درخت حوزه‌های تخصصی

باستان شناسی

ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۲٬۱۷۷ مورد.
۲۱.

تأثیر اسارت و کوچ دادن مردم در فرهنگ و هنر اورارتو

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اورارتو اسارت کوچ کردن تأثیرگذاری و تأثیرپذیری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶ تعداد دانلود : ۲۳
اورارتوها در حدود سده های نهم تا هفتم پ م در حوالی دریاچه وان، سوان و ارومیه حکومت می کردند. از آنها شواهد باستان شناختی و اسناد مکتوب همچون کتیبه های شاهی بر سنگ، لوح، گوی و فلز و همچنین کتیبه های روزمره و فرمان ها، نامه ها یا نبشته هایی از سوی افرادی به جز شاه هستند بر لوح، گوی و سفال به دست آمده است. هنر، فرهنگ، باور، سیاست و زندگی در زمان اورارتوها را با توجه به اسناد مذکور می توان تا حدودی شناسایی و پژوهش کرد. هنر اورارتوها را نیز می توان از روی اشیایی که از محوطه های اورارتویی به دست آمده مطالعه کرد. هنر اورارتو هم تحت تأثیر اقوام دیگر بود و هم بر آنها تأثیر گذاشته است. این تأثیرها حاصل نبرد، سفر، ازدواج، استخدام، و مهاجرت یا کوچ مردم میان اورارتوها و سایر اقوام و مناطق هستند. براساس کتیبه های شاهی اورارتویی می دانیم که مردم مناطقی که شاهان اورارتو بر آن غلبه می کردند همگی کشته نمی شدند بلکه تعداد بسیاری از آن مردم به اسارت گرفته شده و به ویژه به شهرهای تازه تأسیس اورارتوها برده می شدند تا به عنوان نیروی کار در آن شهرها خدمت کنند. این کوچ دادن اجباری مردم موجب می شد هنر و فرهنگ مردم از جایی به جایی انتقال یابد و این یکی از دلایلی است که فرهنگ و هنر اورارتو از مناطق دیگر تأثیر پذیرفته است. اسارت و کوچ دادن مردم در میان کتیبه های بسیاری از شاهان اورارتویی با ذکر اعداد و ارقام نیز قابل مشاهده است که البته گمان می رود این اعداد بیشتر به بزرگ نمایی شاهان می مانند تا واقعیتی که رخ داده است. در کتیبه های شاهی اورارتویی ذکر شده که هزاران تن زن، مرد و کودک و همچنین تعداد کمتری سرباز به اسارت گرفته شده اند و از منطقه ای که به دست اورارتوها به تازگی فتح شده بود به شهری که شاه فرمان می داده منتقل می شدند. این اعداد بزرگ به نظر می رسد به منظور تکریم شاه بیش از حدی نگارش شده اند که واقعاً اسیر گرفته شده بودند. اما استفاده از این نیروی کار در ساخت وسازها و تولید اشیاء و آثار انکارناپذیر است. در این نوشته تلاش شده تا اسارت و کوچ داده شدن تعداد فراوان مردم مناطق تازه فتح شده از سوی اورارتوها آورده و تأثیرگذاری و تأثیرپذیری آن ها بر ساخت وساز، هنر و اقتصاد اورارتوها بررسی شود.
۲۲.

مقایسه تطبیقی دو مسجد جامع زواره و گناباد براساس تحلیل ساختار فضایی و عملکردی مساجد

کلیدواژه‌ها: مسجد زواره مسجد گناباد ساختار فضایی و عملکردی مقایسه تطبیقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴ تعداد دانلود : ۱
معماری مساجد در دوره های مختلف دستخوش تحولات گوناگونی بوده و هر دوره تاریخی ویژگی های خاص خود را نمایان کرده است. دوره خوارزمشاهی، دوره ای تاریخی است که محققان تاریخ معماری، به علت کوتاهی این دوره و حمله مغول، بعضاً ابنیه به جا مانده از آن را در شمار آثار سلجوقی یا ایلخانی آورده اند. با بررسی نمونه های دو دوره می توان دریافت، هرچند معماری خوارزمشاهی در استمرار معماری سلجوقی شکل گرفته، ولی پیروی کاملی از آن نداشته است. هدف پژوهش این است که با بررسی ویژگی های مسجد زواره و گناباد به عنوان بناهای شاخص دوران سلجوقی و خوارزمشاهی، به شباهت های معماری دو مسجد در دو دوره متوالی و تفاوت های معماری دو مسجد در دو اقلیم مختلف بپردازد. مسجد زواره به عنوان نمونه مطرح دوره سلجوقی در پایتخت سلجوقیان در شهر اصفهان واقع شده و مسجد گناباد همانند سایر مساجد خوارزمشاهی در منطقه خراسان قرار گرفته است. با مطالعه منابع کتابخانه ای، مبانی نظری به دست آمد و با استفاده از راهبرد توصیفی-تحلیلی به همراه روش مقایسه تطبیقی، ساختار فضایی و عملکردی دو مسجد موردتحلیل قرار گرفت. تحلیل تفاوت های موجود در دو مسجد، با مراجعه به منابع کتابخانه ای به روش استنباطی بررسی شد. براساس یافته های پژوهش، معماری دو مسجد، ویژگی های مشترکی هم چون: اهمیت جبهه جنوبی و ایوان های آن، نقش انتقال دهنده میانسرا از اتصال به وصول و استفاده از آجر دارند که در دوره سلجوقی و خوارزمشاهی دنبال شده است؛ اما این دو مسجد دارای تفاوت هایی در تعداد ایوان ها، نحوه جانمایی ورودی و شبستان و وجود و عدم وجود گنبدخانه و مناره، می باشند؛ در واقع، معماری مسجد گناباد به لحاظ فضایی و عملکردی، تشابهاتی با مسجد زواره دارد، اما در سازماندهی فضا دارای ویژگی های خاص خود است و باوجود مسجد زواره که با استفاده از گنبد و عناصر عمودی ابهتی کم نظیر دارد، از شیوه دو ایوانی و فاقد گنبدخانه که در اکثر مساجد خراسان رایج بوده، بهره برده است.
۲۳.

کانال آبیاری 7000 ساله در تپه پردیس؟(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: کانال آب کشت آبیاری شده تپه پردیس دوره نوسنگی جدید دوره مس وسنگ قدیم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۲ تعداد دانلود : ۲۴۰
طی کاوش های دهه 1380 تپه پردیس ورامین، مجموعه یافته های جدید و گاه منحصربه فردی مشاهده و گزارش شد که توجه محققان داخلی و خارجی عضو یا همکار هیئت کاوش را به خود جلب کرد. در سال های بین این کاوش ها یا اندکی پس از پایان آنها، کاوشگران به ارائه دستاوردهای این مطالعات و انتشار تفسیرهای خود از این یافته ها پرداخته و تاکنون به تکرار فرضیات اولیه خود ادامه داده اند. چرخ سفالگری، کوره سفال پزی و کانال آبیاری ازجمله یافته های این کاوش ها بودند که به نظر می رسد کارکرد آنها در همان لحظه کشف تعیین شده و با گذشت زمان تردیدی در ذهن کاوشگران نسبت به ماهیت آنها ایجاد نشده است. بااین حال، ازآنجاکه هویت علوم انسانی و تجربی تغییرپذیری آنهاست، مردود شدن فرض ها و نتایج حاصل از کاوش تپه پردیس هیچ گاه نباید دور از انتظار باشد. ازجمله یافته های کاوش تپه پردیس برشی تقریباً مثلثی شکل در دیواره مجاور محل کاوش بود که به عقیده کاوشگران می تواند نمایانگر یک کانال آب باستانی باشد. بر این مبنا کاوشگران نتیجه گرفته اند که این پدیده، یک سازه مصنوعی و درواقع یک کانال آب برای آبیاری مزارع پیرامون تپه پردیس بوده است. در این مقاله با مروری بر سابقه انتقال آب از قدیم ترین زمان ها تا دوره های اخیر در ایران و نواحی پیرامونی اش و همچنین بررسی دقیق تر این پدیده می کوشیم ماهیت آن را روشن کنیم.
۲۴.

تعامل هنر ایرانی و اندیشه های شیعی در مقابر برجی کجور

کلیدواژه‌ها: هنر ایرانی اندیشه های شیعی مقابر برجی کجور

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۰ تعداد دانلود : ۲۲۴
با ورود اسلام به ایران، هنر در خدمت اسلام درآمد و تعاملی بین هنر ایرانی و اندیشه اسلامی شکل گرفت که نمود آن را می توان در هنر معماری اسلامی ایران مشاهده نمود. مقابر یا آرامگاه های برجی شکل یکی از بارزترین نوع معماری فرهنگی و مذهبی گذشتگان است که از جنبه های گوناگون هنری، تاریخی، مذهبی و اجتماعی در معماری اسلامی نقش اساسی داشته است. این نوع بناها در فرهنگ و جامعه ایرانی سابقه ای طولانی داشته و به همین دلیل از تنوع نسبتاً بالایی نیز برخوردارند. مقابر و بقاع متبرکه بعد از مساجد، از مهم ترین عناصر اصلی معماری مذهبی را تشکیل می دهند که می توان زیبایی، ظرافت، و فنون و خلاقیت های معماری را در آن مشاهده نمود. در این پژوهش سعی بر آن است هنر ایرانی و اندیشه های شیعی در معماری بناهای یادمانی-مذهبی و هم چنین پیوند سیاست و مذهب در ظرف هنر بپردازد. منطقه باستانی کجور (رویان کهن) دربردارنده تعداد قابل ملاحظه ای از بنا های آرامگاهی دوران اسلامی است، که این بنا ها علاوه بر دارا بودن اصول کلی معماری اسلامی، دارای ویژگی های خاص منطقه ای نیز هست، که می توان به شناخت بهتر معماری بومی و کارکرد آن و هم چنین پیوند مذهبی و سیاسی متجلی در هنر معماری این منطقه یاری کند. پرسشی که در این پژوهش مطرح است، کارکرد بناهای مذهبی مقابر برجی شکل در دوران اسلامی کجور چه بوده است؟ و در پاسخ می توان چنین بیان کرد، این عناصر مذهبی افزون بر کارکرد تدفینی می تواند، کارکرد مذهبی-سیاسی نیز دارا باشد. روش تحقیق این پژوهش در بستر مطالعات براساس هدف از نوع تحقیقات بنیادی و براساس ماهیت و روش از نوع تحقیقات توصیفی-تاریخی است. چگونگی گردآوری اطلاعات در این پژوهش به روش اسنادی (کتابخانه ای) است. نتایج حاصله از این پژوهش در تحلیل و بررسی تحولات معماری مقابر برجی شکل در منطقه کجور نشان دهنده آمیختگی هنر ایرانی، اسلامی و معماری بومی بوده است.
۲۵.

