درخت حوزه‌های تخصصی

گروه های ویژه

ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۸۱ تا ۵۰۰ مورد از کل ۸٬۰۰۹ مورد.
۴۸۱.

کتیبه های پهلوی آتشکدۀ ویگل، شواهدی بر فروزان بودن آتشکدۀ ویگل در قرون نخستین اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ویگل و هراسکان آتشکده دوره ساسانی دوران اسلامی کتیبه پهلوی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۴ تعداد دانلود : ۳۲۱
محوطه تاریخی ویگل و هراسکان در شهرستان آران و بیدگل در شمال استان اصفهان واقع شده است. مطالعات باستان شناسی فصل اول این محوطه منجر به شناسایی بخش چهارطاقی یک آتشکده و قسمتی از راهروی طواف آن گردید. فصل دوم کاوش آتشکده در جهت شناسایی سایر فضاها در اطراف بخش مرکزی آتشکده بود. مطالعات باستان شناسی مشخص ساخت از آنجا که این آتشکده در بافت شهری ساخته شده است، نسبت به آتشکده هایی که دور از محوطه های استقراری ساخته شده اند، اهمیت بیشتری دارد. به جز شواهد معماری، عناصر مذهبی و تزئینی گچی یافت شده در این آتشکده، شناسایی چند کتیبه پهلوی ساسانی برروی دیوارهای راهروی طواف شرقی آتشکده و کشف سفال نوشته های پهلوی (استروکا) بر اهمیت آن افزود. کتیبه های پهلوی برروی ازاره های گچی و دیوارهای با پوشش گل اُخری به خطی خوش نگاشته شده اند و متأسفانه به جز چند کتیبه بیشتر آن ها قابل خوانش نیست و نیازمند پژوهش گسترده ای است. گردآوری اطلاعات درباره آتشکده ویگل و کتیبه های پهلوی آن به شیوه میدانی صورت گرفته و روش پژوهش براساس مطالعات زبان شناسی و توصیفی-تحلیلی است. پرسش های اصلی پژوهش عبارتنداز: محتوای کتیبه های پهلوی چیست و چه مضامینی را شامل می شود؟ تاریخ تخمینی نگارش این کتیبه ها چه بازه زمانی را شامل می شود؟ با توجه به مطالعات زبان شناسی و باستان شناختی صورت پذیرفته، قرارگیری این کتیبه ها در داخل فضای آتشکده، مضامین کتیبه ها سویه مذهبی دارند و با توجه به نظر پژوهشگران حوزه زبان های باستانی این کتیبه ها احتمالاً در قرون اول و دوم هجری قمری نگاشته شده اند. با توجه به تاریخ گذاری کتیبه ها به نظر می رسد آتشکده ویگل که از روزگار ساسانی حیات داشته، تا قرون اولیه هجری قمری فروزان و دارای اعتبار بوده و پس از آن با اشاعه دین اسلام به مرور این آتشکده دستخوش تغییرات ساختاری و هویتی شده و احتمالاً در قرن شش هجری قمری بر اثر رخ دادهای تاریخی برای همیشه متروک گردیده است.
۴۸۲.

آیکنوگرافی نماد شتر مصور برروی سفالینۀ گِلابه ای رنگارنگ منسوب به نیشابور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آیکنوگرافی سفال گلابه ای رنگارنگ نیشابور شتر گُمیز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۹ تعداد دانلود : ۲۷۲
سفالینه های گِلابه ای رنگارنگ منسوب به نیشابور یکی از سفالینه های منحصربه فرد دوران اسلامی است که دارای نقوش متنوع و نمادین بسیاری هستند. به نظر نقش مایه های این سفالینه ها در پیوند عمیق با باورهای اساطیری و مذهبی مردم سده های سوم و چهارم هجری قمری به وجود آمده اند؛ لذا تفسیر درست نقوش این سفالینه ها کمک شایانی به درک اوضاع اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و مذهبی مردم آن دوران می کند. یکی از نمادهای مصور برروی این سفالینه ها نماد شتری است که برروی کاسه ی گلابه ای رنگارنگ ترسیم شده و در موزه رضا عباسی نگه داری می شود. شتر ترسیم شده برروی این سفال از آن جهت دارای اهمیت است که به نظر گویای مفاهیم عمیق درخصوص تقدیس «شتر» در جامعه نیشابور بوده است. تاکنون برای تفسیر نقش شتر مصور برروی این سفالینه مطالعه هدفمندی صورت نگرفته است؛ لذا نگارندگان درصدد آن هستند نماد شتر مصور برروی سفالینه را در این جستار با روش «آیکنوگرافی» با رویکرد «اروین پانوفسکی» مورد مطالعه قرار دهند. برای نیل به این هدف، پرسش های پیشِ رو طرح می گردد؛ مفهوم نمادین شتر مصور برروی کاسه گلابه ای رنگارنگ نیشابور در ارتباط با کوزه و پرنده چیست؟ کاسه گلابه ای رنگارنگ با نقش مایه شتر، در ترکیب بندی با سایر نقوش برگرفته از عقاید کدام قشر جامعه نیشابوراست؟ برای دست یابی به پاسخ پرسش ها روش پژوهش اتخاذ شده برای پژوهش پیشِ رو کتابخانه ای با رویکرد توصیفی-تحلیلیِ تاریخی است که در آن ابتدا نقوش سفال مورد بحث، واکاوی شده و سپس برای تفسیر نماد آن با روش سه مرحله ای پانوفسکی موردمطالعه قرار می گیرد. برآیند حاصل از مطالعه نماد شتر این است که، مضمون نقش شتر با کوزه زیر شکم و پرنده هُدهُد، به نظر برگرفته از اصول تطهیر زرتشتیان و هم چنین جنبه خاصیت درمانی گُمیز شتر در بین مسلمانان سده های سوم و چهارم هجری قمری ساکن در شمال شرق ایران است.
۴۸۳.

بازنمایی اسطورۀ ضحاک در ادبیات انتقادی عثمانی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ایران ترجمه شمس الدین سامی ضحّاک عثمانی کاوه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۶ تعداد دانلود : ۱۸۸
مضامین اسطوره ای یکی از مؤلفه های فرهنگ باستانی ایران است که از رهگذر ادبیات منظوم و منثور، به فرهنگ های پیرامونی راه یافته است. این تأثیرگذاری گاه تا دوره معاصر دوام یافته که نمایشنامه نگاری عثمانی در سده سیزدهم/ نوزدهم یکی از جلوه های آن است. شمس الدین سامی فراشری، ادیب و اندیشه ور منتقدی بود که با الهام از اسطوره ضحاک و در قالب نمایشنامه «کاوه»، به نقد نظام سیاسی عثمانی برخاست. نمایشنامه یادشده در آستانه انقلاب مشروطه ایران به فارسی ترجمه شد و «ضحاک» نام گرفت. در پژوهش حاضر بررسی محتوای این نمایشنامه و ترجمه فارسی آن به مثابه یک متن ادبی مدنظر قرار دارد و کوشش می شود با الهام از نوتاریخ گرایی به عنوان یک رهیافت روش شناسی متناسب، پیوند بازآرایی محتوایی اسطوره کاوه با کارکرد انتقادی آن در دو بافتار سیاسی- فرهنگی متمایز ایران و عثمانی تبیین شود. بررسی زمینه تاریخی نگارش کاوه در عثمانی و ترجمه آن در ایران از هم نوایی سپهر گفتمانی هر دو محیط سیاسی با این درون مایه اسطوره ای حکایت دارد؛ در هر دو بستر، خودکامگی آماج نقد بوده و مؤلف و مترجم برای این منظور درون مایه اسطوره یادشده را مناسب یافته اند. البته وجه تمایزی نیز می توان تشخیص داد؛ سامی روایت خود را بر بازآرایی چهره کاوه متمرکز کرده، حال آنکه مترجم در واکنش به استبداد قاجاری، خوانش متفاوتی از اسطوره مذکور بر محور شخصیت ضحاک عرضه نموده است. مترجم نمایشنامه را با نام ضحاک عرضه کرده تا نشان دهد این دو بستر به رغم اشتراکات فرهنگی و تجربه های تاریخی مشابه تفاوت های آشکار و در نتیجه مسیر متفاوتی در پیش دارند. بُعد دیگر نمایشنامه ناظر بر تجلی مسئله عدالت و مصائب اجتماعی است که در روایت زندگی کاوه بازتاب یافته و با واقعیت های زندگی روزمره ایرانِ این روزگار همخوانی دارد.
۴۸۴.

بررسی قوم باستان شناسی روستاهای تنگ منصوری و نوخان در استان کرمانشاه و اهمیت آن در تفاسیر باستان شناختی با تأکید بر الگوهای دفع زباله(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: قوم باستان شناسی دفع زباله منظر باستان شناسی تنگ منصوری نوخان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۲ تعداد دانلود : ۲۶۸
در چند دهه اخیر، پیشرفت بسیار سریع فناوری ها سبب تغییرات فراوان و سریعی در جنبه های مختلف زندگی انسان از معماری و ساختار اجتماعی تا پوشش و خوراک شده است. بنابراین، امروزه مکان ها و جوامع اندکی وجود دارند که از این تغییرات به دور مانده باشند. به همین جهت، ثبت و ضبط اطلاعات موجود در چنین مکان هایی که بستر سنتی خود را حفظ کرده اند، برای کمک به شناخت یافته های باستان شناختی و تحلیل و تفسیر داده ها اهمیت زیادی دارد. دو روستای تنگ منصوری و نوخان در استان کرمانشاه ازجمله اندک اجتماعاتی هستند که تا حدی از تغییرات عصر حاضر به دور مانده اند و توانسته اند تا حدودی شیوه سنتی زندگی خود را حفظ نمایند. بر همین اساس، برای انجام تحقیق حاضر، دو روستای مذکور مناسب ترینِ گزینه ها جهت انجام مطالعات قوم باستان شناسی نسبت به پیرامون خود به شمار می رفتند و از این رو، برای پژوهش حاضر انتخاب شدند. در این پژوهش، به بررسی قوم باستان شناسی این دو روستا به طور هم زمان پرداخته و با مطالعه جنبه های مختلف زندگی، توصیفی جامع از آنها ارائه شده است. درنهایت، با مقایسه یافته های حاصل از تحقیق، پیشنهاد هایی ارائه گردیده است که به باستان شناسان کمک می کند تا تحلیل دقیق تری از یافته های خود داشته باشند. همچنین، الگوی دفع زباله که اهمیت زیادی در کاوش ها و تفاسیر باستان شناسی دارد، مورد تأکید قرار گرفته و نظریاتی درباره منظر باستان شناسی محوطه ها ارائه گردیده است.
۴۸۵.

بازنگری در تاریخ و زمان بندیِ حکومت فرترکه ها در پارس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پارس فرترکه سکه های پارس سلوکیان هخامنشیان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۵ تعداد دانلود : ۶۲۱
هدف: هدف این پژوهش شناخت وضعیت سیاسی شاهان محلی ایالت پارس و میزان استقلال آنها در زمان حکومت سلوکیان و نیز ارتباط آنان با حکومت سلوکیان. روش٫ رویکرد پژوهش: این پژوهش با روش تاریخی و با شیوه توصیفی تحلیلی و با تکیه بر آثار پراکنده نوشتاری و بعضی از داده های باستان شناسی و خصوصا سکه های شاهان محلی این دوره سعی دارد تا به دو سؤال پاسخ دهد: نخست ایالت پارس تا چه اندازه زیر سلطه حاکمیت سلوکیان قرار داشت؟ و دوم زمان استقلال این ایالت و نخستین فرترکه که اقدام به ضرب سکه نمود چه کسی بود و ترتیب و توالی شاهان بعدی چگونه بوده است؟ یافته ها و نتیجه گیری: شواهد سکه شناسی نشان می دهد که نخستین فرترکه در دوره سلوکوس اول، اقدام به ضرب سکه کرده همچنین این شواهد، توالیِ فرترکه های پارس را تغییر داده و اردشیر را اولین فرترکه پارس معرفی می کند؛ بر همین اساس، فرترکه های پس از او به ترتیب وهوبرز، بگدات و وادفرداد یکم می باشند.
۴۸۶.

کاربرد زئولیت در کاهش فرسایش خشتِ محوطه تاریخی بلقیس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خشت حفاظت زئولیت رطوبت نزولی محوطه تاریخی بلقیس اسفراین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۲ تعداد دانلود : ۲۵۳
محوطه تاریخی بلقیس، شامل ساختارهای خشتی و گلی به وسعت 180 هکتار در سه کیلومتری جنوب شهر کنونی "اِسفراین" در خراسان شمالی ایران واقع گردیده است. فرسایش پذیری خشت های استفاده شده در مداخلات عملی مرمت در برابر رطوبت نزولی این محوطه مسئله ای است که این تحقیق بدان پرداخته است. این تحقیق با کاربرد ماده معدنی زئولیت کلینوپتیلولیت به عنوان ماده افزودنی به خاک برای بهبود کیفیت خشت با هدف کاهش روند فرسایش در برابر رطوبت از طریق بررسی خاک به کمک مطالعات فیزیکی، شیمایی و مینرالوژیک انجام یافته است و با تحلیل نتایج آزمون های بافت خاک، آبشویی، XRD، XRF، و بهره گیری از جداول طرح طبقه بندی خاک (USCS) (یونیفاید) فازهای مخرب کلسیت، مسکویت و دیکیت به عنوان پارامترهای شیمیایی مؤثر خاک در فرسایش خشت شناسایی شدند. زئولیت با ساختار کریستالی سه بُعدی و آزادسازی آهسته رطوبت سبب کنترل در رفتارهای فازهای مخرب عنوان شده گردید و نمونه حاوی شش درصد ماده افزودنی تحت آزمون آبشویی، با فرسایش کمتری مواجه شد و پس از گذشت پانزده دقیقه همچنان با حداقل فرسایش مواجه گردید که در مقایسه با سایر نمونه ها پایداری قابل توجهی از خود نشان داد.
۴۸۷.

ایل راهِ خلیل آباد-نوم کول: ایل راهی از دورۀ صفوی در شرق لرستان (شهرستان الیگودرز)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: لرستان الیگودرز نوم کول ایل راه دوره صفوی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۱ تعداد دانلود : ۲۴۰
شهرستان الیگودرز ازجمله مناطق سردسیری واقع در شرق استان لرستان است. وجود مراتع سرسبز، ارتفاع زیاد، منابع آبی فراوان در الیگودرز و هم جواری این منطقه با دشت خوزستان، بستری مناسب برای شکل گیری زندگی کوچ نشینی در این منطقه را فراهم کرده است. از دوران پیش ازتاریخ تاکنون این منطقه به وسیله تعدادی ایل راه به مناطق پست شمال خوزستان متصل می شده است. یکی از این ایل راه ها، ایل راه موسوم به «خلیل آباد/ نوم کول» است که از یک مسیر سخت گذر در حاشیه رودخانه های خروشان «بختیاری» و «سرخاو» عبور می کند. این ایل راه در دوران متأخر اسلامی عمدتاً مورداستفاده طوایفی از شاخه چهارلنگ ایل بختیاری بوده است که ییلاق را در بخش شمال شرق لرستان، یعنی در الیگودرز و ازنا و در دامنه های اشترانکوه و قالی کوه، و قشلاق را در سردشت، لالی و اطراف دزفول می گذراندند. باتوجه به این که این جاده و آثار مسیر آن تاکنون مطالعه و معرفی نشده است، انجام پژوهشی مستقل برای شناسایی و معرفی آن ها لازم و ضروری بود. هدف پژوهش حاضر آن است که با اتکاء بر شواهد باستان شناسی حاصل از بازدیدهای میدانی، ضمن معرفی این ایل راه و آثار موجود در مسیر آن، تاریخ شکل گیری این ایل راه و تأسیسات مرتبط با آن را مورد ارزیابی و تحلیل قرار دهد. پرسش اصلی پژوهش این است که، چه شواهد باستان شناختی از این ایل راه باقی مانده است و کیفیت آثار باقی مانده چگونه است؟ یافته های پژوهش ازطریق بازدید میدانی فراهم آمده است. در نتیجه این بررسی چهار پل، بخش زیادی از جاده سنگ فرش، یک گورستان و یک کتیبه شناسایی شد که مطالعه آن ها نشان می دهند این جاده سنگ فرش و مجموعه آثار مسیر آن در دوره صفویه با حمایت سران طوایف چهارلنگ ایل بختیاری درراستای تسهیل کوچ فصلی عشایر ساخته شده است.
۴۸۸.

مطالعه تطبیقی فعالیت ضد قارچی سه عصاره گیاهی آویشن، اسطوخودوس و کُندر در آثار کاغذی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قارچ تخریب زیستی کاغذ اسانس گیاهی ضدعفونی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۹ تعداد دانلود : ۲۷۷
قارچ ها نقش غالبی در تخریب میراث فرهنگی دارند و به دلیل فعالیت آنزیمی بالا می توانند در مواد مختلفِ موجود در ساختار اشیای هنری تاریخی ساکن شوند و منجر به تخریب آن ها گردند. با توجه به ساختار سلولزی کاغذ، آثار کاغذی نگهداری شده در کتابخانه ها و مراکز اسناد بسیار در معرض آسیب میکرواُرگانیسم ها ازجمله قارچ ها قرار دارند و همواره بخش های بایگانیِ اسناد با معضل آلودگی های بیولوژیکی روبه رو هستند. با توجه به آثار مُضر استفاده از مواد شیمیایی بر آثار کاغذی و همچنین اثر سمی آن ها روی موزه داران و حفاظتگران در مجموعه های موزه ای و کتابخانه ها، یافتن جایگزینی مناسب برای مقابله با قارچ های مخرب بسیار لازم و ضروری است. در این راستا، استفاده از اسانس های گیاهی همواره مورد توجه بوده و هست. با توجه به تنوع و فراوانی گیاهان دارویی در کشورمان ایران، در این مطالعه اثر ضد قارچی اسانس سه گیاه آویشن شیرازی، اسطوخودوس و کُندر روی دو سویه قارچی شایع جداسازی شده از اسناد تاریخی شامل پنیسیلیوم و آسپرژیلوس نیجر مورد ارزیابی قرار گرفت. همچنین تأثیرات فیزیکی (ضخامت و وزن) و شیمیاییِ (تغییرات اسیدیته و رنگ) احتمالیِ استفاده از این اسانس ها به عنوان ماده ضدعفونی کننده روی آثار کاغذی مورد مطالعه قرار گرفت تا مشخص شود کدام اسانس می تواند مناسب ترین گزینه برای آفت زدایی آثار مکتوب باشد. به این منظور، از روش انتشار دیسک در آگار و انتشار چاهک در آگار برای ارزیابی فعالیت ضد قارچی هر اسانس استفاده شد. همچنین اثر ضد قارچی ترکیبات فرار اسانس ها با بخوردادن نمونه های کاغذی آلوده بررسی شد. بررسی اثرات فیزیکی و شیمیایی احتمالی اسانس ها روی نمونه های کاغذ، با استفاده از متغیرهای تغییر رنگ (ΔEab)، ضخامت (ΔI)، وزن (Δm) و pH (ΔpH) روی کلیه نمونه های کاغذ تیمارشده با اسانس در مقایسه با نمونه شاهد انجام شد. نتایج به دست آمده در این مطالعه تأیید می کند که سه اسانس مورد بررسی دارای اثر ضد قارچی روی پنی سیلیوم و آسپرژیلوس نیجر هستند. ولی بر اساس دوز مورد نیاز برای فعالیت ضد قارچی، می توان گفت اسانس آویشن فعالیت ضد قارچی بیشتری نسبت به اسانس اسطوخودوس و کُندر دارد. آویشن به دلیل اثر ضد قارچی و میکروبی بالا و همچنین عدم مشاهده اثرات نامطلوب آن بر ویژگی های فیزیکی و pH کاغذ، گزینه مناسب و امیدوار کننده ای برای حفاظت از آثار کاغذی در برابر تخریب زیستی ناشی از قارچ ها به شمار می آید.
۴۸۹.

تعیّن نظم گفتمانیِ خوانش نژادیِ ناسیونالیست های رمانتیک ایرانی در تاریخ نگاری معاصر ایران (از قاجاریه تا پایان دورۀ پهلوی)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نظم گفتمانی نژاد آریایی باستان گرایی عرب ستیزی تاریخ نگاری ایرانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۹ تعداد دانلود : ۲۱۸
پرسش اصلی مقاله حاضر این است که آغازین لحظات تولد و پیدایشِ خوانشِ نژادی از تاریخ ایران کدام است. (درجه صفر) و بر مبنایِ کدام صورت بندیِ گفتمانی، این خوانش نژادی از تاریخ به مثابه یک نظمِ گفتمانیِ فراگیر در تاریخ نگاریِ معاصر ایران (از دوره قاجاریه تا پایان حکومت پهلوی دوم)، تعیّنِ گفتمانی پیدا کرد و هژمونیک شد و چه نتایجی به بار آورد. آخوندزاده و کرمانی به مثابه سوژه های گفتمانِ خوانش نژادی در ایران، نخستین کسانی بودند که با ترویجِ ایدئولوژی عرب ستیزانه و با ارائه تحلیلی سیستماتیک و نظام مند از خوانش نژادی، آن را در تاریخ نگاریِ ایرانی صورت بندیِ گفتمانی کردند. به زبانِ دیرینه شناسانه و از منظر تحلیل نظام های اندیشه ای، اندیشه های نژادیِ آخوندزاده و کرمانی در تاریخ نگاری ایرانی به مثابه نیروهایی عمل کردند که همچون نظام های گفتمانی، سوژه های خودشان را ساختند. آخوندزاده، کرمانی و جلال الدین میرزا با بهره گیری از متون دساتیریِ آذرکیوانیان (دوره صفویه) به مثابه متونی «ایدئولوژیک»، در نقشِ حاملانِ اولیه و سوژه هایِ گفتمانِ هم زمان، باستان گرایانه و نژادگرایانه درآمدند. نظمِ گفتمانیِ حاصل از خوانشِ نژادیِ ناسیونالیست های رمانتیک ایرانی در آثار و مکتوباتِ مورخانِ بعد از آنان از قبیل حسن پیرنیا، عباس اقبال آشتیانی، سعید نفیسی، ابراهیم پورداود، ذبیح الله صفا، غلامرضا رشید یاسمی و دیگر مورخان و روشنفکرانِ پسا آخوندزاده و پسا کرمانی می نشیند. این مورخان و روشنفکران نیز به مثابه سوژه هایِ این گفتمان و در همین چارچوب و فضایِ گفتمانیِ خوانشِ نژادی از تاریخ ایران، در نگارش آثار تاریخی شان به طور حتم، فصل یا بخشِ مهمی از کتاب های خود را به بحث های نژادی با عناوینِ «نژاد ایرانی»، «نژاد آریایی»، خونِ ایرانی و... اختصاص داده اند که گویایِ بارز تعیّن نظم گفتمانیِ خوانشِ نژادی در تاریخ نگاری ایرانی است. این تاریخ نگاری و خوانشِ نژادی با مقدس انگاری و تأکید همدلانه بر سلسله «ساسانیان» به مثابه آرمان شهر با گفتمانِ نژادگرایانه و باستان گرایانه پیوند برقرار و در تاریخ نگاریِ ایران معاصر تعیّن گفتمانی پیدا کرد و هژمونیک شد. در نتیجه نظامات گفتاریِ حاصل از خوانشِ نژادی از تاریخ ایران زمینه هایِ تئوریکِ «مقصر انگاریِ» انیران (مشخصاً اعراب) و «آنان را عاملِ تمامِ بدبختی هایِ ایرانیان انگاشتن» فراهم شد.
۴۹۰.

تبیین و تحلیل کارکردهای اجتماعی-اقتصادی نهاد وقف در اردبیل دورۀ قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نهاد وقف اردبیل تحولات وقف قاجار وقف نامه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۰ تعداد دانلود : ۲۴۷
وقف از باسابقه ترین و ریشه دارترین مواریث ارزشمند انسانی است که درمیان همه اقوام، ادیان و ملل متمدن دنیا و در ادوار مختلف تاریخ ایران مورداستفاده عموم بوده و تأثیراتی دیرپا بر جوامع داشته و وقف نامه های برجای مانده به مثابه اسنادی ارزشمند در راستای تبیین فرآیند و نظام اجتماعی دوران خود هستند. نقش آذربایجان در جریانات فکری ایران در سده اخیر، خصوصاً در جریانات مشروطیت و اهمیت شهر اردبیل به لحاظ موقعیت جغرافیایی و داشتن ارزش راهبردی و جغرافیای سیاسی اهمیت پژوهش حاضر را تبیین می نماید. این پژوهش به شیوه توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و اسناد بایگانی شده به مطالعه، بررسی و تجزیه و تحلیل وقف نامه های موجود در اداره کل اوقاف و امور خیریه استان اردبیل انجام پذیرفته است. پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به این پرسش است که سنت و نهاد وقف در اردبیل پس از استقرار دوره قاجار چه فرآیندی طی کرده و کارکردهای مذهبی، اجتماعی، و اقتصادی این نهاد در محدوده زمانی مورد بررسی چه تحولاتی داشته و تأثیر جریانات فکری روز بر موقوفات چه بوده است؟ نتایج پژوهش حاضر نشان می دهند کارکردهای اجتماعی-اقتصادی وقف تحت تأثیر رویدادهای تاریخی-اجتماعی و جریان های فکری زمانه، خصوصاً مشروطیت تحولات نوینی تجربه می کند؛ هرچند موضوعات مذهبی همیشه جایگاه ویژه ای از وقف را به خود اختصاص می دهد، اما در آستانه آشنایی جامعه با دانش جدید و تحول فکری جامعه، موقوفاتی به سبک جدید به وجود آمد که این روند در دوره مشروطه با ایجاد موقوفاتی هم چون: وقف حمام، وقف زمین برای ساخت حمام، هزینه برای مرضای نیازمند و تأسیس مدارس به سبک جدید، ابعادی نوین و کاربردی می یابد.
۴۹۱.

بررسی و مطالعه ساختاری بدنه سفالینه های تاریخی گلابه ای منقوش دوران اسلامی سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دشت سیستان سفال گلابه ای منقوش آنالیز سفال مطالعه ساختاری پراش سنجی پتروگرافی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۶ تعداد دانلود : ۲۳۱
دشت سیستان یکی از مهم ترین مراکز باستانی و تاریخی شرق و جنوب شرق ایران در دوران پیش از تاریخ و دوران اسلامی است که پژوهش های اندکی برای شناخت پیشینه تاریخی و فرهنگی آن انجام شده است. در این پژوهش بدنه شش قطعه از سفالینه های گلابه ای منقوش متعلق به دشت سیستان با هدف شناسایی ساختار و ترکیب کانی شناختی آن ها به روش های مختلف آزمایشگاهی مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است تا تکنیک ساخت و منشاء آن ها شناسایی گردد. برای این منظور از روش های مختلف آزمایشگاهی، همچون پراش پرتوی ایکس (XRD)، پتروگرافی مقاطع نازک و میکروسکوپ الکترونی روبشی مجهز به طیف سنج پراکنش انرژی پرتوی ایکس (SEM-EDS) استفاده شده است. مطالعه ساختاری بدنه سفالینه ها نشان داد که تمامی نمونه ها از نظر ساختار و ترکیب کانی شناختی تقریباً مشابه اند. ازسوی دیگر، نبود فازهای کانی شناختی دمای بالا و حضور برخی از فازهای ویژه، گویای آن بود که سفالگران دوران اسلامی برای پخت این سفالینه ها از دمای متوسطی حدود 850 تا 900 درجه سانتیگراد استفاده نموده اند. با توجه به فازهای شناسایی شده در بدنه سفال ها و داده های حاصل از آنالیز عنصری به نظر می رسد که در تهیه گل سفالگری این آثار سفالی از خاک های رس سرخ رنگ استفاده شده که همین امر موجب گشته است با پخت سفالینه ها در شرایط اکسیداسیون، رنگ خمیره آن ها قرمز شود. با توجه به تعداد محدود نمونه های کشف شده از این نوع سفال در این منطقه و عدم همخوانی ترکیب کانی شناختی و عناصر تشکیل دهنده بدنه این سفال ها با ساختار و ترکیب زمین شناختی منطقه دشت سیستان، به نظر می رسد که احتمالاً این نمونه های سفالی وارداتی است.
۴۹۲.

ارزیابی تأثیر مخاطرات محیطی در آسیب پذیری گورستان های خمره ای اشکانی مریوان (مطالعه موردی: گورستان زردویان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: دیرین محیط زردویان ژئومورفولوژی مخاطرات محیطی کریوکلاستی گورستان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۲ تعداد دانلود : ۳۰۱
منطقه مریوان به دلیل دارابودن تعداد بسیار زیادی گورستان های خمره ای، جهت مطالعات باستان شناسی این نوع از سنت تدفینی در دوران های مختلف تاریخی بسیار حائز اهمیت است. از طرفی، تمام این منطقه در معرض حجم وسیعی از آسیب های انسانی و طبیعی قرار داشته و دارد؛ نکته ای که تاکنون توجه چندانی به آن نشده و در عین حال این پرسش را مطرح می کند که دلیل یا دلایل چنین حجم عظیمی از آسیب در این محوطه ها چیست؟ در راستای پاسخ به این پرسش، ابتدا به بررسی شواهد آسیب دیده و عوامل آسیب زا در سایت زردویان پرداخته شده و سپس با توسل به رویکردی بینارشته ای به منظور ارزیابی عوامل مؤثر بر تخریب محوطه، از شواهد و اطلاعات ژئومورفولوژی، اقلیمی، زمین شناسی و همچنین تصاویر راداری سنتینل ۱ استفاده شده است. نتایج ارزیابی ها، بیانگر آن است که با توجه به وضعیت ژئومورفولوژیکی منطقه، حرکات دامنه ای پیوسته و آرام سبب واردآوردن فشار به خمره ها و  حرکت در جهت شیب، تخریب و حتی واژگونی آن ها شده است؛ همچنین با توجه به وضعیت اقلیمی منطقه، پدیده کریوکلاستی باعث فرسایش خمره هایی شده است که نزدیک تر به سطح  بوده اند. فزون بر این، نتایج به دست آمده از روش تداخل سنجی راداری و روش سری زمانی SBAS نیز مشخص نمود که محدوده مطالعاتی در طی دوره زمانی ۲ ساله، بین ۷/۶ تا ۸/۴۳ میلی متر فرونشست داشته است که این میزان در بلندمدت می تواند بسیار قابل توجه باشد و تأثیر مستقیمی در آسیب پذیری محوطه نهاده باشد.
۴۹۳.

چرایی و چگونگی تجارت دریایی مردم بوشهر با هندوستان (1305- 1350ش)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تجارت دریایی بوشهر هندوستان خلیج فارس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۲ تعداد دانلود : ۲۸۰
هدف: در اوایل حکومت پهلوی، فعالیت ناوگان دریایی خارجیان در منطقه فروکش کرد. در مقابل، تکاپوهای سفرهای تجاری مردم بوشهر به هندوستان و حوزه اقیانوس هند افزایش یافت. در این پژوهش علل، نتایج و چگونگی خاتمه یافتن این سفرها بررسی می شود. روش٫ رویکرد پژوهش: این پژوهش با روش تاریخی و شیوه توصیفی- تحلیلی و با کمک اسناد و مدارک آرشیوی سازمان اسناد ملی ایران، اسناد اتاق بازرگانی بوشهر، منابع کتابخانه ای و مصاحبه نگارنده با ناخدایان قدیمی نوشته شده است. یافته ها و نتیجه گیری: سفرهای تجاری مردم بوشهر یک میراث کهن و ماندگار برای برآوردن معیشت و نیازهای منطقه بود. صادرات خرما و سایر کالاها به هند و نیاز مردم بوشهر و نواحی خلیج فارس به چوب های مخصوص در معماری محلی و کشتی سازی و لوازم دیگر، از علل اصلی این سفرها بود که با تغییر رویه معماری و تجارت، تحولات اقتصادی در کشورهای حوزه خلیج فارس و تجارت با کشورهای مذکور در آغاز دهه پنجاه خورشیدی، این سفرها پایان یافت.
۴۹۴.

بازشناسی، توسعه و بهبود سایت موزه های باستان شناسی، بر پایه نظریات و با استفاده از مدل سوات (SWOT) درتجارب داخلی و خارجی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: سایت موزه محوطه باستان شناسی حفاظت و مرمت مدیریت گردشگری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۰ تعداد دانلود : ۲۲۶
در ایران محوطه های باستان شناسی بسیاری وجود دارد که به دلیل بی توجهی و عدم رسیدگی در معرض آسیب قرار گرفته اند. این معضل به تخریب آثار ارزشمند و به تبع آن، به ازبین رفتن تاریخ، عملکرد و کالبد آثار می انجامد. سایت موزه ها می توانند در تحقق هدف حفاظت جامع، توسعه فرهنگی و تاریخی مکان و نیز استفاده بهینه از ظرفیت های محوطه بسیار کارآمد باشند. هدف این پژوهش، بازشناسی شاخص های مهم در چارچوب نظری منعطف در جهت ایجادسایت موزه بر مبنای رویکرد حفاظتی و گردشگری است. برای این منظور، در مرحله اول با مروری بر ادبیات و نظریات ارائه شده در این حوزه و پیشینه سایت موزه ها در جهان، به ضرورت ایجاد سایت موزه و توجه به محوطه های باستان شناسی پرداخته شد. سپس، در مرحله دوم، با مستند سازی دو تجربه خارجی و دو تجربه داخلی به بررسی و تحلیل آنها با روش سوات، زمینه ارتقای دانش نظری در عرصه ساخت سایت موزه ها فراهم آمد تا با تکیه بر این دانش بتوان سیاست های کارآمدتری اتخاذ کرد. روش کار در این مقاله توصیفی، تحلیلی است و نتایج پژوهش نشان داد که یکی از موثرترین راه های حفاظت از محوطه ها و شناساندن تاریخ و فرهنگ آنها، ایجاد سایت موزه ای است که بتواند از محوطه باستان شناسی و ارزش های آن حفاظت کرده و در عین حال با جذب مخاطبان عمومی، متخصصان و با استفاده از روش های نوین و کارآمد این محوطه ها را مدیریت کرده و از آنها بهره برداری کند.
۴۹۵.

جایگاه امر قدسی در جریان تاریخ نگاری مدینه و عراق(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تاریخ نگاری مدینه تاریخ نگاری عراق عرفی سازی امر قدسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۲ تعداد دانلود : ۲۵۹
قدسیت عاملی مهم و تأثیرگذار در ایجاد سرشتی چندپهلو در تاریخ نویسی مسلمانان است. یکی از جنبه های اصلی قدسیت پیوند اسطوره - تاریخ و کلام - تاریخ است. تاریخ به عنوان علمی واقع گرا درصدد فهم وقایع مهم تاریخی در گذشته انسانی است. واقع گرایی تاریخ، در ابعاد اسطوره ای که با تخیلات شاعرانه و عرفانی نشانه گذاری می شود، قابل خوانش نیست؛ ازاین رو مورخان بزرگ، روش ها و شیوه های گوناگونی را به منظور عبور از مباحث فراتاریخی به کار می بستند. در جریانات تاریخ نویسی مدینه و عراق در قرن اول و دوم هجری، تلاشی مشابه برای فهمی متفاوت از اسطوره و تاریخ دین شکل گرفت. سؤال اینجاست که جریانات تاریخ نویسی مدینه و عراق چه شیوه ها و روش هایی را برای عبور از امور قدسی در تاریخ به کار بستند. با به کاربستن شیوه توصیف و تحلیل تاریخی، مدعا این است که مورخان مدینه و عراق، برای عبور از امر قدسی به روش های ثبت زنجیره سند، تسلسل تاریخی، مشاهده و تجربه، شیوه علمی و ارجاع به اسناد مکتوب متوسل شدند. دستاورد پژوهش این است که مورخان مدینه و عراق، با به کارگیری روش های مذبور توانستند، متونی بر اساس اصالت عینیت تاریخی و دوری از امور قدسی تولید کنند.
۴۹۶.

مثالب نگاری در شرق اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مثالبنگاری تاریخ نگاری تاریخ اسلام

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۵ تعداد دانلود : ۲۶۷
این پژوهش درصدد مطالعه چندوچون موضوع مطاعن و مثالب نگاری شرق اسلامی به روش اسنادی و کتابخانه ای با رویکرد تاریخی و تحلیلی و انتقادی است. ریشه تاریخی این مثالب نگاری ها که با هدف ثلب، یعنی عیب گویی، سرزنش و بدگویی از رقیب نوشته شده اند، رقابت های جاهلی و قومی است، اما پس از اسلام به تدریج به موضوعاتی چون مذاهب فقهی و کلامی، رهبران سیاسی، فرقه ها، ائمه مذاهب و تصوف توسعه یافت. بررسی ها نشان می دهد که جریان مثالب نگاری نیز مانند تاریخ نگاری اسلامی، غالباً به شرق اسلامی تعلق دارد و در غرب اسلام به جز یادداشت های کوتاه مطلب دندان گیری به چشم نمی خورد. مثالب نگاری، غالباً تحت تأثیر علل و عوامل غیراخلاقی چون غلو، شعوبیگری، عصبیتِ قومی، عوامل سیاسی اجتماعی، خصومت و سوءتفاهم، رقابت ها و انگیزه های سودجویانه، جای خود را در تاریخ ادبیات اسلام بازکرده است، اما از دخالت عواملی چون حقیقت جویی، جرح و تعدیل راویان، صیانت از ایمان مردم و دفع و طرد بدعت گذاران یا وجوب تقابل با بدگویان و بدنویسان در تألیف آنچه مثالب نگاری نامیده می شود، نمی توان چشم پوشید. بسیاری از فقها و صاحب نظران بر این باورند که مثالب نگاری ها در پرتو این انگیزه ها، موضوعاً از عنوان مثالب، خارج و به فعل اخلاقی تبدیل می شود یا به سبب مصلحت مهم تر، از نظر حکم فقهی از دایره حرمت خارج می شود. به نظر می رسد بسیاری از مثالب نگاری های موجود با همین انگیزه ها تدوین یافته اند و مقاصد مهم دینی و مذهبی را دنبال کرده اند، اما از این واقعیت نیز نمی توان چشم پوشید که همین آثار از نظر سلبی نیز در ایجاد بدبینی ها و بدگویی ها و دشمنی ها نقشی انکارناپذیر داشته اند.
۴۹۷.

مغول شناسیِ ایرانی و نسبت آن با دو شاخه مغول شناسیِ مارکسیستی و غربی در تاریخ نگاری دوره پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مغول شناسیِ ایرانی دوره پهلوی مغول شناسی مارکسیستی مغول شناسی غربی گفتمان فرهنگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۶ تعداد دانلود : ۲۷۱
مغول شناسیِ ایرانی در کنار دوشاخه مغول پژوهی مارکسیستی و اروپایی، صورت بندی سه گانه مغول شناسیِ دوره پهلوی را تشکیل دادند. در این میان، مغول شناسیِ ایرانی به دلیل تمایز در مبانی روش شناختی و بینش تحلیلی متفاوت و نیز پیوندش با شاکله گفتمانی- ایدئولوژیکی دوره پهلوی، نوع خاصی از مغول پژوهی را عرضه کرد که واجد چند خصلت مهم بود: عدم اتکای آن به مبانی روش شناسیِ منسجم، پیوند آن با گفتمان ملی گرایانه ، غلبه گرایش های ایران گرایانه و گاه ایران ستایانه و سیطره رویکرد نخبه گرایانه در آن. مغول شناسیِ ایرانی تحت تأثیر این خصلت ها، به گفتمانِ ایدئولوژیکی کلان تری پیوند خورد و روایتِ خود از تاریخ عصر مغول را حول محور کلان روایتِ رستاخیزِ فرهنگیِ ایران صورت بندی کرد. بر مبنای چنین وضعیتی، فرضیه این پژوهش این است: مغول شناسیِ ایرانی، تاریخ ایران عصر مغول را به مثابه دوره ای طلایی روایت کرد و با مرکزیت بخشیدن به نظریه «رستاخیزِ فرهنگی و تداومِ هویت ایرانی»، به شکلی تفاخرآمیز، گفتمان ایدئولوژیکی دوره پهلوی را تقویت کرد. در این پژوهش تلاش می شود به روشی تحلیلی درجه اعتبار این فرضیه سنجیده شود.
۴۹۸.

تحلیل مضمونی اخبار خوارج عصر امویان (132- 41) در منابع تاریخی اصحاب حدیث(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اصحاب حدیث خوارج امویان تحلیل مضمون تاریخ نگاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۶ تعداد دانلود : ۲۴۱
پژوهش حاضر با درک ارزشمندی میراث تاریخی اصحاب حدیث و اثرگذاری آن در ذهن مخاطبان این آثار در موضوع خوارج عصر اموی و با هدف کشف شبکه مضمونی موجود در این متون و برای رسیدن به الگویی که توضیح دهنده منطق کلی و شاکله آن ها باشد، تلاش می کند تا به سؤال «اصحاب حدیث در ثبت اخبار خوارج چه مضامینی را به مخاطبان ارائه می کنند؟» پاسخ دهد. برای یافتن این پاسخ ابتدا به مطالعه میراث تاریخی اصحاب حدیث در این زمینه پرداخته شد و از میان آثار موجود، تاریخ خلیفه بن خیاط (ابن خیاط240ق)، بقایای کتاب المعرفه و التاریخ (فسوی277ق)، تاریخ الامم و الملوک (طبری 310ق)، المنتظم فى تاریخ الامم و الملوک ، (ابن جوزى 597ق) انتخاب شد و داده های مرتبط با اخبار خوارج از میان آنان استخراج و سپس با روش تحلیل مضمون و اجرای مراحل مختلف آن، داده ها تحلیل و مضامین نهفته در منابع منتخب کشف شد که چهار مضمون فراگیرِ خوارج جریانی سیاسی- مذهبی و عملگرا، تهدیدات دائمی خوارج برای حکومت، سرکوب خوارج با هزینه های هنگفت و اسلامی بودن سرکوب خوارج یافت شد که این مضامین با توجه به رویکرد اصحاب حدیث به خلافت، در راستای مشروعیت بخشی به رفتار امویان در قبال سرکوب خوارج است.
۴۹۹.

جامعه شناسی تاریخی «قدسیت سلطان» و مفهوم «ظل الله» بر اساس منابع تاریخ نگاری دوره ایلخانی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: دوره میانه ایران ایلخانان گفتمان ظل اللهی دوگانه قدسیت - مسئولیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۵ تعداد دانلود : ۲۸۰
مفهوم «ظل الله» در تاریخ ایران دوره اسلامی با مفهوم «سلطنت» پیوند یافته و به نوعی بیانگر مبانی مشروعیت و قدرت حاکمان شده است. برخی از مورخان و محققان معاصر با رویکرد کلی نگر و تک ساحتی تفکر ظل اللهی را در بستر تاریخ ایران، مفهومی متداوم دانسته اند و به تفاوت ها و گسست های مفهومی این تفکر توجهی نشان نداده اند، به همین دلیل گاه این مفهوم در قالب معرفتی اندیشه ایرانشهری و هم عرض با فره ایزدی صورت بندی و ناظر بر تداوم تاریخی ایران تفسیر شده است. در حالی که پرسش پژوهش حاضر این است که با توجه به گسست های روی داده در عصر میانه ایران گفتمان ظل اللهی چگونه توانست مشروعیت حاکمان ایلخانی را تولید کند و فرایند قدسی سازی دوره مذکور از خلال منابع تاریخ نگارانه چه تفاوت هایی با دوره های پیشین یافته است. این پژوهش بنا به ماهیت آن با شیوه تبیین تاریخی و رویکرد جامعه شناسی تاریخی و تاریخ مفهوم سامان یافته و می کوشد داده های منابع تاریخ نگاری را نقد و تحلیل کرده و با در نظر گرفتن «تغییر» در کلان روندهای تاریخی، این مفهوم را از منظر «جامعه شناسی تاریخی قدسیت سلطان» بازشناسی  و با بررسی اجزاء و سازه های اندیشه ای آن تغییر این مفهوم را از صورت «غیرقدسی- مسئولیت مندِ» سلطان اوایل دوره میانه به ساحت سلطان «قدسی- غیرمسئولانه» اواخر دوره میانه تبیین کند. نقطه کانونی این تحول بزرگ در عصر «ایلخانی» قابل پیگیری است؛ بنابراین مفهوم سلطنت در این دوره با تغییر و تحول مهمی در زمینه «قدسی» سازی مقام سلطان روبه رو شده و گفتمان جدیدی را در نظام سیاسی تاریخ ایران به وجود آورده که می توان از آن به سرآغاز و تکوین «گفتمان ظل اللهی» تعبیر کرد.
۵۰۰.

تحلیل گفتمان رویکردهای سنت گرایی و تاریخی نگری در مبانی نظری هنر اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحلیل گفتمان هنر اسلامی لاکلا و موفه سنت گرایان تاریخ گرایان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۵ تعداد دانلود : ۳۳۱
رویکرد ها و تعاریف متنوع و گاه متفاوت در مطالعات هنر اسلامی، بررسی شاخه های مختلف این هنر را پیچیده کرده است. سنت گرایی و تاریخی نگری، دو رویکرد غالب در این شاخه هنری، هر یک به گونه ای به هنر اسلامی می نگرند. اصل در سنت گرایی بر سنت و اصول تغییرناپذیر نهاده شده، در حالی که در تاریخی نگری، تاریخ و زمینه های آن، این جایگاه را دارا هستند. سنت گرایان هنر اسلامی را نتیجه فیضی می دانند که در وجود هنرمند جریان یافته و آموزه های خرد جاویدان را در اثر هنری به تجسم صوری رسانده، اما نگاه تاریخی نگر، آثار هنری را محصول جبر تاریخی و زمینه های آن در دوره های مختلف می داند. این تفاوت ها و مواردی از این دست، باعث پیچیدگی در بررسی آثار هنری حتی در جشنواره های معتبر شده و معیارهای گوناگون و گاه متعارضی برای داوری آثار هنر اسلامی در نظر گرفته می شود. این پژوهش، با روش توصیفی تحلیلی و تحلیل گفتمان ارنستو لاکلا و شانتال موفه و رویکردی تطبیقی، سنت گرایی و تاریخی نگری را به عنوان گفتمان در نظر گرفته و در صدد است تا به پرسش هایی از این دست پاسخ دهد: دو رویکرد غالب در هنر اسلامی چگونه با روش تحلیل گفتمان بررسی می شوند، چرا با وجود این دو گفتمان غالب، در تعریف هنر اسلامی و شاخص های اصلی آن وحدت نظر وجود ندارد؟ و بدین صورت زمینه ای فراهم آورد تا شرایط تعدیل تعاریف یا طرح تعریف جامع تر فراهم شود. از یافته های پژوهش می توان به جامع ومانع نبودن این رویکردها به تنهایی در مطالعات هنر اسلامی و شباهت نداشتن در اجزای گفتمانی جهت ایجاد گفتمان مشترک اشاره کرد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان