فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۰۱ تا ۲٬۰۲۰ مورد از کل ۸٬۰۰۹ مورد.
مسلمانان چین و خط چهارم
گرمابه های قدیمی شیراز
حوزههای تخصصی:
ابداع گرمابه ها به عصر باستان بر می گردد و در عصر دولتهای اسلامی با نظر توجهی که اسلام به امر نظافت و بهداشت فردی داشته گرمابه ها به سرعت شکل می گیرند و معماری خاص خود را پیدا می کنند، این معماری شامل هشتی بوده که از فضاهای دیگر حمام جدا می شده و اجزاء هایی از قبیل آتشدان، انبار سوخت، گودال های جمع آوری خاکستر، دودکش ها و کانال های انتقال گرما . از مصالح مهم در بنای گرمابه ها نیز می توان به سنگ ، گچ ، آجر و ساروج اشاره نمود. این مقاله سعی دارد چگونگی عملکرد حمامها در روابط اجتماعی وفرهنگی وشمایی تاریخی ازآنها مورد بررسی قراردهد.
بررسی و تحلیل نقش عمروعاص در تاریخ اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تدوین پژوهش های تاریخی زندگی نامه و شخصیت افراد مثبت تاریخ مورد بررسی و تحقیق قرار می گیرد و کمتر به تحقیق درباره اشخاص منفی تاریخ پرداخته می شود و این علی رغم آن است که شخصیت های منفی در طول تاریخ همواره در امور مختلف ایفاگر نقش های کلیدی بوده اند که نیازمند واکاوی و بررسی لازم است.
مقاله حاضر عملکرد عمروعاص را در تاریخ صدر اسلام مورد بررسی و تحلیل قرار می دهد. با استناد به منابع اصلی، به وسیله تطبیق داده ها، نقش عمروعاص در امور مختلف و صحنه های پیدا و پنهان تاریخ صدر اسلام مورد کنکاش قرار می گیرد. عمروعاص از نیرنگ بازان و داهیان عرب و قریش بوده است که بنابر شخصیت مرموز و زیرک خود در صحنه حوادث گوناگون ایفاگر نقش های متفاوت بوده است. او فقط بر اساس منافع شخصی، گرایش های سیاسی خود را انتخاب کرده و بدون توجه به معیارهای اخلاقی، دینی و انسانی از حیله، نیرنگ، دروغ، کتمان حقیقت، تهمت و خون ریزی، برای رسیدن به مقصود استفاده کرده است و به همین دلیل شکل گیری بخش اعظمی از حوادث تاریخ صدر اسلام براساس نقش منفی وی شکل گرفته است.
وزارت در فترت اولیه حکومت ایلخانی: از ارغون تا بایدو 694-683 ﻫ.ق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دوره ایلخانی و در پایان کار خاندان جوینی، تا روی کار آمدن غازان نهاد وزارت وارد دوره ای پر فراز و فرود شد. ارغون که در واکنش به دوره ی احمد تگودار و برتری خاندان جوینی به ایلخانی رسید، امیری مغولی را به مقام وزارت برگزید. روی کار آمدن امیر بوقا وقفه ای درفرآیند سازماندهی دیوانسالاری ایلخانی توسط ایرانیان و همسازی دولت ایلخانی با الگوی ملکداری ایرانی ایجاد کرد. با این حال ضرورت های اداره قلمرو ایلخانی و پیامدهای تمرکز امارت و وزارت در دست امیری مغول بدون پیشینه ی دیوانسالاری, به کار بوقا پایان داد. پس از بوقا در دوره ارغون, گیخاتو و بایدو، وزیران برجسته ی ایرانی در حکومت ایلخانی به قدرت رسیدند. در این زمان سعدالدّوله یهودی و صدرالدّین خالدی زنجانی از وزیران برجسته ایرانی بودند که با وجود کفایت در اداره امور قلمرو ایلخانی, به سبب پاره ای ناهمسازی ها و رقابت های درونی حکومت ایلخانی و گرایش های تمرکز گریز امرای مغول، دوران وزارت ایشان با وجود بارقه هایی از امید برای سامان حکومت ایلخانی و امور ایران چندان نپایید مع ذلک ایشان توانستند راه را برای همسازی مغولان با جامعه ایرانی بوسیله دستگاه دیوانسالاری هموار کنند. مقاله حاضر با رویکردی توصیفی- تحلیلی وزیران این دوره ی تاریخ ایلخانی و تکاپوهای ایشان را مورد بررسی قرار می دهد.