نشان های سنگ تراشان در مجموعه صفویِ باغ شاه و عباس آبادِ بهشهر

کلیدواژه‌ها: بهشهر اشرف صفویه شاه عباس باغ شاه کاخ عباس آباد علائم حجاران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳ تعداد دانلود : ۲
شهر «اشرف»، «بهشهر» کنونی، در سال 1021ه .ق. به دستور «شاه عباس اوّل»، احداث و هم زمان، عمارت هایی در آن بنا شد. در کف سازی بناهای سلطنتی بهشهر از سنگ های تراش خورده استفاده شده که بر سطح برخی از آن ها، علائم حجاران دوره صفوی نقر شده است. باوجود اهمیت فراوان مجموعه نقوش مذکور، اما صرف نظر از یک اشاره کوتاه توسط دمورگان در اواخر قرن 19م.، تاکنون هیچ مطالعه مستقل و مفصلی درباره علائم حجاری مجموعه بهشهر صورت نگرفته است. در این پژوهش که براساس بررسی میدانی و مطالعات تکمیلی کتابخانه ای صورت گرفت، 266 بلوک سنگی علامت دار شامل 309 نشان مربوط به حجاران صفوی در مجموعه باغ شاه و کاخ عباس آباد بهشهر، شناسایی و مستندنگاری شد. هدف از این پژوهش، پاسخ به پرسش هایی درباره ماهیت و مفهوم علائم حجاری در مجموعه بهشهر، طبقه بندی آن ها و دستیابی به اطلاعاتی درباره ساخت و سازهای مجموعه مذکور از طریق مطالعه علایم حجاری است. برای دستیابی به این هدف، علائم مذکور مطالعه و طبقه بندی شده و برخی جنبه های ظاهری و مفهومی این نشان ها، از طریق مقایسه تطبیقی با نمونه های مشابه در ایران و سایر مناطق همجوار روشن شده است. نتیجه این پژوهش نشان می دهد که برخی از علائم حجاران در مجموعه صفوی بهشهر دارای نمونه های مشابه، حتی درمیان قدیمی ترین نمونه ها از دوران هخامنشی تا قاجار هستند. بیشینه علائم حجاران مجموعه بهشهر را می توان در گروه علائم هندسی و سپس ابزار و اشیاء و تعداد کمتری را هم می توان در گروه نقوش گیاهی یا جانوری طبقه بندی نمود. برخی از علائم هم شباهت هایی با الفبای ارمنی و گرجی دارند که احتمالاً حاکی از حضور حجاران این مناطق در ساخت مجموعه بهشهر است. بااین حال تقریباً هیچ یک از علائم حجاری پرتعداد مجموعه مذکور، را نمی توان با اطمینان نقوش مذهبی یا آئینی نامید.
۲۶.

مطالعه محصولات و عوامل خوردگی آلیاژ برنج به کاررفته در چهار نسخه قاجاری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نسخ قاجاری رنگ طلایی خوردگی فلز آلیاژ برنج کربوکسیلات فلزی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸ تعداد دانلود : ۷۴
مس و آلیاژهای آن تحت تأثیر عوامل محیطی خورنده دچار خوردگی شده و بسیاری از ویژگیهای آثار تاریخی ازجمله ویژگی ظاهری و زیبایی را تحت الشعاع قرار می دهد. همجواری فلز و مواد آلی ازجمله مواردی است که در بسیاری از آثار تاریخی مخصوصاً نسخ دارای تذهیب مشاهده می-گردد که در این نوع آثار، خوردگی فلز تحت تأثیر عوامل خورنده آلی مانند اسیدهای کربوکسیلیک اتفاق افتاده و محصولات خوردگی سبزرنگ ایجاد می گردد. در این پژوهش، چهار نسخه ی قاجاری دارای تزیینات فلزی جهت شناسایی عوامل مؤثر در خوردگی نواحی فلزی، موردمطالعه قرار گرفت. در آنالیزهای انجام شده در این پژوهش از FESEM-EDS، ATR-FTIR، Ramanو pH متر استفاده گردید. با بررسیهای انجامگرفته در هر چهار نسخه ی تاریخی، نوعی آلیاژ مس که شبیه به آلیاژ برنج بود شناسایی گردید. چسب استفادهشده جهت اتصال فلز به بستر کاغذی براساس چسب های استخراجشده از هر چهار نمونه ی تاریخی، صمغ عربی شناسایی گردید. محصولات خوردگی ایجادشده از نوع کربوکسیلات های فلزی ازجمله کربوکسیلات های مس و روی شناسایی گردید. فرمات و استات ها در ساختار محصولات خوردگی سبزرنگ تشخیص داده شد. نواحی دارای لکه های روغنی که در دو نمو نه وجود داشت، دارای خوردگی شدید تری بودند که تأثیر مخرب روغن بر ایجاد صابون های فلزی که در ادبیات پژوهش نیز به آن اشارهشده، مشخص گردید. محصولات خوردگی ایجادشده در نواحی دارای فلز منجر به از بین رفتن جلوه ی طلایی تزیینات شده و در بین الیاف کاغذ نفوذ کرده اند. در بررسی pH نمونه ها، نواحی دارای خوردگی نسبت به نواحی فاقد فلز حدود یک واحد اسیدی نشان داد که عامل مهمی در تخریب بستر سلولزی از طریق هیدرولیز اسیدی است.
۲۷.

