مطالب
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۱۵۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
با نگاهی به تاریخ زندگی سخنورانِ اندیشمند، به نام کسانی برمی خوریم که زیستن آنها متفاوت از دیگران بوده است و این تفاوتِ برخاسته از پیچیدگی های شخصیّتی باعث شده است که هر کس از پندار خود سخنی دربارة آنان بگوید و امکان شناخت حقیقی آنها فراهم نیاید. از جملة این کسان در تاریخ ادب فارسی، صادق هدایت در دورة معاصر است که پرسش ها، سرگشتگی ها و شوریدگی هایِ حاصل از تفکرات خود را در داستان هایش بیان کرده است. همانند این اندیشمند در ادب تازی، ابوالعلاء معرّی است که همان پیچیدگی های فکری و شخصیّتی را در روزگار گذشته دارا بوده است. ممکن است بخشی از این اندیشه ها و باورها تحت تأثیر اندیشه های گنوسی (= آمیزه ای از عقاید فلسفی – دینیِ یهودی، مصری، بابلی، یونانی، سوری و ایرانی) شکل گرفته باشد. پژوهش کنونی بر آن است که برخی از همین باورهای مشترک فکری برخاسته از اندیشه های گنوسی، چون مانویت، مزدکیه و مرقیون، همانندِ دوری جستن از زنان، اجتناب از خوردنِ گوشت و توجّه به گیاه خواری، باور به رنجبار بودنِ زیستن و آمیختگی تن و جهان به شرارت را آشکار سازد.
تیپ شناسی شخصیت های داستانی صادق هدایت با تأکید بر طبقه بندی انیه گرام
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر یک پ ژوهش بین رشته ای است و هدف آن، بررسی تیپ شناسی شخصیتهای داستانی صادق هدایت با تأکید بر طبقه بندی نُه گانه «انیه گرام» است که عبارتند از تیپ های کمال طلب، کمک گرا، موفق و بازیگر، رمانتیک محزون، مشاهده گر و فکور، وفا جو و وفا خو، خوشگذران ، رئیس و میانجی که هرکدام دارای ویژگی های خاصّی می باشند. این بررسی همه ی آثار داستانی هدایت را در بر می گیرد که شامل 34 داستان است.
روش پژوهش توصیفی است و داده ها با توجه به تکنیک تحلیل محتوی، به شیوه کتابخانه ای و سند کاوی بررسی شده است. نتیجه نشان می دهد از میان 51 شخصیت داستانی هدایت، 13 شخصیت (نزدیک به26%) در تیپ رمانتیک محزون جای می گیرد که به گونه ای قابل انطباق با شخصیت خود هدایت نیز هست. بعد از آن تیپهای یک (کمال طلب)، دو (کمک گرا)، شش (وفا جو و فاخو) به ترتیب 52/23%، 56/21% و 8/9% بیشترین تیپ های شخصیتی را به خود اختصاص می دهند و دو تیپ هفت(خوش گذران)و نه ( میانجی) در میان تیپهای شخصیتی هدایت جایی ندارند.
بازتاب نگاه به جنس مخالف در آثار صادق هدایت و فروغ فرخزاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گوتیک در ادبیات تطبیقی: بررسی برخی از آثار صادق هدایت و ادگار آلن پو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ﺑﻲگمان، صادق هدایت و ادگار آلن پو از تأثیرگذارترین و برﺟﺴﺘﻪترین نویسندگان داستاﻥهای کوتاه هستند که آثار آﻥها موردتوجه بسیاری از مترجمان، منتقدان و نویسندگان در سراسر جهان قرار گرفته است. هدایت و پو، داستاﻥنویسی سبک «گوتیک» را به جهان عرضه کردند که جاﻥمایه بیشتر آﻥها تاریکی، ترس و سخن از ناامیدی و مرگ است. هر دو نویسنده علاوه بر داستاﻥنویسی، در شعر و نقد نیز مهارت دارند. دروﻥمایه داستاﻥهای هدایت و پو از ویژﮔﻲهای ﺑﻲمانندی برخوردار است که به آﻥها ﺳﺒﻚ و سیاق خاصی بخشیده است. بااین وجود، تاکنون مطاﻟﻌﻪای درزمینه بررسی وجه تشابه این دو نویسنده انجام نشده است. از حوزﻩهای تحقیق در مکتب فرانسوی ادبیات تطبیقی ﻣﻲتوان به مطالعه ویژﮔﻲهای ادبی بین فرﻫﻨﮓها اشاره کرد. از منظر این مطالعه این امکان وجود دارد تا وجه تشابه ادبی این دو نویسنده را بررسی کرد. ویژﮔﻲ ﺷﺨﺼﻴﺖها و فضای حاکم بر داستاﻥ نموﻧﻪای از شباﻫﺖهایی است که این دو نویسنده را در کنار هم قرار داده است. در این نوشتار قصد داریم تا به مطالعه ﺷﺨﺼﻴﺖها و فضای آفرینش داستاﻥهای هدایت و پو بپردازیم و علاوه بر بررسی شباﻫﺖهای کلی آثار هدایت و پو، امکان درک دﻗﻴﻖتر آثار هر دو نویسنده و ﺟﻨﺒﻪهای مشترک داستاﻥهای آﻥها را فراهم آوریم. بدین منظور، از «تحلیل محتوا» به عنوان روش تحقیق استفاده شده است. یاﻓﺘﻪهای تحقیق، روند مشابهی درمورد ﺷﺨﺼﻴﺖپردازی و فضای داستاﻥ نشان ﻣﻲدهد؛ به طوری که تشتت فکری، پریشاﻥخاطری، انزوا و دروﻥگرایی در ﺷﺨﺼﻴﺖهای داستان موج ﻣﻲزند. فضای داستان نیز تأثیر بسزایی در انتقال اهداف نویسنده دارد.
مقاله به زبان فرانسه: چرا ﺑوف کور صادق هدایت یک ضدرمان است؟ (En quoi La Chouette aveugle de Sadegh Hedayat est-il un anti-roman?)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بوف کور که در سال١٣٢٠ در روزنامه ایران منتشر شد و در سال ١٩٥٣توسط رژه لسکو به زبان فرانسه ترجمه گردید یکی از شاهکار های ادبی صادق هدایت محسوب می شود. با انتشار این رمان، صادق هدایت به عنوان بنیانگذار رمان نو در ایران شناخته شد. اما این اثر یک ضد رمان است، بدان معنا که نویسنده برای خلق آن از تمام قوانین مرسوم کلاسیک داستان نویسی سرپیچی کرده است که در زمان خود نوعی ابداع و نوآوری شناخته می شود. حاصل این سرباز زدن خلق اثری است کاملا ﭘﭕﭽیده و عجیب. از ویژگیهای بارز این رمان میتوان این موارد را متذکر شد׃ نبود طرح داستانی منسجم، وجود شخصیتهای فراواقعی، مکانی غیر واقعی، زمانی نامعلوم و داستانی غیر قابل تعبیر. در مقاله حاضربه مطالعه و بررسی این مطلب خواهیم پرداخت که چگونه با زیر سوال بردن قوانین رمان نویسی رمانی به نام بوف کور محقق شده است.
نقد و بررسی تطبیقی ترجمه های کارنامه اردشیر بر پایه ترجمه صادق هدایت(مقاله علمی وزارت علوم)
صورت بندی میدان تولید ادبی ایران (مطالعه موردی محمد حجازی و صادق هدایت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با استفاده از نظریه پیر بوردیو درباره عمل و روش تحقیق مبتنی بر ساختارگرایی تکوینی به منظور ایضاح میدان ادبیات ایران (1320-1300) به مطالعه دو نویسنده نام آشنای این دوره یعنی محمد حجازی و صادق هدایت پرداخته است. در این بررسی موقعیت های اجتماعی، منش و آثار (هما و بوف کور) نویسندگان فوق بررسی شده و تفاوت موقعیت های آن ها در میدان ادبیات مورد تحلیل قرار گرفته است. در نتیجه، تحقیق حاضر ضمن تشخیص موقعیت تحت سلطه حجازی و موقعیت مسلط هدایت در میدان تولید ادبی ایران با بازخوانی «هما» و «بوف کور»، همتایی موجود میان جهان ادب و جهان اثر را به نمایش گذاشته است.
مناسک تدفین و آیین های گورستانی در آثار داستانی صادق هدایت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی معاصر ادبیات داستانی
- حوزههای تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای ادیان
- حوزههای تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای علوم اسلامی فقه و کلام
- حوزههای تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای فرهنگ عامه آیین ها و باورها
- حوزههای تخصصی ادبیات کلیات شخصیت ها نویسندگان معاصر
کانون توجه این مقاله، ترکیب ویژه ای از مرگ اندیشی و فرهنگ شناسی در آثار داستانی صادق هدایت ا ست. بازپردازی شیوه های مختلف تدفین و سازه های گورستانی، به یاری دانش باستان شناسی و مردم شناسی و برحسب فرهنگ، تمدن، سنن، آیین ها و مناسک مختلف، نشان دهنده درنگ شایسته او در این گونه باورهاست. هدایت در داستان پدران آدم، روایتگر مرگ یک انسان ـ میمون و در داستان های تاریکخانه، بوفکور، تخت ابونصر، آفرینگان و آخرین لبخند، به ترتیب، روایتگرِ مرگ انسان عهد سنگ، عهود فلزات و آهن و دوران های پس از آن، ازجمله زمانه پادشاهان کیانی و نیز دوران معاصر است. این روند حتی تا دوران نادیده بشر هزاران سال بعد نیز ادامه می یابد. بر پایه این پژوهش شاید بتوان از نظمی تسلسل یافته در داستان های صادق هدایت سخن گفت که رویکردی تاریخ مدار را دنبال می کند.
بررسی تطبیقی جایگاه "بیایمانی" و "ایمان" در داستانهای صادق هدایت و بنت الهدی صدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال ششم زمستان ۱۳۹۱ شماره ۲۴
91 - 111
حوزههای تخصصی:
پژوهش ذیل جستاری تطبیقی است پیرامون جهت گیری متفاوت صادق هدایت و بنت الهدی صدر، دو نویسنده برجسته ادبیات فارسی و عبدی نسبت به اندیشه های اعتقادی با بکارگیری یک ابزار، در یک برهه زمانی مشابه و در گستره جغرافیایی متفاوت؛ هدف از این مقاله، بررسی سبک و نوع نگرش دو نویسنده چیره دست نسبت به محیط پیرامونی و ماورایی خود می باشد. با توجه به طرح ایده های نو در قالب جذاب داستانی، ضروری است با نگاهی جدید، مقوله های مطرح شده را به صورت علمی مورد بررسی قرار داد. شیوه انجام این تحقیق، به صورت توصیفی و تحلیلی است. در آغاز، برخی از برجسته ترین داستانهای دو نویسنده مورد مطالعه قرارگرفته، پس از آن دیدگاه این دو به مقوله "جایگاه ایمان در زندگی" مورد مقایسه قرارگرفته است. پژوهش حاضر تلاش دارد با آوردن بخش هایی از متنهای داستانی این دو نویسنده و تجزیه و تحلیل داده های آنان، جهت گیری هدایت را در نوشته هایش و ارتباط آن با بی ایمانی و جهانبینی نادرست و سطحی نگری او ترسیم نماید.
تحلیل نظام بودشی گفتمان: بررسی موردی داستان داش آکل صادق هدایت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله سعی بر آن است تا با بهره گیری از رویکرد تحلیلیِ نشانه معنا شناسی ادبیات، به بررسی نحوة حضورکنشگران و نوع بودش آن ها در جریان شکل گیری معنا بپردازیم. در این مطالعه، به بررسی داستان «داش آکل» از صادق هدایت خواهیم پرداخت. این داستان، حول محور شخصیت کانونی داش آکل و کنش های او در محیط پیرامونش شکل می گیرد. درواقع، کنشگر درطول داستان دچار بحران هایی می شود که ناگزیر به ترک وضعیت قبلی یا به عبارت دیگر، نفی آن وضعیت برای رسیدن به موقعیتی جدید می گردد. هدف اصلی از نگارش این مقاله، بررسی روند حضور و حرکت کنشگران اصلی داستان داش آکل براساس نظریة نشانه معنا شناسی بودشی است. در این نظریه، کنشگر به دلیل احساس خلأ در زندگی با خروج از دازاین (این بودگی)، وضعیت موجود را نفی می کند و درنتیجه، این نفی به سوی نوعی وضعیت ایجابی پیش می رود. هدف از انجام این پژوهش، بررسی کارکرد بودشی نفی و ایجاب در گفتمان داش آکل با هدف تبیین شرایط تولید معنا و عبور از بحران حضور است. پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که چگونه نفی و ایجاب به عنوان دو عنصر مهم گفتمانی در شکل گیری فرایند بودشی گفتمان اثرگذار
تحلیل داستان «حاجی آقا»ی صادق هدایت بر اساس نظریه بازتاب واقعیّت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هنر و جامعه در طول تاریخ پیوسته بر یکدیگر تأثیر متقابل داشته اند. آثار ادبی به ویژه رمان، ریشه در اجتماع زمان خود دارند و بیان گر مسائل اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و تاریخی جامعه خود هستند. جنبه واقع گرایانه رمان سبب شده تا این نوع ادبی همچون آیینه ای واقعیت های اجتماعی زمان خود را بازتاب دهد. هدف جامعه شناسی ادبیات، بیان پیوندهای جامعه و ادبیات و نیز آشکارسازی چگونگیِ بازتاب واقعیت های اجتماعی در آثار ادبی به ویژه در رمان است. لوکاچ و گلدمن به عنوان بزرگ ترین نظریه پردازان حوز?جامعه شناسی ادبیات، سعی داشتند تاثیر متقابل بین ساختارهای اجتماعی و ساختارهای ادبی نشان دهند. آن ها، رمان را انعکاس زندگی اجتماعی عصر نویسنده و نیز زاییده جهان نگری خاص او می دانند.
صادق هدایت از داستان نویسان رئالیست معاصر ایران است که محور داستان هایش بیان نوع زندگی اجتماعی انسان های زمانه اش بوده است و این مسئله را می توان در آثار او مشاهده کرد. این مقاله داستان «حاجی آقا» را با رویکرد بازتاب واقعیّت مورد بررسی قرار می دهد و آن گاه توانایی نویسنده را در بیان تحوّلات اجتماعی نشان می دهد.
نگاهی به طنز اجتماعی در دو اثر از آنتون چخوف و صادق هدایت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش دو داستان « علویه خانم » و «حاجی آقا» از هدایت و « ویولن روتچیلد » و «بانو و سگ ملوس» چخوف از دیدگاه طنز اجتماعی مورد تحلیل و مقایسه قرار گرفته اند. درون مایه این داستان ها نابسامانی هایی است که به صورت طنز گونه و خنده دار به تصویر کشیده شده اند. هریک از شخصیت ها نمایندة قشر خاصی هستند. شباهت های اخلاقی و شخصیتی خاصی بین شخصیت های داستان ها از جمله حاجی آقا و یاکوف و همچنین آنا بانوی داستان چخوف و علویه خانم وجود دارد. اما آنچه در آثار این دو نویسنده متفاوت است نوع نگرش آن ها است؛ چخوف با لحنی امیدوارانه انتقاد می کند، حال آنکه یأس و ناامیدی در داستان های هدایت به افراط دیده می شود. مهم ترین موضوعاتی که در آثار مورد بررسی این دو نویسنده قابل توجه است عبارت اند از معضلات اجتماعی، بی عدالتی، وجود فساد در بین طبقات مختلف جامعه و همدردی با انسان ها، که همة این موارد با طنزی گزنده بیان شده اند و مخاطب را به ابراز همدردی وا می دار ند. هدف در این پژوهش بررسی مشترکات این دو نویسنده در شیوة پرداختن به طنز اجتماعی و مقایسة آن دو با یکدیگر است.
جامعه شناسی شخصیت در رمان بوف کور صادق هدایت
حوزههای تخصصی:
نقد شخصیت در آثار داستانی صادق هدایت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقد مکتبی داستانهای صادق هدایت(مقاله علمی وزارت علوم)
بررسی عناصر رئالیستی و ناتورالیستی داستان کوتاه "" زنی که مردش را گم کرد "" اثر صادق هدایت
روش علمی صادق هدایت در پردازش داستان های کوتاه رئالیستی
حوزههای تخصصی:
اگرچه شهرت هدایت بیشتر مرهون داستان های «بوف کور»، «سه قطره خون» و «زنده به گور» است و این داستان ها از نظر ساختاری، بسیار منسجم و نظام مند هستند؛ بسامد این گونه تجربه های هدایت در قیاس با داستان های کوتاه رئالیستی ناچیز است. هدایت نزدیکِ بیست و پنج داستان کوتاه رئالیستی دارد که معماری، ساختمان و پردازش آنها نشان می دهد که وی در این زمینه، تبحر و چیرگی خاصی دارد و به همین دلیل با اقتباس از روش ها و شگ ردهای داستان نویسان مع روف ج هان، به طراحی علمیِ ساخ تار این گ ونه داستان ها می پردازد. در این پژوهش سعی شده است به روشی کاملاً ساختاری و علمی، با جهت گیری درک شگ ردها و شیوه های علمی هدایت در پردازش داستان کوتاه، به تجزیه و تحلیل آثار رئالیستی وی بپردازیم.
نگاهی موازی به زندگی و آثار صادق هدایت و سهراب سپهری
حوزههای تخصصی:
نابینایی در معره، شوریدگانی در ایران (بررسی زندگی، شعر، آرا و عقاید ابوالعلا معری و مقایسه او با خیام و صادق هدایت)
حوزههای تخصصی:
در به تاریخ زندگی انسان ها از آغاز تا امروز، به نام کسانی بر می خوریم که متفاوت از دیگران زندگی کرده اند؛ و پیچیدگی شخصیتی آنان، امکان شناخت حقیقی از ایشان را فراهم نکرده و به همین دلیل همواره دیدگاه ها و نظریات مختلفی درباره آنان وجود داشته است. از جمله این بزرگان در تاریخ ادب فارسی و ایرانی، حکیم عمر خیام در گذشته و صادق هدایت در دوره معاصر است، که یکی لب کلام خود را در دل رباعی های دل انگیز ریخته و سخن خود را در موجزترین و کوتاه ترین قالب بیان داشته و دیگری تفکرات خود را در طول داستان های کوتاه به نمایش گذاشته است. نظیر این دو متفکر در ادب تازی، ابوالعلا معری است که پیش از آن دو (خیام و هدایت) می زیسته است، ولی به گون های، درست همان پیچیدگی های شخصیتی آنان را دارد؛ که در این مقاله تلاش می شود گوش های از زندگی و شعر و فکر این ادیب اندیشمند در فرهنگ عربی، با مطابقه و مقایسه با دیگر متفکران در ادب فارسی به نمایش گذاشته شود.
مسلک علی بابا اثر چاپی ناشناخته یی از صادق هدایت
حوزههای تخصصی: