هدف این مقاله ارائه طرحی نو از تمایز پژوهش پایه/ پژوهش کاربردی است که در اغلب اسناد سیاستی بنابر مدل خطی از نوآوری ترسیم می شود. طرح جدید که شرح کارکردگرایانه نام گرفته بر مدل کارکردگرایانه از تمایزِ علم محض/ علم کاربردی و خصوصاً دو مفهومِ بازنمایی علمی و نقشه طراحی استوار است. شرح کارکردگرایانه تقدّم تولید معرفتِ علمی بر کاربرد را، که با وجود پیشنهاد مدل خطی نمونه های ناقض فراوانی در تاریخ دارد، کنار گذاشته و به جای آن بر جنبه اجتماعی، زمینه فهم و کاربرد خروجی پژوهش اصلی و پژوهش های میانی تأکید می کند. در ادامه مقاله سعی می شود با مرور مختصر برنامه پژوهشی نیمه رسانا، که در میانه قرن بیستم در آزمایشگاه های تلفن بل در جریان بود و به ساخت ترانزیستور انجامید، تأییدی برای شرح کارکردگرایانه فراهم شود. سرانجام، چندین استلزامِ مدل کارکردگرایانه برای سیاست پژوهش و آموزش برشمرده می شود.