فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۸۱ تا ۷۰۰ مورد از کل ۶٬۵۰۷ مورد.
منبع:
روان شناسی فرهنگی زن سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۷
31 - 44
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر توصیف تجربه مادران از همیاری در شرایط همه گیری کووید-19 می باشد.جامعه آماری شامل تمامی مادران ایرانی بود. نمونه پژوهش مادران ساکن شهر اهواز بودند که از بین آن ها 16 مشارکت کننده به روش هدفمند انتخاب شدند.روش این مطالعه کیفی و با استفاده از طرح پدیدارشناسانه انجام پذیرفت. داده ها به روش مصاحبه های عمیق همراه با سوالات بازپاسخ جمع آوری و با استفاده از روش هفت مرحله ای کلایزی مورد تحلیل قرار گرفت. در نهایت پس از تحلیل داده ها و طبقه بندی کدهای اولیه، 3 مضمون اصلی و 9 مضمون فرعی به دست آمد. مضمون اصلی اول هماهنگی زوجی شامل (تسهیل گری در امور خانه، حمایت عاطفی از یکدیگر، مراقبت در زمان بیماری و حمایت های مالی و شغلی)، مضمون اصلی دوم همراهی خویشاوندی شامل (حمایت های دو سویه با خانواده مبدا و تقویت روابط خانوادگی) و مضمون اصلی سوم همدلی اجتماعی شامل (برآوردن نیازهای مادی، برآوردن نیازهای عاطفی و تجربه شعف همیاری) استخراج گردید. نتایج نشان داد در شرایط همه گیری روحیه همیاری در بین زنان چه در کانون خانواده و چه در سطح وسیع تر در جامعه وجود داشت. هم چنین همایند شدن بیماری همه گیر به عنوان یک رویداد تنش زا با پدیده مثبتی هم چون همیاری، صحنه هایی از رد و بدل شدن تجارب ناب انسان دوستانه را نمایان ساخت. در واقع همیاری از تجارب ناب انسانی است که جایگاه آن در تاریخ مردم ایران زمین از گذشته های دور مشخص بوده و در حال حاضر جزئی از میراث اجتماعی و فرهنگی این سرزمین را تشکیل می دهد.
تأثیر پویایی های تحصیلات زنان بر متغیرهای کلان اقتصادی با رویکرد الگوی تعادل عمومی پویای تصادفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
637 - 660
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی تأثیر تکانه مثبت تحصیلات زنان و فناوری بر متغیرهای کلان اقتصادی از جمله تولید، سرمایه گذاری و اشتغال در ایران است. برای بررسی تأثیر این تکانه ها، از الگوی تعادل عمومی پویای تصادفی (DSGE) استفاده شد. الگوهای تعادل عمومی پویای تصادفی، توانایی بررسی تأثیر یک متغیر بر چندین متغیر را دارند. کارگزاران اقتصادی در مدل شامل خانوارها، تولیدکنندگان، دولت و بانک مرکزی هستند که با بهینه یابی رفتار آن ها در قالب این الگو به بررسی تکانه های آموزش زنان پرداخته شده است. نتایج حاصل از توابع واکنش آنی تکانه های بهبود سطح تحصیلات زنان و بهبود فناوری نشان می دهد تکانه مثبت آموزش زنان سبب افزایش تولید و سرمایه گذاری می شود. همچنین این تکانه، اشتغال را نیز افزایش می دهد. همچنین تکانه فناوری موجب افزایش تولید و سرمایه گذاری و کاهش اشتغال شده است. با توجه به نتایج پژوهش، توصیه می شود با اتخاذ سیاست های مناسب به منظور دستیابی هرچه بیشتر منافع توسعه علمی و نیل به رشد اقتصادی بالاتر، سرمایه گذاری های مناسب در زمینه آموزش زنان مورد اهتمام بیشتری قرار گیرد؛ به نحوی که آموزش های کاربردی در مشاغل مرتبط با زنان نه تنها موجب ایجاد رقابت در تصاحب فرصت های شغلی نشده است، بلکه عاملی در جهت ایجاد اشتغال و فرصت های شغلی جدید نیز محسوب می شود.
