درخت حوزه‌های تخصصی

باستان شناسی

ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۲۱ تا ۱٬۷۴۰ مورد از کل ۲٬۱۸۶ مورد.
۱۷۲۹.

مطالعه تطبیقی نقاشی های کوه خواجه با نقوش دیواری شهر دورااروپوس(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: نقاشی دیواری هنر اشکانی کوه خواجه دورااروپوس هنر بومی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۹ تعداد دانلود : ۲۳۴
محوطه کوه خواجه در سیستان و شهر دورا اروپوس در سوریه امروزی، محوطه هایی شاخص در زمینه هنر نگارگری در دوران اشکانی به شمار می روند؛ با توجه به اینکه هنر نگارگری این دوره برای نخستین بار در این دو محوطه دیده می شود، این پرسش مطرح است که چه ارتباطی میان سبک هنری و نقش مایه های به کار رفته در این دو محوطه دیده می شود؟ هدف این پژوهش مقایسه تطبیقی نقوش دیواری کوه خواجه و نقاشی های شهر دورا اروپوس بوده و تمر آن، بیشتر بر روشهای هنری نقش مایه ها و مضامین به کار رفته در نقاشی های دیواری هر دو محوطه است. این پژوهش با استفاده از شیوه توصیفی - تطبیقی تکنیک های به کار رفته در نقاشی دیواری، نقش مایه ها و مضامین به کار رفته در دو محوطه را با یکدیگر مقایسه کرده و همچنین جهت یافتن سرچشمه هنری آنها سایر آثار باستان شناختی اشکانی و پیش از آن را نیز مورد مطالعه قرار داده و در نهایت، با تحلیل مفاهیم مرتبط، به جمع بندی مطالب پرداخته است. نتایج پژوهش نشان داد که باوجود تفاوت هایی به ویژه در انتخاب شخصیت ها و مضامین مذهبی در نقاشی های دورا ارپوس که متأثر از مفاهیم روم شرقی (بیزانس) است، نقاشی های هر دو محوطه در شیوه های هنری همچون تصاویر تمام رخ دورگیری و ژرف نمایی و در برخی موضوعات نقاشی همچون بهره گیری از کهن الگوه مانند شکار و صحنه بارعام شباهت هایی میان هر دو محوطه دیده می شود که همگی از هنر بومی ایران نشأت گرفته اند.
۱۷۳۰.

نمادشناسی نقوش جانوری در هنر ساسانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: نماد هنر ساسانی نقوش جانوری مفاهیم مذهبی ایدئولوژی پادشاهی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۱ تعداد دانلود : ۲۶۵
مفاهیم رمزگونه و نشانه های نمادین همواره در هنر ایران شیوه ای موثر در انتقال اندیشه های مذهبی و آئینی مردمان این سرزمین بوده است. یکی از مهمترین و فراوان ترین نقوش نمادین که در دوره ساسانی در کانون توجه هنرمندان قرار گرفت نقش های جانوری هستند. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر، مطالعه نمادهای جانوری و تبیین چیستی بنمایه های آن در آثار هنری ساسانی است. این هدف با پاسخ به پرسش های زیر پی گرفته می شود ۱- هر یک از جانوران بازگو کننده چه مفهومی هستند؟ ۲- چه ارتباطی میان نقوش جانوری با مذهب زردشتی دوره ساسانی وجود دارد؟ در این پژوهش آثار هنری این دوره از جمله سنگ نگاره ها گچبری ظروف فلزی و پارچه ها (۸۴ نمونه) در نمودارهای فراوانی مورد بررسی قرار گرفت و در کنار آن استفاده از متون دست اول این دوره به منظور دست یابی به نتایج علمی، مورد توجه قرار گرفت. این پژوهش نشان می دهد که در فرهنگ هنری عصر ساسانی، نمادهای هر یک از جانوران دارای مفهومی ویژه است که مهمترین مضامین آن برگرفته از مفاهیم، مذهبی اسطوره ای کیهانی و همچنین بازتابی از ایدئولوژی سلطنتی دوره ساسانی بوده است.
۱۷۳۲.

Identifying the Mobility Patterns of Human Societies in the Hawraman Cultural Landscape Based on the Ethnoarchaeological Approach(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: Ethno-archaeology Neolithic Semi-Sedentary Hawraman

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۵ تعداد دانلود : ۵۴۶
The lifeways of mobile human societies are a field investigated by anthropologists and archaeologists. Mobility is considered an effective way of foraging and resource production among human societies (for hunter-gatherers, pastoralists, and farmers, respectively). Various classifications regarding the mobility patterns of human societies have been proposed so far. As of today, the majority of archaeologists use Murdock’s multi-purpose classification which divided mobile human societies into four groups: (1) Nomadic societies, (2) semi-nomadic societies, (3) semi-sedentary societies, and (4) sedentary societies. But some societies have characteristics that do not allow them to be placed in one of these groups. For identification of these unclearly defined societies, the authors will refer to 5 criteria of demographic dimensions: Mobility, number of movements, movement distance, residential criteria, and lifeway. For instance, it was not until 2003 that archaeologists began to recognize the intermediate trajectory of nomadic pastoralism from early village-based herding to the formation of full-fledged pastoralism in the western part of Central Zagros. Extensive study of pastoralist communities, however, can be used for the identification of several intermediate stages of the 5 criteria. Current archaeological evidence in most of the early Neolithic sites in Central Zagros such as Qazanchi, Sheikhi Abad, Sarab, Asiab, and Guran, unlike the Levant region which was settled in the Epipaleolithic (Natufian) period, indicates that these sites are seasonal. So how can we explain the mobility of human societies in the proto-Neolithic period of Zagros? As a result, the authors try to use these criteria to identify the intermediate stages of sedentarism in Zagros, from mobile societies in the Epipaleolithic period to sedentary societies in the late Neolithic period. For this purpose, the authors have studied the mobility patterns and residential criteria of human societies in the cultural landscape of Hawraman. The research was conducted in two seasons, in the summer of   2016 and the summer of 2018, respectively. At first glance, the patterns of mobility and lifeways of human societies seemed homogeneous and identical in the cultural landscape of Hawraman. But with a deeper analysis, Four main mobility patterns were identified. The patterns include (1) single-stage agriculturalist residential mobility in Koh-e-Takht, (2) multistage pastoralist residential mobility in Kosalan and Shahu Mountain, (3) logistical mobility (transhumance) in Javeh River, and (4) logistical mobility (based on cultural exchanges) all over the Hawraman. The patterns show that the Zagros societies did not become sedentary in a single stage. Therefore, semi-sedentary societies with residential mobility and semi-sedentary societies with logistical mobility can be placed in the intermediate stages.  
۱۷۳۳.

نگاهی تحلیلی به نقوش نمادین و نمادهای آیینی در هنر هخامنشی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: هخامنشیان نمادهای مذهبی ماه ستاره خورشید قرص بالدار چرخ نیم تنه محاط در دایره برسم آتشدان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۸ تعداد دانلود : ۲۲۳
اگر چه هنوز درباره مذهب هخامنشیان ابهامات زیادی وجود دارد، اما شواهد موجود نشان می دهند که در این دوره نیز مانند دیگر ادوار باستانیِ خاور نزدیک، مذهب و سنت های آیینی نقش بسیار مؤثر و پررنگی در زندگی مردم داشته اند. چنان که از آثار بر جای مانده از این دوره پیداست بسیاری از نقوش هنری هخامنشی نمادین بوده و پیوند غیر قابل انکاری با مفاهیم مذهبی دارند. از طرفی اگرچه بسیاری از این نقوش، پیش از دوره هخامنشی نیز در میان دیگر ملل خاور نزدیک رایج بوده و حتی آشکارا مفهوم مذهبی داشته اند، اما تصور می شود که ظهور مجدد این نقوش در دوره هخامنشی در قالبی جدید و در ارتباط با اعتقادات مزداییِ آن ها بوده است. شاخص ترین نقوش آیینی و نمادین که در این مقاله به صورت مفصل تر به آنها پرداخته می شود عبارتند از نقش پیکره بالدار، خورشید، ستاره، ماه، آتشدان و برسم.
۱۷۳۵.

معرفی و تحلیل بنای زیج منیژه سر پل ذهاب(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: زیج منیژه سر پُل ذهاب کاروانسرا کوشک رصدخانه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۲ تعداد دانلود : ۲۵۷
بناهای بسیاری در سرزمین پهناور ایران وجود دارد که از جهت گاهنگاری و کاربری دارای مشکل اند، زیج منیژه از جمله این بناهاست که در نزدیکی سرپل ذهاب کرمانشاه واقع شده و نظرات گوناگون در مورد آن ابراز شده است. این بنا، بنایی سنگی با ملات گچ است که ابعاد آن ۵۷×۳۵/۵ متر و با پلان مستطیل شکل است. تاکنون هیچ گزارش و مطالعه دقیقی در مورد این اثر به چاپ نرسیده است. برخی از محققین در اشاراتی گذرا این بنا را کاروانسرای دوره ساسانی قلمداد نموده، برخی دیگر کوشک و تعدادی رصدخانه را به عنوان کاربری بنا ذکر کرده اند. در این پژوهش، کلیه مدارک موجود و اشارات تاریخی گردآوری گردید و اساس کار بر فعالیت های میدانی متمرکز گردید و بنا به دقت از نظر پلان، مصالح و دیگر ویژگی ها بررسی و مطالعه شد. هدف از این پژوهش، مشخص نمودن کاربری بنا با توجه به شواهد برجامانده از آن و مقایسه بنا با سایر بناهای مشابه از لحاظ ویژگی و سبک معماری می باشد. از مهم ترین نتایج این پژوهش پیشنهاد کاربری این بنا به عنوان یک کوشک یا کاخ کوچک و اتراقگاه موقت است.
۱۷۳۷.

مُهر استوانه ای تپه گوهرگوش نورآباد لرستان مُهری به سبک آشور نو؟ در زاگرس مرکزی

کلیدواژه‌ها: پیشکوه الیپی مهرهای آشوری مهر استوانه ای تپه گوهرگوش

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۹ تعداد دانلود : ۳۶۸
مهرها اگرچه بیشتر با رویکرد تاریخِ هنری موردمطالعه قرار می گیرند، اما می توانند منبع مهمی برای مطالعه وضعیت اجتماعی-اقتصادی جوامع باستانی باشند. مُهر موردمطالعه در پژهش حاضر توسط یک راهنمای محلی به هنگام بازدید نگارندگان از تپه گوهرگوش واقع در روستای فتاح آباد از توابع شهرستان دلفان استان لرستان از داخل خاک های حفاری غیرمجاز در بخش جنوبی تپه یافت شده است. پیش تر از محوطه های مختلفی در میان رودان نیمه غربی و حتی مناطق مرکزی ایران مهرهایی قابل مقایسه با نقش مُهر گوهرگوش از نظر سبک شناسی معرفی و مورد مطالعه قرار گرفته اند. در پژوهش پیش رو تلاش می شود با مطالعه و مقایسه سبک شناسی و شمایل نگاری مهر تپه گوهرگوش که از این پس با این عنوان آمده است، با نمونه های مشابه به پرسش هایی در ارتباط با سبک شناسی و تاریخ گذاری آَن پاسخ داده شود. اصلی ترین پرسش های این پژوهش این است که مُهر تپه گوهرگوش به چه دوره زمانی تعلق دارد؟ سبک آن بومی است یا متأثر از مناطق دیگر است؟ بافت و بستر تاریخی-سیاسی هم زمان با دوره زمانی احتمالی آن چه نقشی در نفوذ این مهر با این سبک در پیشکوه داشته است؟ در پاسخ با این پرسش ها فرضیه های مختلفی را می توان مطرح کرد؛ از جمله: به احتمال خاستگاه و سبک مهر مورد مطالعه آشوری است، و فرض دوم این که، خاستگاه آن بومی ولی متأثر از سبک آشوری است؛ هم چنین به احتمال تاریخ آن نیمه اول هزاره اول پیش ازمیلاد است. فرض بعدی در پاسخ به پرسش دوم است که به احتمال ظهور حکومت الیپی در سده های اولیه هزاره اول پیش ازمیلاد (به احتمال در پیشکوه)، نقش مهمی در نفوذ و گسترش سبک های هنری و سنت های سفالی منطقه ای و فرامنطقه ای در این حوزه داشته است. در ادامه این پژوهش، تمام این پرسش ها و فرضیات مورد بحث و بررسی قرار خواهند گرفت. با مطالعه مهر گوهرگوش از جنبه های مختلف، به احتمال این مهر به سبک آشورنو و بین سده های نهم تا هفتم پیش ازمیلاد است. کشف آن در تپه گوهرگوش می تواند سرنخی از روابط زاگرس مرکزی با آشور در این بازه زمانی باشد.
۱۷۳۹.

بررسی باستان شناسی بخش کردیانِ شهرستان جهرم، استان فارس(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: بررسی باستان شناختی جهرم کردیان فارس باستان شناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۹ تعداد دانلود : ۱۸۰
کردیان یکی از بخشهای چهارگانه شهرستان جهرم است که در شرق و جنوب شرقی این شهرستان قرار دارد. بررسی باستان شناسی این بخش در تیرماه سال ۱۳۹۳ انجام شد که منجر به شناسایی ۵۷ اثر از دوره های مختلف گردید. آثار و محوطه های شناسایی شده شامل دو غار، نه برج دیده بانی، نه قلعه یک چهار طاقی، پنج کاروانسر، هفت تپه محوطه، هفت بند و پل، پنج آسیاب، پنج گورستان، چهار آب انبار، دو امامزاده و یک راه باستانی بود. از دوره پیش از تاریخ هیچ تپه محوطه ای شناسایی نشد. اولین استقرارهای تقریباً گسترده در منطقه، در دوره ساسانی شکل گرفته که به نظر می رسد، دلیل این امر کنترل منابع آب از طریق ایجاد بند و بست بر روی رودخانه های فصلی، زیر کشت بردن زمین های مرغوب و همچنین تجارت دریایی از طریق خلیج فارس بوده است. از دوره اسلامی نیز استقراهای پراکنده ای شناسایی شد که احتمالاً ساکنین آنها از قنات های مختلفی که در منطقه وجود داشته برای کشاورزی و باغداری استفاده می کرده اند. در دوره صفوی و با رونق گرفتن تجارت از طریق بنادر جنوبی مسیری که به سمت جنوب ادامه داشته و از بخش کردیان عبور می کرده، از پویایی زیادی برخوردار شده که وجود کاروانسراهای متعدد و توصیف جهانگردان خارجی بیانگر این امر است. به نظر می رسد، دسترسی به منابع آب، زمین حاصلخیز و قراگیری در مسیر کاروانی - تجاریی که به بندر عباس ختم می شد، در پراکنش محوطه ها و آثار بخش کردیان در دوره های مختلف نقش بسزایی داشته است.
۱۷۴۰.

معرفی و تحلیل فناوری و گونه شناسی دست ساخته های سنگی مکشوف از کاوش های 9931 ه .ش. در توق تپۀ نکا، مازندران

کلیدواژه‌ها: دشت های شرقی مازندران توق تپه نوسنگی تحولات فناوری و معیشتی دست ساخته های سنگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۵ تعداد دانلود : ۳۰۴
در این پژوهش یکی از نظام های تولید دست ساخته های سنگی دوران نوسنگی منطقه شرق مازندران برپایه کاوش های توق تپه در سال 1399 ه .ش. به صورت توصیفی-تحلیلی مورد مطالعه قرار گرفته است. بررسی فناوری، گونه شناسی و تأثیر معیشت بر شیوه به کارگیری فناوری ها و مطالعه چگونگی تولید دست ساخته های گوناگون در این محوطه، از مهم ترین اهداف و پرسش های این پژوهش در این تپه است. توق تپه در بخش مرکزی نکا و در پیرامون روستای اسکاردین واقع شده است. کوه های هوتوکش، که از مهم ترین منابع سنگ چرت در ایران هستند، در حدود 10 کیلومتری جنوب آن قرار دارند. دست ساخته های سنگی مکشوف از کاوش این محوطه از سنگ چرت ساخته شده اند. این دست ساخته ها در محوطه ساخته نمی شده و بخشی از توالی تراش در خارج از آن انجام می شده است. با توجه به این که هیچ نمونه سنگ مادر تیغه در مجموعه مشاهده نمی شود، به نظر می رسد تیغه ها به صورت آماده به محوطه وارد شده و بیشتر، عمل پرداخت و یا فرم دهی نهایی برداشته ها در آن انجام می گرفته است. شواهدی چون: بزرگی سکوی ضربه، حباب ضربه دوگانه و پریدگی حباب ضربه نشان می دهند که فناوری مورد استفاده در صنایع سنگی توق تپه به شیوه ضربه مستقیم با چکش نرم و یا ضربه غیرمستقیم بوده است. از ویژگی های شاخص این مجموعه، فراوانی ابزارهای روی تراشه و کنگره دندانه دارها و کمبود خراشنده های (ناخنی و هندسی) و ابزارهای دارای جلای داس است. صنایع سنگی توق تپه به لحاظ ترکیب بندی فناوری، بیشترین شباهت را با صنایع سنگی میان سنگی غار کمیشان دارد. شیوه ساخت دست ساخته های سنگی دوران نوسنگی، دنباله شیوه ساخت دست ساخته ها در دوران میان سنگی کاسپی است و بنابراین، این مجموعه را می توان مربوط به دوران نوسنگی دانست. شیوه تأمین معاش، تأثیر مستقیمی روی گونه، روش و فناوری ساخت دست ساخته ها دارد. مطالعه حاضر نشان داده است که به دلیل ظرفیت بالای محیط زیست منطقه موردمطالعه در تأمین خوراک مورد نیاز جوامع پیش ازتاریخ، دگرگونی چشم گیری در گونه شناسی و فناوری ابزارهای نوسنگی این محوطه درراستای دگرسانی معیشت مبتنی بر تولید غذا مشاهده نمی شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان