فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰٬۷۴۱ تا ۱۰٬۷۶۰ مورد از کل ۵۶٬۰۱۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق ابتدا در پی یافتن ارتباط و تاثیر میان ارزش شرکت و عملکرد مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته و بعد تایید این ارتباط در ادامه به شرکت های معدنی استان زنجان و صنایع مرتبط به آنها مراجعه و این ارتباط را در آنها بررسی کرده ایم. در این راستا 153 شرکت از سال 1389 الی 1396 به صورت سامانمند انتخاب و به بررسی اثرات مستقیم و غیر مستقیم در این ارتباط پرداخته ایم. برای سنجش ارزش شرکت از نسبت Q توبین و برای ارزیابی عملکرد مالی از نسبت بازده سهام و نسبت بازده فروش استفاده نموده ایم. ضریب نسبت بازده سهام در رگرسیون توضیح Q توبین مربوط به کل بورس برابر 2.175794 می باشد که نشان دهنده ارتباط مثبت معنادار میان ارزش شرکت و عملکرد مالی می باشد. در ادامه شرکت های معدنی استان زنجان را نیز مورد بررسی قرار داده و به نتیجه مشابه و البته قوی تر رسیدیم چون ضریب نسبت بازده سهام مربوطه آنها حداقل 1.5 برابر ضریب مربوط به کل بورس می باشد و حتی این شرکت ها را با صنایع مرتبط مقایسه نمودیم و به این نتیجه رسیدیم که عملکرد مالی شرکت های استان زنجان، عملکردی به مراتب بهتر از صنایع مرتبط دارند.
تأمین اجتماعی و دموکراسی
حوزههای تخصصی:
مقاله با این فرض که در دنیای جدید، تأمین اجتماعی، به عنوان حق اجتماعی شهروندان، نه تکلیف اخلاقی فردی، مستلزم همکاری متقابل دولت، مردم (واحدهای خصوصی) و نهادهای عمومی غیردولتی است، رابطه تأمین اجتماعی و توسعه متوازن و سپس نسبت تأمین اجتماعی ودموکراسی را بررسی می کند.از دیدگاه تئوری های مطرح شده در این نوشتار، نظام های سیاسی غیرمردم سالار، تأمین اجتماعی را «به دلیل» اثر مثبت بر کارایی گسترش می دهند و نظام های سیاسی مردم سالار «به علت» ماهیت فرایند رأی گیری به طور طبیعی موجب گسترش هزینه های تأمین اجتماعی می شوند. از سوی دیگر، تأمین اجتماعی نیز به افزایش سرمایه اجتماعی، گسترش مشارکت اجتماعی و تقویت شرایط «فردگرایی عادلانه»، پیش شرط های لازم را برای بسط دمکراسی سیاسی و اقتصادی (بازی بازار) در جامعه فراهم می آورد. شواهد تجربی مورد توجه در مقاله حاضر- بیانگر آن است که هم در رژیم های مردم سالار و هم در رژیم های غیرمردم سالار، هزینه های تأمین اجتماعی به گونه ای تقریباً یکسان افزایش یافته و نوع رژیم سیاسی بر ساختار هزینه های تأمین اجتماعی اثر معنا داری نداشته است.در مقاله تأکید می شود که موفقیت حکومت ایران در عرصه ساختارسازی دموکراتیک سیاسی و اقتصادی، به استقرار نظام فراگیر تأمین اجتماعی نیاز دارد و این نیز در جای خود، مستلزم بازکردن عرصه برای فعالیت مردم و نهادهای غیردولتی در حوزه تأمین اجتماعی و کاهش نقش دولت از نقش یک انحصارگر به یک نقش حمایتی و نظارتی است.
قواعد استنتاج و فرمول بندی پرسش در کاوش رایانه ای
حوزههای تخصصی:
برای بازیابی اطلاعات, باید پرسش ها فرمول بندی شوند. این کار باید با توجه به برنامه رایانه و با استفاده از عملگرهای منطقی بول صورت گیرد. کاوشگران همواره باید کار کاوش را با اخص ترین توصیفگرها فرمول بندی کنند. از آنجا که مرتبط کردن و ترکیب مفاهیم دارای اساس منطقی است, آشنایی با قواعد استنتاج منطقی ضروری است.
هدفگذاری و رقابت به عنوان عوامل تعیین کننده عملکرد شغلی
حوزههای تخصصی:
هر چند تحقیقات نشان داده است که اهداف مشکل و مشخص نسبت به اهداف آسان یا نامشخص منجر به عملکرد بالاتری می شوند، اما تحقیقات اندکی، هدفگذاری را بر پایه رقابت بررسی کرده اند. در چنین شرایطی، منطقا حداقل چهار نوع نتیجه بالقوه امکان پذیر است (بهبود کامل یا نسبی عملکرد بر اساس رقابت در برابر کاهش کامل یا نسبی آن بدون رقابت).
آزمون عمدی یا غیر عمدی بودن تبعیت جمعی سرمایه گذاران
حوزههای تخصصی:
رفتارجمعی در بازار سرمایه نشان دهنده وضعیتی است که سرمایه گذاران به صورت عمد و یا غیر عمد اقدام به انجام عملیات مشابهی می نمایند. بر خلاف رفتار جمعی عمدی که سرمایه گذاران به دلایل مختلف منطقی یا غیر منطقی و به صورت آگاهانه اطلاعات و تحلیل های شخصی خود را نادیده گرفته، اقدام به پیروی از سرمایه گذاران دیگر می نمایند، در رفتار جمعی غیرعمدی دسترسی یکسان سرمایه گذاران به اطلاعات بازار و واکنش یکسان آنها به این اطلاعات باعث می گردد تا رفتارهای مشابهی توسط سرمایه گذاران در بازار مشاهده شود. هر چند رفتارجمعی عمدی پدیده ای مخرب و زمینه ساز بروز ناهنجاری هایی از قبیل: حباب و سقوط شدید قیمت ها در بازاربه حساب می آید، رفتارجمعی غیرعمد پدیده ای مطلوب و نشان دهنده کارایی اطلاعاتی در بازار است. تحقیق حاضر با رویکرد تبعیت از بتا و نیز به کارگیری مدل فضای حالت اقدام به آزمون تبعیت جمعی سرمایه گذاران از عامل بازار و نیز عمدی یا غیرعمدی بودن آن در یک دوره زمانی 120ماهه ( فروردین 80 الی اسفند 89 ) نموده است. نتایج حاصل از انجام این تحقیق نشان می دهد که سرمایه گذاران به صورت عمدی و دائمی ازعامل بازار تبعیت می نمایند.
برنامه ریزی راهبردی منابع انسانی بر مبنای الگوی BSC(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه رسمیت و عینیت سازمان ها با منابع انسانی آنها شناخته می شود و اهمیت دادن به منابع انسانی، اساس و محور کار مدیران ارشد سازمان هاست. منابع انسانی به عنوان یک منبع راهبردی و مهم ترین عنصر سازمانی محسوب می شود و متفاوت از سایر منابع داخل سازمانی، تنها منبعی است که به عنوان تصمیم گیرنده و اجراکننده عمل می نماید. هدف تحقیق حاضر، تدوین و اولویت بندی راهبرد های منابع انسانی با استفاده از الگوی BSC، در یک شرکت پیمانکار مخابراتی است. به کمک فن تدوین راهبرد و نظرات مدیران، خبرگان و متخصصان منابع انسانی؛ نمونه های شاخص برنامه ریزی راهبردی منابع انسانی توسط صاحب نظران مقایسه و الگوی BSC جهت تدوین راهبرد های منابع انسانی انتخاب شد. ماتریس SWOT منابع انسانی با توزیع پرسشنامه میان مدیران و کارشناسان ارشد تهیه و براساس آن BSC منابع انسانی طراحی شد. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت روش، توصیفی- تحلیلی و به لحاظ اجرا، از نوع میدانی است. براساس نتایج تحقیق، هماهنگی راهبردی میان راهبرد های منابع انسانی و راهبرد های کلان سازمان اثر قابل توجهی بر عملکرد سازمان خواهد داشت.
استفاده از ادبیات در مدیریت
بررسی ابهام گزارشگری مالی و توزیع بازده سهام
حوزههای تخصصی:
سرمایه گذاران برای اتخاذ تصمیمات منطقی خود نیازمند دریافت اطلاعاتی مالی صحیح در ارتباط با شرکت ها هستند. هسته مرکزی گزارشگری مالی، صورت های مالی شرکت می باشد. شفافیتیا ابهام آن ها می تواند موجبات گمراهی سرمایه گذاران را فراهم نموده و بر تصمیمات سرمایه گذاران تاثیر گذار باشد. نتیجه تصمیمات این گروه نیز به نوبه خود با اثرگذاری بر عرضه و تقاضای سهم می تواند منجر به واکنش قیمت نسبت به عدم شفافیتیا ابهام گزارش های مالی شده و ریسک سرمایه گذاران را افزایش دهد. در این تحقیق رابطه ابهام گزارشگری مالی و توزیع بازده سهام بررسی و برای ارزیابی ابهام گزارشگری مالی از معیار مدیریت سود استفاده شده است. نظر به اینکه بخش قابل توجهی از سود را اقلام تعهدیتشکیل می دهند با استفاده از مدل تعدیل شده جونز پدیده مدیریت سود در شرکت های نمونه آزمون، سپس رابطه توزیع بازده سهام با سه متغیر ریسک غیر متعارف شرکت، ریسک سقوط و جهش قیمت آزمون گردید. برای بررسی ارتباط بین متغیرهای مورد نظر از رگرسیون چندگانه و رگرسیونلجستیک استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشند. نتایج نشان می دهند که بین ابهام گزارشگری مالی(اندازه گیری با استفاده از معیار مدیریت سود) و ریسک انتقالی به سرمایه گذاران رابطه معنی داری وجود ندارد
بررسی تأثیر سواد اطلاعاتی کارکنان بر چابکی سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه با افزایش رقابت و تغییرات غیرقابل پیش بینی در عرصه کسب وکار، برای دستیابی به اهداف سازمانی و کسب مزایای رقابتی، چابکی سازمان، امری ضروری و اجتناب ناپذیر است. سواد اطلاعاتی کارکنان در ارتقای یادگیرندگی سریع و دقیق سازمان و به دنبال آن افزایش توانمندی، انعطاف پذیری و شایستگی های سازمانی امری مهم تلقی می شود. هدف تحقیق حاضر ارزیابی تأثیر سواد اطلاعاتی بر چابکی سازمان در سازمان فرهنگی هنری شهرداری است. روش تحقیق از نوع توصیفی پیمایشی است و جامعه آماری کلیه کارشناسان سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران می باشد. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته است که از طریق آزمون صوری، روایی آن محاسبه شد. پایایی ابزار گردآوری اطلاعات نیز از طریق آلفای کرونباخ محاسبه و از آزمون فرض برای تأیید یا رد فرضیه ها استفاده شد. یافته های پژوهشی نشان می دهد که تأثیر تمامی مؤلفه های سواد اطلاعاتی اعم از: تشخیص ماهیت و وسعت اطلاعات، دسترسی مؤثر و کارا به اطلاعات، ارزیابی اطلاعات و منابع آنها و تلفیق اطلاعات انتخاب شده به دانش قبلی، استفاده از اطلاعات برای رسیدن به منظوری خاص و آشنایی با موارد حقوقی، بر چابکی سازمان به صورت معنی داری مثبت ارزیابی می شود.
تعیین شاخص های ارزیابی سطح کیفیت فرآیندهای نگهداری و تعمیرات ماشین آلات(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
بررسی آثار اقتصادی و فرهنگی توسعه جهانگردی از دیدگاه ساکنین
حوزههای تخصصی:
تحلیل رابطه ظرفیت تغییر سازمانی و تفکر استراتژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در عصر کنونی ظرفیت تغییر سازمانی یک قابلیت سازمانی مهم و استراتژیک و منبعی برای مزیت رقابتی شناخته شده است متفکران استراتژیک سازمان ها باید از فرآیندها و بحران های روزانه فراتر رفته و توجه خود را بر توسعه ظرفیت سازمان برای پاسخگویی موثر به عدم اطمینان های محیطی معطوف دارند. در این پژوهش با جمع آوری اطلاعات پرسشنامه ای از 29 سازمان دولتی، سطح تفکر استراتژیک و ظرفیت تغییر در آن ها ارزیابی شد و رابطه این دو مفهوم با آزمون همبستگی مورد بررسی قرار گرفت. الگوی مورد استفاده برای ارزیابی تفکر استراتژیک، مدل پنج عنصر تفکر استراتژیک جین لیدکا و الگوی ارزیابی ظرفیت تغییر سازمانی، مدل هشت بعدی ویلیام جاج می باشد. تحلیل های آماری نشان داد سازمان هایی که سطح تفکر استراتژیک بالاتری دارند، از ظرفیت تغییر سازمانی بالاتری نیز برخوردارند. همچنین مشخص شد همبستگی مثبت و معنی داری میان هر یک از عناصر پنجگانه تفکر استراتژیک (دید سیستمی، تمرکز بر هدف، فرصت جویی هوشمندانه، تفکر در زمان و فرضیه محوری) و ظرفیت تغییر سازمانی وجود دارد. بعلاوه نتایج پژوهش وجود همبستگی مثبت و معنی دار میان تفکر استراتژیک و هر دو بعد سرمایه انسانی و زیرساخت های اجتماعی ظرفیت تغییر سازمانی را تأیید کرد.
طراحی متدولوژی طبقه بندی و ارزشیابی مشاغل تحقیقاتی
حوزههای تخصصی:
فرهنگ کار، وجدان کار و قانون کار
منبع:
تدبیر ۱۳۷۳ شماره ۵۰
حوزههای تخصصی:
جوان سازی سازمانی
حوزههای تخصصی:
موجودات زنده اعم از گیاهان ، حیوانات ، و انسانها پس از تولد و پا گذاردن به عرصه حیات ، مراحل مختلفی را یکی پس از دیگری در یک سیر تکاملی و به هم پیوسته طی می کنند تا اینکه سرانجام به مرحله پیری می رسند . سازمانها نیز همانند موجودات زنده در موقعیتهایی خاص پا به عرصه وجود می گذارند و سپس در صورت موفقیت با عبور از مراحل گوناگون رشد و توسعه به مرحله پیری سازمانی – یعنی مرحله ای که در آن از قدرت تحرک و درجه انعطاف پذیری سازمان به گونه قابل ملاحظه ای در مقایسه با مراحل قبلی آن کاسته می شود – می رسند تا اینکه در پی این مرحله چراغ عمر سازمان به تدریج و یا یکباره خاموش می شود ؛ با این تفاوت که سازمانها می توانند قبل از ورود به وادی پیری و یا حتی بعد از ورود در آن با اتخاذ استراتژیهای نوین و ایجاد مجموعه ای از تغییرات هماهنگ در تارو پود خود ، وارد چرخه عمری جدید گردند و مجدداً سیر تکاملی تازه ای را ، که در ان توانمندیها و شادابی جدیدی در سازمان ایجاد می شود ، آغاز نمایند. آنکه سازمانها دقیقاً قبل از رسیدن به مرحله پیری چه مراحلی را طی می کنند ، خود سؤال جداگانه ای است که باید در فرصتی دیگر بدان پرداخت . دراینجا فقط لازم است قبل از ورود به اصل موضوع به چند نکته مقدماتی توجه شود: اول اینکه علی رغم حساسیت و توجه روز افزونی که دانشمندان مدیریت به تازگی در این خصوص به خرج داده اند ، در عین حال ، ادبیات معاصر مدیریت در این زمینه بسیار ضعیف و به تعبیری در مرحله ابتدایی قرار دارد. امروزه تئوریهای مدیریت با پشت سر گذاشتن بیش از یک قرن سابقه تاخت و تازهای نظریه پردازی و ذخیره سازی انبوهیاز فنون و تکنیکهای پیشرفته ، در عین حال ، هنوز هم نتوانسته اند چارچوب نظری و کاربردی منسجمی را در باب چگونگی « جوان سازی » و « تجدید حیات سازمانی » در وضعیتی که چراغ عمر سازمان بر اثر پیری رو به خاموشی می رود ، ارائه دهند ، به گونه ای که یکی از صاحبنظران کاربرد روش علمی تبلور را برای حل معضلات سازمانی در عصر کنونی « فاجعه » قلمداد نموده ، حتی تلاش می کند تفسیر جدیدی از « علم » و « مدیریت علمی » ارائه دهد . نکته دوم اینکه درجه بزرگی سازمان و سالهای عمر آن را نمی توان در زمره علتها و یا شاخصهای پیری سازمان بر شمرد به گونه ای که بر مبنای آن سازمانهای بزرگ و پر سابقه در ردیف سازمانهای فرتوت ، و سازمانهای کوچک و کم سابقه درشمار سازمانهای جوان فرض شود. حجم سازمان و عامل زمان به خودی خود موجبات رسیدن به مرحله پیری رافراهم نمی سازد. چه بسا بتوان سازمانهایی را یافت که با حجمی نه چندان بزرگ و عمری نه چندان طولانی ، در عین حال ، در زمره سازمانهای بالغ قرار گیرند. نکته بعدی اینکه بنا بر تجربیات مدیریت در سازمانهای امروزی « هر فرایندی از رشد ، شرایط سقوط خود را به وجود می آورد » ؛ یعنی اینکه سازمانها به صورت طبیعی به سمت کهولت و پیری سیر می کنند . این موضوع طبیعتاً با نظریه آنتروپی در تئوری سیستمها مطابقت دارد. بر پایه این نظریه ، ساختارهای سازمانی به خودی خود ه سمت واگرایی و از هم گسیختگی درونی کشش دارند ، مگر اینکه همواره انرژی جدیدی ، سازمان را به سمت همگرایی و رسیدن به رشد بیشتر سوق دهد. از اینرو با توجه به روند رو به تزاید انحلال و از هم پاشیدگی بسیاری از سازمانهای امروزی ، امر جوان سازی و فراهم آوردن مکانیزمهای تحول آفرین برای تداوم حیات بسیاری از سازمانهای بزرگ و کوچک کاملاً الزامی و اجتناب ناپذیر است. در این مقاله تلاش می شود ضمن ارائه تصویری روشن از وضعیت پیری سازمان به گونه ای که مانع از فرو افتادن آن در گرداب افت تدریجی » گردیده و متضمن استمرار رشد و شکوفایی آن در بستر زمان باشد ، مورد بررسی قرار گیرد.
ارزیابی تأثیر عوامل مؤثر بر رضایتمندی مشتریان در صنعت رستوران داری. مطالعه موردی: مجموعه رستوران های زنجیره ای بوف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی عوامل مؤثر بر رضایت مندی مشتریان در صنعت رستوران داری است. به منظور جمع آوری داده های مورد نیاز از پرسشنامه استفاده شد، بدین منظور نمونه ای تصادفی از 10 شعبه مجموعه رستوران های زنجیره ای بوف و از هر شعبه تعداد 40 نفر انتخاب شدند که در نهایت با توجه به پرسشنامه های قابل قبول، تعداد 268 نفر حجم نمونه پژوهش را تشکیل دادند. به منظور آزمون فرضیه ها از مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. بررسی فرضیات تحقیق بیانگر تأثیر مثبت کیفیت غذا، کیفیت خدمات، محیط رستوران و ادراک عادلانه بودن قیمت بر رضایت مشتری است. اما تأثیر موقعیت رستوران بر رضایت مشتری مورد قبول واقع نشد. همچنین نتایج بیانگر آن است که کیفیت غذا به عنوان مهمترین عامل مؤثر بر رضایت مشتریان در مجموعه بوف می باشد