درخت حوزه‌های تخصصی

باستان شناسی

ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۲٬۱۸۶ مورد.
۲۱.

بازخوانی صحنه روایی مصور برروی بشقاب گلابه ای رنگارنگ منسوب به نیشابور بر پایه مطالعات قوم باستان شناسی

کلیدواژه‌ها: سفال نیشابور گلابه ای رنگارنگ قوم باستان شناسی طلب باران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۱ تعداد دانلود : ۲۴۴
مطالعه سفالینه های گلابه ای رنگارنگ به دلیل نقوش منحصربه فرد همواره موردتوجه پژوهشگران مختلف بوده است. طی چند دهه گذشته محققان با رویکردهای متفاوت نقوش سفالینه های فوق را مورد مطالعه قرار داده اند. باوجود پژوهش های صورت گرفته در راستای بازخوانی و تفسیر نقوش، هم چنان ابهامات و چالش ها به قوت خود باقی است. یکی از چالش های موجود در تفسیر نقوش سفالینه های گلابه ای رنگارنگ، صحنه روایی مصور برروی بشقابی ا ست که در موزه هنر «نلسون اتکینز» نگه داری می شود. پژوهشگران در پژوهش های خود با توجه به متون تاریخی برای تفسیر نقش بشقاب فوق نظرات ناهمگونی را ارائه کرده اند که گمان می رود تفاسیر آن ها دارای اشکالات اساسی است. این چنین به نظر می رسد که مطالعه متون تاریخی به تنهایی راه گشا برای تفسیر صحنه روایی فوق نیست و باید از مطالعات علوم میان رشته ای کمک گرفته شود، تا در پژوهشی مجزا و با استفاده از مطالعات قوم باستان شناسی صحنه روایی این ظرف مورد مطالعه و بازبینی قرار گیرد. نگارندگان در این پژوهش بر آن هستند تا با پیگیری کهن الگوها در بستر جغرافیای تولید سفالینه های گلابه ای رنگارنگ که دامنه مطالعات آن، خطه خراسان را دربر می گیرد، صحنه روایی بشقاب را موردمطالعه قرار دهند. برای نیل به این هدف، نگارندگان از مطالعات قوم باستان شناسی و مستندات تاریخی برای تفسیر آن بهره گرفته اند. روش پژوهش جستار پیشِ رو کتابخانه ای با رویکرد تاریخی، تحلیلی-تطبیقی است. درراستای هدف فوق، پرسش هایی نظیر: مفهوم صحنه روایی بشقاب گلابه ای رنگارنگ مورد بحث چیست؟ مطالعات قوم باستان شناسی تا چه حد در تفسیر صحنه روایی مصور برروی این ظرف قابل تطبیق است؟ مطرح شده است. برآیند حاصل از پژوهش تطبیقی مطالعات قوم باستان شناسی و مستندات تاریخی این ا ست که مضمون صحنه روایی منقوش بر بشقاب، مراسم آئینی طلب باران و آب از ایزد بانوی آناهیتا و تیشتر است که امروزه در خطه خراسان با تغییراتی در نحوه اجرای مراسم برگزار می گردد.
۲۲.

تأثیر اسارت و کوچ دادن مردم در فرهنگ و هنر اورارتو

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اورارتو اسارت کوچ کردن تأثیرگذاری و تأثیرپذیری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۵ تعداد دانلود : ۷۸
اورارتوها در حدود سده های نهم تا هفتم پ م در حوالی دریاچه وان، سوان و ارومیه حکومت می کردند. از آنها شواهد باستان شناختی و اسناد مکتوب همچون کتیبه های شاهی بر سنگ، لوح، گوی و فلز و همچنین کتیبه های روزمره و فرمان ها، نامه ها یا نبشته هایی از سوی افرادی به جز شاه هستند بر لوح، گوی و سفال به دست آمده است. هنر، فرهنگ، باور، سیاست و زندگی در زمان اورارتوها را با توجه به اسناد مذکور می توان تا حدودی شناسایی و پژوهش کرد. هنر اورارتوها را نیز می توان از روی اشیایی که از محوطه های اورارتویی به دست آمده مطالعه کرد. هنر اورارتو هم تحت تأثیر اقوام دیگر بود و هم بر آنها تأثیر گذاشته است. این تأثیرها حاصل نبرد، سفر، ازدواج، استخدام، و مهاجرت یا کوچ مردم میان اورارتوها و سایر اقوام و مناطق هستند. براساس کتیبه های شاهی اورارتویی می دانیم که مردم مناطقی که شاهان اورارتو بر آن غلبه می کردند همگی کشته نمی شدند بلکه تعداد بسیاری از آن مردم به اسارت گرفته شده و به ویژه به شهرهای تازه تأسیس اورارتوها برده می شدند تا به عنوان نیروی کار در آن شهرها خدمت کنند. این کوچ دادن اجباری مردم موجب می شد هنر و فرهنگ مردم از جایی به جایی انتقال یابد و این یکی از دلایلی است که فرهنگ و هنر اورارتو از مناطق دیگر تأثیر پذیرفته است. اسارت و کوچ دادن مردم در میان کتیبه های بسیاری از شاهان اورارتویی با ذکر اعداد و ارقام نیز قابل مشاهده است که البته گمان می رود این اعداد بیشتر به بزرگ نمایی شاهان می مانند تا واقعیتی که رخ داده است. در کتیبه های شاهی اورارتویی ذکر شده که هزاران تن زن، مرد و کودک و همچنین تعداد کمتری سرباز به اسارت گرفته شده اند و از منطقه ای که به دست اورارتوها به تازگی فتح شده بود به شهری که شاه فرمان می داده منتقل می شدند. این اعداد بزرگ به نظر می رسد به منظور تکریم شاه بیش از حدی نگارش شده اند که واقعاً اسیر گرفته شده بودند. اما استفاده از این نیروی کار در ساخت وسازها و تولید اشیاء و آثار انکارناپذیر است. در این نوشته تلاش شده تا اسارت و کوچ داده شدن تعداد فراوان مردم مناطق تازه فتح شده از سوی اورارتوها آورده و تأثیرگذاری و تأثیرپذیری آن ها بر ساخت وساز، هنر و اقتصاد اورارتوها بررسی شود.
۲۳.

