مختلف بیان کننده اهمیت روزافزون ارتباط بین سازمانی است. رویکردهای توسعه ای جدید برای مدیریت مح حیط پیچیده و رقابتی امروزی و بهره گیری از آن در خدمت اهداف و منافع سازمان بر استفاده از راهبرد ارتباط بین سازمانی تأکید بسیار دارند. هدف این مطالعه، ارتباط بین سازمان های با فعالیت های مشابه و غیرمشابه و شناسایی نقش فرهنگ و سابقه بر چگونگی ارتباط و شناسایی راهبرد برای ایجاد یا تقویت ارتباط است. چارچوب نظری تحقیق متشکل از شش پارادایم ارتباط بین سازمانی و نظریه های نقش فرهنگ و سابقه بر ارتباط بین سازمانی و مدل استراتژیک SWOT است. حاصل نظریه ها نه پرسش است. برای پاسخگویی به پرسش ها از روش تحقیق کیفی مصاحبه و مدل SWOT بهره گرفته شده است. مطالعه 32 سازمان با روش اشاره شده نشان می دهد دامنه ارتباط بین سازمانی برای هر سازمان از یک مورد تا ارتباط با همه سازمان ها متغیر است. این ارتباط بیشتر بین سازمان های با فعالیت های نامشابه ازجمله بخش خدمات و صنعت مشاهده می شود. مواردی اندک نیز بین سازمان های با فعالیت مشابه و عمدتاً صنعتی مشاهده شد. فرهنگ (تحصیلات) و سابقه فعالیت، با ارتباط بین سارمانی رابطه مثبت دارد. هر چند شماره ارتباطات کثیر به دست آمد، شواهد نشان می دهد، بالقوه های بسیاری برای گسترش و تقویت این ارتباطات وجود دارد. با بهره گیری از مدل SWOT راهبردی برای تقویت ارتباط و همکاری بین سازمانی ارائه شده است
ایرانیان در مدت اقامت دیرنیه خود افزودن بر تغییر چهره سیاسی این منطقه، در زمینه تبادلات بازرگانی و گسترش فرهنگ و تمدن ایران در این سرزمین کارهای مثبتی انجام دادن که نتایج آن با گذشت بیش از هزارسال همچنان پابرجامانده است.
از گذشته تاکنون کمبود آب جزء سرشت ایران بوده است. در چند دهه اخیر، کاهش بارش، دگرگونی های اقلیمی، افزایش برداشت بی رویه از منابع آب زیرزمینی و ... به بحران آب منجر شده است. اما در نگاهی کلی به وضعیت آب ایران، به پرسش ها و پیچیدگی هایی برمی خوریم که این تنش و بحران را حاصل مدت ها سوء سیاست گذاری و مدیریت می داند. بحران آب، تلاشی نظام مند برای نگاه به آینده را در حوزه های دانش، فناوری، اقتصاد، فرهنگ، محیط زیست و جامعه می طلبد و آینده نگری پیش نیاز هرگونه سیاست گذاری است. این پژوهش با هدف شناخت و بررسی آسیب های ناشی از سیاست گذاری آب کشور شکل گرفته است. اطلاعات مندرج در این مقاله حاصل مطالعات و بررسی ها در بحران آب و نیز انجام گفت و گوهای متعدد با مجموعه ای از خبرگان و نخبگان متخصص است که با تکنیک دلفی در چند مرحله استخراج شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که سیاست گذاری در بحران آب ایران در بستری ممکن است که شناخت صحیح از فرایند سیاست گذاری و نارسایی های حاکم بر آن به دست آید. به دنبال آن مسائلی چون عدم ریشه یابی صحیح دلایل، ارزش گذاری نامناسب آب، بخشی نگری و تناقض در تصمیم گیری ها، قانون گذاری، کم توجهی به دانش بومی آب در کشور و تقلید بدون تفکر از نسخه های غیربومی، عدم استفاده از متخصصان علوم مختلف در سیاست گذاری های حوزه آب و... که از مهم ترین آسیب های سیاست گذاری بحران فعلی آب است را پیش رو قرار می دهد.