فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸٬۲۴۱ تا ۸٬۲۶۰ مورد از کل ۵۶٬۰۱۵ مورد.
تبیین مدل شرطى قیمت گذاری دارایى های سرمایه اى (CAPM) در بورس اوراق بهادار تهران
حوزههای تخصصی:
این مقاله قصد دارد تا نتایج تحقیق پیرامون تبیین مدل شرطى قیمت گذارى دارایى هاى سرمایه اى (CAPM) در بورس اوراق بهادار تهران را بیان کند. این مقاله تلاش دارد مدل CAPM را به گونه اى تبیین کند که بتواند مدیران پرتفوى وسایر سرمایه گذاران را در بهینه سازى سبد سهام و سرمایه گذارى هاى خود در بورس اوراق بهادار تهران یارى نماید. نتایج به دست آمده ازتحقیق نشان مى دهدکه مدل شرطى قیمت گذارى دارایى هاى سرمایه اى توان تبیین مقطعى رفتار بازده در شرایطى که جهت حرکت بازار رو به پایین و صرف ریسک بازار منفى باشد، در بورس تهران را دارد. رابطه مقطعى ریسک و بازده در بورس اوراق بهادار تهران از نوع شرطى است. رابطه ریسک و بازده با شرط رو به بالا بودن جهت حرکت بازار و مثبت بودن صرف ریسک بازار، مثبت است. در این شرایط با افزایش ریسک، نرخ بازده افزایش مى یابد. در مواردى که صرف ریسک بازار منفى باشد، رابطه مقطعى ریسک، بازده معکوس و با افزایش ریسک، بازده کاهش مى یابد.
نقش اهرمی اوراق قرضه (اوراق مشارکت در سرمایه گذاری) در تأمین مالی و توسعه اقتصادی
منبع:
دانش مدیریت ۱۳۶۷ شماره ۳
حوزههای تخصصی:
ارتباط سازمان تأمین اجتماعی با کارگران بیمه شده و الگوی ارتباطی بین سازمان تأمین اجتماعی و تش
حوزههای تخصصی:
این مقاله، خلاصه ای از پژوهشی است که با همین عنوان تحت نظارت مؤسسه عالی پژوهش تأمین اجتماعی اجرا شده است.پس از بیان مسأله، اهداف پژوهش، ازجمله شناخت تشکل های کارگری در ایران و دیدگاه های آنان در خصوص بیمه های اجتماعی و سازمان تأمین اجتماعی، شناخت دیدگاه های مسئولان سازمان تأمین اجتماعی نسبت به تشکل های کارگری، شناخت میزان ارتباط مسئولان سازمان تأمین اجتماعی با تشکل های کارگری و همچنین آسیب های ارتباطی و ارائه شیوه های بهبود ارتباط سازمان تأمین اجتماعی با تشکل های کارگری تبیین شده است.آنگاه چهارچوب نظری پژوهش به اجمال تشریح می گردد. سپس محورهای با اهمیت از دید مسئولان تشکل های کارگری در مورد خدمات ارائه شده، عملکرد و سیاست های سازمان تأمین اجتماعی در رسانه کار و کارگر و آتیه، طی چهار سال، و با استفاده از روش تحلیل محتوا بررسی می شود. نظرهای مسئولان سازمان در مورد تشکل ها، انتظارات آنان از سازمان وعملکردشان در رابطه با سازمان نیز با استفاده از همین روش در این دو رسانه، مورد مطالعه قرار گرفته است.در این پژوهش ، مقولات متعددی، ازجمله بازنشستگی پیش از موعد، استانداردسازی محیط کار، فشار بار مالی سازمان تأمین اجتماعی، ساخت و ساز فروش بیمارستان ها، صدور بخشنامه ها ودستورالعمل ها، درمان و خدمات درمانی، متناسب سازی پرداخت ها با تورم و پویاسازی ساختار اداری سازمان استخراج شده است. آنگاه الگوی ارتباطی مسئولان سازمان تأمین اجتماعی و تشکل های کارگری، تبیین می شود. در بخش نتیجه گیری نیز با توجه به داده های حاصل از تحلیل محتوای رسانه ها و داده های مطالعه میدانی، آسیب های ارتباطات مسئولان سازمان تأمین اجتماعی با مسئولان و اعضای تشکل های کارگری تشریح شده است.در پایان و با توجه به آسیب های مطرح شده، راهکارهای زیر مورد توجه و توضیح قرار می گیرد:برپایی ارتباطات مستمر و مداوم، بالا بردن کیفیت ارتباط فردی و حضور داوطلبانه مدیر عامل و معاونان در گردهمایی های اعضای تشکل ها، آموزش افراد مرتبط با اعضای تشکل های کارگری، نظام سندسازی و مدیریت ارتباط، ایجاد اعتماد در اعضای تشکل ها، یکی بودن حرف و عمل، اطلاع رسانی قوی، تقویت مدیرت و کارامدسازی آن، سنجش نظرهای کارگران در مورد تشکل ها و سه جانبه گرایی.