بازخوانی صحنه روایی مصور برروی بشقاب گلابه ای رنگارنگ منسوب به نیشابور بر پایه مطالعات قوم باستان شناسی

کلیدواژه‌ها: سفال نیشابور گلابه ای رنگارنگ قوم باستان شناسی طلب باران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۲ تعداد دانلود : ۲۱۰
مطالعه سفالینه های گلابه ای رنگارنگ به دلیل نقوش منحصربه فرد همواره موردتوجه پژوهشگران مختلف بوده است. طی چند دهه گذشته محققان با رویکردهای متفاوت نقوش سفالینه های فوق را مورد مطالعه قرار داده اند. باوجود پژوهش های صورت گرفته در راستای بازخوانی و تفسیر نقوش، هم چنان ابهامات و چالش ها به قوت خود باقی است. یکی از چالش های موجود در تفسیر نقوش سفالینه های گلابه ای رنگارنگ، صحنه روایی مصور برروی بشقابی ا ست که در موزه هنر «نلسون اتکینز» نگه داری می شود. پژوهشگران در پژوهش های خود با توجه به متون تاریخی برای تفسیر نقش بشقاب فوق نظرات ناهمگونی را ارائه کرده اند که گمان می رود تفاسیر آن ها دارای اشکالات اساسی است. این چنین به نظر می رسد که مطالعه متون تاریخی به تنهایی راه گشا برای تفسیر صحنه روایی فوق نیست و باید از مطالعات علوم میان رشته ای کمک گرفته شود، تا در پژوهشی مجزا و با استفاده از مطالعات قوم باستان شناسی صحنه روایی این ظرف مورد مطالعه و بازبینی قرار گیرد. نگارندگان در این پژوهش بر آن هستند تا با پیگیری کهن الگوها در بستر جغرافیای تولید سفالینه های گلابه ای رنگارنگ که دامنه مطالعات آن، خطه خراسان را دربر می گیرد، صحنه روایی بشقاب را موردمطالعه قرار دهند. برای نیل به این هدف، نگارندگان از مطالعات قوم باستان شناسی و مستندات تاریخی برای تفسیر آن بهره گرفته اند. روش پژوهش جستار پیشِ رو کتابخانه ای با رویکرد تاریخی، تحلیلی-تطبیقی است. درراستای هدف فوق، پرسش هایی نظیر: مفهوم صحنه روایی بشقاب گلابه ای رنگارنگ مورد بحث چیست؟ مطالعات قوم باستان شناسی تا چه حد در تفسیر صحنه روایی مصور برروی این ظرف قابل تطبیق است؟ مطرح شده است. برآیند حاصل از پژوهش تطبیقی مطالعات قوم باستان شناسی و مستندات تاریخی این ا ست که مضمون صحنه روایی منقوش بر بشقاب، مراسم آئینی طلب باران و آب از ایزد بانوی آناهیتا و تیشتر است که امروزه در خطه خراسان با تغییراتی در نحوه اجرای مراسم برگزار می گردد.
۲۸.

تحلیل بصری و معنایی سه گانه های تزئینی خان قاجاری قصاب نژاد شوشتر براساس رویکرد منطقه گرایی انتقادی

کلیدواژه‌ها: معماری سنتی شوشتر خانه قصاب منطقه گرایی انتقادی شبکه های گلپچین تزئینات آجری و سنگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳ تعداد دانلود : ۳
یکی از گونه های معماری ایران معماری سنتی شهر شوشتر است که مصادیقی از منطقه گرایی معماری در عناصر آن دیده شده است. خانه های مزیّن به نقش و طرح و تزئین بافت قدیم شهر شوشتر با ترکیبی از مصالح سه گانه سنگ، گچ و آجر شکوهی خاص به معماری، درون گرای این شهر بخشیده اند. برخی از نقش ها و تزئینات این خانه ها در ناحیه ورودی درب اصلی نمود بیرونی یافته اند . اغلب این خانه ها به نام دارنده یا مالک آن شناخته می شوند. یکی از این خانه ها، خانه «قصاب نژاد» است؛ این خانه به عنوان نمونه ای غالب از خانه های تزئین دار شوشتر است. این پژوهش با هدف شناخت و آگاهی بهتر از عناصر و نقوش تزئینی شهر شوشتر به عنوان نمونه ای از معماری منطقه ای گرم خشک به انجام می رسد؛ هم چنین تحلیل بصری و معنایی سه گونه از تزئینات غالب این خانه به عنوان نمونه ای کامل و قابل سکونت درحال حاضر، از دیگر اهداف این پژوهش است و در انتها، پژوهش به پرسش : چیستی و چرایی نقش ها و عناصر سه گانه تزئینی خانه قصاب نژاد شوشتر، براساس رویکرد منطقه گرایی انتقادی پاسخ داده می شود. اطلاعات پژوهش حاضر به صورت میدانی با بهره گیری از شواهد بصری و کتابخانه ای گردآوری شده و به شیوه توصیفی-تحلیلی ارائه شده است. براساس یافته های این پژوهش درمیان نقوش سه گانه خانه قصاب نژاد شوشتر، نقوش سنگی، براساس باورهای فرهنگی، مذهبی و محلی است و تزئینات آجری و گچی آن، به فراخور معماری بومی و محلی، برگرفته از معماری اسلامی و مفاهیم مرتبط با آن است. برخی از این نقوش براساس تشابهشان به بعضی عناصر پیرامونی نام گذاری شده است. عناصر فرهنگی چون: نقوش برآمده از فرهنگ بومی منطقه و مصالح ساختنی نیز از عناصری است که در منطقه شوشتر بوده است. تطبیق عناصر معماری به ویژه آرایه های سه گانه خانه قصاب نژاد به عنوان نمونه ای نسبتاً کامل از خانه های سنتی شوشتر نشان داد که معماری این خانه با غالب ویژگی های رویکرد منطقه گرایی انتقادی، باوجود اختلاف زمانی و جوان بودن بحث معماری منطقه گرایی انتقادی با فراز و فرود قابل تطبیق است. استفاده از سنگ در بناء در جایگاه عنصر ویژه محلی و وجود نقش طوطی در سرپنجره سنگی به عنوان پرنده ای غیرمنطقه ای در این بنا بازنمای دو ویژگی مهم از رویکرد منطقه گرایی انتقادی است که در بطن معماری شوشتر هضم شده است.
۲۹.

Tepe Hissar in the Fourth Millennium BCE(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: Tepe Hissar Fourth Millennium BCE Cultural Interactions Pottery

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷ تعداد دانلود : ۴۷
The fourth millennium BCE in northeastern Iran was marked by intricate interactions at both regional and trans-regional levels. During this time, Tepe Hissar’s inhabitants engaged in significant cultural exchanges involving pottery, figurines, and metal objects with various regions of central Iran. In the latter half of the millennium, these connections shifted towards northeastern Iran and the Gorgan Plain. Hissar became a hub for large-scale, centrally organized industries, particularly in metalworking and gemstone craftsmanship, such as lapis lazuli, which contributed to greater social stratification, evidenced by wealth accumulation in elite burials.New pottery chronologies offer a revised understanding of the cultural developments at the Hissar settlement and their social and cultural consequences, as seen in the material culture of settlements and burials. The primary goal of this research is to present the quantitative and qualitative changes in pottery and the influence of Tepe Hissar throughout the fourth millennium BCE. These changes indicate the formation of extensive internal and external cultural relationships, reflecting the cultural dynamism of Hissar during the fourth and third millennia BCE. It can likely be concluded that despite environmental heterogeneity in northeastern Iran, there were cultural homogeneities and similarities in this region. These can be observed in the resemblance of pottery styles and unified management techniques, which are attributed to cultural interactions between these communities within geographic and cultural frameworks.
۳۰.

The influence of Iranian architectural style on the garden of Indian buildings in the Gorkan era (with emphasis on the garden-tombs of the Gorkan sultans)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: Safavid Architecture Gurkan Indo-Iranian style tomb garden

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳ تعداد دانلود : ۶۳
The influence of Iranian architectural art on Indian architecture is a category that is as old as the cultural-civilization relations between Iran and India, and according to historical evidence, its history goes back to the third century BC, when we witnessed that in the capital of the Mauryan empire, Patliputra, There were influences of Iranian architecture.This flow after the emergence of Islam in the 7th century AH / 13 AD. And especially after the formation of Islamic states in India, it became more intense. The art of Iranian-Islamic architecture with its unique characteristics was used in the construction of large mosques in India, and while combining with Indian architecture, it benefited from Indian materials that were suitable for the climate there. In this regard, Indian architecture benefited from the accuracy and subtleties of Iranian architecture, and from the combination of those two new and independent styles emerged in the art of architecture, which became known as the Indo-Iranian style. Before the Gurkanians came to power, the Indian aspect of this style was more obvious, but in the Gurkanian era, its Iranian aspect prevailed. This style in the construction of the tombs of Gorkani sultans was widely inspired by the garden tradition of the Safavid era.
۳۱.

Reading Architectural Spaces Based on Historical Dialectical Models (Case study: Bernard Tschumi's architecture)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: Bernard Tschoumi Event Space Text reading Dialectics

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷ تعداد دانلود : ۵۱
This research focuses on the role of dialectics in architectural design and the interpretation of text and architectural spaces based on this approach. In today's constantly changing post-modern life, the issue of meaningful and identity-based design in architecture is a topic of discussion. Dialectics necessitates the creation of spaces derived from fundamental concepts of existence for human interaction with the environment and the continuous creation of events. As one of the acts of existence, dialectics can serve as a concept in phenomena and explain the method in categories. The research is conducted using descriptive, analytical, and phenomenological methods, and the various layers of conceptual existence are analyzed through analogical and inductive approaches. The concepts are then reviewed using the dialectical method, and the different modes of interaction between component layers are analyzed. The Swiss architect Bernard Tschoumi's works are examined and interpreted as a case study, and the three-level component concepts are explored. The case study is analyzed, and the results are extracted hermeneutically. The components of architectural design derived from dialectics are then read, and an effective dialectical model for text reading is developed, which has the ability to adapt and visualize the conceptual components that are influential in design. This process has the potential to provide identity to architectural spaces in today's continuously evolving life.
۳۳.

فرآیند زیست تخریب پذیری منسوجات فرهنگی-تاریخی و اثر نانومواد در حفاظت از آن ها

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: موزه منسوجات فرهنگی-تاریخی حفاظت میکروارگانیسم ها نانومواد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶ تعداد دانلود : ۳
در سراسر جهان مواد گران بهایی که از منسوجات مختلف تهیه شده اند، در موزه ها، گالری ها و کتابخانه ها نگه داری می شوند. این منسوجات، ازجمله مهم ترین عناصر میراث فرهنگی در دوره های مختلف تاریخ یک کشور بوده و مبیّن زندگی بشر در گذشته، خلاقیت های هنری، تجارت بین الملل، توسعه کشاورزی، تحولات فناوری و ارزش های فرهنگی و اجتماعی آن ها بوده است؛ بنابراین مطالعه آن ها و استفاده از روش های مناسب برای حفاظت و نگه داری از این منسوجات که میراث منحصربه فرد برای نسل های آینده می باشند، ضروری است. نحوه حفاظت و نگه داری از این منسوجات فرهنگی-تاریخی که یکی از متنوع ترین شاخه های حفاظت محسوب می شود، به عوامل متعددی ازقبیل: شرایط ذخیره سازی، سن منسوجات، نوع الیاف تشکیل دهنده آن ها و هم چنین دوره تاریخی استفاده از آن ها بستگی دارد. نمونه های متعدد منسوجات فرهنگی-تاریخی که تحت تخریب زیستی قرار گرفته اند و هم چنین اثرات مخرب انواع روش های حفاظت فیزیکی و شیمایی برروی این اشیاء، سلامتی انسان و محیط زیست، نشان می دهند که نیاز به مطالعه سازوکار تخریب انواع میکروارگانیسم ها روی این منسوجات و جدیدترین روش های حفاظت از آن ها وجود دارد. در این راستا، هدف پژوهش حاضر بررسی چگونگی زیست تخریب پذیری منسوجات فرهنگی-تاریخی و آخرین روش های حفاظت از آن ها می باشد. برای نیل به هدف پژوهش، از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده شد. پرسش های پژوهش عبارتنداز: فرآیند و سازوکار زیست تخریب پذیری منسوجات چیست؟ فناوری های نانو در محافظت از منسوجات تاریخی از چه جایگاهی برخوردار می باشند؟ نتایج نشان داد که یکی از جدیدترین و کارآمدترین روش های حفاظت از منسوجات فرهنگی-تاریخی در مقابل فرسایش ناشی از عوامل زیستی، استفاده از نانومواد می باشد. این ذرات دارای خواص چندگان ه ای ازقبیل: خ ود پ اک کنندگ ی، آزادس ازی چ رک، حفاظت در براب ر اشعه ماورای بنفش، ضدمیکروبی و عملکرد طولانی مدت بدون به خطر انداختن خواص ذاتی منسوج می باشند، که می توانند در حفاظت از منسوجات فرهنگی-تاریخی و آهسته کردن فرآیندهای تخریب آن ها مفید باشند.
۳۴.

بررسی فعالیت ضد میکروبی و میزان سمیت نانو ذرات نقره و روی تولید شده به روش سبز با هدف کنترل فرسودگی زیستی آثار تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرسودگی زیستی نانو ذرات سبز فعالیت ضد قارچی و ضد باکتریایی سمیت سلولی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴ تعداد دانلود : ۴۰
آثار تاریخی و فرهنگی همواره در معرض فرسودگی زیستی توسط میکروارگانیسم ها قرار دارد و کنترل و مهار آن ها بر روی آثار تاریخی امری ضروریست. نانو ذرات فلزی می توانند گزینه مناسبی برای رفع این مشکل به شمار آیند. به دنبال تولید و شناسایی نانو ذرات نقره و روی به روش سبز، در این مطالعه تلاش بر این است، فعالیت ضد میکروبی نانو ذرات تولید شده و میزان سمیت آن ها بر روی سلول های نرمال انسانی با هدف استفاده در حیطه میراث فرهنگی مورد ارزیابی قرار گیرند. جهت بررسی اثر ضد میکروبی نانو ذرات نقره و روی، 4 سویه باکتریایی B. subtilis، Ps. aeruginosa، B. licheniformis و Micrococcus و 5 سویه قارچی Aspergillus ، Penicillium، Alternaria، Chaetomium و Cladosporium مورد آزمایش قرار گرفتند. برای این منظور، آزمون انتشار آگار و تست رقت سازی مایع (جهت تعیین MIC) انجام و در مرحله بعد میزان MBC (برای باکتری ها) و MFC (برای قارچ ها) تعیین شد. همچنین، میزان سمیت سلولی نانو ذرات تولید شده با استفاده از روش MTT بر روی خطوط سلولی HDF ارزیابی شد. نانو ذرات نقره اثر ضد میکروبی علیه تمام سویه های باکتریایی و قارچی مورد آزمایش نشان داد. در حالی که از 5 سویه قارچی مورد بررسی تنها قارچ Chaetomium به نانو ذرات روی حساس بود؛ ولی تمام سویه های باکتریایی مورد آزمایش به جز Ps. aeruginosa به نانو ذرات روی حساس بودند. نانو ذرات نقره فعالیت سیتوتوکسی وابسته به غلظت را در برابر HDF نشان داد ولی نانو ذرات روی اثر سمی بر سلول های HDF نشان نداد. در بین دو نانو ذره مورد بررسی، نانو ذرات نقره دارای پتانسیل بالاتری جهت استفاده به عنوان ماده ضد میکروبی است. ولی نانو ذرات روی می تواند به عنوان گزینه مناسب جهت استفاده در برابر آلودگی های باکتریایی به شمار آید. با توجه به اثر سمی نانو ذرات نقره روی سلول های نرمال پوستی انسان، این مسئله باید طی فرایند ضدعفونی اثر از نظر حفظ سلامت و ایمنی مرمت گران و بازدیدکنندگان مورد توجه قرار گیرد.
۳۵.

Recognition, Chronology, and Analysis of Cultural Interactions of Sarab Tepe, Khorasan Razavi Province, Northeast Iran(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Khorasan Saleh Abad County Sarab Tepe Early Bronze Age Islamic Era

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۱ تعداد دانلود : ۱۱۰
Hezar Masjed and Shahneshin mountain ranges can be considered amongst the easternmost heights of Iran in Khorasan Razavi Province, which stretch in the northwest-southeast direction and have created a natural corridor leading to the Harirud River banks. This feature, along with favorable living conditions, has attracted human communities and habitats for a long time. The historical site of -Sarab Tepe- is one of these settlements, which is located 30km west of Saleh Abad County and at the northeast of a village of the same name. Abundant and diverse cultural materials on the surface of the site and archaeological reports show the importance of this site in terms of archaeological studies. Therefore, this research is carried out to understand the eras of settlement and its cultural interactions. The results show that this site was home to settlements in the prehistoric era (Early Bronze Age) and the Islamic era (9th to 11th century AD). Sarab Tepe’s findings from the prehistoric era indicate its cultural interactions and connections with other sites of the Early Bronze Age in northeastern Iran. The findings belonging to the Islamic era are also similar to the findings of Neyshabur. The results show the extensive connections of this site with the most important cultural centers of its time.
۳۶.

گورتپه، میراث مشترک اوراسیا: کاوش در گورتپه قیه بوینو

کلیدواژه‌ها: حوزه فرهنگی شمال غرب مشگین شهر ع‍ص‍ر م‍ف‍رغ عصر آهن گورتپه تدفین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳ تعداد دانلود : ۲۲
تدفین بخشی از فرهنگ معنوی و مادی انسان ها بوده که در هر منطقه و هر دوره ویژگی های متفاوت داشته است اما برخی از شیوه های تدفینی فراتر از یک منطقه و یا یک دوره مورد استفاده بوده است. ازآنجاکه نحوه خاک سپاری برخاسته از تفکرات، عقاید و فرهنگ جامعه است، با بررسی آنها می توان به بازسازی روند تکامل فرهنگی جوامع باستان پرداخت. گورتپه که ترجمه کورگان است، یکی از شیوه های تدفینی فراگیری بوده که در منطقه وسیعی از چین تا اروپا رایج بوده و از آن می توان به عنوان میراثی مشترک در منطقه اوراسیا نام برد. طی بررسی ها و کاوش های باستان شناسی صورت گرفته در ایران مشخص شده که در مناطقی از شمال غرب ایران نیز در هزاره دوم پ م این شیوه تدفینی رایج بوده است. در پی احداث سد احمدبیگلو در شهرستان مشگین شهر چندین گورتپه شناسایی شد که گورتپه قیه بوینو یکی از آنهاست. کاوش نجات بخشی این محوطه در سال 1399 به نگارنده اول این مقاله سپرده شد. هدف از کاوش نجات بخشی آثار و مستندنگاری بود که درنتیجه یک قبر کلان سنگی و بقایای پنج تدفین در کنار آن شناسایی شد. در این مقاله سعی برآن است تا براساس یافته های به دست آمده از کاوش با شاخصه های فرهنگی این منطقه در هزاره دوم پ م پرداخته شود. این گورتپه شامل یک تدفین اصلی با ساختار کلان سنگی بوده که در اطراف آن چندین تدفین به صورت ساده چاله ای دفن شده است. با مقایسه نسبی سفال های به دست آمده می توان اواسط هزاره دوم پ م را برای تاریخگذاری این گورستان پیشنهاد داد.
۳۷.

هُژبر هَژیر

نویسنده:
حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷ تعداد دانلود : ۱۸
علیرضا هژبری نوبری در سال 1328 در تبریز زاده شد. او آموختن در دبستان و دبیرستان را در تبریز به پایان برد و سپس رهسپار خدمت نظام وظیفه شد. نوبری با مطالعه مجله باستان شناسی و هنر با باستان شناسی نه تنها آشنا بلکه دلبسته باستان شناسی شد، ازهمین رو راهی ترکیه شد و آموختن در رشته باستان شناسی را در دانشگاه آنکارا آغاز کرد و دانش باستان شناسی را نزد باستان شناسانی همچون تحسین اوزگوچ و نعمت اوزگوچ و کوتلو امره و اکرم آکورگال آموخت و در سال 1354 (1976) دانشنامه کارشناسی باستان شناسی دریافت کرد.علیرضا هژبری نوبری در سال 1328 در تبریز زاده شد. او آموختن در دبستان و دبیرستان را در تبریز به پایان برد و سپس رهسپار خدمت نظام وظیفه شد. نوبری با مطالعه مجله باستان شناسی و هنر با باستان شناسی نه تنها آشنا بلکه دلبسته باستان شناسی شد، ازهمین رو راهی ترکیه شد و آموختن در رشته باستان شناسی را در دانشگاه آنکارا آغاز کرد و دانش باستان شناسی را نزد باستان شناسانی همچون تحسین اوزگوچ و نعمت اوزگوچ و کوتلو امره و اکرم آکورگال آموخت و در سال 1354 (1976) دانشنامه کارشناسی باستان شناسی دریافت کرد.
۳۸.

بررسی نقش زن بر مهرهای ساسانی (با معرفی مُهری از موزه بوعلی سینا همدان)

کلیدواژه‌ها: مهر ساسانی زن کتیبه موزه بوعلی سینا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۵ تعداد دانلود : ۱۶۴
مُهرها و گل مُهرهای ساسانی ازجمله اشیائی هستند که در تمامی سطوح جامعه و سازمان های اداریِ ادوار تاریخی، ازجمله عصر ساسانی کاربرد داشته و از این رو نقش به سزایی در درک ما از جنبه های مختلف تاریخی این دوره ایفا کرده اند. درمیان نقوش کنده کاری شده روی مهرهای ساسانی که حکایت از باورها و اعتقادات صاحبان آن ها دارد، تصویر زنان نیز به عنوان جمعیتی مهم از جامعه ساسانی روی مهرها نقش بسته است. مهرهای منقوش به نقوش زنانه، به نوعی از منابع مهم در واکاوی جایگاه زنان در این دوره به حساب می آیند و بازگوی نگرش جامعه به این قشر از مردم هستند. در این پژوهش سعی بر آن است که به بررسی نقش مایه های زن بر مهرهای ساسانی با معرفی مهری از موزه بوعلی سینای همدان پرداخته شود. نویسندگان بر پایه مطالعات کتابخانه ای و مشاهده مستقیم مهر مذکور، ضمن توصیف نقش مایه های زنانه بر آن، به جنبه های نمادپردازانه و خوانش کتیبه این مهر می پردازند. پرسشی که در اینجا مطرح می شود این است که چه ارتباطی میان نقش روی مهر و دارنده مهر وجود دارد؟ کتیبه روی مهر تا چه اندازه بازگوی مفاهیم زنانه است؟ مالکیت مهرهای منقوش به نقش زنان احتمالاً در اختیار زنان بوده است و این نشان از استقلال فردی و برخورداری از جایگاه اجتماعی زن در آن دوره دارد؛ اگرچه در دوره ساسانی زنان نسبت به مردان کمتر وارد تجارت و سیاست می شدند، اما وجود مهرهای منقوش به نقوش زنانه نشان دهنده پذیرش حضور آن ها و هم چنین جایگاه حقوقی آن ها در امور اداری و اقتصادی این دوره است.
۳۹.

A Note on the Location of Raxā/Rakkan(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: Achaemenid Fars Kor river basin Baizā Rakkan

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴ تعداد دانلود : ۸۷
A number of candidates in the Kor River Basin, Fars, Iran, have previously been proposed for the location of the ancient Raxā/Rakkan a town mentioned in the Bisotūn Inscription and in the Persepolis Fortification Tablets. None of these suggestions, however, is convincing. Based on textual evidence, archaeological observations, and the local environmental conditions, the present study suggests that ancient Rakkan should be identified with the archaeological site of Kal Abdi in the southern part of the Baizā Plain. 
۴۰.

طراحی و ساختِ هم ساز با اقلیم و جغرافیا در معماری مسکونی قاجاریِ آشتیان

کلیدواژه‌ها: بناهای قاجار معماری هم ساز با اقلیم عوامل جغرافیایی معماری مسکونی آشتیان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۷ تعداد دانلود : ۹۵
تبعیت از شرایط اقلیمی و جغرافیایی در طراحی معماری به سازگاری انسان در محیط یاری می رساند و معماری مسکونی همواره تابع ویژگی های جغرافیایی بوده است. در خانه های تاریخی نیز تدابیری برای طراحی معماری هم ساز با اقلیم و جغرافیا اندیشیده شده است. در شهرستان آشتیان بناهای مسکونی ارزشمندی از عهد قاجاریه برجای مانده که سهم ناچیزی در پژوهش های باستان شناختی داشته اند. هدف از این پژوهش، مطالعه تأثیر اقلیم و جغرافیا بر خانه های قاجاریِ آشتیان و تبیین راهکارهای مقابله با اثرات سوء و بهره مندی از تأثیرات سودمند آب وهوایی و جغرافیایی است. پژوهش بر پایه این پرسش ها به انجام رسیده که، اقلیم و متغیرهای جغرافیایی چه تأثیری بر مکان گزینی و چیدمان خانه های قاجاری در فضای شهری آشتیان داشته است؟ نقشه، کالبد و اجزاء معماری خانه های قاجاریِ آشتیان از چه عوامل اقلیمی و جغرافیایی تأثیر پذیرفته است؟ فرضیه ها این است که، توپوگرافی ناحیه آشتیان، مسیل ها و نوع خاک در مکان گزینی خانه ها نقش داشته و نقشه، کالبد و اجزاء معماری خانه ها از عوامل اقلیمی، مانند: باد، زاویه و میزان تابش نور خورشید تأثیر پذیرفته است. روش گردآوری اطلاعات، میدانی و اسنادی است و ضمن بهره گیری از نرم افزارهای ArcGIS, Google Earth, WRPLOT, AutoCAD و SPSS، پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی به انجام رسیده است. برپایه نتایج، معماران با درنظر گرفتن زاویه تابش خورشید، باد، دما و رطوبت، دست به ساخت بناها زده اند. آن ها، به نوع و رنگ مصالح، اندازه بازشوها و حیاط، اندازه و جهت قرارگیری اتاق ها توجه داشته اند و معماری هم ساز با اقلیم را ایجاد کرده اند؛ هم چنین برپایه مدل های نرم افزار طراحی گلباد WRPLOT، باد غالب منطقه در جهت های شرقی-غربی و غربی-شرقی شناسایی و تأثیر آن بر معماری تأیید شد. نتایج آزمون های هم بستگی کرامر و فی در SPSS نیز بیانگر هم بستگی «نوع زمین با طبقه اجتماعی ساکنان خانه ها»، «نوع زمین و خاک با وجود آب انبار» و «بیشینه سرعت باد با تعداد طبقات» است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان