فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۲۱ تا ۳۴۰ مورد از کل ۵۶۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
یکی از شاخص های مهم برای سنجش توسعه هر کشور صنعت زنان و نوع مشارکت آنان است. زنان به عنوان بخشی از سرمایه های انسانی هر جامعه، با مشارکت خود می توانند نقش تعیین کننده ای در توسعه کشور داشته باشند. با وجود این، موانع مختلفی برای مشارکت اقتصادی زنان وجود دارد که با شناخت دقیق آن ها می توان به برطرف کردن این موانع پرداخت. بنابراین این تحقیق در پی دستیابی به موانع مشارکت اقتصادی زنان در کلان شهر تبریز می باشد. روش تحقیق توصیفی، تحلیلی و پیمایشی و جامعه آماری جمعیت زنان فعال اقتصادی بر اساس سرشماری سال 1390 (437184 نفر) بوده که حجم نمونه بر اساس مدل کوکران 384 نفر بدست آمده است. نتایج این تحقیق حاکی از آن است مهم ترین موانع برای مشارکت اقتصادی زنان شاخص های فرهنگی جامعه است که امتیاز محاسبه شده با استفاده از آزمون RMS، برای این شاخص 0.721 می باشد. همچنین شاخص های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی نیز در رتبه های بعدی قرار دارند که میزان تأثیر آن ها به ترتیب 0.645، 0.632 و 0.567 می باشد. در بین متغیرهای مورد مطالعه نیز مهم ترین موانع مشارکت اقتصادی زنان تبعیض و تفاوت در فرآیند اجتماعی شدن زن و مرد در جامعه، طرز تلقی و نگرش جامعه به وظایف زنان، صاحب سرمایه نبودن زنان و عدم وجود نهادهای سیاسی مشارکتی بوده که میانگین محاسبه شده با استفاده از آزمون t تک نمونه ای برای هرکدام به ترتیب 4.12، 4.21، 4.09 و 3.83 می باشد.
سبک های دلبستگی و میزان بخشودگی میان زنان متقاضی طلاق و زنان عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین سبک های دلبستگی و میزان بخشودگی میان زنان متقاضی طلاق و زنان عادی انجام شده است. بدین منظور با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس100 نفر از جامعه زنان عادی و 100 نفر از جامعه زنان متقاضی طلاق به عنوان گروه نمونه در نظر گرفته شدند. ابزارهای جمع آوری اطلاعات عبارت بودند از مقیاس سبک های دلبستگی بزرگسالان(AAS) و مقیاس بخشودگی خانواده(FFS). برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری آزمون t و تحلیل واریانس و ضریب همبستگی استفاده شد. نتایج بیا ن کننده آن است که بین سبک های دلبستگی ایمن و ناایمن اضطرابی با میزان بخشودگی، رابطه معناداری وجود دارد. همچنین بین زنان عادی و زنان متقاضی طلاق در سبک های دلبستگی و میزان بخشودگی آن ها تفاوت معناداری وجود دارد.
نقش زن در توسعه انسانى
حوزههای تخصصی:
مقایسه بین متغیرهای جمعیت شناختی، فرهنگی و مذهبی زوج های عادی و متقاضی طلاق در شهر تهران در سال 1393(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف محقق از پژوهش حاضر مقایسه متغیرهای جمعیت شناختی، فرهنگی، و مذهبی زوج های عادی و متقاضی طلاق در شهر تهران است و جامعه آماری این پژوهش را زوج های متقاضی طلاق مراجعه کننده به دادگاه خانواده در شهر تهران و زوج های عادی تشکیل می دهند. نمونه اولیه شامل 156 زوج متقاضی طلاق و 164 زوج عادی بود و پس از ریزش 132 زوج متقاضی طلاق و 132 زوج عادی باقی ماندند. پرسش نامه تحقیق شامل دو پرسش نامه (جمعیت شناختی و باورهای مذهبی) بود. در پرسش نامه جمعیت شناختی اطلاعاتی مثل زمان ازدواج، تحصیلات، تفاوت های فرهنگی، و قومیت استفسار شد و شرکت کنندگان در تحقیق آن را تکمیل کردند. پس از تکمیل پرسش نامه ها، داده ها با نرم افزار Spss v15 و با استفاده از آزمون های خی دو (chi-squared) و کوکران تحلیل شد. تحلیل نتایج نشان داد که تفاوت فرهنگی زیاد، تفاوت مذهبی زیاد، سن زیر 25 سال مرد در زمان ازدواج، سن زیر 20 سال زن در زمان ازدواج، میزان آشنایی کم تر از شش ماه زوجین، و اختلاف تحصیلات بیش از دو مقطع زن و مرد در دو گروه زوج های عادی و متقاضی طلاق تفاوت های معنی داری داشتند.
تحلیل جامعه شناختی درک و تصوّر کنشگران اجتماعی نسبت به جرایم زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق به روش کیفی انجام شده و تلاش می کند تحلیلی جامعه شناختی از درک و تصور کنشگران اجتماعی از جرایم زنان ارائه دهد. بی تردید جرایم زنان ابعاد پیچیده ای دارد که در بسترهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جامعه ریشه دارد و با شناخت و فهم این ریشه ها می توان به دلایل زنان در ارتکاب جرم پی برد و زوایای پنهان آن را آشکار کرد.
یافته های این تحقیق براساس مصاحبه های عمیق کیفی با 51 زن و مرد تهرانی به دست آمده و سعی دارد تصوّر کنشگران اجتماعی و نوع قضاوت آنها را دربارة جرایم زنان دریابد. از دید کنشگران اجتماعی، جرایم زنان با عواملی چون فقر، نیاز مالی، اوضاع نامساعد زندگی، نارضایتی از همسر، استیلای مردانه قابل تبیین است. انجام این گونه تحقیقات زمینه ای را فراهم می سازد تا فاصلة میان واقعیت اجتماعی جرایم زنان و ذهنیت اجتماعی شناسایی شود. ذهنیت اجتماعی درباب جرایم زنان برحسب جنسیت می تواند تصاویر متفاوتی ارائه کند. باتوجه به کیفی بودن تحقیق، نویسندگان به هیچ وجه قصد تعمیم یافته های تحقیق را در سطح کلان ندارند، هرچند یافته های این پژوهش با بسیاری از تحقیقات کیفی و کمی و نیز نظریات مختلف جامعه شناسی و جرم شناسی مطابقت دارد.
بررسی نقش واسطه ای سبک حل تعارض غیر سازنده در رابطه سلامت خانواده اصلی با عدالت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف ارزیابی اثرات مستقیم و غیر مستقیم سلامت خانواده ی اصلی از طریق نقش واسطه ای سبک حل تعارض غیر سازنده برعدالت زناشویی انجام شد. نمونه ی پژوهش شامل 240 معلم زن متأهل شهرستان ممسنی بود که به روش تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و پرسشنامه های سلامت خانواده اصلی، ادراک انصاف و سبک های حل تعارض را تکمیل کردند. لازم به ذکر است که از سنجه ادراک انصاف برای ارزیابی عدالت زناشویی استفاده شد. برای تحلیل داده ها از ابزار 18 Spss و Amos استفاده گردید. یافته های تحقیق نشان داد سلامت خانواده ی اصلی به طور مستقیم با عدالت زناشویی رابطه ی معنادار دارد. همین طور سلامت خانواده ی اصلی به طور غیر مستقیم و از طریق نقش واسطه ای سبک حل تعارض غیر سازنده با عدالت زناشویی رابطه ی معنادار دارد. به این ترتیب سبک حل تعارض غیر سازنده توانست نقش واسطه ای بین سلامت خانواده ی اصلی با عدالت زناشویی ایفا کند. به عبارت دیگر سلامت خانواده ی اصلی علاوه بر اثر مستقیم بر عدالت زناشویی، از طریق نقش واسطه ای سبک حل تعارض غیرسازنده نیز بر عدالت زناشویی اثر دارد. قابل ذکر است که اثر مستقیم بیش تر از اثر غیر مستقیم بود. از این رو هر دو مسیر در مدل پژوهشی تأیید شد.
نقش طرح واره های ناسازگار اولیه، صفات شخصیت و سبک های دلبستگی در پیش بینی علائم نشانگان ضربه عشق دانشجویان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره چهاردهم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳ (پیاپی ۴۸)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف : تجربه عشق و سوگ عاشقانه در دانشجویان دانشگاه شایع است. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش طرح واره های ناسازگار اولیه، صفات شخصیت و سبک های دلبستگی در پیش بینی نشانگان ضربه عشق بود. روش : به این منظور تعداد 192 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه شهید مدنی آذربایجان به روش نمونه گیری هدفمند و با توجه به ملاک های ورود انتخاب شدند و پرسشنامه طرح واره های ناسازگار یانگ، پرسشنامه شخصیتی نئو و مقیاس دلبستگی بزرگسالان را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از روش رگرسیون چندگانه با روش همزمان تحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که طرح واره های ناسازگار حوزه خودگردانی و عملکرد مختل و دیگرجهت مندی، و همچنین صفات شخصیتی روان رنجوری و باوجدان بودن، و در نهایت سبک دلبستگی ایمن توانستند نشانگان ضربه عشق را در دانشجویان پیش بینی نمایند. نتیجه گیری : طرح واره های ناسازگار اولیه، صفات شخصیت و سبک های دلبستگی با نشانگان ضربه عشق ارتباط دارند و می توانند آن را پیش بینی نمایند.
بررسی روانشناختی تجاوز جنسی زناشویی با نگاهی بر جنبه فقهی و حقوقی موضوع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تجاوز جنسی زناشویی از جمله مواردی است که سازمان ملل، مبارزه با آن را در قالب اعلامیه حذف خشونت علیه زنان منتشر کرده است. که با توجه به رشد تعداد کشورهایی که تجاوز جنسی زناشویی را جرم انگاری کرده اند، این مسأله به مرز تبدیل شدن به یک الزام بین المللی رسیده است. نیاز به شناسایی این پدیده و شناخت ابعاد روانشناختی آن در جامعه ما و نحوه برخورد قانونگذار با این پدیده امری ضروری می نماید. این پژوهش درصدد است ضمن شناخت پدیده تجاوز جنسی زناشویی پاسخی مناسب در خصوص سؤال اصلی پژوهش مبنی بر اینکه تجاوز جنسی زناشویی موجود در دیدگاه روانشناختی به چه نحوی در فقه و حقوق اسلامی قابل طرح است؟ را بیابد. علاوه بر بررسی این پدیده به شیوه کتابخانه ای، از روش تحقیق ترکیبی یا آمیخته و شیوه تحلیل داده اکتشافی استفاده شده است. ابتدا از طریق مصاحبه عمیق با 4 تن از قربانیان مقولات محوری استخراج شده اند. سپس از مقولات جهت تدوین پرسشنامه استفاده شده است. یافته ها حاکی از آن است که قانونگذار به صورت غیر منسجم به برخی از مقولات پرداخته است. از سوی دیگر مقوله عشق در دیدگاه فقهی با عمق بیشتری نسبت به دو مؤلفه حقوق و روانشناختی ارائه و تببین شده است.
برررسی پیامدهای کودکآزاری بر شخصیت دختران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگره مقاصد شرعی و رسالت مادری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مادر کانون پیوند در خانواده است. جایگاه او در طبیعت، جایگاهی ریشه ای است که خلقت و فطرت عالم با آن عجین شده است و این قانون هستی، قابلیت تغییر ندارد و بر اساس این جایگاه ریشه ای کرامتی خاص برای او مقرر کرده، که در وجوه عام خود از وی نفی ضرر و حرج و اکراه کرده است. اسلام در رأس همه ادیان، توجه خاصی به نقش محوری این وجود مبذول داشته است. اگرچه متون و نصوص مبنی بر رویکردها و اصول کلی درباره مادر است، جامعه معاصر نیاز محسوسی به واکاوای جایگاه و تأثیر مادر در قالب های خردتر دینی برای ارائه الگوهای دست یافتنی دارد. در این مقاله، در راستای پاسخ به این که رسالت مادر چگونه در حوزه شرع تبیین می شود و آیا این رسالت، قابلیت سطح بندی در این حوزه را دارد یا خیر و همچنین نقطه محوری این رسالت بر اهرام کدام یک از عوامل استوار است، سعی داریم جایگاه مادر و رسالت او را در حلقه محکم و ناگسستنی مقاصد در شریعت بررسی و رسالت او را در سه سطح کلان، میانه و خرد در حوزه شرع ارائه کنیم. بدین ترتیب، در بخش اول به نگره مقاصد شرعی و در بخش دوم به رابطه این نگره با مادری (شرح رسالت مادر در مصالح ضروری پنج گانه) می پردازیم. بر حسب بررسی های نگارندگان، نتیجه می گیریم که مادری در دایره توانمندی های زن قرار گرفته و این، عین عدالت است که زن بنا به جهازی که دارد، از جایگاه و نقش مادری می شود. و نیز طهارت مادر در حفظ مصالح پنج گانه نقطه محوری در رویکرد اسلام و مقاصد شرع است؛ چرا که مادر امانت دار الهی و حائز پایگاهی ارزشی و یکتا در حفظ انسجام خانواده است.
بایسته هاى حل مسایل زنان
حوزههای تخصصی:
اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر فراهیجان بر سازگاری و دلزدگی زناشویی در همسران دارای تعارض(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر زوج درمانی مبتنی بر فراهیجان بر سازگاری و دلزدگی زناشویی در همسران دارای تعارض زناشویی انجام گرفت. این پژوهش از نوع مطالعات آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمام زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره سطح شهر تبریز، دادگاه خانواده و شورای حل اختلاف دادگستری شهر تبریز در طول پاییز سال 95 بود. برای انتخاب نمونه پژوهش از بین تمامی زوجین واجد شرایط ورود به مطالعه 16 زوج (32 نفر) به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند و پس از جایگزینی در گروه آزمایش و گروه کنترل مورد مطالعه قرار گرفتند. سپس زوج درمانی مبتنی بر فراهیجان طی هشت جلسه 90 دقیقه ای برای گروه آزمایش اجرا شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری در برنامه SPSS انجام گرفت. نتایج نشان داد که زوج درمانی مبتنی بر فراهیجان (رویکرد گاتمن) به تفاوت معنی دار بین گروه های آزمایش و کنترل در متغیر سازگاری و مؤلفه های دلزدگی زناشویی شامل خستگی جسمی، از پا افتادن عاطفی و از پا افتادن روانی منجر شده است. با توجه به نتایج، درمان مبتنی بر فراهیجان با افزایش سطوح چرخه تعامل مثبت، جایگزین ساختن پیوندجویی به جای خصومت و رفتارهای اجباری و جایگزینی رفتارهای تخریبگر با رفتارهای سازنده به افزایش سازگاری زناشویی و با کاهش دامنه رفتارهای تخریبگر همچون انتقاد، تحقیر و حالت تدافعی در همسران دارای تعارض زناشویی به کاهش دلزدگی زناشویی در آنان منجر می شود.
مطالعه جامعه شناختی دروغ گویی در روابط بینا جنسی مورد زوج های تهران)1395-1396)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش درصدد مطالعه ی جامعه شناختی دروغ گویی در روابط پایدار بینا جنسی در سه گروه زوج های ازدواج قانونی، هم خانگی ها و نامزدها است. برای دستیابی به الگوهای دروغ گویی در روابط بینا جنسی به لحاظ روشی از رویکرد کیفی و روش تحلیل مضمون استفاده شده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که عواملی مانند احساس نا امنی، وابستگی اقتصادی به همسر، به دست آوردن دل همسر، و عدم تفاهم و اطمینان به رابطه زناشویی منجر به دروغ گویی، زوج های ازدواج قانونی می شود. همچنین عواملی مانند تسهیل و کسب رضایت متقابل، کنترل و حریم شناسی، عدم استقلال در زندگی منجر به دروغ گویی زوج های نامزد می شود و در زوج های هم خانه ای عدم تعهد و مسؤولیت پذیری، خودخواهی و پیگیری خواسته های فردی و محدودیتهای خانوادگی و فرهنگی منجر به دروغ گویی آن ها می شود. در مقایسه ی بین الگوهای دروغ گویی، یافته ها حاکی از آن بودنوع روابط زوج های دائم و قانونی به صورت تام شکل می گیرد که در زوج های نامزد و هم خانه ای روابط به صورت محدود است. دروغ گویی براساس کارکردی که برای فرد دارد در زوج های قانونی و دائم به عنوان مفر، در زوج های نامزد به عنوان تسهیل در رابطه و در زوج های هم خانه ای به عنوان سلاح و کسب لذت بیشتر اتفاق می افتد.
نقش فاصله بین انتظارات و واقعیّتِ رابطة زناشویی در رضایت زناشویی زنان و مردان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره سیزدهم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲ (پیاپی ۴۳)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطة فاصله بین انتظارات افراد از رابطة زناشویی و واقعیت در حال تجربه زندگی زناشویی با میزان رضایت زناشویی زوجین انجام شد. بدین منظور 146 نفر متأهل(87 زن و 59 مرد) ساکن شهر تهران با استفاده از روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس تجارب واقعی زندگی زناشویی، مقیاس انتظارات از زندگی زناشویی و مقیاس سنجش ارتباط بود. نتایج نشان داد در تمام مؤلّفه های رضایت زناشویی فاصله بین انتظارات افراد از رابطة زناشویی و واقعیت درحال تجربه زندگی زناشویی با میزان رضایت زناشویی همبستگی منفی و معنا داری دارد، نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد فاصله بین واقعیّات و انتظارات در مؤلّفه های حل تعارض و تعهد، نقش معنا داری در پیش بینی میزان رضایت زناشویی دارند. نتایج همچنین نشان داد که در زنان فاصله بین انتظارات از رابطة زناشویی و واقعیت درحال تجربه زندگی زناشویی در مؤلّفه های خودابرازگری، محبّت، رابطة ایمن، ارتباط، حل تعارض به طورمعنا داری بیش تر از مردان بود
زنان ؛ جامعه اطلاعاتی و شکاف جنسیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه جامعه شناختی سبک های زندگی بهنجار و نابهنجار دختران: مطالعه موردی دختران ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مقاله شناسایی وضعیت سبک زندگی دختران ورزشکار با توجه به ویژگی بهنجار یا نابهنجار بودن است. روش این پژوهش بر اساس نوع داده های جمع آوری و تحلیل شده، پژوهشی کمی است و از روش پیمایش در این مطالعه بهره گرفته شده است. جامعه آماری شامل تمامی دختران ورزشکار حاضر در دهمین المپیاد ورزشی دانشجویان دانشگاههای علوم پزشکی کشور در شهرکرد می باشد که از میان آن ها، 355 نفر به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss 18 و با بهره گیری از آزمون کای اسکوئر انجام گرفت. یافته های پژوهش حاکی از آن است که 6/51 درصد از دختران ورزشکار در مولفه گرایش به پوشش خاص، 5/7 درصد در مدیریت بدن، 3/54 درصد در مصرف رسانه ای، 6/42 درصد در چگونگی گذراندن اوقات فراغت و 6/46 درصد در مولفه مصرف موسیقی، وضعیت نابهنجاری دارند. در مجموع 8/40 درصد از دختران ورزشکار سبک زندگی نابهنجاری دارند. هم چنین، نتایج نشان دادند که بین متغیرهای رشته ورزشی و نوع مشارکت ورزشی با سبک زندگی دختران ورزشکار رابطه ای معنادار وجود نداشت، اما رابطه معناداری بین میزان سابقه ورزشی و سبک زندگی مشاهده گردید؛ بدین معنا که هرچه سابقه ورزشی دختران ورزشکار بیشتر شود، بر میزان سبک زندگی نابهنجار آن ها نیز افزوده می شود.
بررسی نگرش دانشجویان پسر نسبت به خشونت علیه زنان در بستر خانواده: آزمون تجربی نظریه یادگیری اجتماعی ایکرز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگرش، عنصری مهم در تحلیل خشونت علیه زنان است. از آنجا که نگرش ها می توانند رفتارها را هدایت کنند، پس آگاهی از دانش مربوط به نگرش افراد به ما اجازه می دهد رفتار را پیش بینی کنیم. چون در این پژوهش، خشونت مردان علیه زنان و نه خشونت پذیری زنان، مورد پژوهش بوده است، لذا جمعیت پژوهش، دانشجویان پسر بوده اند تا بتوان با بررسی نگرش آن ها نسبت به خشونت علیه زنان، رفتار و میزان آمادگی برای رفتار را تبیین و پیش بینی نمود. به نظر می رسد تاکنون در ایران بر مبنای نظریه یادگیری اجتماعی ایکرز، پژوهشی در خصوص تبیین نگرش دانشجویان پسر نسبت به خشونت علیه زنان انجام نشده است. پژوهش حاضر می کوشد به توصیف و تبیین نگرش دانشجویان پسر نسبت به خشونت علیه زنان از دیدگاه نظریه ایکرز بپردازد. روش پژوهش پیمایشی است و اطلاعات حاصل براساس ابزار پرسشنامه خوداظهاری گردآوری شده است. جمعیت پژوهش مورد مطالعه، کلیه دانشجویان پسر دانشگاه مازندران در سال تحصیلی 92 – 91 بودند، که تعداد400 نفر براساس نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم هر دانشکده مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج داده های توصیفی، گویای این است که نگرش نسبت به خشونت علیه زنان در میان دانشجویان در سطح میانه ارزیابی می شود. تحلیل رگرسیونی نشان می دهد که متغیر تعاریف خنثی کننده، قوی ترین و بیشترین پیش بینی کننده نگرش نسبت به خشونت علیه زنان است و قابلیت به کارگیری در تبیین نگرش دانشجویان پسر دانشگاه مازندران نسبت به خشونت علیه زنان را دارد. دستاورد نظری این پژوهش به آزمون نظریه ایکرز و قدرت تبیینی آن در بررسی نگرش دانشجویان پسر نسبت به خشونت علیه زنان مربوط می شود.
ملاحظاتی پیرامون مطالبات
منبع:
حوراء شماره ۳۰
حوزههای تخصصی:
مطالبات اقشار مختلف جامعه، از جمله زنان، چگونه انعکاس مییابند؟ زبان و قلم به عنوان مهمترین راههای انتقال پیام، مطالبات زنان را از طریق رسانهها، و یا نظر سنجیها اعلام میکنند. اما زبان مستقیم تنها بخشی از مطالبات را منتقل میکند و نخبگاه و مدیران نظام باید همواره درصدد دریافت پیامهای غیرزبانی باشند. البته این موضوع در جامعة زنان که به دلایلی چون حیا و یا بسته بودن برخی فضاها، نمیتوانند آزادانه از بخشی از مطالبات خود سخن بگویند با اهمیت مینماید. در این مجال برآنیم تا به بیان شیوه های بیان مطالبات از جانب زنان و کاستی های آن بپردازیم.
شکاف جنسیتی در کاربرد کامپیوتر و اینترنت بررسی دانشجویان دانشگاه های شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، که شکاف بین زنان و مردان را از نظر میزان، شیوه، و نوع استفاده از کامپیوتر و اینترنت مورد بررسی قرار می دهد، با استفاده از روش پیمایش و گردآوری اطلاعات با پرسش نامه انجام شده است و جامعه آماری آن را دانشجویان (دختر و پسر) مشغول به تحصیل در دانشگاه های دولتی تهران در پایه کارشناسی و کارشناسی ارشد رشته های علوم فنی و مهندسی، علوم انسانی، علوم پایه، و هنر تشکیل می دهد.
بر اساس یافته های پژوهش، جنسیت بر میزان استفاده از اینترنت تاثیرگذار است و دانشجویان پسر زمان بیش تری را صرف استفاده از کامپیوتر و اینترنت می کنند. نوع استفاده از اینترنت نیز بین دختران و پسران دانشجو متفاوت است؛ دختران دریافت و ارسال پست الکترونیکی، خرید کالا، و سرگرمی را ترجیح می دهند و پسران از اینترنت به منظور جست و جوی اطلاعات و دریافت خبر استفاده می کنند. بنابراین می توان گفت هم چنان که در دنیای واقعی، زنان به حفظ روابط با وابستگان، دوستان، و آشنایان اهمیت می دهند، از اینترنت نیز بدین منظور استفاده می کنند و کم تر در پی جست و جوی اطلاعات و کسب خبراند.