نشان های سنگ تراشان در مجموعه صفویِ باغ شاه و عباس آبادِ بهشهر

کلیدواژه‌ها: بهشهر اشرف صفویه شاه عباس باغ شاه کاخ عباس آباد علائم حجاران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳ تعداد دانلود : ۴۱
شهر «اشرف»، «بهشهر» کنونی، در سال 1021ه .ق. به دستور «شاه عباس اوّل»، احداث و هم زمان، عمارت هایی در آن بنا شد. در کف سازی بناهای سلطنتی بهشهر از سنگ های تراش خورده استفاده شده که بر سطح برخی از آن ها، علائم حجاران دوره صفوی نقر شده است. باوجود اهمیت فراوان مجموعه نقوش مذکور، اما صرف نظر از یک اشاره کوتاه توسط دمورگان در اواخر قرن 19م.، تاکنون هیچ مطالعه مستقل و مفصلی درباره علائم حجاری مجموعه بهشهر صورت نگرفته است. در این پژوهش که براساس بررسی میدانی و مطالعات تکمیلی کتابخانه ای صورت گرفت، 266 بلوک سنگی علامت دار شامل 309 نشان مربوط به حجاران صفوی در مجموعه باغ شاه و کاخ عباس آباد بهشهر، شناسایی و مستندنگاری شد. هدف از این پژوهش، پاسخ به پرسش هایی درباره ماهیت و مفهوم علائم حجاری در مجموعه بهشهر، طبقه بندی آن ها و دستیابی به اطلاعاتی درباره ساخت و سازهای مجموعه مذکور از طریق مطالعه علایم حجاری است. برای دستیابی به این هدف، علائم مذکور مطالعه و طبقه بندی شده و برخی جنبه های ظاهری و مفهومی این نشان ها، از طریق مقایسه تطبیقی با نمونه های مشابه در ایران و سایر مناطق همجوار روشن شده است. نتیجه این پژوهش نشان می دهد که برخی از علائم حجاران در مجموعه صفوی بهشهر دارای نمونه های مشابه، حتی درمیان قدیمی ترین نمونه ها از دوران هخامنشی تا قاجار هستند. بیشینه علائم حجاران مجموعه بهشهر را می توان در گروه علائم هندسی و سپس ابزار و اشیاء و تعداد کمتری را هم می توان در گروه نقوش گیاهی یا جانوری طبقه بندی نمود. برخی از علائم هم شباهت هایی با الفبای ارمنی و گرجی دارند که احتمالاً حاکی از حضور حجاران این مناطق در ساخت مجموعه بهشهر است. بااین حال تقریباً هیچ یک از علائم حجاری پرتعداد مجموعه مذکور، را نمی توان با اطمینان نقوش مذهبی یا آئینی نامید.
۲۴.

The influence of Iranian architectural style on the garden of Indian buildings in the Gorkan era (with emphasis on the garden-tombs of the Gorkan sultans)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: Safavid Architecture Gurkan Indo-Iranian style tomb garden

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۳ تعداد دانلود : ۱۱۶
The influence of Iranian architectural art on Indian architecture is a category that is as old as the cultural-civilization relations between Iran and India, and according to historical evidence, its history goes back to the third century BC, when we witnessed that in the capital of the Mauryan empire, Patliputra, There were influences of Iranian architecture.This flow after the emergence of Islam in the 7th century AH / 13 AD. And especially after the formation of Islamic states in India, it became more intense. The art of Iranian-Islamic architecture with its unique characteristics was used in the construction of large mosques in India, and while combining with Indian architecture, it benefited from Indian materials that were suitable for the climate there. In this regard, Indian architecture benefited from the accuracy and subtleties of Iranian architecture, and from the combination of those two new and independent styles emerged in the art of architecture, which became known as the Indo-Iranian style. Before the Gurkanians came to power, the Indian aspect of this style was more obvious, but in the Gurkanian era, its Iranian aspect prevailed. This style in the construction of the tombs of Gorkani sultans was widely inspired by the garden tradition of the Safavid era.
۲۵.

مقایسه تطبیقی دو مسجد جامع زواره و گناباد براساس تحلیل ساختار فضایی و عملکردی مساجد

کلیدواژه‌ها: مسجد زواره مسجد گناباد ساختار فضایی و عملکردی مقایسه تطبیقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۹ تعداد دانلود : ۳۸
معماری مساجد در دوره های مختلف دستخوش تحولات گوناگونی بوده و هر دوره تاریخی ویژگی های خاص خود را نمایان کرده است. دوره خوارزمشاهی، دوره ای تاریخی است که محققان تاریخ معماری، به علت کوتاهی این دوره و حمله مغول، بعضاً ابنیه به جا مانده از آن را در شمار آثار سلجوقی یا ایلخانی آورده اند. با بررسی نمونه های دو دوره می توان دریافت، هرچند معماری خوارزمشاهی در استمرار معماری سلجوقی شکل گرفته، ولی پیروی کاملی از آن نداشته است. هدف پژوهش این است که با بررسی ویژگی های مسجد زواره و گناباد به عنوان بناهای شاخص دوران سلجوقی و خوارزمشاهی، به شباهت های معماری دو مسجد در دو دوره متوالی و تفاوت های معماری دو مسجد در دو اقلیم مختلف بپردازد. مسجد زواره به عنوان نمونه مطرح دوره سلجوقی در پایتخت سلجوقیان در شهر اصفهان واقع شده و مسجد گناباد همانند سایر مساجد خوارزمشاهی در منطقه خراسان قرار گرفته است. با مطالعه منابع کتابخانه ای، مبانی نظری به دست آمد و با استفاده از راهبرد توصیفی-تحلیلی به همراه روش مقایسه تطبیقی، ساختار فضایی و عملکردی دو مسجد موردتحلیل قرار گرفت. تحلیل تفاوت های موجود در دو مسجد، با مراجعه به منابع کتابخانه ای به روش استنباطی بررسی شد. براساس یافته های پژوهش، معماری دو مسجد، ویژگی های مشترکی هم چون: اهمیت جبهه جنوبی و ایوان های آن، نقش انتقال دهنده میانسرا از اتصال به وصول و استفاده از آجر دارند که در دوره سلجوقی و خوارزمشاهی دنبال شده است؛ اما این دو مسجد دارای تفاوت هایی در تعداد ایوان ها، نحوه جانمایی ورودی و شبستان و وجود و عدم وجود گنبدخانه و مناره، می باشند؛ در واقع، معماری مسجد گناباد به لحاظ فضایی و عملکردی، تشابهاتی با مسجد زواره دارد، اما در سازماندهی فضا دارای ویژگی های خاص خود است و باوجود مسجد زواره که با استفاده از گنبد و عناصر عمودی ابهتی کم نظیر دارد، از شیوه دو ایوانی و فاقد گنبدخانه که در اکثر مساجد خراسان رایج بوده، بهره برده است.
۲۶.

An Analysis of Spatial Distribution Patterns of Parthian Sites in Dargaz Plain, Khorasan(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Parthian Period Dargaz Plain Pastoral Nomad GIS spatial distribution

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۸ تعداد دانلود : ۱۷۷
Considering special geographical location of Dargaz Plain in Razavi Khorasan province, identifying the cultural evolution there during the Parthian period can answer many questions about this relatively unknown historical era of Iran. Besides, it can help us better understand the origin of the Parthian culture in Northeast Iran. This research was carried out in the form of a reconsideration project during the field studies of Dargaz Plain. In this regard, Dargaz Plain was surveyed during one season, and as a result, 84 sites belonging to the Parthian period were identified. The main purpose of the research was to study the distribution patterns of Parthian settlements and their spatial relations with each other based on environmental variables. The most important environmental indicators in explaining the settlement patterns were analyzed via attributes such as altitude, water resources, slope, communication routes, vegetation, and land use, as well as the characteristics of the sites, including size and chronology using the geographic information system (GIS) and the cluster analysis method. The results indicate that during the Parthian period, the area witnessed an increasing growth in the nomadic population compared to permanent settlements, and in general three settlement patterns were identified: small and large villages, an urban center, and nomadic and seasonal settlements.
۲۷.

Archaeological Research to Delimit the Core Zone and Suggest the Buffer Zone for the Chiasi Site in Kuhdasht, Lorestan(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Chiasi Site Kuhdasht Systematic Survey Excavation Chronology

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۴ تعداد دانلود : ۱۸۱
The ancient site of Chiasi, located in Kuhdasht, Lorestan province, boasts a diverse cultural sequence spanning from prehistoric times to the Islamic era. Initial information about this site was first published in Goff’s archaeological reports in 1971, which highlighted the presence of surface materials belonging to the Chalcolithic Age and the Uruk period. Unfortunately, Tepe Chiasi has suffered significant damage over time, primarily due to natural erosion and, more recently, human activities. As a result, many of its cultural contexts have been lost irretrievably. To prevent further destruction caused by urban development in Kuhdasht, extensive archaeological studies were conducted at the Chiasi site. The research project began with a systematic survey of the site, followed by the excavation with 18 trenches measuring 1.5 × 1.5m to delimit the core zone and suggest the protective buffer zone. The analysis of the collected data revealed a lengthy cultural sequence at the site, ranging from the Neolithic Age to the fourth and fifth centuries AH.
۲۸.

Tepe Hissar in the Fourth Millennium BCE(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: Tepe Hissar Fourth Millennium BCE Cultural Interactions Pottery

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۹ تعداد دانلود : ۱۱۷
The fourth millennium BCE in northeastern Iran was marked by intricate interactions at both regional and trans-regional levels. During this time, Tepe Hissar’s inhabitants engaged in significant cultural exchanges involving pottery, figurines, and metal objects with various regions of central Iran. In the latter half of the millennium, these connections shifted towards northeastern Iran and the Gorgan Plain. Hissar became a hub for large-scale, centrally organized industries, particularly in metalworking and gemstone craftsmanship, such as lapis lazuli, which contributed to greater social stratification, evidenced by wealth accumulation in elite burials.New pottery chronologies offer a revised understanding of the cultural developments at the Hissar settlement and their social and cultural consequences, as seen in the material culture of settlements and burials. The primary goal of this research is to present the quantitative and qualitative changes in pottery and the influence of Tepe Hissar throughout the fourth millennium BCE. These changes indicate the formation of extensive internal and external cultural relationships, reflecting the cultural dynamism of Hissar during the fourth and third millennia BCE. It can likely be concluded that despite environmental heterogeneity in northeastern Iran, there were cultural homogeneities and similarities in this region. These can be observed in the resemblance of pottery styles and unified management techniques, which are attributed to cultural interactions between these communities within geographic and cultural frameworks.
۳۰.

بررسی و تحلیل باستان شناختی الگوهای استقراری محوطه های قرون میانه اسلامی شهرستان نمین، اردبیل(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: الگوی استقراری عوامل محیطی محوطه های اسلامی شهرستان نمین استان اردبیل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸ تعداد دانلود : ۳۱
شهرستان نمین، واقع در شرقی ترین بخش استان اردبیل، یکی از کانون های مهم استقرار و رفت و آمد جوامع انسانی در طول دوره های مختلف تاریخی بوده است. اما، باوجود غنای آثار مادی و فرهنگی، پژوهش های باستان شناختی بسیار محدود در این منطقه انجام شده و نیازمند مطالعات منسجم باستان شناختی است. بدین منظور برای تکمیل اطلاعات باستان شناختی منطقه، بررسی باستان شناسی باهدف شناسایی و مستندنگاری محوطه های دوران اسلامی حوزه جنوبی شهرستان نمین در سال ۱۳۹۷ توسط نگارنده انجام شد. پژوهش حاضر نتایج حاصل از بررسی فوق بوده و این پژوهش به دنبال پاسخ به پرسش های ذیل است: ۱- مهم ترین عوامل در شکل گیری محوطه های دوران اسلامی شهرستان نمین کدامند؟ ۲- الگوی پراکنش محوطه های استقراری دوران اسلامی شهرستان نمین چگونه بوده است؟ روش انجام کار، بررسی میدانی و مطالعات کتابخانه ای است؛ همچنین برای تحلیل داده های فرهنگی و الگوهای استقراری از نرم افزار GIS استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که محوطه های استقراری علاوه بر متأثر بودن از عوامل جغرافیایی از عوامل مهمی چون شرایط سیاسی و امنیت و اقتصاد معیشتی مناسب تأثیر گرفته است. در قرون میانه اسلامی با افزایش محوطه های کوچرو و ظهور محوطه های مرکزی بزرگ ارتباط محوطه ها با سلسله مراتب و انواع مدل ها صورت گرفته است.
۳۱.

Archaeology and History of Nowshahr, Iran

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: Caspian Sea Region Nowshahr Archeological Survey

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۳ تعداد دانلود : ۲۵۸
Archeological survey of all counties in Mazandaran Province was carried out under the master plan of drawing an archeological map of this province. In this setting, coastal areas of the city of Nowshahr were reviewed for the first time, with a focus on the mountainous area of Kojur district which was studied in order to complete the previous research conducted there. A book entitled Archaeology and History of Nowshahr jointly authored by Seyed Mehdi Mousavi Kouhpar and Shahin Aryamanesh was published in 2021. In this book, the authors have investigated all aspects of the Parthian kingdom and goes beyond the political history of the Parthians to familiarize the readers with the archaeology, history, culture, religion, art, and society of the Parthians.
۳۲.

Introducing Troglodytic Spaces in Bostanu; Sasanian Rock-Cut Tombs on the Edge of the Persian Gulf

کلیدواژه‌ها: Rock-Cut Tombs Bostanu Persian Gulf religion Burial Practices

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۰ تعداد دانلود : ۲۳۹
Due to its specific location, the Persian Gulf has been at the center of attention throughout Iran’s history. Apart from commercial ships that passed through this strategic waterway, the Persian Gulf turned into a major point for the emergence and export of various thoughts and religions from one place to another in the region and beyond. In addition to historical texts, burial practices and rites seem important enough to evaluate and assess religious tendencies of the people who lived in this area. Among these rituals, those belonging to Zoroastrians on the edge of the Persian Gulf are of immense importance, which include some known samples found in Khark Island, Siraf Port, and Bushehr’s Shoghab. Man-made caves located on the Persian Gulf shores near the Parsian (=Gavbandi) next to cultural remnants of Islamic periods called “Javad Al-Aemeh Fishing Port” near the Bostanu Village help us know this kind of architecture. It seems that Bostanu caves served as rock-cut tombs and were included in the burial tradition of the Sassanian period that was also used in the Islamic period. Also, the location of Bostanu can be matched with the ancient Apsaneh and take its history back to the era of Alexander of Macedonia.  
۳۳.

Archaeometric Study of Pottery Finds Obtained From the Surface Survey of Naderi Tepe (Southeast of Mashhad)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: Mashhad Plain Naderi Tepe Archaeometric Chalcolithic Bronze Pottery

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۲ تعداد دانلود : ۱۱۰
Naderi Tepe is located in the southeast of Mashhad and is located next to a communication route. According to the typology, the wares of this site include the variety of species and the quantity of pottery pieces from the Chalcolithic to the historical period. During the study of this site, based on the obtained wares, 10 pieces of the sherds and two pieces of stone quern were analyzed by petrography and their thin sections were examined in order to find the minerals in them. The purpose of this experiment was to identify the components of each sherd, the difference in composition and materials between samples, determine the percentage of each composition, determine the temperature of pottery firing according to the available minerals, and investigate the origin of the raw materials that make up wares. In the laboratory, a thin section was prepared from the pottery and then studied with an optical microscope. The results of the studies show that the mineralogy of the sherds from the site shows the better quality and purer paste of the sherds produced from the middle Bronze Age to the end of this period, which shows the high skill of the potter in making and knowing the raw materials in the production of pottery. The results of this research can be the basis for the comparison of ware types in terms of construction techniques and compounds used in them in the surrounding areas, especially in the Mashhad Plain.
۳۴.

کانال آبیاری 7000 ساله در تپه پردیس؟(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: کانال آب کشت آبیاری شده تپه پردیس دوره نوسنگی جدید دوره مس وسنگ قدیم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۷ تعداد دانلود : ۲۷۲
طی کاوش های دهه 1380 تپه پردیس ورامین، مجموعه یافته های جدید و گاه منحصربه فردی مشاهده و گزارش شد که توجه محققان داخلی و خارجی عضو یا همکار هیئت کاوش را به خود جلب کرد. در سال های بین این کاوش ها یا اندکی پس از پایان آنها، کاوشگران به ارائه دستاوردهای این مطالعات و انتشار تفسیرهای خود از این یافته ها پرداخته و تاکنون به تکرار فرضیات اولیه خود ادامه داده اند. چرخ سفالگری، کوره سفال پزی و کانال آبیاری ازجمله یافته های این کاوش ها بودند که به نظر می رسد کارکرد آنها در همان لحظه کشف تعیین شده و با گذشت زمان تردیدی در ذهن کاوشگران نسبت به ماهیت آنها ایجاد نشده است. بااین حال، ازآنجاکه هویت علوم انسانی و تجربی تغییرپذیری آنهاست، مردود شدن فرض ها و نتایج حاصل از کاوش تپه پردیس هیچ گاه نباید دور از انتظار باشد. ازجمله یافته های کاوش تپه پردیس برشی تقریباً مثلثی شکل در دیواره مجاور محل کاوش بود که به عقیده کاوشگران می تواند نمایانگر یک کانال آب باستانی باشد. بر این مبنا کاوشگران نتیجه گرفته اند که این پدیده، یک سازه مصنوعی و درواقع یک کانال آب برای آبیاری مزارع پیرامون تپه پردیس بوده است. در این مقاله با مروری بر سابقه انتقال آب از قدیم ترین زمان ها تا دوره های اخیر در ایران و نواحی پیرامونی اش و همچنین بررسی دقیق تر این پدیده می کوشیم ماهیت آن را روشن کنیم.
۳۵.

مواجهه روایت شناسی و باستان شناسی (تحلیل الگوهای روایی دست ساخته هایِ تمدن جیرفت بر پایه گونه شناسی روایت دیداریِ فرانس ویکهاوف)

کلیدواژه‌ها: روایت شناسی دیداری دست ساخته های باستانی تمدن جیرفت نظام گونه شناختی روایی ویکهاوف

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۲ تعداد دانلود : ۳۶
خوانش آثار باستانی، نخستین گام پس از عمل کاوش است؛ از این رو، پرداختن به اشیائ باستانی به عنوان رکن اساسی علم باستان شناسی، به ویژه توجه به مسائل روش شناختی جهت تحلیل دست ساخته های تاریخی امری ضروری می نماید؛ به عبارت دیگر، لزوم به کارگیریِ ظرفیت های روش شناختی نو، با تأکید بر رابطه میان رسانه بصری و دست ساخته باستانی به عنوان منابع اطلاعاتی ارزشمند، کانون بحث حاضر را تشکیل می دهد. در همین راستا، در سه دهه اخیر روایت شناسی دیداری نیز به مثابه روشی نوپدید در تاریخ هنر معاصر، در کنار دیگر حوزه های بینارشته ای، جهت تحلیل معانی متون بصری و شناخت ژرف تر اسناد مکشوف باستانی موردتوجه قرار گرفته است. روایت شناسی دیداری از -مکتب نخست ویَن- سربرآورد؛ مبانی نظری آن، عمدتاً بر محور ایجاد تاریخ هنرِ علمی، صرف نظر از هرگونه داوری زیبایی شناختی، هم چنین تدوین یک روش دقیق تحلیلی که به وسیله آن بتوان کلیه دست آفریده های فرهنگی را مورد خوانش قرار داد استوار بود. هدف اصلی پژوهش حاضر نیز شناسایی شیوه های مختلفی است که ازطریق آن آفرینندگان این آثار به خلق انواع روایت ها ی داستانی و انتقال معانی، به واسطه سه شاخص: «شخصیت»، «مکان صحنه» و «حرکت» پرداخته اند؛ بنابراین با استفاده از نظام گونه شناختی روایت تصویری «فرانس ویکهاوف» در مکتب وین، گونه های بنیادین روایت برروی شش نمونه مطالعاتیِ تمدن باستانی جیرفت مورد بررسی قرار گرفت. درنتیجه، پس از بررسی بسامد یا بیشینه گونه های پرتکرار درمیان نمونه های تصویری تمدن جیرفت، نشان داده شد که الگوهای روایت دیداری در این تمدن باستانی هم چنان از گستره نظام گونه شناختی ویکهاوف تبعیت می کنند. درنهایت به کمک تحلیل گونه شناختی، نمونه های موردمطالعه منطبق بر الگوهای روایی منفرد، تداومی و تکاملی ویکهاوف، در قالب یک جدول صورت بندی شد.
۳۶.

مطالعه و بررسی محوطه های اشکانیِ حوضه آب ریز شمالی قزل اوزن در محدوده آب بر و درّام، شهرستان طارم علیا

کلیدواژه‌ها: دوره اشکانی الگوی استقرار شهرستان طارم علیا دهستان های آب بر و درام قزل اوزن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۳ تعداد دانلود : ۳۰
درنتیجه افزایش پژوهش های میدانی در دهه های اخیر که عمدتاً در قالب بررسی های باستان شناسی انجام شده، دانسته های ما درباره دوره اشکانی افزایش محسوسی یافته است. محدوده موردنظر این پژوهش، شامل دهستان های آب بر و درّام، در شهرستان طارم علیا در استان زنجان، ازجمله مناطقی است که تا پیش از این اطلاع چندانی از وضعیت آن در دوره اشکانی در دست نبود. پژوهش حاضر از نوع توسعه ای، با رویکرد توصیفی-تحلیلی، براساس نتایج حاصل از یک بررسی باستان شناسی صورت گرفته که با مطالعه 12 محوطه باستانی درپی پاسخ گویی به پرسش هایی درباره کم و کیف استقرارهای اشکانی، چگونگی تأثیر عوامل اقلیمی و محیطی بر شکل گیری محوطه ها، ویژگی های مواد فرهنگی، به ویژه گونه شناسی سفال، وجوه افتراق و اشتراک آثار اشکانی این محدوده با مناطق پیرامون و بازسازی سیمای تاریخی فرهنگی منطقه در دوره اشکانی است. درنتیجه، محوطه های اشکانی منطقه براساس عواملی چون: میزان ارتفاع، شیب زمین، کیفیت اراضی، دسترسی به منابع آب و راه های ارتباطی مورد مطالعه قرار گرفت. بررسی سفال های محوطه های مذکور، شامل سه گروه منقوش، معمولی و فیلیده، نشان می دهند که سنت سفالگری منطقه موردمطالعه در دوره اشکانی علاوه بر برخورداری از ویژگی های بومی، متأثر از سنت های سفالگری نواحی مجاور، به ویژه شمال، شمال غربی و غرب ایران بوده که حاکی از ارتباطات بین منطقه ای به ویژه میان منطقه موردمطالعه و نواحی مذکور است. استقرارهای اشکانی منطقه موردبررسی عمدتاً در نزدیکی منابع آبی دائمی چون رود قزل اوزن و در اراضی کم شیب، کم ارتفاع و حاصل خیز شکل گرفته اند. به دلیل وضعیت هیدرولوژیکی دره طارم و وفور منابع آبی، همه محوطه های منطقه به آب کافی دسترسی داشتند. با توجه به الگوی استقراری محوطه ها، به نظر می رسد غالب جمعیت منطقه در دوره اشکانی، معیشتی مبتنی بر کشاورزی و باغداری داشته اند که در این میان، محوطه قلعه درّام با وسعتی حدود 20هکتار، نقش کلیدی و محوری در منطقه مورد بررسی داشته است.
۳۷.

بررسی منشأ ساخت و ویژگی های بصری و محتوایی نقوش و کتیبه ها در کاشی های زرین فام مدرسه کمالیه شهر یزد

کلیدواژه‌ها: مدرسه کمالیه یزد کاشی زرین فام نقوش گیاهی و کتیبه کاشان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۸ تعداد دانلود : ۳۵
مجموعه کمالیه یکی از مهم ترین آثار برجای مانده مربوط به نیمه اول قرن هشتم هجری قمری در شهر یزد است که تاکنون در رابطه با اهمیت تاریخی و باستان شناختی آن مطالعاتی صورت نگرفته است. طی ساماندهی های انجام شده در دهه 1350ه .ش. 24 نمونه کاشی سالم یا شکسته زرین فام با نقوش گیاهی، پرنده و کتیبه از نوع ستاره ای (کوکبی) به دست آمد. با توجه به این که در رابطه با این کاشی ها هیچ نوع مطالعه ای و یا حتی گزارشی منتشر نشده، پژوهش پیشِ رو درنظر دارد تا با استفاده از شواهد تاریخی و معماری موجود به بررسی ویژگی های بصری، محتوایی و منشأیابی احتمالی آن ها براساس مقایسه با نمونه های موجود بپردازد؛ بنابراین پرسش هایی از قبیل: 1) چه اطلاعاتی از نقوش و کتیبه های کاشی های زرین فام مدرسه کمالیه یزد به دست می آید؟ 2) با توجه به ویژگی های بصری نقوش، کاشی های شناسایی شده تولید کدام یک از مراکز ساخت کاشی زرین فام هستند؟ اساس مطالعه کنونی را تشکیل می دهند. روش به کار رفته اسنادی و با رویکرد توصیفی-تاریخی و تحلیلی و مقایسه با نمونه های مشابه در جهت پاسخ گویی منطقی به پرسش ها پژوهش استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد نقوش گیاهی (سه الگوی نقش با طرح گُل نیلوفر با غنچه شاه عباسی در اطراف و مرکز کاشی)، پرنده (درنای درحال پرواز با بال های گشوده درمیان نقوش گیاهی) و کتیبه (آیات قرآنی با مضامین پیروزی، تذکر و رزق و روزی و ادبیات فارسی برگرفته از شاهنامه فردوسی و شمس تبریزی) نمونه های طرح شده روی کاشی ها هستند. این انواع با توجه به کارکرد مذهبی، عقیدتی-تدفینی مجموعه هر یک با هدف خاصی نقش شده اند. علاوه بر آن و با توجه به مشابهت بسیار زیاد نمونه های موردمطالعه از نظر الگوهای طرح، نقش و کتیبه، احتمالاً کاشان مرکز عمده ساخت کاشی ها بوده است. این مهم با توجه به شاهراه ارتباطی میان ری به کرمان با گذر از کاشان به یزد جهت صدور کاشی های زرین فام منطقی است.
۳۸.

طبقه بندی و گونه شناسی سفال های ساسانی محوطه گوریه استان ایلام

کلیدواژه‌ها: طبقه بندی گونه شناسی سفال ساسانی محوطه گوریه ایلام

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۸ تعداد دانلود : ۴۰
محوطه گوریه واقع در بخش زرنه شهرستان ایوان غرب، ازجمله محوطه های مهم ساسانی و اوایل اسلامی در مطالعات باستان شناسی غرب کشور محسوب می شود که در سال 1394ه .ش. مورد کاوش قرار گرفته است. طی یک فصل کاوش در این محوطه باستانی، آثار فرهنگی متنوعی ازجمله سفال به دست آمد و اهمیت سفال و نقش آن در مطالعات باستان شناختی سبب شد تا این ماده فرهنگی در این مقاله مورد مطالعه قرار گیرد؛ از همین رو، برای این پژوهش تعداد 127 قطعه سفال شاخص از دوره ساسانی، از میان 1500 قطعه سفال به دست آمده از کاوش برای مطالعه انتخاب گردید. در ابتدا این سفال ها برمبنای مشخصات فنی و شکل یا فرمشان مورد طبقه بندی و گونه شناسی قرار گرفتند. این پژوهش دارای ماهیت بنیادی با رویکردی توصیفی-تحلیلی است و روش اجرای این پژوهش دارای دو بخش مطالعات کتابخانه ای و میدانی (سفال) است. هدف اصلی این پژوهش، مطالعه کمی و کیفی سفال های ساسانی در محوطه گوریه، سپس گونه شناسی، طبقه بندی و گاهنگاری نسبی آن هاست و گاهنگاری به صورت تطبیقی و تبیین ارتباطات فرهنگی با نواحی مجاور براساس مطالعات تطبیقی سفال صورت گرفته است. نتایج پژوهش نشان دادند که ازجمله اشکال شناسایی شده درمیان سفال های محوطه گوریه شامل: کوزه، خمره، کاسه، پیاله و بشقاب و متداول ترین نقوش تزئینی سفالینه ها نقوش کنده هستند. سفالینه ها اکثراً پخت مناسب دارند که نشان از کنترل حرارت کوره برای پخت سفال است و کیفیت ساختشان عموماً متوسط است؛ هم چنین مقایسه تطبیقی انجام شده نشان داد که به لحاظ گاهنگاری نسبی سفالینه های ساسانی گوریه با محوطه های اواخر این دوره همسانی نسبی دارند؛ بنابراین ضمن دارا بودن برخی ویژگی های بومی-محلی سفالینه های این محوطه با محوطه هایی هم چون قصرابونصر، حاجی آباد، سیرم شاه، محوطه های ساسانی شناسایی شده در بررسی های ماه نشان زنجان، شمال خوزستان، میاناب شوشتر، بوشهر و محوطه های تل ماهوز و ابوشریفه در عراق قابل مقایسه، و علاوه بر ویژگی های منطقه ای، بیشترین شباهت را با حوزه فرهنگی جنوب غربی ایران داراست.
۳۹.

