فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۸۶۱ تا ۴٬۸۸۰ مورد از کل ۳۶٬۲۸۱ مورد.
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ پاییز (مهر) ۱۴۰۲ شماره ۱۲۷
۱۴۱۴-۱۳۹۷
حوزههای تخصصی:
زمینه: اعتیاد به عنوان یکی از معضلات اساسی زندگی بشری، با پیامدهای منفی زیادی همراه است. کاربست روش هایی که منجر به افزایش امید به زندگی و کیفیت تصمیم گیری بهبودیافتگان مواد مخدر گردد از اهمیت فراوانی برخوردار است؛ درکنار شیوه های درمانی بکار رفته برای اعتیاد، تاکنون مطالعه ای به بررسی تأثیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در ارتقای امید به زندگی و تصمیم گیری بهبودیافتگان موادمخدر نپرداخته است. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر بخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر امید به زندگی و تصمیم گیری در افراد مبتلا به اعتیاد در حال بهبودی صورت گرفت. روش: این تحقیق از نوع پژوهش های نیمه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه معتادین در حال بهبودی شهر یزد در سال ۱۴۰۰ بود. با روش نمونه گیری هدفمند تعداد 40 نفر انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند (20 نفر در گروه آزمایش و ۲۰ نفر در گروه گواه). برای گروه آزمایشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (هایز و همکاران، 2012) به صورت هفتگی و در قالب 8 جلسه 90 دقیقه ای اجرا شد و برای گروه گواه، درمانی صورت نگرفت. پرسشنامه سبک های تصمیم گیری اسکات و بروس (1995) و مقیاس امید اشنایدر و همکاران (1991) در مرحله پیش آزمون و پس آزمون توسط شرکت کنندگان تکمیل شد. از آزمون تحلیل کوواریانس در نرم افزار SPSS برای تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها: طبق نتایج، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد موجب افزایش معنادار نمرات امید به زندگی و سبک تصمیم گیری عقلانی و شهودی و کاهش معنادار نمرات سبک تصمیم گیری آنی و وابستگی در گروه آزمایش شده است (0/05 P<). در نمرات پس آزمون سبک تصمیم گیری اجتنابی، بین میانگین گروه های درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و گواه، تفاوت معنی دار وجود ندارد (0/05 P>). با کنترل نمرات پیش آزمون، اثر گروه بر نمرات پس آزمون امید به زندگی معنادار است (0/00 , P= 20/16 F=). به طوری که بعد از درمان پذیرش و تعهد، نمرات امید به زندگی در گروه مداخله نسبت به گروه کنترل افزایش معنادار داشته است. نتیجه گیری: بر اساس نتایج این مطالعه به نظر می رسد درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد می تواند در بهبود امید به زندگی و تصمیم گیری معتادین در حال بهبودی مؤثر باشد. بنابراین در حوزه درمان و پیشگیری از اعتیاد می توان از مداخله مبتنی بر پذیرش و تعهد برای بهبود و تقویت امید به زندگی و تصمیم گیری در معتادین استفاده کرد و آن ها را در غلبه بر آسیب های ناشی از اعتیاد به ویژه عود یاری رساند.
نقش انعطاف پذیری روان شناختی بر اضطراب کرونا با میانجی گری تنظیم شناختی هیجان در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر انعطاف پذیری روان شناختی بر اضطراب کرونا با میانجی گری تنظیم شناختی هیجان در دانشجویان مقطع کارشناسی مرکز آموزش عالی پلدختر صورت پذیرفت. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. نمونه شامل 230 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی مرکز آموزش عالی پلدختر در سال تحصیلی 400-1399 بود که بر اساس قاعده سرانگشتی کلاین و به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش مقیاس اضطراب کرونا ویروس، سیاهه انعطاف پذیری شناختی و پرسش نامه تنظیم شناختی هیجان بود. تحلیل داده ها به روش آماری تحلیل مسیر انجام شد و برای بررسی نقش واسطه ای متغیرها از آزمون بوت استراپ استفاده شد. یافته ها نشان داد که پس از حذف مسیر مستقیم از راهبردهای سازش یافته تنظیم هیجان به اضطراب کرونا، مدل علّی انعطاف پذیری روان شناختی به اضطراب کرونا دانشجویان از طریق نقش واسطه ای راهبردهای سازش نایافته تنظیم هیجان مورد تأیید قرار گرفت. به طور کلی راهبرد سازش نایافته تنظیم هیجان نقش میانجی در رابطه ی بین انعطاف پذیری روان شناختی و اضطراب کرونا ایفا کرد؛ لذا انجام دادن اقدامات مناسب برای کاهش راهبرد سازش نایافته تنظیم هیجان و افزایش انعطاف پذیری روان شناختی در دانشجویان پیشنهاد می شود.
اثربخشی طرح واره درمانی مبتنی بر مدل ذهنیت مدار بر بدتنظیمی هیجانی و خودشناسی انسجامی در نوجوانان بزهکار خود آسیب رسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ مهر ۱۴۰۲ شماره ۷ (پیاپی ۸۸)
۱۰۲-۹۳
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی طرح واره درمانی مبتنی بر مدل ذهنیت مدار بر بدتنظیمی هیجانی و خودشناسی انسجامی در نوجوانان خودآسیب رسان بود. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری 3 ماهه بود. جامعه آماری پژوهش کلیه نوجوانان پسر بزهکار دارای تجربه خودآسیب رسانی کانون اصلاح و تربیت شهر تهران در سال 1401 بود که از بین آنها با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تعداد 36 نفر انتخاب شدند. این تعداد در بین گروه طرح واره درمانی مبتنی بر ذهنیت مدار و گروه گواه به طور تصادفی جایگزین شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه خودشناسی انسجامی قربانی و همکاران (۲۰۰۸، ISK) و بدتنظیمی هیجانی گراتز و همکاران (2004، DERS) جمع آوری شد. مداخله طرح واره درمانی مبتنی بر مدل ذهنیت مدار در 20 جلسه 90 دقیقه و هفته ای یک بار برگزار شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد تفاوت بین مرحله پیش آزمون و پس آزمون بدتنظیمی هیجانی (05/0>p، 89/9-=d) و پیش آزمون پیگیری بدتنظیمی هیجانی (05/0>p، 8/12-=d)، معنادار بود. همچنین تفاوت بین مرحله پیش آزمون و پس آزمون خودشناسی انسجامی (05/0>p، 63/8-=d) و پیش آزمون پیگیری خودشناسی و انسجام (05/0>p، 71/3-=d) نیز معنادار بوده است. نتیجه گیری می شود طرح واره درمانی مبتنی بر مدل ذهنیت مدار بر بدتنظیمی هیجانی و خودشناسی انسجامی موثر و ماندگار است.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی-رفتاری و مواجهه از طریق واقعیت مجازی بر تنظیم شناختی هیجان دانش آموزان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ آبان ۱۴۰۲ شماره ۸ (پیاپی ۸۹)
۱۲۸-۱۱۷
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان شناختی-رفتاری و درمان مواجهه از طریق واقعیت مجازی بر تنظیم شناختی هیجان دانش آموزان مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه و پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دوره دوم متوسطه که در سال تحصیلی 1402-1401 در مدارس شهر قائمشهر مشغول به تحصیل بودند؛ 51 دانش آموز با روش نمونه گیری در دسترس وارد مطالعه شدند و بطور تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه (هرگروه 17نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش اول و دوم هر یک به ترتیب طی 12 و 8 جلسه 60 دقیقه ای تحت مداخله شناختی-رفتاری و مواجه از طریق واقعیت مجازی قرار گرفتند. ابزار پژوهش پرسشنامه ی تنظیم شناختی هیجان (CERQ، گارنفسکی و کرایج، 2006) بود. تحلیل داده ها با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی انجام شد. یافته ها نشان داد که هر دو مداخله ی درمان شناختی-رفتاری و مواجهه از طریق واقعیت مجازی در مقایسه با گروه گواه به طور معنی داری باعث افزایش تنظیم هیجان سازش یافته و کاهش تنظیم هیجان سازش نایافته می شوند (01/0P<)؛ و تأثیر هر دو روش مداخله تا مرحله پیگیری یک ماهه حفظ شد. همچنین درمان شناختی-رفتاری در مقایسه با درمان مواجهه از طریق واقعیت مجازی دارای اثربخشی بیشتری است (01/0<P). نتایج پژوهش بیانگر اولویت استفاده از درمان شناختی-رفتاری در مقایسه با درمان مواجهه از طریق واقعیت مجازی برای بهبود تنظیم شناختی هیجان توسط درمانگران حوزه کودک و نوجوان بود.
مبانی هستی شناختی روان شناسی اسلامی و روان شناسی معاصر؛ مقایسه و نقد(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
روانشناسی و دین سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۶۳)
7 - 26
حوزههای تخصصی:
مبانی هستی شناختی تأثیری مستقیم بر نگرش ما به پدیده های انسانی و تبیین و تحلیل کنش های انسانی دارد. هر کس مجموعه هستی را به گونه ای می بیند و بر اساس آن اهداف و مسیرهای زندگی خود را ترسیم می کند. هدف اصلی این مقاله شناسایی مبانی هستی شناختی روان شناسی اسلامی و مقایسه آن با مبانی هستی شناختی روان شناسی معاصر است. روش تحقیق در این مقاله توصیفی تحلیلی است. نتایج نشان می دهد که مبانی هستی شناختی روان شناسی اسلامی دارای چهار مبنای کلی است که در مقایسه با روان شناسی معاصر، از اتقان، استحکام و منطق محکم تری برخوردار است. این چهار مبنا عبارتند از: همسانی هستی با واقعیت، تکثر و تنوع سطوح هستی، هدفمندی جهان هستی، و قانونمندی جهان هستی.
پیش بینی توسعه منابع انسانی بر اساس نشانگان وانمودگرایی و نشانگان استکهلم سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دنیای رقابتی حاکم بر فضای کسب و کار سازمان ها، موجب شده نیروی انسانی به یک متغیر تأثیرگذار در حفظ و اعتلای اهداف سازمانی و یک نیروی مسبب پایایی و ماندگاری در بازار رقابت سازمان ها بدل شود. بر همین اساس سازمان هایی که قصد دارند در سطح جهانی فعالیت کنند برای این که بتوانند به درستی به این سطح برسند، به کارکنان توسعه یافته بیش از دیگران نیاز دارند. لذا هدف پژوهش حاضر پیش بینی توسعه منابع انسانی بر اساس نشانگان وانمودگرایی و استکهلم سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی بود. روش پژوهش از نوع همبستگی بود. در این پژوهش کلیه کارکنان شرکت ماموت در سال 1401 مورد ارزیابی قرار گرفت و حجم نمونه با استفاده نرم افزار GPower 150 نفر تعیین و به صورت تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها، مقیاس دلبستگی بزرگسالان (کالینز و رید، 1990)، مقیاس نشانگان وانمودگرایی (کلانس و ایمز، 1978)، رفتار شهروندی سازمانی (پادساکوف، 2000) و پرسش نامه توسعه منابع انسانی (ایربای، 1998) استفاده شد. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون با استفاده از نرم افزار SPSS 26 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که متغیرهای وارد شده در مدل رگرسیون می توانند ۳۱ درصد واریانس توسعه منابع انسانی در کارکنان را پیش بینی کنند. نشانگان وانمودگرایی با بتای 25/0- (30/2-T=، 02/0P<) و استکهلم سازمانی با بتای 35/0- (27/3-T=، 001/0P< ) می توانند به طور معنی داری توسعه منابع انسانی را پیش بینی کنند. اما رفتار شهروندی سازمانی با بتای 01/0- (17/0-T=، 8/0P<) پیش بینی کننده معنی داری برای توسعه منابع انسانی نمی باشد. لذا وجود نشانگان وانمودگرایی و استکهلم سازمانی به عنوان نوعی سازوکار دفاعی به دلیل کمال گرایی منفی، تعلل یا اهمال کاری، فشار، کمبود الهام و خلاقیت ضعیف باعث تضعیف توسعه منابع انسانی در کارکنان و در نتیجه منجر به عملکرد پایین می گردد.
بررسی نقش میانجی گر انعطاف پذیری روانشناختی در رابطه میان هوش هیجانی و بهزیستی روانشناختی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهشگران بر این باورند که هوش هیجانی یک عامل مهم در تعیین موفقیت فرد در زندگی بوده و به صورت مستقیم متغیرهای مربوط به «خود» شخص را تحت تاثیر قرار می دهد. هوش هیجانی موجب پردازش مناس ب اطلاعات می شود که بار هیجانی دارد و استفاده از آن ها برای هدایت فعالیت شناختی ضرورت دارد؛ لذا هدف از پژوهش هاضر بررسی نقش میانجی بررسی نقش میانجی گر انعطاف پذیری روانشناختی در رابطه میان هوش هیجانی و بهزیستی روانشناختی زوجین بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و روش مطالعه ای توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره زوج درمانی و مشاوره منطقه 7 تهران در سال 1401 بود که به شیوه نمونه گیری در دسترس 150 نفر به عنوان نمونه آماری پژوهش انتخاب شدند. سپس، شرکت کنندگان پرسشنامه های ذکر شده در قسمت ابزار پژوهش را تکمیل نمودند. در انتها، به منظور تجزیه و تحلیل آماری داده ها از نرم افزار اس.پی.اس.اس و اموس و از ضرایب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد اثر مستقیم هوش هیجانی بر انعطاف پذیری روانشناختی (28/0= β و 82/3 = t) معنادار است. همچنین اثر مستقیم هوش هیجانی بر بهزیستی روانشناختی (36/0= β و 40/3 = t) معنادار می باشد. همچنین، اثر مستقیم انعطاف پذیری روانشناختی بر بهزیستی روانشناختی (40/0= β و 14/4= t) نیز معنادار است. در نهایت، اثر غیر مستقیم هوش هیجانی بر بهزیستی روانشناختی 29/0 و اثر کل 65/0 به دست آمده است. نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت که در رابطه میان هوش هیجانی و بهزیستی روانشناختی، متغیر انعطاف پذیری روانشناختی به عنوان میانجی گر می تواند این رابطه را تقویت کند.
بررسی وضعیت روانشناختی فرزندان طلاق در بزرگسالی به روش کیفی
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: طلاق از مهمترین پدیده های حیات انسانی به شمار می آید که نه تنها تعادل روانی زوجین، بلکه تعادل روانی فرزندان را نیز بهم می ریزد. بر این اساس مطالعه وضعیت روانشناختی فرزندان طلاق در بزرگسالی اهمیت پیدا می کند، با درک این مهم پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت روانشناختی فرزندان طلاق در بزرگسالی انجام شد. روش پژوهش: این پژوهش از نوع مطالعات کیفی است که از نظریه داده بنیاد استفاده شده است. مشارکت کنندگان شامل فرزندان طلاق شهر تهران که 10 سال از طلاق والدینشان گذشته بود، که از طریق روش نمونه گیری هدفمند تعداد 18 نفر بعنوان مطلعین کلیدی انتخاب شدند. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته گردآوری شد. اعتبار و روایی داده ها از دو روش بازبینی مشارکت کنندگان و کدگذاری مجدد توسط خبرگان به دست آمد. یافته ها: داده ها بوسیله کد گذاری باز، محوری و گزینشی تحلیل شدند کدهای گزینشی نشان داد دو بعد را نشان داد که بعد مثبت کودکی همراهی و همدلی با والد سرپرست، حمایت و پشت گرمی والد سرپرست، رهایی و رضایت والد سرپرس تبود؛ روی دیگر این بعد در برگیرنده شاخص های منفی همچون از دست دادن خانواده، ترس از بازگویی حقیقت به خاطر قضاوت مردم فرزندان پس از وقوع طلاق بود. نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان داد که وضعیت روانشناختی فرزندان طلاق در دو بعد کودکی و بزرگسالی دارای شاخص های مثبت و منفی است.
تأثیر تمرینات مربع گامبرداری بر حافظهکاری و تعادل کودکان مبتلا به اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۰
43 - 68
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی اثر تمرینات مربع گام برداری بر حافظه کاری و تعادل کودکان مبتلا به اوتیسم انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری شامل تمامی کودکان 6 تا 12 سال مبتلا به اوتیسم خفیف شهرستان ارومیه در سال 1401 بود که به صورت تصادفی هدفمند 30 نفر از آن ها انتخاب و در دو گروه 15 نفری آزمایش (میانگین سنی: 56/1±12/8) و کنترل (میانگین سنی:58/1± 78/7) قرار گرفتند. آزمون لک لک جهت سنجش تعادل ایستا، آزمون راه رفتن پاشنه به پنجه جهت سنجش تعادل پویا و پرسشنامه کارکردهای اجرایی بریف فرم والدین بالستر جراردو همکاران (2000 ) در پیش آزمون و پس آزمون به طور مشابه انجام دادند. گروه آزمایش طی 12 هفته، هفته ای سه جلسه و هر جلسه 70 دقیقه به اجرای تمرینات مربع گام برداری پرداختند. داده ها از طریق آزمون تحلیل کوواریانس یکراهه تحلیل شد. نتایج نشان داد که با کنترل نمره پیش آزمون، بین نمرات آزمون تعادل ایستا و پویا، حافظه کاری دو گروه تجربی و کنترل در پس آزمون تفاوت معنادار وجود دارد (001/0 p= )؛ بنابراین انجام این تمرینات می تواند راهبردی مؤثر برای بهبود تعادل و حافظه کاری در کودکان مبتلا به اوتیسم خفیف باشد.
اثر دو داروی مکمل ترکیبی گیاهی بر کیفیت زندگی مرتبط با سلامت در بیماران دیابت نوع 2(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش شیوع دیابت به دلیل افزایش عادات غذایی ناسالم و سبک زندگی کم تحرک موجب افزایش التهاب و عدم بالانس وضعیت گلایسمی و به دنبال آن سطح کیفیت زندگی کاهش می یابد. مطالعه حاضر با هدف بررسی تأثیر مکمل بربرین و شنبلیله در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 طراحی و انجام شد. یک کارآزمایی بالینی تصادفی کنترل شده بر روی 50 بیمار مبتلا به دیابت نوع 2 انجام شد. انتخاب شرکت کنندگان به صورت تصادفی به دو گروه مداخله و دارونما صورت گرفت و گروه مداخله به تعداد 25 نفر که روزانه با دریافت 3 کپسول 500 میلی گرمی (300 میلی گرم بربرین + 200 میلی گرم پودر دانه شنبلیله) و گروه دارونما به تعداد 25 نفر، روزانه 3 کپسول 500 میلی گرمی دارونما به مدت 12 هفته دریافت کردند. 17 نفر از هر گروه مورد مطالعه زن و 8 نفر مرد بودند. در ابعاد کیفیت زندگی گروه مداخله افزایش معنی داری مشاهده شد و در گروه دارونما در پایان مطالعه فقط در 3 مورد از ابعاد معنی دار شد. میانگین نمره خلاصه مؤلفه جسمی (PCS) از ابتدا تا هفته 12 به طور قابل توجهی تقریباً در دوگروه مداخله (05/6 ± 26/49) و دارونما (30/5 ± 28/49) مشابه بود. تغییرات میانگین درون گروهی نمره خلاصه مؤلفه ذهنی (MCS) در ابتدای مطالعه در گروه مداخله (001/0=P) بیشتر از گروه دارونما (4/0=P) بود. از ابتدا تا انتهای اجرای پژوهش و مصرف مکمل ترکیبی در دو مؤلفه ارتباط معنی داری یافت نشد. ترکیب مکمل بربرین و دانه شنبلیله می تواند منجر به بهبود کیفیت زندگی بیماران دیابتی شده و در نتیجه می توان از نقش ضد دیابتی و ضد التهابی آن حمایت کرد.
اثربخشی درمان گروهی فراتشخیصی بر شدت علائم و ادراک بیماری افراد مبتلا به سندروم روده تحریک پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ تیر ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۸۵)
۱۵۸-۱۴۹
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین اثربخشی درمان گروهی فراتشخیصی بر شدت علائم و ادراک بیماری افراد مبتلابه سندروم روده تحریک پذیر بود. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_پس آزمون و گروه کنترل با مرحله پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری شامل کلیه بیماران زن مبتلابه بیماری سندروم روده تحریک پذیر مراکز درمان تخصصی شهر اصفهان در سال 1400 بود. نمونه آماری شامل 30 نفر از این زنان بود که به صورت هدفمند انتخاب شدند. سپس، به طور تصادفی 15 نفر در گروه گواه و 15 نفر در گروه آزمایش جایگزین گردیدند. گروه مداخله درمان فراتشخیصی را طی 8 جلسه 60 دقیقه ای هفته ای یکبار دریافت کردند. داده ها با استفاده از مقیاس ادراک بیماری-فرم کوتاه براد بنت و همکاران (2006) (brief IPQ) و مقیاس شدت نشانه های سندرم روده تحریک پذیر لکنر و همکاران (2013) (IBS-SSS) جمع آوری و به روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد نمرات شدت علائم زنان مبتلابه اختلال سندروم روده تحریک پذیر از مرحله پیش آزمون به پس آزمون و پیگیری کاهش یافته است که نشان دهنده تاثیر درمان فراتشخیصی در کاهش شدت علائم و ادراک بیماری در این زنان است (05/0>p). همچنین با ماندگاری اثر در مرحله پیگیری در کاهش شدت علائم و ادراک بیماری؛ پایداری اثر درمان گروهی فراتشخیصی بر کاهش شدت علائم و ادراک بیماری زنان مبتلابه اختلال سندروم روده تحریک پذیر تایید شد (05/0>p). نتیجه گیری می شود این مداخله تاحد زیادی توانست شدت علائم و ادراک بیماری را کاهش دهد.
بررسی تأثیر ذهن آگاهی بر سبک های حل مسئله با نقش میانجی سبک های یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ پاییز (آبان) ۱۴۰۲ شماره ۱۲۸
۱۶۶۲-۱۶۴۹
حوزههای تخصصی:
زمینه: مهارت حل مسئله و سبک های یادگیری به عنوان موضوعی مهم در تمامی گروه های سنی مطرح است. اگرچه عوامل تأثیرگذار بر مهارت حل مسئله و سبک های یادگیری در مطالعات متعددی بررسی شده است، اما بررسی تأثیر ذهن آگاهی بر سبک های حل مسئله با نقش میانجی سبک های یادگیری کمتر مورد بررسی قرار گرفته است. هدف: این پژوهش با هدف بررسی تأثیر ذهن آگاهی بر سبک های حل مسئله با نقش میانجی سبک های یادگیری انجام شد. روش: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی و معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهرستان گرمسار در سال تحصیلی 1400-1399 بود که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای 341 نفر از این دانش آموزان انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های پنج وجهی ذهن آگاهی (بائر و همکاران، 2006)، جهت گیری سبک های یادگیری (تاولر و دیپ بوی، 2003) و سبک های حل مسئله (کسیدی و لانگ، 1996) استفاده شد. جهت تحلیل داده ها نیز از روش همبستگی و معادلات ساختاری با کمک نرم افزار SPSS-22 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد پنج مؤلفه مشاهده، توصیف، عمل همراه با آگاهی، عدم قضاوت و عدم واکنش بر سبک های حل مسئله دانش آموزان متوسطه دوره دوم شهرستان گرمسار با نقش میانجی سبک های یادگیری تأثیر داشته است (05/0 P<). نتیجه گیری: با استناد به نتایج به دست آمده، سبک های یادگیری با تأثیرگذاری غیرمستقیم بر سبک های حل مسئله می تواند یادگیری را تحت تأثیر قرار دهد. بنابراین نتایج این مطالعه می تواند در زمینه آموزشی - تربیتی تلویحات مهمی مانند اثربخشی ذهن آگاهی و سبک های یادگیری بر حل مسئله برای متخصصان آموزشی در بر داشته باشد.
Investigating Psychometric properties of the Scale of Emotional Experience towards the Spouse(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The objective of the present study was to establish and assess the psychometric properties of the scale of emotional experience towards the spouse in 2018-19. For this purpose, all the married women in the city of Isfahan were considered as the statistical population from which 300 married women were selected as the statistical sample using convenience sampling. The research instruments included the scale of emotional experience towards the spouse, extroversion and introversion subscales of NEO Personality Inventory (Costa & McCrae, 1992), and triangulation (Dehghan and Yousefi, 2019). The data were analyzed using descriptive statistics, mean and standard deviation) and inferential statistics (correlation analysis, exploratory factor analysis, and norm determination. Convergent validity and divergent validity results revealed that the subscale of negative emotional experience towards the spouse was significantly positively related to neuroticism and triangulation (convergent validity), but negatively related to extroversion (divergent validity). The subscale of positive emotional experience towards the spouse, on the other hand, had a positive relationship to extroversion (convergent validity) and a significantly negative relationship to neuroticism and triangulation (divergent validity). Exploratory factor analysis showed two basic factors called positive emotional experience towards the spouse and negative emotional experience towards the spouse. Test-retest coefficients, at a three-week interval, confirmed test-retest reliability. Thus, based on what the results revealed, this test can be used to assess the scale of emotional experience towards the spouse in the married women both in research and psychotherapy.
ویژگی های روانسنجی نسخه فارسی پرسشنامه منابع استرس دوره دانشجویی در یک نمونه از جمعیت دانشجویان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال نوزدهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۹
105 - 91
حوزههای تخصصی:
امروزه به دلیل پیچیدگی جوامع، عوامل زیادی موجب زمینه سازی استرس به خصوص زمانی که دانش آموزان از دوران مدرسه به دوران دانشجویی انتقال می یابند، به جهت قرار گرفتن در یک محیط جدید در برابر استرس آسیب زا هستند. بنابراین هدف مطالعه حاضر بررسی ویژگی های روانسنجی پرسشنامه منابع استرس دوره دانشجویی(PSSI)، یعنی پایایی، روایی، تایید ساختارعاملی آن در جمعیت دانشجویی دانشگاه بود. پرسشنامه منابع استرس دوره دانشجویی، یک پرسشنامه خودسنجی43 ماده ای است و دارای پنج خرده مقیاس: تحصیلی، محیط یادگیری، فرهنگ محیط دانشگاهی، بین فردی و شخصی است. 345 دانشجو به روش نمونه گیری در دسترس و طبق فرمول تعیین حجم نمونه کوکران کوکران شدند و مقیاس استرس زندگی دانشجویی را تکمیل کردند. به منظور تعیین اعتبار سازه از روش تحلیل عاملی، برای تعیین همسانی درونی از ضرایب آلفای کرونباخ استفاده شد. به منظور تحلیل داده ها، پایایی از طریق ضریب آلفای کرونباخ برای پنج مقیاس: تحصیلی، محیط یادگیری، فرهنگ محیط دانشگاهی، ارتباط بین فردی و شخصی به ترتیب 80/0، 82/0، 80/0، 78/0 و 88/0 به دست آمد. روایی همگرا از طریق همبستگی PSSI با نمره حاصل از پرسشنامه استرس دوران دانشجویی گادزلا برآورد شد که همبستگی بین نمره کل دو آزمون64/0 به دست آمد که از لحاظ آماری معنادار است( 05/0>P ). روایی سازه PSSI نیز از طریق تحلیل عاملی تایید بررسی و اصلاح شدمجموع می توان نتیجه گرفت مقیاس استرس دانشجویی ابزاری روا و پایا برای سنجش استرس دوران دانشجویی است.
افسردگی و سوگیری توجه به محرکهای ناخوشایند در والدین کودکان مبتلا به اتیسم
حوزههای تخصصی:
اختلال طیف اتیسم وضعیتی عصب–تحولی است که با ناتوانی های رفتاری و شناختی همراه است. با توجه به گستردگی مشکلات کودکان مبتلا به اتیسم، سطوح بالایی از افسردگی در والدین این کودکان دیده شده است. بر اساس دیدگاه های شناختی، افسردگی با سوگیری توجه به محرک های با محتوای غمگین رابطه دارد. در این راستا، این پژوهش با دو هدف مقایسه شدت علائم افسردگی در پدران و مادرانی که فرزند مبتلا به اتیسم دارند و همچنین سنجش رابطه شدت علائم افسردگی در آنها با سوگیری توجه نسبت به محرکهای با محتوای غمگین انجام شد. به این منظور، 60 نفر از والدین کودکان مبتلا به اتیسم از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. سطح افسردگی والدین با استفاده از مقیاس افسردگی بک II و سوگیری توجه آنها با استفاده از آزمون استروپ هیجانی سنجیده شد. یافته ها نشان داد که شدت علائم افسردگی در مادران بالاتر از پدران بود. در هردو گروه سوگیری توجه به محرکات با محتوای غمگین دیده شد اما رابطه ای بین سوگیری توجه و شدت افسردگی در هیچ کدام از دو گروه مشاهده نشد. در نتیجه، سوگیری توجه والدین به محرکهایی با محتوای غمگین واحتمال آسیب پذیری آنها در ابتلا به افسردگی مورد بحث قرار گرفت.
مسئولیت مدنی و کیفری آسیب های روحی زوجین به یکدیگر در زندگی مشترک زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۸)
566 - 580
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی مسئولیت مدنی و کیفری آسیب های روحی زوجین به یکدیگر در زندگی مشترک زناشویی صورت گرفت. روش پژوهش: پژوهش حاضر از روش توصیفی - تحلیلی بهره برده و با استفاده از منابع کتابخانه ای حقوقی و فقهی معتبر انجام شده است. یافته ها: مسلما اولین اهداف زوجین از ازدواج کسب سود و منفعت نیست بلکه کسب آرامش، احترام، وفاداری، صمیمیت، امنیت است. از جمله خساراتی که ممکن است بر شخصی وارد آید. خسارت معنوی است که موضوع آن از دست دادن مال نیست؛ بلکه این خسارات بر خود شخص از نظر روحی و روانی وارد می شود. خسارت معنوی، غالباً مرتبط با حقوق مربوط به شخصیت افراد است و لطمه به تمامیت جسمانی و معنوی، مانند تألمات جسمانی، هویت، آبرو، عواطف و احساسات، حیثیت را در بر می گیرد. نتیجه گیری: در نتیجه در می یابیم اگر به دلیل دعوا و جنجال دائم زوجین یا سرزنش. سرکوب و تهمت هر یک از زوجین مبتلا به بیماری روحی شوند یا متضرر شوند مقصر ضامن مسئولیت مدنی و کیفری خسارت است اما این موضوع از نظر نیز دور نیست که جبران خسارت روحی صرفا به وسیله پرداخت پول نیست بلکه باید ابراز محبت، تعهد به عدم تکرار رفتار، عذر خواهی در عموم، روان درمانی و غیره... نماید.
رابطه بین خشونت خانگی و طلاق با میانجی گری اضطراب اجتماعی براحساس تنهایی زنان مطلقه
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین رابطه بین خشونت خانگی و طلاق با میانجی گری اضطراب اجتماعی بر احساس تنهایی زنان مطلقه در بین کلیه زنان مطلقه ساکن شهر مشهد در سال 1402انجام شد که در نهایت از مجموع 200 نفر که با با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند 189 نفر پاسخگو بودند. روش پژوهش کاربردی، از نوع توصیفی و همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری است. نتایج پژوهش نشان داد مدل ساختاری بررسی رابطه بین خشونت خانگی و طلاق با میانجی گری اضطراب اجتماعی براحساس تنهایی زنان مطلقه از برازش مطلوبی برخوردار است. همچنین فرضیه های پژوهش با کمک ضریب همبستگی پیرسون نشان داد بین "خشونت خانگی"،"طلاق"،"اضطراب اجتماعی"و احساس تنهایی زنان مطلقه رابطه و همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد. نتایج نشان داد بین "خشونت خانگی" با "طلاق" رابطه و همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین بین اضطراب اجتماعی با خشونت خانگی و طلاق و احساس تنهایی زنان مطلقه رابطه و همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد.
مقایسه اثربخشی بهزیستی درمانی با درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کیفیت خواب سالمندان مرکز نگهداری روزانه سالمندان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۹
103 - 112
حوزههای تخصصی:
سالمندی با بیماری، فقدان و از کار افتادگی متعددی همراه است و افراد سالمند در معرض مشکلات فراوانی قرار دارند. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی بهزیستی درمانی با درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کیفیت خواب مرکز نگهداری روزانه سالمندان انجام شد. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون به همراه مرحله پیگیری یک ماهه و با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل سالمندان خانه سالمندان نشاط شهر مشهد بودند. از بین این افراد، تعداد 45 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به طور تصادفی در سه گروه 15 نفری قرار گرفتند. گروه های آزمایش تحت 8 جلسه 90 دقیقه ای بهزیستی درمانی یا درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد قرار گرفتند و برای گروه کنترل اقدامی صورت نگرفت. ابزار جمع آوری داده ها شامل پرسشنامه ی کیفیت خواب پیترزبورگ بود. برای تحلیل داده های پژوهش از نرم افزارSPSS نسخه 22 و تحلیل واریانس آمیخته همراه با اندازه گیری مکرر در سطح 05/0 استفاده شد. نتایج نشان دهنده این بود که بهزیستی درمانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بهبود کیفیت خواب سالمندان در مرحله پس آزمون و پیگیری اثر معنادار داشته اند (۰۰1/۰>P). اما تفاوت معناداری بین اثربخشی دو گروه وجود نداشته است (05/۰<P). طبق نتایج، می توان از بهزیستی درمانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در جهت بهبود کیفیت خواب در سالمندان استفاده کرد. کلیدواژه ها: بهزیستی درمانی، کیفیت خواب، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، سالمند
پیش بینی نگرش به مد براساس عمل به باور های دینی، ویژگی های پنج گانه شخصیت و سبک های دلبستگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اسلام و روانشناسی سال ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۲
105 - 127
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی پیش بینی نگرش به مد براساس عملکرد افراد در باور های دینی، سبک های دلبستگی (ایمن، اجتنابی، اضطرابی) و ویژگی های شخصیتی می باشد. این مطالعه از نوع توصیفی−همبستگی و جامعه آماری آن شامل دانشجویان دختر متأهل و مجرد در مقطع کارشناسی در رشته های مختلف دانشگاه شهید باهنر کرمان است که از بین آنها 300 نفر به روش نمونه گیری ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های نگرش به مد صفاری نیا و همکاران (1391)، عمل به باور های دینی نیلسون (1976)، سبک های دلبستگی کولینز و رید (1990) و تیپ های شخصیتی مک کری و کاستا (2020) بهره گرفته شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون رگرسیون خطی چندگانه استفاده شد. نتایج تحلیل ها نشان داد: در پیش بینی نگرش به مد از روی متغیر های عمل به باور های دینی، ویژگی های شخصیت و سبک های دلبستگی، عمل به باور های دینی به صورت معکوس توانستند نگرش به مد را در دانشجویان پیش بینی کنند. فقط ویژگی شخصیتیِ برون گرایی و سبک دلبستگی اضطراب−دوسوگرا به صورت مستقیم و ویژگی شخصیتیِ دلپذیر بودن و عمل به باور های دینی به صورت معکوس توانستند نگرش به مد را در دانشجویان پیش بینی کنند. در پیش بینی نگرش به مد از روی ویژگی های شخصیتی، ویژگی های شخصیتیِ برون گرایی و انعطاف پذیری به صورت مستقیم و ویژگی شخصیتیِ دلپذیر بودن به صورت معکوس توانستند نگرش به مد را در دانشجویان پیش بینی کنند و در پیش بینی نگرش به مد از روی سبک های دلبستگی، فقط سبک دلبستگیِ اضطراب−دوسوگرا به صورت مستقیم توانست متغیر نگرش به مد را در دانشجویان دختر کرمان پیش بینی کند.
سرمایه اجتماعی برخط به عنوان پیش بینی کننده شدت استفاده از شبکه های اجتماعی: بررسی تغییرناپذیری جنسیتی
منبع:
نوآوری های اخیر در روان شناسی سال ۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱
52 - 63
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تغییرناپذیری جنسیتی رابطه سرمایه اجتماعی برخط با شدت استفاده از شبکه های اجتماعی انجام شد. یک نمونه شامل 117 نفر (62 زن و 55 مرد) از کاربران ایرانی فیس بوک با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و مقیاس سرمایه اجتماعی اینترنتی (ISCS) را تکمیل کردند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل چندگروهی با رویکرد حداقل مربعات جزئی (PLS-MGA) استفاده شد. میان پیوندسازی، پل بندی و نمره کل سرمایه اجتماعی برخط با شدت استفاده از شبکه اجتماعی رابطه مثبت و معناداری وجود داشت (0/01>P). در کل نمونه و گروه مردان پل بندی اثر بیشتری بر شدت استفاده از شبکه اجتماعی داشت. اما در گروه زنان پیوندسازی نقش بیشتری داشت. مقایسه بین گروهی نیز نشان داد که ضرایب مسیر در میان گروه ها تفاوت معناداری ندارند (0/05<P). به نظر می رسد سرمایه اجتماعی برخط و شدت استفاده از شبکه اجتماعی رابطه دوسویه دارند و کاربرانی که از سرمایه اجتماعی برخط بالاتری برخوردارند بیشتر از شبکه اجتماعی استفاده می کنند و در این زمینه تفاوت جنسیتی وجود ندارد.