مطالب
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۷۵ مورد.
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۷
171 - 195
حوزههای تخصصی:
کشاورزی نقش مهمی در رونق اقتصادی و آبادانی در دوره ساسانی داشته است، ساسانیان با ساخت سازه های آبی متناسب با چشم انداز محیطی منطقه و وضع قوانین جهت بهره برداری آب، بستر لازم برای توسعه اقتصادی، اجتماعی و سیاسی فراهم آوردند. وجود رودخانه های دائمی هم چون دز و کرخه در خوزستان، شرایط را مهیا کرد تا افزون بر تأمین آب موردنیاز استقرار گاه های منطقه، با ساخت سازه هایی هم چون پُل بند، کانال، قنات و دیگر سازه های آبی بتوانند کمبود آب آشامیدنی، صنعتی و کشاورزی دیگر مناطق دور از رودها را که خاک حاصل خیز داشتند، فراهم کنند. در این زمینه تأمین آب شهر و زمین های کشاورزی گُندی شاپور با فاصله 15کیلومتری از رود دز، ازطریق اندام های آبی متعددی انجام شد؛ در این میان، قنات های رودخانه ای، نقش اساسی در انتقال آب مطمئن رودخانه دز به این شهر و زمین های کشاورزی آن داشته است. بررسی های میدانی باستان شناختی نگارندگان، موجب شناسایی سازه های آبی جدیدی ازجمله: پل بند، قنات ها و کانال های وابسته به آن گردید که پیش از این، تنها بخش کوچکی از این آثار شناسایی شده بودند. قرارگرفتن بخش قابل توجهی از این آثار در ضلع شرقی رودخانه دز و امتداد شماری از آن ها تا نزدیکی گُندی شاپور، این فرضیه را که منبع اصلی تأمین آب این شهر، قنات های رودخانه ای بوده، مطرح می کند؛ مسئله ای که در نوشته های تاریخی نیز قابل ردیابی است. پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که، آب دائمی موردنیاز شهر گُندی شاپور چگونه تأمین می شده و در این بین قنات های رودخانه ای چه جایگاهی داشته و ارتباط فیزیکی قنات ها با شهر چگونه بوده است؟ روش این پژوهش به صورت تاریخی-تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات مبتنی بر داده های میدانی و منابع تاریخی است. بررسی تصاویر ماهواره ای نشان از نقش پُررنگ بهره برداری از قنات برای انتقال آب به گندی شاپور از رودخانه دز در دوره ساسانی داشته؛ هرچند بخشی از قنات های دزفول، به دوره ای متأخرتر از دوره ساسانی و حتی به عصر صفوی قابل انتساب است.
گونه شناسی چاه و قنات در فارس دوران ساسانی و اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۲)
336 - 350
حوزههای تخصصی:
آثار به جای مانده از نظام های مدیریتی انتقال آب برای شهرنشینی و در مقیاسی گسترده تر کشاورزی، نشان از اهمیت آب برای دولت ها و ساکنان فلات ایران دارد. در این سرزمین خشک و نیمه خشک، آبِ دائمی که بتواند در یک مدت زمان طولانی معضل آب را برای مصارف شهری و کشاورزی حل کند، اندک است. به نظر می رسد فنّاوری استفاده از قنات در مناطق خشک و پرآب، بهترین راه حل برای مبارزه با کم آبی و عبور از پستی و بلندی های زمین های هم جوار بوده است. گونه شناسی این فنّاوری در دوران ساسانی و اسلامی در ناحیه فارس از اهداف پژوهش حاضر است. اینکه تدابیر ساسانیان در خصوص تأمین و نظام مدیریت آب ازطریق حفر چاه و قنات، چگونه بوده است؟ با تغییر نظام سیاسی و دینی، پس از ورود اسلام به ایران، چه تغییراتی در مدیریت نظام انتقال آب به وسیله چاه و قنات به وجود آمد؟ مسائلی است که پژوهش حاضر در پی پاسخ به آن ها است. پژوهش پیش رو با رویکردی تاریخی – تطبیقی- تحلیلی و با استفاده از مطالعات کتابخانه ای – میدانی به شیوه شناسی حفر چاه و قنات در دوران ساسانی و اسلامی می پردازد. ساسانیان برای آب و مدیریت آن توسط قنات ارزش فراوانی قائل بوده و از شیوه به خصوص خود در احداث آن بهره برده اند و با ورود اسلام به ایران این فنّاوری به شیوه دیگر، به حیات خود ادامه داده است.
بهبود وضعیت سرمایه اجتماعی در محله های شهری با رویکرد برنامه ریزی محله محور(مورد مطالعه: محله قنات کوثر، منطقه چهار کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی محله محور رویکرد نسبتاً جدیدی است که خدمات عمومی را در مدیریت شهری بهبود می بخشد. به کارگیری این رویکرد در فرآیند برنامه ریزی بیش از هر چیز نیازمند سرمایه اجتماعی مناسب، انسجام و یکپارچگی ساکنین در یک اجتماع محله ای و تقویت بسترها و زمینه های هویت ساز محله ای است. بر این مبنا پژوهش حاضر به بررسی نقش رویکرد محله محوری در جهت ارتقاء سرمایه اجتماعی در محله قنات کوثر واقع در منطقه 4 شهر تهران پرداخته است. روش پژوهش توصیفی - تحلیلی و از نظر هدف کاربردی بوده و با بررسی متون مرتبط، شاخص ها و زیرشاخه های مفهوم برنامه ریزی محله محور استخراج شدند. مبتنی بر شاخص های مذکور سؤالات موردنیاز طرح شد و با انجام مصاحبه عمیق با 16 نفر از افراد ساکن در محله و رسیدن به اشباع نظری، داده های موردنیاز به منظور تحلیل به دست آمدند. با استفاده از رویکرد نظریه زمینه ای و انجام سه مرحله کدگذاری (باز، محوری و گزینشی) مقوله های نهایی استخراج شدند و در چارچوب شرایط علی، زمینه ای، مداخله ای، تعاملات/راهبردها و پیامدها جای گرفتند. مبتنی بر این موارد، نمودار پارادایمی ازنظریه زمینه ای ارائه شد و نظریه نهایی به منظور بهبود سرمایه اجتماعی با رویکرد برنامه ریزی محله محور به دست آمد. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که افزایش کیفیت فضاهای شهری و بهبود وضعیت فعلی محله، توزیع عادلانه امکانات خدماتی و رفاهی، افزایش تعاملات، توانمندسازی شورای محله و جلب اعتماد و مشارکت ساکنین، از مهم ترین راهبردها به منظور افزایش سرمایه اجتماعی و فراهم کردن زمینه دستیابی به توسعه پایدار محله ای در محله قنات کوثر هستند.
منطق چیدمان فضایی سکونتگاه های یزد بر اساس قنات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۵
179 - 196
حوزههای تخصصی:
طرح هویت مکانی و تاثیراتی که در تحلیل الگوهای استقرار سکونتگاهها و چیدمان آن ها دارد با استفاده از حوزههای معرفتی مانند چیدمان فضا و پدیدارشناسی و خلق مفاهیم بدیع، علاوه بر تأکید مضاعفی که بر درهم تنیدگی مسائل طبیعی و انسانی دارد، نقش مکان در رفتار و سبک رخدادهای انسانی و فضایی را برملا می سازد. این پژوهش جهت نشان دادن قابلیت دیدگاه تأویلی، نگاره یزد در متن جغرافیایی ایران مرکزی را محدوده تجربی خود انتخاب کرده است و بر آن است تا هویت مکانی و مدنیت های استوار بر نگاره سرزمینی یزد و ویژگی های لندفرم های آن و سازه های ساخت بشر مانند قنات را بر نهادهای اجتماعی بنیادین یزد مطالعه نماید. به همین منظور، در این پژوهش با اتکاء به چند حوزه معرفتی که در نوع خود رویکردی نوین و خلاقانه به شمار میآید (از جمله مدلهای مفهومی چون تکنیک دادهمبنا، تکنیکهای ترسیمی فهم، تکنیک قواعد چیدمان فضایی هیلییر، رشد ارگانیک شهر و نسبتهای آلومتریک فضایی)، ارتباط بنیان های نظری و معرفتی هویت مکانی و رفتارهای اجتماعی، در مقیاس خاصی تبیین گردید. در این میان ابداع قنات که دستاورد فناورانه مردم این خطه، جهت استمرار رابطه آلومتری طبیعی بین چکاد و چاله ی منطقه در برابر تغییرات عمده ی محیطی است، را می توان جزو هوشمندیهای تجربی این مردمان، با درک و فهمی شناخت شناسانه از محیط تلقی کرد. هدف تحقیق، شناخت رابطه سازه ی دست ساز انسانی قنات با چیدمان فضایی بناهای مسکونی شهر در بافت قدیمی شهر یزد است که بر اثر کشف معنا از دیدگاه پدیدارشناسی، حاصل شده است. نتایج حاصل از پژوهش چنین بیان داشت که منطق چیدمان سازمندی "شهری" منطقه مدیون هویت مکانی "دریاچه یزد در دوره کواترنری" و منطق چیدمان سازمندی "روستایی" و هویت مکانی آن، ناشی از "عملکرد یخرودها و خط تعادل آب و یخ"بوده، در نتیجه قنات و ابداع آن در این ناحیه تنها یک کانال زیرزمینی انتقال آب سفرههای زیرزمینی نبوده، بلکه نشانی هوشمندانه از خوانش منظر، توسط ساکنان منطقه دارد و به عنوان راهبردی مدیریتی جهت حفظ و تقویت تعادل محیطی در برابر تغییرات عمده اقلیمی بشمار میآید. نتایج این مباحث می تواند عامل مؤثری در درک و فهم بهتر محیط و رابطه ساکنین و آمایش آینده ی این مناطق باشد.
بازشناسی نقش قنات بر زیست پذیری سکونتگاه های شهری و روستایی با استفاده از روش فراترکیب
حوزههای تخصصی:
زیست پذیری در معنای اصلی و کلی خود به مفهوم دستیابی به قابلیت زندگی است که بر کیفیت زندگی در سطح محلی متمرکز است و در طول سال ها تکامل یافته و اغلب منعکس کننده رابطه ای ایده آل بین محیط زندگی و زندگی اجتماعی است. با توجه به این موضوع، شکل گیری سکونتگاه ها به ویژه در مناطق گرم و خشک و زیست پذیری آنها، نماد بارز تعامل انسان و طبیعت در محیط بیابانی، باوجود مشکلات موجود در نحوه تأمین آب و محدودیت منابع آبی است. از اقدامات ابتکاری سازگاری ایرانیان با اقلیم خشک و کم آبی، قنات است که به عنوان یک سیستم آبرسانی پایدار، مستقیماً بر شیوه زیست و زیست پذیری این مناطق اثرگذار بوده است. به همین منظور در این پژوهش به بازشناسی اهمیت و نقش قنات بر زیس تپذیری سکونتگاه های شهری و روستایی پرداخته شده است. به این منظور با به کارگیری روش فراترکیب از میان 58 مقاله انتخاب شده، تعداد 27 مقاله به صورت مدون و اصولی فیلتر و سپس کدگذاری گردید. با بررسی این مقالات، در ابتدا 164 کد باز و در نهایت 5 مقوله به عنوان ابعاد اصلی زیست پذیری شامل ابعاد زیست محیطی، اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی، کالبدی و مدیریتی به عنوان نقش قنات بر زیست پذیری سکونتگاه های انسانی که در پژوهش های داخلی و خارجی به آنها اشاره شده بود، شناسایی، استخراج و دسته بندی گردید. نتایج این پژوهش نشان می دهد که نظام قنات به صورت مجموع های از اجزای مرتبط و بر مبنای چارچوبی دیرپا از روابط بر تمام سکونتگاه های انسانی و زیست پذیری آنها تأثیر داشته است.
توسعه چهارچوب نظری ارزش در قنات ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۱
205 - 223
حوزههای تخصصی:
حفظ و ارتقای ارزش ها یکی از مهم ترین اهداف حفاظت میراث فرهنگی است که در گرو شناخت درست از آن هاست. قنات ایرانی یکی از آثار ارزشمندی است که در فهرست میراث جهانی به ثبت رسیده است. این اثر به دلیل درهم تنیدگی با بسیاری از لایه های سکونت گاه های بشری و محدوده ها ی زیست محیطی که در آن احداث شده اند، همواره محملی برای شکل گیری ارزش های متنوعی بوده است. به رغم وجود دسته بندی های متعدد، از ارزش های گونه های مختلف میراثی در اسناد و پژوهش های بین المللی و داخلی، تاکنون پژوهشی که به طور خاص به بازشناخت ارزش های قنات ایرانی، دسته بندی آن ها با دیدی جامع و ارائه چهارچوب نظری قابل کاربست در اقدامات حفاظتی بپردازد، انجام نشده است. هدف این مقاله، شناسایی و دسته بندی ارزش های مختلف در قنات ایرانی و ارائه آن ها در یک چهارچوب نظری است. برای دستیابی به چهارچوب نظری ارزش در قنات ایرانی سه پرسش طرح شد: نخست. اصلی ترین ارزش ها در قنات ایرانی کدام اند؟ دوم. این ارزش ها چه نسبتی با دسته بندی ارزش در ادبیات داخلی و بین المللی دارند؟ سوم. ارتباط این ارزش ها در چهارچوب نظری ارزش چگونه است؟ در این مقاله با بهره گیری از رویکرد کیفی و راهبرد تحلیل محتوا اسناد و پژوهش ها در دو حوزه ارزش و قنات ایرانی بررسی شد و سپس با روش استدلال منطقی چهارچوب نظری توسعه یافت. در این راستا آنچه اهمیت می یابد این است که قنات ایرانی بر اساس دو معیار از معیارهای شش گانه مرکز میراث جهانی که گویای ارزش های شناخته شده در عرصه بین المللی هستند معرفی شده، درحالی که این اثر با توجه به شکل گیری و بالندگی در بستر فرهنگی اجتماعی ایران، واجد ارزش های مهم محلی است که برای حفاظت از این اثر باید توأمان بازشناسی و تبیین گردند. نتایج این پژوهش ارزش های قنات ایرانی را در هفت دسته شامل ارزش های «زیبایی شناختی»، «فرهنگی اجتماعی»، «اقتصادی»، «فنی و مهندسی»، «بوم شناختی» و «عملکردی» ارائه، تعریف و زیر شاخه های هرکدام را تبیین کرد.
تحلیلی بر نقش قنات سرچشمه در تحولات ساختار فضایی شهر زنجان در عصر قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال یازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۰
103 - 118
حوزههای تخصصی:
همجواری ایران با کمربند خشک و بیابانی نیمکره شمالی از یک طرف و استقرار کو ههای البرز و زاگرس در مسیر توده های بارشی از طرف دیگر، موجب شده اند که مسئله آب و کمبود بارش از دیرباز به مسئله ای اساسی در مکان گزینی و توسعه زیستگاه های انسانی، به ویژه مکان برای ایجاد شهرهای آن تبدیل شود. به همین دلیل، اغلب شهرهای ایران در وابستگی و مجاورت منبع آب شکل گرفته اند. هدف این پژوهش یافتن تأثیر حضور قنات در شهر زنجان با محوریت «قنات سرچشمه» و پاسخ گویی به این پرسش است که قنات مذکور چه نقشی در تحوّلات ساختار فضایی و روند توسعه شهر زنجان در عصر قاجار داشته است؟ این پژوهش از نوع پژوهش های تاریخی است که با روش توصیفی تحلیلی پژوهش شده و گردآوری اطّلاعات در آن با استفاده از روش های اسنادی و میدانی صورت گرفته است. هسته اوّلیه شهر زنجان در مجاورت رودخانه زنجان چای شکل گرفته است. با این حال، این رودخانه فقط برای کشاورزی در اراضی پیرامون آن مورد استفاده قرار می گرفت و آب شُرب مورد نیاز شهر از طریق چاه های آبِ حفرشده در منازل و چشمه های دامنه های ارتفاعات شمالی شهر تأمین می شد. علاوه بر افزایش جمعیّت شهر که موجب افزایش نیاز آبی شهر شده بود، خشک شدن چشمه ها و چاه ها در اثر وقوع خشک سالی های متوالی، عامل دیگری بود که ضرورت احداث قنات در زنجان عصر قاجار را بیشتر کرد. از این رو، در این دوره قنوات متعددی در بیرون و درون حصار شهر احداث شدند. در میان قنات های شهر زنجان، «قنات سرچشمه» یکی از بزرگترین و پُرآب ترین آن ها بود. این قنات که دارای هشت شعبه بود، با حضور در محلّات شهر و جاری شدن در معابر آن، زمینه ساز تحوّلات زیادی در ساختار فضایی شهر زنجان گردید. از جمله چنین تحولاتی می توان به تغییر جهت توسعه شهر از حالت طولی به عرضی، تقسیم بندی قطاعی شهر به بخش های یوخاری باش(بالاشهر) و اَشاقی باش(پایین شهر)، شکل بخشی به محلّات جدید، تعیین جهت معابر، تأثیر بر مکان گزینی کاربری ها و تأسیسات دولتی اشاره کرد.
بررسی کارکردهای اجتماعی قنات در نواحی روستایی با تأکید بر شاخصهای سرمایه اجتماعی ( مورد مطالعه: شهرستان همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قنات ها در ایران کارکردهای اقتصادی، اجتماعی - فرهنگی و زیست محیطی مختلفی در شهرها و روستاها دارند. یکی از عواملی که بر توانایی جامعه در مدیریت منابع آب مشترک تاثیر می گذارد سرمایه ی اجتماعی است. از طرف دیگر وجود قنات موجب ایجاد فضای مشارکتی در روستاها می شود و این فضای مشارکتی منشاء سرمایه ی اجتماعی در روستاها است. روش تحقیق توصیفی - تحلیلی است که با هدف بررسی نقش قنات در افزایش سرمایه ی اجتماعی ساکنین نواحی روستایی در بخش مرکزی شهرستان همدان انجام شده است. میزان سرمایه ی اجتماعی در روستاهای مورد مطالعه در چهار مؤلّفه انسجام اجتماعی، مشارکت اجتماعی، اعتماد اجتماعی و امنیت اجتماعی مورد سنجش قرار گرفت. پایایی پرسش نامه با مقدار آلفای کرونباخ 82/0 تأیید شد. جهت روایی از نظرات کارشناسان و خبرگان دانشگاهی استفاده گردید. جامعه آماری شامل 15 روستا بود که به دو گروه، روستاهای دارای قنات و فاقد قنات تقسیم شدند. از تعداد 9257 خانوار در جامعه آماری، حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 369 خانوار تعیین گردید که سهم روستاهای دارای قنات 244 خانوار و روستاهای فاقد قنات 125 خانوار مشخص شد. داده های مورد نیاز بر اساس مطالعات میدانی و اسناد کتابخانه ای جمع آوری شد. داده های جمع آوری شده از طریق آزمون های آماری نظیر آزمون T مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. نتایج تحقیق نشان داد که سرمایه اجتماعی در روستاهای دارای قنات با میانگین 98/3 و روستاهای فاقد قنات با میانگین 37/3 در وضعیت مطلوب قرار دارند اما آزمون T در سطح 99 درصد، تفاوت معنی داری را در میزان سرمایه اجتماعی در دو گروه روستاهای مذکور نشان داد بدین معنی که میزان سرمایه ی اجتماعی در روستاهای دارای قنات بیش تر بود. تقویّت سرمایه ی اجتماعی می تواند به عنوان ابزاری در جهت دست یابی به مدیریت پایدار منابع آب و توسعه ی پایدار روستایی عمل نماید که این سرمایه ی اجتماعی باعث توانمندسازی روستاییان، اعتمادبه نفس و خود باوری در آن ها می شود.
بررسی مقایسه ای حس تعلق به مکان در محلات گلشن و قنات کوثر منطقه 4 شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۳ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
1 - 14
حوزههای تخصصی:
حس تعلق شهروندان به مکان و محل زندگی خود یکی از ابعاد مهم در ارتقای کیفیت محیط های شهری است. و عامل مهمی در شکل گیری پایه های ارتباطی شهروندان در محیط شهری می شود. تحقیق حاضر در پی بررسی و شناخت حس تعلق به مکان در میان شهروندان محلات قنات کوثر و گلشن واقع در منطقه 4 شهرداری تهران و عوامل تأثیرگذار بر آن که زمینه ساز طراحی برنامه ها و سیاست ها در جهت تقویت حس تعلق به مکان است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و روش آن توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش کلیه شهروندان بالای 18 سال محلات گلشن و قنات کوثر منطقه 4 کلان شهر تهران است. که جمعیت برحسب سرشماری سال 1395 برابر 58819 نفر می باشد. حجم نمونه از طریق فرمول کوکران 382 نفر تعیین شد. نحوه نمونه گیری به صورت تصادفی ساده بوده است. تحلیل نتایج نشان می دهد که ساکنین محله قنات کوثر نسبت به ساکنین محله گلشن احساس راحتی بیشتری در محله خود نسبت به سایر محلات احساس می کنند. همچنین پیشرفت و ارتقا محله برای ساکنین هردو محله اهمیت بالایی دارد. در محله گلشن، ساکنین این منطقه به زندگی در این محله افتخار نمی کنند و برایشان ارزش محسوب نمی شود درصورتی که ساکنین محله قنات کوثر به سکونت در این محله افتخار می کنند. ساکنین محله قنات کوثر تمایل بیشتری برای گذراندن زمان در محله خودشان دارند. همچنین مقایسه دو محله نشان می دهد که برای بخش زیادی از ساکنین محله قنات کوثر حضور در خیابان های این محله رضایت بخش است درحالی که این موضوع برای ساکنین محله گلشن کمتر صدق می کند.
بازشناسی اصول عقلانیت اکولوژیک در سازه های آبی کهن شهرهای کویری (مطالعه موردی: قنات وقف آباد یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه سیمای سرزمین بسیاری از شهرهای کهن کویری با دارا بودن بسترهای طبیعی و الگوهای یکپارچه حاصل از کنش های انسانی و محیط های طبیعی در قالب سکونتگاه ، رو به زوال گرائیده است. رنگ باختن بن مایه های پایداری و تاب آوری، بر لزوم بازشناسی و کاربست مفاهیم حاکم بر ساختار و عملکرد شبکه های اکولوژیک و الگوهای حاصل از تعاملات سیستم های اجتماعی-اکولوژیک که بازتابی از اصول عقلانیت اکولوژیک در فرایند برنامه ریزی شهری بوده است، تأکید دارد. در مطالعه تطبیقی- استنتاجی حاضر، با استفاده از روش اسنادی و مطالعه منابع مکتوب، ضمن تحلی ل محت وایی ادبی ات موضوع، به تبیین عقلانیت اکولوژیک و استنتاج اصول عقلانیت اکولوژیک پرداخته شده است. بر اساس مطالعات میدانی، و استنتاج معیارهای ساختاری، عملکردی و مدیریتی حاکم بر سازه های آبی شهر یزد، مصادیق اصول عقلانیت اکولوژیک در سازه های آبی کهن در سه مقیاس کلان، میانی و خرد در سیمای سرزمین شهر یزد مورد واکاوی قرار گرفته است. یافته ها حاکی از آن است که معیارهای ساختاری، عملکردی و مدیریتی سازه های آبی تاریخی با اصول عقلانیت اکولوژیک منطبق است. عقلانیت اکولوژیک با ایجاد ترکیب بندی، آرایش فضایی، ارتباط و تنوع عملکردی لکه ها و کریدورهای اختلاطی در شبکه سازه های آبی شهر کویری یزد، زمینه ای را برای ایجاد شبکه های اکولوژیک و پایداری سیماهای سرزمین شهری ایجاد نموده است.
قنات، ردّ حیات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۲ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۳
3 - 3
حوزههای تخصصی:
زندگی در دشت های مرکزی ایران که در هزاره اخیر اغلب از کویرهای خشک با گرمای تابستانی زیاد تشکیل شده، فاقد توجیهات متعارف برای سکونت است. ندرت آب و اقلیم سخت برای مردمی که معیشت آنها وابسته به زمین است، جاذبه ای برای ساخت شهر و روستا ندارد. اما شهرهای بزرگی همچون یزد، کاشان، سمنان، دامغان، بیرجند، زابل، بم و کرمان در اطراف کویرهای مرکزی ایران برپا شده اند که صدها شهر کوچکتر و بسیار روستاهای وابسته را در اطراف خود دارند. پاره ای از این آبادی ها که به دلایل امنیتی و تجاری بر سر راه های تاریخی پدید آمده بودند، نیز در گذر زمان و هزاره اخیر که اقلیم این منطقه به خشکی گرائید، جمعیت بیشتری گرفتند. درحالی که زندگی گذشتگان که بسیار وابسته تر از امروز به وضع طبیعت بود، مانعی برای کوچ و سکونت در مناطق برخوردار نداشت. مردمان این نواحی برای سازگاری با تغییر اقلیم و تداوم حیات خود به بهره گیری از فنونی پرداختند که تدریجاً عنصر اصلی منظر زندگی آنان شد؛ قنات شاید، مهمترین آنها باشد.تاریخ قنات را به اساطیر ایرانی نسبت می دهند. قنات، فن انتقال آب زیرسطحی به سطح زمین بدون بهره گیری از انرژی است. کوره ای شیبدار میان مظهر قنات تا مخزن آب در زیرزمین حفر می شود و آب در شیب ملایم کوره به سمت بیرون جریان می یابد. شیب کمتر کوره نسبت به سطح زمین، در محل تقاطع آنها، مظهر قنات را پدید می آورد. فقدان آب های جاری در اقلیم خشک، قنات را در اهمیت فوق العاده ای در جامعه قرار می دهد. همه حیات روستا و شهر به آن وابسته می شود. لذا مشاغل مرتبط با قنات، همچون مقنی و میراب از ارج و مقام بالای اجتماعی برخوردار می شوند. حفاظت آب و مسیر قنات، در زمره قواعد اخلاقی قرار می گیرد که آلوده کردن یا آسیب آن گناه است. خدمات بهره وری قنات همچون ایجاد روشنایی در مظهر و حوضچه های فرعی برای استفاده شست وشو سنت خیرین می شود. اسامی مرتبط با قنات همچون مقنی زاده و قنواتی به مثابه نمود شأن اجتماعی بر حرفه مندان وابسته گذارده می شود. فرهنگ احداث قنات، نماد عمل صالح و باقیات صالحات از سوی ثروتمندان و حاکمان رایج می شود.این همه سنت ها و فرهنگ هایی که در ارتباط با قنات پدید می آید، حاکی از وجود «بسته مفهومی» مرتبط با قنات در ذهن ایرانیان کویرنشین است. «مفهوم» قنات، همچون مخزن آن، سرشار از معناهایی است که در طول قرون در ارتباط با کارکرد و نقش حیاتی آن در زندگی اهالی مرکزی سرزمین ایران به وجود آمده؛ هریک از معناها در محیط بیرونی ذیل صورتی انعکاس یافته که امروزه «نمود» آن خوانده می شود.رشته چاه هایی که به کوره قنات می رسند تا خاک کوره را در زمان حفاری تخلیه کنند و هوا را به مقنی کوره برسانند، مهم ترین نمود «مفهوم» پیچیده قنات است. حلقه هایی ساخته شده از خاک کوره که گرداگرد دهانه چاه ریخته شده تا هم از ورود آب های سطحی به قنات و تخریب آن جلوگیری کند و هم نشانه خطر باشد برای جلوگیری از سقوط به درون چاه. تصویر رشته چاه های قنات عنصر جدانشدنی از مفهوم حیات در فلات مرکزی ایران است. صورت بدیعی در کویر که همچون «ردّ حیات» از تکاپوی انسان ها در طول قرن ها برای بقا حکایت می کند. عکس روی جلد اثر مرحوم «گئورگ گرستر» است که در سال 1355 (1976م.) بر فراز قنات های یزد عکاسی شده است. وی در شرح عکس خود نوشته است: «درحالی که بر فراز ایران سفر می کردم، به این فکر بودم که مناظر فرهنگی و طبیعی سرزمین پارس با بیابان های نمکی و باغ های بهشتی اش برای تماشا از آسمان آفریده شده اند. آبادی هایش با قنات ها و آبراه های زیرزمینی اش مثال بارز معماری بدون معمار هستند». این عکس بازنمایی مداخله آهنگین پیشینیان ماست در دل صحرایی که به ظاهر خالی است. اما ردّ حیات از غوغایی که در زیر زمین نهفته حکایت می کند. این عکس به لطف فرزند ایشان خانم Anya v. Schweinitz-Calonder که مدیریت مؤسسه Georg Gerster Air Photography را برعهده دارد به پاس علاقه پدر ایشان به سرزمین ایران برای چاپ در اختیار مجله منظر قرار گرفته است. از ایشان سپاسگزاریم.
بحران آب در فلات مرکزی و ضرورت توجه به دانش بومی، مطالعه موردی: قنات گوهرریز جوپار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال هجدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۶۷
104 - 116
حوزههای تخصصی:
بخش اعظم سرزمین ایران در منطقه خشک و نیمه خشک و در محدوده کمربند بیابانی دنیا قرار گرفته است. بر این اساس، خشکی و کم آبی از ویژگیهای ذاتی فلات مرکزی ایران است و دسترسی به منابع آب پایدار، مهم ترین چالش ساکنان این ناحیه بوده است. ایرانیان باستان با اختراع قنات، شیوه مناسبی از دسترسی به آب بر اساس اصل احترام به محیط و سازگاری با طبیعت به و جود آوردند که منشأ تمدن درخشانی در فلات مرکزی ایران شد. آنچه را که امروزه توسعه پایدار می نامند در ساختار و سیستم قنات به خوبی رعایت شده است و بر همین اساس قنات ببیش از سه هزار سال کارآمد بوده است. این پژوهش ضمن بررسی ویژگیهای قنات و ساختار آن در حیات اقتصادی و اجتماعی ایران به دانش بومی قنات توجه کرده است و با مطالعه موردی قنات گوهر ریز جوپار در جنوب شهر کرمان به این نتیجه رسیده است که احیاء قنوات و اتکا به دانش بومی مدیریت آب همچنان می تواند راهگشای بسیاری از مسائل و بحرانهای زیست محیطی و آبی در فلات مرکزی ایران باشد.
کتیبه ایلخانی قنات لاالالون بَرزُک کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
برزک یکی از شهرهای کوهستانی منطقه کاشان دارای آب وهوای معتدل، بارندگی مناسب، چشمه ها و قنات ها و مزارع متعدد است و باغداری و کشاورزی در آن پررونق است. بر بالای مظهر یکی از قنات های این شهر به نام لاالالون، تخته سنگی باقی است که بر آن کتیبه ای موجود است. در این مقاله ضمن اشاره به مزارع برزک، مزرعه لاالالون، مختصات و کیفیت تخته سنگی که کتیبه حفر قنات بر آن کنده شده است، متن کتیبه بازخوانی گردیده و سپس به جایگاه اجتماعی و دینی بانی قنات پرداخته شده است. در این کتیبه سیزده سطری به دستور حفر قناتی موسوم به قاسم آباد، توسط ابوالقاسم زید نراقی، یکی از بزرگان دینی منطقه اشاره شده است. این کتیبه شامل دستور حفر قنات، نام و القاب بانی، دعای خیر به وی و تاریخ حفر قنات است. کتیبه قنات لاالالون در دوره حکومت غازان خان و به سال 695 هجری نوشته شده و در کنار دو کتیبه سال 705 که به بنای دو مسجد در برزک اشاره شده، نشان دهنده تحولات اجتماعی و فرهنگی دوره غازانی و رونق و آبادانی برزک در دوره ایلخانی است. نکته مهم دیگر اینکه بخش های زیادی از این کتیبه نابود شده یا در معرض تخریب قرار دارد و هیچ گونه محافظت فنی نداشته و هنوز به ثبت تاریخی نرسیده است.
نَفًقَه قنات (کاریز) (شیوه های تأمین هزینه در نظام آبیاری سنتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش های بومی ایران سال ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۲
647 - 665
حوزههای تخصصی:
تحلیل فرهنگی دانش بومی در زنجیره ابزار قنات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برخلاف موتور پمپ که یک پدیده تکنولوژیکیِ وارداتی ، صادراتی و استاندارد و دارای یک ساختار قابل تولید انبوه و کپی برداری است، قنات پدیده ای است سنتی و بومزاد که ابزارهای آن نیز دست ساز و متعلق به دوره پیشامدرن است.ابزارهای قنات قابل تولید انبوه نیستند.ساخت برخی از ابزارهای قنات از عهده خبرگان محلی برمی آید ، اما ساخت برخی از ابزارهای قنات به خبرگی، تخصص و مسئولیت بیشتر نیاز دارند و نمی توانند در همان روستا و منطقه و شهر محل قنات تولید شوند. یعنی تولید ابزارهای قنات به سه دسته کلی تقسیم می شوند:نخست ابزارهایی که سلامت و جان مقنی و همکاران او وابسته به آن است و با بروز مشکل در آن ابزار جان افراد به مخاطره می افتد.دوم ابزارهایی که با وجود اهمیت بسیار آنها، بروز مشکل در آنها به طور مستقیم و فوری جان افراد را به خطر نمی اندازد و سوم ابزارهایی که کارگذاری آن در قنات برای طولانی مدت است . در این نوشتار منظور توضیح چگونگی ساخت ابزاری که در این زنجیره هستند نیست زیرا دیگران به اندازه کافی درباره این ابزار توضیح داده اند؛ در اینجا مقصود توضیح مواردی برای فهم فرهنگی و تمدنی از این ابزار و طرح پرسش هایی در این زمینه است.
نقش حقوق عرفی در مدیریت سنتی توزیع و تقسیم و پایداری آب قنات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش های بومی ایران سال ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۲
205 - 250
حوزههای تخصصی:
در نظام آبیاری با قنات برای حفظ و صرفه جویی در مصرف آب قانون های نانوشته و عرفی بی شماری وجود دارد که از مقنی گرفته تا میراب و آبیار و کشاورز خود را ملزم به رعایت دقیق آن می دانند. این قانون ها درست از روزی که اولین کلنگ احداث یک قنات به زمین زده می شد با شرایطی تا آفتابی شدن و رسیدن قنات به مظهر و حتی بعدازآن تا رسیدن به محل شرب، محفوظ بود و استمرار داشت. فقط رعایت این ضوابط تابع شرایط زمان و مکان بود، مثلاً تعیین حریم که ضابطه ای برای حفظ حق وحقوق صاحبان قنات بود در تمام موارد از مادر چاه تا برسد به محل شرب هر جا بنا به موقعیت خود اعم از نوع خاک و عمق قنات متفاوت بود. حتی عبور قنات دیگر در فاصله معینی باید باشد و اگر مجبور می شدند قناتی از زیر قنات دیگر عبور دهند باید از شرایط معینی تبعیت می کردند. درهرصورت نباید آب استحصالی بیهوده هدر رود یا به قنات دیگر نفوذ کند. یکی از ایرادات وارده به قنات، غیرقابل کنترل بودن و هرز رفتن آب آن در زمستان است که کشاورزان نیاز کمتری به آب دارند اما برخلاف نظر منتقدین، کشاورزان برای این مورد هم راه کارهایی دارند. در استفاده از آب نیز حتی کسانی که مالک سهم آب کافی بودند حق نداشتند خارج از قاعده معین و به هر ترتیب که میل خودشان باشد استفاده کنند. در آبیاری سنتی، آب به ویژه در نظام خرده مالکی ارزش فوق العاده دارد به طوری که راه و بسیت هرچقدر ناچیز هم باشد از دایره حساب بیرون نیست. بسیاری و شاید همه این حقوق عرفی در قوانین مدنی هم به رسمیت شناخته شده و در موارد اختلاف به عرف رجوع می کردند بااین حال ضامن اجرای این قوانین بیش ازآنچه قانون مدنی باشد عرف و نظارت مردمی بود که متخلفین را تنبیه اخلاقی می کرد
بررسی اسناد خطی و قباله های مربوط به امور قنات در میبد
منبع:
فرهنگ مردم ایران زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۹
123-155
حوزههای تخصصی:
کاریز یا قنات، شریان آب در زیر زمین
منبع:
فرهنگ مردم ایران زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۹
59-82
حوزههای تخصصی:
واکاوی شاخص های حکمرانی خوب در دانش بومی قنات قصبه گناباد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش های بومی ایران سال ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۲
503 - 533
حوزههای تخصصی:
تبیین فرایند همکاری های قلمرویی در بهره برداری از قنات (مورد مطالعه: قنات حسن آباد، استان یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۳۹)
382 - 395
حوزههای تخصصی:
ویژگی برجسته قنات حسن آباد به نقش آن در ایجاد همکاری های بین قلمرویی برمی گردد که میان سه حوزه مهریز، ده نو و حسن آباد در طول 40 کیلومتر پدید آمده و استمرار یافته است. مراقبت از قنات حسن آباد تا آخرین چاه که در قلمروی مهریز واقع است صورت می گیرد و دو قلمروی پایین دست در آن مشارکت دارند. در این مقاله تلاش شده است تا با روش نظریه زمینه ای به این سؤال پاسخ داده شود که چگونه جریان آبی مانند قنات حسن آباد توانسته است به همگرایی اجتماعی و همکاری میان سه قلمروی ذینفع منجر گردد؟ به این منظور مصاحبه شوندگان از مناطق پایین دست و بالادست با روش گلوله برفی انتخاب شدند و پرسش ها تا رسیدن به نقطه اشباع نظری ادامه پیدا کرد. سپس در مورد داده های میدانی، کدگذاری باز و محوری انجام شد و نهایتاً کدگذاری انتخابی صورت گرفت. روابط میان مفاهیم در مدل مفهومی نشان داده شد و به صورت یافته های پژوهش شرح داده شدند. در منطقه نفوذ قنات حسن آباد، مدلی حاکم است که آن را مدل «سود مشترک» نامیده ایم. در این مدل، مجموعه ای از عوامل اجتماعی و اقتصادی به گونه ای ساختارمند منافع بالادست و پایین دست را به یکدیگر گره می زنند. یکی از مهم ترین عوامل مؤثر در این مدل، گستردگی فضایی قنات است که به قنات، نوعی ویژگی قلمرو گریزی می دهد. درنتیجه، دینامیک قنات به کمرنگ شدن قلمرو و به تبع آن کاهش هویت قلمرویی منجر می گردد و همین امر، امکان همکاری در دو سوی مرزهای قلمرو را آسان تر می کند.