هُژبر هَژیر

نویسنده:
حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳ تعداد دانلود : ۵۳
علیرضا هژبری نوبری در سال 1328 در تبریز زاده شد. او آموختن در دبستان و دبیرستان را در تبریز به پایان برد و سپس رهسپار خدمت نظام وظیفه شد. نوبری با مطالعه مجله باستان شناسی و هنر با باستان شناسی نه تنها آشنا بلکه دلبسته باستان شناسی شد، ازهمین رو راهی ترکیه شد و آموختن در رشته باستان شناسی را در دانشگاه آنکارا آغاز کرد و دانش باستان شناسی را نزد باستان شناسانی همچون تحسین اوزگوچ و نعمت اوزگوچ و کوتلو امره و اکرم آکورگال آموخت و در سال 1354 (1976) دانشنامه کارشناسی باستان شناسی دریافت کرد.علیرضا هژبری نوبری در سال 1328 در تبریز زاده شد. او آموختن در دبستان و دبیرستان را در تبریز به پایان برد و سپس رهسپار خدمت نظام وظیفه شد. نوبری با مطالعه مجله باستان شناسی و هنر با باستان شناسی نه تنها آشنا بلکه دلبسته باستان شناسی شد، ازهمین رو راهی ترکیه شد و آموختن در رشته باستان شناسی را در دانشگاه آنکارا آغاز کرد و دانش باستان شناسی را نزد باستان شناسانی همچون تحسین اوزگوچ و نعمت اوزگوچ و کوتلو امره و اکرم آکورگال آموخت و در سال 1354 (1976) دانشنامه کارشناسی باستان شناسی دریافت کرد.
۴۰.

سال یابی درخت گاه شناختی مسجد قرمز شهر بناب، استان آذربایجان شرقی، ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: باستان درخت گاه شناسی درخت ارس درخت صنوبر دوره صفوی مسجد قرمز بناب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۰ تعداد دانلود : ۷۹
از روش علمی باستان درخت گاه شناسی در باستان شناسی برای سال یابی مطلق آثار باستانی چوبی و نیز کاربست چوب در آثار معماری تاریخی استفاده می شود. پرسش اصلی پژوهش حاضر، تعیین قدمت مسجد تاریخی معروف به قرمز در شهرستان بناب استان آذربایجان شرقی است که علی رغم ثبت در فهرست آثار ملی ایران، اصالت تاریخی آن جای ابهام و پرسش داشته است. هرچند فرضیه سبک شناسی معماری پیشنهاد می کند که مسجد قرمز بناب در گروه بناهای ستون دار دوره صفوی، مانند مسجد ملارستم مراغه و کاخ چهل ستون اصفهان، قرار می گیرد؛ اما برای تأیید این فرضیه، هیچ کتیبه و سند تاریخی وجود ندارد. پس از تهیه مقطع از ستون های چوبی جنس صنوبر مسجد قرمز، الگوی رشد به دست آمده از آن، به روش درخت گاه شناختی با نمودار الگوی رشد درختان ارس شرق فلات آناتولی مقایسه شده است. الگوی رشد درختان پهنه آذربایجان – حوضه دریاچه ارومیه - با نمونه برداری و اندازه گیری پهنای حلقه های رشد درختان ارس منطقه جزیره شاهی دریاچه ارومیه تهیه شده است و مقایسه نمودار حاصل با منحنی رشد درختان ارس و بلوط در شرق فلات آناتولی، نشان دهنده انطباق بالای الگوی رشد هر دو منطقه همسایه است؛ بنابراین، برای سال های دورتر که منحنی رشد درختان منطقه جزیره شاهی را پوشش نمی دهد، منحنی درختان شرق فلات آناتولی – حوضه دریاچه وان - به عنوان مرجع قابل استفاده است. برمبنای اصل اعتبار واپسین تاریخ پس از ساخت اثر چوبی در روش باستان درخت گاه شناسی، قدمت سال های پایانی دوره صفوی و حدود سال 1706 م برای مسجد قرمز بناب پیشنهاد می شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان