فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۰۱ تا ۶۲۰ مورد از کل ۲٬۶۸۷ مورد.
حماسه های بزرگ هند
ترور همپیمان ایران (گفتگو با دکتر ولی الله نصر)
منبع:
شهروند ۱۳۸۶ دی شماره ۳۲
حوزههای تخصصی:
کافوراخشیدی وجایگاه او در حکومتهای اسلامی مصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کافور که در کتب تاریخ با عناوین : استاد‘ابوالمسک و کافور اخشیدی مشهور است نام و عنوان برده و غلامی خصی (خواجه)است که توسط برده فروشی از سودان به مصر آورده شد . این غلام در اوائل سده چهارم (312ه.ق) به عنوان مملوک به خدمت ابوبکر محمد بن طغج فرغانی ملقب به اخشید (پادشاه و احیانأ شاه شاهان ) از امراء عصر عباسی درآمد و از خواص او گردید . کافور به دلیل برخورداری از استعداد ذاتی و هوش سرشار در دستگاه اخشید به مراتب عالی رسید و در مدتی کوتاه توانست منصب فرماندهی سپاه او را به خود اختصاص دهد و در زمره مشاوران و محرم اسرار او درآید .کافور ضمن انجام وظائف محوله سرپرستی و تربیت دو پسر اخشید : ابوالقاسم انوجور و ابوالحسن علی را نیز عهده دار گردید . در سال (335 ه) که اخشید درگذشت فرزند ارشد او انوجور جانشین او گردیده عنوان سلطنت از آن او بود ولی اداره امور و کشورداری به عهده کافور قرار گرفت . در سال (349ه) که انوجور درگذشت و برادرش ابوالحسن علی به سلطنت رسید ‘ همچنان نام و عنوان سلطان از آن علی و اداره امور به دوش کافور قرار داشت ‘ تا آنکه در تاریخ (355 ه) علی بن اخشید نیز درگذشت وکافوربه طور مستقل حکومت مصر و توابع آن را در دست گرفت وتا (357 ه )به مدت دو سال و چند ماه در آن خطه فرمانروایی کرد .
بررسی تطبیقی آرای حسن البنا و مصطفی السباعی رهبران اخوان المسلمین مصر و سوریه در مورد حکومت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حسن البنا بانی جنبش اخوان المسلمین در کشور مصر و شهر اسماعیلیه است، مصطفی سباعی نیز پیرو راه ایشان بود و همین جنبش را در کشور سوریه و در شهر حلب پایه گذاری کرد. این دو متفکر مسلمان درباره عدم جدایی دین و سیاست، تشکیل حکومت بر اساس قوانین اسلامی البته به صورت تدریجی و به دور از خشونت هم عقیده بودند، لیکن در برخی زمینه ها از جمله نحوه قانونگذاری در حکومت اسلامی و شیوه اداره نمودن جامعه از هم متمایز می شوند. رهبر جنبش اخوان المسلمین مصر بیشتر از دید صوفیانه به مسائل حکومت می نگریست و معتقد بود اسلام اصل است و یک جامعه اسلامی باید اسلام و شریعت را مبنا قرار دهد و براساس آن اداره شود. درحالی که رهبر جنبش اخوان المسلمین سوریه به تبیین نظریه سوسیالیسم اسلامی میپرداخت و معتقد بود که اسلام و مسلمانان، بهترین نمونه برای تحقق سوسیالیسم هستند. ضمناً سباعی بیشتر از حسن البنا عملگرا بود.
فرهنگ اندونزی
حوزههای تخصصی:
مؤسسات فرهنگی و مدارس مسلمانان در هند
حوزههای تخصصی:
با ورود اسلام به شبه قارهٔ هند و همزمان با تشکیل حکومت های مسلمان در آنجا مسئلهٔ تعلیم و تربیت به عنوان مهم ترین عامل رشد و گسترش فرهنگ اسلامی مطرح گردید و به موازات آن مدارس و مکان های آموزشی تأسیس گردید. در واقع تعلیم و تربیت در هند به دو دورهٔ قرون وسطی و جدید تقسیم می شد. تعلیم و تربیت در قرون وسطی همانند سایر دنیای اسلام و ذینفع های عمدهٔ آن نخبگان بودند؛ هرچند که اگر مقتضیات ایجاب می کرد این تعلیم و تربیت از طریق مدارس، مسجدها در دسترس کودکان طبقهٔ عامه نیز قرار می گرفت. در دورهٔ جدید تعلیم و تربیت در مسیرتازه ای قرار گرفت، اگرچه در این دوره شکل سنتی قرون وسطی تقریباً حفظ شده بود، اما نوگرایان برای داشتن تعلیم و تربیت صحیح و آشنا شدن مسلمانان با شیوه های غربی و اشاعهٔ تفکرات خود مدارس و دانشگاه هایی را تأسیس کردند. در این پژوهش پس از بیان کلیاتی در مورد مدارس اسلامی، به بررسی تعلیم و تربیت مسلمانان در هند و نقش علما در توسعهٔ مدارس اسلامی در هند پرداخته می شود.
لبنان در چنبره بنبست بیسابقه
منبع:
شهروند ۱۳۸۶ شماره ۳
حوزههای تخصصی:
تأثیرات فتوح اسلامی بر جمعیت ایرانیانِ عراق
حوزههای تخصصی:
سرزمین عراق از دوران هخامنشیان تا ساسانیان بخش مهمی از قلمرو شاهنشاهی های ایرانی بود و زیر نفوذ سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ایرانیان قرار داشت. یورش اعراب مسلمان، سقوط ساسانیان و گسترش تدریجی دین اسلام در قرن ششم میلادی، قلمرو شاهنشاهی سرنگون شده ی ساسانی را عمیقاً تحت تأثیر قرار داد. نویسنده در این مقاله با استفاده از روش تاریخی به بررسی پیامدهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی گشودن عراق توسط اعراب مسلمان و تأثیر آن بر جمعیت ایرانیان مقیم عراق می پردازد.
خداحافظی با آرمانهای سرخ
منبع:
شهروند ۱۳۸۶ دی شماره ۳۱
حوزههای تخصصی:
تاریخ فلسفه
بررسی روند اسلام پذیری خاندان جغتای در ماوراءالنهر(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
یورش های ویران گر چنگیز باعث نابودی زنجیره ای از شهرها و آبادی های ماوراءالنهر شد که پیش از آن از رونق و شکوفایی کم نظیری برخوردار بودند. در تقسیمات خاندان چنگیزی، این منطقه به خاندان جغتای اختصاص یافت که بین سال های 624ه .ق/ 1227م تا 763ه .ق/1362م بر آن حکم راندند. جغتاییان مظهر و نماینده مغولان صحراگرد و وفادار به سنن اجدادی خود به شمار می آمدند که زندگی شان در پناه یاسا معنا می یافت. جغتای (حک. 624 640ه .ق/ 1227 1242م) در دوران حکومت چنگیز، مأمور اجرای دقیق یاسا و دستورات چنگیزخانی بود. او به واسطه اتخاذ سیاست ضد اسلامی و تحمیل یاسای مغولی بر مردمان تحت قلمرو حکومتی خود، به دشمن سوگندخورده مسلمانان معروف شد. پس از او، شاه زادگان مغولی «اولوس جغتای» با کنار گذاشتن دین آبا و اجدادی خود، به اسلام روی آوردند. با اسلام آوردن جغتاییان، برخی آداب و رسوم شمنی نیز به چالش کشیده شد و نفوذ گروه های مسلمان، به ویژه صوفیان، گسترش یافت. مقاله حاضر با روش توصیفی تحلیلی، روند اسلام پذیری خان های اولوس جغتای در ماوراءالنهر را بررسی کرده، اثرات آن را بر جامعه آسیای مرکزی ارزیابی می کند.
اندیشه سیاسی حزب التحریر
حوزههای تخصصی: