فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۶۱ تا ۱٬۱۸۰ مورد از کل ۱۱٬۸۶۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
تصوف که به عنوان طرز فکر و مجموعه ای از آداب و اعمال مشخص، در بر گیرنده ی نوعی عکس العمل نسبت به اوضاع اجتماعی بود، در طول تاریخ پر فراز و نشیب اسلام و ایران، انعکاسات و الهامات بسیار متفاوتی از فرهنگ معنوی طبقات جامعه ی اسلامی را در خود پذیرفته، حل و جذب کرد. اینکه در آذربایجان قرن دهم ودر دوره ی شاه طهماسب وضعیت تصوف چگونه بوده است موضوعی در خور توجه است. در این دوره از سویی رشد تشیع ومبارزه ی علمای شیعی باتصوف وازسوی دیگرلجام گسیختگی صوفیان قزلباش وقلندران بی اعتنا به شرع باعث افول تصوف شد. صوفیان آذربایجان به بهانه های سیاسی و مذهبی به قتل رسیدند یا در گمنامی به سربرده و یا برای بقای خود با مذهب، سیاست و طریقت صفوی هماهنگ می شدند. پدیده ی مهاجرت صوفیان بر اثر فشارهای داخلی عصر صفوی و به دلیل حمایت حاکمان سرزمین های مقصد (آناتولی، هندوستان ...) شدت گرفت و مهاجران در آن سرزمین ها سهم قابل توجهی در رشد علوم نقلی و ادبیات شرقی به خود اختصاص دادند.
در مقاله ی حاضر نگارنده قصد دارد، با بررسی احوال تعدادی از مشایخ و آثار علمی و عملی آنها، میزان نفوذ تشیع را در تغییر مسیر وتحول صوفیان، بازکاوی نماید.
تغییر در قدرت تشکیلاتی و قدرت معنوی روحانیت در گذار از قاجار به پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«تواناییِ اثرگذاری بر دیگران» بر دو مبنای ذهنی و عینی استوار است. بعدی را که بر مبنای ذهنی استوار است «قدرت معنوی» و بعدی را که مبنای عینی دارد «قدرت تشکیلاتی» می نامیم. در گذار از قاجار به پهلوی، هم قدرت تشکیلاتی و هم قدرت معنوی روحانیت دستخوش تحول شد. تحول در قدرت معنوی روحانیت آن بود که با رقیبی تازه به نام «ملی گرایی» مواجه شد و تحول در قدرت تشکیلاتی روحانیت افول آن قدرت بود. به این ترتیب، سازگاری نسبی میان قدرت تشکیلاتی و قدرت معنوی روحانیت که در دورة قاجار وجود داشت، در دوران پهلوی از میان رفت و نزاع میان روحانیت و حکومت رو به حاد شدن گذاشت.
همسانی های نظری و عملی دو روحانی عصر مشروطه: شیخ ابراهیم زنجانی و میرزا یحیی دولت آبادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزیابی تطبیقی یکی از روش های مهم در پژوهش های تاریخی است که در پرتو آن ابعاد گوناگونی از پدیدهای تاریخی آشکار می گردد و امکان شناخت بهتر فراهم می آید. بر همین اساس، مقاله حاضر می کوشد پاره ای از همسانی های نظری و عملی دو شخصیت روحانی عهد مشروطه یعنی شیخ ابراهیم زنجانی و یحیی دولت آبادی را با روش تطبیقی مورد بررسی قرار دهد. بنابراین، شناخت این همسانی ها مسئله اصلی این مقاله است.
دقت در متن اندیشه و عملِ این دو روحانی نشان دهنده وجود انبوهی از همسانی هاست که با مقایسه آنها می توان هم جنبه های ناشناخته تر اندیشه و عمل آنها را برجسته ساخت و هم روند تحول فکری آنها را به سوی اندیشه های متفاوت تبیین نمود. آن دو روحانی در یک دوره زمانی متولد شدند، اما با وجود پایگاه طبقاتی متفاوتشان، تحصیلات دینی مشابهی کردند؛ هر دو به محافل روشفکری راه یافتند؛ هر دو به صف مشروطه خواهان پیوستند؛ دغدغه های یکسانی پیدا کردند؛ به فعالیت های مشابهی دست یازیدند؛ آثار مشابهی نوشتند؛ هر دو در سلک روحانیان نواندیش و مدافع تعلیم و تربیت نوین درآمدند و به نقد وجوهی از رویه های رایج پرداختند. این مسائل بیانگر تأثیر فضا و شرایط آن عصر بر شکل گیری و تکوین شخصیت فکری و سیاسی آنان است.
اهمیت و کارکردهای اقتصادی، راه قم ـ قصرشیرین در دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهمیت جاده قم ـ قصرشیرین به دوره های قبل از قاجار برمی گردد، اما در زمان قاجاریه و بهبود روابط ایران و عثمانی اهمیتی دوچندان به خود گرفت. این جاده زمینه مبادلات محصولات کشاورزی را به اروپا فراهم می کرد. نوشتار حاضر، به تأثیرات سیاسی، اقتصادی، راه قم ـ قصرشیرین می پردازد.
برای پاسخ به این پرسش، با استفاده از شیوه تحلیلی ـ توصیفی و بهره گیری از منابع این دوره، به بررسی این موضوع پرداخته ایم و به عبارتی تلاش می کنیم که نشان دهیم که راه قم ـ قصرشیرین در دوره قاجار، مهم ترین راه داخلی ایران تا سرحدات غرب کشور بوده است. این راه به دلیل کارکردهای متنوعی که داشت، تأثیرات همه جانبه ای را در حیات سیاسی و اقتصادی شهرها، سکونتگاه ها و منازل واقع شده در طول مسیر بر جای گذارده است.
سیراف بندری کهن
حوزههای تخصصی:
نقش اقلیت های دینی در حیات اقتصادی عهد آل بویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر تلاش می شود زمینه مشارکت و سهم اقلیت های دینی مسیحی، یهودی، زرتشتی و صابئی در فعالیت های اقتصادی این دوره در ابعاد تجارت و بازرگانی، مالکیت و زمینداری و صناعت و حرفه های کارگاهی نشان داده شود. با توجه به سیاست تساهل و تسامح دینی امرای آل بویچه نسبت به اقلیت های دینی، به نظر می رسد، نقش و جایگاه و میزان مشارکت و کامیابی اقلیت های دینی در این عرصه، نسبت به دوره های قبل و بعد این دوره، مطلوب بوده باشد. به طوری که برخی از آنها توانستند با تشویق و حمایت امرا و وزرای آل بویه در بخش های مختلف، از جمله عرصه اقتصادی، نقش و مشارکت داشته باشند. بررسی ها نشان داد که عرصه فعالیت های اقتصادی اقلیت های دینی غیر مسلمان در این دوره یکسان نبوده و هر یک در ارتباط با شرایط تاریخی و موقعیت اجتماعی که داشتند در زمینه های متفاوت فعال بودند. یهودیان و مسیحیان، بیشتر در شهرها اقامت داشتند و در زمینه هایی چون کسب و تجارت، فعالیت های پیشه وری و صرافی، رسیدگی به امور مالیاتی و حسابرسی های مالی مربوط به تجارت و بازرگانی از طرف حکومت فعالیت می کردند. در حالیکه زرتشتیان به عنوان بازماندگان جامعه دینی ایران قبل از اسلام به علت اقامت در ایالات و نواحی و به جهت همان نقش و جایگاهی که در عرصه مالکیت و زمینداری داشتند، بیشتر در فعالیت های اقتصادی مرتبط با ملک و زمین و رسیدگی به امور مالیاتی مربوط به چنین عرصه ای از طرف حکومت مشارکت داشتند. در حالی که صابئیان در حرفه های مربوط به صناعت و پیشه های کارگاهی چون کارهای دستی و هنرهای ظریف مربوط به ساخت زیور آلات طلا و نقره زنانه و مردانه، فلزکاری و میناکاری اشتغال داشتند، و به نوعی حاملان و گسترش دهندگان چنین صنایع و هنرهایی در جامعه اسلامی بودند.
نگرشی بر جغرافیای اداری ایالت پارس در دوره ی ساسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر از جمله، نخستین تلاش هایی است که برای روشن شدن وضعیت جغرافیایِ اداری ایالت پارس در دوره ی ساسانی، صورت گرفته است. ایالت پارس، نه تنها مرکزیت مذهبی و سیاسی ساسانیان محسوب می شد، بلکه یکی از مناطق مهم و راهبردی به لحاظ اداری نیز به حساب می آمد. علاوه بر متون دستِ اول تاریخی و کتیبه های پهلوی دوره ی ساسانی، جغرافی نگاران قرون اولیه اسلامی نیز توصیفاتی از تقسیمات اداری ایالت پارس به دست می دهند. با این رویکرد، می توان تصویری از نظام اداری پارس به عنوان زیر مجموعه ای از نظام اداری سرزمین ساسانی را در حد امکان بازسازی کرد. نتایج پژوهش، نشان می دهد که ایالت پارس دارای نظام اداری سازمان یافته به تناسب تقسیمات کشوری و دارای ساختاری سلسله مراتبی بوده است. چنانچه هر یک از واحدهای اداری این نظام سازمان یافته، به فراخور گستره جغرافیایی و کارکرد سیاسی، حائز درجه ای از اهمیت بوده و تحت نظارت مقامی خاص اداره می شد. روش به کار رفته به منظور دست یابی به نتایج مطلوب و منسجم، استفاده از منابع دست اول تاریخی، علاوه بر بهره گیری از پژوهش های تاریخیِ مستند می باشد.
15خرداد؛ بالندگی و تکامل گفتمان اسلام سیاسی در پیوند با فقاهت
حوزههای تخصصی:
موقوفة اود(سدة هجده تا بیست میلادی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارسال هدایای نقدی به آستان ائمة معصومین (علیهم السلام) در شهرهای نجف و کربلا از جملة رسوم فرهنگی مذهبی مهمی بود که نه تنها شیعیان هند بلکه پادشاهان و سلاطین آن ها با اهداف و نیات عمدتاً مذهبی و معنوی، انجام می دادند. موقوفه یا تنخواه اود (Awadh/Oudh) که به نواب و پادشاهان اود/ اوده یا عوده، ایالتی در شمال هند منتسب بود، از سدة دوازده هجری/هجده میلادی با ارسال وجوهی توسط آصف الدوله جهت کمک به آبرسانی نجف که در معرض خشکسالی قرار گرفته بود، تعین تاریخی یافت. این موقوفه به تدریج در روند تحولات تاریخی، دستخوش دگرگونی شد به نحوی که از نیمة سدة نوزده میلادی، بریتانیا با توزیع آن در میان علمای کربلا و نجف از آن به عنوان ابزاری سیاسی در جهت منافع خود استفاده کرد. مسئلة اصلی پژوهش حاضر این است که موقوفة اود که یک پدیدة فرهنگی- مذهبی بود در چه مراحل تاریخی در نیمة سدة نوزده میلادی به یک ابزار سیاسی تبدیل شد؟ این پژوهش به روش تاریخی با استفاده از منابع کتابخانه ای و آرشیو اسناد و مدارک در ایران و بریتانیا انجام شده است.
کم و کیف روابط تجاری میان ایران و مصر، مطالعه موردی؛ عصر سلجوقی و فاطمی(مقاله علمی وزارت علوم)
زمینه ها، ابعاد و مراحل بحران سالار در خراسان با تأکید بر مفاهیم بحران و مدیریت بحران (1266 -1262هـ.ق /1849 - 1845م)
حوزههای تخصصی:
بحران سالار در خراسان از مهم ترین بحران های دوره قاجار است. با توجه به گستردگی و ابعاد گوناگون، می توان آن را از زوایای مختلف مورد مطالعه و تجزیه و تحلیل قرار داد. در تحقیق حاضر تلاش شده است زمینه ها و مراحل شکل گیری بحران سالار مورد بررسی قرارگیرد و به این پرسش پاسخ داده شود که مهم ترین زمینه ها، ابعاد و مراحل شکل گیری این بحران چه بوده است؟ نکته بارز و قابل توجه در این مقاله، بهره گیری از چارچوب نظری در مبحث بحران و مدیریت بحران و تلاش برای تجزیه و تحلیل وقایع تاریخی در چارچوبی بین رشته ای مرکب از تاریخ، جامعه شناسی و علوم سیاسی است. تأکید نگارندگان بر پررنگ نشان دادن مباحث نظری و تبیین و تعریف ابعاد مفاهیم بحران و مدیریت بحران با هدف افزودن بر غنای مباحث و بهره گیری از دیگر دانش ها در مسیر تقویت تحلیل های تاریخی صورت گرفته است. بخش عمده ای از گسترش بحران سالار را می توان ناشی از ضعف عملکرد و مدیریت بحران غلط دولت مرکزی در دوره محمدشاه و صدارت آقاسی دانست. کارکرد منفی دولت مرکزی در این مقطع تأثیر قابل توجهی بر گرایش بخش هایی از نخبگان و جامعه به سالار و آصف الدوله و تعمیق بحران و افزایش شکاف بین حاکمیت و جامعه داشته است. از دیگر نکات قابل توجه این که بحران سالار بر زمینه ای از اختلافات و منازعات درون ایلی و درون حاکمیتی شکل گرفت و در بستر قدرت طلبیِ برخی نخبگان سیاسی درون حاکمیت از جمله آصف الدوله و سالار و هم چنین نارضایتی اهالی از عملکرد دولت مرکزی رشد کرد و در چارچوب سیاست انگلیس برای تشکیل دولت های کوچک در شرق ایران و تضعیف دولت مرکزی ایران و شخص امیرکبیر، قوت یافت و در نهایت با مدیریت دولت مرکزی بر محور میرزا تقی خان امیرکبیر، که می توان از آن با عنوان یک مدیریت بحران موفق یاد کرد، مهار شد.
اشکال مالکیت ارضی در سیستان از صفوی تا پهلوی دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی صفوی اقتصادی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی افشار اقتصادی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی قاجار اقتصادی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی اول اقتصادی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی دوم اقتصادی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی تاریخ محلی
هدف : هدف این پژوهش بررسی اشکال مالکیت ارضی در سیستان، از دوره صفوی تا پهلوی دوم است.
فرضیه تحقیق : مالکیت در سیستان تحت تأثیر جریانات سیاسی و حکومتی قرار داشته است.
روش پژوهش : این پژوهش با شیوه کتابخانهای و روش توصیفی – تحلیلی به تبیین انواع مالکیت ها در سیستان، با تکیه بر گزارشها و اسناد تاریخی و نتایج مترتب بر آن پرداخته است.
یافته ها و نتایج : نتایج بهدست آمده نشان می دهد در سیستان دوره صفویه انواع مالکیت ها وجود داشته، اما در دوره ناصرالدینشاه قاجار همه اراضی خالصه شدند، تا اینکه در دوره پهلوی اول اراضی میان اهالی سیستان تقسیم شد؛که اگرچه برخلاف انتظار منجر به بهبود کامل اوضاع زندگی کشاورزان و اعاده حقوق قانونی آنان نگردید، اما می توان آن را نخستین گام در جهت بهبود نسبی و تثبیت امر مالکیت خصوصی تلقی کرد.
مجلس سوم و گزارش های پلیس مخفی از شایعات تهران (جمادی الثانی-رمضان 1333/ آوریل-ژوئیه 1915)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله بر اساس گزارش های پلیس مخفی تهران برای عبدالحسین میرزا فرمانفرما، وزیر داخله در کابینه عین الدّوله در مجلس سوم، تهیه شده است. مجلس سوم در محرّم 1333ه ..ق. چند ماه پس از آغاز جنگ جهانی اوّل افتتاح شد. این مجلس فقط 11 ماه دوام یافت و در تمام این مدّت تحت تأثیر مسائل ناشی از جنگ قرار داشت.
جنگ، میان سیاستمداران و وکلای مجلس تفرقه انداخت. عدّه ای هوادار روس و انگلیس و عدّه ای مانند دموکرات ها و مؤتلفین آن ها هوادار آلمان و عثمانی بودند. این نفاق عملاً کشور را تقسیم می کرد. مسئله امنیّت در این ماجرا از اهمّیت بسیاری برخوردار بود. پلیس مخفی همه گونه شایعات و اخبار پایتخت، به خصوص اخبار مربوط به امور دولتی و سیاسی را گزارش می داد. همچنین گزارش رفت و آمد رجال، موضع مطبوعات و تحرّکات سفارتخانه ها را نیز ارجاع می نمود. نکته قابل توجّه، فعّالیت سفارت عثمانی است که از طریق مطبوعات، وزیر داخله را مورد انتقاد قرار می داد. فرمانفرما مورد انتقاد حزب دموکرات نیز قرار داشت که از هواداران دولت عثمانی در جنگ به شمار می رفت؛ وی سرانجام در مجلس استیضاح شد. در بحبوحه جنگ، رئوف بیک فرمانده ترک وارد قصرشیرین شد و در 9 جمادی الأوّل تا سرپل ذهاب پیش آمد. وضع کرمانشاه سخت آشفته شد. قبل از هر اقدامی از جانب دولت عین الدّوله که تازه بر سر کار آمده بود، حاکم کرمانشاه استعفا داد و اوضاع را وخیم تر کرد. در شعبان 1333 دموکرات ها فرمانفرما را استیضاح کردند و کابینه و عین الدّوله نیز استعفا دادند.
از زمان مشروطه، دموکرات ها با فرمانفرما مخالفت داشتند. از طرفی فرمانفرما چندین بار در آذربایجان، کرمانشاه و کردستان حکومت کرده و با سیاست عثمانی و اهدافش نسبت به ایران آشنایی داشت و با آنانبه مخالفت پرداخته بود. دموکرات ها در حمایت از عثمانی بدون اشاره به تحرّکات ترک ها و به بهانه اینکه وزیر داخله مسامحه کرده، او را استیضاح کردند. پس از این عین الدّوله نیز استعفا داد. پیشینه تقابلات فرمانفرما با دموکرات ها و دولت عثمانی به وقایع مذکور انجامید که از منظر گزارش های پلیس بسیار گویاست.
جایگاه اصناف در نظام سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ایران از دوران صفویه تا انقلاب اسلامی
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی صفوی سیاسی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی صفوی اقتصادی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی افشار سیاسی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی افشار اقتصادی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی زندیه اجتماعی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی دوم اجتماعی
- حوزههای تخصصی تاریخ گروه های ویژه باستان شناسی
این پژوهش بر آن است تا شناختی کلی و همه جانبه از اصناف و پیشه وران در طول تاریخ ایران از دوره ساسانی تا انقلاب اسلامی به دست دهد. در این پژوهش، پس از توضیحاتی درباره اصطلاح اصناف و بیان برخی از دیدگاه ها و بحث از وجود یا عدم وجود اصناف در دوره ساسانی و اوایل ایران اسلامی؛ با اشاره به اینکه از 1600م. به بعد اطلاعات بیش تر و کامل تری درباره اصناف در دسترس قرار دارد، به ارائه ی مطالبی درباره تشکیلات، کارکردهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی اصناف، به عنوان یکی از نهادهای مدنی مهم و تأثیرگذار در دوره صفویه، قاجاریه، پهلوی و نقش آن ها در پیروزی انقلاب اسلامی پرداخته شده است.
نگاهی به جایگاه خاندان اعتمادالدولة طهرانی در دورة جهانگیر تیموری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دورة صفویه برخی از خاندان ها به دلایل مختلف از ایران به سرزمین های مجاور، از جمله هندوستان، مهاجرت کردند. مهاجرت این خاندان ها تأثیرات عمیقی بر حیات سیاسی و فرهنگی این کشورها به جا گذاشت. از جملة این خاندان ها، خاندان طهرانی بود که در دورة صفویه به هندوستان مهاجرت کردند. خدمات این خاندان به سلسلة تیموریان هند از دورة اکبرشاه(963-1014ه .ق) آغاز و در دورة پادشاهی فرزندش جهانگیر(1014-1036ه .ق) به اوج خود رسید؛ چنان که در این دوره غیاث الدین طهرانی و دو فرزندش مهرالنساءبیگم و ابوالحسن خان، عناوین مهمی چون اعتمادالدوله، ملکه و خان-سامانی را به خود اختصاص دادند و در جریان سیاست داخلی و خارجی تیموریان هند نقش فعالی ایفاء کردند. این مقاله بر آن است که ضمن نگاهی به پیشینة این خاندان در دورة صفویه، با روش توصیفی - تحلیلی به بررسی جایگاه و تأثیر حضور آن ها در حیات سیاسی و فرهنگی دورة جهانگیر تیموری بپردازد.
سیاست های اقتصادی نظام های حکومتی سامانی و غزنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیاست و اقتصاد ارتباطی تنگاتنگ با یکدیگر دارند و هیچ یک از این دو بی دیگری نمی تواند قوام و ثباتی داشته باشد . این نکته ای است که در درازنای تاریخ پیوسته به آن توجه شده است. اما، در گذشته به مانند امروز علم اقتصاد وجود نداشته، بنابراین برای دانستن برخی از مسائل اقتصادی باید به کتاب های تاریخی و ادبی مربوط به سیاست، تدبیر منزل و علم اخلاق که اجزای سه گانه حکمت علمی است، رجوع کرد تا اطلاعات مورد نیاز را به دست آورد؛ همان امری که این پژوهش در نظر دارد با مطالعه آن و به روش تحقیق تحلیلی ـ توصیفی به این پرسش پاسخ گوید که سیاست های اقتصادی نظام های حکومتی سامانی و غزنوی چگونه بوده است و منابع مالی این دولت ها از کجا تأمین می شده است که بر پایة آن، مسائل مالی و بازرگانی و اقتصادی کشور را اداره می کردند. دستاورد تحقیق نشان از آن دارد که نظام مالی و اقتصادی این دولت ها مبتنی بود بر اخذ مالیات هایی معمول که دربرگیرندة خراج و مالیات های ویژه بود؛ خراج یا مالیات بر زمین و محصولات کشاورزی مناطقی که ولایات آن تحت حکومت آنان بود و برای گردآوری آن کارگزاران سلاطین با توده های مردم در ارتباط مستقیم بودند. افزون بر این، این دولت ها از طریق دادوستد کشاورزی، تجارت بین المللی خاصه زمانی که بازرگانان برای خزانه تجارت می کردند، غارت ها، غنایم جنگی، در معرض فروش قراردادن مناطق غارت شده و فروش اسرا منابع مالی خویش را تأمین می کردند.
بررسی نقش و جایگاه مجلس شورای ملی در سیاست گذاری های عشایری دوره پهلوی اول (1320-1304ه .ش.)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دوره پهلوی اوّل (1320 1304) یکی از ادوار مهم و قابل توجّه تاریخ ایران است.در این برهه، تغییر و تحوّلات شگرفی در زمینه های مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و ... در کشور رخ داد. یکی از مهم ترین این تحوّلات، به حاشیه رانده شدن ایلات و عشایر ایران از صحنه قدرت سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و نظامیبود. حکومت پهلوی با در اختیار گرفتن شیوه ها و شگرد های مختلف، به سرکوب، خلع سلاح و سپس یکجانشین کردن ایلات و عشایری پرداخت که تا آن دوره در عرصه های مختلف دارای قدرت و آثار بسیاری بودند.
بنابراین مسئله ایلات و عشایر در این دوران، یکی از مباحث اصلی در زمینه سیاست گذاری های کلان جامعه ایران در عرصه نظامی،سیاسی،فرهنگی و اجتماعی بوده است. بر پایه قانون اساسی ایران، در ساختار حقوقی قدرت، سه نهادِ «سلطنت»، «مجلس شورای ملّی» و «هیئت وزیران»، از حق قانونی برای تصمیم گیری در زمینه مسائل مربوط به حوزه ایلات و عشایر برخوردار بودند.
به جهت اهمّیت این موضوع در دوره مورد پژوهش و اعتبار و ارزش آن در تصمیم گیری های نهادهای مربوط، در این مقاله کوشش می شود تا جایگاه نهاد مجلس در سیاست گذاری برای ایلات و عشایر در دوره پهلوی اوّل تشریح و تحلیل شود.