نشانه شناسی شخصیت زن در اشعار نزار قبانی با تکیه بر نظریه فیلیپ هامون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
517 - 539
حوزههای تخصصی:
فیلیپ هامون نظریه پرداز معاصر فرانسوی از جمله صاحب نظرانی است که دیدگاهی دقیق و جامع نسبت به عنصر شخصیت دارد که با رویکرد وی به دلیل در بر گرفتن آراء نظریه پردازان پیشین می توان به شناخت جامعی از معانی و مفاهیم نهفته در شخصیت ها رسید. در نظریه وی شخصیت ها براساس چهار اصل از نظر انواع، سطوح شخصیت، دال و مدلول شخصیت پردازش می شوند. با عنایت به اینکه عنصر زن در اشعار نزار قبانی نقش بسیار برجسته-ای ایفا می کند؛ پژوهش حاضر با رویکردی توصیفی – تحلیلی زن را در اشعار نزار براساس نظریه شخصیت فیلیپ هامون مورد بررسی قرار داده است. نتایج حاصله گویای آن است که یگانگی شعر و زن در شعر او به زیبایی نمایان است و شخصیت های زن موجود در عاشقانه های نزار عمدتا مجازی هستند که با محتوای کلی اشعار وی در جامعه آن زمان عرب که آغشته از فساد بود؛ سازگاری دارد و کاربست ضمیر مخاطب در بیان شخصیت های زن بیانگر این است که نزار اعتقاد چندانی به خواننده محوری نداشته است. همچنین سطوح توصیف شخصیت زن غالباً در لایه های ظاهری و روانی نمود یافته و بررسی مدلول نشان می دهد که بیشتر اطلاعات در مورد شخصیت زنان از جانب خود شاعر است، امّا تحلیل دال ها تناقض موجود میان شخصیت ها و عملکرد آن ها را تصویرسازی می کند.
مطالعه ی کیفی گذران اوقات فراغت دختران در خوابگاه دانشگاه یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال ۲۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۰۱
145 - 175
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر واکاوی و مطالعه ی تجارب و ادراکات، نیازها و چگونگی گذران اوقات فراغت دانشجویان دختر در خوابگاه دانشگاه یزد است. روش: رویکرد پژوهش حاضر، کیفی بوده و از نمونه گیری هدفمند استفاده شده است. مشارکت کنندگان در این پژوهش، 12 دانشجوی دختر مقطع کارشناسی دانشگاه یزد بودند که اطلاعات آن ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری و داده ها با استفاده از روش تحلیل تماتیک تجزیه وتحلیل شده است. یافته ها: بر اساس نتایج، 17 مضمون اصلی و 112 مضمون فرعی شناسایی شدند. تجارب و ادراکات مثبت دانشجویان از گذران اوقات فراغت شامل 4 مضمون اصلی: افزایش سرمایه اجتماعی، ارتقاء ویژگی های روان شناختی و تمرین اخلاق، خودباوری و شکوفایی فردی، کسب مهارت و شناخت توانمندی ها بوده است. در واکاوی تجارب و ادراکات منفی اوقات فراغت دانشجویان نیز 4 مضمون اصلی شامل: تفاوت های فرهنگی و روابط تنش زا، نداشتن مهارت های ارتباطی، شرایط سخت و ناآرام محیطی و روانی خوابگاه، ناهنجاری های اخلاقی شناسایی شده است. در مطالعه نیازهای گذران اوقات فراغت 4 مضمون اصلی شامل: اصلاحات فرهنگی - اجتماعی، نبود خدمات و تجهیزات، برنامه ریزی تعاملی و هوشمندانه، آموزش و اشتغال آفرینی به دست آمده است. در مطالعه روش گذران اوقات فراغت 5 مضمون اصلی شامل: آموزش و یادگیری، تفریح و سرگرمی، فعالیت های هنری - مهارتی، فعالیت های فکری - ورزشی، فعالیت های فرهنگی - اجتماعی به دست آمد.
رابطه سلامت معنوی و کیفیت زناشویی در زنان متأهل شهر شیراز
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه سلامت معنوی و کیفیت زناشویی در زنان متأهل بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی زنان متأهل شهر شیراز بود. نمونه آماری شامل 100 نفر که برای تعیین حجم نمونه از روش نمونه گیری خوشه ای استفاده شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های سلامت معنوی پولوتزین و الیسون و پرسشنامه کیفیت زناشویی باسبی بهره گرفته شده است. داده های گردآوری شده در دو سطح مورد تجزیه وتحلیل (آمار توصیفی و آمار استنباطی) قرار گرفت. در سطح آمار توصیفی از ضرایب همبستگی و در سطح آمار استنباطی از تحلیل رگرسیون چند متغیره استفاده شد. نتایج حاصل نشان داد که بین سلامت معنوی و کیفیت زناشویی در زنان متأهل رابطه معناداری وجود داشت. سلامت معنوی در بین زنان متأهلی که کیفیت زناشویی خوبی دارند بالاتر بود.
زنان، خانواده، فرزند آوری در تقویت جایگاه مادری
حوزههای تخصصی:
یکی از اساسی ترین نیازهای هر جامعه ای برای بقای خود تولید نسل است. و موضوع زن، به عنوان بدنه ای از جامعه انسانی، به همان پایه، قابل بررسی و ژرف نگری است که انسان، شایسته شناخت و بررسی است و هرگونه تحلیل و بررسی ابعاد حیات زن، منهای ویژگی های صنفی و جنسی، درواقع، تحلیل حیات انسان به شمار می آید. ازاین رو شناخت زن و منزلت و مقام او در حقیقت، شناخت انسان و کرامت اوست. این نیز تردیدناپذیر است که شناخت انسان از خود، معیار دیگر شناخته است. با توجه اینکه، نیمی از جمعیت جوامع را زنان تشکیل می دهند و در عرصه های مختلف جامعه، اعم از خانواده و تربیت کودکان که زیربنای اساسی جامعه است در خانواده به وی سپرده شده پرداختن به مسائل زنان به منزله سرمایه های اجتماعی و انسانی از ضروری ترین نیازهای جامعه بشری است. اگر زنان از ازدواج و فرزندآوری دوری کنند جمعیت روند کاهشی به خود می گیرد و نسل انسانی در معرض خطر انقراض قرار می گیرد. در این پژوهش زنان، خانواده، فرزند آوری و تقویت جایگاه مادری از منظر قرآن کریم با روش کتابخانه ای و شیوه توصیفی تحلیلی موردبحث و بررسی قرار گرفته است. یافته های این تحقیق حاکی از آن است که توجه به خصوصیات آفرینشی زن، عدالت جنسیتی و امنیت اجتماعی زنان در جامعه می تواند نقش مهمی در فرزندآوری و خانواده داشته باشد و متقابلاً مهم ترین مانع پیروی از تفکر فمینیستی است که می تواند باعث از بین رفتن نقش مادری و فرزندآوری شود.
واکاوی پدیده مادری جایگزین از منظر مادران سفارش دهنده و مادران جایگزین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال ۲۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۹۹
7 - 37
حوزههای تخصصی:
واژه جایگزینی یا میزبانی به فرآیندی اطلاق می شود که در آن یک زن، نوزادی را برای شخص یا زوج دیگری که والدین سفارش دهنده، نامیده می شوند، حمل و به دنیا می آورد. هدف اصلی پژوهش حاضر، واکاوی پدیده مادری جایگزین از منظر مادران سفارش دهنده باروری و مادران جایگزین است. روش مورد استفاده در این مطالعه کیفی و نظریه زمینه ای است. مشارکت کنندگان از دو گروه مادران جایگزین (12 نفر) و مادران سفارش دهنده (10 نفر) تشکیل شده است. مشارکت کنندگان از طریق مراکز پزشکی، معرفی و سپس مورد مصاحبه قرار گرفتند. مقوله های محوری به دست آمده در پدیده مادری جایگزین از دید مادران سفارش دهنده عبارت اند از: مثلث خانواده، مادری و همسری، بی پاسخ ماندن درمان های قبلی، تداوم نسل و داشتن فرزند ژنتیکی، تعاملات و ارتباطات در جایگزینی، استرس و نگرانی از عدم تحویل نوزاد ، تقلیل دادن نقش جایگزین به حامل بودن، تأکید بر ژنتیک، کنترل و مدیریت بارداری، تداوم هویت مادری و ادراک خانواده کامل. مقوله هسته به دست آمده در گروه مادران سفارش دهنده: عبارت است از: اثبات هویت مادری. مقوله های محوری به دست آمده از دید مادران جایگزین در مورد پدیده مادری جایگزین عبارت اند از: مشکلات و نیاز مالی شدید، محدودیت اقتصادی اجتماعی، تجربه بارداری آسان، آشنایی قبلی با جایگزینی، انجام کاری بزرگ و ماندگار، خنثی سازی بارداری، تعاملات با مادر اصلی، تسلیم پزشک شدن، انتظارات در مسیر جایگزینی. مقوله هسته به دست آمده در گروه مادران جایگزین عبارت است از: احساس دوگانه ارزشمند بودن یا احساس پشیمانی و رها شدگی.
الگوی انگیزش فرزندآوری مبتنی بر تجارب زیسته خانواده های دارای حداقل یک فرزند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نتایج مطالعات جمعیت شناختی حاکی از کاهش تمایل زوجین برای فرزندآوری است. این پدیده منجر به کاهش جمعیت می شود که آسیب های جبران ناپذیری برای آینده کشور به دنبال دارد. به همین دلیل هدف این پژوهش، تدوین الگوی انگیزش فرزندآوری مبتنی بر تجارب زیسته خانواده های تک فرزند و بیشتر از دو فرزند است. روش پژوهش در زمره پژوهش های کیفی قرار دارد و از نوع پدیدارشناسی توصیفی است. شرکت کنندگان در این پژوهش 32 زوج را شامل می شود که به روش نمونه گیری هدفمند از خانواده های دارای حداقل یک فرزند شهر مریوان در سال 1400 انتخاب شدند. برای جمع آوری داده های پژوهش، از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد و روش 7 مرحله ای کلایزی، جهت تحلیل داده ها مورد استفاده قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد الگوی انگیزش فرزندآوری شامل ارزش ها، نگرش، نیاز، تقویت و شایستگی مربوط به زوجین است. باتوجه به نتایج می توان گفت با مداخله و تغییر این عوامل، انگیزش فرزندآوری زوجین تغییر خواهد کرد.
الگویابی گرایش به مصرف مواد بر اساس عملکرد خانواده و جوّ عاطفی خانواده با میانجی گری سلامت اجتماعی در زنان بازپروری شده شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف الگویابی پیش بینی گرایش به مصرف مواد پس از ترک بر اساس عملکرد خانواده و جو عاطفی خانواده با توجه به نقش میانجی سلامت اجتماعی در جامعه زنان معتاد به مواد مخدّر به انجام رسید. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری مشتمل بر 430 زن با سابقه سوء مصرف مواد در بین کمپ های ترک اعتیاد شهر مشهد بود. از میان آنان نمونه ای برابر با 204 نفر بر اساس روش در دسترس انتخاب شد.. ابزار پژوهش شامل مقیاس گرایش به مواد پس از ترک فدردی و همکاران (2008)، عملکرد خانواده اپستین، بالدوین و بیشاب (1983)، جو عاطفی هیل برن (1964)، و سلامت اجتماعی کییز (1998) بود. تجزیه و تحلیل آماری داده ها در بخش توصیفی بر اساس درصد فراوانی و محاسبه میانگین و در بخش استنباطی بر اساس مدل معادلات ساختاری در نرم افزار AMOS انجام شد. پایایی چهار پرسشنامه یاددشده بر اساس ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب برابر با 91/0، 90/0، 87/0 و 77/0 محاسبه شد. یافته ها نشان داد که سلامت اجتماعی به صورت مثبت دارای نقشی میانجی گرانه در رابطه دو متغیر عملکرد خانواده و جو عاطفی خانواده با گرایش به مصرف دوباره مواد است. در نتیجه، به سبب قدرت اثرگذاری سلامت اجتماعی عملکرد خانواده و جو عاطفی خانواده با میاتجیگری سلامت اجتماعی بر توانمندی افراد در خودداری از گرایش به مصرف دوباره مواد مخدر، هم در نظام آموزشی و هم در سیستم درمانی باید در برنامه های آموزشی - درمانی مورد توجه قرار گیرد.
پیش بینی تعارضات زناشویی زوج های طلبه بر اساس سبک های فرزندپروری ادراک شده والدینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی تعارضات زناشویی زوج های طلبه براساس سبک های فرزندپروری ادراک شده ی دوران کودکی آنان انجام گرفت. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی است که در آن از شیوه های آماری برای استخراج مدل رگرسیونی بهره گرفته شد . نمونه پژوهش شامل 626 نفر (313 زوج) است که به روش نمونه گیری تصادفی از نوع خوشه ای چند مرحله ای از بین طلاب متأهل شهر قم انتخاب شدند و به پرسشنامه فرزندپروری ادراک شده یانگ (YPI ,1999) و تعارضات زناشویی تجدید نظر شده ثنایی (MCQ-R ,1387) به طور همزمان پاسخ دادند. یافته های پژوهش نشان داد که: الف) سبک های فرزندپروری ادراک شده از پدر و مادر با تعارضات بین زوجین جامعه هدف رابطه معنادار و مستقیم دارد. ب) سبک های فرزندپروری ادراک شده والدینی قابلیت پیش بینی تعارضات زناشویی خانواده طلاب را دارد. البته سبک فرزندپروری مادر در برآورد تعارضات زناشویی قوی تر از سبک فرزندپروری پدر بود. ج) مقایسه همسران با تعارضات و بدون تعارضات زناشویی حکایت از تفاوت سبک های فرزندپروی والدینی آنان داشت. بنابراین بهتر است تحلیل روان شناختی عوامل تعارضات زناشویی و برنامه ریزی برای پیشگیری و درمان، با توجه به این مؤلفه بنیادین انجام بگیرد و در برنامه های آموزش پیش از ازدواج به نقش عوامل زیربنایی و الگوهای اولیه زندگی پرداخته شود؛ همچنین با آگاه سازی و آموزش صحیح والدین از اثرات مخرب سبک های نامناسب در آینده فرزندان، از تعارضات زناشویی جلوگیری شود.
بازیابی نظام سایزبندی لباس بانوان ایرانی بر اساس مطالعات آنتروپومتریکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
567 - 594
حوزههای تخصصی:
از جمله عوامل مهم در تولید پوشاک، الگوسازی و نظام سایزبندی لباس است. لباس به مثابه یک اثر فرهنگی هنری باید تناسب لازم با بدن انسان را داشته باشد. الگوسازی بر اساس سایز بدن افراد اقدام مهمی در این زمینه است. سایزبندی کلی همواره نمی تواند پاسخگوی تمام افراد جامعه باشد، زیرا برخی افراد از لحاظ اندامی نامتناسب با استانداردهای جهانی هستند. بنابراین جمع آوری داده های ابعادی متناسب با آناتومی افراد جامعه و طراحی الگو برای اندام آنان می تواند به بهره وری بیشتر از پوشاک بومی کمک کند. با وجود اختلاف در ابعاد بدنی ایرانیان با دیگر کشورها، همچنان از داده های ابعادی آنان در ترسیم الگو استفاده می شود. هدف این پژوهش بررسی مغایرت های انداز ه ای موجود در شیوه های متداول سایزبندی لباس و ارائه راهکار است. پرسش آن است که جمع آوری اطلاعات آنتروپومتری افراد تا چه اندازه می تواند به بهبود شیوه سایزبندی پوشاک کمک کند؟ این تحقیق کاربردی است و به روش بررسی منابع کتابخانه ای و تحلیل داده های اندازه گیری شده حاصل از پژوهش میدانی انجام شده اس ت، از این رو ماهیتی کمی -کیفی دارد. برای این منظور با استفاده از شیوه نمونه گیری تصادفی، ابعاد بدنی 1290 نفر از بانوان 20 تا 44 ساله اندازه گیری و سایز آن ها از 32 تا 58 دسته بندی شد. با بهره گیری از نرم افزار SPSS به تحلیل داده ها پرداخته شد. در نهایت اندازه های دسته بندی شده بانوان با اندازه های سیستم مولر مقایسه گردید. باتوجه به یافته ها، در بسیاری از پارامترها تفاوت چشمگیری میان ابعاد اندامی ایرانیان و اندازه های ذکرشده در سیستم مولر وجود داشت، در نتیجه مجموعه ای از اعداد جدید براساس اطلاعات آنتروپومتری بانوان ایرانی در نظام سایزبندی جایگزین گردید.
اثربخشی محرک زیر آستانه ای بر نشانه های اختلال وسواس فکری - عملی مبتنی بر عوامل فرهنگی در زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی محرک زیرآستانه ای بر نشانه های اختلال وسواس فکری- عملی مبتنی بر عوامل فرهنگی در زنان شاغل شهر تهران بود. جامعه آماری، شامل کلیه ی زنان شاغل در ادارات دولتی منطقه 10 تهران در سال 1401 بود. نمونه پژوهش 40 نفر بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب ودر دو گروه آزمایش(20نفر) و کنترل (20نفر)جایگزین شدند. روش پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. ابزار مورد استفاده ﻣﻘﯿﺎس وسواس فکری- عملی گودمن و همکاران (1989) بود. روش محرک های زیر آستانه ای روزانه یک ساعت و طی 3 ماه اجرا شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چندمتغیره (مانکوا) و تک متغیره( آنکوا) اﺳﺘﻔﺎده ﺷﺪ. نتایج نشان داد که مداخله محرک زیرآستانه ای بر نشانه های اختلال وسواس فکری - عملی مبتنی بر عوامل فرهنگی در زنان شاغل اثربخش بود (05/0>P). هم چنین مطالعات نشان داد که اﺧﺘﻼل وﺳﻮاس ﻓﮑﺮی - ﻋﻤﻠﯽ از جمله بیماری های روانی است که می تواند تحت تأثیر عوامل فرهنگی بروز یابد؛ بنابراین شناسایی مسائل خاص فرهنگی مرتبط با نشانه های این اختلال، از اهمیت بالینی ویژه ای برخوردار است. بیشترین اثرات فرهنگی بر اختلال وسواس فکری -عملی به ترتیب ناشی از باورهای نادرست مذهبی ، روابط خانوادگی، واکنش اعضای خانواده و هیجانات ، هنجارها و دیدگاه های اجتماعی نسبت به افراد و نیز سایر باورها و نگرانی های خاص فرهنگی است. بنابراین توجه به مسائل فرهنگی خانواده و جامعه بیماران، جهت درمان اختلالات وسواس فکری- عملی امری ضروری است.
بررسی کیفی هویت زنان شهر بندر عباس بر مبنای مصرف و فرهنگ بومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و فرهنگ سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۵
19 - 35
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی کیفی هویت زنان شهر بندر عباس بر مبنای مصرف و فرهنگ بومی بود. جامعه پژوهش شامل کلیه زنان بومی شهر بندر عباس می باشد. نمونه پژوهش 18 نفر از زنان بومی بود که از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته و با روش نمونه گیری هدفمند و با توجه به اشباع نظری به دست آمد. روش پژوهش کیفی بوده و داده ها با استفاده از روش تحلیل تماتیک و کدگذاری سه مرحله ای انجام گرفت. یافته ها نشان داد: به لحاظ جامعه شناختی چون شهروندان عضو گروه های اجتماعی گوناگونی هستند، افراد در شهرهای چندفرهنگی، موقعیت پیچیده تری را به لحاظ شکل گیری و فهم خود از هویت شان تجربه می کنند. مصرف، شیوه ی جدیدی از زندگی است که بر هویت اثرگذار است که منجر به تقویت آن می شود. بنابراین برساخت هویت بومی از خلال مصرف عناصر فرهنگ بومی در بین زنان شهر بندرعباس صورت می گیرد. «مصرف فضا»، «مصرف مناسبتی و غیرمناسبتی غذا برای کسب هویت»، «مصرف جمعی و آیینی عناصر بومی»، «مصرف فردی برای کسب هویت جمعی»، و «هویت بخش بودن مصرف زبان» منجر به برساخت مقوله هسته ی «مصرف هویت به مثابه سبک زندگی» شده است که نشان می دهد هویت بومی در شهر بندرعباس بر پایه مصرف در نزد زنان بومی تداوم یافته و مصرف بیشتر منجر به تقویت این هویت شده است. ویژگی فرهنگ بندرعباس این بود که مجموعه ای از عناصر در آن مصرف می شود و مجموعه منسجمی از عناصر فراهم می آید که بر ماهیت خاص کنش های زنان جامعه اثرگذار بوده و خاستگاه مهم هویت بخشی برای زنان و جامعه بومی شده است.
سیر تطور سرجامه های اندرونی و بیرونی زنان بر اساس روان شناسی فرهنگی در عصر قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و فرهنگ سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۵
37 - 54
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی سیر تطور سرجامه های اندرونی و بیرونی زنان بر اساس روان شناسی فرهنگی در عصر قاجار بود. جامعه پژوهش، کلیه متون روان شناسی فرهنگی و تاریخ نگاری مربوط به سرجامگان زنان عصر قاجار بود. نمونه پژوهش، انواع سرجامه زنانه عصر قاجار بود که به صورت هدفمند بر تاج، تاج کلاه، سربند، عرقچین، لچک و چارقد، چادر، چادر گل دار، روبنده و پیچه مشتمل شد. روش پژوهش کیفی به شیوه توصیفی تحلیلی است. جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای، به صورت فیش برداری و بررسی تصاویر ازمیان منابع روان شناسی فرهنگی و تاریخ نگاری موجود، مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که در طول تاریخ حکومت قاجاریان، در باب سرجامگان زنانه فضای اندرونی؛ تاج و تاج کلاه در طبقات فرادست جای خود را به چارقد و لچک سپرد؛ اما درمقابل پوشش سر در فضای بیرونی تقریباً ثابت باقی ماند و سرجامه اندرونی در مرور ایام، کامل تر و کم تکلف تر شد. از سوی دیگر؛ در برابر این دگرگونی در فضای داخلی، سرجامه بیرونی یعنی چادر، روبنده و پیچه بود که تقریباً به سنت پیشین خود وفاداری نشان داد و در طول حیات خود، با تغییر جزیی در جنس، پیچه های بافته شده از موی اسب جایگزین روبنده های پارچه ای شد. درمجموع می توان نتیجه گرفت درمقابل تنوع و دیگرگونی در انواع سرجامگان زنانه اندرونی در عصر قاجار ازیک سو و منسوجات کاربردی در تهیه آن ها از سوی دیگر؛ پوشش سر در بیرون، محدود و ثابت ماند.
نقش مفهوم صورت ازلی نظریه روان شناسی تحلیلی یونگ در شکوفایی فرهنگی – ادبی زنان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش مفهوم صورت ازلی نظریه روان شناسی تحلیلی یونگ در شکوفایی فرهنگی-ادبی زنان ایرانی بود. جامعه پژوهش شامل کلیه متون مربوط به مفهوم صورت ازلی نظریه یونگ و آثار فرهنگی- ادبی زنان ایرانی می باشد. نمونه پژوهش آثار اعتصامی، دانشور، بهبهانی و فرخزاد بود. روش پژوهش توصیفی– تحلیلی است. گردآوری اطلاعات به شیوه کتابخانه ای و از طریق فیش برداری صورت گرفت. برای تحلیل داده ها از روش تحلیلی استفاده شد. نتایج نشان داد که طبق دیدگاه یونگ، صورت ازلی از طریق تجربیات مکرر و مشابه در زندگی پیشینیان در ضمیر ناخودآگاه جمعی به ودیعه گذاشته شده است. این صورت های ازلی به صورت های مختلف در اساطیر، رویاها و تخیلات فردی، در مذهب و هم چنین در ادبیات ظاهر می شوند. ماندگاری این کهن الگوها در اساطیر و ادبیات، به دلیل واقعی بودن آن ها است که می تواند معنای ژرف و عمیقی به زندگی انسان ها بدهد. یک نوشتار یا یک اثر ادبی با داشتن مضامین صورت ازلی است که می تواند یک مفهوم جهانی شود. بنا براین نویسندگان زن و شاعران زن با تصاویر معنایی مشترک یا همان کهن الگوهای مشابه با نماد جهانی روبرو می شوند، این ویژگی در ذهن انسان ها به طور همیشگی و جاودانه باقی می ماند.
اثربخشی درمان مبتنی بر کرامت انسانی بر افسردگی و سازگاری زوجی زنان خیانت دیده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش بررسی میزان اثر بخشی کرامت درمانی بر کاهش افسردگی و افزایش سازگاری زوجی، زنان آسیب دیده از پیمان شکنی همسر را هدف اصلی قرار داده است. پژوهش حاضر از نظر هدف تحقیق کاربردی است و از نظر روش تحقیق یک مطالعه شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه زنان متاهلی که براثر پیمان شکنی همسران خود دچار افسردگی شده و سازگاری زناشویی آنان کاهش یافته است، شامل می شود که جهت درمان به کلینیک های شهر مشهد مراجعه نموده اند. بدین منظور نمونه ای به اندازه 16 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس و با توجه به ملاکهای ورود و خروج از کل کلینیک های مشهد انتخاب شدند و بصورت تصادفی در دو گروه آزمایش گواه (هر گروه 8نفر) قرار گرفتند. پرسشنامه های افسردگی بک نسخه دوم و سازگاری زوجی اسپانیر به عنوان ابزار محقق، برای اندازه گیری متغیرهای وابسته، استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل توصیفی داده ها از میانگین، انحراف معیار و برای تحلیل استنباطی از تحلیل کوواریانس تک متغیره و چند متغیره استفاده شد. داده های حاصل از اجرا نشان داد که پرتکل کرامت درمانی معنوی اسلامی بر کاهش افسردگی زنان آسیب دیده از پیمان شکنی همسر و سازگاری زوجی آنان اثر مثبت دارد (001/0>p).
بررسی فقهی جشن طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جشن طلاق پدیده ای نوظهور بوده که در جامعه کنونی خصوصا کلان شهرها در حال گسترش است؛ این نوع وقایع علاوه بر اینکه به لحاظ آثار اجتماعی و روانشناختی مورد بررسی قرار می گیرد، باید به جهت شرعی نیز مورد کندوکاو قرار گیرد. بویژه که اکثریت مراجع عظام تقلید نیز متذکر حکم آن نشده اند. این پژوهش که به روش توصیفی تحلیلی انجام شده نشان می دهد، ادله ی مثبت جواز یا نفی این پدیده نوظهور واکاوی نشده؛ لذا هر چند به جهت اصل اباحه شاید جواز چنین پدیده ای به ذهن خطور کند؛ لکن با توجه به اهمیت این مقوله و وجود مفاسد و تبعات غیر قابل انکار ناشی از ترویج آن ضرورت اقتضا می کند؛ ادله مورد بررسی قرار گیرد. اما از سه دیدگاه تصور شده، جواز،حرمت و قول به تفصیل، براساس نقد وبررسی ادله هرکدام، بنظر می رسد، مبتنی بردلالت برخی ادله نظیر تشبه به کفار و قاعده نفی سبیل، حکم به عدم جواز از قوت بیشتری برخوردار می باشد.
مطالعۀ تأثیر عامل گشودگی به تجربه بر تغییرات ترجیح رنگی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
181 - 204
حوزههای تخصصی:
رنگ زبانی خاموش، اما قدرتمند است. با توجه به اهمیت نقش رنگ در برقراری ارتباط و جلب توجه افراد، شناسایی ترجیح رنگی زنان و عوامل مؤثر بر آن می تواند ابزاری کارآمد در بسیاری از حوزه های جهان مدرن مانند ارتباطات، تجارت و تولید کالا و محتوا ایجاد نماید. این مقاله با هدف شناسایی تأثیر عامل گشودگی به تجربه (به عنوان یکی از ابعاد شخصیت) بر تغییرات ترجیح رنگی زنان انجام یافته است. به منظور جمع آوری داده های پژوهش از پرسشنامه جمعیت شناختی، ترجیح رنگی و آزمون ده گویه ای شخصیت (TIPI) استفاده شده است. نمونه آماری شامل ۲۱۳ نفر از زنان ساکن تهران است که به صورت تصادفی انتخاب شدند. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از روش واریانس یک طرفه در ارتباط با میزان ترجیح رنگی نشان می دهد که زنان با سطوح مختلف گشودگی به تجربه در ارتباط با میزان ترجیح رنگ های بنفش، قرمز و نارنجی دارای ترجیحات متفاوتی هستند به این صورت که با بالا رفتن سطح گشودگی به تجربه امتیاز به رنگ های قرمز و نارنجی افزایش و به رنگ بنفش کاهش می یابد. همچنین، تحلیل داده ها در بخش ترجیح رنگ منتخب بیانگر آن است که زنان با سطوح گشودگی به تجربه بالا رنگ قرمز را به عنوان رنگ ترجیحی خود انتخاب می نمایند. تفسیر نتایج در ارتباط با رنگ تنفری حاکی از آن است که زنانی که از رنگ آبی و سفید متنفر هستند، دارای سطح گشودگی به تجربه پایین تری می باشند. نتایج تحلیل واریانس چندمتغیره در ارتباط با ترجیح رنگ های گرم، سرد و خنثی نشان می دهد زنان با سطوح گشودگی به تجربه مختلف در ارتباط با رنگ های گرم و خنثی دارای ترجیحات متفاوتی هستند.براساس نمودار با بالارفتن سطح گشودگی به تجربه میانگین امتیاز به رنگ های گرم افزایش و به رنگ های خنثی کاهش می یابد. در نهایت نتایج لزوم توجه به عاملیت گشودگی به تجربه در پیش بینی ترجیحات رنگی را مورد تایید قرار می دهد .. یافته های پژوهش حاضر می تواند در بسیاری از حوزه های کاربردی مانند روانشناسی، بازاریابی، ارتباطات، تبلیغات و طراحی مد مورداستفاده قرار گیرد.
تجربه زیسته زنان عضو هیئت علمی در برقراری توازن میان نقش های شغلی و خانوادگی در ایام کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
253 - 227
حوزههای تخصصی:
برقراری توازن میان نقش های شغلی و خانوادگی زنان عضو هیئت علمی دانشگاه ها و پژوهشگاه ها در ایام کرونا و مطالعه تجارب زیسته آن ها می تواند نقش مؤثری در شناخت و توسعه ادبیات اشتغال زنان ایفا کند. این پژوهش پدیدارشناسانه، تجارب زیسته 30 نفر از زنان عضو هیئت علمی دانشگاه ها و پژوهشگاه های مشارکت کننده را با هدف کشف و توصیف چگونگی برقراری توازن میان نقش های شغلی و خانوادگی در ایام کرونا را بررسی می کند. گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختارمند و به روش نمونه گیری هدفمند صورت گرفته است. فرایند تحلیل در سه سطح کلان انجام شده است. وجود قرنطینه خانگی ناشی از ویروس کرونا و شیوع آن، سبب دورکاری، ظهور مسئله فرهنگی جدید، ظهور فرهنگ قرنطینه، کسب تجربه زندگی در بحران کرونا و برقراری توازن بین نقش های شغلی و خانوادگی در حوزه آموزش و پژوهش در کشور شده و این امر به نوبه خود به بازتعریف روابط و مناسبات اجتماعی، مسئله اخلاق، تعهدات اجتماعی، الگوهای روابط انسانی، اجتماعی، شناخت و درک اخلاق مراقبتی در زندگی از سوی زنان انجامیده است. درنهایت با توجه به نتایج، راهکارهایی در حوزه های، پژوهش، مدیریت و خانواده ارائه می شود.
مردسالاری اسطورههای یونانی و تأثیر آن بر مدرنیته
منبع:
پژواک زنان در تاریخ سال ۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۰
57-73
حوزههای تخصصی: