فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۶۱ تا ۱٬۸۸۰ مورد از کل ۲٬۸۵۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
یکی از زمینه هایی که فیلسوفان تحلیلی به آن پرداخته اند، برنامه درسی در دانشگاه است. فیلسوفان تحلیلی معتقدند که برنامه ریزی درسی و آموزشی غالبا، بسیار سطحی و بد انجام می گیرد و باید به جنبه های فلسفی توجه بیشتری مبذول داشت و افراد را به تلاش بیشتر در این زمینه واداشت. این موضوع در فلسفه تربیتی مکتب لندن و نزد فیلسوفان بزرگ این مکتب، به ویژه هرست، با طرح نظریه «اشکال دانش» مطرح شده است. مقاله حاضر با هدف بررسی مبانی فلسفی برنامه های درسی میان رشته ای در آموزش عالی، «دیدگاه اشکال دانش» را در نزد فیلسوفان تحلیلی بررسی می کند که این کار با استفاده از روش تحلیل اسنادی انجام گرفته است. جامعه آماری، همه منابع و مراجع مرتبط با موضوع پژوهش بوده است. ابزار پژوهش، فرم های فیش برداری بوده است و داده های حاصل، به طور کیفی، تجزیه و تحلیل شده است.
وضعیت آموزش عالی و تولید علم در کشورهای عضو کنفرانس اسلامی (OIC)
حوزههای تخصصی:
آموزش عالی نقش اساسی و محوری در فرایند توسعه ملی و توازن بین ابعاد مختلف توسعه یافتگی کشورها دارد. لذا کشورهای اسلامی بایستی به صورتی جدی عملکرد آموزش عالی را مورد بررسی قرار دهند و نقاط قوت و ضعف آن را بررسی کنند تا بتوانند با برنامه ریزی جایگاه خود را در جهان بهبود بخشند. هدف:این مقاله با هدف بررسی و تبیین جایگاه نظام آموزش عالی و تولید علم در کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی (OIC) نگاشته شده است. روش: در این تحقیق از روش تحقیق توصیفی استفاده شده-است. جامعه آماری شامل کلیه کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی می باشد و تمامی کشورهای اسلامی برای بررسی انتخاب شدند. در این راستا، وضعیت آموزش عالی و تولید علم در 57 کشور مسلمان عضو کنفرانس اسلامی، در ابعاد مختلف و با استفاده از پایگاه اطلاعاتی یونسکو مورد تحلیل قرار گرفت.یافته: نتایج حاصل از این بررسی نشان می دهد وضعیت آموزش عالی و تولید علم در 57 کشور مسلمان در ابعاد مورد بررسی (تعداد دانشجویان، نسبت استاد به دانشجو، نسبت هزینه آموزش عالی به تولید ناخالص ملی، تعداد مقالات، تعداد محققان و نیروی متخصص) نسبت به شاخصهای جهانی، بسیار نامطلوب است.
درآمدى بر ضرورت، جایگاه و انواع مطالعات میان رشته اى در آموزش عالى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دنیاى پیچیده امروز، بشر براى حل مشکلات پیش رو، نیازمند دیدگاه هاى جامع است. در این میان، فقط مطالعات بین رشته اى است که موجب مى شود محیط پیرامون افراد، به خصوص محیط دانشگاهى و مطالعات متخصصان انسجامى خاص پیدا کند و باعث پویایى نظام آموزشى و در نتیجه، رشد و اصلاح فرهنگ شود. علاوه برآن، تداخل در محتوا، روش هاى پژوهش، اصول و نظریه ها، مرزبندى رایج علوم را از میان برده است. واقعیت این است که پیشرفت در هر رشته، علاوه بر تحقیقات دانشمندان خود، به میزان بسیارى به دیدگاه دیگر دانشمندان، به خصوص رشته هاى نزدیک به هم، نیازمند است. اندیشمندان میان رشته اى، واقعیت ها و نیازهاى دنیاى جدید را در فراسوى رشته هایى نکوهش مى کنند که ساختارى یکسویه، جزئى نگر، محدود و تخصصى دارند و آشنایى با رویکردهاى میان رشته اى و آگاهى از چرایى این مقوله را براى برنامه ریزان درسى ضرورى مى دانند و تخصص هاى میان رشته اى را براى دانشکده ها و مؤسساتى که در پى دستیابى به مرزهاى جدید و خلق بایسته هاى خاص در عرصه علوم، به ویژه علوم انسانى هستند، ضرورى مى دانند.
