مطالعات مدیریت انتظامی (پژوهش های مدیریت انتظامی)
مطالعات مدیریت انتظامی سال دوازدهم بهار 1396 شماره 1 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: رویکرد جامعه محور در سازمان ها، چنانچه مبتنی بر برنامه علمی نظام مند باشد، می تواند ضمن کاهش هزینه ها، افزایش اثربخشی و ترغیب ذی نفعان در حمایت از اجرای برنامه ها را به دنبال داشته باشد. هدف این پژوهش شناسایی رابطه ویژگی های کارکنان سازمان با تحقق رویکرد جامعه محوری پلیس است.
روش: پژوهش حاضر ازنظر هدف، کاربردی، ازنظر ماهیت تبیینی- توصیفی و ازنظر نوع داده، کمی-کیفی (ترکیبی) است. مشارکت کنندگان بخش کیفی، نخبگان حوزه اجتماعی پلیس، مسئولان و اعضای حال و گذشته شورای امنیت کشور و اساتید دانشگاه بود. نمونه گیری در این بخش به صورت هدف مند و به صورت طبقه بندی اجرا و تعداد آن براساس اشباع نظری شانزده نفر تعیین شد. جامعه آماری بخش کمی پژوهش، شامل مدیران ارشد نیروی انتظامی به تعداد 180 نفر است. حجم نمونه براساس فرمول کوکران 87 نفر محاسبه شد و نمونه گیری به صورت تصادفی طبقه ای محاسبه شد. اعتبار ابزار به وسیله آلفای کرونباخ محاسبه و مقدار آن 81/0 و روایی آن توسط روایی صوری تأیید شد. داده های پژوهش با استفاده از آزمون های آماری موسوم به همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که بین مؤلفه های ویژگی های انسانی شامل: ویژگی های اخلاقی، مهارت های حرفه ای، سلامت روان و دانش کارکنان با تحقق رویکرد جامعه محوری رابطه معنی دار مثبت به میزان 86% وجود دارد. در این میان ویژگی اخلاقی ازنظر پاسخ دهندگان با 88% در صدر قرار دارد.
نتایج: تقویت مفاهیمی مانند اخلاق، مهارت، سلامت روان و دانش که در این پژوهش به عنوان مؤلفه های ویژگی های انسانی برشمرده شد، می تواند به تحقق رویکرد جامعه محور کمک کند.
جایگاه پلیس در مدیریت یکپارچه شهری (مورد مطالعه: استان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: این پژوهش از یک سو از طریق مولفه های مطرح در ادبیات مطالعاتی رویکرد مدیریت یکپارچه شهری به شناخت و تحلیل جایگاه نیروی انتظامی در این زمینه می پردازد و از سوی دیگر به تأثیر تعاملات برون سازمانی پلیس با 26 سازمان مختلف عهده دار مأموریت های سازمانی و نهادی گوناگون در اداره امور شهر در چارچوب دیدگاه مدیریت یکپارچه شهری می پردازد.
روش: نوع، پژوهش توصیفی- تحلیلی و پیمایشی و از نظر هدف، کاربردی است و ابزار آن پرسش نامه محقق ساخته است. جامعه آماری در بردارنده فرماندهان و مدیران انتظامی، مدیران و کارشناسان ارشد سازمان های متعدد شهری در استان کرمانشاه است که براساس روش نمونه گیری خوشه ای و طبقه ای تعداد 168 نفر از آنها به عنوان جامعه نمونه انتخاب شدند. از آزمو های توصیفی و استنباطی به ویژه آزمون های «تی تک نمونه ای»، «ضریب همبستگی پیرسون»، «آزمون خی دو» و «تحلیل عاملی اکتشافی برای تجزیه و تحلیل داده ها بهره گیری شد.
