فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۶۱ تا ۲٬۰۸۰ مورد از کل ۲٬۲۳۲ مورد.
منبع:
Journal of Archaeology and Archaeometry, Volume ۲, Issue ۴ - Serial Number ۸, March۲۰۲۴
67 - 76
حوزههای تخصصی:
The art of glassmaking in Iran, with a glorious historical background, visual richness and unparalleled beauty reached its peak of prosperity in different historical periods. Safavid and the Qajar era are among the brilliant periods of Iranian art, which in many fields, was the continuation of the Timurid golden age. These works include the most outstanding examples of court objects, they include the most mundane objects and household utensils produced in workshops, which in each of these two groups, depending on the social class of their patrons and creators, have unique features. One of the unique glassmaking in that era was the production of scent-bottle. The root of the word "perfume" is derived from the Latin word "perfume" and means "passing smell". Scent-Bottles were containers that kept all kinds of perfumes (oily liquid, perfumes, and even pharmaceuticals) in it. Iran is one of the most important centers for the production of glass perfume bottles; however, no research has been done in this field. In this research, while taking a brief look at the historical background of glass production and its manufacturing technique, the form and motifs of Iran's glass perfume bottles have been examined and their manufacturing technique, shape, size and decorative motifs have been studied. The research method is historical-analytical and the purpose is to examine the differences and similarities of perfume bottles in different historical periods, and finally the results proved that there are fundamental differences between perfume bottles through different historical periods in Iran.
تبیین برنامه حفاظتی ساختارهای خشتی در برزن جنوبی تخت جمشید
حوزههای تخصصی:
در دامنه کوه رحمت در بخش جنوبی تختگاه تخت جمشید، حد فاصل تختگاه و آرامگاه ناتمام منسوب به داریوش سوم مجموعه بناهایی قرار دارند که از نظر معماری شبیه به سایر بناهای قرار گرفته بر روی تختگاه بوده و هم محور هستند و انحرافی ۲۰ تا ۲۵ درجه به سمت غرب دارند این مجموعه موسوم به برزن جنوبی شامل ۸ سازه جدا از هم به وسیله معابر و گذرهایی طراحی شده به هم مرتبط اند و عموما دارای تالارها و ایوان های ستون دار هستند. مهیا نمودن برخی از مسائل اقلیمی در این مجموعه همچون مهار کردن شیب زمین کنترل سیلاب های روان شده از کوهسار نظم در فرم و ساختارهای برپا شده مسیرهای دسترسی و گذرگاه ها عناصر و جزییات معماری و شهرسازی گویای استفاده و بهره مندی از علم شهرسازی و طراحی شهری در آن است. متأسفانه پس از کاوش و چند مرحله ابتدایی اقدامات مرمتی در محوطه برزن جنوبی ساختارها به حال خود رها شده است. بیشترین مصالح به کار برده شده در این محوطه خشت بوده که عدم رسیدگی مداوم به آن باعث زوال و تخریب ساختارهای خشتی شده است. ماهیت ناپایدار سازه های خشتی در این محوطه اهمیت و ضرورت حفاظت و نگهداری مستمر از این محوطه ارزشمند را گوشزد می کند؛ بنابراین در این مطالعه پس از بررسی عوامل آسیب رسان طرح حفاظت در قالب طرح حفاظت جامع پیشنهاد گردید. در این طرح سعی بر کاهش روند فرسایش و درمان آسیب های ناشی از عوامل آسیب رسان مورد نظر بوده است. روش پژوهش در این مقاله از نظر هدف و روش به صورت پژوهش کاربردی و میدانی است و داده ها به صورت کیفی بر مبنای استدلالی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. ابزار گردآوری داده ها به روش کتابخانه ای فیش برداری نقشه کروکی و روش میدانی مشاهده ای
مصاحبه ای تصویربرداری است. از نتایج این پژوهش دسته بندی مهم ترین آسیب های وارده به محوطه در چهار دسته مختلف و ارائه پیشنهادهای حفاظتی به منظور اصلاح آسیب های وارده به محوطه بوده است.
تعاملات فرهنگی منطقۀ بختیاری با فارس و خوزستان در دوران مس وسنگ با تکیه بر داده های باستان شناسی شهرستان لردگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعامل فرهنگ ها در پیش ازتاریخ ایران، همواره یکی از موضوعات مهم و پیچیده در باستان شناسی ایران بوده است. این گونه ارتباطات در مناطق گوناگون ایران نشان دهنده روابط فرهنگ ها و تأثیرات آن ها بر یک دیگر است. در طول هزاره پنجم و چهارم پیش ازمیلاد، این ارتباطات گسترده تر و چشم گیرتر می شوند. در این دوران در منطقه زاگرس جنوبی، میان مناطق فارس، چهارمحال وبختیاری (منطقه بختیاری) و خوزستان ارتباطات فرهنگی نزدیکی شکل گرفت که این ارتباطات بیش از هر چیزی در مجموعه های سفالی منطقه بختیاری نمود یافته اند. «اَلن زاگارل» در بررسی هایی که در بخش های مختلف منطقه بختیاری انجام داده به این نکته اشاره می کند که در طول این دوران این منطقه تأثیرات فرهنگی زیادی را از مناطق فارس و خوزستان پذیرفته است. در این نوشتار به روابط فرهنگی ای که در طول دوران مس وسنگ در دوره شوشان قدیم/میانه/جدید خوزستان، دوره های فارس قدیم، میانه و جدید فارس و هم چنین در مراحل فرهنگی اسکندری، چله گاه، افغان، R1، لپویی، شهرک و برجویی و S17 در منطقه بختیاری شکل گرفته، پرداخته شده است و سعی گردیده به این پرسش پاسخ داده شود که، آیا در طول دوران مس وسنگ ارتباطات فرهنگی میان این مناطق وجود داشته است یا خیر؟ که با توجه به بررسی های انجام شده به نظر می رسد که در طول این دوران ارتباطات فرهنگی بین این مناطق وجود داشته است. نکته ای که در اینجا باید اشاره کرد، این است که در این پژوهش تأثیرات فرهنگی دو منطقه فارس و خوزستان بر چهارمحال و بختیاری موردتوجه قرار گرفته است. تأثیرات این فرهنگ ها بر بخش های مختلف منطقه بختیاری یکسان نبوده، به شکلی که مناطق شمالی این استان در طول این دوران تحت تأثیر فرهنگ های منطقه خوزستان و مناطق جنوبی، به ویژه شهرستان لردگان طی این دوران تحت تأثیر فرهنگ های منطقه فارس بوده ا ند.
شناسایی ترکیبات سرکه چوب استحصال شده از پیرولیز چوب به عنوان آفت کش طبیعی
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش استفاده از ترکیبات طبیعی به جای سموم شیمیایی به عنوان یک عامل دافع و کنترل گر حشرات در حوزه میراث فرهنگی با رویکرد جایگزینی به جای مواد شیمیایی پرخطر باشد در این پژوهش از مواد ضایعات و دور ریز دود ناشی از کوره های تولید زغال استفاده میشود. لذا بدین منظور در این تحقیق آنالیز شیمیایی و ضد میکروبی مواد حاصل از اسانس استخراج شده از دود زغال مورد بررسی قرار گرفت. عملیات جمع آوری سرکه چوب با میعان شدن گازهای خروجی دود حاصل از فرایند پیرولیز چوب درختان مرکبات درخت لیمو در فرایند تولید زغال در شمال کشور طی سه مرحله انجام شد. در دوازده ساعت اول فرایند پیرولیز شامل بخارات آب به صورت شفاف و بی رنگ بوده است و مرحله دوم شامل خروج ترکیبات شکسته شده پلیمری و اولیگومری مواد لیگنینی بود که طی زمان بیست ساعت به صورت مایع استحصالی دارای رنگ مایل به قرمز و عمدتا محلول در آب جمع آوری شد. مرحله سوم ترکیبات قیری سیاه مشتمل بر مخلوطی از ترکیبات آلی از مشتقات لیگنینی اولیگومری بوده است. برش اصلی مورد هدف مواد جمع آوری شده در مرحله میانی است که از نظر سمیت برای انسان ایمن است اما این ترکیب بسته به نوع چوب و شرایط کوره با توجه به مقالات مختلف دارای فعالیت ضدمیکروبی و قارچی است. در این بررسی نمونه ترکیب استخراجی برش میانی مربوط به دود حاصل از فرایند پیرولیز با حلال دی کلرومتان استخراج و به دو فاز آلی و آبی تفکیک شد. با انجام آنالیزهای شیمیایی لازم بر روی این مواد استخراجی، وجود ترکیبات الی مختلفی مانند هیدروکربنهای اشباع شده و نشده و نیز ترکیبات آروماتیک نمایان است. در انتها بررسی اثرات ضدمیکروبی این مواد استخراج شده با نمونه قارچ ها و باکترهای در دسترس در آزمایشگاه مورد سنجش اولیه قرار گرفته است.
Presenting the Design Model Based on the Knowledge of the Components Affecting the Sense of Belonging to Place in the Contemporary Houses of Tehran (Narmak 60s and 70s)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Journal of Archaeology and Archaeometry, Volume ۳, Issue ۳ - Serial Number ۱۱, December ۲۰۲۴
79 - 95
حوزههای تخصصی:
The objective of this research is to present a designing model based on cognition of effective components on the sense of belonging to place in contemporary houses in Tehran (Narmak 60s and 70s). The method of conducting the research was considered as a causal method in terms of practical purpose and in terms of implementation and analysis. Using the panel data (PD) method, the research was tested and analysed. The Hierarchical Multiple Regression (HMR) was used for the analysis of the data. Random selection method was employed to select individuals as research sample. The areas of sampling included 1. Houses in Central Narmak, 2. Houses in North part of Narmak and, 3. Houses in Western Narmak. Based on review of opinions and replies of the sample and on the obtained weights, it can be clearly seen that the criterion of concentration is in the first place, the criterion of spatial qualities, accessibility and permeability as the second important and influential criterion in the development and improvement of the recognition model of the components affecting the sense of belonging to the place and the criterion of the sense of physical belonging the place has been mentioned as the third important and influential criterion in the development and improvement of the recognition model of the components affecting the sense of belonging to the place.