این مقاله در سه بخش تنظیم شده است: در بخش اول، مقدمه، اهمیت و ضرورت و تاریخچه اى از رویکرد میان رشته اى بیان شده است. در بخش دوم، میان رشته اى و انواع آن بحث شده است. در بخش سوم، اشاره اى به سیاست هاى آموزشى، متخصصان و کاربران این رویکرد شده است و در ادامه، چالش ها مربوط به آن واکاوى مى شود. در پایان بحث، نتیجه گیرى و پیشنهادهایى ارائه شده است که به طور خلاصه عبارت است از: 1.کاربرد همزمان رویکرد رشته اى و میان رشته اى در حوزه تحقیقات، یا به عبارت دیگر، قرارگرفتن ساختار منطقى در کنار سازماندهى مهارت هاى متنوع بدون غفلت از دیگرى؛ 2. توجیه فلسفه وجودى میان رشته اى در میان مسئولان و مجریان و درونى کردن ارزش هاى این مقوله براى افراد؛ 3.سرمایه گذارى در این حوزه به سبب نیاز به آموزش مناسب رشته ها، اجراى تحقیقات جامع و کاربردى، تسهیل روند رشد هر رشته با کمک رشته هاى دیگر
فرهنگ و ضد فرهنگ
نقش دانشگاه اسلامی در توسعه تفکر خلاق دانشجویان
حوزههای تخصصی:
در آستانه هزاره سوم میلادی، فرایند تغییر و تحول مستمر و پرشتاب، از عمده ترین جریانهای حاکم بر حیات بشری و از مهم ترین مشخصات بارز آن به شمار می رود؛ تا آنجا که عنصر پیچیدگی به عنوان بارزترین ویژگی جهان امروز، جایگاه خود را روز به روز مستحکم تر می کند. در این میان، تفکر خلاق و لزوم نوآوری که اساس و بستر ساز تغییر، تحول و دگرگونی است، نقش بنیادین و تعیین کننده ای دارد. لذا برای رویارویی با این شرایط پیچیده و نیز موقعیتها و فرصتهای ایجاد شده، نیازمند تقویت روح خلاقیت و نوآوری در بین دانشجویان کشور می باشیم. فرایند توسعه علمی به عنوان زیربنایی برای توسعه در سایر بخشها، نیازمند وجود بستری مناسب است و در این رابطه، تقویت تفکر خلاق می تواند از طریق تولید ایده های خام، چرخ تولید علم را به حرکت درآورد. مقاله حاضر در راستای توجه به پرورش و شکوفایی استعدادها، تشویق ایده های خلاق و نوآوری در کشور و با هدف بررسی چالشها و موانع فراروی بسط خلاقیت و نوآوری در جریان برنامه ها و چشم اندازهای توسعه کشور، به توصیف تفکر خلاق و نقش دانشگاه اسلامی در توسعه تفکر خلاق به عنوان بستری مناسب در زمینه ایجاد توسعه علمی در کشور پرداخته است. نتایج نشان می دهد که نوآوری و خلاقیت در دانشگاه از اهمیت والایی برخوردار است و یکی از اهداف مهم دانشگاه می باشد که دانشگاه اسلامی جهت تحقق آن، باید در زمینه اشاعه، نشر دانش و انتقال آن به جامعه و نسل جوان، بیش از پیش تلاش و کوشش کند. در واقع، چالش مهم دانشگاههای اسلامی ایران در این زمان، کسب و ارتقای هویت علمی و فرهنگی با توسعه استقلال سازمانی و آزادی علمی به منظور افزایش بهره وری و تحقق رسالتهای دانشگاه، افزایش اثربخشی اجتماعی است.
میان رشتگی و مسایل آن در آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فعالیت های میان رشته ای، مطلوبیت عام یافته است و در حوزه های نهادی «دانش» و اجتماعات سازمانی «آموزش»، گسترش یافته است و به مثابه مشخصه نوین شیوه تولید دانش و سیاست گذاری عرضه آموزش، از ارزش و اعتبار سیاست گذاری برخوردار شده است. به اعتباری، به رغم واکنش ها و مقاومت های پراکنده، «فعالیت های میان رشته ای» امروز جالب توجه و مطلوب نهادهای تولید و اشاعه دانش و نیز فضاهای سازمانی و اجتماعی آموزش است. با وجود این، آنها، به ویژه در عمل، با موانع پیچیده، چالش های جدی و انتقاداتی مواجه هستند.این مقاله توصیفی - تحلیلی، با تمرکز و تاکید بر علوم انسانی میان رشته ای، عمده ترین موانع و چالش هایی را که در سه دهه اخیر، فعالیت های میان رشته ای را با مساله اثربخشی و بهره وری مواجه کرده است، در قالب سه دسته اصلی موانع (چالش های) «سازمانی»، موانع «حرفه ای»، موانع «فرهنگی» بررسی و تبیین می کند. در پایان، تلاش خواهد شد موانع و چالش های خاصی تبیین شود که برنامه ها و فعالیت های میان رشته ای در حوزه علوم انسانی با آنها روبروست.
نقد و بررسی سرمشق های نظری مردم شناختی و جامعه شناختی از فرهنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل مفاهیم مورد استفاده در علوم، یکی از فعالیت های جدی در حوزه روش شناسی و فلسفه علم است. در این مقاله، برای کسب بصیرت نظری از موقعیت فرهنگی جامعه، به سرمشق های نظری (پارادایم) در جامعه شناسی و مردم شناسی پرداخته شده است. این مقاله با کند و کاوی در مورد مفهوم فرهنگ و با بهره مندی از مطالعه مقایسه ای و مدل هایی که از پارادیم ها مشتق می شوند، انجام شده است. با الهام از نظریه ها و مفاهیم جامعه شناسی و مردم شناسی، دو گروه اساسی از مفاهیم در انسان شناسی و سه گروه پایه در جامعه شناسی شناسایی شدند. فرضیه عمومی مقاله این است که مفهوم فرهنگ در پارادایم جامعه شناسی و مردم شناسی متفاوت است. در اولین گام، به دلیل رابطه انسان با خود، سایر انسان ها و خداوند، مفهوم عالی از فرهنگ را به دست آورده ایم که دو بعد اساسی دارد: «داخلی - ذاتی» و «خارجی - رفتاری». در این رابطه، «معنای معنوی از فرهنگ در رابطه انسان با خداوند»، هدف اصلی مفهوم سازی انتقادی ما را شکل داده است.
ماهیت شناسی پدیده های اجتماعی از منظر یک پارادایم تاسیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مشخصات هر پارادایم علمی، موضع آن در قبال چیستی پدیده های اجتماعی و به تعبیر دقیق تر، ماهیت شناسی و هستی شناسی امور اجتماعی به مثابه یکی از پیش فرض های بنیادین علوم انسانی است. در این نوشتار، ضمن بازخوانی پاسخ سه پارادایم عمده در علوم انسانی به این پرسش، به پاسخ «پارادایم اجتهادی دانش دینی» (پاد) پرداخته، آن را تحلیل و تبیین و ویژگی های آن در پرتو پارادایم های رقیب بیان می کنیم.از دیدگاه این نوشتار، در پارادایم اجتهادی، پدیده های اجتماعی برخلاف دیدگاه پوزیتیویستی (که آنها را عینی و مستقل می شمارد.) و برخلاف پارادایم انتقادی (که آنها را بر پایه زیرساخت های غیرعینی و غیرثابت تحلیل می کند.) و برخلاف پارادایم تفسیری (که آنها را ذهنی و غیرمستقل می خواند)، اموری عینی و حقیقی اما غیرمستقل اند. پارادایم اجتهادی ضمن توجه به برخی عوامل انسانی و اجتماعی تاریخی بر آن است که تا حد امکان، عوامل انگیزشی انسانی، اجتماعی و تاریخی را در پژوهش علمی کنار گذارد تا به واقعیت عینی مستقل از آدمیان دست یابد.به نظر می رسد نوشتارهایی از این دست، زمینه عرضه پارادایم جدیدی از دانش را فراهم می سازد و وجوه امتیاز آن را می نمایاند و در نهایت، به تبیین بهتر و مقبول تری از امور انسانی و اجتماعی می انجامد.
روشن فکری: نمایندگی فرهنگی یا داوری فرهنگی؟
حوزههای تخصصی:
شناسایی چالش های سیاست گذاری در نظام ملی نوآوری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، شناسایی چالش های سیاست گذاری در نظام ملی نوآوری ایران بر اساس روش دلفی است. براساس یافته های این پژوهش، در مجموع 48 مؤلفه تأثیرگذار در ناکارامدی کارکرد سیاست گذاری نوآوری شناسایی شده است. لازم به ذکر است که به 30 فقره از این عوامل در پژوهش های پیشین اشاره شده و 18 مؤلفه دیگر نیز بر اساس پیشنهاد خبرگان درباره ایران شناسایی شده است. این مؤلفه ها در سه دسته اصلی و در چارچوب دو مدل ناکارامدی سیاست گذاری نوآوری ایران (مدل تفصیلی و مدل جامع) ارائه شده اند.
ملاحظاتی پیرامون «اعلامیه جهانی اخلاق زیستی و حقوق بشر»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه فناوری زیستی هم در سطح ملی و هم در سطح بین المللی توسعه یافته است. در پرتو سرعت پیشرفت فناوری زیستی، احترام به اصول اخلاق زیستی هم به یک ضرورت تبدیل شده استاعلامیه حقوق بشر و برنامه عمل وین (1993) در بند یازده تصریح می کند: «پیشرفت خاص، به ویژه در طب زیستی و علوم حیاتی و در فناوری اطلاعات ممکن است به طور بالقوه عواقب نامطلوب برای تمامیت، کرامت و حقوق انسانی افراد داشته باشد و از این رو درخواست می کند برای تضمین احترام کامل به حقوق بشر و منزلت انسانی در این حوزه های مورد توجه جهانی، همکاری بین المللی صورت گیرد.» کنفرانس عمومی یونسکو در حوزه های مرتبط با اخلاق زیستی اقدامات قابل توجهی مبذول کرده است. اعلامیه جهانی ژنوم انسانی و حقوق بشر و اعلامیه بین المللی داده های ژنتیک انسانی، دو اعلامیه صادره توسط یونسکو هستند که از اتقان، انسجام، شفافیت و جامعیت برخوردارند.نتیجه گیری: اعلامیه جهانی اخلاق زیستی و حقوق بشر، ایراداتی داردکه از آن جمله می توان به ضعف ساختاری، بی توجهی به تعهد اشخاص حقیقی، ضعف در بیان اهداف، تبیین نادرست اصول حاکم بر اخلاق زیستی، نقص در بیان اصل عدم تبعیض و اهتمام مفرط به رضایت آزادانه اشاره نمود. مقدمه، قلمرو و اهداف اعلامیه به درستی تبیین نشده است. اصول بنیادین اخلاق زیستی می بایست به نحو شفاف و محققانه بیان گردد. اعلامیه به تعهد اشخاص حقیقی، کم توجهی نموده و منحصرا دولت ها را مخاطب قرارداده است. یکی دیگر از مهمترین اشکالات اعلامیه، عدم توجه به امکان تحدید اراده در پرتو کرامت انسانی است.
نقش دانشگاه در توسعه رفتار شهروندی سازمانی
حوزههای تخصصی:
این مقاله تلاش می کند تا با بررسی عوامل مؤثر بر توسعه رفتار شهروندی سازمانی، این امکان را برای دانشگاهها ایجاد کند تا در برنامه های آموزشی و پرورشی نیروی انسانی، مطابق یک الگوی از پیش طراحی شده، مؤثرتر و کاراتر عمل کنند .نتایج حاصل از تحقیقات مختلف نشان می دهد عوامل ساختاری، رهبری، شخصیتی، فرهنگی و ارزشی از جمله عواملی هستند که بر توسعه رفتار شهروندی سازمانی تاثیر دارند. مطابق این یافته ها، هر چه ساختار سازمان یافته تر باشد، بروز رفتار شهروندی سازمانی بیشتر است. هر اندازه سبک رهبری مدیران به سمت ویژگی های رهبری تحول آفرین حرکت کند، بروز رفتار شهروندی سازمانی بیشتر خواهد بود. در مورد عوامل شخصیتی، نتایج حاصل از تحقیقات نشان می دهد ویژگی های سمت راست عوامل شخصیتی (Big five) بیشترین تاثیر را بر بروز رفتارهای شهروندی سازمانی دارند. در خصوص نقش عوامل فرهنگی، نتایج بیانگر این واقعیت است که سمت راست طیف ششگانه فرهنگ سازمانی هافستد، نقش مهمی بر بروز رفتار شهروندی سازمانی دارد. تحقیقات انجام شده در مورد عوامل ارزشی نیز نشان می دهد سرمایه اجتماعی و عدالت سازمانی، دو عامل مهم و کلیدی در بروز رفتارهای شهروندی سازمانی است. با اتکا به این عوامل، لازم است دانشگاه نسبت به آموزش و پرورش نیروی انسانی که واجد ویژگی های فوق باشند، با جدیت اهتمام ورزد.
اصول حاکم بر پرورش فرهنگ اسلامی(به عنوان مهم ترین پیش نیاز مهندسی مجدد فرهنگی)
حوزههای تخصصی:
جامعه اسلامی به دلیل اهمیت ارزشهای فرهنگ اسلامی، مراکز فرهنگی فراوانی را تاسیس کرده و نیروی انسانی و امکانات قابل توجهی را در اختیار آنان قرار داده است. با گذشت سه دهه از فعالیت این مؤسسات فرهنگی، به نظر میرسد که این مراکز به موفقیت چندانی در جهت رشد و تعالی فرهنگ اسلامی نایل نیامدند. یکی از دلایل اصلی این ناکامیها، عدم توجه به اصول تربیت فرهنگی در مدیریت و برنامه ریزیهای فرهنگی است که مطالعه و تبیین این اصول از اهداف این پژوهش است.در این مقاله که یک تحقیق بنیادی است، سعی شده با روش کتابخانه ای ضمن ارائه تعریفی جامع از فرهنگ، به مهم ترین اصول حاکم بر پرورش فرهنگی با تاکید بر منابع اسلامی و روان شناسی و سخنان مقام معظم رهبری پرداخته و به این سؤال اساسی پاسخ داده شود که علت اصلی بازدهی کم عملکرد متولیان فرهنگی چیست؟ فرهنگ هر جامعه شامل سه جزء اصلی اعتقادات، عادات و رفتارهای حاکم بر آن جامعه و راه انتقال یا کسب آن نیز از طریق تعلیم و تربیت است. بنابراین، در پرورش و انتقال ابعاد و اجزای فرهنگ نیز باید اصول دهگانه حاکم بر تعلیم و تربیت در نظر گرفته شود.
شاخص های تدریس اثربخش از دیدگاه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد ارومیه
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۲ پاییز ۱۳۸۸ شماره ۷
141 - 157
حوزههای تخصصی:
هدف اساسی این تحقیق، بررسی شاخص های تدریس اثربخش از دیدگاه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد ارومیه در سال تحصیلی 88-87 است. ابزار پژوهش، پرسشنامه بوده و روایی صوری آن از طریق نظرسنجی متخصصان و پایایی آن نیز با انجام آزمون مجدد با همبستگی 77 درصد ارزیابی و تأیید شده است. در این پژوهش، 403 دانشجو به صورت تصادفی انتخاب شده و پرسشنامه ها به روش خود گزارش دهی از سوی آنان تکمیل شده است. بخش اول پرسشنامه، به منظور بررسی خصوصیات جمعیت شناسی دانشجویان بوده و بخش دوم به منظور تعیین مهم ترین شاخص های تدریس اثربخش از دیدگاه آنها شامل ویژگی های شخصیتی و ظاهری عضو هیئت علمی، مهارت های علمی و فنی و محتوای درسی است. از دیدگاه دانشجویان، جنبه های قدرت ارتباط، روش تدریس دانش پژوهی و شخصیت فردی به ترتیب مهم ترین جنبه های تدریس اثربخش را به خود اختصاص می دهد. در جنبه شخصیتی و ظاهری عضو هیئت علمی، ویژگی های مربوط به لباس، علاقه مندی به تدریس، برخورد محترمانه با دانشجویان شاخص های مهم شناخته شده و در زمینه مهارت های علمی، برخورداری از دانش روز، در بخش مهارت های فنی، ویژگی های انتقال شفاف و واضح مطالب و نیز آماده سازی کلاس برای تفکر و بحث شاخص مؤثر بوده و در بخش جنبه محتوای درسی، استفاده از منابع قابل فهم و عمیق به عنوان مهم ترین شاخص های تدریس اثربخش شناخته شده است.
دانشگاه های مجازی بین المللی رویکردی بین المللی / بین رشته ای در آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
نگاهی به معضلات و الگوی راهبردی ترویج اخلاق در سازمان های آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بروز و رواج رفتارهای غیراخلاقی در حوزه های مختلف آموزشی از مهمترین معضلات سازمان های آموزشی در عصر فعلی است. پیشگیری از این رفتارها و حل معضلات، ضرورت نیازمندی این نوع سازمان ها را به اخلاق متجلی می نماید. شناخت عناصر درونی و بیرونی سازمان های آموزشی در اخلاقی کردن آنها رهگشاست، زیرا اخلاق به معنای الگوی رفتار ارتباطی مبتنی بر رعایت حقوق خود و دیگران در قبال محیط است.روش کار: این نوشتار با مطالعه توصیفی تحلیلی به بررسی عناصر درونی و بیرونی سازمان های آموزشی می پردازد و مسولیت های اخلاقی هر یک از آنها را در قبال خود و دیگران ترسیم می نماید.نتیجه گیری: بروز رفتارهای غیراخلاقی و رواج آن در سازمان های آموزشی (به ویژه در مدیریت این سازمان ها) در عصر جهانی شدن یک تهدید جهانی است و گره گشایی از آن نیازمند برنامه جهانی است. سازمان های آموزشی به لحاظ تقدس رسالت خود (تعالی انسان ها) بی نیاز از مباحث اخلاقی نیستند و در قبال محیط داخلی و خارجی دارای مسوولیت های اخلاقی هستند که عملیاتی کردن آنها در محیط های آموزشی در رشد تربیتی انسان ها و شکوفایی جوامع نقش موثر داشته و اثربخشی و کارآمدی سازمان ها را در ارایه الگوهای رفتار ارتباطی و تامین زندگی فرهنگی نمایان می سازد.