مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۸۱ تا ۲٬۲۰۰ مورد از کل ۵۲۴٬۵۹۵ مورد.
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۱۲, Issue ۵۰, Autumn ۲۰۲۴
111 - 123
حوزههای تخصصی:
This study aims to investigate the role of first language literacy and reading habits in L2 development. the researcher invited a group of 97 pre-intermediate and intermediate learners from various schools to participate in this study. They were asked to take part in two L1 tests (L1 reading comprehension and L1 spelling) as well as an L2 achievement test. Correlation was used to find the possible relation between L1 literacy and L2 development and in order to find out which of the two subcomponents of L1 literacy can better predict L2 development, regression was used. The findings show that there is a meaningful relationship between L1 literacy and L2 development. Both reading comprehension and spelling knowledge of L1 can lead to L2 development; the statistics revealed that both can preferably lead to L2 development and L2 literacy. But in this study, reading comprehension has the strongest impact on L2 development.
شناخت مؤلفه های تأثیرگذار بر کارآفرینی زنان بر مبنای تحلیل کتاب سنجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه پژوهشی به بررسی مولفه های تاثیرگذار بر کارآفرینی زنان می پردازد. ابتدا از یک تحلیل آماری به روش کتاب سنجی، مجموعه داده ای متشکل از 1416 پژوهش در مورد زنان، فرهنگ و کارآفرینی منتشر شده بین سال های 1995 تا 2022 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. سپس روی واژگان حاصل از تحلیل هم رخدادی بررسی جهت دستیابی به یک چارچوب انجام شد. یافته ها نشان می دهد که با وجود دیدگاه های اجتماعی غالب در مورد کارآفرینی به عنوان یک حوزه مردانه، زنان می توانند در کارآفرینی اجتماعی پیشرفت کنند. کلیشه های جنسیتی و نقش های اجتماعی تأثیرگذارترین عوامل بر اقدامات کارآفرینانه و انتظارات اجتماعی زنان دارند که می توانند از طریق منتورینگ یا کوچینگ تعدیل شوند. همچنین عوامل فردی از جمله انگیزه، سلامت روان، سلامت جسمانی و خودکارآمدی به دلیل تاثیر زیاد در شبکه دانش، می تواند بر کارآفرینی زنان تأثیرگذار باشد. این تحقیق نقش احتمالی مربیگری را به عنوان یک عامل تعدیل کننده در فعالیت های کارآفرینی زنان پیشنهاد می دهد. این مقاله بر نیاز به مطالعات آینده در مورد نقش خودکارآمدی کارآفرینانه در میان زنان و تفاوت های فرهنگی آن تاکید می کند.
رحم جایگزین: شبکه پیچیده اجتماعی برای فرزندآوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه زنان سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۴۷)
167-198
حوزههای تخصصی:
جایگزینی فرایندی است که در آن یک زن متعهد می شود نوزادی را برای زوج دیگری حمل و به دنیا آورد، در روند شکل گیری مناسبات جایگزینی ما شاهد مجموعه ای متشکل از یک شبکه پیچیده هستیم، مادرانی که مشتاق هستند از طریق جایگزینی صاحب فرزند شوند، در مقابل زنانی که حاضر به در اختیار قرارگذاشتن رحم خود هستند، واسطه ها، تیم پزشکی، بنگاههای حقوقی عقد قرارداد و اعضای خانواده های طرفین دیگر بازیگران در این فرآیند هستند. روابط مبادله که در طول مسیر فرایند جایگزینی شکل می گیرد تابعی از بازیگران مبادله است،که می تواند یک مبادله متقارن یا نامتقارن را نشان دهند. هدف مطالعه حاضر واکاوی مفهوم جایگزینی از سوی مادران جایگزین است. به این شکل زنانی که رحم خود را به اجاره می دهند، چگونه امر جایگزینی را معنا و تفسیر می کنند. روش پژوهش نظریه زمینه ای است. مشارکت کنندگان عبارتند از: زنانی در شهر کرمان که حداقل یکبار رحم خود را اجاره داده اند. مقوله های محوری بدست آمده کالایی شدن بدن در فرایند جایگزینی، استیگما در رحم اجاره ای، کنترل گری مادر سفارش دهنده، آشنازدایی از بارداری و انتقال بارداری ، هویت پاره پاره و مقوله هسته عبارت است از: بیگانگی از بارداری
آشکار سازی تاثیر ساختار میکروفیزکی ابرناکی در بارش های استان خوزستان با استفاده از محصولات ابر سنجنده MODIS(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی سال ۲۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۲
۴۸۶-۴۷۱
حوزههای تخصصی:
هدف اساسی این تحقیق آشکارسازی ارتباط ساختار میکروفیزیکی ابرناکی و توزیع مقدار بارش در سطح استان خوزستان می باشد. در این راستا ابتدا 3 رخداد بارش فراگیر در سطح استان خوزستان انتخاب گردید و مقادیر بارش تجمعی 24 ساعته آن ها اخذ گردید. رخداد بارش 17 دسامبر 2006 به عنوان یک نمونه بارش سنگین، 25 مارس 2019 به عنوان یک کیس بارش متوسط و در نهایت 27 اکتبر 2018 به عنوان یک کیس بارش سبک فراگیر انتخاب شد. فاکتور های میکروفیزیکی ابرهای مولد این بارش ها از محصول ابر سنجنده MODIS (MOD06)، اخذ شد. این فاکتورها شامل دما، فشار، و ارتفاع قله ابر، ضخامت اپتیکال و نسبت ابرناکی بود. در نهایت با تولید یک ماتریس با 64000 کد اطلاعاتی 1 کیلومتری، و اجرای تحلیل همبستگی فضایی در سطح اطمینان 95/0، ارتباط بین ساختار میکروفیزکی ابرناکی و مقادیر توزیع فضایی بارش های منتخب آشکار گردید. نتایج بیانگر آن بود در کیس مطالعاتی بارش سنگین و متوسط که میانگین فضایی بارش تجمعی 24 ساعته در سطح استان به ترتیب برابر 36 و 12 میلمتر بود، یک ساختار ابرناکی کاملاً تکامل یافته با نسبت ابرناکی بیش از 75 درصد و گسترش عمودی 6 تا 9 هزارمتری، با صخامت اپتیکال 40 تا 50، منجر به رخداد این بارش های فراگیر و قابل توجه در سطح استان شده است. در حالی که در کیس بارش سبک، یک گسست چشمگیر در گسترش افقی ابرناکی در سطح استان دیده شده و درصد ابرناکی به کمتر از 10درصد رسیده بود. علاوه بر آن فاکتورهای مربوط به گسترش عمودی ابرناکی نیز بسیار کمتر بود، به طوری که ارتفاع قله ابر در این بارش بین3 تا 5 هزار متر بوده است. نتایج این تحقیق نشان داد، در کیس بارش سنگین و متوسط همبستگی فضایی معنی داری در سطح اطمینان 95/0 بین فاکتورهای میکروفیزکی ابرناکی MOD06 و مقادیر بارش ثبت شده دیده شد
تحلیل روند دوره های بارشی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله آشکارسازی تغییرات در سری های زمانی شاخص های فراوانی و شدت بارش یک تا شش روزه ایران و خوشه بندی ایستگاه ها براساس تغییرات رخ داده در نیم قرن اخیر است. روند تغییرات فراوانی و شدت هر دوره با استفاده از آزمون من-کندال و برآوردگر شیب سن طی دوره 2018-1968 شناسایی شد. سپس با استفاده از روش تحلیل مؤلفه های اصلی و روش تحلیل خوشه ای، کل ایستگاه ها براساس روند تغییرات سالانه شاخص های فراوانی و شدت بارش به ترتیب در پنج خوشه (فراوانی) و چهار خوشه (شدت) دسته بندی شدند. ایستگاه های خوشه 1 و 2 نمایانگر فراوانی دوره های بارشی با روند منفی شدید یا بدون روند هستند. این دو خوشه بیشتر در نیمه ی جنوبی ایران استقرار یافته اند. ایستگاه های خوشه 4 و 5 نمایانگر فراوانی دوره های بارشی با روند مثبت (ملایم) هستند که عمدتاً در بخش شمالی کشور واقع هستند. ایستگاه های خوشه 3 نمایانگر فراوانی دوره های بارشی با روندهای کاهشی (ملایم) هستند که بیشتر در غرب و جنوب غرب ایران متمرکزند. نتایج خوشه بندی ایستگاه ها براساس شاخص شدت دوره های بارشی برخلاف نتایج فراوانی، الگوی خاصی را نشان نمی دهند؛ اما در خوشه ی ۱ روندهای کاهشی شدیدی در طول نیم قرن اخیر تجربه شده است. ایستگاه های این خوشه بیشتر در مناطق شمالی کشور متمرکزند. سایر خوشه ها تقریباً در تمام مناطق کشور پراکنده شده اند. بر این اساس می توان نتیجه گرفت که فراوانی دوره های بارشی در عرض های شمالی کشور روندهای افزایشی (متوسط یا ضعیف) و شدت دوره های بارشی در این عرض ها روند کاهشی شدیدی داشته اند. واژ گان کلیدی: فراوانی بارش، شدت بارش، تحلیل مؤلفه های اصلی، خوشه بندی، روند. [1] نویسنده مسئول: khezerluyizoleykha@yahoo.com
بررسی اثرهای برخی از شاخص های اکولوژیکی لکه های جنگلی بر روی عرضه خدمات اکوسیستمی منتخب (منطقه مورد مطالعه: بخش شرقی استان گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر خدمات اکوسیستمی و افزایش آن با رویدادهایی همچون تغییرات اقلیمی و حوادث طبیعی غیرمترقبه به موضوعی مهم تبدیل شده است؛ با این حال اطلاعات محدودی درباره خدمات اکوسیستمی درزمینه برنامه ریزی وجود دارد. در پژوهش حاضر سعی شده است تا این شکاف با ارزیابی میزان تأثیر ساختار لکه ها بر روی عملکرد اکوسیستم بررسی شود. به همین دلیل، بخشی از استان گیلان به عنوان استانی که طی سال های اخیر به دلیل وجود جنگل های هیرکانی، دریای خزر و آب و هوای مطبوع دستخوش تغییرات زیادی شده است، به عنوان منطقه مطالعه شده انتخاب و سپس مدل سازی خدمات اکوسیستمی ترسیب کربن، نگهداشت خاک و جلوگیری از سیلاب با استفاده از نرم افزار InVEST انجام و درادامه، شاخص های اکولوژیکی مقدار زیست توده، از هم گسیختگی، مساحت هسته ها و نسبت محیط به مساحت هسته های جنگلی به عنوان چهار شاخص اکولوژیک مهم با استفاده از نرم افزارهای MSPA و Fragstate استخراج شده است. درنهایت، ارتباط بین شاخص های اکولوژیکی با خدمات اکوسیستمی منتخب بررسی شد. نتایج نشان داد که بین وجود منطقه ها جنگلی و سبزتر و هسته های بزرگ تر و یکپارچه تر در این منطقه ها با ارائه خدمات مد نظر ارتباط مثبت و قوی وجود دارد. همچنین، میزان ارائه خدمات اکوسیستمی لکه ها با افزایش نسبت محیط به مساحت هسته در لکه های جنگلی و نیز با افزایش ازهم گسیختگی به صورت محسوسی کاهش می یابد؛ درنتیجه برنامه ریزی برای استان های شمالی کشور در راستای افزایش بهره وری اکولوژیکی این مناطق نه تنها مستلزم حفظ بقایای جنگل های هیرکانی و افزایش مساحت آنهاست، نیازمند توجه به یکپارچگی و کاهش لکه های ایزوله است.
Key Success Factors to Implement IoT in the Food Supply Chain(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
In the Industry 4.0 era, many pioneering industries are leveraging emerging technologies such as the Internet of Things (IoT) as solutions in the digital age. One of the largest and most active industries in Iran is the food industry, which stands to benefit significantly from these advancements. Achieving a sustainable competitive advantage is often possible at the level of the supply chain, where companies use information and communication technologies, such as IoT, to coordinate information, finances, and materials among supply chain actors. This research aimed to identify the key success factors (KSFs) for implementing IoT in the food supply chain. Firstly, through a systematic literature review, the KSFs for IoT implementation in the food supply chain were identified. To develop a measurement model, confirmatory factor analysis using structural equation modeling was employed, making the research applied-descriptive. A questionnaire was designed and completed by 142 members of the "Amadeh Laziz" supply chain (a case study), who were selected using a stratified random sampling method. Confirmatory factor analysis and LISREL 8.83 were then used to validate the proposed model. Finally, the cause-and-effect relationship between KSFs in IoT implementation in the food supply chain was analyzed using Grey DEMATEL. Based on the confirmatory factor analysis findings, the KSFs in implementing IoT in the food supply chain were identified as technical, economic, legal, cultural and social, security, applicability of IoT throughout the supply chain, and implementation of IoT applications. Thus, the measurement model included eight factors and 27 measures. According to the cause-and-effect relationship findings, "Implementation of IoT applications" and "Economic" factors were found to be mostly influenced, while "Applicability of IoT throughout the supply chain" and "Technical" factors were recognized as the most influential. The results of this research can guide food producers and technology policymakers in their supply chains and help avoid trial and error in IoT implementation by leveraging global and national experiences.
طراحی الگوی برندسازی رسانه های اجتماعی شرکت های تولیدی موادغذایی ایران با استفاده از نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های مدیریت رسانه دوره ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
85 - 110
حوزههای تخصصی:
هدف: برندسازی را می توان یک مدل ارتباطی دانست و همان گونه که می دانیم، ارتباطات همواره دوسویه است؛ به این معنا که هویت برند و تصویر و ذهنیت از برند، همگی اهمیت بسیار زیادی دارند. هدف پژوهش حاضر، طراحی الگوی برندسازی رسانه های اجتماعی در شرکت های تولیدی موادغذایی در ایران است.
روش: این پژوهش، از نوع پژوهش های کیفی است که با استفاده رویکرد مبتنی بر نظریه داده بنیاد اجرا شده است. جامعه آماری آن، کارشناسان دانشگاهی و خبرگان صنعتی بوده است. کارشناسان دانشگاه، از میان اعضای هئیت علمی با مدرک دکتری مدیریت بازرگانی و بازاریابی و خبرگان صنعتی، از بین معاونان و مدیران حوزه بازاریابی و فروش شرکت های تولید با حداقل ۱۰سال سابقه کار انتخاب شدند. نمونه گیری با استفاده از رویکرد نمونه گیری هدفمند انجام شد. در مجموع تعداد ۱۵ نفر به عنوان مشارکت کننده در پژوهش شرکت کردند. داده ها به روش مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری شد. برای به دست آوردن اعتبار و روایی داده ها از روش بازبینی و بررسی نظر مشارکت کنندگان استفاده شد.
یافته ها: نتیجه این پژوهش به ارائه الگوی برندسازی رسانه های اجتماعی در شرکت های تولیدی ایران منجر شد. این الگو از ۹ مقوله اصلی (معیار) و ۲۶ شاخص تشکیل شده است. معیارهای فناوری اطلاعات، برند، بازاریابی، ارتباطات، تبلیغات، محصول، مشتری، فروش و درون سازمانی، نُه معیار شناسایی شده برای الگوی برندسازی رسانه های اجتماعی شرکت های تولیدی موادغذایی ایران است.
نتیجه گیری: در بازارهای به شدت رقابتی امروز، مدیران شرکت ها در جست وجوی روش های جدیدی هستند تا به کمک آن ها، مردم را از محصولات و بهبود برند خود آگاه کنند. یکی از این روش های جدید، برندسازی مبتنی بر رسانه های اجتماعی است که در این پژوهش الگوسازی شد.
شناسایی عوامل مؤثر بر ارتقای برند ملی با تأکید بر جاذبه های گردشگری ایران و با استفاده از ظرفیت های رسانه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های مدیریت رسانه دوره ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
111 - 133
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به شناسایی عوامل مؤثر بر ارتقای برند ملی با تأکید بر جاذبه های گردشگری ایران و با استفاده از ظرفیت های رسانه های اجتماعی می پردازد.
روش: این پژوهش در زمره پژوهش های آمیخته به شمار می آید. جامعه آماری بخش کیفی، ۱۷ نفر از خبرگان و مدیران گردشگری ایران و در بخش کمّی، کلیه گردشگران به ایران است. روش نمونه گیری در بخش کمّی، غیرتصادفی در دسترس بود. داده های بخش کمّی با توزیع ۳۸۴ پرسش نامه بین گردشگران به ایران جمع آوری شد؛ سپس با استفاده از نرم افزار اسمارت پی ال اس ۳ تجزیه وتحلیل شدند.
یافته ها: یافته های بخش کیفی، مؤلفه هایی بودند که در دسته های عوامل علّی، عوامل زمینه ای، عوامل مداخله گر، راهبردها و پیامدها قرار گرفتند. عوامل علی: مؤلفه های ارتقای ظرفیت های اقتصادی، توسعه اقتصادی، توسعه زیست محیطی. عوامل زمینه ای: ارتقای ظرفیت های اطلاع رسانی، آموزشی، زیرساختی، فناورانه و نیز توسعه زیرساختی، چالش هایی همچون اقتصادی، تبلیغاتی، توسعه فیزیکی و محیطی. عوامل مداخله گر: چالش های اجتماعی فرهنگی، سیاسی حقوقی و قانونی، مدیریتی و نیز موانع اجتماعی فرهنگی. راهبردها: ارتقای ظرفیت های اجتماعی فرهنگی، تبلیغاتی، مسئولیت اجتماعی، اطلاع رسانی، افزایش دانش و آگاهی گردشگری، راهبردهای اجتماعی فرهنگی، راهبردهای بازاریابی و راهبردهای سیاسی قانونی. پیامدها: ارتقای ظرفیت های بازاریابی، توسعه فرهنگی اجتماعی. در نهایت، بر اساس الگوی پیشنهادی، میزان تأثیر مؤلفه های الگو بر یکدیگر آزمون و مشخص شد که مؤلفه ها تأثیر مثبت و معناداری روی یکدیگر دارند.
نتیجه گیری: مؤلفه های مؤثر بر ارتقای برند ملی با تأکید بر جاذبه های گردشگری ایران، مؤلفه های همه گیر و در سطح کلان است. تمام مؤلفه ها از زمینه های قانونی و سیاستی، اقتصادی و اجتماعی تأثیر می پذیرند؛ از این رو استفاده از ظرفیت رسانه های اجتماعی، می تواند زمینه را برای ارتقای برند ملی، فراهم کند.
بررسی تاثیر تعامل با دستیارصوتی هوشمند و ریسک درک شده و اصالت برند بر وفاداری برند: نقش میانجی اعتماد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت تبلیغات و فروش دوره ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۷)
121 - 147
حوزههای تخصصی:
رفتار مصرف کنندگان در زمان استفاده از محصولات هوشمند مقلد انسان متفاوت است. هدف این پژوهش بررسی تاثیر تعامل با دستیار صوتی هوشمند و ریسک درک شده و اصالت برند بر اعتماد به عنوان یک متغیر میانجی و تاثیر آنها بر وفاداری برند است. نمونه ی آماری این تحقیق رفتار 156 نفر از مصرف کنندگان ایرانی دستیار صوتی هوشمند است که به وسیله ی پرسشنامه آزمون شده است. تجزیه و تحلیل داده ها برای آزمون فرضیات پژوهش با نرم افزارهای SPSS26 و Smart PLS 3 انجام شده است. یافته ها نشان داد که تاثیر تعامل با دستیارصوتی هوشمند و اصالت برند بر اعتماد مثبت و معنادار است. تاثیر ریسک درک شده بر اعتماد معنادار نبود. تعامل با دستیارصوتی هوشمند بر وفاداری برند تاثیر معنادار نداشت، اما اصالت برند و اعتماد بر وفاداری برند تاثیر مثبت و معنادار داشتند. به طور کلی نتایج حاکی از این است که در عصر هوش مصنوعی متغیرهای تاثیرگذار در ایجاد اعتماد و وفاداری برند، تغییر کرده است. تعامل با هوش مصنوعی صوتی با تعامل در حوزه های دیگر نتایج متفاوتی دارد و همچنین کاهش ریسک درک شده در زمان استفاده از هوش مصنوعی باعث ایجاد اعتماد نمی شود. با این حال اصالت برند در دنیای هوش مصنوعی بسیار با اهمیت است.
پرورش فرهنگ تعالی پژوهشی: راهبردهایی برای ترویج فرهنگ سازمانی پژوهش محور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نظامی سال ۲۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۹۳
104 - 127
حوزههای تخصصی:
در چشم انداز رقابتی و به سرعت در حال تحول امروز، سازمان ها نیاز به نوآوری و سازگاری دائمی برای ماندن در این عرصه دارند. یکی از راه های قدرتمند برای دستیابی به این هدف، پرورش فرهنگ تعالی پژوهشی در سازمان است؛ بنابراین هدف پژوهش حاضر ارتقای فرهنگ سازمانی پژوهش محور با استفاده از رویکرد اکتشافی در دانشگاه افسری امام علی در سال 1402 بود. پژوهش حاضر با توجه به هدف و موضوع پژوهش، کاربردی و از لحاظ زمان مقطعی و در زمره ی مطالعات میدانی از نوع اکتشافی بود. جامعه آماری پژوهش کلیه پرسنل (دانشجویان، اساتید و کارمندان بخش اداری) دانشگاه افسری امام علی (ع) در پاییز سال 1402 نفر بودند (2000 نفر) که با استفاده از نمونه گیری تصادفی از نوع طبقه ای و جدول مورگان تعداد 323 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه محقق ساخته استفاده شد. برای روایی محتوایی پرسش نامه از نظرات اساتید در رشته علوم تربیتی و هم چنین تحلیل عاملی تاییدی استفاده شد و پایی پرسش نامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 95/0 به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی و مدل معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای SPSS28 و PLS3 استفاده شد. نتایج نشان داد که برای ارتقای فرهنگ پژوهش محور دانشگاه افسری امام علی (ع) شش عامل به شرح زیر شناسایی شده است: 1. برگزاری برنامه ها و دوره های آموزشی 2. ارتقاء دسترسی به منابع و اطلاعات 3. ایجاد امکانات مناسب 4. ایجاد شورایی از افراد متخصص برای هدایت و حمایت پژوهش ها 5. افزایش اهمیت و ارزش دادن به پژوهش و 6. حمایت و دادن انگیزه به پژوهشگران.
تحلیل جلوه های ادبیات عرفانی در آثار جامی (با تکیه بر نقش زن در «لیلی و مجنون»، «یوسف و زلیخا» و «سلامان و ابسال»)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۸۰
281 - 295
حوزههای تخصصی:
استفاده از نقش مثبت و منفی شخصیت زن در ادبیات و آثار زبان فارسی همواره مورد توجه اهل ادب بوده است. زن در آثار نظم، گاه با چهره رمزآلود و عرفانی به تصویر کشیده شده است و گاه تنها خصلت های زمینی را آشکارمی کند. این پژوهش بر آن است که با روش توصیفی- تحلیلی، به بررسی جلوه های ادبیات عرفانی در آثار جامی با تکیه بر نقش زن در سه مثنوی «لیلی و مجنون، سلامان و ابسال و یوسف و زلیخا» بپردازد. تحقیق پیرامون سیمای زن در این مثنوی ها بیانگر آن است که جامی با ارائه تصاویر زن ستیزانه و زن ستایانه در هر سه داستان، از شخصیت زن برای تبیین مضامین عرفانی بهره برده است و زنان در این مثنوی ها رمز و نمادی عرفانی محسوب می شوند؛ چنانچه زلیخا، نماد و رمز سالکی است که از پل عشق مجازی به عشق حقیقی می رسد؛ لیلی، سمبل عشق الهی، و ابسال، مظهر تنِ شهوت پرستی است که میل به تعالی از راه کمالات عقلی را دارد.
اثربخشی تمرینات یکپارچگی حسی-حرکتی بر عملکرد تعادلی در کودکان با اختلال طیف اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۰)
184 - 193
حوزههای تخصصی:
اختلال طیف اوتیسم اختلالی عصبی تحولی است که موجب نارسایی در تعامل ارتباطی، اجتماعی و رفتارهای کلیشه ای می شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی تمرینات یکپارچگی حسی-حرکتی بر عملکرد تعادلی در کودکان با اختلال طیف اوتیسم انجام شد. طرح پژوهش شبه تجربی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش تمام دانش آموزان شهر رشت بود که در سال تحصیلی 1403-1402 مشغول به تحصیل بودند. نمونه شامل 30 کودک (پسر و دختر) بودکه با روش نمونه گیری در دسترس و براساس معیارهای ورود و خروج پژوهش انتخاب و با روش تصادفی به دوگروه 15 نفره آزمایش و گواه جایدهی شدند.ابزار آزمون رشد حرکتی درشت اولریخ نسخه دوم (2000) بود.کودکان گروه آزمایش به مدت 12جلسه 45 دقیقه ای تحت مداخله با بسته تمرینات یکپارچگی حسی-حرکتی قرار گرفتند درحالی که گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. داده ها با روش های تحلیل کوواریانس چند متغیری و تک متغیری در نرم افزار 25 SPSS تجزیه و تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد تمرینات یکپارچگی حسی-حرکتی، عملکرد تعادلی را در کودکان اختلال طیف اوتیسم بهبود می دهد (001/0>P). در مجموع می توان گفت مداخله مورد نظر با تأثیر بر بهبود انسجام حسی و از بین بردن مشکلات مربوط به حساسیت کمتر یا بیشتر از حد حسی، موجب بهبود نارسایی کودک در مهارت عملکرد تعادلی، شده است؛ بنابراین پیشنهاد می شود از برنامه مداخله ای به کار گرفته شده در این پژوهش برای بهبود عملکرد تعادلی کودکان با اختلال طیف اوتیسم استفاده شود.
کاربست تکنیک فراترکیب در شناسایی مؤلفه های سیستم های مدیریت هوشمند برای سیستم های تولید پایدار و تاب آور در صنعت سیمان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات مدیریت و توسعه پایدار سال ۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
179 - 204
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق، کاربست تکنیک فراترکیب در شناسایی مؤلفه های سیستم های مدیریت هوشمند برای سیستم های تولید پایدار و تاب آور در صنعت سیمان است. محقق با به کارگیری رویکرد مرور نظام مند و فراترکیب، به تحلیل نتایج و یافته های محققین قبلی دست زده و با انجام گام های 7 گانه روش ساندلوسکی و باروسو، به شناسایی عوامل مؤثر پرداخته است. از بین 268 مقاله، 32 مقاله بر اساس روش CASP انتخاب شد و روایی تحلیل با مقدار ضریب هولستی، ضریب پی اسکات، شاخص کاپای کوهن و آلفای کرپیندروف تأیید گردید. در این زمینه به منظور سنجش پایایی و کنترل کیفیت، از روش رونوشت استفاده گردید که مقدار آن برای شاخص های شناسایی شده در سطح توافق عالی شناسایی شد. نتایج حاصل از تحلیل داده های گردآوری شده در نرم افزار MAXQDA منتج به شناسایی 75 کد اولیه در 12 مقوله مشخص شد. مقوله های شناسایی شده عبارتند از استراتژی انعطاف پذیر، نوآوری تاب آورانه، همگرایی اینترنت اشیاء، هوش مصنوعی و پایگاه توزیع داده، هوشمندی تولید، طراحی، لجستیک دیجیتال تولید، مدیریت داده، فناوری تولید، مدیریت ارزش ذی نفعان و افراد، تلفیق بیگ دیتا و بحران ابزار هوشمند سازی و دیجیتال و مدیریت ارتباط با مشتری هوشمند. در نتیجه، سیستم های مدیریت هوشمند با تمرکز بر استراتژی انعطاف پذیر، نوآوری تاب آورانه، و همگرایی فناوری های مدرن می توانند به طور قابل توجهی به افزایش تولید پایدار و تاب آوری در صنعت سیمان کمک کنند. این سیستم ها با ادغام فناوری های اینترنت اشیاء، هوش مصنوعی و پایگاه توزیع داده، مانیتورینگ و بهینه سازی فرآیندها، کاهش هدررفت منابع و افزایش بهره وری را ممکن می سازند.
ارزیابی موانع توسعه بنگاه های کوچک و متوسط (مطالعه موردی: شهرستان حمیدیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۶
167 - 190
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی و تحلیل ظرفیت های ناحیه ای توسعه بنگاه های کوچک و متوسط به ویژه در زمینه تعیین گر هایی چون افزایش تولید محصولات کشاورزی- ظرفیت گردشگری و صنایع دستی و قرابت جغرافیایی، فرهنگی و زبانی شهرستان حمیدیه با کشور عراق در توسعه بنگاه های کوچک و متوسط در شهرستان حمیدیه است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر نوع، توصیفی- تحلیلی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر را بنگاه های کوچک و متوسط شهرستان حمیدیه تشکیل می دهند که تعداد آن ها برابر با 180 بنگاه بوده و به دلیل محدود بودن جامعه آماری، همه جامعه به عنوان نمونه (نمونه گیری هدفمند) انتخاب شدند. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از تکنیک های آماریT تک نمونه ای، رگرسیون و تحلیل مسیر استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان داد که بین متغیرهای مستقل: افزایش تولید محصولات کشاورزی با مقدار ضریب همبستگی 609/0r =؛ صنایع دستی با مقدار ضریب همبستگی 447/0r =؛ ظرفیت های گردشگری با مقدار ضریب همبستگی 832/0r = و قرابت جغرافیایی، فرهنگی و زبانی با کشور عراق با مقدار ضریب همبستگی 450/0r = با متغیر وابسته توسعه بنگاه های کوچ ک و متوسط در شهرستان حمیدیه رابطه معناداری وجود دارد. متغیر وابسته در این پژوهش توسعه بنگاه های کوچک و متوسط شهرستان حمیدیه بوده است که دارای دامنه 12 تا 30، میانگین 67/19، واریانس 25/25 و انحراف معیار 01/5 بوده است که با توجه به یافته ای به دست آمده، توسعه بنگاه های کوچک و متوسط از نگاه پاسخگویان در حد پایین تر از متوسط قرار دارد.
Challenges and Opportunities of Public Participation in Disaster Management Policies in IRCS(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
INTRODUCTION: Considering the high number of incidents and disasters in Iran and the importance of the issue, this research investigates the challenges and opportunities of people's participation in the implementation of disaster management policies in the Iranian Red Crescent Society (IRCS). METHOD: The research is applied in terms of purpose and mixed in terms of method. In the first stage, structured interviews were conducted with 20 experts and informants in the field of disaster management. Then, data was analyzed through content analysis and open coding, and components of challenges and opportunities were extracted using Maxquda software. Finally, a researcher-made questionnaire for challenges and opportunities based on the findings of the qualitative part was design and its validity and reliability using was confirmed by experts and Cronbach's alpha respectively and were distributed among 365 managers and employees related to disasters. FINDINGS: According to the findings, in the qualitative section, the main challenges include coordination and organization, lack of people’s participation in decision-making, conflict of interests, participation sustainability, level of knowledge and awareness, and resistance to change, as well as the opportunities include increasing efficiency and effectiveness, the use of local knowledge, strengthening the sense of responsibility, communication improvement, cost reduction and strengthening social solidarity. The results of quantitative part, showed that strengthening the sense of responsibility, use of local knowledge and communication improvement with an average of 11.86%, 10.38% and 9.46% respectively of the most important opportunities and conflicts of interest, the level of knowledge and awareness and coordination and organization with an average of 10.43%, 9.37% and 9.35% respectively are the most important challenges. CONCULSION: The results showed that solving the challenges and strengthening the opportunities for people's participation will lead to the success and effectiveness of the implementation of the policies and will lead the society to the direction of prosperity, prevention of wastage of resources, casualties’ reduction and sustainable development. Thus, it is suggested to develop educational programs, strengthen organizational structures, etc. in order to improve people's participation in disaster management.
انسان شناسی فلسفی بلاک چین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انسان پژوهی دینی سال ۲۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۱
113 - 139
حوزههای تخصصی:
تحولات فضای سایبر و تکنولوژی های نوپدید و در حال گسترش، حرکت از فیزیک به متافیزیک و تحولات انسان سایبری را در فضای فکر فلسفی برجسته کرده و بلاک چین به مثابه یک تکنولوژی برافکن و تحول گرا و در مرز نوآوری های امروز، جایگاه ویژه ای یافته است. رویکرد اصلی در این مقاله (بر اساس روش تحلیل منطقی)، متناسب با این ضرورت کلیدی است که توسعه ی کاربرد بلاک چین، چه تغییری در معنا، هویت و جایگاه انسان در نظام فکری و فلسفی ما در فلسفه و فرهنگ اسلامی، خواهد گذاشت. بلاک چین، ثمره ی انسان مدرنِ نئولیبرال و سایفرپانک است و در انسان شناسی بلاک چین، مباحثی را ناظر به چهارچوبی فلسفی پی خواهیم گرفت که بیش از همه، به چیستی و پیدایی سوژه ی الگوریتمی بلاک چینی معطوف است (یعنی بلاک چینی شدن انسان)؛ و این نکته، مبتنی بر رابطه ی کلی میان انسان و تکنولوژی قابل تحلیل خواهد بود. الگوریتم های بلاک چینی با طراحی و توسعه ی قواعد اجماع، قرارداد، ارتباطات و تعاملات در فضای شبکه ای بلاک چین، انسان را به موجودیتی اطلاعاتی، بخشی از زیست بوم تکنولوژیک شبکه ی بلاک چین، شهروندی سایبری و مطیع و مسیطر قواعد منظم و آهنین بلاک چینی مبدل می کنند و انسان مدرن را به انسان بلاک چینی یا «انسان-» مبدل می کنند.
نگاهی به اقتضائات اخلاقی در تعامل چهره به چهره از چشم انداز آموزه های اسلامی و با تحلیل روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۱)
97 - 126
حوزههای تخصصی:
التزام به هنجارهای اخلاقی در روابط اجتماعی و به ویژه در تعامل چهره به چهره، از انتظاراتی است که به گونه های مختلف در آموزه های قرآنی و حدیثی مورد توجه قرار گرفته است. سوال اساسی این است که از چشم انداز اسلامی چه انتظارات اخلاقی در تعامل چهره به چهره وجود دارد و آثار روان شناختی التزام به هنجارهای اخلاقی چیست ؟ در پژوهش پیش رو با روش پردازش توصیفی- تحلیلی، به تحلیل و تبیین برخی از اقتضائات اخلاقی تعامل چهره به چهره پرداخته می شود. با تامل در آموزه های قرآنی و حدیثی و با بهره گیری از تحلیل های روان شناختی می توان ادعا کرد که در آموزه های اسلامی و در راستای بهبود و پایداری روابط اجتماعی و به ویژه در تعامل چهره چهره، عناصری وجود دارد که التزام به آن ها فواید زیادی در بهبود روابط اجتماعی و به ویژه در افزایش کیفیت و کمیت تعامل چهره به چهره دارد. التزام به این عناصر اخلاقی در تعامل چهره به چهره، باعث تسهیل روابط اجتماعی، افزایش ادراک صحیح، افزایش سرمایه اجتماعی، افزایش حسّ همدلی، ارتقاء صمیمیت ، توسعه همزیستی مسالمت آمیز و باعث افزایش اعتماد متقابل و کاهش تعارض های اجتماعی-فرهنگی می شود.
قاعده فقهی لزوم تصویب قوانین خانواده بر پایه «معروف»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فقه و اصول سال ۵۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۳۸
11 - 38
حوزههای تخصصی:
در تلاش برای تبیین احکام، حقوق و تکالیف زوجین، بهترین مسیر، تعیین اصل و قاعده است و حلِّ بسیاری از مسائل اختلافی و صدور احکام برای مسائل جدید با تأسیس قاعده ممکن خواهد شد. براساس آیات قرآن، به ویژه آیه شریفه «لَهُنَّ مثلُ الذی علیهِنَّ بِالمعروفِ» خداوند معیار «معروف» را در اختیار قرار داده است تا مسلمانان باتوجه به آن قوانین موردنیاز را تصویب کنند. معنای اصطلاحی معروف در حوزه خانواده مطابقت با چهار عنصر «عقل»، «شرع»، «اخلاق» و «عرف» است و وجود عنصر «عرف» به تنهایی، چنانچه با مخالفت جدی سایر عناصر مواجه نباشد، کافی است. این نوشته با به کارگیری روش توصیفی تحلیلی و به شیوه اسنادی پس از بررسی دقیق معنای معروف و کشف معنای اصطلاحی آن در حوزه خانواده، به تبیین مفاد قاعده، مستندات، گستره قلمرو و نوعی یا شخصی بودن معیارِ معروف پرداخته است.
بررسی مفهومی و مصداقی واژه های «زینتهن» و «ما ظهر» در سوره نور و نقد دیدگاه ها(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال ۲۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۰)
67 - 88
حوزههای تخصصی:
واژگان «زینتهن» و «مَا ظهر منها» در آیه 31 سوره نور، از کلمات محوری و نقش آفرین در بحث حجاب، مواضع پوشش و مواضع مستثناست که به سبب برخی از ابهامات مفهومی و مصداقی، سبب ارائه دیدگاه های مختلف در وجوب و عدم وجوب حجاب، مواضع وجوب پوشش و مستثنیات آن شده است. مقاله حاضر با هدف تبیین مفهوم و مصداق این دو کلمه، با روش تحلیلی-تفسیری، به بررسی آنها پرداخته و به این نتیجه رسیده است که هرچند واژه «زینت» در لغت مخصوص زینت های عارضی است، ولی در استعمالات قرآنی اعم از زینت های ذاتی و عارضی است و به اندام زن نیز اطلاق می شود. همچنین مقصود از «ما ظهر منها»، زینت هایی است که به طور عادی و طبیعی پوشانده نمی شوند، نه اندامی که به صورت اتفاقی و غیر ارادی ظاهر می شوند و نه خصوص ساق پا یا لباس یا اندامی که در اصل آفرینش ظاهر هستند. بنابراین مصادیق «زینتهن» (زینت زنان) عبارت اند از: اندام زنان، زیورآلات، لباس و رنگ و روغن های آرایشی. و مصادیق «ما ظهر منها» عبارت اند از: صورت، دست و آرایش های واقع در آنها که از ممنوعیت اظهار استثنا شده اند.