گاهنگاری محوطه قلعه مدریشِ سیستان بر اساس مطالعه سفال های به دست آمده از بررسی روشمند(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس دوره ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۰
119 - 135
حوزههای تخصصی:
پهن دشت سیستان در شمال استان سیستان و بلوچستان در جنوب شرق ایران، با داشتن شرایط مناسب زیستی، از جمله خاک حاصلخیز، مجموعه ای از رودخانه های دائمی و فصلی و موقعیت ارتباطی و تجاری به عنوان یکی از مهم ترین کانون های جوامع انسانی در دوران باستان شناخته می شده است. بر این اساس و با وجود انجام فعالیت های باستان شناختی محدود در این حوزه و فقر اطلاعات باستان-شناختی جامع از ادوار تاریخی منطقه، انجام یک مطالعه و بررسی روشمند بر روی یکی از مهمترین قلاع اسلامی این دشت ضروری می نماید. بدین منظور، حین پروژه بررسی و گمانه زنی به منظور تعیین عرصه و پیشنهاد حریم سلسله تپه های بی بی دوست در تیر ماه سال 1395، بررسی روشمند قلعه مدریش که در بخشی از عرصه شمالی محوطه ی بی بی دوست واقع شده، با استفاده از روش نمونه برداری روشمند طبقه بندی شده شاخص ها، به انجام رسید. در این نمونه برداری تعداد 218 یافته ی باستانی مانند: قطعات شکسته سفال، ظروف سنگی، منگنیک (النگو شیشه ای) و قطعات شکسته ظروف شیشه ای برداشت شد. در راستای اهداف پژوهش تعداد 77 قطعه سفال شاخص انتخاب و مورد مقایسات گونه شناختی قرار گرفت. در این پژوهش سوال بنیادی عبارت است از این که: قدمت قلعه مدریش از طریق طبقه بندی، گونه شناسی و مطالعات مقایسه ای سفال مربوط به چه دوره یا دورانی است؟ روش گردآوری داده ها در این پژوهش به دو شیوه ی میدانی و اسنادی، و روش پژوهش توصیفی - تطبیقی است و نتایج براساس مطالعات مقایسه ای مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج حاصل از مطالعات انجام شده در این محوطه به وضوح تاریخ استقرار سده های میانی 5 تا 9 ه.ق. و ارتباط فرهنگی این منطقه را با مناطق همجوار مانند خراسان بزرگ، افغانستان، کرمان و بلوچستان نشان می دهد. هم چنین گونه ی شاخص و پر تعداد سفالی این محوطه سفال های بدون لعاب با نقش کنده با نقوش هندسی است.
معرفی دو نمونه از اشیاء دوره تیموری موجود درموزه ملی ایروان ارمنستان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۵ بهار و تابستان ۱۳۸۷ شماره ۹
25 - 31
حوزههای تخصصی:
هنر فلزکاری اسلامی از دیدگاه باستان شناسی و هنر همواره مورد توجه بوده و در این بین هنر فلزکاری تیموری به علت ظرافت ها، نقوش و کتیبه های اسلامی بسیار باارزش از جایگاهی بس والا برخوردار است. در این مقاله به بررسی دو نمونه از این اشیاء پرداخته شده که به دلیل دوری از انظار پژوهشگران تاکنون مورد تحقیق علمی و فنی قرار نگرفته است.
ارزیابی درمان زردشدگی کاغذهای تاریخی با استفاده از شستشو و عوامل کاهنده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کاغذ با هر درجه کیفی، در طول زمان زرد می شود و اکسایش سلولز یکی از مهمترین دلایل شکست زنجیره است. اکسایش سلولز سبب تشکیل گروه های جاذب نور و در نتیجه زردشدگی کاغذهای تاریخی می شود. شستشو با آب خالص می تواند سبب خروج برخی محصولات تخریب رنگی از ساختار کاغذ و روشن تر شدن رنگ کاغذ شود. همچنین سفیدگری با عوامل کاهنده می تواند با احیاء کروموفورهای جاذب نور در کاغذ، سبب بی رنگ شدن آنها و در نتیجه افزایش روشنایی و سفیدی کاغذ شود. در این تحقیق، تغییرات ایجاد شده در خصوصیات ظاهری و ساختاری کاغذ تاریخی پس از استفاده از شستشو با آب خالص و عوامل احیا کننده بوروهیدرید سدیم و دی تیونیت سدیم ارزیابی شده است. این دو ماده کاهنده، در صنعت کاغذ سازی، جهت سفیدگری خمیر چوب استفاده می شوند. نمونه کاغذ تاریخی با آزمون های رنگ سنجی، طیف سنجی مادون قرمز، سنجش pH و فلورسانس اشعه ایکس تعیین مشخصه شده اند. با توجه به نتایج تجربی، استفاده از عامل کاهنده منجر به افزایش روشنایی و کاهش زردی، پایداری الیاف و جوهر و همچنین افزایش pH کاغذ (به ویژه نمونه تیمار شده با سدیم بوروهیدرید) می شود. در نتیجه تیمار با عوامل کاهنده نشان دهنده کارایی بیشتر در مقایسه با آب مقطر است.
سیر تحول اسطوره فّر، در ادبیات کهن و نوشته های دینی ایران باستان و بازتاب آن در نمادها و نشان های نقش برجسته شاهنشاهان ساسانی تاق بستان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس دوره ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۰
169 - 189
حوزههای تخصصی:
یکی از ویژگی های مهم ایران در آغاز فرمانروایی ساسانیان اتحاد نزدیک میان دین و دولت برای حفظ یگانگی کشور بود تحکیم پایه های قدرت توسط دین و توسعه دین با کمک نیروی سیاسی و نظامی از ارکان تفکر بنیان گذاران ساسانی می باشد. در آن روزگار دین و رهبری مذهبی در بسیاری از جریانهای سیاسی و فرهنگی و حتی هنری دخالت عمده داشتند. هنرمندان ساسانی با الهام از دانش موبدان زرتشتی و کتاب اوستا که همواره دین و اسطوره در آن ترکیب یافته است در طراحی و نقش پردازی کتیبه ها و نقش برجسته های ساسانی سمبل های اسطوره ای را با تصاویر تاریخی درهم آمیختند و نهایت دقت را در نظرداشتند که ترکیب دین و اسطوره در شکل نماد و نشان در نقش برجسته ها تجلی یابد.این رابطه تنگاتنگ چه از لحاظ هنری و ظاهری و چه از دیدگاه فرهنگی و معنوی تعلق بزرگی به اسطوره های کهن ایرانی دارد. سوالی که در این پژوهش مطرح است این است که؛ ایزد مهر، ایزد وای و ایزد بهرام بخشایندگان فّر ایزدی چگونه در نمادها و نشان های تاق بستان در بخشیدن فّر به شاهنشاه ساسانی تجسم یافته اند؟ نمادهایی مانند هلال ماه، دو فرشته در اهتزاز، روبان های مواج در باد،طرح ها و سمبل های نقش بسته بر لباس شاهنشاه و دو گیاه حجاری شده در پای تاق بزرگ تاق بستان چگونه با ایزد مهر و دیانت میترا و بخشش فّر ایزدی در ارتباطند؟
نقش برجسته سرحانی، نویافته ای از دوره الیمایید(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۶ بهار و تابستان ۱۳۸۸ شماره ۱۱
83 - 88
حوزههای تخصصی:
نقش برجسته های الیمایید دارای شاخصه هایی هستند که اغلب شناخته شده است. در بازدیدی که در منطقه رامهرمز صورت گرفت؛ نقش برجسته سرحانی کشف گردید. در این مقاله، پس از معرفی نقش برجسته نویافته سرحانی، آن را از لحاظ موضوعی و سبکی مورد بررسی قرار داده و گاهنگاری آن را ارایه می نماییم.
گزارش مقدماتی بررسی باستان شناسی حوضه آبگیر سد تالوار (بیجار)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پروژه بررسی حوزه آبگیر سد تالوار با هدف شناسایی و نجات بخشی محوطه هایی که در حوزه آبگیر سد قرار دارند؛ در پائیز و زمستان سال ۱۳۸۶ تعریف و اجرا شد. بررسی مزبور به صورت پیمایشی فشرده در محدوده حوزه آبگیر سد انجام گرفت و حاصل آن شناسایی ۱۷ محوطه باستانی از دوران مس سنگی تا دوره های متأخر اسلامی بود. تاریخگذاری محوطه ها بر اساس گونه شناسی و مطالعات مقایسه ای مجموعه های سطحی گردآوری شده انجام شد. محوطه های باستانی شناسایی شده در قالب سه گروه کلی پیش از تاریخی، تاریخی و اسلامی طبقه بندی گردیدند. قدیمی ترین یافته های بررسی، آثار سفالی معرف فرهنگ مس سنگی شناخته شده در منطقه اند. پس از این مرحله، آثار محدودی از عصر مفرغ جدید و عصر آهن قابل مشاهده اند. منطقه با یک وقفه کوتاه روبرو شده تا این که بار دیگر زندگی در دوره تاریخی در آن به جریان افتاد و از این دوره تا دوره اسلامی شواهدی از وجود زندگی جوامع انسانی در آن به وفور مشاهده می شود. مقاله مذکور ابتدا به معرفی محوطه های مهم شناسایی شده در حوزه سد پرداخته و در ادامه با توجه به آثار سفالی به دست آمده، فرهنگ ها و تداوم سنت های سفالی حوزه سد را مورد مطالعه قرار خواهد داد.
فناوری و گونه شناسی دست افزارهای سنگی دوره مس وسنگ تپه قلعه ننه مریوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تپه قلعه ننه در شمال غرب ایران و جنوب شرق دریاچه زریبار قرار گرفته است و ازطریق گذرگاه شلیر با شمال بینالنهرین ارتباط دارد و بزرگ ترین محوطه پیش از تاریخ حوضه دریاچه زریبار است که کاوش لایه نگاری شده است. تپه دوره های استقراری پیش ازتاریخ و تاریخی را دربر دارد و طولانیترین دوره استقرار باقی مانده در محوطه، مربوط به دوره مس وسنگ، خصوصاً فرهنگ عبید 3-4 و اوروک جدید است. شواهد گویای آن است که این منطقه در دوره پیش ازتاریخ بیشتر با بینالنهرین ارتباط داشته است. از دوره مس وسنگ، محوطه، تعداد قابل توجهی دست افزار سنگی به دست آمده است؛ ابزارهای سنگی یک گروه فناورانه از مصنوعات را تشکیل میدهند که ارزش قابل توجهی برای تفسیر ساختارهای اجتماعی-اقتصادی در جوامع پیش ازتاریخ دارند. تغییرات ساختاری در شبکههای اجتماعی فناوری از عبید تا پساعبید ممکن است در جنبه های مختلف تولید ابزارسنگی مشاهده شود. مطالعه ابزارهای سنگی دوره مس وسنگ در غرب ایران و حوضه دریاچه زریبار انگشت شمار است. مصنوعات سنگی به دست آمده ازلحاظ چگونگی روش و سنت ابزارسازی دوره مس وسنگ در حوضه دریاچه زریبار بررسی شد و تلاش شد ارتباط احتمالی آن تا حد ممکن با تغییرات اجتماعی مطالعه شود. به احتمال زیاد مصنوعات سنگی توسط گروهی خاص تولید و در منطقه و حوضه دریاچه زریبار پخش میشده است، کما این که شواهد سفالی نشان از ارتباط گسترده بینمنطقهای نیز دارد و دست کم در دوره مس سنگ جدید، تولید مصنوعات سنگی در این منطقه در مقیاس کارگاهی بوده است؛ به نظر میرسد مانند محوطههای هم زمان در هزاره پنجم و چهارم پیش ازمیلاد، در شمال بینالنهرین که مصنوعات سنگی در تپه ننه در نزدیکی منابع ماده خام و خارج از سکونت گاه ها تولید میشدند.
تحلیل باستان شناختی فرآیند شکل گیری، توسعه و فروپاشی کهن شهر پریم (فریم) براساس مطالعه تطبیقی متون و یافته های باستان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۶
227 - 255
حوزههای تخصصی:
دشت میان کوهی فریم از توابع بخش دودانگه، در 60کیلومتری جنوب شهرستان ساری واقع است. کهن شهر فریم از آغاز دوران اسلامی، از جایگاه شهری و اهمیت سیاسی و نظامی برخوردار بود. اشاره منابع به مقام فریم در جایگاه تختگاه و انتساب عناوینی مانند: شهر، قصبه و دارالملک، از موقعیت سیاسی این شهر طی سده های نخستین حکایت دارند. عوامل ژئوپلیتیکی، قابلیت های نظامی و سیاسی را باید از علل مکان یابی فریم به شمار آورد. الگوی شهرسازی فریم را باتوجه به حیات سنت های پیشااسلامی طی سده های نخستین، باید وام دار شهرسازی تاریخی دانست. طبق شواهد و مستندات، وجود بناهای حکومتی و یادمانی، سازه ها و محلات شهری از رواج نظام سه گانه شهری در فریم نشان دارد. نظر به اهمیت فریم، تاکنون پژوهش های متمرکزی باهدف شناخت ساختارهای شهری آن صورت نگرفته است؛ از این رو، با استناد به منابع تاریخی و اندک شواهد باستان شناختی، تلاش شد تا مهم ترین متغیرهای مؤثر در شکل گیری، شکوفایی و زوال شهر موردشناسایی قرارگرفته و پیشنهادهایی پیرامون سازمان فضایی آن مطرح شود. دستیابی به داده های مذکور با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و تحلیل تاریخی صورت گرفت. نقش فریم در تحولات سیاسی منطقه با تکیه بر شواهد باستان شناختی و قرائن تاریخی دیگر پرسش این پژوهش است. موقعیت فریم به عنوان تختگاه اسپهبدتبرستان و نقش حاکمان آن در کنار دیگر قدرت های سیاسی به هنگام تصمیم گیری های مهم، از مرتبه پراهمیت فریم در نظام سیاسی تبرستان آن روز حکایت دارد. تعامل اسپهبدان تبرستان با یک دیگر و نیز با استنداران رویان در تصمیمات سیاسی-حکومتی، حاکی از نقش تعیین کننده فریم، در سازمان سیاسی تبرستان آن روزگار است؛ علاوه بر این، نزدیکی به مراکز مهم سیاسی مانند: ساری، تمیشه، آمل و ولایت استارآباد موجبات اعزام سریع نیروهای نظامی به شهرهای مذکور یا شهرهای جنوب البرز را به هنگام تهدید فراهم می کرد. نتایج مطالعات بیانگر آن است موقعیت طبیعی و توپوگرافی مناسب، موقعیت ژئوپلیتیکی، موقعیت سیاسی، نزدیکی به دیگر مراکز مهم سیاسی، رواج اقتصاد کشاورزی و دامپروری از مهم ترین عوامل شکل گیری و توسعه فریم محسوب می شوند. طبق شواهد، مرکز شهر قدیم فریم منطقه ای به وسعت هزارمترمربع به مرکزیت شاه نشین را دربر می گیرد. شکوه فریم متأثر از عوامل سیاسی و طبیعی، از پایانیِ سده پنجم هجری قمری رو به افول گذاشت. سرانجام ظهور دولت صفویه در سده 10ه .ق.، به حیات شهرهای ملوک الطوایفی تبرستان، ازجمله فریم پایان داد.
پژوهشی مقدماتی بر سیمای اقتصادی کهگیلویه و بویراحمد در دوران اسلامی بر اساس شواهد باستان شناختی و منابع تاریخی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۲ بهار و تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲۳
103 - 122
حوزههای تخصصی:
منابع تاریخی و داده های باستان شناسی سهم مهمی در روشن نمودن اوضاع اقتصادی یک منطقه در دوران باستان دارند. امروزه جایگاه اقتصادی منطقه کهگیلویه و بویراحمد در دوران اسلامی بدلیل شمار اندک پژوهش های تاریخی و باستان شناسی کمتر شناخته شده است. بررسی اوضاع اقتصادی منطقه کوهستانی کهگیلویه و بویراحمد و تأثیر موقعیت جغرافیایی و طبیعی بر معیشت ساکنین آن در دوران اسلامی مهمترین هدف این پژوهش است. نتایج این پژوهش با بهره بردن از داده های بررسی های باستان شناختی و منابع نوشتاری کهن بدست آمده است. پژوهش حاضر به زیست بوم و سیستم معیشتی کوچ نشینان، شهرها به عنوان مراکز تجاری و راههای درون و برون منطقه ای به عنوان زیربنای توسعه تجارت و رونق اقتصادی این منطقه پرداخته است کهگیلویه و بویراحمد بدلیل تنوع آب و هوایی، کوهستانی بودن، رودخانه های متعدد و پوشش گیاهی متنوع، شرایط مساعدی را برای زندگی کوچ نشینی در طول تاریخ فراهم آورده است. شیوه معیشتی کوچ نشینی مردمان این منطقه طی سده های متأخر اسلامی، عمدتا مبتنی بر دامداری بوده است که افزون بر خودبسندگی در تأمین نیازهای ضروری، منجر به عرضه محصولات به شهرهای بهبهان اردکان شهرضا بنادر دیلم و گناوه و واردات برخی از نیازها از این شهرها می شد. بر اساس منابع تاریخی و شواهد باستان شناختی، این منطقه در دوران اسلامی شاهد پیدایش و رونق شهرهایی چون زیز، گنبد ملغان و دهدشت و دو مسیر برون منطقه ای خوزستان به فارس و خوزستان به اصفهان بوده است زیست بوم غنی نیز اهمیت راه های برون منطقه ای و شهرهای آن را دو چندان کرده بود، به طوری که محصولات این منطقه علاوه بر شهرهای همجوار به کشورهای دوردست نیز فرستاده می شد.
Investigating the Process of the Formation of the Defensive Walls in the City of Mashhad(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Journal of Archaeology and Archaeometry, Volume ۳, Issue ۱ - Serial Number ۹, June ۲۰۲۴
15 - 23
حوزههای تخصصی:
The city of Mashhad gradually took shape and expanded after the martyrdom of Imam Reza, around his mausoleum. Throughout history, defensive walls with towers were built in three different periods to ensure the security of citizens and pilgrims around this city. Historical reports and dedicatory Qurans testify to the existence of the existence of defensive walls around the city of Mashhad from the fourth century, which is considered the first defensive wall constructed for the city of Mashhad. the second defensive wall for this city was constructed by Faramarz ibn Ali in 515 AH. The last defensive wall for the city was built by Shah Tahmaseb Safavi to ensure that the city remained safe from Uzbek attacks forever. This defensive wall remained around the city of Mashhad until the first Pahlavi dynasty. During the first Pahlavi dynasty, the improvement of urban security in Mashhad reduced the effectiveness of the city's towers and defensive walls, leading to the expansion of the city beyond the defensive walls. The lack of maintenance for the defensive wall, along with leveling and destroying it to create new roads and expand the city, destroyed the defensive wall of Mashhad.
Compositional Study of Sassanian Silver Coins Using PIXE Technique Case Study: Hormizd IV of Coins(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Journal of Archaeology and Archaeometry, Volume ۳, Issue ۲ - Serial Number ۱۰, August ۲۰۲۴
17 - 27
حوزههای تخصصی:
Studying the elemental composition of coins does not only provide chemical information of the legal tender but provides insight into the manufacturing process, history, and economic state of the country during the minting year of the coins. The elemental composition of some Sassaian coins spanning from the years 582 to 591 AD have been analyzed using PIXE at the Bubansor physical lab of India and metallic the elements Ca, Fe, Cu, Ag, Au, and Pb were observed. The result The study of elemental composition of silver coins in Iran under the Sassanian period can help to explain the locations and identification of coins' mines. By determining not only major but also minor and trace element concentrations, the coin's compositions were used to deduce information both on the economic conditions under the different reigns. The aim of this work is to study the chemical composition of some Hormizd IV coins to show the economic situation and find any relation between the mines used for the extraction of silver and the actual silver coins minted at that time. Using the PIXE technique, the show that Hormizd IV king used almost Cerussite mines for their coins and are brought to light valuable information about the economy of the time.
خوانش معانی و مفاهیم چالش های حفاظت از منظر فرهنگی پل های تاریخی لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲۹
۳۸۵-۳۵۵
حوزههای تخصصی:
استان لرستان در طول تاریخ به عنوان یکی از مسیرهای اصلی اتصال پایتخت ها و شهرهای مهم ایران عمل کرده است. نیاز به ایجاد ارتباطات سریع و پایدار میان این مناطق، باوجود رودهای خروشان و دره های عمیق، ساخت پل های بزرگی را ضروری ساخته است. این پل ها که به عنوان عناصری طبیعی و تعامل پذیر با انسان شناخته می شوند، طی دوره های مختلف در محدوده جغرافیایی زاگرس مرکزی لرستان ساخته شده اند. هدف از احداث این سازه ها، برقراری ارتباط با تمدن های بزرگ و تحقق جنبه های گوناگون حقوق بشر، شامل: روابط مذهبی، قومی، اقتصادی و فرهنگی، و هم چنین ایجاد رفاه، امنیت و تسهیل زندگی در مناطق سخت گذر کوهستانی بوده است؛ به همین دلیل، این پل ها می توانند بازتاب دهنده مفاهیم مرتبط با منظر فرهنگی باشند. بررسی این پل ها و مناظر فرهنگی مرتبط با آن ها می تواند علاوه بر حفاظت از خود پل ها، به شناسایی و صیانت از اجزای تشکیل دهنده این مناظر فرهنگی کمک شایانی کند. از سوی دیگر، گام نخست و اساسی در این مسیر، شناسایی دقیق چالش هایی است که تاکنون شناسایی یا طبقه بندی نشده اند؛ از این منظر، هدف اصلی این پژوهش، بررسی چالش های حفاظت از مناظر فرهنگی پل های تاریخی لرستان با استفاده از تحلیل و بررسی اسناد و مدارک مرتبط با این حوزه است. برهمین اساس، پرسش های پیشِ رو مطرح می شوند؛ عوامل به وجودآورنده چالش های حفاظت از منظر فرهنگی پل های تاریخی لرستان کدامند؟ چگونه می توان به ساختاری دسته بندی و طبقه بندی شده از چالش های حفاظت از مناظر فرهنگی پل های تاریخی لرستان دست پیدا کرد؟ در این پژوهش، گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی، روی پل های تاریخی ارزشمند رودخانه کشکان انجام گرفته و در ادامه خوانشِ مفاهیمِ چالش ها و زیرمجموعه های آن ها ازطریق تجزیه وتحلیل به روش پژوهش تحقیق کیفی انجام گرفته است. تحلیل داده ها از طریق عملیات کدگذاری در سه سطح انجام و درنهایت چالش ها و زیرچالش های مرتبط با آن در شش دسته کلی با توجه ویژگی ها و شاخصه های نمونه های مطالعاتی دسته بندی شدند.
تبیین مبانی نظری اهمیت خوانایی در رویکردهای حفاظت و مرمت سنتی در دیوارنگاره های کاخ چهل ستون اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۰
۳۶۳-۳۳۷
حوزههای تخصصی:
دیوارنگاره های خلق شده در گذشته جنبه های ارزشمندی از تاریخ و فرهنگ دوره خود را به تصویر می کشند که درواقع نوعی بازنمایی از تفکرات و عقاید موجود در زمانه خود هستند. نقاشی ها در طول زمان و به واسطه عوامل مختلف در معرض آسیب، فرسایش و تخریب قرار می گیرند. در این میان حفاظتگران و مرمتگران به منظور جلوگیری از پیشرفت فرسودگی ها اقداماتی را جهت حفاظت از این گونه آثار انجام می دهند. این پژوهش قصد دارد تا با جست وجو در رویکردهای حفاظت و مرمت سنتی در دیوارنگاره های کاخ چهل ستون اصفهان و به پشتوانه بازشناخت سابقه فرهنگ و هنر ایرانی در این نقاشی ها به تبیین مفهوم و جایگاه خوانایی در این آثار بپردازد. افزون بر این، پژوهش حاضر درپی پاسخ به این پرسش است که، رویکردهای هنرمندان و مرمتگران سنتی تا چه میزان برمبنای توجه به سابقه فرهنگ و هنر ایرانی استوار بوده است؛ و با عنایت به این موضوع، مفهوم خوانایی در نقاشی های دیواری کاخ چهل ستون را چگونه می توان ارزیابی کرد؟ روش پژوهش در این جستار توصیفی-تحلیلی است؛ بنابراین تلاش دارد با بررسی تفکرات و نظریات اندیشمندان حوزه حفاظت و مرمت و نیز اندیشمندان ایرانی-اسلامی از باب تأثیر سابقه فرهنگ ایرانی-اسلامی و بررسی رویکردهای حفاظت و مرمت سنتی در این آثار، به چگونگی ادراک و جایگاه اصل خوانایی در دوره مرمتی ذکرشده بپردازد. تحلیل های صورت گرفته نشان می دهند که رویکردهای هنرمندان-مرمتگران سنتی مبتنی بر توجه به سابقه فرهنگ و هنر ایرانی و سبک های هنری دوره خود بوده و بدین ترتیب با تکیه بر محاکات و بازنگاری نقاشی ها و عنایت به انتقال محتوا و معنای درونی اثر ازطریق حفاظت از قالب روایی نقاشی های دیواری در چهل ستون، خوانایی بیشتری از این آثار را در اختیار مخاطب قرار داده اند.
رخداد زمین لغزش دلا و احداث کانال باستانی پل نگین: نمونه ای از تأثیر دوسویه محیط و انسان در ارتفاعات شیمبار (اندی کا، خوزستان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۲ پاییز و زمستان ۱۳۹۴ شماره ۲۴
81 - 94
حوزههای تخصصی:
دوران پرتلاطم حیات انسان در محیط جغرافیایی پیرامون همواره با چالش ها و تهدیدها و فرصت هایی همراه بوده که اساس زندگی او را بنیان نهاده است. در گذر از این دوران انسان مغلوب و مبهوت همیشگی نبوده است؛ چاره اندیشی و توان فکری انسان گاه به تسخیر طبیعت می انجامید و گاه به تعامل با آن. زاگرس مرکزی با فراز و نشیب های کوهستانی ازجمله مهم ترین کانون های تقابل و تعامل میان محیط و انسان بوده است. رخداد زمین لغزش کوه دلا و احداث کانال باستانی پل، نگین نمونه ای از این تقابل و تعامل است که در ارتفاعات شیمبار واقع در شمال خوزستان به وقوع پیوسته است. رخداد زمین لغزش دلا در مسیر شبکه زهکشی رودخانه شیمبار و پیامد آن تشکیل دریاچه سدی شیمبار، سبب تغییرات محیطی سه مرحله ای در منطقه شد. متعاقب این تغییرات، مشکلاتی برای جوامع انسانی این محدوده به وجود آمد که مهم ترین آنها مسدود شدن تنها راه ارتباطی منطقه بود. مسدود شدن راه ارتباطی باعث گردید تا جوامع انسانی برای خروج از این وضعیت، راه حلی بیندیشند. این راه حل منجر به حفر کانالی باستانی پل نگین گردید که سبب کاهش سطح آب دریاچه (مرحله سوم تغییرات) و باز شدن مسیر تردد شد. این وقایع که در یک سوی آن (رخداد زمین لغزش دلا و تشکیل دریاچه شیمبار) غلبه محیط بر انسان و در سوی دیگر (حفر کانال و بازنمودن مسیر تردد) غلبه انسان بر محیط نمایان است، نمونه بارزی از تأثیرات دوسویه میان محیط و انسان را در گستره کوهستانی زاگرس به اثبات رسانید.
Review on Proto Elamite Tablets(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Journal of Archaeology and Archaeometry, Volume ۳, Issue ۱ - Serial Number ۹, June ۲۰۲۴
25 - 43
حوزههای تخصصی:
In the second half of the fourth millennium BC. Southwest Asia underwent social changes, the result of which was the emergence of writing. In these developments, the cuneiform script in the south of the Mesopotamia and the Proto Elamite in the Iranian plateau progressed rapidly to such an extent that at the beginning of Elamite was scattered throughout the Iranian plateau. These writing systems were used for administrative and accounting purposes, and despite the fact that most of their signs are different from each other; there are important similarities between the two. Chalcolithic era, the best period in which you can see the idea of trading's and keeping of account; for the first time in this course, tools are seen which called them Token; it seems that the tokens in a variety of forms and counting symbols refer to a specific concept. The end of this period coincides with the Proto Elamites era in the south and southwest of Iran. Domestic production in the Neolithic period gave his place to the production of a workshop in the Chalcolithic era, which causes a lot of production. In the present study, firstly, will be investigated, small clay counters and then the Proto Elamite texts.