مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۱٬۴۴۱ تا ۵۱٬۴۶۰ مورد از کل ۵۲۴٬۶۸۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
خاصگی سینما در دوران کلاسیک مورد توجه حوزه های دانشی گوناگون و اندیشمندانِ فرمالیسم و رئالیسم از جمله مانتسبرگ، آرنهایم، لوکاچ، استم، کراکوئر، کرول، بازن، بورچ و وولن قرار گرفته و آرای مختلفی در این زمینه قابل مشاهده است. همچنین، سینمای عصر حاضر، تحت تأثیر فرایند دیجیتالیسم، دستخوش تغییراتی بنیادین، هم در تکنیک و هم در ایده پردازی، شده است و تفاوتهای بسیاری با سینمای خاص دوره کلاسیک یافته است. هدف اصلی پژوهش حاضر تحلیل تغییرات شیوه های بیانی سینما در عصر دیجیتال است. به بیان دیگر، مسئله اصلی عبارت است از واکاوی تاثیرات دیجیتالیسم بر سینما و مکاشفه روندی که خاصگی سینما را در عصر حاضر با جهش مواجه ساخته است. روش تحقیق کیفی و داده بنیاد است. از این رو، برای رسیدن به یک نظریه مبنایی بر اساس انتخاب هدفمند از موارد مطلوب 50 کتاب و 50 مقاله علمی از پایگاه های ملی و بین المللی، آثاری از سینمای تجربه گرا و 22 فیلم از سال 2000الی 2022 از سینمای داستانگوی آمریکا که بیشترین جایزه اسکار را دریافت کرده اند مورد مداقه و تطبیق قرار گرفت. نتیجه حاصله نشان از آن دارد که جنبه های خودبودن/ خودانگاری، هیبریدی بودن/ شدن، رویکرد خانگی/ داخلی، بازسازی یا بازآفرینی، برساختگرایی واقعیت، کنش تعامل گرایی و امپاتیک، پداگوژی محورهای مور توجه خاصگی سینما در عصر دیجیتال هستند.
دلالت های سیاسی اجتماعی سوره کهف در پرتوی تحلیل ساختاری آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن و علوم اجتماعی سال ۳ پاییز ۱۴۰۲شماره ۳ (پیاپی ۱۱)
101 - 121
حوزههای تخصصی:
تفسیر ساختاری و کشف اغراض اصلی سُوَر قرآن کریم ازجمله روش های نوین در عرصه تفسیر قرآن کریم بوده که کمتر موردتوجه واقع شده است. این مقاله درصدد است سوره کهف را تحلیلی ساختاری نماید و دلالت های سیاسی اجتماعی آن را بر اساس اغراض محوری آن تبیین نماید. برای رسیدن به این هدف از روش تفسیر ساختاری و تحلیل مضمون استفاده شده است. به استناد شاخص های کشف اغراض سُوَر، یافته ها حاکی از آن است که توحیدمداری و شرک دو موضوع محوری سوره کهف به شمار می روند که به دیگر آیات این سوره، نظم و انسجام بخشیده اند. بر این اساس، عدم تبعیت از سبک زندگی مشرکان، تبیین و قیام علیه رژیم طاغوتی مشرکان منکر قیامت و معاد، استراتژی هجرت از جامعه مشرک برای حفظ ایمان و کسب آزادی فرهنگی و حمایت از مستضعفان ازجمله دلالت های سیاسی اجتماعی سوره کهف در وضعیت حاکمیت شرک در جامعه محسوب می شود. همچنین مبارزه با ظلم و برقراری عدالت و رفع تهدید و تأمین امنیت، مشارکت مردم و کارآمدی حکومت الهی ازجمله دلالت های سیاسی اجتماعی سوره کهف در وضعیت حاکمیت توحید در جامعه است.
مبانی دلالی و شاخصه های روشی و آثاری گرایش اجتماعی تفسیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن و علوم اجتماعی سال ۳ زمستان ۱۴۰۲شماره ۴ (پیاپی ۱۲)
34 - 67
حوزههای تخصصی:
از تحوّلات بسیار مهم تفسیر قرآن کریم در دوره معاصر، پیدایش گرایشی جدید به نام تفسیر اجتماعی است. هدف این گرایش خروج قرآن کریم از انزوا و تبدیل آن به منبعی پویا برای رفع شبهات وارد بر دین در عرصه های جدید زندگی اجتماعی، پاسخ گویی به نیازهای جدید زندگی اجتماعی و درمانی برای دردهای متأثر از جلوه های جدید زندگی اجتماعی است. بروز این گرایش تفسیری با مواجهه جوامع اسلامی و تمدن غرب و چاره جویی برای درمان انحطاط جوامع اسلامی از سوی مصلحان به وسیله بازگشت به قرآن کریم نمود پیدا کرد. برای این گرایش تفسیری مبانی و شاخصه هایی شمرده شده است. تعدادی از شاخصه های ذکرشده خالی از اشکال نبوده و نمی توان آن ها را از شاخصه های این گرایش تفسیری محسوب کرد. برخی از عناوین شاخصه ها دقیق نیستند و برخی از شاخصه ها در گرایش های تفسیری دیگر نیز مشاهده می شوند. این پژوهش که به روش توصیفی تحلیلی است درصدد است تا به نقد و بررسی مبانی دلالی و ویژگی های روشی و آثاری این گرایش تفسیری بپردازد و با معرفی بیشتر این گرایش زمینه را برای بهره مندی بیشتر از آن فراهم آورد.
حکمرانی گردشگری در تعاطیِ نظام دانایی و عقلانیت در عمل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وفور داده و اطلاعات موضوعی در حوزه گردشگری از یک سو و اهمیت تفکر سیستمی نظام مند جهت دست یابی به مزیت رقابتیِ حاصل از گردشگری از سوی دیگر علت اصلی شکل گیری این تحقیق بوده و بر این اساس هدف تحقیق توصیفی اکتشافی حاضر، ارائه الگوی شناخت توسعه گردشگری در ایران است. این مهم از طریق فرامطالعه یافته های کیفی 187 رساله های دکتری چهار دهه اخیر پس از انقلاب اسلامی دنبال شده است. در عمل با استفاده از تحلیل محتوای کمی به توصیف ویژگی ها و خصائص جامعه موردمطالعه پرداخته شد، سپس به منظور بازخوانی یافته های کیفی رساله ها، روش فراترکیب به کار گرفته شد. با مطالعه اسنادی، کدهای مربوط به مؤلفه های تأثیرگذار بر توسعه گردشگری احصا و با بازخوانی های مکرر و در رفت و برگشت های استقرایی- قیاسی الگوی اولیه مفهومی به دست آمد. از ابزار سیاهه وارسی و نیز «برنامه مهارت های حیاتی ارزیابی» برای ارزیابی کیفی متون پژوهش به کار گرفته شد. با استفاده از نرم افزار مکس کیودا مجموع مطالعات گردشگری در شش دسته یا مقوله شامل گردشگری شهری با بیشترین فراوانی (190 مورد)، گردشگری پزشکی (55 مورد)، گردشگری روستایی (41 مورد)، گردشگری ورزشی (36 مورد)، گردشگری مذهبی (9 مورد فراوانی) و گردشگری طبیعت (4 مورد) دسته بندی شد. همچنین ذیل این مقوله ها به تفکیک 33 مورد در بعد عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری و نیز 26 مورد در بعد موانع بازدارنده و درنهایت هشت مضمون شامل مدیریت و برنامه ریزی امور گردشگری، زیرساخت های فیزیکیِ مصنوع ، زیرساخت های فرهنگی یا زیرساخت های رفتاریِ مربوط به حُسن تعامل انسانی، زیرساخت های اجتماعی و تأمینی، زیرساخت های حقوقی قانونی، زیرساخت های طبیعی و تاریخی و زیرساخت های حرفه ای الگویی از شناخت حکمرانی گردشگری و چگونگی مواجهه با مسائل آن را به دست می دهند. ضریب کاپا در «اس پی اس اس» نسخه 24، به مقدار 71 درصد به دست آمده و پایایی احراز شد. درنهایت در انتها محقق ایده تعاطیِ اثربخش نظام دانایی و عقلانیت در عمل را در نظامی یکپارچه و شبکه وار به عنوان راهبردی مناسب برای دستیابی به الگوی شناخت گردشگری و حکمرانی مطلوب آن را پیشنهاد داده است.
فراترکیب مطالعات کارآمدی سازمان های فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه نظام مند پژوهش های متعدد موجود که جنبه های مختلف کارآمدی سازمان های فرهنگی را به صورت پراکنده بررسی نموده اند، می تواند نقشه دانشی کارآمدی سازمانی در داخل کشور را ترسیم نماید. هدف این مقاله ترسیم دانش موضوعی کارآمدی سازمانی از طریق بررسی ویژگی های دانش انباشته آن از نظر شکلی، روشی و محتوایی در مطالعات می باشد تا مؤلفه های کارآمدی سازمان های فرهنگی را شناسایی نماید. برای دستیابی به این هدف، با روش فراترکیب، مقالات داخلی و خارجی بررسی شد و بعد از شناسایی مقولات، مفاهیم و شاخص های مؤلفه های کارآمدی سازمانی در سازمان های فرهنگی و ارزیابی روایی و پایایی آن نتایج نشان داد، سازه ساختاری با مقوله اصلی تراز ساختار/ استراتژی و مقولات فرعی همسویی مأموریتی، هم سویی ساختاری برای تبیین کارآمدی دارای اولویت و اهمیت است. در سازه رهبری، سبک رهبری استراتژیک در قالب توان تفسیر، توان پیش بینی و توان تصمیم گیری، در سازه ارتباطات، الگوی ارتباطی چندوجهی و در سازه محتوایی، هم سویی منافع ذینفعان و در قالب هم سویی منافع فردی و سازمانی و کارآیی فرایندی شناسایی گردید.
عوامل اجتماعی مرتبط با خودشیءانگاری دختران در باشگاه های ورزشی شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تداوم و تغییر اجتماعی سال ۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
287 - 305
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: خودشیءانگاری پدیده ای روانی- اجتماعی است که از ایده آل های زیبایی و تغییرات روزمره آن متأثر است و به موجب آن، دختران جوان ظاهر فیزیکی، زیبایی و جذابیت جنسی خود را از منظر دیگری بر مبنای معیارها و استانداردهای فرهنگ جنسیتی ارزیابی می کنند. بر همین مبنا، هدف این پژوهش بررسی عوامل اجتماعی مرتبط با خودشیءانگاری دختران جوان شهر کرمان است. روش و داده ها: داده های تحقیق حاضر با استفاده از تکنیک پیمایش گردآوری شده است. جامعه پژوهش را تمامی دختران جوان 18 تا 35 ساله شهر کرمان تشکیل داده اند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران، 300 نفر و با استفاده از شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد رابطه بین متغیرهای خودشیفتگی، کلیشه های جنسیتی، خانواده و خودشیءانگاری از نظر آماری معنادار و مستقیم است (P<0.05). طبق نتایج تحلیل مسیر، متغیر خودشیءانگاری با ضریب تأثیر کل 43 صدم از کلیشه های جنسیتی و 29 صدم از خودشیفتگی دختران، تأثیرپذیر بود. بحث و نتیجه گیری: برپایه نتایج، کلیشه های جنسیتی، الگوهای ارتباط خانوادگی و خودشیفتگی از جمله عوامل اجتماعی تأثیرگذار بر افزایش خودشیءانگاری دختران کرمانی است. پیام اصلی: تعابیر سنتی وقتی با فشارهای خانوادگی و خودشیفتگی روانی همسو می شود سبب می گردد دختران با خود همانند یک شیء رفتار کنند، پیوسته بدن خود را پایش کنند و نگاه تأیید دیگران را دنبال کنند. پیشنهاد می گردد برنامه های فرهنگی و آموزشی لازم در سطح دانشگاه ها، مدارس و رسانه ها برای مقابله و رفع کلیشه های جنسیتی، خودشیفتگی و تقویت خودباوری و خودکارآمدی دختران در راستای کاهش آسیب های ناشی از خودشیءانگاری افزایش یابد.
از مدینه فاضله اسلامی تا کلان شهر مدرن؛ مطالعه مقایسه ای اندیشه فارابی و زیمل و دلالت های آن در فرهنگ و حیات شهری معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر به عنوان یکی از کانون های اصلی تکوین دنیای مدرنِ غربی، مورد توجه متفکرین غربی همچون ماکس وبر، کارل مارکس و گئورگ زیمل قرار گرفته است. در مقابل در سنت اسلامی-ایرانی، درکی از شهر در ذیل مدینه فاضله وجود داشته است که باعث شده در مواجهه مسلمین با جهانِ غربی، تاملات الاهیاتی درباره شهر تبدیل به حوزه ای گسترده شود. هدفِ این مقاله، آن است تا با بهره گیری از روش مطالعه تطبیقی-تاریخی، الگوی مواجهه حکمای مسلمان نظیر ابونصر فارابی، در مواجهه با پولیس یونانی را نشان دهد و از آن در مواجهه امروز با نظریات شهری مدرن بهره گیرد. برای این هدف، ابتدا مواجهه انتقادی فارابی با پولیس یونانی را بررسی کرده ایم و پس از آن، به مقایسه ایده فارابی با دیدگاه گئورگ زیمل پرداخته ایم. زیمل با توصیفی انتقادی، به تشریح ویژگی های فرهنگ و حیات شهری مدرن می پردازد و مولفه های آن نظیر محوریتِ اقتصاد پولی، فردیتِ فزاینده و از خودبیگانی و نظایر آنها را تشریح می کند. در نتیجه گیری، با نظر به بصیرت های این مطالعه تطبیقی، به موضوعات قابل پژوهش دیگری در این حوزه با نظر به وضعیتِ شهرهای اسلامی-ایرانی در مواجهه با شهرهای مدرن اشاره شده است.
نسبت سنجی مواضع گفتمانی رهبران ایران و چین درباره نظم بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
134 - 156
حوزههای تخصصی:
چین و ایران تجارب تاریخی مشابهی را پس از فروپاشی امپراتوری و سلسله های پادشاهی پشتِ سرگذاشته و وجوه مشترکی در سیاست خارجی خود دارند. اکثر رهبران دو کشور بر این باورند که نظام فعلی حاکم بر جهان که بر پایه سلطه قدرت های غربی به رهبری آمریکا قرار دارد، غیرمنصفانه بوده و نظم بین المللی موجود نمی تواند و نباید بر این اساس به حاکمیت خود تداوم دهد. افزون بر این، اهداف معاصر و نگرانی رهبران دو کشور از قدرت های خارجی که می کوشند آنان را از داشتن جایگاه ویژه بین المللی محروم سازند، از دیگر اشتراکاتی است که می تواند چین و ایران را صرف نظر از سطوح توانایی و اثرگذاری در یک چهارچوب قرار دهد. مسئله اصلی این مقاله ناظر بر طرح این پرسش است که مواضع رهبران ایران و چین درباره ساختار نظام بین المللی طی یک دهه گذشته از منظر گفتمانی چگونه صورت بندی شده است؟ یافته های این پژوهش با روش «تحلیل محتوای گفتمانی» و آموزه های نظریات «معناشناسی شناختی» و همچنین گزینش، کدگذاری و طبقه بندی گویه های رهبران، این فرضیه را مورد آزمون قرار می دهد که رهبران جمهوری اسلامی ایران، ساختار نظام بین المللی را با واژگان تقابلی و فلسفی نقد و ارزیابی کرده اند در حالی که رهبران جمهوری خلق چین ساختار نظام بین المللی را بیشتر با واژگان تعاملی، سیاسی و اقتصادی نقد و تحلیل می کنند. پژوهش حاضر، همچنین نشان می دهد با وجود مشابهت در مواضع انتقادی رهبران دو کشور و تلاش برای تضعیف هژمونی آمریکا، صورتبندی گفتمانی و سیاست های تجدیدنظرطلبی دو کشور واجد تفاوت های بنیادین است.
نقش دیپلماسی در مقابله با تروریسم معاصر علیه جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
35 - 68
حوزههای تخصصی:
تروریسم معاصر یا جدید یکی از پدیده های نوینی می باشد که تأثیرات مختلفی را بر زندگی بشر در قرن بیست و یکم مترتب نموده است. این دیپلماسی توسط نهادهایی نظیر شعام(شورای عالی امنیت ملی)، شاک(شورای امنیت کشور)، واجا(وزارت اطلاعات)، سازمان اطلاعات سپاه، واخ(وزارت امور خارجه) و غیره انجام می پذیرد. در این راستا، جریان اصلی مطالعات تروریسم و آراء اندیشمندانی نظیر ویلکِنسِن، جَکسِن، کِرچِلِس، اسمِلسِر و میچِل، هافمَن، راجِرز و ... به عنوان چارچوب نظری پژوهش حاضر انتخاب گردیده تا بتواند از عهده پاسخ گویی به پرسش اصلی پژوهش برآید. بنابراین، این پژوهش در پی پاسخ به این پرسش اصلی که «نقش دیپلماسی د ر مقابله با تروریسم معاصر متوجه مردم و نظام سیاسی ایران چیست؟» این فرضیه را ارائه می دهد که «جمهوری اسلامی ایران به واسطه بهره گیری از دیپلماسی می تواند 9 اقدام اساسی ضدتروریستی را در مقابله با تروریسم معاصر انجام دهد: 1)کاهش انگیزه تروریست ها جهت حمله به اهداف در داخل خاک ایران به واسطه اعمال فشار بر کشورهای میزبان تروریست ها و محروم نمودن تروریست ها از فضای فیزیکی و سیاسی؛ 2)تقلیل قابلیت های عملیاتی تروریست ها به واسطه اعمال فشار بر کشورهای میزبان و حامی در جهت خلع سلاح تروریست ها؛ 3)مسدود نمودن یا مصادره منابع مالی و دارایی های تروریست ها؛ 4) اشتراک گذاری اطلاعات سازمان های اطلاعاتی خارجی با سرویس های اطلاعاتی ایران و بالعکس؛ 5) ایجاد شکاف در جبهه حامیان تروریسم ضد ایرانی و منفعل نمودن دولت های حامی تروریسم ضد ایرانی؛ 6) زمینه سازی جهت محکومیت بین المللی تروریست ها؛ 7) سازمان دهی فضای رسانه ای سنگین علیه تروریست ها؛ 8) ممانعت از دست یابی تروریست ها به تسلیحات و فناوری پیشرفته؛ 9) منفعل نمودن، بازداشت و حتی زمینه سازی جهت حذف مهره های کلیدی جریان های تروریستی». این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی می باشد.
استخراج مؤلفه های تحقق حکمرانی مشارکتی در جامعه اسلامی بر اساس تعالیم زیارت اربعین حسینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی بسیج سال ۲۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۰۰
5 - 38
حوزههای تخصصی:
حکمرانی مشارکتی زمینه را برای تصمیم گیری، اجرا و نظارت مردم در مناسبات اجتماعی و سیاسی فراهم می کند و این الگو می تواند منجر به رشد و پیشرفت آحاد جامعه، تقویت سرمایه اجتماعی، افزایش عدالت و انسجام اجتماعی شود. با بررسی های انجام شده می توان شواهد زیادی راجع به اهمیت و ابعاد حکمرانی مشارکتی در آموزه های دینی و سنت اهل بیت (ع) استخراج نمود. یکی از نمونه های موفق حکمرانی مشارکتی در عصر حاضر، پدیده اربعین حسینی است که توجه بسیاری از سیاستمداران و پژوهشگران را به خود جلب کرده است. شناسایی ابعاد و شاخص های این پدیده بی نظیر می تواند مسیر دستیابی به حکمرانی مشارکتی را در ساحات اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی روشن کند. از این رو، مصاحبه های مهمی با اندیشمندان شیعه در خصوص ابعاد و شاخص های پدیده اربعین حسینی انجام شده است. این مصاحبه ها با روش کیفی تحلیل مضمون بررسی شده اند و شاخص های شناسایی شده در آن، ذیل مدل سه شاخگی دسته بندی شده اند. این مدل، دلالت هایی از مشارکت در پدیده اربعین را مبتنی بر زمینه، ساختار و محتوا ارائه می کند. با شناسایی ابعاد مختلف این مشارکت عظیم اجتماعی و بررسی دلالت های آن، می توان از این پدیده به عنوان الگوی عملیاتی موفق جهت تحقق حکمرانی مشارکتی در نظام جمهوری اسلامی استفاده نمود.
لویاتان غایب و برافتادن جمهوری: آسیب شناسی ناکامی دموکراسی سازی در افغانستان (2001- 2021)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیدایش گروه طالبان در عرصه سیاست افغانستان در دهه ۱۹۹۰ و به دست آوردن قدرت از مهم ترین فراز های سرنوشت ساز این کشور محسوب می شود. سقوط آنان و آغاز دوره جمهوری در سال ۲۰۰۱ نوید ورود افغانستان به مسیر دموکراسی را می داد، اما پیدایی دوباره طالبان در تابستان ۲۰۲۱ جامعه جهانی را شوکه کرد. در این نوشتار می خواهیم ناکامی افغانستان در دموکراسی سازی در سال های ۲۰۰۱ تا ۲۰۲۱ را از دریچه سنت توسعه پژوهی دارون عجم اوغلو و جیمز ای رابینسون و با تأکید بر سیاست، اقتصاد و تاریخ واکاوی کنیم. با رویکرد کیفی و روش جامعه شناسی تاریخی تبیینی در پی پاسخ این پرسش هستیم که دلیل ناکامی دموکراسی سازی در افغانستان و برآمدن دوباره و سریع طالبان برآیند چیست؟ در پاسخ این فرضیه مطرح می شود که ماهیت دولت در افغانستان به دلیل ساختار و طراحی ضعیف و قدرت ضددموکراسی جامعه با لویاتان غایب هم خوانی دارد. در چنین بستری قفس هنجار ها تعیین کننده سیاست و مانع تقویت هم زمان دولت (بهروزی اقتصادی و اجتماعی) و جامعه (درونی شدن ارزش های جدید و هوشیاری) و برآمدن لویاتان مقید برای گذار به دموکراسی شده است. برایند این موارد راه را برای بازگشت دوباره اقتدارگرایی طالبان هموار کرد. داده های این نوشتار از راه مطالعات کتابخانه ای و اسنادی گردآوری شده است و در چارچوب نظریه عجم اوغلو و رابینسون بررسی و تحلیل شده اند. یافته ها نشان می دهد که دموکراسی سازی در افغانستان هنگامی موفق است که لویاتان از حالت غایب خارج شود و به تقویت جامعه با محوریت فرسایش قفس هنجارهای ضدتوسعه نگاه ویژه داشته باشد.
بررسی جایگاه هوش مصنوعی و راهبرد های به کارگیری آن در ایالات متحده امریکا
منبع:
راهبرد سیاسی سال ۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۷
57 - 87
حوزههای تخصصی:
در مطالعه حاضر جایگاه هوش مصنوعی در راهبرد سیاست خارجی، میزان سرمایه گذاری و بکارگیری هوش مصنوعی در حوزه روابط بین الملل و جنگ های آینده ایالات متحده آمریکا در چارچوب نظریه بازی ها تحلیل شد . نوع تحقیق نظری – کاربردی است. جامعه آماری اساتید و متخصصین که درزمینه هوش مصنوعی و مطالعات آمریکا دارای با درجه دکتری تخصصی و فوق دکتری فعالیت دارند؛ بود که به ر وش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها علاوه بر مراجعه به کتاب ها و اسناد موجود، بهره گیری از ابزار پرسشنامه بسته در مقیاس لیکرت بود.داده ها در نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان می دهد که ایالات متحده به دنبال بهبود وضعیت اقتصادی خود را یکی از اهداف اصلی توسعه هوش مصنوعی در نظر گرفته است.از طرفی ارتقاء ظرفیت های علمی و پژوهشی و نیز بهبود و توسعه زیرساخت های فنی و داده ای نیز مورد توجه قرار گرفته است ..به طور کل تمام استراتژی های ایالات متحده در هوش مصنوعی هفت مضمون: تأمین مالی تحقیق و توسعه، مقررات گذاری وتنظیم گری و تدوین استانداردها، فرهنگ سازی، آموزش و مهارت آموزی، خدمات مشاوره ای و شتابدهی، شبکه سازی حمایت از همکاری و توسعه اکوسیستم، خرید دولتی و تحریک تقاضای بازار می باشند.
پرتویی از عرفان و تصوف در اشعار منقبتی قرن های هشتم و نهم هجری
منبع:
مطالعات ادبیات شیعی سال ۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵
11 - 52
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، پیوند آموزه های عرفانی با اشعار منقبتی قرن های هشتم و نهم نشان داده می شود. برای دست یابی به این هدف ابیات شاعرانی مدّنظرقرار گرفته که در این دوره پیرامون اهل بیت(ع) اشعاری سروده اند. اما برای تأثیر بیشتر کلامشان بر مخاطب سعی دارند از آموزه های عرفان اسلامی نیز استفاده کنند. این آمیختگی (عرفان و منقبت) می تواند دلایل مختلفی داشته باشد: مشرب فکری شاعر، بهره مندی او از خطّ فکری خاص، ویژگی شاخص محتوایی این دوره که بهره مندی از مضامین عرفانی است. عجین شدن مبانی عرفانی با منقبت اهل بیت(ع) سبب شده است درک ابیات برخی از این شاعران مانند شاه نعمت الله ولی و آذری اسفراینی دشوار شود و شیوه منقبت گویی آن شاعران را برجسته تر از دیگران نشان دهد.شاعران مدّنظر در این جستار عبارتند از: شیخ حسن کاشی، شاه نعمت الله ولی، آذری اسفراینی، عصمت بخارایی، جامی.در گام نخست، به معرفی مختصری از شاعران نام برده خواهیم پرداخت و سپس بحث ابیات مطرح خواهد شد. در بخش بررسی ابیات ابتدا به بازگشایی اصطلاحات عرفانی آن ها و در صورت لزوم اشاره های قرآنی و روایی مربوط به اهل بیت(ع) پرداخته شده و سپس ابیات براساس دقیقه های عرفانی و احادیث یا سخنان اهل بیت(ع) شرح شده است.
عناصر الإیقاع ودلالاتها في المجموعه الشعریّه الکامله للشاعر السید حیدر الحليّ (مراثی آل البیت علیهم السلام أنموذجاً)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ظهر أثر واقعه الطف واستشهاد الإمام الحسین علیه السلام وأصحابه وما حلّ بأهل البیت علیهم السّلام من الاضطهاد والقتل وهتک حرمتهم فی الفنون الأدبیه، حیث نجد أروع المراثی فی تسجیل هذه الأحداث والمأساه العظیمه؛ والسید حیدر الحلی شاعر شیعی قد عبرّ عن هذه المأساه العظیمه فی دیوانه، حیث شکّلت المراثی قسماً أساسیاً وموضوعاً رئیساً من أشعاره وتحتاج إلى بحث عمیق من حیث الأسلوب و سیاق الشعر؛ من هنا هدف هذا البحث إلی دراسه عناصر الإیقاع ودلالاتها فی مراثی السید حیدر الحلّی، حیث تمثّلت فی المستویین الخارجی والداخلی؛ وما توصّلت إلیه الدراسه هو أنّ البحر الطویل، والبحور المرکبه والبحور الکامله أکثر تردداً فی المراثی؛ والشاعر استطاع أن یخرج من بحر واحد أنغاماً موسیقیه مختلفه بتنوّع عواطفه وأحاسیسه. وقد شکلت القافیه المطلقه حضوراً کاملاً فی المراثی فقد لجأ الشاعر إلی توظیف هذا النوع من القافیه لرغبته فی إیصال صوته إلی المتلقّی بأکبر قدر من الوضوح؛ وإن أسلوب التکرار فی المراثی جاء منسجماً مع الحاله النفسیه التی یمرّ بها الشاعر کما یناسب المعنی الذی یسعی إلى تقدیمه؛ ویشکل التجنیس غیر التام والتجنیس الاشتقاقی حضوراً واسعاً قیاساً إلی التجنیس التام ویعزی ذل ک إلی الجهود التی بذلها الشاعر فی تقریب المفهوم والمعنی المراد إلی ذهن المتلقی قیاساً إلی التجنیس التام الذی یخلق نوعاً من الغموض فی تقریب المعنی.
تعلیم اللهجه العراقیّه في إیران للسیاحه الطبیّه (اقتراح منهج مبنيّ علی الواجبات)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات فی اللغه العربیه و آدابها پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۸
167 - 188
حوزههای تخصصی:
تُعدّ السیاحه من المجالات المهمه عند المنظمات المحلّیه والدولیه کمجال للازدهار والتنمیه؛ ومن أهم المجالات فی السیاحه هی السیاحه الطبیه والصحیه التی تستقطب للبلدان المضیفه عمله أجنبیه کثیره ولذلک تعطیها الحکومات والقطاع الخاص أهمیه قصوى. والجامعات من أهمّ المؤسسات التی تزوّد السیاحه بالطواقم المتخصصه، کما أنّه من شأن هذا المجال أن یساعد فی توفیر فرص العمل لخریجی الجامعات بالمقابل؛ وبالتالی فإنّ قسم اللغه العربیه وآدابها، وخاصه فرع ترجمه اللغه العربیه، بإمکانه أن یؤثر فی هذا المجال بناء علی الدور المهمّ الذی یؤدّیه السیّاح العراقیون فی السیاحه الطبیه فی إیران؛ علیه فإنّ المقال الحالی یسعى بمنهج وصفی-تحلیلی إلى دراسه الإمکانات، وقضایا تعلیم اللغه، وخاصه تعلیم اللهجه العراقیه والمشاکل الموجوده، ووصل ٰإلی نتائج، من أهمّها: ضروره إعاده النظر فی البرامج الدراسیه لتعلیم العربیه بأخذ اللهجه العراقیه وأهمیتها بعین الاعتبار؛ وضروره تألیف المصادر، وخاصه مصادر تعلیم هذه اللهجه... کما اقترح نموذج ویلیس ذا المستویات الثلاثه: ما قبل الواجبات والتی تشمل التعرف إلی مواضیع ذات صله بالسیاحه الطبیه یتحدث المعلّم حولها، مرحله الواجبات التی تشمل قیام المتعلّم بواجبات تواصلیه وفی قالب فریق، حول الموضوعات التی تعرف إلیها وما بعد الواجبات التی تشمل التحدث حول الموضوع و قیام المعلّم بدور الإشراف فی المحاضره والقیام بنشاطات نظراً لفعالیته فی تعلیم اللغه.
ارائه الگوی دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران بر اساس نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
158 - 186
حوزههای تخصصی:
دیپلماسی فرهنگی تبادل ایده ها، اطلاعات، هنر و جنبههای دیگر فرهنگ در بین ملل و مردمان آن ها برای تقویت تفاهم میان آن ها است. هدف از این پژوهش تدوین الگوی دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران بود. این پژوهش از نوع کیفی و با استفاده از نظریه داده بنیاد و مدل پارادایمی استراوس و کوربین انجام شده است و داده ها از طریق مصاحبه های عمیقی با استفاده از نمونه گیری هدفمند از اساتید، صاحب نظران، رایزنان عوامل دخیل در حوزههای مختلف دیپلماسی فرهنگی ج.ا.ایران صورت گرفت. بعد از حاصل شدن اشباع نظری با 24 مصاحبه و تحلیل داده ها طی سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی انجام شد و بر اساس نظریه داد بنیاد الگوی مورد نظر تبیین شد.(توسعه فرهنگی، توسعه سیاسی و توسعه ارتباطی)به منزله شرایط علی، (پیروی از اصول، ارزش ها و سیاست ها؛ جغرافیای فرهنگی؛ اسلام و تشیع؛ زیر ساخت های آموزشی؛رسانه ای و فضای مجازی؛ دینی و مذهبی؛ تمدنی و میراثی؛ علمی فرهنگی؛ نهادی؛ سبک زندگی ایرانیان؛ قابلیت های فرهنگی و اجتماعی؛ ادبی و هنری؛ انسانی؛ سیاسی؛ کارگزاران فرهنگی؛ ماهیت ایدئولوژیک) عوامل زمینه ای، (تهدیدها، فرصت ها، متغیرهای محیطی و ضعف ها و کاستی های داخلی) به عنوان عوامل مداخله گر شناسایی شدند. راهبردها در8 محور(تنوع بخشی به راهبردها و ابزارها، ارتقاء اقدامات، توسعه بازیگران، تقویت زیرساخت ها، ارتقای ساختار و الگوی مدیریت) و پیامدها شامل6 محور(تامین منافع و امنیت ملی، توسعه ایدئولوژیک دینی و انقلابی، تولید و بازتولید فرهنگ، رشد اقتصادی در بستر فرهنگ، تفاهم و صلح پایدار، تقویت مشروعیت و پرستیژ بین المللی) می باشد.
سیستم کنترل چند پیکری و نظم های منطقه ای :شبکه منطقه ای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
1 - 28
حوزههای تخصصی:
سیستم کنترل نظم منطقه ای متاثر از تغییر ساختار و تغییر الگوی نظم بین الملل دگرگون شده است. در این میان یکی از پویش های کنترل نظم شبکه ایران، نوپدیدگی در قالب فرسایش ساختار تک قطبی سیستم جهانی و ظهور کانون های نوین قدرت در قالب پیکربندی های چندگانه است. بر همین اساس این پرسش اصلی مطرح می گردد که سازه چندپیکره نظم های منطقه ای چه تاثیری بر الگوهای کنترل نظم قدرت های منطقه ای در شبکه منطقه ایران دارد؟ دراین مقاله استدلال می شود که سازه چندپیکره ،الگوهای کنترل نظم منطقه ای را از قطبیت محوری به سمت کانون محوری سوق می دهد بر این اساس کنترل نظم در شبکه منطقه ای ایران در ابعاد سازه ها، دینامیک ها، چرخه ها، رفتارهای بازیگران و راهبرد کنترل متحول شده است و کنترل نظم شبکه منطقه ای ایران بر مبنای راهبرد انطباقی_شاخه ای شبکه های چندپیکره متداخل تنظیم می شود. پژوهش حاضر با بهره گیری از روش ابداکتیو در گام نخست نوپدیدگی در عناصر گوناگون نظم در قالب سازه، چرخه های قدرت، پویایی ها و مدل های کنترل را بررسی می کند سپس چارچوب نظری مناسب برای واقعیات نوپدید در قالب شبکه های پیچیده ارائه می گردد و با استفاده از آن کنترل نظم در شبکه منطقه ای ایران تبیین می شود. در نهایت راهبردکنترلی شاخه ای-انطباقی مبتنی بر مفهوم کانونیت و متناسب با محیط منطقه ای ایران به عنوان دستاورد پژوهش تبیین می گردد.
کاشی نگاره های نقاشی رنگ روغن با نقوش فرنگی در بنای شمس العماره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش های بومی ایران سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۹
251 - 279
حوزههای تخصصی:
کاخ شمس العماره به عنوان اولین بنای مرتفع و پنج طبقه تهران در سال 1282ه.ق به دستور ناصرالدین شاه و به تقلید از بناهای اروپایی، توسط معیرالممالک در مدت 2سال ساخته شد. ساخت و تزیینات آن متاثر از جنبش فرنگی سازی در ایران بوده است. از آن جا که نقاشی رنگ روغن اغلب بر روی سطوح بافت دار مرسوم بود، به کارگیری این روش روی کاشی لعابدار تا آن زمان انجام نشده بود. در این مقاله این روش منحصر بفردکه در پنج فضای خصوصی درچهار طبقه شمس العماره اجرا شده، بررسی می شود. پرسش اصلی این پژوهش این است که علل به کارگیری نقاشی رنگ روغن روی کاشی های لعابدار در این بنا چیست؟ این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی انجام گرفته و جمع آوری داده ها به صورت میدانی و کتابخانه ای است. برخی پژوهشگران هنر دوره قاجار اذعان دارند که نقاشی هایی با موضوع چشم اندازها، اغلب کپی از آثار نقاشی کلاسیک هنرمندان اروپایی است. یافته ها نشان می دهد متغیرهای انتخاب شیوه نقاشی رنگ روغن، نتیجه تغییر رویکردهای هنرمندان نسبت به نقاشی ایرانی است، شیوه آسان، قابل دسترس بودن مواد و مصالح و تمایل به غرب گرایی که کاملا به شرایط اجتماعی و سیاسی آن دوران وابسته بود، از جمله این متغیرهاست.
بررسی و معرفی ریخت شناسی نقوش در رنگین نگاره های استان لرستان (با تکیه بر نقش مایه سگ)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش های بومی ایران سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۹
341 - 379
حوزههای تخصصی:
سگ از نخستین جانورانی است که به دست بشر اهلی شده است و همواره دوستان و ملازمان خوبی برای انسان ها بوده اند. نقاشی هایی که در غارهای انسان های نخستین کشف شده حاکی از این موضوع است که این دوستی حداقل سابقه ای 16 هزار ساله دارد. سگ در صحنه ها و وضعیت های مختلف در هنر صخره ای ایران در چهار حوزه فرهنگی (شمال، غرب، جنوب و شرق) نقش شده است. با توجه به دیرینگی، تنوع و پراکنش این نقوش در سنگ نگاره های مناطق مختلف در ایران، هدف از این پژوهش، مطالعه نقش مایه سگ و بررسی نژاد واقعی این حیوان در هنر صخره ای استان لرستان است. سوال اصلی پژوهش این است: ریخت شناسی و نژاد نقش مایه سگ در رنگین نگاره های استان لرستان چگونه است؟ سگ در رنگین نگاره های استان لرستان در کدام صحنه ها و موضوعات تصویر شده است؟ نقش مایه سگ در رنگین نگاره های استان لرستان با چه سنگ نگاره هایی در ایران قابل مقایسه است؟ روش پژوهش حاضر، کیفی و به صورت توصیفی-تحلیلی- تطبیقی است. شیوه گردآوری اطلاعات به صورت (کتابخانه ای) و میدانی است. جامعه آماری در این پژوهش رنگین نگاره های استان لرستان در سه منطقه (سنگ مهرداد و میرملاس در کوهدشت و تخت چان پلدختر) است.
تبیین رابطه سرمایه های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی با سلایق سینمایی مخاطبان (مورد مطالعه: سینماروهای شهر زاهدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
51 - 72
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر آن بوده است تا ضمن شناخت برخی ویژگی های سینماروها در شهر زاهدان، ارتباط انواع سرمایه با گرایش های سینمایی آن ها را بررسی نماید. از آن جا که دست یابی به هدف فوق الذکر منوط به شناخت گرایش و سلیقه افراد، و نیز بررسی ذائقه فرهنگی آنان بر حسب دارایی ها یا سرمایه های شان می باشد، لذا در پژوهش حاضر از رویکرد پیر بوردیو به عنوان راهنمای نظری کار استفاده شده است. روش تحقیق نیز از نوع کمی و با هدف توصیف و تبیین پدیده مورد بررسی و با استفاده از ابزار پرسشنامه محقق ساخته بوده است. جامعه آماری تحقیق کلیه مشتریان سینماهای شهر زاهدان در زمان جمع آوری داده ها و حجم نمونه 232 نفر بوده است که به صورت تمام شماری از افراد حاضر به همکاری انتخاب شده اند. یافته های تحقیق نشان می دهد که سرمایه های فرهنگی و اجتماعی با بسیاری از گرایش های سینمایی سینماروهای زاهدانی رابطه معناداری دارند. در حالی که سرمایه اقتصادی چنین ارتباط معناداری را نشان نمی دهد. همچنین تمامی ویژگی های زمینه ای مورد بررسی سینماروهای زاهدانی شامل جنسیت، سن، وضعیت تأهل، قومیت، مذهب، میزان تحصیلات، وضع فعالیت و طبقه اقتصادی خانواده، حداقل با برخی با گرایش های سینمایی آن ها از رابطه معناداری برخوردارند.