناء در نظر گرفته شود که علی رغم حرمت شرعی، به دلیل عدم جرم انگاری در قوانین موضوعه، مشمول تعقیب کیفری نمی گردد. از سوی دیگر، اصل قانونی بودن جرایم و مجازات ها مانعی برای توسل به منابع فقهی در جرم انگاری است. این مقاله نهایتاً پیشنهادهایی را برای تنظیم مقررات شفاف و پیشگیری از آسیب های اجتماعی این پدیده ارائه می کند.
نقش قوانین، اقدامات تأمینی و رویه قضایی در اصلاح روش های پیشگیری کیفری در جرایم جنسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فقه جزای تطبیقی دوره ۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
75 - 86
حوزههای تخصصی:
جرایم جنسی یکی از چالش های موجود در جوامع امروزی است که باید از جنبه های مختلف مورد بررسی قرار بگیرد تا نتیجه ای جامع و کامل را در دست قرار دهد. بزه دیدگان جرایم جنسی به دلیل دارا بودن ویژگی های خاص، جزء اقشار آسیب پذیر هستند و از آنجایی که ارتکاب جرایم جنسی نقش بسیار مهمی در خانواده و جامعه دارد، این بزه دیدگان پیامدهای شدیدی را تحمل خواهند کرد که آنان را به جهت بزه دیده واقع نشدن ثانویه، نیازمند حمایت ویژه ای می سازد. بر همین اساس هدف مقاله حاضر بررسی نقش قوانین و رویه قضایی در اصلاح روش های پیشگیری کیفری در جرایم جنسی است. این مقاله توصیفی تحلیلی است و با استفاده از روش کتابخانه ای به بررسی سؤال مورد اشاره پرداخته شده است. یافته ها بر این امر دلالت دارد عدم تناسب جرم انگاری اعمال جنسی در قوانین جزایی با مصادیق قابل وقوع آن بین افراد، تمایز مجازات تازیانه از مجازات شلاق تعزیری، عدم وجود انسجام قانونی از حیث تطبیق با اهداف پیشگیرانه کیفری در جرم انگاری فعالیت غیرمجاز در امور سمعی و بصری در دوره های مختلف قانون گذاری از ایرادات مهم مربوط به قوانین است که لازم است در راستای اصلاح روش های پیشگیری کیفری در جرایم جنسی مورد توجه قرار گیرد. نحوه به کارگیری اقدامات تأمینی و تعلیق اجرای مجازات در اقدامات قضایی پیشگیرانه نیز از موضوعات مهم در زمینه اقدامات تأمینی است که اصلاح روش های پیشگیری کیفری در جرایم جنسی تأثیرگذار است.
اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار بر بخشش و صمیمیت جنسی زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۰)
162 - 170
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار بر بخشش و صمیمیت جنسی زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی صورت گرفت. روش پژوهش، نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پی گیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری را زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی شهر تبریز در سال 1402 تشکیل دادند. 30 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب، و به صورت تصادفی در دو گروه قرار گرفتند (هر گروه 15 نفر). اعضای گروه آزمایش، درمان مختص گروه خود را در 10 جلسه یک و نیم ساعته دریافت کردند؛ اما اعضای گروه کنترل هیچ درمانی را دریافت نکردند. ابزار اندازه گیری شامل پرسشنامه های بخشش ری و همکاران و صمیمیت جنسی باگاروزی بودند. داده ها توسط آزمون تحلیل واریانس آمیخته با اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که زوج درمانی هیجان مدار در مقایسه با گروه کنترل، بخشش و صمیمیت جنسی زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی را در پس آزمون افزایش داده است. تأثیر زوج درمانی هیجان مدار بر بخشش و صمیمیت جنسی در مرحله پیگیری ماندگار بود. به نظر می رسد زوج درمانی هیجان مدار می توانند سبب افزایش بخشش و صمیمیت جنسی زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی شود، از این رو احتمالاً می تواند راهبرد درمانی مفیدی برای بهبود رابطه زناشویی زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی باشند.
مسئولیت های حقوقی درجرم زایی آزارهای جنسی کودکان در شبکه های اجتماعی در حقوق کیفری ایران
حوزههای تخصصی:
بزه دیدگی کودک به معنای هر گونه آسیب جسمی یا روانی, سوء استفاده جنسی و یا غفلت و بی توجهی به نیازهای اساسی کودک می باشد. فضای سایبری به عنوان یکی از محیط های نوین ارتباطی, تعاملات خاص خود را می طلبد با وجود همه مزیت ها و جذابیت های این فضا، یکی از مهم ترین مشکلات مربوط به آن بزه دیدگی سریع و وسیع اطفال می باشد که کنجکاوی کودک و عدم قدرت تشخیص او و سرعت و تعدد بزهکاران فضای مجازی، آسیب زا بودن کودکان را در مقابل تهدیدات جنسی در شبکه های اجتماعی، بیشتر می کند. هدف این تحقیق، بررسی مسئولیت های حقوقی درجرم زایی آزارهای جنسی کودکان در شبکه های اجتماعی در حقوق ایران می باشد که با تکیه بر بررسی قوانین موجود و نیز ابهامات و کاستی های حقوقی- اجرایی و نیز تجربه های دیگر کشورها، به روش توصیفی- تحلیلی و مقایسه ای انجام شده است. بررسی وضعیت کیفری و جرم انگاری آزار جنسی کودکان در فضای سایبری در قانون مدون ایران و نیز رویه قضایی و اجرایی با مسایل و مشکلاتی چون؛ ابهام و عدم تمایل به پیگیری کردن ارکان قضایی بدون وجود شاکیان خصوصی دارد. تابو بودن و نیز مسایل و تبعات مطرح کردن آزارهای جنسی در دنیای واقعی و نیز ناشناس بودن و فیلتر بودن و ناتوانی در پیگیری های سایبری در کنار زمان بر بودن چنین پرونده هایی، از عمده مشکلات اصلی حوزه جرایم و آزار و سو استفاده جنسی از کودکان در فضای سایبر در ایران می باشد. گستردگی اصطلاحات مرتبط با آزار جنسی در کشورهای دیگر و وضع قوانین کیفری مرتبط با آن، با در نظر گرفتن روزآمد شدن و گستردگی وسیع آن، نشان از عقب ماندگی جرم زایی کیفری ایران در حوزه جرایم سایبری کودکان می باشد. لذا توجه به ابعاد خرد و خانوادگی، و نیز آگاه رسانی در باب انواع آزاررسانی ها و نیز ابعاد ملی و وضع قوانین به روز و پیاده سازی آن در روال اجرایی و پیوند داشتن با دیگر کشورها، در زمینه پیگیری و صیانت از حقوق کودکان در فضای سایبر، می تواند بُعد بین المللی جرم زایی قوانین کیفری مرتبط با آزار و سواستفاده جنسی از کودکان را پوشش دهد و ضمانت های حداکثری را برای کودکان به همراه داشته باشد.
مقایسه ناگویی هیجانی، احساس تنهایی و شفقت به خود در دختران با و بدون آزار جنسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی بالینی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
39 - 46
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تجربه آزار جنسی در دختران تأثیرات منفی زیادی در حیطه های روانشناختی، فرهنگی و اجتماعی داشته و زندگیآن ها در ابعاد زیاد تحت تأثیر قرار می دهد. هدف از این پژوهش مقایسه ناگویی هیجانی، احساس تنهایی و شفقت به خود در دختران با و بدون آزار جنسی بود.روش: روش پژوهش از نوع علّی مقایسه ای و جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دختران با آزار جنسی بود که به مراکز خدمات روانشناسی شهر اردبیل در سال 1401 مراجعه کرده بودند، 30 دختر با آزار جنسی با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و با 30 دختر بدون آزار جنسی همتاسازی شده مقایسه گردیدند، برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه -های ناگویی هیجانی تورنتو بگبی و همکاران احساس تنهایی راسل و همکاران و شفقت به خود نف استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس تک متغیره و چند متغیره و با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 20 تحلیل شدند.یافته ها: یافته ها نشان داد که تفاوت معنی داری در ناگویی هیجانی، احساس تنهایی و شفقت به خود در دختران با و بدون آزار جنسی وجود داشت (01/0 =P).نتیجه گیری: این نتایج تلویحات مهمی در زمینه پیش گیری، آسیب شناسی، مداخلات درمانی و مقابله بالینی در خصوص دختران با آزار جنسی دارد.
تحلیل موضوعی شاخص های سلامت جنسی زوجین و بررسی و تدوین آن از منظر قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین شاخص های سلامت جنسی با توجه به دیدگاه قرآن کریم صورت پذیرفت. این مطالعه از نوع پژوهش های کیفی و کمی (آمیخته) است. در این تحقیق، از رویکرد تحلیل محتوا، روش دلفی و مطالعه میدانی استفاده گردید. 103 آیه قرآنی انتخاب شد و مفاهیم آن توسط اساتید علوم قرآنی بررسی گشت. مفاهیم قرآنی توسط اساتید حوزه مشاوره خانواده به مؤلفه های روان شناسی تبدیل شد. مؤلفه ها به صورت کد گذاری های باز، محوری و انتخابی نوشته شدند. بر اساس یافته های به دست آمده، 11 شاخص سلامت جنسی تدوین شد که شامل: پایبندی به ارزش ها، خود مراقبتی، داشتن حیا، عفاف و پاکدامنی، انجام ازدواج، ازدواج مناسب، ازدواج مجدد و چند همسری، تعامل مناسب بین زن و شوهر، طلاق شایسته، رفتار جنسی سالم، رفتار جنسی ناسالم، روش های مقابله با انحرافات جنسی می باشد. جامعه آماری 572 تن است. در اعتبارسنجی شاخص ها به روش مطالعه میدانی، 8 شاخص تأیید شد که شامل: پایبندی به ارزش ها، داشتن حیا، عفاف و پاکدامنی، ازدواج مناسب، تعامل مناسب بین زن و شوهر، طلاق شایسته، رفتار جنسی سالم، رفتار جنسی ناسالم، روش های مقابله با انحرافات جنسی بود. نتایج نشان می دهد با توجه به آیات و مستندات کلام وحی، در خصوص شاخص های سلامت جنسی که به طور مفصل به عوامل، راهکارهای آن و روش های مقابله با انحرافات جنسی پرداخته است، وجود این مبانی ضمن تقویت روابط زناشویی و تحکیم خانواده، موجبات پیشگیری از خیانت های زناشویی در زندگی مشترک را فراهم می آورد.
چشم اندازی بر پژوهش های تربیت جنسی نوجوانان ایران و خلاءهای پژوهشی موجود: یک مطالعه مروری(مقاله علمی وزارت علوم)
تربیت جنسی یکی از حیطه های پرچالش تربیتی در ایران است. این پژوهش تحقیقات پیشین را با هدف پاسخ دادن به دو پرسش اساسی بررسی کرده است: 1) مطالعات پیرامون تربیت جنسی نوجوانان ایران حول چه محورهایی انجام شده است؟ 2) خلاء پژوهشی موجود چیست؟ پژوهش حاضر یک مرور نظام مند به روش PRISM A بوده است و ب ه این منظور مقالات نمایه شده در منابع الکترونیک معتبر داخلی شامل مگیران، سیویلیکا، نورمگز، علم نت، و جهاد دانشگاهی با محوریت تربیت جنسی نوجوانان ایران طی سال های 1385 تا 1401 مورد بررسی قرار گرفته است. از مجموع 161 مقاله اولیه، نهایتاً 17 مقاله به پژوهش راه یافت. نتایج حاصله نشان داد این مطالعات عمدتاً در چهار دسته طبقه بندی می شوند: 1) پژوهش های کتابخانه ای که غالباً مبتنی بر متون مذهبی بوده و بر مفاهیم عفاف و خویشتن داریِ پیش از ازدواج تأکید کرده اند، 2) پژوهش های مبتنی بر نظرسنجی از متخصصین آموزشی که بر ضرورت ارائه تربیت جنسی نوجوانان تأکید کرده و موانع موجود را بررسی کرده اند، 3) پژوهش های مبتنی بر نظرسنجی از والدین که عمدتاً به مشکلات آن ها در تربیت جنسی فرزندان پرداخته اند، 4) معدود تحقیقات کمّی با محوریت نوجوانان که مبتنی بر پاسخ آنان به برخی پرسش نامه های پژوهشی بوده است. خلاء پژوهشی موجود در تحقیقات پیشین، نادیده شمردن نوجوانان و نیازهای آموزشی ایشان است. هیچ تحقیق کیفی جامعی در جهت شناخت دنیای پدیدارشناسانه نسل امروزی صورت نگرفته است. به منظور شنیده شدن نیازهای نوجوانان، ضروری است پژوهش هایی طراحی و اجرا شود که ماحصل آن در تدوین برنامه تربیت جنسی مناسب آن ها به کار گرفته شود.
مقایسه اثربخشی غنی سازی زندگی (PAIRS) و برنامه پیشگیری و بهبود رابطه (PREP) بر رضایت جنسی
زمینه و هدف: رضایت از رابطه جنسی یکی از عوامل مهم رضایت از زندگی زناشویی است و کسانی که رضایت جنسی بیشتری دارند به طور قابل ملاحظه ای کیفیت زندگی بهتری را نسبت به آن هایی که رضایت جنسی ندارند گزارش می دهند ؛ لذا هدف پژوهش حاضر تعیین مقایسه اثربخشی غنی سازی زندگی ( PAIRS ) و برنامه پیشگیری و بهبود رابطه ( PREP ) بر رضایت جنسی زوج های جوان بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی (پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه و پیگیری یک ماهه) است؛ جامعه آماری این پژوهش شامل زوجین مراجعه کننده به مراکز بینا، سلام زندگی، امامت و شکرانه در شرق تهران بود که از میان زوجین مراجعه کننده در بازه زمانی اردیبهشت و خرداد 1400 پس از غربالگری به وسیله پرسشنامه رضایت جنسی لارسون و همکاران (1998) 35 زوج حاضر به همکاری و شرکت در پژوهش شدند و به شیوه هدفمند 30 زوج ار بین آن ها انتخاب و به صورت تصادفی به سه گروه که دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه است گمارش شدند. در این پژوهش 10 زوج (20 نفر) در گروه آموزش غنی سازی زندگی ( PAIRS ) ؛ 10 زوج (20 نفر) در گروه برنامه پیشگیری و بهبود رابطه PREP و 10 زوج (20 نفر) در گروه گواه به صورت تصادفی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از واریانس اندازه های مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد مداخله غنی سازی زندگی ( PAIRS ) و برنامه پیشگیری و بهبود رابطه ( PREP ) بر رضایت جنسی (73/67= F ، 001/0= P ) موثر است؛ این تاثیر در محله پیگیری پایدار بود. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که مشاوره گروهی به زوجین به روش غنی سازی ازدواج ( PAIRS ) و برنامه پیشگیری و بهبود رابطه ( PREP )، هر دو بر رضایت جنسی زناشویی موثر اند. بر پایه یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که غنی سازی ازدواج ( PAIRS ) و برنامه پیشگیری و بهبود رابطه ( PREP ) روشی فراخور برای بهبود رضایت زناشویی است.
اثربخشی آموزش تحلیل رفتار متقابل بر رضایت جنسی و تصویر بدنی مردان تحت درمان با متادون(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۲
13 - 26
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش تحلیل رفتار متقابل بر رضایت جنسی و تصویر بدنی مردان تحت درمان با متادون بود. روش : پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری ،کلیه مردان مراجعه کننده به یکی از مراکز درمان سوء مصرف مواد تحت درمان با متادون بود. نمونه شامل 40 بیمار بود که به روش در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (20 بیمار) و کنترل (20 بیمار) قرار گرفتند. گروه آزمایش در 8 جلسه 90 دقیقه ای با روش تحلیل رفتار متقابل آموزش دیدند و گروه کنترل، آموزشی دریافت نکرد. هر دو گروه پرسشنامه رضایت جنسی لارسون (1998) و روابط چند بعدی خود- بدن کش (1990) را در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری تکمیل کردند.داده ها با روش تحلیل کوواریانس چند و تک متغیری تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد، آموزش تحلیل رفتار متقابل منجر به تفاوت معنادار رضایت جنسی و تصویر بدنی در بین گروه آزمایش و کنترل در پس آزمون و پیگیری شد(01/0>P). نتیجه گیری : پیشنهاد می شود، درمانگران برای بهبود رضایت جنسی و تصویر بدنی بیماران مرد تحت درمان با متادون از آموزش تحلیل رفتار متقابل استفاده کنند.
پیش بینی رضایت جنسی زنان بر اساس احساس شرم و گناه و دشواری در تنظیم هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۳۹)
115 - 126
حوزههای تخصصی:
فعالیت جنسی، به عنوان یکی از اساسی ترین ابعاد زندگی انسان مطرح است و یکی از شاخص های مهم رضایت مندی زوج ها از یکدیگر، رضایت جنسی است. هدف پژوهش حاضر پیش بینی رضایت جنسی زنان بر اساس احساس شرم و گناه و دشواری تنظیم هیجان بود. روش این پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری تمامی دانشجویان زن متأهل دانشگاه آزاد شیراز در سال 96-97 بودند که از میان آن ها 160 دانشجوی متأهل به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها، از پرسش نامه ی رضایت جنسی هودسون-هریسون (1981)، پرسش نامه ی عواطف خودآگاه تانگنی و همکاران (1992) و پرسش نامه ی دشواری درتنظیم هیجانی گراتز و روئمر (2004) استفاده شد. داده های جمع آوری شده با به کارگیری آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد که احساس شرم و گناه و دشواری در تنظیم هیجان قادر به پیش بینی رضایت جنسی زنان است.
تعیین رابطة بین سبک های دل بستگی و رضایتمندی زناشویی با شاخص عملکرد جنسی در زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی رابطة بین سبک های دل بستگی و رضایتمندی زناشویی با شاخص عملکرد جنسی در زنان می پردازد. روش پژوهش از نوع هم بستگی است و 200 نمونة آماری به روش تصادفی خوشه ای از میان کلیة زنان مراجعه کننده به مراکز بهداشت شهر تهران در سال 1393-1394 در این پژوهش شرکت داده شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های سبک های دل بستگی (AAI)، پرسش نامة رضایتمندی زناشویی (ENRICH)، و پرسش نامة شاخص عملکرد جنسی روزن (FSFI) استفاده شد. داده ها به روش ضریب هم بستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندمتغیره به روش گام به گام تحلیل شد. یافته های این پژوهش نشان داد بین سبک دل بستگی ایمن و رضایت مندی زناشویی با عملکرد جنسی در زنان رابطة مثبت معناداری وجود دارد (r = /245)، و بین سبک های دل بستگی ناایمن اجتنابی و ناایمن دوسوگرا با عملکرد جنسی در زنان رابطة معکوس و معناداری وجود دارد (r = -285, r = -287). هم چنین رضایت زناشویی با شاخص عملکرد جنسی رابطة مستقیم معناداری دارد (r = /222). بر این اساس، سبک دل بستگی ایمن و دوسوگرا بیش ترین قدرت پیش بینی شاخص عملکرد جنسی را دارند، اما زنان با سبک دل بستگی ایمن و احساس رضایت مندی زناشویی بالا بیش از سایرین از عملکرد جنسی مناسب در روابط با همسران برخوردارند
مقایسه میزان تاثیرمشاوره شناختی-رفتاری و مشاوره راه حل مدار بر رضایت جنسی زنان در اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف بررسی تاثیر مشاورة شناختی- رفتاری و راه حل مدار بر رضایت جنسی زنان شهر اصفهان و مقایسه ی تاثیر این دو روش در افزایش رضایت جنسی انجام شد. روش این پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون-پس آِزمون با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعة آماری شامل زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره و فرهنگسراهای شهر اصفهان در سال 1392 بودند، که حداقل یکسال از ازدواج آنها می گذشت، دارای حداقل تحصیلات دیپلم بودند، و در محدوده سنی 40-20 سال قرار داشتند. از این جامعه 45 زن انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل گمارده شدند. متغیر وابسته در این پژوهش رضایت جنسی بود که با پرسشنامة رضایت جنسی لارسون ارزیابی شد، متغیرهای مستقل مشاورة شناختی– رفتاری (در هشت جلسه) و مشاوره راه حل مدار (در شش جلسه) بودند، که بر روی دوگروه آزمایش اعمال شدند. داده ها با استفاده از نرم افزار 19-spss و روش آماری کواریانس تحلیل شدند. نتایج نشان داد که مشاوره شناختی- رفتاری و راه حل مدار هر دو بر رضایت جنسی زنان موثراست (p<0.01)، در ضمن مشاوره شناختی-رفتاری نسبت به مشاوره راه حل مدار اثربخشی بیش تری نشان داد. براساس نتایج این پژوهش اثربخشی مشاوره شناختی-رفتاری و راه حل مدار بر رضایت جنسی زنان و تاثیر بیش تر مشاوره شناختی-رفتاری مشخص شد. بنابراین از این نتیجه می توان در پیشگیری و بهبود مشکلات جنسی زنان در مراکز آموزشی، مشاوره و درمانی استفاده کرد.
عاملیت غیر جنسی زنانه در میانه تقابل های ساختاری: برساخت زنانگی در سینمای رخشان بنی اعتماد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق بررسی چگونگیِ برساختِ زنانگی در سینمای رخشان بنی اعتماد، از کارگردانان زن در سینمای ایران، است. پرسش اساسی این مقاله فرم زیبایی شناختی و اجتماعی زنانگی در سینمای زنانه بنی اعتماد است. برای بررسی این موضوع، منظومه ای از مقوله های مطالعات جامعه شناختی زنان در زمینه برساخت زنانگی همچون مادرانگی، مردانگی، کلیشه های جنسیتی، تجربه مشترک زنانه، و غیره را به کمک گرفته ایم. ایده نظری مقاله این است که سینمای بنی اعتماد زنانگی را به مثابه حامل مصالحه در زمینه تقابل های ساختاری به تصویر می کشد. در ادامه، چهار فیلم کاملاً زنانه بنی اعتماد را بررسی کرده ایم؛ فیلم های نرگس، روسری آبی، بانوی اردیبهشت ، و خون بازی . خوانش مضاعف این فیلم ها در دو بُعد زیبایی شناختی و اجتماعی مؤید این موضوع است که زنانگی های بنی اعتماد غیرجنسی هستند و بنی اعتماد امیدوار است که زنانگی مبتنی بر عشق رمانتیک، موسیقی وار بر از هم گسیختگی های اجتماعی و طبقاتی فایق آید.
بررسی سبک ها و ابعاد دلبستگی بزرگسال در تجاوزگران جنسی و مقایسة آن با افراد عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی سبک ها و ابعاد دلبستگی در یک نمونة تجاوز گر جنسی انجام گرفت.34 تجاوزگر جنسی با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده از میان افرادی که به جرم تجاوز به عنف در زندان مرکزی شهر مشهد به سر می بردند انتخاب شدند. 34 آزمودنی عادی از لحاظ چهار متغییر سن، وضعیت تأهل، وضعیت اشتغال و سطح تحصیلات با گروه اول جور شدند. گروه عادی بر اساس نمرة مقیاس GSI در پرسشنامة SCL-90-R انتخاب شدند (GSI 1). داده ها با استفاده از فرم بازنگری شدة پرسشنامة تجربة روابط نزدیک (ECR-R) جمع آوری شد و با آزمون t استیودنت برای گروه های همبسته مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که میانگین نمرات گروه تجاوزگران جنسی در بُعد اضطراب دلبستگی به طور معنی داری از گروه عادی بیشتر است. بین دو گروه در بُعد اجتناب مربوط به دلبستگی تفاوت معنی داری وجود ندارد. همچنین، نسبت تجاوزگران جنسی در سبک های دلبستگی نا ایمن به طور معنی داری از گروه عادی بیشتر است. بنابراین، افراد تجاوزگر جنسی دارای سطح بالایی از اضطراب مربوط به دلبستگی اند که می تواند در سوق دادن آنان به سوی رفتارهای تعدی گرانة جنسی نقش داشته باشد.
تجارب زیسته زنان از چالش های سلامت جنسی و باروری در ازدواج موقت: یک مطالعه پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف واکاوی تجارب زیسته زنان از چالش های سلامت جنسی و باروری در ازدواج موقت انجام شد. روش پژوهش حاضر، کیفی از نوع پدیدارشناسی تفسیری است. پدیدیه مطالعه شده شامل ۱۲ زن با تجربیه ازدواج موقت در شهر اصفهان بود که طی نمونه گیری گلوله برفی تا حد اشباع داده ها، انتخاب شدند. با استفاده از روش مصاحبیه نیمه ساختاریافته، جمع آوری داده ها انجام پذیرفت و با روش تحلیل دیکلمن، داده ها تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها بیانگر 3 مقولیه محوری بودند که عبارت اند از: بارداری ناخواسته و سایه های سنگین تصمیم به سقط جنین، سهل انگاری در حفظ سلامت جنسی و درگیرشدن در رفتارهای جنسی پرخطر. یافته های پژوهش نشان داد که توجه ناکافی زنان در ازدواج موقت به حفظ سلامت جنسی که برآمده از دانش جنسی ناکافی و نگرش های جنسی نادرست آنان است و نیز احقاق جنسی پایین زنان که ناشی از نقش های جنسیتی سنتی و فرهنگ مردسالارانه است، باعث ایجاد چالش های بارداری ناخواسته و اجبار به سقط جنین عمدی و درگیرشدن زنان در رفتارهای جنسی پرخطر می شود که متضمن آسیب های جبران ناپذیری برای زنان در ازدواج موقت خواهد بود.
تحلیل و بررسی جایگاه ایده برابری جنسی در نظریه مجازات افلاطون (با تأکید بر نظریه نفس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال بیستم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۵)
145 - 156
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث مهم مطرح شده در نظام فکری افلاطون و بویژه در مباحث نفس شناسانه، چرایی و چگونگی بهره مندی زنان از آموزش برابر با مردان، ضرورت ورود آنان در عرصه های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی، نظریه مجازات، و ایده برابری جنسی است. در پژوهش حاضر که موضوع محوری آن ایده برابری جنسی در نظریه مجازات افلاطون است، چند نکته اساسی و بنیادین به عنوان نتایج حاصل از این پژوهش مورد تأکید قرار خواهد گرفت: الف) از میان سه دوره حیات کلی نفس (حیات پیشین نفس، حیات همراه با بدن، و حیات پس از مفارقت از بدن)، افلاطون «مجازات» را مربوط به دوره میانی حیات نفس میداند. ب) مؤلفه های تعیّن بخش نظریه مجازات در نگاه افلاطونی، بیش از آنکه وابسته به عنصر جنسیّت بوده و معطوف به جسم و تن آدمی باشد، ناظر بر عنصر «نفس» است. ج) از نظر افلاطون، غایتِ مجازات حتی در مواقعی که ممکن است به تنبیه بدنی فرد بیانجامد؛ اولاً و بالذات، تربیت نفس است نه تنبیه بدنی. د) و نکته پایانی و مهم اینکه نیل به ثبات، امنیت و عدالت در جامعه که اساساً ایده آل افلاطونی است، تنها در سایه نظریه مجازاتِ فارغ از جنسیت امکان پذیر خواهد بود. از این رو، وی در نظام فکری خویش و بویژه در رساله جمهوری، به دفاع از ایده برابری جنسی در باب مجازات میپردازد.