نوشتار حاضر قصد دارد با پاسخ به این پرسش که «چرا حکومت قاجار فرو پاشید و پهلوى اول به قدرت رسید؟» راهى به قانونمندى تاریخى در جریان انتقال قدرت بگشاید.
مؤلف در پاسخ به پرسش یاد شده فرضیههاى ذیل را مورد بررسى قرار مىدهد: 1. فشار مجموعهاى از عوامل درونى و بیرونى، حکومت قاجار را در حفظ قدرت مستأصل ساخت؛ 2. همزمانى رخدادهاى داخلى و خارجى در دستیابى رضاخان به قدرت مؤثر واقع شد؛ 3. انگلیسىها از مؤثرترین عوامل خارجى در سقوط قاجاریه و ظهور پهلوى بودند؛ 4.مؤلفههاى شخصیتى رضاخان در رسیدن او به قدرت تأثیر به سزایى داشت.
در این نوشتار نویسنده تحلیل خیر و شر، اقسام شر، و راه حلهاى علامه طباطبایى براى زدودن ناسازگارى وجود خیر و شر با خدا و صفات حق تعالى را به بحث و بررسى نشسته است. در مبحث خیر و شر، دو تحلیل از علامه طباطبایى مىآورد. براساس تحلیل نخست علامه خیر را امرى وجودى و شر را امرى عدمى مىخواند. و براساس تحلیل دوم نویسنده المیزان خیر را امرى ذاتاً مطلوب و شر را امرى ذاتاً نامطلوب معرفى مىکند. در مبحث اقسام شر نظریه علامه در تحول معنایى خیر و شر آورده مىشود و پس از آن نظریه علامه در تقسیم خیر و شر به تکوینى و تشریعى گزارش مىشود. در مبحث راه حلها نیز سه راه حل مورد قبول علامه به بررسى گذاشته مىشود: راه حل نخست: خیر و شر نسبى هستند نه ذاتى. راه حل دوم: شرور از امور عدمى هستند نه وجودى. راه حل سوم: شرور براى تحقق خیر لازم هستند.
نویسنده در راستای بررسی ناسازگاری حد ارتداد در اسلام با حق آزادی عقیده، نخست «حق بودن آزادی عقیده» را توضیح داده از میان سه معنای ارائه شده تنها تعریف «کیفر دنیوی نداشتن» را پذیرفتنی می شمارد. در ادامه با تعریف ارتداد، دو نظریه لزوم قتل مرتد و عدم آن را مطرح کرده بر این باور است که روایات، نظریه نخست را تأیید می کند، و قرآن نظریه دوم را، که در این میان طرفداران کیفر قتل، آیات را توجیه می کنند و مخالفان آن، روایات را در این راستا تفسیر برای روایات و دو تفسیر برای آیات مربوطه ارائه شده است که در مقام مقایسه دلایل و توجیهات دو دیدگاه، طرفداران قتل مرتد، هم در استدلال به روایات و هم در توجیه آیات ناموفق می نمایند. اما مخالفان قتل مرتد در توجیه روایات چندان موفق به نظر نمی رسند. از این رو تفسیر دیگری از روایات ارائه می شود و آن اینکه حکم قتل مرتد در روایات، قیدی ارتکازی دارد که «وضوح اسلام» باشد. این تفسیر همراه با قرائن و شواهدی ادعا شده است. نویسنده در پایان نتیجه می گیرد که هر گاه وضوح اسلام به جهت شبهه افکنی یا ضعف توان فکری شخص برای او از میان رفته باشد و مرتد گردد محکوم به قتل نخواهد بود.
مراعات حقوق مردم در جامعه در ابعاد مختلف و احترام به جان و مال و آبروی آنان از شاخص های اساسی یک جامعه اسلامی است چراکه اسلام به عنوان دینی کامل، برای ایجاد جامعه ای اخلاقی و همراه با امنیت و آسایش برای همگان، توجه فراوانی به حقوق افراد و لزوم رعایت آن نموده است. تأملی در آیات قرآن کریم به عنوان منبع اصلی دین اسلام به خوبی نشان دهنده این موضوع است. آیاتی با موضوعات تشریع حق قصاص، نهی از اکل مال به باطل، نهی از کم فروشی، نهی از خوردن مال یتیم، نهی از غیبت، تجسس، تمسخر و مانند آن در جهت مراعات حقوق مردم و نیز نهادینه کردن اخلاق در روابط اجتماعی بین آنهاست. این نوشته به بررسی آیاتی چند از قرآن کریم در موضوع حق الناس با هدف ایجاد تنبّه و توجه نسبت به اهمیت این حقوق در اسلام و در نتیجه تلاش برای رعایت آنها در جامعه از سوی افراد مسلمان می پردازد.