مطالب
فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۰۸۱ تا ۴٬۱۰۰ مورد از کل ۵۰۶٬۰۴۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر ؛ طراحی مدل مفهومی عوامل موثر بر سلامت مالی در چرخه حیات شرکتها با استفاده از رویکرد داده بنیاد را مورد تحلیل قرار داده است. این پژوهش به لحاظ رویکرد پژوهشی، آمیخته؛ در بخش کیفی از نوع اکتشافی و در بخش کمی؛ از نوع توصیفی– علّی است. در راستای اجرای این پژوهش، ابتدا با استفاده از مبانی نظری؛ ابعاد، مؤلفه ها و عوامل موثر بر سلامت مالی استخراج و به روش دلفی، پنج بعد ( شامل حاکمیت شرکتی، محتوای اطلاعاتی سود، ویژگی های هیأت مدیره، ریسک های شرکتی و افشای اطلاعات) و بیست مؤلفه شناسایی و مورد اجماع قرار گرفت. جامعه مورد مطالعه در بخش مصاحبه در این پژوهش؛ شامل 21 فرد خبره با دانش حسابداری و مدیریت مالی بوده و جامعه آماری در بخش کمّی؛ سطوح مختلف مدیران شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بودند. در ادامه داده های مورد نیاز با استفاده از توزیع پرسش نامه هایی محقق ساخته در بین 201 نفر؛ جمع آوری گردید. پس از آن؛ برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار استنباطی نظیر آزمون t و مدل یابی معادلات ساختاری به روش PLS استفاده شد . اولین نتیجه این پژوهش؛ شناسایی ابعاد و مؤلفه های تأثیرگذار بر سلامت مالی شرکتهاست که با استفاده از مطالعات نظری، جمع بندی نظرات خبرگان حوزه حسابداری و مدیریت مالی ، تجزیه وتحلیل نظرات جامعه آماری و دریافت نظرات متخصصان حوزه های مرتبط با پژوهش بدست آمد.
تدوین و ارائه الگوی ریاضی به منظور معماری فرهنگ سازمانی مبتنی بر ایجاد همسویی بین نقاط مرجع استراتژیک عناصر سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت و چشم انداز آموزش دوره ۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۹)
124 - 158
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تدوین و ارائه الگوی ریاضی به منظور معماری فرهنگ سازمانی مبتنی بر ایجاد همسویی بین نقاط مرجع استراتژیک عناصر سازمانی می باشد. روش پژوهش از حیث هدف از نوع تحقیقات کاربردی – توسعه ای و از نظر ماهیت اکتشافی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل 20 نفر از خبرگان دانشگاهی و سازمانی می باشند و نمونه گیری به صورت هدفمند قضاوتی و گلوله برفی انجام شد و مصاحبه ها تا دستیابی به اشباع نظری ادامه داشت. در این پژوهش از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. برای گردآوری و تحلیل داده ها از دلفی و سیستم عصبی فازی استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها جهت پالایش مؤلفه ها و معیارهای مدل مفهومی از دیدگاه خبرگان از تکنیک دلفی فازی و به منظور ارائه مدل ریاضی از سیستم استنتاج فازی انطباق پذیر و از نرم افزار Matlab استفاده گردید. نتایج نشان داد که در مجموع 4 بعد، 12 مؤلفه و 57 معیار ارزیابی و چندین زیر معیار شناسایی شد که شامل پیشایند (استراتژی کسب و کار، رهبری، ساختار سازمانی، تکنولوژی، استراتژی منابع انسانی) فرایند (فرهنگ سازمانی، استراتژی تغییر) نتایج (نتایج فردی، گروهی، عملکرد سازمانی) پیامد (پاسخگویی عمومی، افزایش سرمایه های اجتماعی) می باشد و مدل بدست آمده در سازمان های نهاد انقلاب اسلامی بنیاد مستضعفان مورد آزمون قرار گرفته و در نهایت ویژگی و قابلبت این مدل در شبیه سازی و پیش بینی فرهنگ مطلوب سازمانی مبتنی بر ایجاد همسویی بین نقاط مرجع استراتژیک عناصر سازمانی مورد ارزیابی قرارگرفته است.
شناسایی و سطح بندی عوامل مؤثر بر پذیرش مدل تعالی در دانشگاه آزاد اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت و چشم انداز آموزش دوره ۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۹)
231 - 258
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش شناسایی و سطح بندی عوامل مؤثر بر پذیرش مدل تعالی در دانشگاه آزاد اسلامی با رویکرد مدلسازی ساختاری تفسیری می باشد. روش پژوهش با توجه به هدف آن، کاربردی و از حیث شیوه اجرا، کیفی و از نظر ماهیت، اکتشافی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل 10 نفر از اساتید رشته مدیریت دانشگاه های آزاد استان گیلان هستند. از روش نمونه گیری نظری استفاده گردید. ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختاریافته می باشد. به منظور تحلیل داده ها از روش تحلیلتم و به منظور سطح بندی معیارهای شناسایی شده، از روش مدلسازی ساختاری تفسیری در نرم افزار MACMIC استفاده شد. نتایج تحلیل داده های حاصل از مصاحبه ها کشف سه عامل اصلی شامل: عوامل مدیریتی، عوامل بیرونی، و عوامل نگرشی-رفتاری و 24 شاخص فرعی بود که در قالب سه عامل مذکور دسته بندی شدند. نتایج سطح بندی شاخص های فرعی شناسایی شده نیز نشان داد که عواملی چون ضعف در سیاستگذاری های کلان، ضعف در پیش بینی منابع مالی مشخص و فرهنگ پایین بکارگیری مدل تعالی در دانشگاه ها (مربوط به دسته عوامل بیرونی)، تدوین و اجرای استراتژی های مؤثر جهت اجرای مدل تعالی در شعب دانشگاه و همچنین شناخت صحیح وضع موجود و نیازها (مربوط به دسته عوامل مدیریتی) و سودمندی استفاده از مدل در ارتقاء شغلی مجریان (مربوط به دسته عوامل نگرشی- رفتاری) از مهم ترین شاخص های مؤثر بر روش مدل تعالی در دانشگاه آزاد اسلامی هستند.
روش های مذاکره در زمان بحران
حوزه های تخصصی:
بخش عمده ای از رابطه های ما در زندگی، چه زندگی شخصی و چه محیط کسب و کار، از جنس مذاکره هستند. اصطلاح مذاکره، محدوده گسترده ای از فعالیتها و رابطهها، از تنظیم یک قرارداد تجاری بین المللی تا گفتگوی مجدد دو خویشاوند را در برمی گیرد.در این پژوهش سعی می شود با بسط نظریه های علمی و معتبر، مفهوم تربیت را به عنوان یکی از چالشهای بزرگ زندگی بیان شود. هدف از انجام این تحقیق، روش های مذاکره در زمان بحران؛ بود. این تحقیق بصورت کیفی و کتابخانه ای صورت گرفت. مطالب مرتبط از کتب معتبر و مقالات علمی فیش برداری و جمع آوری شدند؛ سپس مفاهیم روشهای مذاکره در بحران؛ گرد آوری شده است. بنابراین بر اساس نتایج بدست آمده از تحقیق حاضر، می توان چنین بیان داشت که، هر فرد با هر حرفه ای باید خود را با روند صحیح مذاکره آشنا کند. روش های مختلفی برای انجام مذاکره موفق وجود دارد که می توانید با توجه به موضوع و شرایط مختلف انتخاب کنید. هر کسی در هر سطحی قادر است مهارت مذاکره را کسب کند و در طیف گسترده ای از فعالیت ها از آن بهره ببرد. در نهایت باید بدانید، مذاکره مهارت ویژه ای است و مزایای زیادی برای حل هرگونه اختلاف در اختیار افراد قرار می دهد.
اولویت بندی شاخص های اقتصادی، اقلیمی و امنیتی مکان یابی نیروگاه های خورشیدی و رتبه بندی مراکز استان های منتخب ایران با استفاده از تحلیل عاملی و روش های ترکیبی MCDM(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه تکنولوژی صنعتی دوره ۲۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۶
3 - 20
حوزه های تخصصی:
کشور ایران به علت قرارگیری بر روی کمربند گرم دنیا دارای یکی از بالاترین پتانسیلهای جذب انرژی خورشیدی می باشد که امکان استفاده از نیروگاه های خورشیدی را فراهم می سازد. یکی از مهمترین مسائل در فرآیند استفاده از نیروی انرژی خورشیدی و احداث نیروگاه های خورشیدی موضوع مکان یابی است. در این مقاله شاخص های مهم مکان یابی در شاخه های اقتصادی، اقلیمی و امنیتی همچون شاخص هزینه و درآمدی، دمای هوا، شاخص میزان ابرناکی آسمان، شاخص آلودگی هوا، شاخص میزان سرعت وزش باد، شاخص میزان ساعات تابش نور خورشید، شاخص زاویه تابش نور خورشید و شاخص های دیگر معرفی و سپس با ابزار پرسشنامه و مصاحبه خبرگان و کاوش داده های آماری از مدلسازی معادلات ساختاری، تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل عاملی تائیدی عامل های اصلی اولویت بندی شدند. در ادامه جهت محاسبه وزن معیارها و زیرمعیار از روش AHP استفاده شده و سپس وزن های حاصله با وزن های حاصل از مدلسازی معادلات ساختاری ادغام گشته و وزن نهایی محاسبه گردید. در این مرحله از مدل جمعی وزنی WSM و مدل تولید وزنی WPM نیز استفاده شده است. در ادامه، بر اساس جهت های اصلی جغرافیایی کشور (شمال، جنوب، شرق و غرب، مرکز) و جهت های فرعی جغرافیایی کشور (شمال شرق، شمال غرب، جنوب شرق، جنوب غرب) هر یک، یک استان به عنوان نمونه، منتخب شدند. نتیجه مقاله نشان داد که از بین ۹ جهت بررسی شده، به ترتیب جهت های جنوب غربی، مرکز و جنوب شرقی کشور بهترین مناطق برای ایجاد و راه اندازی نیروگاه های خورشیدی هستند.
نازینْک، گونه ای شعر عامه بلوچی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال ۱۲ مرداد و شهریور ۱۴۰۳ شماره ۵۷
75 - 102
حوزه های تخصصی:
ادبیات عامه بلوچ تنوع زیادی دارد و بخش اعظم آن را شعر تشکیل می دهد. انواع گوناگون شعر در همه عرصه های زندگی مردم حضور دارد و این حاکی از ذوق عامه آن ها برای پرداختن به شعر و ادب است. نازینک یکی از کهن ترین جنبه های ادبیات شفاهی قوم بلوچ است که در سراسر سرزمین بلوچستان هنوز رواج دارد و آن را مردم بلوچ، به ویژه مادران در توصیف فرزندان خود می خوانند. سراینده هیچ کدام از این سروده ها مشخص نیست و سینه به سینه از نسلی به نسل دیگر منتقل شده اند. ﺳﺎﺧﺘﺎر نازینک ﺑﻨﺎ ﺑﺮ ﺷﻮاﻫﺪی ﻛﻪ در دﺳﺖ اﺳﺖ، شبیه لالایی بلوچی است. درون مایه آن متنوع و بیشتر توصیفی از ویژگی هایی است که در گذشته برای دختر و پسر شایسته درنظر می گرفته اند. این اشعار تفاخر مادران و پدران نسبت به فرزندان خود و دربردارنده آرزوهای آنان است. این سروده ها موزون و از نظر زبانی روان و شیوا و از نظر ادبی پربارند. در بیشتر نازینک ها قافیه وجود دارد. هدف از این پژوهش، معرفی نوعی شعر عامه بلوچ است که تاکنون تحقیقی درباره آن صورت نگرفته است. این پژوهش به شکل بنیادی، برپایه تحقیقات میدانی و به روش توصیفی تحلیلی انجام شده است.
نقد روان شناختی و جامعه شناختی ذات الدّواهی، شیطانی در لباس عبّاد از هزارویک شب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال ۱۲ مرداد و شهریور ۱۴۰۳ شماره ۵۷
169 - 200
حوزه های تخصصی:
«حکایت ملک نعمان و فرزندانش» یکی از داستان های خواندنی و چند لایه ای از مجموعه هزارویک شب است. داستان در لایه ظاهری اش جنگ بین مسلمانان و مسیحیان را که موضوعی تاریخی است، بیان می کند. ذات الدواهی، شخصیت اصلی زن داستان و مادر شاه مسیحیان، لباس مردان دین را می پوشد، جنسیت و دین خود را مخفی می کند و لشکریان اسلام را فریب می دهد. از دید اجتماعی، داستان بیشتر به مکاری های زنانه وی می پردازد که درنهایت به سزای اعمال خبیثانه اش هم می رسد، اما در لایه پنهانی تر، وقتی از بُعد کهن الگویی به آن بنگریم، داستان بیانگر فقدان آنیما (عنصر زنانه) در جامعه است و گسستگی خودآگاهی و ناخودآگاه جمعی را نشان می دهد که حکمرانی دو پادشاه بر یک اقلیم پایانِ داستان به خوبی این موضوع را تأیید می کند. روش تحقیق، توصیفی تحلیلی و با استناد به منابع کتابخانه ای است. ذات الدواهی از نظر کهن الگویی «آنیما (مادرمثالی)» منفی است که در قسمت هایی از داستان «نقاب» به صورت می زند و «سایه»های اجتماع را به صورت پررنگ تری نشان می دهد. البته با اندکی تغییر در شیوه نگرش نسبت به نقش و جایگاه شخصیت ها، می توان او را به عنوان «قهرمان کلک» نیز به شمار آورد. ذات الدواهی نماینده زنان جامعه اش است؛ زنانی که ویژگی زنانه شان (عشق) در نظام مردسالار نادیده گرفته شده است و به حاشیه رانده شده اند. درنتیجه، عنصر مردانه (آنیموس) در او فعال شده است و به دلیل ویژگی های آنیموسی، چهره ای انتقام جو، بی باک، سنگدل و دسیسه چین از خود نشان می دهد.
ساخت و هنجاریابی پرسشنامه رهبری هم افزا در مدیران هنرستان های فنی وحرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
193 - 203
حوزه های تخصصی:
هدف: سبک رهبری هم افزا در اجرای استانداردهای کیفیت در مدارس نقش مهمی دارد. هدف پژوهش حاضر ساخت و هنجاریابی پرسشنامه رهبری هم افزا در مدیران هنرستان های فنی وحرفه ای بود. روش شناسی: روش پژوهش کمی از نوع مطالعات همبستگی بود. جامعه پژوهش معلمان هنرستان های فنی و حرفه ای استان تهران در سال تحصیلی 1401- 1400 بودند. با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی براساس جنسیت و طبقات جامعه و بر مبنای فرمول کوکران، یک نمونه به حجم 364 معلم انتخاب شد. برای گردآوری داده ها از ابزار محقق ساخته ی رهبری هم افزا 20 گویه ای و ابزار دوسوتوانی سازمانی جانسن (2006) استفاده شد. به منظور بررسی ساختار عاملی و روایی سازه پرسشنامه از تکنیک های نسبت روایی محتوا، تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی، و روایی همگرا و واگرا و برای بررسی پایایی پرسشنامه از روش آلفای کرانباخ و پایایی ترکیبی بوسیله نرم افزارهای SPSS25 و LISREL10.30 استفاده شد. یافته ها: براساس یافته ها 4 عامل و 20 گویه برای سنجش رهبری هم افزا مدیران آموزشی هنرستان های فنی و حرفه ای طراحی و ساخته شد. روایی محتوایی ابزار (7585/0) بر اساس نظر متخصصان تأیید شد. در تحلیل عاملی اکتشافی چهار عامل ساختار سازمانی، عوامل برون سازمانی، رفتار رهبری و نگرش ها، باورها و ارزش ها با مقدار ویژه ی بالاتر از یک مشاهده شد که قادر به تبیین 71 درصد واریانس رهبری هم افزا بودند. نتایج حاصل از تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که شاخص های برازش پرسشنامه مناسب و مطلوب هستند و پرسشنامه دارای روایی مطلوب می باشد. همچنین براساس درصد واریانس تبیین شده ی مطلوب 63 درصد در تحلیل عاملی تأییدی مرتبه دوم، قدرت پرسشنامه در تبیین واریانس رهبری هم افزا تأیید شد. روایی همگرا (6304/0) و واگرا (794/0)، آلفای کرانباخ (936/0) و پایایی ترکیبی (95/0) پرسشنامه نیز بیانگر روایی و پایایی مناسب ابزار رهبری هم افزا بودند. نتیجه گیری: پژوهشگران می توانند از پرسشنامه ی طراحی شده جهت سنجش رهبری هم افزا و ارتقای مهارت-های رهبری در مدیران آموزشی هنرستان های فنی و حرفه ای، به عنوان یک ابزار استاندارد استفاده کنند.
فراتحلیل پیشایندها و پیامدهای جامعه پذیری سازمانی در سازمان های آموزشی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
214 - 223
حوزه های تخصصی:
هدف: از جمله مسائلی که سازمان های کشور ما با آن روبرو هستند، مسئله چگونگی ارتقای جامعه پذیری است. اهمیت این موضوع به حدی است که امروزه یکی از عوامل مهم پیشرفت و ترقی در کشورهای توسعه یافته را نیروی کار آموزش دیده و با انگیزه و به عبارت بهتر، جامعه پذیری کارکنان متخصص در سازمان های مختلف می دانند. بر این اساس هدف پژوهش حاضر شناسایی پیشایندها و پیامدهای جامعه پذیری سازمانی در سازمان های آموزشی ایران با استفاده از رویکرد فراتحلیل است. روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر روش اجرا، توصیفی، از نظر نوع استفاده، کاربردی و از منظر ماهیت داده ها، کمی است. جامعه آماری پژوهش مقالات چاپ شده در مجلات علمی- پژوهشی داخل ایران در زمینه جامعه پذیری سازمانی، از سال ۱۳۹۰ تا بهار ۱۴۰۲ بود که با استفاده از روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند ۲۹ مورد به عنوان نمونه وارد فرایند فراتحلیل شدند. پژوهش های منتخب با استفاده از نرم افزار CMA2 (نرم افزار جامع فراتحلیل) تحلیل شدند. یافته ها: یافته های تحقیق نشان داد که از بین پیشایندهای جامعه پذیری سازمانی، به ترتیب متغیرهای سواد الکترونیکی (۸۴۹/۰)، اخلاق حرفه ای (۸۲۳/۰)، توانمندسازی (۶۷۱/۰)، فرهنگ سازمانی (۵۶۰/۰) و معنویت در محیط کار (۵۵۰/۰) دارای بیشترین اندازه اثر بودند. همچنین از بین پیامدهای جامعه پذیری سازمانی، به ترتیب متغیرهای مسئولیت پذیری اجتماعی (۷۹۸/۰)، سرمایه روانشناختی (۶۸۰/۰)، بروندادهای نقش (۶۶۹/۰)، رفتار اخلاقی (۶۴۰/۰) و اشتیاق شغلی (۶۲۰/۰) دارای بیشترین اندازه اثر بودند. بحث و نتیجه گیری: شناسایی پیشایندها و پیامدهای جامعه پذیری در سازمان های آموزشی که دارای اهداف، مأموریت ها و وظایف متنوع و در عین حال حساسی هستند به مدیران کمک می کند تا از طریق تمرکز و به کارگیری عوامل و متغیرهای شناسایی شده جامعه پذیری کارکنان در سازمان را تسهیل نمایند و همچنین از نتایج به کارگیری این عوامل و متغیرها در سازمان آگاه شوند و اقدامات مفید و مؤثری جهت بهبود جامعه پذیری سازمانی کارکنان انجام دهند.
تبیین جایگاه حکمروایی خوب شهری با استفاده از روش آمیخته ترکیبی در شهر جدید گلبهار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه آنچه که به مسائل و مشکلات شهری دامن می زند، معضلاتی است که نهادهای مدیریتی شهرها و کلان شهرهای کشور مثل شهرداری ها با آن ها درگیر هستند و نارسایی در اطلاع رسانی و شفاف سازی عملکردی، قانونمندی و اجماع و خرد جمعی مسئولان، مشارکت و... موجب کاهش عملکرد آن ها شده است. هدف از پژوهش حاضر تبیین جایگاه حکمروایی خوب شهری با استفاده از روش آمیخته در شهر جدید گلبهاراست. به منظور بررسی وضعیت موجود ابعاد حکمروایی خوب در شهر جدید گلبهار، تعداد 385 پرسش نامه برای شهروندان و تعداد 48 پرسش نامه برای کارشناسان شهرداری و شورای شهر توزیع شد و همچنین با ۱۰ نفر از کارشناسان حوزه شهرهای جدید مصاحبه نیمه ساختار انجام شد و سپس با رویکرد آمیخته که حاصل تلفیق روش های کمی(روش توصیفی - تحلیلی) و کیفی است، وضعیت شاخص های حکمروایی خوب شهری در گلبهار ارزیابی شد. نتایج به دست آمده از تحلیل شاخص های حکمروایی خوب شهری نشان دهنده این است که همه نمرات میانگین آن ها به جز شاخص های قانونمندی، شفافیت و بینش راهبردی که از دیدگاه شهروندان در حد پایین تر از متوسط گزارش شده اند، در محدوده نسبی متوسط- 5 / 2 تا 5 / 3 - هستند.همچنین نتایج تحلیل های کیفی نشان داد که بیشتر نقص و نارسایی هایی که ابعاد حکمروایی در نظام مدیریتی شهر جدید گلبهار با آن دست به گریبان هستند؛ نبود انگیزه و حس تعلق مکانی نداشتن شهروندان، شفاف نبودن قوانین و اعتماد نداشتن شهروندان به مسئولان است.
بررسی خطرپذیری سیلاب در محدوده شهری مشهد با استفاده از تکنیک های GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه ناحیه ای سال ۲۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۴۶)
229 - 251
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی میزان خطرپذیری سیلاب در محدوده شهری مشهد و نقش کانال های سیلابی هنگام وقوع سیلاب است. برای رسیدن به این هدف از روش AHP در محیط نرم افزار ArcGIS استفاده شد. پارامترهای شامل فاصله از رودخانه، شیب، تراکم کانال ها، فاصله از کانال ها، بارش، پوشش گیاهی، جاده و راه ارتباطی، طبقات ارتفاعی، تراکم زهکشی، فاصله از مسیل ها و کاربری اراضی بود. سپس با تهیه لایه های مورد نیاز محدوده شهر، اقدام به تعیین وزن هر لایه براساس میزان اهمیت آن، زمان بروز سیلاب شد. پس از وزن دهی نهایی، لایه ها به صورت دو به دو (AHP) با نرم افزار Expert Choice مقایسه و ماتریس حاصل از این مقایسات به نرم افزار Idrisi منتقل و ضریب نهایی برای هر لایه تعیین شد. درنهایت با اعمال این ضرایب از طریق منوی Weighted Overlay در نرم افزار ArcGIS نقشه پهنه بندی خطر سیلاب در محدوده شهری مشهد مشخص شد. بنابر نتایج، از کل مساحت محدوده شهری مشهد، درمجموع 32/6 کیلومتر مربع دارای خطر سیلاب خیلی کم، 82/23 کیلومترمربع خطر کم، 06/260 کیلومترمربع خطر متوسط، 88/41 کیلومترمربع خطر زیاد و 04/2 کیلومترمربع خطر خیلی زیاد است. حدود 1% از کل محدوده شهری دارای خطر خیلی کم، 7% دارای خطر کم، حدود 77% از کل محدوده شهری دارای خطر متوسط، 12% دارای پتانسیل زیاد و 3% از محدوده شهری مشهد دارای پتانسیل خیلی زیاد است. نتایج نشان می دهد که شیب های 0 تا 3 درجه که بیشتر، کاربری شهری دارند مکان مناسبی برای استحصال هستند. بنابراین مناطق با استحصال خیلی خوب، مناطقی هستند که ازلحاظ شیب و پوشش، شرایط مناسب تری دارند. با توجه به نقش کانال های سیلابی در سیلاب، مشخص شد در نقاطی که تراکم کانال ها بیشتر بوده، احتمال وقوع سیلاب کمتر است.
تبیین عوامل موثر بر پیروزی نامزدها در پیکارهای انتخاباتی و ارائه الگوی بهینه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره ۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۲۳)
197 - 218
حوزه های تخصصی:
نامزدهای انتخاباتی اصلی ترین بازیگر انتخابات به شمار می روند که در واقع کانون کارزار انتخاباتی به شمار می روند، حال پرسش این است که عواملی که باعث پیروزی یک نامزد انتخاباتی می شود چیست؟ عوامل گوناگونی در این زمینه موثر هستند که بر بنیاد نظریات رفتار انتخاباتی و رویکردهای نظری مشارکت سیاسی تبیین شده اند. نظریات جامعه شناختی و روانشناسی اجتماعی و اقتصاد سیاسی اصالت را در شاخص ها و مولفه ها اجتماعی، روانی و عقلی در قالب تاکید بر خرده فرهنگ ها و کلان فرهنگ های اجتماعی (ویژگی های جمعیتی و عضویت در نهادها و گروه ها)، و فرد وفادار به هویت حزبی و کنش عقلی و مطالبه محور می دانند. در همین زمینه رهیافت های نظری نخبه گرایی، ارتباطات سیاسی و جغرافیای انتخابات، اصالت را به نخبگان سیاسی و اجابت دستور، رسانه و مراودات بین جمعیت رای دهنده در فضای جغرافیایی با مقیاس های متنوع (ایالت، استان، شهرستان، بخش، همسایگی، محل و منطقه؛ تفاوت های فضایی) در قالب تاکید بر نیرو های سیاسی کنشگر، ابزارهای ارتباطی فضاساز و پوشنده تمامی جمعیت (رای دهنده) فضای جغرافیایی می دانند. بنابراین می توان گفت عامل ها، متنوع و ناهم وزن هستند به طوری که هر یک از این عوامل و راهبردها سازوکارها و موقعیت عملکردی خاص خود را دارند اما در بین این عوامل و استراتژی ها، پنج راهبرد (عامل) به همراه محورهای آنها یعنی شخصیت فردی و اجتماعی نامزدها، احزاب سیاسی، پول و منابع مالی، رسانه و نگرش جغرافیایی و متفاوت پنداشتن اهمیت فضاها و مکان های رای خیز، بیشترین و قوی ترین نقش و جایگاه را در پیروزی نامزد انتخاباتی بر عهده دارند و بازیگران در درجه نخست باید این پنج فاکتور فضاساز را در پیکارهای انتخاباتی برای خود فراهم نمایند. داده کاوی سرشتی تبینی و پیمایشی دارد چراکه مقاله از جنس نظری و تجویزی است.
وجوه تاثیرگذار فناوری نوین در شکل گیری نمای ساختمان های آیکونیک معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
65-48
حوزه های تخصصی:
اهداف: فناوری در تمامی مراحل فرآیند معماری، به صور مختلف حضور دارد. آنچه یک اثر معمارانه را شاخص می نماید، وجود خصیصه ها و مفاهیم متعالی تر در ساختار آن است. فناوری در آفرینش این نوع معماری حضوری متفاوت داشته و در این حالت، جنبه نمادین یافته است. در این روند بروز اثر، نمای ساختمان به عنوان بیرونی ترین عنصر قابل درک که عموما وظیفه انتقال مفاهیم نمادین اثر را دارند، نقش پررنگی در تاثیرپذیری فناوری های نوین دوره خود دارند. هدف اصلی این پژوهش، بررسی و شناسایی وجوه اثرگذار فناوری بر شکل گیری نمای ساختمان های آیکونیک معاصر می باشد. ابزار و روش ها: پژوهش انجام شده به صورت ترکیبی است. از طریق روش های توصیفی-تحلیلی و تاریخی، همزمان نقش نشانه و اثرگذاری آن بر معماری آیکونیک و همچنین، وجوه تاثیرات فناوری نوین بر معماری با مبنا قرار دادن اصول ویتروویوسی بررسی گردیده و در ادامه، عوامل اثر گذار بر استفاده فناوری نوین در شکل گیری نمای ساختمان های آیکونیک معاصر، تحلیل و در انتها، داده های به دست آمده با روش کمی مورد سنجش واقع شده است. یافته ها: مطابق آزمون انجام شده بر فرضیه، متغیر فناوری تاثیر معناداری بر شکل گیری نمای شاخص ساختمان های آیکونیک داشته و این بدین معناست که با افزایش میزان حضور فناوری روز، بر میزان تحقق شکل گیری نمای شاخص، افزوده خواهد شد. نتیجه گیری: فناوری فرآیندی رو به رشد بوده که امروزه با تمامی ساختارهای زندگی بشر تعامل پیوسته دارد. آن چه که در دوران معاصر به فراموشی سپرده شده، لزوم تطابق روند طراحی و ساخت محیط مصنوع با موضوع پویایی موجود در ذات فناوری است.
فاعلیت و وجود موجودات مادی در مقاله ششم از الهیات شفاء(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه فلسفی دوره ۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۴)
139-123
حوزه های تخصصی:
در این مقاله به جایگاه علت فاعلی در تبیین وجود موجودات مادی در مقاله ششم از الهیات خواهم پرداخت. تعبیرات ابن سینا در خصوص علت فاعلی حقیقی ما را با دو ابهام مواجه می کند؛ نخست تمایز علت فاعلی، به عنوان یکی از علل، با علت تامه که وجود یک شی مادی را کفایت می کند، و دوم تعبیر او از علت فاعلی به مثابه «علت وجوددهنده». خواهم کوشید مشکلات تفسیری برآمده از این ابهامات را ابتدا روشن سازم و در نهایت به آنها پاسخ گویم. استدلال خواهم کرد که علت فاعلی حقیقی، که برای ابن سینا در این موضع از بحث همان «عقل فعال» است، چیزی جز علت حلول صورت در ماده نیست؛ علیتی که ابن سینا از آن تعبیر به علت ایجاد ترکیب مادی نیز می کند.
La traduction des métaphores politiques dans le discours diplomatique des hommes d’états iraniens durant la période de pré-PAGC et post-PAGC(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای زبانی دوره ۱۵ مرداد و شهریور ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۸۱)
301 - 333
حوزه های تخصصی:
Cet article s’interroge sur la traduction des métaphores politiques dans le discours diplomatique des hommes d’Etat iraniens au cours des deux périodes qui précédent et suivent le PAGC. En optant le modèle de la traduction des métaphores proposées par Hagström, cette étude vise à découvrir les méthodes et les stratégies de traduction que les traducteurs utilisent lorsqu’ils sont confrontés à des métaphores politiques venant des cartes conceptuelles éloignées.
Il en ressort que pour les sphères sociolinguistiques éloignées (Iran vs pays occidentaux) tout un large éventail des stratégies est utilisé afin de restituer les allusions métaphoriques. En outre, il paraît que les stratégies de la traduction des métaphores politiques sont plus variées dans la période de Pré-PAGC, alors que durant la période de Post-PAGC les stratégies sont moins variées et elles se contentent de restituer une traduction littérale (reprise de la même métaphore de la culture source et sa restitution dans la langue-culture cible), réclamant ainsi une lecture plus active de la part des destinataires
نشانه - معناشناسی گفتمان عاطفی در داستان «اللص و الکلاب» اثر نجیب محفوظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظام عاطفی ازجمله گفتمان هایی است که در چارچوب الگوی نشانه معناشناسی مورد بررسی قرار می گیرد. در این نظام، جریان تولید معنی با شرایط ادراکی حسی شوشگر پیوند می خورد و نشانه معناها به گونه های پویا، متکثر و چندبعدی تبدیل می شوند که با کنترل نظامی خاص و طی یک فرایند گفتمانی بروز می یابند. در این راستا هدف از انجام پژوهش حاضر آن است که بر مبنای روش نشانه معناشناسی گفتمانی ضمن تبیین فرایند عاطفی داستان «اللص و الکلاب»، نقش این فرایند در نوع حضور شوشگر و تحول شرایط گفتمانی شرح داده شود. یافته های پژوهش نشان می دهد نظام عاطفی این داستان مبتنی بر شوش است. احساسات و شوش های حاکم بر رمان که خشم و ناامیدی از برجسته ترین آن به شمار می رود، طی جریانی معنادار، نظام عاطفی گفتمان را ایجاد کرده اند. وقوع دو رخداد غیرمنتظره، یعنی خیانت نزدیکان و شکست در انتقام از خیانتکاران، منجر به آن شده که در باورها و عواطف شوشگر تغییراتی صورت گیرد. با تغییر حالات عاطفی سوژه، در ارزش های حاکم بر متن نیز دگرگونی های اساسی ایجاد شده است. در بخش های آغازین روایت، عاطفه خشم ضمن آنکه حضور مستمر و پویای شوشگر را درپی داشته، موجب شکل گیری ارزش انتقام در گفتمان شده است و در بخش های پایانی، احساس ناامیدی سبب گوشه نشینی و غیاب گفته پرداز از صحنه رویدادها شده و کارکرد ارزشی متن را از انتقام به تسلیم و ناتوانی تبدیل کرده است.
The Anthropocene and The Absence of Fixed Narration Structures: The Semiotics of Narration in Jeff VanderMeer’s Annihilation(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای زبانی دوره ۱۵ آذر و دی ۱۴۰۳ شماره ۵ (پیاپی ۸۳)
173 - 196
حوزه های تخصصی:
In Jeff VanderMeer’s Annihilation, the way the Anthropocenic set of circumstances is narrated could not be easily explained away through giving precedence to either materialist or structuralist narratologists. In this sense, neither the materiality of the environment nor the arbitrary categories and models of structuralists such as Greimas could determine the ultimate narratological scheme with which one could make sense out of such set of circumstances. Only through modifying the extant narratological categories and models and exposing their arbitrariness via indicating their incapability to contain the formidable materiality of the environment, one could reach a workable semiotic framework for devising a narrative out of the anthropocenic set of circumstances. Reaching this framework would be the present study’s research objective. As its findings, the study recognizes that such a framework would not give the agency of devising narration to either non-human/environmental or human entities in the anthropocene, and at the same time will be the result of the uneasy, yet workable, coupling of these entities. This framework would also acknowledge the uncontainable nature of the environment in the anthropocene, and turn both human and non-human entities into mere actants that have no particular motivation. The study uses the modified narratological models of Algirdas Greimas and Amitav Gosh proposed by critics like Hanes Bergthaller, Marco Caracciolo and Jean Paul Petitimbert to reach this semiotic framework.
Apprentissage et usages des collocations dans les cours de FLE en contexte universitaire Iranien(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای زبانی دوره ۱۵ آذر و دی ۱۴۰۳ شماره ۵ (پیاپی ۸۳)
335 - 354
حوزه های تخصصی:
Comment peut-on intégrer les collocations dans l’enseignement-apprentissage du lexique de la langue française en Iran ? Telle est la problématique qu’on se propose de traiter dans cet article, en mettant en perspective la place des collocations dans des productions écrites et orales d’un groupe d’étudiants en langue et littérature françaises. Cette recherche est fondée sur l’analyse d’un corpus composé des productions des étudiants participants, de l’observation de leurs cours et des discours de ces étudiants sur les collocations, recueillis lors des entretiens semi-directifs. Les résultats montrent que les collocations sont actuellement très peu utilisées par les apprenants du FLE en Iran. Les collocations les plus utilisées dans les productions des étudiants sont du type V + N (Verbe +Nom avec article). Les résultats retenus de l’analyse qualitative des réponses des étudiants aux questions de l’entretien montrent que leur statut dans les programmes de l’enseignement du français et dans les contenus des cours dans les filières du français en Iran est loin d’être clair. Nous avons également essayé de donner quelques pistes d’après les résultats obtenus, permettant d’améliorer l’enseignement du lexique en FLE, et en particulier celui de collocations.
طراحی مدل مدیریت بلوغ تکنولوژی آموزشی در مدارس ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
314 - 326
حوزه های تخصصی:
هدف: تکنولوژی آموزشی و مدیریت آن نقش مهمی در بهبود وضعیت آموزشی دارد. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل مدیریت بلوغ تکنولوژی آموزشی در مدارس ایران انجام شد.
روش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه اجرا، آمیخته (کیفی و کمّی) بود. جامعه آماری پژوهش در بخش کیفی خبرگان حوزه مدیریت آموزشی و تکنولوژی آموزشی و مدیران مناطق آموزش وپرورش شهر تهران در سال 1400 بودند. نمونه این بخش تعداد 14 نفر بودند که این تعداد طبق اصل اشباع نظری و با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جامعه آماری پژوهش در بخش کمّی مدیران و معلمان دوره دوم متوسطه منطقه 19 شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 بودند. نمونه این بخش تعداد 169 نفر بودند که این تعداد طبق فرمول کوکران و با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمّی پرسشنامه محقق ساخته بود که شاخص های روان سنجی آنها مورد بررسی و تایید قرار گرفت. داده های این مطالعه در بخش کیفی با روش تحلیل مضمون در نرم افزار MAXQDA-12 و داده های این مطالعه در بخش کمّی با روش مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS-22 و LISREL-8.8 تحلیل شدند.
یافته ها: در بخش کیفی، یافته های این پژوهش نشان داد که برای مدیریت بلوغ تکنولوژی آموزشی در مدارس ایران 55 مضمون پایه، 15 مضمون سازمان دهنده و 4 مضمون فراگیر شناسایی شد؛ به طوری که شامل مضامین فراگیر مدیریت دانش تکنولوژی آموزشی (با 5 مضمون سازمان دهنده فراگیری دانش تکنولوژی آموزشی، اشتراک گذاری دانش تکنولوژی آموزشی، کاربرد دانش تکنولوژی آموزشی، تحلیل دانش تکنولوژی آموزشی و ارزیابی دانش تکنولوژی آموزشی)، منابع و امکانات تکنولوژی آموزشی (با 3 مضمون سازمان دهنده منابع انسانی، منابع فیزیکی و محتوای آموزشی)، کنترل و هماهنگی بر تکنولوژی آموزشی (با 3 مضمون سازمان دهنده هماهنگی بین سیاست های آموزشی، هماهنگی بین همکاران و نظارت و کنترل بر نحوه اجرا) و زیرساخت های تکنولوژی آموزشی (با 4 مضمون سازمان دهنده زیرساخت های فناوری، زیرساخت های مالی، زیرساخت های دانشی و زیرساخت های فرهنگی و اجتماعی) بودند. در بخش کمّی، یافته های این پژوهش که مدل مدیریت بلوغ تکنولوژی آموزشی در مدارس ایران بر هر چهار عامل مدیریت دانش تکنولوژی آموزشی، منابع و امکانات تکنولوژی آموزشی، کنترل و هماهنگی بر تکنولوژی آموزشی و زیرساخت های تکنولوژی آموزشی اثر مستقیم و معنی دار داشت (P<0.05).
نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر، جهت بهبود مدیریت بلوغ تکنولوژی آموزشی در مدارس ایران می توان زمینه را برای تحقق و بهبود مدیریت دانش تکنولوژی آموزشی، منابع و امکانات تکنولوژی آموزشی، کنترل و هماهنگی بر تکنولوژی آموزشی و زیرساخت های تکنولوژی آموزشی فراهم نمود.
تبیین بنیان های ژئوکالچر دو مدرسه علیگره و دیوبندیه در شبه قاره هند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۷۳)
82 - 108
حوزه های تخصصی:
تاسیس دو مدرسه دیوبندیه و علیگره در اوتارپرادش هند متاثر از عوامل ژئوپلیتیک فرهنگی تحولات بسیاری را در منطقه برجای نهاد. مطالعه دستاوردهای علمی متفاوت این دو مدرسه؛ به همراه جریان سازی اسلامی و تاثیرگذاری بر جریان های فکری معاصر در کنار رقابت میان آنها، پرسش مهمی را برانگیخت که چه عواملی موجب شد تا در این منطقه که مورد احترام بودائیان، هندوان و مسلمانان بود، دو اندیشکده متمایز شکل بگیرد؟ پژوهش حاضر به روش تاریخی، تطبیقی- تحلیلی با رویکرد ژئوکالچر به واکاوی عوامل و علل ساخت این دو مدرسه بر اساس بنیان های ژئوپلیتیک فرهنگی پرداخت و نشان داد که در کنار تفاوت دیدگاه این دو مدرسه که ناشی از تمایزات فرهنگی و تقابلات مذهبی بود، عوامل بنیادینی چون تاثیر گسترش اسلام، حضور فعال علمای مسلمان به مثابه سازماندهندگان فضای گفتان دینی، حضور اقلیتی از بومیان به عنوان کارگزاران سنت در فضای گفتمان مذهبی، نفوذ انگلستان به عنوان بازیگران سیاسی خارج از فضای گفتمانی موثر بودند.