مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۲٬۹۸۱ تا ۱۰۳٬۰۰۰ مورد از کل ۵۲۴٬۶۸۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
عوامل ارزش آفرین در سازمان و به تبع آن به کارگیری مهندسی ارزش از عوامل پایه ای خدمات باکیفیت به شمار می روند و از راه های مفید، به منظور استفاده مدیران از مهندسی ارزش، شناسایی عوامل موفقیت پیاده سازی مهندسی ارزش در سازمان هاست. هدف پژوهش حاضر تدوین الگوی عوامل مؤثر بر استقرار مهندسی ارزش در ورزش بود. روش تحقیق توصیفی–پیمایشی بود. جامعه آماری شامل مدیران بخش ورزش شهرداری، عمران و شهرسازی و مجموعه های ورزشی همچنین کارشناسان بخش ورزش، عمران و شهرسازی و پیمانکاران مجموعه های ورزشی شهرداری تهران به تعداد 600 نفر بودند. روش نمونه گیری تصادفی ساده که تعداد طبق جدول کرجسی-مورگ ان 234 نفر تعیین شد. ابزار تحقیق پرسشنامه محقق ساخته استقرار مهندسی ارزش بود که پس از تأیید روایی صوری، محتوا (نظرهای 9 متخصص) و سازه (تحلیل عاملی تأییدی) و پایایی (آلفای کرونباخ) استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها در بخش توصیفی و استنباطی از نرم افزار SPSS 22.0 و Smart PLS 3 استفاده شد. نتایج تحلیل عامل اکتشافی نشان دهنده 6 عامل (پیروی از برنامه ریزی، کیفیت اطلاعات، تدوین راهبرد، انتخاب محدوده، حمایت مدیران ارشد و خصوصیات تیم مهندسی ارزش) با تبیین 942/76 درصد واریانس و شاخص کیس مایر الکین 943/0 درصد بود که عامل پیروی از برنامه زمانی بیشترین اثر را داشت. نتایج تحلیل عاملی تأییدی از برازش قابل قبول داده ها حکایت داشت. همچنین روایی محتوا، واگرا و همگرا بیانگر روایی خوب مقیاس بود. مهندسی ارزش با توجه به ماهیتی که دارد، به عنوان ابزاری قوی برای حل مسئله و تصمیم گیری می تواند در سازمان های ورزشی به کار رود.
پیش بینی تغییرات پوشش اراضی با استفاده از مدل تلفیقی زنجیره مارکوف و سلول های خودکار (مطالعه موردی: حوزه شیرکوه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۲
251 - 270
حوزههای تخصصی:
تغییرات کاربری نقش مهمی در درک ارتباط متقابل بین فعالیت های بشر و محیط زیست دارد، بررسی این تغییرات به صورت توالی زمانی از گذشته و پیش بینی آن در آینده ضروری است. تهیه نقشه کاربری اراضی با بهره گیری از تکنیکهای سنجش از دوری، یکی از پرکاربردترین روش های تهیه نقشه کاربری اراضی و مقایسه کاربری های موجود است. هدف از این پژوهش، ارزیابی روند تغییرات اراضی حوزه شیرکوه در استان یزد و پیش بینی پوشش اراضی آن در سال 2024 است. بدین منظور نقشه های کاربری اراضی با استفاده از تصاویر سنجنده های TM و OLI لندست در سال های 2000 ،2008 و 2016 به روش طبقه بندی نظارت شده حداکثر احتمال تهیه گردید. سپس با استفاده از نقشه کاربری اراضی سال های 2000 و 2008، پوشش اراضی در سال 2016 پیش بینی شد و با نقشه کاربری اراضی سال 2016 که از طبقه بندی نظارت شده با استفاده از تصویر ماهواره ای به دست آمده بود، صحت سنجی شد. با استفاده از نقشه کاربری اراضی سال 2008 و 2016، پوشش اراضی مربوط به سال 2024 پیش بینی شد. نتایج روند تغییرات کاربری اراضی در 16 سال مورد بررسی (2000-2016) نشان داد که بطور متوسط سالانه 85/161 هکتار از مراتع غنی، 14/131 هکتار از مراتع فقیر و 72/7 هکتار از مساحت اراضی کشاورزی کاسته و 16/45 هکتار در هرسال به کاربری شهری و 72/265 هکتار به مناطق کوهستانی اضافه شده است. باتوجه به اینکه پوشش مرتع بیشتر در مناطق کوهستانی دیده می شود دلیل افزایش مساحت کوهستان به دلیل کاهش مساحت مراتع بوده است. نتایج پیش بینی پوشش اراضی در سال 2024 نشان داد که 55/0 درصد از کاربری کشاورزی، 82/0 درصد از مرتع غنی، 80/0 درصد مرتع فقیر، 51/0درصد اراضی شهری و 97/0درصد کوهستان بدون تغییر باقی می مانند. امکان تبدیل زمین های کشاورزی به مسکونی و مرتع فقیر 40/0 درصد می باشد.
انسان، محوری ترین وجه افتراق مفاهیم مکان- فضا با توجه به آرای هایدگر و لوفور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فضا واژه ای سیال است که همواره با مکان آمیخته شده است. در نوشته حاضر، با استفاده از روش هرمنوتیک (پدیدارشناسی) فلسفی، تفسیر متفاوتی از مکان- فضا ارائه می کنیم . روش شناسی های موجود به دلیل سیطره عقلانیت و تفکر مفهومی و متافیزیکی، به جای اینکه باتوجه به خصوصیات فضا، ازقبیل وجودی و تاریخی بودن، به دنبال تفسیر واژه فضا باشند، به دنبال تبیین واژه فضا هستند. طبق روش شناسی حاکم بر پژوهش، کنکاش در دانش فضا با دیالکتیک به دست می آید؛ نه با علم و منطقی که به دنبال روابط علی و رابطه ای است. طبق یافته ها، فضا پدیداری است که به واسطه هستی خاصش از دیگر پدیدارها به وجود مشابهت بیشتری دارد و بنابراین، فضا اگزیستانسیال (وجودی) است. هایدگر از این فضای اگزیستانسیال برای نخستین بار پرده برمی دارد. با اینکه در نظریه تولید فضای لوفور به طور مستقیم بحث اگزیستانسیال بودن فضا مطرح نمی شود، درواقع سه گانه او بدون اگزیستانسیال بودن فضا تحقق نمی یابد. درادامه، فضا را به گونه ای پدیدارشناسانه باتوجه به نظریه این دو فیلسوف تعدیل کرده ایم و در این تعدیل، مکان به عنوان یکی از اجزای سه گانه پیشنهادی با عنوان فضاهای بازنمایی نمود می یابد که حالت بالقوه دارد.
بررسی و تحلیل فضایی مکانی تغییرات کاربری اراضی (نمونه موردی:شهرستان آذرشهر)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۳ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۲
183 - 200
حوزههای تخصصی:
تغییرات کاربری اراضی یکی از چالش های قرن 21 در جهان و ایران است.فعالیت های انسانی و تخریب اراضی و تکنیک های نامناسب کشاورزی و کشت باعث تخریب زمین های زراعی در سال های اخیر شده است در این راستا هدف از تحقیق حاضر بررسی تغییرات کاربری اراضی با تاکید بر کاربری کشاورزی و زراعی در یکی از قطب های کشاورزی استان آذربایجان شرقی یعنی شهرستان آذرشهر می باشد.در این پژوهش از تکینک های سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی برای بررسی کاربری اراضی در دو بازه زمانی 2000 و 2020 از تصاویر لندست 7 و8 و پروداکت کاربری اراضی سنجنده مادیس استفاده شده است.برای این فرایند از سامانه گوگل ارث انجین و نرم افزار ARCGIS استفاده نموده ایم. نتایج به دست آمده نشان می دهد در این فاصله زمانی 20 ساله کاربری زراعی حدود17 هزار کلیومتر مربع افزایش داشته است.همچنین با استفاده از سنجنده مادیس زمین های زراعی شهرستان را در این دوسال به دو طبقه کشت آبی و باغی طبقه بندی نمودیم که کشت قالب در هر دو سال کشت آبی بوده است.با استفاده از تحلیل فضایی-مکانی به این نتایج دست یافتیم که هر چقدر از میزان تراکم روستاها کاسته می شود در پی آن از مساحت زمین های زراعی نیز کاسته می شود.
Identifying the Effective Components of HRM for Efficient Labor Capacity at Islamic Azad Universities in the North East of Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The aim of the present study was to identify the Effective Components of HRM for Efficient Labor Capacity at Islamic Free Universities in the North East of Iran. Methodology: The scientific model of this research was based on a qualitative interview with the University of Azarbaijan Azad and a selective method of targeting and snowballs. Finally, by referring to the experts, 20 qualitative interviews were conducted and using the Grendard theory to identify the components of human resources management in order to attract the efficient force, the necessity of each of the extracted model components for human resources management for efficient power absorption was investigated. The research was analyzed using coding method in three stages: open, axial and selective. Findings: The results showed that the total number of nodes in non-repetitive codes was 110 in the two HRMs and 38 in the effective recruiting sector, based on the conceptual similarities of the combination of 77 nodes (common codes) in the HR department and 38 in the absorption Effective power has been extracted based on the intuition and understanding of the researchers from the subject and their share in the form of three main components related to human resources management, individual factors, organizational factors, environmental factors and 4 sub-components and efficient absorption in The template has three main components for providing employee information, delegation, payroll and 3 sub-components in the form of Tree nodes were categorized. Conclusion: The main components of human resources management include personal factors, organizational factors, environmental factors, and the three main components of employee awareness trust in employees, and to justify the findings of this research can cite theoretical foundations and previous findings.
موانع رشد، توسعه و اجرای حقوق فرهنگی بشر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال بیست و دوم بهار ۱۴۰۰شماره ۵۳
139 - 168
حوزههای تخصصی:
حقوق فرهنگی بشر، به شکل رسمی و امروزین آن، همزمان با لایحه جهانی حقوق بشر و آن هم در قالب بخش کوچکی از میثاق بین المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مطرح شد. این دسته از حقوق در مقایسه با دیگر انواع حقوق بشر، همواره مورد غفلت و نادیده انگاری واقع شده است. با توجه به اهمیت بنیادین حقوق فرهنگی بشر و تاثیر مهمی که اجرای این حقوق و پایبندی به آن بر زندگی بشر می گذارد، این ضرورت احساس می شود که شاید با شناخت موانع موجود بر سر راه حقوق فرهنگی بشر، بتوان گامی به منظور رفع آن ها برداشته و نتیجه آن نیز به حمایت و ارتقاء این دسته از حقوق منتهی شود. این پژوهش با طرح این سئوال که «چه موانعی بر سر راه رشد، توسعه و اجرای حقوق فرهنگی بشر قرار دارد؟» با استفاده از روش تحلیل کیفی محتوا، به ارزیابی این فرضیه می پردازد که «استیلای اندیشه رئالیسم، بدبینی به رویکردهای ایده آلیستی، عدم امکان رشد آرمان های سوسیالیستی، عدم توجه کافی به مبانی انسان شناختی حقوق فرهنگی بشر و... همگی از موانع رشد و عدم ارائه تعریفی مشترک از فرهنگ و حقوق فرهنگی بشر، عدم ارائه فهرستی جامع از مصادیق آن، پراکندگی مبانی این حقوق در اسناد مختلف و... از موانع توسعه و همچنین عدم وجود نهادهای مشخص در زمینه اجرای این حقوق، نگرانی دولت ها از اجرا و نبود آموزش بین المللی از موانع اجرای حقوق فرهنگی بشر می باشد.»
تحلیل سیاست های فرهنگی خانواده در ایران پس از انقلاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال بیست و دوم بهار ۱۴۰۰شماره ۵۳
223 - 248
حوزههای تخصصی:
این مقاله به دنبال پاسخ به این پرسش است که سیاستگذاری فرهنگی در حوزه خانواده مبتنی بر چه اقتضائاتی بوده و این سیاست ها تا چه حد به اهداف تعیین شده دست یافته اند؟ برای این منظور با رویکرد کیفی و تحلیل اسناد مکتوب به ترسیم خانواده مطلوب سیاستگذاران فرهنگی پرداخته شده است. برای ارزیابی وضعیت موجود خانواده از نتایج گزارش های رسمی، پژوهش های علمی، واقعیت های موجود و تجارب زیسته و ملموس استفاده شده است. بررسی ها نشان می دهد خانواده مطلوب سیاستگذاران فرهنگی از نظر شکلی و محتوایی خانواده ای است که پاسخگوی نیازهایی چون رفع نیازهای مادی و غیرمادی، تربیت صحیح فرزندان، کانون روابط گرم و صمیمی، و مهم تر از همه بنیان اصلی تشکیل دهنده جامعه باشد. واقعیت های موجود نشان می دهد خانواده ایرانی نیز همچون جوامع دیگر، دچار تغییراتی شده و انتظارات سیاستگذاران فرهنگی را در تحقق شکل مطلوب آن برآورده نکرده است، به گونه ای که در شرایط کنونی، خانواده با چالش ها و آسیب های مختلفی مواجه است و با انتظارات سیاست های فرهنگی فاصله دارد. در خانواده کنونی، مواردی نظیر افزایش طلاق، افزایش سن ازدواج، سست شدن پیوندهای زناشویی، شکاف بین نسل ها، شیوع برخی آسیب ها و انحراف ها و نظایر آن وجود دارد که نشان دهنده این است که خانواده آن گونه که سیاست های فرهنگی طراحی شده بودند، شکل نگرفته است. در تحلیل فاصله بین سیاست های فرهنگی و وضعیت موجود می توان گفت برخی سیاست ها، به شرایط اجتماعی و فرهنگی جامعه ایران و تغییرات جهانی در حوزه فرهنگ و فناوری توجه زیادی نکرده اند. با وجود چنین تنوع و تغییراتی، به نظر می رسد بازاندیشی در برخی سیاست ها ضروری به نظر می رسد.
تحصیل منابع موجود در فضای ماوراء جو از منظر حقوق بین الملل
منبع:
پژوهش ملل اردیبهشت ۱۴۰۰ شماره ۶۴
7-36
بهره برداری از منابع موجود در فضای ماوراء جو در عین حال که منافع بی پایانی را برای بشریت به همراه دارد به علت ضعف فنی در دسترسی به این منابع، همچنان در قالب آمال دوردست انسان ها باقی مانده است. با این وجود بعد فنی تنها نقطه ضعف بهره برداری و تملک منابع موجود در فضای ماوراء جو نیست بلکه فقدان رژیم حقوقی اختصاصی درخصوص بهره برداری از منابع موجود در فضای ماوراءجو منجر به بروز مسائل عدیده ای حول تملک گستره فضای ماوراء جو، منابع استخراج شده از آن و استفاده از منابع بدست آمده در راستای اصل میراث مشترک بشریت گشته است که راه را برای تفسیر موسع مسائل باز می گذارد. مقاله حاضر با روش تحلیلی- توصیفی به دنبال بررسی وضعیت حقوقی تحصیل اجرام سماوی و منابع موجود در این اجرام می باشد و در این راستا با امعان نظر به اسناد بین المللی ذیربط و تجربیات حاصل از فعالیت های بشری در سایر حوزه ها در کره زمین به دنبال ارائه راهکارهایی حقوقی نسبت به فعالیت های بشری در ورای این کره خاکی می باشد. بر همین اساس با مداقه در اسناد ذیربط این نتیجه حاصل می گردد که تفوق و یکپارچگی مقررات بین المللی در زمینه تحصیل منابع فضایی راه را برای نیل به مقاصد کلان اقتصادی و ارتقا سطح رفاه اجتماعی در گستره بین المللی فراهم می سازد و از دست اندازی های قدرت های فضایی و حدوث اختلافات متعدد ممانعت به عمل می آورد.
شناسایی عوامل موثر بر سرمایهگذاری خرد و تدوین مدل در قراردادهای آتی سکه بورس کالایی ایران
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر باتوجه به اهمیت بازارهای مالی و نوسانات بازار ارز و سکه، گسترش ابزار جدید مالی بازار آتی سکه طلا در بورس کالا با توجه به جذابیت سرمایهگذاری آن، مورد توجه قرار گرفت. به طور کلی هدف از این ابزار جذب سرمایه گذاری و جلوگیری از اتلاف سرمایه، بالا بردن بهرهوری سرمایه بوده است و وجه مشخصه آن نیز این اسست که برای سرمایهگذار امنیت ایجاد گردد. با توجه به اینکه مطالعات و شواهد نشان دهنده این موضوع است که بازار مشتقه از کارآیی لازم جهت گسترش منابع از بازارهای غیرمولد به بازارهای مولد و همچنین در جذب سرمایهگذاران با انتظارات متنوع ناتوان بوده است، در این مقاله عوامل موثر بر سرمایهگذاری خرد مشتریان در قراردادهای آتی سکه با در نظر گرفتن جامعه آماری شرکتهای کوچک و متوسط طی دوره زمانی 5 ساله 1398-1394 با استفاده از داده سالیانه مورد بررسی قرار گرفت. دادههای این پژوهش به صورت پرسشنامهای جمعآوری و با استفاده از نرم افزار ایویوز و مدل اقتصادسنجی ترکیبی یا پانل دیتا مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. به طور کلی هدف بررسی این پژوهش شناسایی عوامل موثر بر سرمایهگذاری خرد و تدوین مدل در قراردادهای آتی سکه بورس کالایی ایران میباشد. پس از بررسی مبانی نظری و مطالعات صورت گرفته در این خصوص، متغیر اعتماد مشتریان، نیاز مشتریان، محافظت مالی و پوشش ریسک از جمله عوامل موثر در نظر گرفته شد. نتایج یافتههای پژوهش نشان داد از بین فرضیههای پژوهش متغیر اعتماد مشتریان، نیاز مشتریان، محافظت مالی و پوشش ریسک تاثیر مثبت و معناداری بر روی سرمایهگذاری داشته و متغیر اعتماد مشتریان بیشترین تاثیر را بر روی جذب سرمایهگذاری داشته است همچنین رضایتمندی مشتریان به طور مستقیم تاثیری بر روی سرمایهگذاری بورس کالایی در طول دوره مورد بررسی نداشته است. با توجه به نتایج پژوهش پیشنهاد میشود، با توجه به اینکه مهمترین مزیت قراردادهای آتی خاصیت پوشش ریسک آن است موقعیتهایی برای سرمایهگذار ایجاد شود که در زمان نیاز نسبت به نوسان قیمتها سرمایه خود را در آینده حفاظت نماید و همچنین برای سلامت عملیات انجام شده به وسیله نظارت آنها باعث میشود مشتریان، بازار بورس کالایی را همواره امنیت خاطر داشته باشند همچنین از آنجا که داشتن اطلاعات شفاف و به روز برای هر سرمایه گذار به عنوان یک نقطه قوت تلقی می گردد داشتن اطلاعات دورهای و منظم تاثیر به سزایی بر عملکرد و تصمیم مشتریان خواهد گذاشت که پیشنهاد میشود به این نکته توجه ویژهای داشته باشند. همچنین پیشنهاد میگردد در پژوهشهای آتی از روش تجزیه، سهم هر یک از عوامل اثرگذار بر روی سرمایهگذاری خرد کالایی، به طور جدا مورد بررسی قرار گیرد.
نقش میانجی باورهای غیرمنطقی در رابطه ی بین اهداف و آرزوهای سالم و ناسالم با سلامت روان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال شانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۱
191 - 210
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه ی مدل علّی تأثیر اهداف و آرزوهای سالم و ناسالم بر سلامت روانی با توجه به نقش واسطه ای باورهای غیرمنطقی انجام گرفت. برای این منظور، تعداد 250 نفر (116 مرد، 134 زن) از دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب، و به پرسشنامه های خودگزارشی متشکل از مقیاس های باورهای غیر منطقی اهواز (IBT – A؛ عبادی و معتمدین،1384)، سلامت عمومی 28 سوالی (GHQ – 28؛ گلدبرگ و هیلر، 1979) و شاخص آرزو (AI؛ گروزت و همکاران، 2005) پاسخ دادند. تحلیل داده ها با روش مدل سازی معادلات ساختاری به وسیله نرم افزار AMOS انجام گرفت. نتایج نشان داد که اهداف و آرزوهای ناسالم، باورهای غیرمنطقی را به صورت مثبت و اهداف و آرزوهای سالم، باورهای غیرمنطقی را به صورت منفی پیش بینی می کنند؛ اهداف و آرزوهای سالم بر سلامت روانی به طور مستقیم و غیرمستقیم مؤثر بودند؛ اما اهداف و آرزوهای ناسالم بر سلامت روانی به طور مستقیم تأثیری نداشت؛ بلکه با واسطه گری باورهای غیرمنطقی می تواند از میزان سلامت روانی دانشجویان بکاهد. همچنین باورهای غیرمنطقی تأثیر علّی و مستقیمی بر سلامت روانی داشت.
مقایسه استعاره مفهومی دشمنی در متون فارسی میانه و فارسی دری (مقایسه موردی: مینوی خرد و گلستان سعدی)
منبع:
شفای دل سال چهارم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۷
19 - 34
حوزههای تخصصی:
مینوی خرد متنی اندرزی به زبان فارسی میانه و شامل پاسخ هایی است که شخصیّت خیالی "دانا" از مینوی خرد می پرسد. گلستان سعدی، کتابی منثور مشتمل بر دیباچه و هشت باب به قلم سعدی است. پژوهش حاضر به روش توصیفی- تحلیلی به مقایسه استعاره مفهومی دشمنی در دو متن مینوی خرد و گلستان سعدی می پردازد. دشمنی با 5 مورد رخداد در مینوی خرد و با 4 مورد رخداد در گلستان سعدی یکی از رذایل اخلاقی مشترک در این دو متن است. پس از استخراج همه نام نگاشت های دشمنی در دو متن، 4 نام نگاشت: شیء، عمل، ابزار و وضعیّت برای مفهوم دشمنی یافت شد. نام نگاشت های شیء و عمل با تفاوت بسامد، در هر دو متن مشترک بود. پربسامدترین نام نگاشت ها «دشمنی عمل است» با 40% رخداد در مینوی خرد و با 75% رخداد در گلستان مشاهده شد. «دشمنی شیء است» در مینوی خرد20% رخداد و در گلستان سعدی 25% رخداد مشاهده شد. «دشمنی ابزار است» و «دشمنی وضعیت است» فقط در مینوی خرد مشاهده شد که شاید دلالت بر این امر داشته باشد که نگارنده یا نگارندگان مینوی خرد علاوه بر این که معتقد بودند که دشمنی می تواند یک عمل باشد، اعتقاد به ابزار بودن و وضعیّت بودن دشمنی نیز داشتند که در گلستان سعدی مشاهده نشد. وجود 75% رخداد «دشمنی عمل است» در گلستان سعدی شاید دلالت بر عمل گرا بودن نویسنده این اثر دارد که دشمنی را بیش از هر نام نگاشت دیگری یک عمل می داند.
الگوی ساختاری تعهد زناشویی براساس الگوهای ارتباطی در زنان: نقش واسطه ای هوش هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش تعیین الگوی ساختاری تعهد زناشویی بر اساس الگوهای ارتباطی در زنان با نقش واسطه ای هوش هیجانی بود. روش: روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری کلیه زنان متأهل مراجعه کننده به مراکز مشاوره تهران در سال 1397 بود. به این صورت که در انتخاب مراکز مشاوره از نمونه گیری تصادفی ساده به قید قرعه استفاده شد. بدین منظور ابتدا شهر تهران به پنج منطقه شمال، جنوب، شرق، غرب و مرکز تقسیم شد؛ سپس از هر منطقه سه مرکز مشاوره به شکل تصادفی و به قید قرعه انتخاب و بر اساس نرم افزار سمپل پاور 300 زن انتخاب شدند. سپس پرسشنامه تعهد زناشویی آدامز و جونز (1997)، پرسشنامه الگوهای ارتباطی زوجین کریستنسن و سولاوای (1984)، و پرسشنامه هوش هیجانی بار-آن (2002) تکمیل و داده ها با استفاده از معادلات ساختاری اسمارت پلاس تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که الگوی ساختاری می تواند تعهد زناشویی را بر اساس الگوهای ارتباطی (41/0= β ، 01/0=P) با میانجی گری هوش هیجانی پیش بینی کند و از برازش مطلوبی برخوردار است. مسیر مستقیم الگوهای ارتباطی (57/0= β ، 01/0=P) و هوش هیجانی (28/0= β ، 05/0=P) بر تعهد زناشویی معنادار و مسیر غیرمستقیم نشان داد که الگوهای ارتباطی(51/0= β ، 01/0=P) با میانجیگری هوش هیجانی بر تعهد زناشویی شدت اثر مطلوبی داشته است. نتیجه گیری: برای انسجام و خَلق رابطه زناشویی مطلوب، می توان با تقویت هوش هیجانی هریک از زوج ها، نوع سبک الگوهای ارتباطی و تقابل عناصر درون روانی آن ها، روابط زوج ها را بهبود بخشید.
بررسی رابطه بین برنامه ریزی استراتژیک منابع انسانی و اعتماد سازمانی با توجه به نقش میانجی تعهد سازمانی در شرکت توزیع نیروی برق استان گلستان
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین برنامه ریزی استراتژیک منابع انسانی و اعتماد سازمانی با توجه به نقش میانجی تعهد سازمانی بود. این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و از جهت روش، توصیفی-پیمایشی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری تحقیق کلیه کارکنان شرکت توزیع نیروی برق استان گلستان به تعداد 1180 نفر بودند. حجم نمونه مطابق جدول کرجسی و مورگان 291 نفر تعیین و برای نمونه گیری از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش معادلات ساختاری با نرم افزار لیزرل انجام شد. نتایج تحقیق نشان داد که بین برنامه ریزی استراتژیک منابع انسانی و تعهد عاطفی رابطه معنی داری وجود دارد. بین برنامه ریزی استراتژیک منابع انسانی و تعهد مستمر رابطه معنی داری وجود دارد. بین برنامه ریزی استراتژیک منابع انسانی و تعهد هنجاری رابطه معنی داری وجود دارد. بین تعهد عاطفی و اعتماد سازمانی رابطه معنی داری وجود دارد. بین تعهد مستمر و اعتماد سازمانی رابطه معنی داری وجود دارد. بین تعهد هنجاری و اعتماد سازمانی رابطه معنی داری وجود دارد. بین برنامه ریزی استراتژیک منابع انسانی و اعتماد سازمانی رابطه معنی داری وجود دارد. بین برنامه ریزی استراتژیک منابع انسانی و اعتماد سازمانی با توجه به نقش میانجی تعهد سازمانی رابطه معنی داری وجود دارد.
مبانی و مفاهیم هوش سازمانی
حوزههای تخصصی:
امروزه سازمان ها با تغییرات سریع و گسترده ای در محیط سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، تکنولوژیکی و اقتصادی روبه رو می شوند. هرچه زمان به جلوتر می رود، با توجه به پیشرفت علوم و فنون و پیدایش نیازها و چالش های نوین، سازمان ها پیچیده تر و اداره آن ها دشوارتر می شود. در این دنیای پررقابت که سازمان ها برای بقا بایستی توان رقابتی خود را تقویت نمایند، مدیران برای پیشبرد اهداف سازمانی بهتر به هوش سازمانی نیاز دارند تا بتوانند با اتکای به آن، عملکرد خود و سازمان را بهبود بخشند. هوش سازمانی یکی از منابع اصلی رقابت پذیری سازمان هاست. هوش سازمانی توانایی بالقوه سازمان برای گردآوری اطلاعات مرتبط محیطی و تبدیل این اطلاعات به دانشی سودمند می باشد که باعث می شود اطلاعات برون سازمانی در دسترس سازمان قرار گیرد. هوش سازمانی نشان دهنده ظرفیت سازمان برای یکپارچه سازی توانایی های ذهنی سازمان به منظور تحقق رسالت های سازمان است. بنابراین بر مدیران و رهبران سازمان ها ضروری خواهد بود که با دید جدیدی به سازمان بنگرند و آن را موجودی زنده بدانند. شناخت و یادگیری مستمر از مهم ترین اجزای هوش سازمانی به شمار می رود و قسمتی مهم از هوش سازمانی نیز به فرآیند نوسازی یادگیری در درون سازمان اختصاص دارد. بنابراین مسئله هوش سازمانی می تواند در این مهم کمک شایانی به مدیران کرده و آن ها را قادر سازد تا با توجه به حافظه سازمانی خود پاسخگوی نیازها و مشکلات و عکس العمل به موقع به تغییرات محیطی باشند.
Designing and Validation of Social Responsibility Model for Employees of Ministry of Education Case Study: Department of Education of Khuzestan Province(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The aim of this study was to provide a model for social responsibility in education staff.
Methodology: The present study was mixed in terms of implementation method (qualitative-quantitative) and applied in terms of research purpose. In the qualitative part of the research, the participants were 29 experts in the field of social sciences and management who were selected by purposive sampling. The research tool was semi-structured interviews and the data were analyzed at three levels of open, axial and selective coding. Professors' critique was used for data validity and agreement coefficient between coders was used for reliability (CVR = 0.86). In the quantitative part, the statistical population was the administrative staff of different departments of Khuzestan province (1350 people) that based on Krejcie and Morgan table, 384 of them was selected as a sample size by simple random sampling method. The research instrument was a researcher-made questionnaire based on qualitative findings and the reliability of the instrument was obtained by Cronbach's alpha test (0.84). Data analysis was performed using Spss19 and Amos24 software which included descriptive and inferential statistics (structural equations).
Findings: From the perspective of experts in ethical, economic, legal, strategic responsibility, transparency of presentation and accountability as the main components of social responsibility and the factors affecting it, including staff training, compliance with ethical charters, providing cheap services, organizational standards, financial and extra-financial support, facilitation Needs were commitment and attention to the growth of staff creativity and innovation. Among the components of social responsibility, accountability with coefficient of path (0.85), ethical component with (0.84) and legal component with (0.81) were more important, respectively. Staff training with path coefficient (0.67), commitment (0.63) and observance of social and moral values (0.59) were the most important factors on social responsibility.
Conclusion: Important elements of social responsibility are transparency, accountability, and greater commitment to ethical and legal norms, which improve employees’ social responsibility by empowering and strengthening social values.
Designing a Model for Increasing Organizational Justice with the Approach of Cultural Ethical values in Education Staff Mashhad(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: The aim of this research was designing a model for increasing organizational justice with the approach of cultural ethical values in education staff. Methodology: This study was applied in terms of purpose and combined (qualitative and quantitative) in terms of implementation method. The research population in the qualitative section was the management experts of the Islamic Azad University of Neishabour and the managers and deputies of the weekly districts of Mashhad and in the quantitative section were the education staff of the weekly districts of Mashhad in the 2019-20 academic years. The research sample in the qualitative section was 30 people who were selected according to the principle of theoretical saturation by available sampling method and in the quantitative section were 257 people who were selected by stratified random sampling method. Data were collected by methods of phishing, interviews and researcher-made questionnaire whose face validity and structure were confirmed and its reliability was obtained by Cronbach’s alpha method for all dimensions above 0.80. Data of in the qualitative section were analyzed by Delphi method and in the quantitative section were analyzed by descriptive statistical indicators and structural equations in SPSS-26 and AMOS-23 software. Findings: The findings of the qualitative section showed that organizational justice has four components of distributive (4 subscales), procedural (3 subscales), interactive (2 subscales) and linguistic (2 subscales) and cultural ethical values has four components of cultural values (3 subscales), ethical leadership (4 subscales), professional ethics (3 subscales) and ethical Climate (2 subscales). The findings of the quantitative section showed that the components of both factors were confirmed, subscales and components had a significant effect on the model of increasing organizational justice with the approach of cultural ethical values and the model had appropriate fitness indicators. Conclusion: Based on the results, the final model of increasing organizational justice with the approach of cultural ethical values in education staff that this model can have practical implications for education professionals and use it to improve the education organization
مسکن تهران در چشم دولت: تبیین چیستی تصویر دولت از مسکن تهران در آینه «طرح ساماندهی تهران»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم مهر ۱۴۰۰ شماره ۱۰۰
79 - 90
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: پژوهش های متعددی از زوایای مختلف به نقش دولت در تحولات ساخت وساز مسکن در تهران پرداخته اند. گرچه در این همه به خوبی معلوم شده که دولت با مسکن تهران چه می کند، کم و کیفِ تعریف دولت از مسکن تهران در این پژوهش ها چندان مورد توجه قرار نگرفته است. هدف پژوهش: سعی این تحقیق بر آن است که با تحلیل سند طرح ساماندهی تهران، نخستین طرح جامع تهران پس از انقلاب و یکی از مفصل ترین برنامه های ناظر بر چندوچون مسکن تهران، چیستی مسکن تهران را در چشم دولتِ مقارن با تهیه و تصویبِ این طرح بشناسد.روش پژوهش: تحقیق حاضر، برای مرئی کردنِ تصویر مسکن تهران در چشم دولت، مفصل بندی های مفهومیِ مسکن تهران را در متن سند طرح ساماندهی تهران مورد مداقه قرار می دهد. در این مطالعه، گزاره ها و مفاهیمِ این سند تاریخی در شکل های مختلفِ تعریف موضوع تحقیق از دهان دولت قرائت می شوند تا بتوان، با کنارهم نشاندن همه تعاریف، اتصالات مفهومی و شکل های مختلفِ مرئی شدن مسکن تهران، چیستی تصویر مسکن تهران در چشم دولت و در آینده طرح ساماندهی تهران را معلوم کرد.نتیجه گیری: مطالعه مفصل بندی طرح سامان دهی شهر تهران نشان می دهد که مسکن تهران، برای دولتِ مقارن با تهیه و تصویب این طرح، در قابی بزرگ تر مرئی و تعریف شده که محصول درهم تنیدگیِ پنج جزء تهران است: جمعیت، مردم، مسکن، و البته شهرداری مطلوب در چشم دولت. هم نشینیِ این عناصر و اتکای همه جانبه آن ها به یکدیگر گواه آن است که چیستی مسکن تهران در چشم دولت اعم از اثرات سیاست گذاری های دولتی بر مسکن است و در مقابلْ این سیاست ها، و نیز ضوابط لازم برای تحقق آن ها، هر یک به نوبه خود در شکل خاصِ نگاه دولت به مسکن تهران ریشه دارند.
مطالعه تحلیلی گروتسک در آثار نقاشان انقلاب اسلامی با تمرکز بر آثار حبیب الله صادقی، کاظم چلیپا و حسین خسروجردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۷
83 - 101
حوزههای تخصصی:
از دیرباز تاکنون هنرمندان از گروتسک به عنوان شیوه و مفهومی شناخته شده برای آشکار کردن حقایق پنهان و پررنگ تر نشان دادن واقعیت های کمتر دیده شده بهره جسته اند.آشوب، انقلاب و جنگ در ایرانِ دهه های 50 و 60 شمسی، سرنوشتی تاریخی را برای این کشور رقم زد و نقاشان انقلاب با بهره گیری از گروتسک ویژگی های جامعه ی آن روزها را به نمایش گذاشتند. هدف از این پژوهش، شناخت بیشتر هنر انقلاب و واکاوی کارکرد و دسته بندی گروتسک در آثار نقاشان انقلاب اسلامی می باشد. سوالات پژوهش عبارتند از:1 گروتسک در آثار نقاشان انقلاب چگونه بروز یافته است؟2 گروتسک دارای چه کارکردی در آثار نقاشان انقلاب است؟ 3 آثار هنرمندان انقلاب اسلامی کدام یک از دسته بندی های گروتسک را شامل می شود؟ در پژوهش حاضر، به شیوه ی توصیفی- تحلیلی و مطالعه ی تطبیقی، با استناد به منابع کتابخانه ای و مشاهده آثار، ضمن مطالعه ی الگوی نظری چهار متفکر مطرح در مورد گروتسک، مهمترین زمینه های خلق مفاهیم آثار در فرایند بهره گیری از گروتسک و سیر زایشی معنا بررسی شده است. جامعه پژوهش، آثار نقاشان انقلاب تعریف گردیده و به عنوان نمونه تحقیق 9 اثر شاخص از اعضای هستهِ اولیه نقاشان انقلاب آقایان حبیب الله صادقی، کاظم چلیپا و حسین خسروجردی به روش نمونه گیری قضاوتی آورده شده است. نتیجه حاصل از پژوهش نشان می دهد که نقاشان انقلاب از گروتسک به عنوان یک نگرش و جهان بینی برای بیان اهداف خود بهره گرفته اند و اغلب آثار جامعه پژوهش، در دسته بندی گروتسک ناب قرار می گیرد. در تمامی آثار این هنرمندان نوعی تقابل دوگانه میان خیر و شر، نیکی و بدی، زیبایی و زشتی و حق و باطل موردنظر قرارگرفته است. در حقیقت رویکرد نقاشان انقلاب به گروتسک، رویکردی بدبینانه و سراسر اضطراب و ترس است و نقاشان انقلاب از گروتسک در جهت اصلاحات سیاسی، اجتماعی و اخلاقی سود جسته اند.
بررسی و سیر تحوّل تزیینات دیوارنگاره در معماری قلعه نهچیر مبارکه اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۷
171 - 189
حوزههای تخصصی:
قلعهنهچیر واقع در جنوب غربی استان اصفهان از بناهای منصوب به دوره ی صفوی و قاجار است که تا بعد از انقلاب اسلامی مسکونی بوده و آخرین یادگارهای بجای مانده از آن مربوط به دوتن از نائب الحکومه های لنجانات قدیمو پدران شان است. متأسفانه این بنا به دلایل مختلفی چون عوامل طبیعی و انسانی، متروکه و با آسیب های جدی مواجه شده است. همچنین در بررسی پیشینه این بنا منبعی در رابطه با تزیینات وابسته به معماری موجود نیست و تا بحال کسی به آن نپرداخته است. هدف اصلی این تحقیق بررسی و سیر تحول تزیینات دیوارنگاره در معماری قلعه نهچیر از ابتدای ساخت تا اوایل دوره ی پهلوی است. و سؤال اصلی این تحقیق این است که انواع و ویژگی های تصویری نقشمایه ها و موضوعات به کار رفته در تزیینات دیوارنگاره در بنای مورد نظر کدام است و سیر تحوّل در آن ها به چه صورت بوده است؟ روش تحقیق در این مقاله توصیفی - تحلیلی و مقایسه ای و روش جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و میدانی است که در پژوهش میدانی با حضور در قلعه مذکور، عکس برداری، مستند نگاری و دسته بندی تزیینات دیوارنگاره بر اساس اسلوب کار، محل قرار گیری و مضامین، به مطالعه سیر تحوّل تزیینات دیوارنگاره در معماری قلعه ی نهچیر پرداخته شده و یافته ها بیانگر آن است که تزیینات دیوارنگاره در معماری قلعه نهچیر نه تنها دارای ویژگی های شاخص تزیینات دیوارنگاره ی دوره قاجار است، بلکه می توان ریشه برخی نقوش را در دوره ی صفویه و حتی پیش از آن نیز جستجو کرد که تلفیقی از چکیده نگاری و طبیعت نگاری (متأثر از تزیینات اروپایی) هستند. همچنین سیر تحول تزیینات نشان از کاهش کیفیت آنها از نظر اجرا و نوع مصالح بکار رفته از ابتدای قاجار تا دوره ی پهلوی اول است.
نگاه و نقدی ساختاری و محتوایی به مقاله «شکل گیری فضا در اثر پیوند مفهومی «موسیقی – ریاضی» و معماری (مطالعه موردی: جلوخان و آسمانه گنبدخانه مسجد شیخ لطف الله اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنر و تمدن شرق سال نهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۳
11 - 20
حوزههای تخصصی:
بشر هنر را پدید آورد تا ابزاری باشد برای ابراز احساس و انتقال آن به دیگران. در این بین طبق نظریه و دیدگاه فیلسوفان، زیبایی شناسی و رسیدن به امر زیبا همواره دغدغه انسان خردمند بوده است، اینکه چطور زیبا بیندیشد و زیبایی ها را ببیند و آن را با استفاده از تکنیک و خلاقیت، بازآفرینی کند. هنرهای تجسمی و معماری، گونه ای از بازنمایی تصورات انسان در آفرینش هنری بود و در کنار آنها تنها پدیده انتزاعی و تجریدی هنر موسیقی بود که فارغ از عدم وجود جنبه های بصری و درک و دریافت اولیه، به پدیده ای رازگونه مبدل شد که درک و دریافت مختصات آن، نیاز به دانش و بینش ثانویه دارد. اگرچه موسیقی به لحاظ مختصات ساختاری، شاید در ظاهر، قابل انطباق با هر پدیده ای که در ساختار آن مهندسی و چینش وجود دارد، باشد ولی چنانچه اندکی ژرف تر بنگریم متوجه خواهیم شد که این دو هم جنس و هم سنخ نیستند. در این گفتار به تجزیه و تحلیل و نقد ساختاری و محتوایی یکی از مقالات بین رشته ای معماری و موسیقی، پرداخته خواهد شد که سعی دارد با هم پوشانی مصادیق، مختصات این دو هنر را در کنار یکدیگر قرار داده و در نتیجه، صورت و معنا را به یکدیگر الصاق کند و در این مسیر، جنبه احساسی به مستندات علمی و پژوهشی غلبه یافته و وجود خطاهای فاحش در تبیین مبانی نظری و طریقه اثبات انطباق آنها، از اعتبار و منزلت مقاله کاسته است.