نسب و نسب سازی در سده های میانه تاریخ ایران؛ دلایل و زمینه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرهنگ سیاسی ایران در سده های میانه، انتساب خونی به ایران باستان و چهره های اسطوره ای ـ تاریخی آن را یکی از شرایط و ملزومات اساسی کسب مشروعیت، قدرت و از همه مهمتر تداوم آن میدانسته است؛ فقدان آن نیز متقابلاً از آسیبها و خطرات جدی هر حکومتی محسوب میگردید. لذا بخشی از دغدغه ها، توان ذهنی و در نتیجه اهتمام خاص حاکمان و متفکران پیرامونشان، به سیاست جعل نسب و تبلیغ این امر اختصاص داشت. مساعی آنان اگرچه با تردید های جدی رو به رو میشد، لیکن تداوم این مقوله در تمام این سده ها و پیگیری مجدانه، خود بیانگر اثربخشی و تاثیرگذاری آن بر افکار عمومی این عصر است.
در همین راستا پرسشهای اساسی در ذهن هر محققی نقش می بندد و آن این که علل و انگیزه ی حکومت ها از جعل نسب در دوره ی مورد اشاره چه بوده و دیگر این که چرا چهره های اسطوره ای ـ تاریخی به عنوان مرجع تباری مطرح می شوند؟ دستاوردهای پژوهش نیز مشخص می کند حکومت های این دوره در راستای کسب مشروعیت، مقابله با تحقیرها، توازن تباری با دیگر رقبا و نیز در پرتو بینش تاریخی جامعه ایرانی، سیاست تبارسازی را در سرلوحه اقدامات خود قرار دادند.
نگارگری ایران در دوران تیموری (عصر طلایی نگارگری ایران)
حوزههای تخصصی:
در طول حکومت مغولان (ایلخانان و جلایریان)، آل اینجو و آل مظفر، نگارگری به مراحل تکامل خود نزدیک شد. درکارگاههای سلطنتی آنان بود که نقّاشان عمدتاً به کار مصوّر کردن کتب گماشته شدند و نگارگری تا رسیدن به دوران طلایی خود فاصله ای نداشت. در دورة تیموری نگارگری به بالاترین اوج و ترقّی خود رسید. این هنر در عهد تیموری نه تنها تقلیدهای هنری و سبکهای نقاشی چین را که از عصر مغول وارد ایران شده بود، مورد جذب و اقتباس قرار داد، بلکه در مسیر تکاملی خود سرانجام استقلالی را نمایان ساخت که منعکس کنندة روح هنری ایرانیان بود و به همین سبب است که عصر تیموری را «دورة طلایی هنر نقاشی ایران» دانسته اند. باید توجّه داشت که ابعاد تکامل طبیعی هنر نقاشی و مینیاتور قرن نهم به کیفیتی منسجم شد که امروزه می توانیم آن را تحت عنوان مستقل«سبک دورة تیموری» بپذیریم. در این مقاله سعی شده است به اجمال مکاتب و تحولات هنر مزبور در دوره تیموری مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد.
نگاهى به امامزادگان بى بى شهربانو (س) و ابى عبدا لله (ع) روستاى آهو
حوزههای تخصصی:
سیر تحول خطوط قرآنی در جهان اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهمیت خوشنویسی و رواج گسترده و سریع آن در جهان اسلام (ایران و بلاد اسلامی) با اصلی ترین کاربرد آن، یعنی کتابت قرآن، ارتباط داشت.اهمیت قرآن در اعتقادات اسلامی و تلاش مسلمانان در تحسین خط قرآن که عملی مقدس به شمار می آمد، سبب شد خوشنویسی در همه جای جهان اسلام به سرعت گسترش یابد.از این رو، در هر منطقه خوشنویسانی بودند که به کتابت کلام حق می پرداختند.در این میان، تأثیرات منطقه ای و علایق هنرمندان و حمایت پادشاهان هر منطقه در پیدایش شیوه های خاص مؤثر بود و همین امر به غنای خوشنویسی می افزود.بنابراین، بررسی وضعیت خوشنویسی در حیطه کتابت قرآن در جهان اسلامی، می تواند آگاهی ای عمومی از رونق و رکود خطوط قرآنی در مناطق اسلامی به دست دهد.در این مقاله، نگارنده می کوشد به روش تاریخی و با هدف آشنایی با حدود و ثغور و اوج و فرودهای خطوط در جهان اسلام، نمایی کلی از وضعیت خطوط قرآنی در این مناطق ارائه کند.
معرفى و بررسى آمارى آثار منتشر شده کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شوراى اسلامى از بدو تأسیس تا سال ١٣٩١
حوزههای تخصصی:
نقش علمای شیعی در عرفی گرایی و نوسازی نظام قضایی ایران پیش از عصر پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در طول تاریخ ایران اسلامی نظام قضایی همواره بر دو گونه عرف و شرع مبتنی بوده است. با رسمیت یافتن مذهب تشیع در عصر صفوی، فقه شیعه مبنای قضاوت های شرعی قرار گرفت و حاکم برای انجام امور قضایی مأمورانی چون صدر، شیخ الاسلام و سایر مقامات قضایی (به عنوان نماینده تامّ الاختیار شاه در اجرای حقوق عمومی و کیفری) بدین کار می گماشت در اواخر عصر قاجار تأثیرات فکری نهضت مشروطیت و حضور طبقة جدید از تحصیل کردگان غرب در کنار طبقه حاکمه، سبب عرفی گرایی و نوسازی در نظام قضایی بخصوص متمم قانون اساسی گردید که اصل تفکیک قوا و شکل گیری نظام جدید قضایی و گرایش به سمت یک قانونگذاری سکولار را مورد توجه قرار داده بود. این برخلاف دیدگاه علماء بود که به طور سنتی خود را متولی امر قضا می دانستند. استدلال علماء این بود که به جای قانون شرع، قانون دیگر محل احتیاج نیست. این چنین به رغم کوششهای متجدّدین استقرار کامل قضاوت عرفی ناکام ماند. علیهذا آنچه که در این مقاله مورد بررسی قرار خواهد گرفت؛ اینست که علما چه نقشی در عرفی گرایی و نوسازی نظام قضایی پیش از عصر پهلوی ایفاء کردند؟
شریعت و حکومت از دیدگاه مسکویه رازی
حوزههای تخصصی:
قرن چهارم هجری هم زمان با رنسانس اسلامی و ظهور دانشمندان پرشمار در عرصه های مختلف علمی است. مسکویه رازی دانشمند ایرانی دربار آل بویه یکی از آن هاست که از جایگاه خاصی برخوردار است. شهرت عمده مسکویه تعالیم اخلاقی وی است که در بیشتر آثارش خصوصاً تذهیب الاخلاق نمود یافته است. با این حال مسکویه به بحث در مورد سیاست و ماهیت آن نیز پرداخته است، به طوری که او را در میان عالمان بزرگ سیاست هم جای داده اند. در این حوزه نیز دیدگاه وی نسبت به دو نهاد دین و دولت و مناسبات میان آن ها قابل توجه است. پژوهش حاضر در نظر دارد به بررسی مناسبات دین و دولت از دیدگاه مسکویه رازی بپردازد. یافته های اساسی پژوهش حاکی از آن است که مسکویه با وجود این که در قسمت هایی از آثار خویش، دریافتی عقلانی از سیاست ارائه می دهد اما به دلیل غلبه بینش دینی و اخلاقی در وی، پای بند به شریعت است. مسکویه پیوند محکمی میان شریعت و حکومت برقرار می سازد و تعالی و تباهی هر یک از آن دو را موجب تعالی و تباهی دیگری می داند.
بازشناسی جریان هشام بن حکم در تاریخ متقدّم امامیّه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توجّه به جریان ها و صف بندی های داخلی فرق و مذاهب اسلامی از مسائلی است که می تواند راه گشای بسیاری از پژوهش ها در شاخه های مختلف علوم اسلامی باشد و بسیاری از گره های ناگشوده، به خصوص در فهم گزاره های تاریخی، را بازکند. یکی از برجسته ترین جریان های امامیّه در سده های متقدّم که به سهولت می توان شواهد حضور آن را ردیابی کرد، جریان هشام بن حکم است که البته در مطالعات کلاسیک کم تر بدان توجّه شده است. این مقاله بر آن است با تحلیل گزاره های تاریخی، جایگاه جریان هشام بن حکم را در تاریخ متقدّم امامیّه بازشناسی کند. از این ره گذر در آغاز شواهد حضور تاریخی این جریان را ردیابی می کند. سپس، مهم ترین عامل تمایز اجتماعی این جریان، یعنی اتّهام تشبیه را می-کاود و از آن به عنوان عاملی برای جریان سازی علیه هشام و سلسله ی شاگردانش و حتی منزوی نمودن آن ها سخن می گوید. در نهایت نیز به برخی دیدگاه های خاصّ جریان هشام درباره ی علم امام و قیاس، به عنوان مؤلفه های بعدی تمایز اجتماعی این جریان، اشاره می کند.