حکمت به معنای دانش نظری متقن است که به عمل متناسب با آن منتهی میگردد و مانع از جهل است. فیلسوفان مسلمان حکمت را به معرفت ذات حق، تبحر در حرفه و صناعت، علم به اسباب قصوی، تحصیل برترین معلوم از طریق برترین علوم، استکمال نفس و شناخت اعیان موجودات تعریف کرده اند. همچنین واژة حکمت بیست مرتبه در قرآن ذکر شده است که با الهام از روایات و دیدگاه مفسران، معانی چندی از قبیل علم به قرآن و مواعظ و احکام آن، پیامبر و شناخت امام، علم لدنی، معرفت ذات حق، اخلاقیات و عقاید از آن به دست میآید.
حاصل بررسیها نشان میدهد که حکمای مسلمان تحت تأثیر آموزه های قرآنی، فلسفة اسلامی را پرورش داده اند. به همین جهت معانی بیان شده در این دو حوزه، به رغم تفاوت در تعبیر، اشاره به یک حقیقت دارند و آن معرفت ذات حق و شناخت حقایق آفرینش اوست؛ به گونه ای که کمال و سعادت انسان را در پی داشته باشد. گرچه فلسفه با حکمت متفاوت است، اما فلسفة اسلامی به حدی به حکمت نزدیک است که بسیاری از حکما آن دو را مترادف تلقی کرده و برخی نیز همانند سهروردی و میرداماد مکتب خویش را بر اساس حکمت پیریزی کرده اند. این نوشتار در تلاش است از طریق تحلیل مفهومی، سازگاری میان مفهوم فلسفی حکمت با آموزه قرآنی آن را نشان دهد.
اگر چه فرق مختلف متکلمین همچون اشاعره ، معتزله و امامیه اختلاف نظر زیادی در اصول و فروع دین دارند اما جملگی در اصل توحید که محور دین اسلام را تشکیل می دهد موافقت دارند . با این حال تفاسیر گوناگون ، بعضأ متضاد و بلکه متناقضی که از همین اصل ارائه نموده اند ‘ ریشه همه اختلافات دیگر است . متکلمین معتزلی که استدلال عقلی را ملاک قضاوت در باب توحید دانسته اند با تکیه بر بساطت مطلق ذات و نفی وحدت صفت و موصوف به ذاتی که در واقع فاقد صفات است قائل شده و پس از آن در توضیح و تبیین صفات اعلام شده در کتاب قرآن به تکلف افتاده اند . رأی آنان درباره علم و قدرت الهی اگر با دقت مورد ارزیابی قرار گیرد مستلزم نفی این صفات می باشد . بزرگان این مکتب برای آنکه بدین ملازمه تصریح ننمایند که این مقاله تتبعی است در آثار آنان .
واژه ، جدل، جدال و مجادله از کلمه جَدْل گرفته شده که از فَتْل به معنای تابیدن و پیچیدن می باشد، گویی دو نفر که با یکدیگر بحث میکنند، هر یک از آنها دیگری را با رأی و نظرش می پیچاند. پس معنای لغوی جدل، شدت دشمنی، گفتگو و مناظره و دلیل آوردن بر رد یکدیگر است و معنای اصطلاحی واژه مذکور عبارت است از طریقه مناظره، فن احتجاج از طریق سؤال و جواب و روش محاوره سقراط که از طریق طرح سؤالات پیاپی و وادار ساختن طرف به تناقض گویی و مغلوب کردن وی بوده است. کلمه جدل و مشتقات آن، بیست و نه بار در قرآن کریم به کار رفته است و در مجادله حق و مجادله باطل و در مجادله به معنای دفاع، استعمال شده است. در این مقاله، مفهوم جدل در منطقه و قرآن مقایسه شده و ضمن بررسی انواع جدل در قرآن کریم، نمونه هایی از آیات الهی بیان شده است که پیشینیان آن را در مبحث فوق ذکر نکرده اند.
چکیده
صحّت و جایگاه عقود جدید و غیر معیّن که در عصر شارع متداول نبوده است و در کتابهاى فقهى، عنوان خاصّى ندارد، به ویژه قراردادهاى جدید و تأسیسات حقوقى ناشى از رشد صنعت، فنآورى و خدمات و متأثّر از پیچیدگىهاى روابط اقتصادى، مورد اختلاف بین دانشمندان فقه بوده و بیشتر قُدما آنها را غیر شرعى دانستهاند؛ امّا بیشتر فقیهان متأخّر با تمسّک به اطلاقات و عمومات ادّله فقهى، شرعیّت و تطابق آنها با موازین فقه شیعه را اثبات کردهاند و برخى اصل صحّت را که اجمالاً زاییده همان ادّله لفظى است، توسعه داده و آن را مبناى صحّت قراردادهاى جدید و نا معیّن قرار دادهاند. در این مقاله، با طرح دیدگاههاى گوناگون، با تمسّک به عمومات و اطلاقات ادّله به ویژه آیه اوفوا بالعقود به بررسى صحّت و جایگاه شرعى این دسته از قراردادها در فقه شیعه پرداخته، و ضمن آن، ضوابط و مقرّرات طرّاحى این قراردادها بحث شده است.
موضوع این مقاله پیرامون «ویژگیهای ایمان و مؤمنین در قرآن و سنّت» است. در عصر حاضر، حرکت به سوی پیشرفت و تکنولوژی باعث شده که انسانها به صورت ناخودآگاه از اصل و منبع خود دور شوند، و واژهی دین و ایمان و اسلام، تنها، به شکل ظاهری و سطحی، آن هم به طور موقّت، مورد استفادهی افراد قرارگیرد، در حالی که باطن و محتوای دین هنوز به طور کامل بررسی نشده است.
در این پژوهش، تلاش شده تا اندازهای حقیقت ایمان وویژگیهای مؤمنین و صفاتی که داشتن آن لازمهی هر مسلمانی است، روشن شود. در ادامه، با بیان ماهیّت ایمان، فرق آن با اسلام، رابطهاش با عمل، و مهمتر از آن، ارتباط مستحکمی که با ولایت (امامت) دارد، به تقسیم بندی فصول پرداخته و به پارهای از ویژگیهای انسان مؤمن از دو بُعد فردی و اجتماعی اشاره شده است.
در این پژوهش، از کتب روایی، مانند: اصول کافی، کنز العمّال، غررالحکم، نهج البلاغهو ... از کتب اخلاقی، مانند: صفات و علامات متقّین در خطبهی حضرت امیرالمؤمنین، قطرهای از دریا، جلوههای لاهوتی و ... و نیز از کتب تفسیری، همچون تفسیر نمونه استفاده شده است.
روش تحقیق در این جا، اسنادی و مدارکی (دینی)، ماهیّت آن، نقلی و توصیفی، و روش جمع آوری آن کتابخانهای میباشد. لازم به ذکر است در قسمتهایی از تحقیق، برای بیان هرچه بهتر مطلب، از اظهار نظرهای شخصی نیز استفاده شده است.
مبانی کلامی استنباط از قرآن به عنوان یکی از مباحث مبانی کلامی اجتهاد و منابع آن از اهمیت ویژهای برخوردار است.
سامان دادن منابع مطالعاتی و تعیین میزان اثرگذاری هر منبع در حوزه فقه بسیار با اهمیت است. گرایشهای فقهی فقیهان سنت محوری است توجه به استفاده از روش های دیگری مانند بهرهگیری از قرآن، دریچههای جدیدی را به سمت مطالعات فقهی و چشم اندازهای استنباطی می گشاید. در این نوشتار - بیشتر به لحاظ طرح بحث - مبانی کلامی استنباط از قرآن در دو محور بهره گیری کلامی نسبت به قرآن و تعیین شیوه های دریافت مبانی کلامی قرآن، مورد بررسی قرار گرفته است.