مطالعات مدیریت انتظامی (پژوهش های مدیریت انتظامی)
مطالعات مدیریت انتظامی سال هشتم زمستان 1392 شماره 4 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف :نقش فناوری اطلاعات، در ابعاد مختلف زندگی بشر، بی بدلیل می باشد. رشد روزافزون فناوری اطلاعات، امکان بهره برداری مؤثر از اطلاعات متنوع را در چارچوب سامانه های اطلاعاتی فراهم آورده است.سامانه های جامع اطلاعاتی برای اجرای مطلوب مأموریت ها و ارائه خدمات انتظامی در ناجا بر اساس نیاز به اطلاعات به روز، سریع و دقیق و از طرفی امکان ذخیره سازی، بازیابی و بهره گیری از اطلاعات ایجاد گردید. هدف این تحقیق، بررسی عوامل مؤثر بر مدیریت سامانه های اطلاعاتی ناجا می باشد.
روش: پژوهش حاضر از نظر نوع و هدف کاربردی و با ماهیّت توصیفی، پیمایشی است. جامعه آماری این تحقیق کارشناسان، متخصصین و صاحب نظران فرماندهی و مدیریت شامل فرماندهان و مدیران معاونت ها و پلیس های تخصصی ناجا، همچنین خبرگان فاوا در سال 1389 به تعداد 190 نفر است که با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه 127 نفر تعیین گردید. ابزار گردآوری پرسشنامه محقق ساخته بر مبنای طیف لیکرت است که روایی و پایایی آن با (908/0= α) تأیید گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمونT تک نمونه ای مورد نیاز روش های توصیفی و استنباطی با نرم افزار SPSS استفاده شد.
یافته ها: مشخص گردید عوامل امنیت اطلاعات، تجهیزات سخت افزاری، فرهنگ سازمانی، برنامه های نرم افزاری و دانش فناوری اطلاعات مدیران به ترتیب اولویت بر مدیریت سامانه های اطلاعاتی ناجا مؤثر می باشد.
نتیجه گیری: با توجه به احصاء عوامل تأثیرگذار به لزوم یکپارچگی سامانه ها و جلوگیری از جزیره ای بودن آن ها به منظور مدیریت مناسب نسبت به تدوین الگو اقدام گردید.
مدیریت برداشت در نفوذ رو به بالا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: مدیریت برداشت را می توان بخشی اصلی در فرآیند نفوذ بر فرادستان دانست. گاهی ممکن است هدف کارکنان از مدیریت برداشت متفاوت از برداشت شکل گرفته ی مدیران باشد. در این مقاله ضمن مروری بر ادبیات مدیریت برداشت در نفوذ رو به بالا، به طور تجربی برداشت مدیران از رفتار نفوذ رو به بالای زیردستانشان در سازمان های منتخب مورد آزمون قرار می گیرد. هدف این پژوهش بررسی همزمان کنش یا رفتار کارکنان به عنوان عوامل نفوذ، و برداشت فرادستان از رفتار نفوذ آن ها است.روش پژوهش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و توسعه ای، از نظر اجرا توصیفی، و از نظر استراتژی پیمایشی می باشد. با این هدف پرسشنامه شماره 1 به منظور خودارزیابی کارکنان از رفتارهای نفوذی خود، و پرسشنامه شماره 2 به منظور ارزیابی مدیران از رفتار نفوذی زیردستانشان طراحی شد. در پرسشنامه 2 از فرادستان خواستیم میزان استفاده زیردستان از این تاکتیک ها را تعیین کنند. نمونه ها شامل 72 داده که 53 نفر از آن ها کارمند و 19 نفر سرپرست و مدیر بودند. نتیجه گیری : طبق نتایج حاصل از این پژوهش برداشت مدیران از به کارگیری همه ی استراتژی های نفوذ توسط زیردستانشان، به جز در استراتژی وابسته سازی، مطابق با رفتار نفوذی زیردستان است. برای کشف علت این تفاوت، با بررسی زیراستراتژی ها و تاکتیک های این استراتژی به این نتیجه رسیدیم که این تفاوت می تواند ریشه در توهم نفوذ فرادستان داشته باشد.
بررسی عوامل مولد و راه های مداخله در خستگی مزمن کارکنان پلیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف و زمینه :برخی از مدیران و فرماندهان پلیس از «خستگی روانی» تعدادی از کارکنان خویش شکایت دارند. آنان معتقدند که این عامل موجب تقلیل عملکرد شغلی و بروز و ظهور پاره ای از مشکلات رفتاری و بدکارکردی های سازمانی شده است.این پژوهش بر آن است تا این موضوع را مورد بررسی قرار دهد. روش: در این پژوهش از روش پیمایشی و آزمون های همبستگی استفاده شد جامعه آماری شامل کلیه کارکنان (اعم از افسر و درجه دار) پلیس است که در دوره های «استاندارد سازی رفتار» شرکت کرده اند. حجم نمونه 682 نفر برآورد شد. برای نمونه گیری از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد و از پرسشنامه محقق ساخته با اعتبار 86% استفاده شده است. یافته ها: هدف نخست شناسایی میزان شیوع نشانگان (سندرم) خستگی روانی در بین گروهی معرف از کارکنان پلیس بوده است. هدف دوم شناسایی عوامل مولد خستگی روانی، هدف سوم شناسایی آثار و پیامدهای فردی و سازمانی آن و سرانجام هدف آخر به دست دادن روش ها و راهکارهایی بوده است که با جامه عمل پوشاندن به آن ها می توان خستگی روانی را از میان راند. برای تحقق این چهار هدف، گروهی از افسران و درجه داران پلیس انتخاب و با استفاده از چند آزمون برخوردار از روایی و پایایی بسنده مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج نشان داد که اولاً؛ خستگی روانی شیوع معناداری در بین کارکنان پلیس دارد. ثانیاً؛ هم عوامل درون فرد، هم عوامل خانوادگی، هم عوامل سازمانی و هم عوامل اجتماعی سهم و نقش معناداری در ابتلا به این نشانگان دارد. ثالثاً؛ ابتلا به سندوم خستگی روانی عملکرد شغلی و کارایی فردی را تقلیل می دهد. نتیجه گیری: از بین سه دسته عوامل مؤثر بر خستگی مزمن (یعنی عوامل سارمانی، عوامل فردی، و عوامل خانوادگی)، سهم عوامل فردی بیش از بقیه عوامل بود. بنابراین، می توان نتیجه گرفت که خستگی مزمن بعضی از کارکنان پلیس در وهله اول ناشی از ویژگی های روان شناختی آنان، و در وهله های بعد ناشی از عوامل درون سازمانی و درون خانواده، است. آشکار است که برای از میان راندن این سندرم ناگزیر باید در هر سه این عوامل «مداخله» نمود.
تحلیل ارتباط عوامل مؤثر بر رضایت شغلی فرماندهان و مدیران دانشگاه علوم انتظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف : رضایت شغلی یکی از موضوعات بسیار مهم حوزه منابع انسانی در سازمان ها محسوب می شود وتابع تأثیر عوامل مختلفی در سازمان های گونا گون می باشد. به همین جهت این تحقیق به بررسی عوامل مؤثر بر رضایت شغلی فرماندهان صف دانشگاه علوم انتظامی و ارائه الگوی مناسب برای بهبود آن می پردازد .
روش: روش تحقیق مطالعه حاضر، توصیفی از نوع هبستگی به شمار می رود و از آنجا که به بررسی رضایت شغلی فرماندهان صف دانشگاه علوم انتظامی می پردازد و نتایج حاصل از این مطالعه قابل استفاده برای برنامه ریزی است در زمره تحقیقات کاربردی محسوب می شود. به همین منظور با روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 100 نفر انتخاب و پرسشنامه محقق ساخته که اعتبار آن (ضریب آلفای کرونباخ 72%) تأیید شده بود بین آنها توزیع وبا آزمون های آماری متناسب تحلیل گردید.
نتیجه گیری : در پژوهش حاضر تأثیر عواملی مانند سطح تحصیلات، سابقه کاری، غنی سازی شغلی، میزان حقوق دریافتی، ایجاد و افزایش فرصت های پیشرفت و ارتقاء، نحوه مدیریت و سرپرستی در سازمان، رابطه با همکاران و میزان تعهد سازمانی فرماندهان صف بر میزان رضایت شغلی آن ها بررسی شد و نتایج نشان داد که رابطه مثبت و معنی داری بین آن ها وجود دارد.در پایان برای افزایش رضایت شغلی فرماندهان صف در دانشگاه علوم انتظامی بر اساس الگویی به دست آمده پیشنهادهای کاربردی ارایه گردید .
بررسی رابطه پیاده سازی مدل تعالی سازمانی (EFQM) با عملکرد پلیس آگاهی ناجا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه وهدف: امروزه رقابت موجود در صحنه جهانی نیازمند خلاقیت بالایی است و سازمان ها باید نسبت به آن پاسخگو باشند. در این خصوص سازمان های پلیسی به عنوان پیشگام در عرصه شناسایی و استقرار نظام های مدیریتی عمل می نمایند که پلیس آگاهی ناجا نیز یکی از این رده ها می باشد. اولین تحرک های پلیس آگاهی در مسیر تعالی به سال 1386 باز می گردد. پلیس آگاهی در مسیر سرآمدی، از نظام های مدیریتی کارآمد و منطبق با مدل سرآمدی EFQM بهره برداری نموده است. در این تحقیق محقق به دنبال آن است تا در یابد که آیا پیاده سازی مدل تعالی سازمانی در پلیس آگاهی طی دو دوره متوالی منجر به افزایش عملکرد پلیس آگاهی شده یا نه؟ به همین منظور چهار فرضیه اصلی و هشت فرضیه فرعی درقالب توانمندسازها شامل ( سرآمدی مدیریت منابع سازمانی و ... ) و نتایج شامل ( نتایج سرمایه های انسانی نتایج سازمانی و ...) طرح گردید. روش: تحقیق حاضر از نوع کاربردی و برای جمع آوری اطلاعات از روش های پیمایشی استفاده شده است. حجم نمونه تعداد 40 نفر به صورت تمام شماری انتخاب گردید. جامعه آماری این تحقیق متشکل از مدیران ارشد وکارشناسان پلیس آگاهی ناجا است، که حضور مستقیم در فرآیند ارزیابی تعالی سازمانی داشته اند، ابزارجمع آوری اطلاعات شامل: مصاحبه، بررسی سوابق موجود در پلیس آگاهی و پرسشنامه استاندارد EFQM انجام شده است.روایی پرسشنامه با مطالعه منابع، انجام تست، تنظیم پیش آزمون واخذ نظر اساتید راهنما و مشاورانجام شد، و پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 88/0 محاسبه گردید. جهت تجزیه وتحلیل داده ها، درسطح توصیفی ازجداول فراوانی، نمودارها و درسطح استنباطی از آزمون t زوجی ، ضریب همبستگی اسپیرمن وپیرسون استفاده گردیده است. یافته ها و نتیجه گیری: تأکید این تحقیق، سنجش نظرات کارشناسان و مدیران ارشد پلیس آگاهی ناجا که در پیاده سازی مدل تعالی سازمانی حضور مستقیم داشته اند، بوده است. نتایج تحقیق نشان می دهد تفاوت قابل ملاحظه ای بین نتایج عملکردی و توانمند سازهای پلیس آگاهی ناجا قبل و بعد از پیاده سازی مدل تعالی سازمانی وجود دارد
بررسی الگوی مدیریت انتظامی در پیشگیری از اعتراضات صنفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: هدف از این پژوهش ، اثبات نقش مؤثر کلانتری ها در زمینه پیشگیری از اعتراضات صنفی و تعیین عوامل اصلی مؤثر بر کمیت و کیفیت اقدامات کلانتری ها در این باره است. اهداف این پژوهش به طور کلی شناخت دقیق میزان نقش ، توان و اقدامات کلانتری ها در پیشگیری از اعتراضات صنفی؛ ارایه تعریف دقیقی از عوامل مؤثر بر کمیت و کیفیت اقدامات کلانتری ها در این زمینه و تلاش برای نیل به راهکارهای مناسب جهت بهینه سازی اقدامات و وضعیت کلانتری ها در راستای انجام مأموریت ها است. روش: روش تحقیق در این پژوهش، پس رویدادی بوده و با تکیه به روش پیمایشی صورت گرفته است. جامعه آماری کلانتری های شهر تهران (تهران بزرگ) و روش نمونه گیری بدین صورت بوده که 20 کلانتری از 83 کلانتری تهران بزرگ به صورت تصادفی ساده از بین 9 سرکلانتری موجود انتخاب و مورد بررسی قرار گرفته است. یافته ها: عدم نیاز به مداخله یگان های ضد اغتشاش در اغلب موارد و استفاده از تکنیک مذاکره توسط پلیس برای پیشگیری از گسترش اعتراضات، حضور کارکنان کلانتری در صحنه از آغاز اعتراضات تا پایان، عدم برخورد و مقابله خشونت آمیز با معترضین می تواند از عوامل مؤثر در مدیریت انتظامی باشد.
نتیجه گیری : نتایج تحقیق نشان می دهد که بر خلاف تصور عمومی مدیران کارکنان ناجا، کلانتری های تهران بزرگ در مراحل پیش بینی و پیشگیری از اعتراضات صنفی تاثیر زیادی داشته اند. عوامل مؤثر بر کمیت و کیفیت اقدامات کلانتری ها در اعتراضات صنفی نیز به ترتیب اولویت : دستورات سلسله مراتب فرماندهی ، اقتدار و کارآیی کلانتری و شرایط موجود در صحنه بوده است. در عین حال سایر یافته های تحقیق نشان می دهد که کمبودهای موجود در کلانتری ها از حیث نیروی انسانی و امکانات و تجهیزات، تأثیر منفی بر کیفیت انجام مأموریت ها از سوی آنها داشته است.
ارزیابی کارکرد ناجا در کنترل و مقابله با بدحجابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف و زمینه: دین مبین اسلام نسبت به مقوله « امر به معروف و نهی از منکر» و شرایط و مراتب آن نکات و سفارشات بسیاری به عمل آورده است و غفلت و فراموشی و عدم انجام آن را خطرناک دانسته و آنرا مایه از بین رفتن و زوال ارزش های دینی می داند . پ ژوهش حاضر با هدف ارزیابی کارکرد ناجا در کنترل و مقابله با بد حجابی در راستای شناسایی وضع موجود و بهبود حرکت و تلاش در رسیدن به وضعیت مطلوب و به منظور فراهم ساختن زمینه سیاست گذاری مناسب برای مدیران ارشد ناجا در سه جامعه آماری مردم 18 تا 65 ساله ساکن شهر تهران، مسئولان دستگاه های اجرایی کشور ، فرماندهان ، رؤسا و مدیران ،کارکنان ستادی و صفی نیروی انتظامی مستقر در شهر تهران صورت پذیرفت. روش: روش تحقیق این مقاله پیمایشی و به صورت زمینه یابی بوده است. این تحقیق در شهر تهران و در محدوده زمانی تابستان سال91 انجام یافت، آزمونt یک نمونه ای برای بررسی میزان تأثیر اقدامات انجام شده ، از آزمون فریدمن برای رتبه بندی آن و از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه برای مقایسه دیدگاه های پاسخگویان در مورد عملکرد ناجا در کنترل و مقابله با بد حجابی و در نهایت از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه برای مقایسه عملکرد ناجا در کنترل بد حجابی استفاده شده است. یافته ها: یافته ها نشان می دهد که گروه های پاسخگو، ارزیابی متفاوتی از میزان تأثیر اقدامات و فعالیت های انجام شده توسط ناجا در کنترل بدحجابی داشتهاند. در نهایت میانگین عملکرد ناجا در حوزه های عملکردی (انتظامی، اجتماعی و فرهنگی) در کنترل ومقابله با بدحجابی از دیدگاه کل پاسخگویان (مردم، مسئولین دستگاه های اجرایی و کارکنان ناجا) از حد متوسط بالاتر است.نتیجه گیری: نتایج تحقیق نشان می دهد ، ناجا در کنترل بد حجابی و مقابله با آن در سه حوزه عملکردی(انتظامی، اجتماعی و فرهنگی) از دیدگاه کل پاسخگویان ( مردم، مسئولین دستگاه های اجرایی و کارکنان ناجا ) موفق بوده ولی میزان آن از منظر پاسخگویان متفاوت می باشد.