مدیریت اجتماعی مناطق روستایی و کاهش فقر: مطالعه موردی روستاهای منطقه حسین آباد غیناب سربیشه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هر چند، فقرزدایی در نواحی روستایی از برجسته ترین اهداف بیشتر برنامه های تعدیل اقتصادی به شمار می رفت، اما مطالعات انجام شده حاکی از افزایش تدریجی فقر روستایی به دلیل شیوه های نامناسب مطالعه و اجراست. پرسش اصلی این است که «آیا با تغییر شیوه مطالعه و اجرای برنامه ها، می توان میزان فقر مناطق روستایی را کاهش داد؟». در بیشتر موارد، این گونه برنامه ها با مشارکت حداقلی افراد و آن هم گروه های صاحب قدرت در نقاط روستایی به اجرا درآمده است. مطالعه حاضر، با بهره گیری از روش ساپ در منطقه حسین آباد شهرستان سربیشه، و با تعیین اهمیت و جایگاه برنامه های عمرانی و اجتماعی در تامین معاش فقرا، به بررسی شیوه های مدیریت و مداخله در این گونه مناطق می پردازد. نتایج بررسی نشان دهنده کاهش چشمگیر میزان فقر در پی اجرای برنامه هایی است که پس از تهیه و تدوین با روش های اصولی و مبتنی بر نظر ساکنان این مناطق اجرا شده اند، کاهشی که تحقق آن بیشتر مرهون تنوع بخشی به شیوه های تامین معاش بوده است. همچنین، این بررسی نشان می دهد که گذشته از تامین درآمد، باید فراهم سازی امکانات رفاهی و بهداشتی این مناطق نیز مورد توجه قرار گیرد.
ارزیابی حاکمیت شرکتی در شرایط عدم اطمینان با استفاده از منطق فازی
حوزههای تخصصی:
مسئله حاکمیت شرکتی به یک عنصر بسیار مهم تصمیم گیری سرمایه گذاری برای سرمایه گذاران تبدیل شده است. با افزایش رعایت اصول اساسی حاکمیت شرکتی، میزان سرمایه گذاری سرمایه گذاران افزایش می یابد. بنابراین، رتبه بندی شرکت ها از نظر حاکمیت شرکتی می تواند اطلاعات ارزنده ای در اختیار استفاده کنندگان قرار دهد. شاخص حاکمیت شرکتی، شاخصی است که به وسیله آن میزان رعایت اصول حاکمیت شرکتی به وسیله شرکت ها نشان داده می شود، وجود چنین شاخصی افزون بر رتبه بندی شرکت ها می تواند برای سرمایه گذاران، حسابرسان و عموم مردم در قضاوت راجع به شرکت ها موثر باشد. به همین دلیل در این مقاله سعی بر آن است که شاخصی جدید تحت عنوان شاخص حاکمیت شرکتی فازی و مفاهیم زیر بنایی آن که بر اساس تئوری منطق فازی می باشد، معرفی گردد. روش شناسی مبتنی بر تئوری منطق فازی برآوردهای نادقیق و مبهم روش های ارزیابی سنتی را بهبود و توسعه داده است. این روش شناسی یک نوع جدید از شاخص حاکمیت شرکتی (CG) تحت عنوان شاخص حاکمیت شرکتی فازی (FCG) ارائه نموده است. شفافیت و افشا، ساختار مالکیت، ساختار هیئت مدیره و حقوق سهامداران از متغیرهای کلیدی حاکمیت شرکتی هستند که برای به دست آوردن یک شاخص قابل قبول برای ارزیابی حاکمیت شرکتی، در مدل فازی این پژوهش یک پارچه شده اند
فراگرد تصمیم گیری و مدیریت بحران
حوزههای تخصصی:
مالکیت عمومی در بازار سرمایه و محافظه کاری در گزارشگری مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استفاده از مدل کانو در تعیین امتیاز کیفیت شرکت های صنعتی
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله ارائه روشی بر ای تبیین وضعیت کیفیتی یک شرکت می باشد با تعیین امتیاز کیفیت یک کارخانه در ماه های متوالی نه تنها رشد یا افت شرکت را می توان مشخص کرد بلکه امکان هدف گذاری نیز میسر می گردد روش ارائه شده در این مقاله بر مبنای سطوح سه گانه کیفیتی کانو و در راستای افزایش رضایت مشتری بر اساس فعالیت های مختلف در کارخانه می باشد
برنامه ریزی از نوع شهری
راهبرد تجدید ساختار: ادغام و تملک
منبع:
حسابدار ۱۳۸۲ شماره ۱۵۵
حوزههای تخصصی:
ارزیابی دیدگاه اصناف در مورد عملکرد اقتصادی دولت مطالعه موردی شهرستان ساری(مقاله علمی وزارت علوم)
مدیریت بهره وری از طریق اصلاح الگوی مصرف در بخش تقاضای انرژی کشور
حوزههای تخصصی:
درک مشترک از موضوعات اصلی در لایه های سازمانی شرکت فولاد مبارکه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مبانی شکل گیری یک اجتماع عبارتند از:درک مشترک، چشم انداز مشابه، ارزش ها و عقاید مشترک. اطلاع رسانی از جمله سازوکارهای ایجاد هم نوایی و زبان مشترک است و مسئولیت آن به عهده همه مسئولان و کارکنان می باشد که در نظام های اطلاع رسانی اثر بخش مجموعه ای از افراد ایفای نقش می نمایند تا ذهنیت مشترک ایجاد شود.ایجاد ذهنیت مشترک از جمله عوامل ایجاد همکاری سازمانی برای تحقق اهداف می باشد.وجود چارچوب ذهنی مشترک یعنی این که دغدغه های اصلی شرکت در لایه های مختلف سازمان مشتمل برمدیران، کارمندان و کارشناسان و متصدیان و تعمیر کاران منتقل و تقریباً واکنش یکسان در قبال آن ها وجود داشته باشد. در کسب و کارهای امروز وجود چارچوب ذهنی مشترک سازمانی به عنوان یک قابلیت نقش مهمی در مزیت رقابتی دارد. پژوهش حاضر با هدف اندازه گیری درجه اهمیت موضوعات اصلی شرکت از منظر مدیران، کارمندان و کارشناسان و متصدیان و تعمیر کاران و میزان درک مشترک از موضوعات اصلی شرکت فولاد مبارکه در سال 1390 انجام گرفته است. در این پژوهش از جامعه آماری مدیران، کارمندان و کارشناسان و متصدیان و تعمیرکاران شرکت فولاد مبارکه به تعداد 650 نفر، نمونه 246 نفری بر اساس جدول مورگان به صورت تصادفی انتخاب شده است. پرسشنامه تعیین میزان درک مشترک از موضوعات اصلی سازمان طراحی گردید و پس از جمع آوری اطلاعات با آزمون های T و Tukey و Anova به تجزیه و تحلیل داده ها پرداخته شد و نتایج حاصل بیانگر این است که به طور کلی درک مشترک کارکنان فولاد مبارکه از موضوعات اصلی شرکت ""01/76%"" می باشد. بررسی پایایی و ثبات درونی آزمون نشان داد که پایایی پرسشنامه 979/0 می باشد.
استاندارد کلید ورود به بازارهای جهانی است
حوزههای تخصصی:
تحلیل اثر سرمایه فکری بر عملکرد سازمانی با نقش میانجی مدیریت دانش در شرکت پایانه های نفتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عملکرد سازمان ها را نمی توان صرفاً بر اساس معیارهای مالی مورد ارزیابی و قضاوت قرار داد؛ زیرا پژوهش ها نشان داده است، ارزش بازاری شرکت ها و مؤسسات مالی را عمدتاً دارایی های غیرمالی که به آن ها دارایی های نامشهود یا سرمایه های فکری اطلاق می شود، تعیین می کند. بر این اساس تحقیقِ حاضر با هدف شناسایی تأثیرِ ابعاد سرمایه فکری و مدیریت دانش و تأثیر آن ها بر عملکرد سازمانی در شرکت پایانه های نفتی ایران انجام شده است. پژوهش حاضر از لحاظِ روش، توصیفی تحلیلی و از لحاظِ هدف، کاربردی است. جامعه آماری شامل کلیه مدیران، رؤسا و سرپرستان (رتبه های بالای 17) و پرسنل ستادی می باشد که در زمان تحقیق 214 نفر بوده اند و به روش سرشماری انجام گرفته است. برای تحلیل داده ها از روش مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان می دهد که مدل اصلی پژوهش از برازش مناسبی برخوردار است. در این مدل سرمایه انسانی و ساختاری و رابطه ای بر عملکرد سازمان تأثیر مثبت داشته و از سوی دیگر این اجزاء به طور غیرمستقیم با نقش میانجی مدیریت دانش بر عملکرد سازمان تأثیر مثبت دارند، که با نتایج به دست آمده میزان تأثیر هر یک از عوامل، مشخص و رتبه بندی شده و بر این اساس پیشنهاداتی مطرح شدند.
اثر تسهیم اطلاعات بر استراتژیهای رقابتی و عملکرد زنجیره تأمین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقش تسهیم اطلاعات در دستیابی به رقابتپذیری موضوعی است که در سطوح مختلف اعم از شرکت، کسب و کار و زنجیره تأمین در سالهای اخیر مورد توجه بسیاری از محققان قرار گرفته است. در این تحقیق، اثر تسهیم اطلاعات بر استراتژیهای رقابتی و عملکرد زنجیره تأمین مدنظر است. بدین منظور، با توجه به مزیتهای رقابتی صنعت فولاد در ایران، زنجیره تأمین فولاد (شامل شرکتهای فولاد مبارکه، فولاد خوزستان و ذوب آهن اصفهان) برای بررسی انتخاب شده و نظرات 95 نفر از مدیران و کارشناسان شرکتهای مذکور به عنوان نمونه مورد بررسی قرار گرفتهاند. سپس از روش مدل یابی معادلات ساختاری برای تجزیه و تحلیل دادهها استفاده شده است. نتایج تحقیق نشانگر آن است که تسهیم اطلاعات با استراتژیهای رقابتی زنجیره تأمین رابطه مستقیم ومعنی داری داشته و استراتژیهای رقابتی زنجیره تأمین نیز رابطه مستقیم ومعنی داری با عملکرد زنجیره تأمین دارند.