مطالب مرتبط با کلیدواژه

سربازان وظیفه


۱.

اثربخشی مشاوره گروهی کوتاه مدت با رویکرد راه حل محور بر سازگاری سربازان وظیفه آسایشگاه بخواب(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: رویکرد راه حل محور مشاوره گروهی راه حل محور سازگاری سربازان وظیفه خدمت سربازی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۸ تعداد دانلود : ۲۸۶
ازجمله مشکلاتی که گریبانگیر مسئولان امر در خدمت سربازی می باشد، ناسازگاری برخی از سربازان است. مشاوره گروهی راه حل محور ازجمله رویکردهای جدید است که به دلایلی همچون ساده بودن، کوتاه مدت بودن و تأکید بر شناخت افراد، کاربرد آن در محیط های نظامی و سربازی که آموزش و حتی زندگی افراد به صورت گروهی است، مقرون به صرفه است. بنابراین هدف از این پژوهش «بررسی اثربخشی مشاوره گروهی راه حل محور بر سازگاری سربازان وظیفه آسایشگاه بخواب» بود. روش پژوهش حاضر آزمایشی و با استفاده از طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری کلیه سربازان آسایشگاه بخواب قرارگاه سربازی ستاد نیروی هوایی در سال 1394 بودند. نمونه پژوهش تعداد 28 نفر از سربازان آسایشگاه بخواب بودند که بر مبنای نتایج آزمون سازگاری نمره آن ها پایین تر از حد میانگین بود و داوطلب شرکت در این پژوهش بودند. این تعداد به صورت تصادفی ساده در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. ابزار پژوهش پرسشنامه سازگاری 60 ماده ای سینحا و سینگ (1997) بود. ده جلسه 80 دقیقه ای مشاوره گروهی راه حل محور با گروه آزمایش تشکیل شد. نتایج به دست آمده نشان دهنده این است که مشاوره گروهی راه حل محور به طور معناداری موجب افزایش سازگاری کلی، اجتماعی، عاطفی و آموزشی سربازان وظیفه آسایشگاه بخواب می شود. ولی در مورد سازگاری آموزشی این تأثیر در جهت مثبت معنادار نیست. با توجه به یافته های پژوهش، می توان نتیجه گرفت که مشاوره گروهی راه حل محور در افزایش سازگاری سربازان وظیفه مؤثر است و از این رویکرد می توان برای کاهش ناسازگاری سربازان وظیفه استفاده نمود.
۲.

پیشگیری از وقوع جرم خودزنی در بین کارکنان وظیفه نیروهای مسلح(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جرم پیشگیری از جرم خودزنی سربازان وظیفه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۸ تعداد دانلود : ۱۸۴
زمینه و هدف: پیشگیری از وقوع جرم خودزنی در بین کارکنان وظیفه در استقرار نوعی نظام یکپارچه رفتاری و انضباطی در محیط پادگان در زمان خدمت وظیفه عمومی؛ نقش مؤثر و بارزی را ایفا نماید. هدف این مقاله پیشگیری از وقوع جرم خودزنی در بین کارکنان وظیفه و پرداختن به مسائل و مشکلات رفتاری و عوامل جرم زای آنان می باشد . روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی، و از نظر روش، توصیفی- تحلیلی است داده ها با استفاده از مطالعه کتابخانه ای و از طریق فیش برداری و رجوع به منابع حقوقی و اسناد درون سازمانی تهیه و مورد ارزیابی قرار گرفته است. یافته ها: در این پژوهش مولفه های مورد بررسی در متغییر مستقل(عوامل درون سازمانی و برون سازمانی) به یک نسبت بر متغییر وابسته یعنی خودزنی کارکنان وظیفه تاثیر بسزایی دارند عوامل فردی، اجتماعی، موقعیتی و رفاهی با کیفیت زندگی سربازان در حین خدمت نقش مهمی در پیشگیری از خودزنی دارد و به ترتیب اولویت اتخاذ تدابیر پیشگیرانه، آموزش، مشاوره و افزایش سطح بهداشت روانی کارکنان وظیفه، نظارت بر رفتار مدیران و مسئولان مدخل به عنوان تدابیر موثر در کنترل علل تسهیل کننده اثر مستقیم و زودبازدهی در پیشگیری از جرم خودزنی در میان سربازان وظیفه دارد. نتیجه گیری: مسائل و موضوعات مدیریتی ناشی از تعامل فرماندهان و سربازان با یکدیگر و همچنین آموزشهای ویژه به فرماندهان درخصوص نحوه برخورد با سربازان و اقدامات حمایتی از نظر تقویت فکری و آموزشهای فرهنگی، توسعه معنویت و اصلاح رفتارهای فردی سربازان در پیشگیری از وقوع جرم خودزنی کارکنان وظیفه نقش مهمی را ایفاء می نماید بنابراین باید اقدامات جدی و مناسب جهت به حداقل رساندن افکار خودزنی در سربازان توسط مسئولین ذیربط صورت گردد.
۳.

شناسایی عوامل جرم فرار از خدمت سربازان وظیفه یک سازمان نظامی بر اساس دلالت های نظریه فشار و ارائه راهکارهای پیشگیرانه(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۲۰ تعداد دانلود : ۱۴۲
زمینه و هدف: فرار از خدمت سربازان یکی از جرائم شایع در بین نیروهای مسلح است. به نظر می رسد دلالت های نظریه فشار تا حدود زیادی علل وقوع این جرم را تبیین کند. بر این اساس، هدف پژوهش پیش رو شناسایی عوامل جرم فرار از خدمت سربازان بر اساس دلالت های نظریه فشار و ارائه راهکارهای پیشگیرانه است.روش: تحقیق از نظر روش، کیفی و از نظر هدف، توصیفی- تحلیلی بوده و از لحاظ ماهیت به روش گرند تئوری انجام شده است. به منظور جمع آوری داده ها از روش مصاحبه هدفمند با رؤسای بازرسی یک یگان نظامی استفاده شده است. حجم نمونه در این تحقیق پس از اشباع نظری و مصاحبه با 28 نفر خاتمه یافته است. روش نمونه گیری هدفمند بوده و ابزار مورداستفاده، مصاحبه نیمه ساختاریافته بوده است. پس از مصاحبه از نرم افزار مکس کیودا برای تحلیل یافته ها استفاده شد. راهبرد پژوهش بر سه عنصر مضمون ها، مفاهیم و مقوله ها استوار بوده است. روایی یافته ها از طریق نظر سایر خبرگان (تکنیک تثلیث) و پایایی آن از طریق هدایت دقیق جریان مصاحبه، تفسیر مصاحبه های همگرا و نظر خبرگان به دست آمد.یافته ها: یافته های تحقیق نشان می دهد بر اساس دلالت های نظریه فشار عوامل مدیریتی، سازمانی، خانوادگی، روحی و روانی، فردی، محیطی، اجتماعی، اقتصادی و همسالان بیشترین نقش را در فرار سربازان وظیفه داشته اند.نتیجه گیری: نتایج تحقیق حاکی از آن است که راهکارهای پیشگیری از این جرم در سه سطح خرد، میانه و کلان قابلیت اعمال دارد و در صورت برنامه ریزی مناسب بر اساس این یافته ها، تا حدود زیادی می توان این جرم را در یگان های نظامی کنترل کرد.
۴.

بررسی تأثیر آموزش های عقیدتی سپاه بر دین داری سربازان وظیفه در دوره بدو خدمت (مطالعه موردی آموزشگاه مالک اشتر)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش های عقیدتی دین داری سپاه پاسداران انقلاب اسلامی سربازان وظیفه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴ تعداد دانلود : ۲۴
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، به عنوان نهادی بالنده و نوآور، مولود تفکر راهبردی امام خمینی و جلوه بارز آرمان های مکتبی و انقلابی ملّت مسلمان ایران و نمادی از اقتدار سیاسی نظامی جمهوری اسلامی ایران است. این نهاد انقلابی منحصر به فرد در جهان، بر مبنای اصل 150 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران مسئولیت پاسداری از انقلاب اسلامی و دستاوردهای آن را در برابرِ هر طیف از تهدیدات سخت ، نیمه سخت، نرم و کمک به توسعه و تعمیق انقلاب اسلامی در داخل و خارج، در چارچوب قوانین و تدابیر ولیّ امر مسلمین و فرمانده معظّم کل قوا بر عهده دارد. در راستای انجام این وظیفه، معاونت تربیت و آموزش عقیدتی سیاسی نمایندگی ولیّ فقیه در سپاه براساس وظیفه ذاتی خود اقدام به تهیه نظام آموزش عقیدتی برای تدریس در دوره رزم مقدماتی سربازان نموده است. در این دوره-ها که دارای متن خاص و مشخص و مدوّن است، مسائلی از قبیل احکام، اصول اعتقادات و اخلاق اسلامی و همچنین مطالبی درباره انقلاب اسلامی ایران برای فراگیران طرح می شود. هدف کلی از برگزاری این دوره ها ارتقای میزان و سطح شناخت فراگیران نسبت به معارف اسلامی، افزایش گرایش آنان به ارزش ها و رفتارهای دینی، و همچنین ارتقای سطح اخلاقی و رفتاری آنان بر اساس موازین اسلامی می باشد. مسئله اصلی این پژوهش بررسی میزان تأثیرگذاری این دوره و آموزش های مذکور در ارتقا و بهبود سطح دین داری فراگیران است. بر اساس یک تقسیم بندی، این تأثیر را می توان در سه حوزه شناختی (بینشی)، گرایشی (احساسی و عاطفی)، و کنشی (اخلاقی و رفتاری) بررسی و تجزیه و تحلیل کرد. این پژوهش به لحاظ ماهیت موضوع، توصیفی تحلیلی بوده و برای انجام آن روش پیمایشی استفاده شده است. برای جمع آوری اطلاعات آن، یکی از متداول ترین و پرکاربردترین ابزارهای پژوهش های میدانی، یعنی پرسش نامه به کار گرفته شده است. پرسش نامه حاضر محقق ساخته می باشد و به صورت بسته طراحی شده است. در این پرسشنامه بر اساس طیف لیکرت تعداد 50 گویه در اختیار پاسخ دهندگان قرار داده شد تا پاسخ های خود را درباره آن ها مشخص نمایند. طیف گرایش در این پرسشنامه از نوع پنج گزینه ای بوده و پنج درجه ارزشی «کاملاً موافقم، موافقم، نظری ندارم، مخالم و کاملاً مخالفم» را دربرمی گیرد. پرسش نامه مذکور به گونه ای طراحی شده که بتواند تأثیر آموزش ها را در سه بعد بینشی (شناختی)، گرایشی (احساسی/ عاطفی) و کنشی (رفتاری) مورد سنجش قرار دهد. البته با توجه به زمان محدود دوره آموزشی (2 ماه) و همچنین ماهیت و مواد آموزشی آن، انتظار اصلی از آموزش های این دوره، بیشتر متوجه تغییرات دین داری فراگیران در بعد شناختی خواهد بود و کمتر انتظار است که دو بعد گرایشی و کنشی تغییرات قابل توجهی داشته باشند. از همین رو در پرسش نامه تحقیق، اکثر گویه ها طوری طراحی شده اند که تغییرات بعد شناختی را اندازه گیری کنند. بدین ترتیب، از گویه 1 تا 34 برای سنجش بعد شناختی، گویه 35 تا 41 برای سنجش بعد گرایشی و گویه 42 تا 50 برای سنجش بعد رفتاری در نظر گرفته شده است. پرسش نامه این پژوهش ابتدا با نظر دو تن از کارشناسان خبره (که عضو هیئت علمی و فارغ التحصیل دکتری مرتبط با این پژوهش بودند) آماده شد. سپس برای تعیین اعتبار(روایی) و حصول اطمینان از قابلیت اجرای آن، در اختیار چند تن از اساتید و کارشناسان رشته تعلیم و تربیت که دارای مدرک دکتری این رشته بودند قرار داده شد تا نسبت به روایی آن اظهار نظر نمایند. هر یک از این اساتید نیز اصلاحاتی را در مورد پرسش نامه پیشنهاد دادند، که این پیشنهادات نیز در پرسش نامه اعمال شد. سرانجام پس از جمعبندی نظرات خبرگان، پرسش نامه پژوهش به لحاظ روایی مورد تأیید آنها قرار گرفت. لازم به ذکر است که پرسش های طرح شده، ناظر به محتوای آموزش ها و متونی است که خاص این دوره تهیه و طراحی شده است.    همان گونه که اشاره شد، برای آن که بتوانیم میزان تأثیرگذاری آموزش های مذکور بر دین داری سربازان را دقیق تر مورد سنجش و ارزیابی قرار دهیم، آن را به سه بعد شناختی، گرایشی و کنشی تقسیم کردیم. بدین ترتیب سه پرسش فرعی ذیل در دستور کار تحقیق قرار گرفت:  1. این دوره و آموزش های آن تا چه حد در ارتقای آشنایی و شناخت فراگیران نسبت به معارف اسلامی تأثیرگذار است؟2. این آموزش ها چه میزان می تواند گرایش سربازان را نسبت به ارزش ها و اخلاق و رفتار اسلامی ارتقا دهد؟3. آموزش های مذکور تا چه حد در ارتقای اخلاقی و رفتاری فراگیران و التزام عملی آنها نسبت به باورها، ارزش ها و احکام اسلامی تأثیر دارد؟   به دنبال طرح سؤالات مذکور، سه فرضیه متناظر با آنها نیز به شرح زیر ارائه گردید:    1. آموزش های عقیدتی مذکور در این دوره، رابطه معنادار بالایی با تغییر بینش و شناخت دینی مخاطبان و فراگیران دارد.   2. مطالب تدریس شده توسط مربیان عقیدتی در این دوره، رابطه معنادار نسبتاً بالایی با تغییر نگرش فراگیران دارد.   3. آموزش های عقیدتی دوره مذکور، با تغییر رفتار فراگیران تحت آموزش، رابطه معناداری ندارد.نتایج حاصل از پژوهش نشان داد همبستگی مثبت و معنی دار بین بعد شناختی و اثربخشی آموزش های صورت گرفته بر روی فراگیران در سطح معنی داری 01/0 وجود دارد. بنابراین می توان نتیجه گرفت که آموزش های صورت گرفته، بر بعد شناختی فراگیران تاثیر مثبت قابل توجهی گذاشته است. بدین ترتیب، فرضیه اول پژوهش مورد تأیید قرار می گیرد. همچنین نتایج حاصل از محاسبه ضریب همبستگی بیانگر آن است که همبستگی مثبت و معنی دار بین بعد گرایشی و اثربخشی آموزش های صورت گرفته بر روی فراگیران در سطح معنی داری 01/0 وجود دارد. بنابراین می توان گرفت که آموزش های صورت گرفته، بر بعد گرایشی آنها تاثیر نسبتاً قابل توجهی گذاشته است. البته میزان این تأثیر در مقایسه با بعد شناختی کمتر است. بدین ترتیب می توان گفت فرضیه دوم پژوهش نیز تأیید می شود.   همچنین محاسبه ضریب همبستگی بیانگر آن است که همبستگی مثبت و معنی داری بین بعد رفتاری فراگیران و اثربخشی آموزش های صورت گرفته در سطح معنی داری 01/0 وجود دارد. براین اساس، فرضیه سوم پژوهش مورد تأیید قرار نمی گیرد و نتایج تحقیق نشان می دهد آموزش های عقیدتی، در تغییر رفتارهای دینی سربازان نیز تأثیر قابل توجهی دارد.     در مجموع، نتایج حاصل از این تحقیق حاکی از آن است که آموزش های عقیدتی مذکور، در تحقق اهداف مورد نظر موفق بوده و حتی در زمینه تغییرات رفتاری که معمولاً نیارمند بازه های زمانی بلند مدت و طولانی است و ظرف مدت دو ماه، کمتر می توان شاهد چنین تغییراتی بود، اثربخشی مناسبی داشته است. بنابراین براساس یافته های مذکور اولاً می توان پیشنهاد کرد این دوره ها همچنان ادامه یابد، و ثانیاً در ادامه این پژوهش می توان پژوهشی را طراحی کرد که طی آن با بررسی نقایص و ضعف های احتمالی (اعم از مربیان، متون، شرایط، فضا و امکانات برگزاری کلاس ها و ...) اثربخشی این آموزش ها افزایش داده و بهبود بخشید.