یافته ها: یافته های پژوهش بیانگر تأثیر عوامل سن، سطح تحصیل پاسخ گویان و سابقه خدمتی آنها بر تفاوت نگرش آنها نسبت به برخی از مؤلفه های جایگاه پلیس در مدیریت یکپارچه شهری استان کرمانشاه است. براساس نتایج آزمون تی تک نمونه ای از دیدگاه پاسخ گویان جایگاه پلیس در مدیریت یکپارچه شهری استان کرمانشاه در همه مؤلفه های مورد نظر فراتر از حد متوسط معنادار است.
نتایج: جایگاه پلیس در مدیریت یکپارچه شهری در چارچوب 7 عامل امنیت شهری مانند امنیت فردی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، اخلاقی، قضایی، اقتصادی، و محیط زیست شهری قابل تبیین است. از سوی دیگر نفش تعاملات پلیس با 21 سازمان دست اندرکار مدیریت شهری معنادار است.
نقش ارزش های اجتماعی در سبک زندگی فرماندهان و مدیران نیروی انتظامی با تأکید بر تهدید نرم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: فرماندهان و مدیران به عنوان عضوی از جامعه، تحت تأثیر ارزش های اجتماعی قرار داشته و این ارزش ها سبک زندگی آن ها را پدید می آورد. پژوهش پیش رو، ضمن احصاء ارزش های مهم اجتماعی فرماندهان و مدیران نیروی انتظامی به این پرسش پاسخ می دهد که این ارزش ها چه تأثیری در سبک زندگی آن ها دارد و آیا آن ها در این رهگذر تحت تأثیر تهدید نرم قرارگرفته اند.
روش: این پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی انجام شد. جامعه آماری شامل 102 نفر از فرماندهان و مدیران نیروی انتظامی است که ضمن تحصیل، در دانشگاه علوم انتظامی امین، در جایگاه های میانی دارای مشاغل فرماندهی و مدیریتی هستند. به منظور سنجش ارزش ها و سبک زندگی از پرسش نامه محقق ساخته ارزش های اجتماعی و پرسش های سنجه مذهبی و همچنین از پرسش نامه سبک زندگی کور کوران و فیشر (2006) با جرح وتعدیل جزئی بهره برداری شد. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از آزمون تحلیل عامل تأییدی و آزمون فریدمن استفاده شد.
یافته ها: تحلیل داده ها نشان می دهد ارزش های اجتماعی درستکاری، منزلت اجتماعی، عشق به مردم، فضای زیست، احترام، مذهبی بودن و تعهد به ترتیب، بیشترین تأثیر را بر سبک زندگی فرماندهان و مدیران نیروی انتظامی دارند. ضرایب ارزش های احترام با بتای 660%، میزان مذهبی بودن با بتای 517% و تعهد با بتای 175% نسبت به سایر ارزش ها از میانگین کمتری برخوردار است.
نتایج: پایین بودن ضرایب بتای تعدادی از ارزش های مهم اجتماعی مانند احترام، مذهبی بودن، تعهد و همچنین تأثیر بالای شاخص های سبک زندگی مانند مدگرایی و ازسویی کم توجهی به شاخص هایی مانند تنوع، یادگیری، شور و اشتیاق در بین طیف یادشده می تواند زمینه های تهدید نرم در این حوزه را فراهم کند.
رابطه هوش هیجانی رؤسای دفاتر فرماندهی نیروی انتظامی و تصویر ایجادشده از فرماندهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: مدیریت تصویرسازی برای افراد و سازمان ها به ویژه در دنیای پر از رقابت امروزی، بسیار مهم است. این پژوهش تأثیر هوش هیجانی رؤسای دفاتر فرماندهی را بر تصویر ایجادشده از فرماندهان به واسطه کیفیت نقش های ارتباطی بررسی می کند.
روش: پژوهش حاضر ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر شیوه اجرا، پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش را فرماندهان عالی پلیس در ستاد نیروی انتظامی تشکیل دادند و حجم نمونه با استفاده از جدول نمونه گیری کرجسی و مورگان، 272 نفر برآورد شد. داده ها با کمک سه پرسش نامه نقش های ارتباطی نظریه مینتزبرگ (آلفای 96/0)، هوش هیجانی رؤسای دفاتر (آلفای 95/0) و تصویر فرماندهان (آلفای 95/0) جمع آوری و با کمک آزمون ضریب همبستگی پیرسون تحلیل شد.
یافته ها: پژوهش نشان داد که هوش هیجانی رؤسای دفاتر می تواند کیفیت ایفای نقش های ارتباطی آنان به ویژه نقش رهبری را تحت تأثیر قرار دهد. همچنین رابطه بین هوش هیجانی و نقش های ارتباطی رؤسای دفاتر و تصویر ایجادشده از فرماندهان مثبت و معنادار است.
نتایج: نتایج نشان داد که هوش هیجانی رؤسای دفاتر می تواند تصویر فرماندهان را تحت تأثیر قرار دهد. این تأثیر به واسطه چگونگی ایفای نقش های ارتباطی رخ می دهد و بنابراین گزینش و آموزش رؤسای دفاتر اهمیت خاص پیدا می کند.
آسیب شناسی شغلی فرماندهان صف دانشگاه علوم انتظامی امین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: فرماندهان دانشگاه علوم انتظامی امین جایگاه حساس و تأثیرگذاری در حوزه آموزش و تربیت دارند به گونه ای که عملکرد آنها در دیگر حوزه ها و رده های ستادی و صفی نیروی انتظامی اثرگذار است. هدف از پژوهش حاضر آسیب شناسی شغلی فرماندهان صف در حوزه های فردی، اجتماعی، سازمانی و خانوادگی است.
روش شناسی: پژوهش حاضر ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر شیوه اجرا، توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش، فرماندهان صف دانشگاه علوم انتظامی است و حجم نمونه به صورت تمام شمار، 78 نفر انتخاب شد. ابزار پژوهش پرسش نامه محقق ساخته است که روایی صوری آن توسط تعدادی از صاحب نظران حوزه تربیتی تأیید شد و پایایی آن نیز با آزمون آلفای کرونباخ 96/0 به دست آمد.
یافته ها: از بین آسیب های احصاشده، آسیب های سازمانی بیشترین میانگین را در حوزه صف داشته و بعد از آن به ترتیب آسیب های خانوادگی، آسیب های اجتماعی و آسیب های فردی، بیشترین میانگین را داشته است. همچنین یافته ها بیانگر این است که بر اساس میانگین رتبه ای، پایین بودن حقوق و مزایا، جو فرهنگی و تربیتی، سختی کار صف، مناسب نبودن فضاهای فیزیکی به ترتیب مهم ترین آسیب های سازمانی بوده و نبود فرصت کافی برای رسیدگی به خانواده و بستگان و ضعف در رسیدگی به همسر و فرزندان مهم ترین آسیب های خانوادگی به شمار می روند. همچنین آسیب های اجتماعی به ترتیب: ضعف در ارتباط با مدیران، همکاران و زیردستان و درنهایت در شاخص های آسیب های فردی نیز مشکلات روحی، جسمی و شناختی، آسیب های اصلی بودند.
نتیجه گیری: آسیب های سازمانی بیشترین آسیب فرماندهان صف بوده و در اولویت رسیدگی قراردارند تا پس از شناسایی نسبت به رفع آنها اقدام کرد.
ابعاد فرهنگ و مدیریت جهادی در تحقق اقتصاد مقاومتی در نیروی انتظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: این پژوهش همگام با پیام تاریخی رهبر معظم انقلاب انجام گرفت. حضرت آیت الله خامنه ای، سیاست های اقتصاد مقاومتی را به عنوان ریشه و بنیان تحقق حماسه اقتصادی برای کلیه سازمان ها برشمردند و تأکید کردند که سیاست گذاری و اجرای برنامه های اقتصادی، معطوف به پایداری در همه سطوح با فرض فشار همه جانبه نظام سلطه باید مورد توجه فرماندهان و مدیران قرار گیرد.
روش: روش این پژوهش اکتشافی و جامعه آماری آن کلیه کارشناسان اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی و مدیریتی نیروی انتظامی (214 نفر) هستند که بااستفاده از معادله کوکران، تعداد 111 نفر انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، مصاحبه عمیق و پرسش نامه است که قبل از اجرا، اعتبار و پایایی آن مورد تأیید قرار گرفت. داده های استخراج شده بر پایه آزمون های آماری متناسب با سطح سنجه متغیر ها، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: بر پایه محاسبه تحلیل چند متغیره رگرسیون، کلیه متغیر های پژوهش در تحقق اقتصاد مقاومتی در نیروی انتظامی تأثیر دارند. براساس ضرایب بتا، مؤلفه ها و ابعاد مدیریت جهادی (381/0=β)، عزم سازمانی (366/0=β) و اقتصادی (241/0=β) ازنظر تأثیرگذاری در رتبه های اول تا سوم قرار دارند.
نتایج: نتایج پژوهش تأیید می کند که فعالیت های اقتصادی مبتنی بر اقتصاد مقاومتی نیروی انتظامی باید دارای اقتصاد ترمیمی دارای مبانی «مقاوم سازی»، «آسیب زدایی»، «خلل گیری» و «ترمیم» ساختارها و نهادهای فرسوده و ناکارآمد موجود و اقتصاد دفاعی مبتنی بر «هجمه شناسی»، «آفندشناسی» و «پدافندشناسی» در برابر دشمن و تحریم های اقتصادی باشد.
رابطه توسعه فناوری اطلاعات با عدم تمرکز در تصمیم گیری، بهبود فرایندهای کاری و بهره وری سازمانی؛ مورد مطالعه: فرماندهی انتظامی استان همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: ارتقاء بهره وری نیروی انتظامی در قرن بیست و یکم وابسته به توسعه و گسترش فناوری اطلاعات و کاربرد آن دارد. نیروی انتظامی می تواند با تشخیص ضرورت سرمایه گذاری در حوزه فناوری اطلاعات و بکارگیری مؤثر آن، با ایجاد فرصت های بهره وری بسیار در راستای ارتقاء امنیت عمومی جامعه اهتمام ورزد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه توسعه فناوری اطلاعات با عدم تمرکز در تصمیم گیری، بهبود فرایندهای کاری و بهره وری سازمانی در فرماندهی انتظامی استان همدان است.
روش: پژوهش حاضر ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر گردآوری اطلاعات، توصیفی- پیمایشی است. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسش نامه استاندارد بوده و جامعه آماری پژوهش، کارکنان نیروی انتظامی استان همدان است. داده های جمع آوری شده با آزمون تحلیل مسیر و با استفاده از نرم افزار لیزرل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: یافته های پژوهش حاکی از آن است که توسعه فناوری اطلاعات با بهبود فرایندهای کاری (39/13= t 52/0=β)، عدم تمرکز در تصمیم گیری (14/13= t 56/0=β) و بهره وری سازمانی (81/3= t 17/0=β) رابطه مثبت و معنادار دارد. از سویی، بهبود فرایندهای کاری (58/4= t 23/0=β) وعدم تمرکز در تصمیم گیری (10/12= t 50/0 =β)، با بهره وری سازمانی رابطه معناداری دارند و درنهایت عدم تمرکز در تصمیم گیری با بهبود فرایندهای کاری (24/9= t 36/0 =β) رابطه مستقیم و معناداری دارد.
نتایج: نتایج پژوهش نشان داد توسعه فناوری اطلاعات می تواند عدم تمرکز در تصمیم گیری را افزایش دهد و سبب بهبود فرایندهای کاری شود. ازسویی توسعه فناوری اطلاعات به صورت مستقیم رابطه ضعیفی با افزایش بهره وری سازمانی دارد اما به صورت غیرمستقیم و ازطریق افزایش عدم تمرکز در تصمیم گیری و بهبود فرایندهای کاری رابطه قوی تری با افزایش بهره وری سازمانی دارا است.